حبیب‌الله بدیعی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
| علت معروف‌شدن    =
| علت معروف‌شدن    =
| بنیانگذار      =
| بنیانگذار      =
| آلبوم معروف    = استاد بدیعی برای بسیاری از فیلم ها آهنگ ساخت که از آن جمله می‌توان به فیلم 'خورشید می درخشد، ولگرد، هفده روز به اعدام، بوسۀ مادر، گنج قارون، همه گناهکاریم، بازگشت به زندگی و …
| آلبوم معروف    = کعبه‌ی دل‌ها، دل بیگناه، مهربان شو، فریاد از این دل، ای زندگی، غوغای مستی، دیگه بسمه و...
ساختن آهنگ فیلمهای 'خورشید می‌درخشد، ولگرد، هفده روز به اعدام، بوسۀ مادر، گنج قارون، همه گناهکاریم، بازگشت به زندگی و …


}}
}}
خط ۳۸: خط ۳۹:
حبیب الله بدیعی در سال ۱۳۱۲، در سوادکوه مازندران به دینا آمد. وی فرزند سلطنت خانم و پدرش میرزاعبدالصمد از خان‌های سوادکوه و اهل فرهنگ و ادب بودند.<ref name=":1">ایرنا - [http://www.irna.ir/fa/News/82471087 حبیب الله بدیعی کماندار زرین دست]</ref>  
حبیب الله بدیعی در سال ۱۳۱۲، در سوادکوه مازندران به دینا آمد. وی فرزند سلطنت خانم و پدرش میرزاعبدالصمد از خان‌های سوادکوه و اهل فرهنگ و ادب بودند.<ref name=":1">ایرنا - [http://www.irna.ir/fa/News/82471087 حبیب الله بدیعی کماندار زرین دست]</ref>  


در هشت سالگی همراه خانواده خود به تهران کوچ کردند. تحصیلات خود را تا اخذ لیسانس از دانشکده علوم با موفقیت گذراند. در سال ۱۳۲۶، به شاگردی استاد لطف الله مفخم درآمد. مدت ۳ سال را در فراگیری ردیف‌های استاد صبا، نزد مفخم تعلیم دید. در سال ۱۳۲۹ پس از ۴ سال نوازندگی به عنوان سولیست در برنامه‌ی رادیو ارتش به نواختن ویولن مشغول شد. در سال ۱۳۳۱ به کلاس استاد ابوالحسن صبا رفت؛ و دوره‌ی تکمیلی آوازها را نزد وی به پایان رساند، هم زمان مدت ۲ سال نیز نزد استاد موسیقی کلاسیک خارجی به نام جینگوزیان که قفقازی بود آموزش دید. بدیعی در سال ۱۳۳۳ ارکستر کوچکی را رهبری می‌کرد که بنا به تجدید تشکیلات ارکسترهای رادیو، ارکستر شماره‌ی ۶ نام‌گذاری شد. وی در سال ۱۳۳۷ به دعوت داود پیرنیا سرپرست برنامه‌ی گل‌ها، کار خود را در این برنامه با خوانندگانی چون: غلامحسین بنان، حسین قوامی، اکبر گلپایگانی، محمودی خوانساری، محمد رضا شجریان و… آغاز کرد. در سال ۱۳۴۳ عضو شورای موسیقی رادیو شد. در سال ۱۳۴۵ معاون اداره‌ی رادیو تهران و سپس معاونت اداره‌ی موسیقی، را بعهده گرفت. از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۱ رئیس اداره‌ی موسیقی رادیو و از سال ۱۳۵۱ تا سال ۱۳۵۸ عضو شورای واحد موسیقی که اعضاء آن متشکل از آقایان: مرتضی حنانه، علی تجویدی و حسینعلی ملاح بود منصوب گردید، ضمن رهبری ارکسترهای شماره‌ی ۲ و ۴ و ۶ مدت ۶ سال رهبری ارکستر باربد را به عهده داشت.<ref>افتخار موسیقی ایران -[http://habibollahbadiee.mihanblog.com/post/15 استاد حبیب الله بدیعی]</ref>  
در هشت سالگی همراه خانواده خود به تهران کوچ کردند. تحصیلات خود را تا اخذ لیسانس از دانشکده علوم با موفقیت گذراند. در سال ۱۳۲۶، به شاگردی استاد لطف الله مفخم درآمد. مدت ۳ سال را در فراگیری ردیف‌های استاد صبا، نزد مفخم تعلیم دید. در سال ۱۳۲۹ پس از ۴ سال نوازندگی به عنوان سولیست در برنامه‌ی رادیو ارتش به نواختن ویولن مشغول شد. در سال ۱۳۳۱ به کلاس استاد ابوالحسن صبا رفت؛ و دوره‌ی تکمیلی آوازها را نزد وی به پایان رساند، هم زمان مدت ۲ سال نیز نزد استاد موسیقی کلاسیک خارجی به نام جینگوزیان که قفقازی بود آموزش دید. بدیعی در سال ۱۳۳۳ ارکستر کوچکی را رهبری می‌کرد که بنا به تجدید تشکیلات ارکسترهای رادیو، ارکستر شماره‌ی ۶ نام‌گذاری شد. وی در سال ۱۳۳۷ به دعوت داود پیرنیا سرپرست برنامه‌ی گل‌ها، کار خود را در این برنامه با خوانندگانی چون: غلامحسین بنان، حسین قوامی، اکبر گلپایگانی، محمودی خوانساری، محمد رضا شجریان و… آغاز کرد. در سال ۱۳۴۳ عضو شورای موسیقی رادیو شد. در سال ۱۳۴۵ معاون اداره‌ی رادیو تهران و سپس معاونت اداره‌ی موسیقی، را بعهده گرفت. از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۱ رئیس اداره‌ی موسیقی رادیو و از سال ۱۳۵۱ تا سال ۱۳۵۸ عضو شورای واحد موسیقی که اعضاء آن متشکل از آقایان: مرتضی حنانه، علی تجویدی و حسینعلی ملاح بود منصوب گردید، ضمن رهبری ارکسترهای شماره‌ی ۲ و ۴ و ۶ مدت ۶ سال رهبری ارکستر باربد را به عهده داشت.<ref>افتخار موسیقی ایران -[http://habibollahbadiee.mihanblog.com/post/15 استاد حبیب الله بدیعی]</ref>
 
