کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
</div>
</div>
}}<noinclude>
}}<noinclude>
'''انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین''' به مجموعه تحولاتی گفته می‌شود که از سال ۱۳۶۳ در سازمان مجاهدین خلق آغاز شد. این سازمان در یک جمع‌بندی به این نتیجه رسید که میزان حضور تشکیلاتی زنان در سطوح فرماندهی با نقش مؤثری که به صورت جریان‌وار پس از انقلاب ضدسلطنتی ایفا کرده‌اند، متناسب نیست.


'''انقلاب ایدئولوژیک''' '''درونی سازمان مجاهدین خلق ایران'''  به مجموعه تحولاتی گفته می‌شود که در اواخر سال ۱۳۶۳ با انتخاب مریم رجوی به عنوان همردیف مسئول اول سازمان مجاهدین خلق آغاز شد.
مجاهدین معتقد بودند با توجه به اینکه خصلت اصلی رژیم خمینی «زن ستیزی» است، آن‌ها باید درست در نقطه‌ی مقابل به صورتی عمیق به این مسأله اهتمام ورزند.
 
در همین راستا بود که که مریم عضدانلو به عنوان یکی از زنان برجسته‌ی این سازمان پس از اشرف رجوی که با شهادتش تبدیل به الگویی در میان نسلی از زنان مجاهد شده بود، به عنوان همردیف مسئول اول در سازمان مجاهدین خلق انتخاب شد.
 
مریم رجوی پس از این واقعه به درخواست خود و با موافقت همسرش مهدی ابریشم‌چی از وی جدا شد. طلاق وی نه یک طلاق معمول، بلکه ناظر بر این امر بود که او نقش خود در زندگی خانوادگی را مغایر با ادامه مبارزه‌ای می‌دید که تمامی انرژی‌ها و توان او را می‌طلبید.
 
درادامه همین روند بود که مریم رجوی در اقدامی غیرمعمول به رغم اتهاماتی که می‌دانست با آن مواجه خواهد شد، از مسعود رجوی تقاضای ازدواج نمود. مسعود رجوی در آن‌زمان و بطور خاص بخاطر نقش بدون جایگزینش در دوران مبارزات زمان شاه و سپس مبارزات سیاسی پس از انقلاب، به یک رهبر کاریزماتیک و نمادی از آرمان‌های مجاهدین تبدیل شده بود. دفتر سیاسی سازمان مجاهدین این ازدواج را لازمه‌ی شکل‌گیری ترکیب نوین رهبری در سازمان مجاهدین خلق دانست.
 
این حرکت سنت شکنانه در عین حال برای تمامی زنان و مردان مجاهدین این پیام را داشت که برای غلبه بر شرایط دشوار مرحله و تحقق پیروزی، به جای هر گونه تعلق خاطر دیگری باید آرمان خود و راهبری‌اش را در کانون عواطف خود قرار دهد. این امر بخصوص برای زنانی که به هر میزان، خود را در چارچوب زندگی خانوادگی محدود می‌دیدند، یک خرق عادت رو جلو ، و رهایی‌بخش در جهت کسب هویت مستقل مبارزاتی به شمار می‌رفت. چهارسال بعد بنا به ضرورت مبارزه و شرایط پیش رو، مجاهدین خلق در یک حرکت جمعی و به صورت داوطلبانه ‌به طور کامل زندگی خانوادگی را کنار گذاشتند.
 
این روند و حلقات تکمیلی آن در طی سالیان به انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین شهرت دارد. انقلاب ایدئولوژیک که مجاهدین آن‌را لازمه‌ی تداوم بقاء و پیروزی و منشاء اثر تمامی توان‌مندی‌های خود می‌دانند، اگر چه به گواهی ناظرین به نظر برای تمامیت این سازمان دستاوردهای بزرگی داشته، اما برای شخص مسعود رجوی جز سیل سهمگینی از اتهامات و ناسزاهایی که هنوز هم ادامه دارد، در پی نداشته‌است.
 
== مواضع رسمی مجاهدین در مورد انقلاب ایدئولوژیک ۱۳۶۴ ==
انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان مجاهدین خلق ایران  در اواخر سال ۱۳۶۳ با انتخاب مریم رجوی به عنوان همردیف مسئول اول سازمان مجاهدین خلق آغاز شد.


انتخاب یک زن به عنوان همردیف مسئول اول  این سازمان نتیجه جمعبندی نقش خارق العاده و تعیین کننده زنان طی شش سال (۵۷-۶۳) دررویارویی مجاهدین فشرده سیاسی و   اجتماعی و نظامی مجاهدین با استبداد مذهبی حاکم  بود. زنانی که نه به صورت تک‌نمود یا حتی چند ده و چند صد نفر، بلکه به صورت جریانی انکارناپذیر به صفوف مجاهدین پیوسته و نقشی فعال، گسترده و تعیین کننده را با بالاترین رقم شهیدان زن در تاریخ مبارزات رهایببخش مردم ایران ایفا کرده بودند.
انتخاب یک زن به عنوان همردیف مسئول اول  این سازمان نتیجه جمعبندی نقش خارق العاده و تعیین کننده زنان طی شش سال (۵۷-۶۳) دررویارویی مجاهدین فشرده سیاسی و   اجتماعی و نظامی مجاهدین با استبداد مذهبی حاکم  بود. زنانی که نه به صورت تک‌نمود یا حتی چند ده و چند صد نفر، بلکه به صورت جریانی انکارناپذیر به صفوف مجاهدین پیوسته و نقشی فعال، گسترده و تعیین کننده را با بالاترین رقم شهیدان زن در تاریخ مبارزات رهایببخش مردم ایران ایفا کرده بودند.