[[پرونده:حبیب الله2.JPG|جایگزین=حبیب‌الله بدیعی|بندانگشتی|270x270پیکسل|حبیب‌الله بدیعی]]
بدیعی به گفته خودش از طریق صفحه‌های گرامافون با موسیقی ایرانی و استادان آن از جمله تاج اصفهانی، بدیع‌زاده و صبا آشنایی و به آموزش آن اشتیاق پیدا کرد. خود می‌گوید: «من پیش‌تر در دبیرستان ساز می‌زدم ولی یک بار که یکی از تک‌نوازان به علتی غایب بود، نوازندگی ویولن در رادیو را به من سپردند و همین پایه همکاری با رادیو شد.»<ref>دویچه وله [http://www.dw.com/fa-ir/%D8%A2%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%85%D8%B4%D9%86%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D8%AF% - آواهای کم‌شنیده از دیروز تا امروز]</ref>
بدیعی به گفته خودش از طریق صفحه‌های گرامافون با موسیقی ایرانی و استادان آن از جمله تاج اصفهانی، بدیع‌زاده و صبا آشنایی و به آموزش آن اشتیاق پیدا کرد. خود می‌گوید: «من پیش‌تر در دبیرستان ساز می‌زدم ولی یک بار که یکی از تک‌نوازان به علتی غایب بود، نوازندگی ویولن در رادیو را به من سپردند و همین پایه همکاری با رادیو شد.»<ref>دویچه وله [http://www.dw.com/fa-ir/%D8%A2%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%85%D8%B4%D9%86%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D8%AF% - آواهای کم‌شنیده از دیروز تا امروز]</ref>


خط ۵۰: خط ۵۱:


زنده یاد فریدون ناصری درباره‌ی استاد بدیعی گفته است:
زنده یاد فریدون ناصری درباره‌ی استاد بدیعی گفته است:
 
[[پرونده:حبیب الله1.JPG|جایگزین=استاد حبیب‌الله بدیعی|بندانگشتی|استاد حبیب‌الله بدیعی]]
«حبیب‌الله بدیعی یکی از زبردست‌ترین بداهه نوازانی است که طی سال‌های اخیر در موسیقی ایران ظهور کرد. بدیعی نه تنها در ردیف دانی، نوازندگی و آهنگ‌سازی سرآمد موسیقیدانان کشور است، بلکه اگر لازم باشد در قدرت و توان تقلید از بالاترین درجه برخوردار است کما این که پس از درگذشت صبا او تنها کسی بود که توانست چهارمضراب زنگ شتر را به بهترین وجه ممکن اجرا کند».
«حبیب‌الله بدیعی یکی از زبردست‌ترین بداهه نوازانی است که طی سال‌های اخیر در موسیقی ایران ظهور کرد. بدیعی نه تنها در ردیف دانی، نوازندگی و آهنگ‌سازی سرآمد موسیقیدانان کشور است، بلکه اگر لازم باشد در قدرت و توان تقلید از بالاترین درجه برخوردار است کما این که پس از درگذشت صبا او تنها کسی بود که توانست چهارمضراب زنگ شتر را به بهترین وجه ممکن اجرا کند».


خط ۶۸: خط ۶۹:


== خاطره‌ای از استاد بدیعی ==
== خاطره‌ای از استاد بدیعی ==
[[پرونده:حبیب الله3.JPG|جایگزین=استاد حبیب‌الله بدیعی|بندانگشتی|268x268پیکسل|استاد حبیب‌الله بدیعی]]
<blockquote>استاد بدیعی در خاطراتی از کودکی تا تکامل هنری خودش می‌نویسد: </blockquote><blockquote>«پدرم یک گرامافون کوکی با شمار زیادی صفحه خریده بود که صفحه‌های قمرالملوک وزیری، بدیع زاده، تاج اصفهانی و ویولن استاد صبا از جمله قطعه‌ی زنگ شتر وی در میان این صفحات بود. بیشتر اوقات پنهانی به طبقه فوقانی می‌رفتم و دور از چشم دیگران به صفحات گوش می‌دادم و شیدا و مسحور نواهای سحرانگیز آن‌ها می‌شدم گرچه دل‌باختگی به این نوع موسیقی نسبتاً سنگین برای کودکی شش ساله هیچ گونه تناسبی نداشت. ما چهار برادر و دو خواهر هستیم. یکی از برادران من دکتر ربیع الله بدیعی در اوقات فراغت به نواختن ویولن می‌پرداخت. من هر وقت فرصتی دست می‌داد و سر برادر بزرگ‌تر را دور می‌دیدم، با ویولن او قطعاتی را می‌نواختم. سال اول متوسطه بودم که عمویم نوای ویولن مرا شنید و از طرز نوازندگی‌ام خوشش آمد و ضمن تشویق من به پدرم گفت، حبیب را بفرست نزد استادی تا نواختن این ساز را به طریق صحیح و علمی فراگیرد و با مبانی موسیقی آشنا شود. پدرم نیز پذیرفت و در سال۱۳۲۶ مرا نزد دکتر لطف الله مفخم پایان، که یکی از شاگردان نخبه استاد صبا بود، فرستاد. سه سال در محضر زنده یاد مفخم پایان مشق و یولن می‌کردم و کلیه ردیف‌های استاد صبا را از وی آموختم و پس از آن یک سال هم نزد استادی به نام جینگوزیان که از قفقاز به ایران آمده بود دوره کلاسیک را گذراندم. تا این که روزی یکی از همسایگان ما صدای ویولنم را شنید و مرا به مدیر برنامه رادیو ارتش معرفی کرد. از سال ۱۳۲۹ در این برنامه ده دقیقه ساز سلو می‌نواختم و از سال ۱۳۳۰ رسماً در ارکستر ابراهیم منصوری مشغول کار شدم. استاد منصوری که رئیس موسیقی رادیو بود از من دعوت کرد تا در رادیو تکنوازی کنم. این برنامه هر پانزده روز یک بار به مدت یک ربع ساعت از رادیو پخش می‌شد. درسال ۱۳۳۱ در کنار فعالیت هنریم در فیلم ولگرد که در سینماهای تهران اکران می‌شد، صدای استاد حسین قوامی و خانم شمس را با ویولن هم‌راهی کردم.  در سال ۱۳۳۲ توسط حسین ملک به خدمت استاد صبا رفتم. هفته‌ای دو بار از مکتب این هنرمند بهره می‌بردم و ردیف‌های ایشان را می‌نواختم. حدود دویست آهنگ برای خوانندگان مختلف ساختم که از آن میان به 'کعبه‌ی دل‌ها' بسیار علاقه مندم. این آهنگ در مایه‌ی دشتی با صدای خانم الهه در برنامه گل‌های ۳۸۸ اجرا و پخش شد. مدت ها نیزعضو شورای موسیقی و چندی نیز رئیس اداره موسیقی رادیو شدم».<ref name=":0">[http://www.iranhmusic.ir/view/4953/%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%9B-%DA%AF%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%A8%D8%A7/ حبیب‌الله بدیعی گلی از بوستان صبا - سایت خانه موسیقی ایران]</ref></blockquote>
<blockquote>استاد بدیعی در خاطراتی از کودکی تا تکامل هنری خودش می‌نویسد: </blockquote><blockquote>«پدرم یک گرامافون کوکی با شمار زیادی صفحه خریده بود که صفحه‌های قمرالملوک وزیری، بدیع زاده، تاج اصفهانی و ویولن استاد صبا از جمله قطعه‌ی زنگ شتر وی در میان این صفحات بود. بیشتر اوقات پنهانی به طبقه فوقانی می‌رفتم و دور از چشم دیگران به صفحات گوش می‌دادم و شیدا و مسحور نواهای سحرانگیز آن‌ها می‌شدم گرچه دل‌باختگی به این نوع موسیقی نسبتاً سنگین برای کودکی شش ساله هیچ گونه تناسبی نداشت. ما چهار برادر و دو خواهر هستیم. یکی از برادران من دکتر ربیع الله بدیعی در اوقات فراغت به نواختن ویولن می‌پرداخت. من هر وقت فرصتی دست می‌داد و سر برادر بزرگ‌تر را دور می‌دیدم، با ویولن او قطعاتی را می‌نواختم. سال اول متوسطه بودم که عمویم نوای ویولن مرا شنید و از طرز نوازندگی‌ام خوشش آمد و ضمن تشویق من به پدرم گفت، حبیب را بفرست نزد استادی تا نواختن این ساز را به طریق صحیح و علمی فراگیرد و با مبانی موسیقی آشنا شود. پدرم نیز پذیرفت و در سال۱۳۲۶ مرا نزد دکتر لطف الله مفخم پایان، که یکی از شاگردان نخبه استاد صبا بود، فرستاد. سه سال در محضر زنده یاد مفخم پایان مشق و یولن می‌کردم و کلیه ردیف‌های استاد صبا را از وی آموختم و پس از آن یک سال هم نزد استادی به نام جینگوزیان که از قفقاز به ایران آمده بود دوره کلاسیک را گذراندم. تا این که روزی یکی از همسایگان ما صدای ویولنم را شنید و مرا به مدیر برنامه رادیو ارتش معرفی کرد. از سال ۱۳۲۹ در این برنامه ده دقیقه ساز سلو می‌نواختم و از سال ۱۳۳۰ رسماً در ارکستر ابراهیم منصوری مشغول کار شدم. استاد منصوری که رئیس موسیقی رادیو بود از من دعوت کرد تا در رادیو تکنوازی کنم. این برنامه هر پانزده روز یک بار به مدت یک ربع ساعت از رادیو پخش می‌شد. درسال ۱۳۳۱ در کنار فعالیت هنریم در فیلم ولگرد که در سینماهای تهران اکران می‌شد، صدای استاد حسین قوامی و خانم شمس را با ویولن هم‌راهی کردم.  در سال ۱۳۳۲ توسط حسین ملک به خدمت استاد صبا رفتم. هفته‌ای دو بار از مکتب این هنرمند بهره می‌بردم و ردیف‌های ایشان را می‌نواختم. حدود دویست آهنگ برای خوانندگان مختلف ساختم که از آن میان به 'کعبه‌ی دل‌ها' بسیار علاقه مندم. این آهنگ در مایه‌ی دشتی با صدای خانم الهه در برنامه گل‌های ۳۸۸ اجرا و پخش شد. مدت ها نیزعضو شورای موسیقی و چندی نیز رئیس اداره موسیقی رادیو شدم».<ref name=":0">[http://www.iranhmusic.ir/view/4953/%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D8%B9%DB%8C%D8%9B-%DA%AF%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%A8%D8%A7/ حبیب‌الله بدیعی گلی از بوستان صبا - سایت خانه موسیقی ایران]</ref></blockquote>


== آثار حبیب‌الله بدیعی ==
== آثار حبیب‌الله بدیعی ==
<small>'''از جمله آثار به‌جا مانده از استاد حبیب‌الله بدیعی، می‌توان اشاره کرد به:'''</small>
<small>'''از جمله آثار به‌جا مانده از استاد حبیب‌الله بدیعی، می‌توان اشاره کرد به:'''</small>
[[پرونده:حبیب الله4.JPG|بندانگشتی]]
<small>'''<nowiki/>'''</small><small>'''کعبه‌ی دل‌ها، دل بی‌گناه، مهربان شو، فریاد ازاین دل، ای زندگی زندگی من، غوغای مستی، دیگه بسمه، درکنار آشنایان، رفته بودم، چه شد که رفتی، چرا خدایا، به سلامت، دست تمنا، افسانه‌ی عشق، افسانه‌ی هستی، افسانه کمتر، قصه‌ی دل، در آتشم، مده فریبم،'''</small><small>'''اسیر بلا، اسیر نگاه، داغ جدایی، دنیای اشک، حاشا، شعله‌ی سرکش، انتظار تو، بخوان ز نگاهم، به خاطر تو،'''</small> <small>'''نگاه گویا، والهی بمونی اشک گرم، امتحان مکن، گل‌ریزان، فروغ دیده، آرزوها، قسم، بیا بیا، دگرچه خواهی، شبگرد،'''</small> <small>'''سیل بنیان کن، بستر گل‌ها، پیوندگل‌ها، پشیمان، سراب، غروب عشوه گر، پیام صبا، حکایت نگفته، حدیث آشنایی، سنگ صبور،'''</small> <small>'''دل شیدا، دل غافل من، ماه کنعان من، یار رمیده، گیسوی شب، نمی‌روی تو از یادم، و بس کن'''</small><small>'''.'''</small>


<small>'''کعبه‌ی دل‌ها، دل بی‌گناه، مهربان شو، فریاد ازاین دل، ای زندگی زندگی من، غوغای مستی، دیگه بسمه، درکنار آشنایان، رفته بودم، چه شد که رفتی، چرا خدایا، به سلامت، دست تمنا، افسانه‌ی عشق، افسانه‌ی هستی، افسانه کمتر، قصه‌ی دل، در آتشم، مده فریبم،'''</small><small>'''<nowiki/>'''</small><small>'''اسیر بلا، اسیر نگاه، داغ جدایی، دنیای اشک، حاشا، شعله‌ی سرکش، انتظار تو، بخوان ز نگاهم، به خاطر تو،'''</small>
استاد بدیعی برای بسیاری از فیلم‌ها آهنگ ساخت كه از آن جمله می‌توان به فیلم، خورشید می درخشد، ولگرد، هفده روز به اعدام، بوسه‌ی مادر، گنج قارون، همه گناه‌كاریم، بازگشت به زندگی و غیره اشاره كرد.<ref name=":0" />
 
<small>'''نگاه گویا، والهی بمونی اشک گرم، امتحان مکن، گل‌ریزان، فروغ دیده، آرزوها، قسم، بیا بیا، دگرچه خواهی، شبگرد،'''</small>
 
<small>'''سیل بنیان کن، بستر گل‌ها، پیوندگل‌ها، پشیمان، سراب، غروب عشوه گر، پیام صبا، حکایت نگفته، حدیث آشنایی، سنگ صبور،'''</small>
 
<small>'''دل شیدا، دل غافل من، ماه کنعان من، یار رمیده، گیسوی شب، نمی‌روی تو از یادم و بس کن'''</small><ref name=":0" />


== منابع ==
== منابع ==
۶٬۵۳۲

ویرایش

منوی ناوبری