در این باره نشریه مجاهد شماره ۲۳۵ می‌نویسد:<blockquote>«بحث بر سر یک جریان مستمر، متشکل،گسترده، آینده‌دار و بسیار مؤثر اجتماعی و تاریخی از انبوه زنان مجاهدی است که چه در دوران مبارزات افشاگرانه‌ی سیاسی علیه ارتجاع خمینی و چه در دوران مقاومت انقلابی مسلحانه، دوشادوش مردان، مشعل رهایی خلق در زنجیرشان را به‌ دست گرفته و هزار هزار به میدان شتافته‌اند... درصد عظیم خواهران اسیر ما که ده‌ها هزار تن را بالغ می‌شوند و درصد چشمگیر زنان مجاهد در کل آمار فهرست‌برداری شده‌ی شهدا به خوبی گواه این حقیقت است. اگرچه باید تأکید نمود که با توجه به محدودیت‌های فوق‌العاده‌ی اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی که آنان را احاطه کرده است وبا توجه به محدودیت‌ها و اجبارات ضدبشری که رژیم خمینی به طور مضاعف بر آن افزوده است، درصد مشارکت کیفی آنان در کل کمیت شهدا را حقا باید به نسبت آنچه در فهرست شهدا آمده است، مضاعف محسوب نمود. زیرا در یک مقایسه‌ی عمومی و کلی، اشتراک عمل زنان در امر انقلاب از بسیاری جهات ملازم با تحمل فشارها و شکنجه‌ها و شدائد مضاعفی نسبت به مردان بوده و می‌باشد.»</blockquote>این جریان انکار ناپذیر و پر عمق و دامنه از حضور زنان مجاهد خلق بطور طبیعی الگوها و نمادهای برجسته وقهرمانی را در سازمان مجاهدین خلق عرضه کرده بود که بارزترین این زنان، اشرف رجوی بود  که مجاهدین او را اشرف هزاران شهید این سازمان در نبرد با دیکتاتوری دینی می دانند .
در این باره نشریه مجاهد شماره ۲۳۵ به نقل از بیانیه مرکزیت مجاهدین خلق می‌نویسد:<blockquote>«بحث بر سر یک جریان مستمر، متشکل،گسترده، آینده‌دار و بسیار مؤثر اجتماعی و تاریخی از انبوه زنان مجاهدی است که چه در دوران مبارزات افشاگرانه‌ی سیاسی علیه ارتجاع خمینی و چه در دوران مقاومت انقلابی مسلحانه، دوشادوش مردان، مشعل رهایی خلق در زنجیرشان را به‌ دست گرفته و هزار هزار به میدان شتافته‌اند... درصد عظیم خواهران اسیر ما که ده‌ها هزار تن را بالغ می‌شوند و درصد چشمگیر زنان مجاهد در کل آمار فهرست‌برداری شده‌ی شهدا به خوبی گواه این حقیقت است. اگرچه باید تأکید نمود که با توجه به محدودیت‌های فوق‌العاده‌ی اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی که آنان را احاطه کرده است وبا توجه به محدودیت‌ها و اجبارات ضدبشری که رژیم خمینی به طور مضاعف بر آن افزوده است، درصد مشارکت کیفی آنان در کل کمیت شهدا را حقا باید به نسبت آنچه در فهرست شهدا آمده است، مضاعف محسوب نمود. زیرا در یک مقایسه‌ی عمومی و کلی، اشتراک عمل زنان در امر انقلاب از بسیاری جهات ملازم با تحمل فشارها و شکنجه‌ها و شدائد مضاعفی نسبت به مردان بوده و می‌باشد.»</blockquote>این جریان انکار ناپذیر و پر عمق و دامنه از حضور زنان مجاهد خلق بطور طبیعی الگوها و نمادهای برجسته وقهرمانی را در سازمان مجاهدین خلق عرضه کرده بود که بارزترین این زنان، اشرف رجوی بود  که مجاهدین او را اشرف هزاران شهید این سازمان در نبرد با دیکتاتوری دینی می دانند .


اشرف با سابقه‌ مبارزاتی روشن و تحمل شکنجه‌های بسیار در زندان‌های شاه، در شمار آخرین دسته‌ی زندانیان سیاسی رژیم سلطنتی در ۳۰ دی ۱۳۵۷ آزاد شد و پس از انقلاب ضدسلطنتی با مسعود رجوی ازدواج کرد.  او در دوران مقاومت مسلحانه، به خواست خودش و به رغم خطراتی که او را تهدید می‌کرد در تهران باقی ماند تا همسر او مسعود رجوی قادر باشد، برای تشکیل آلترناتیو در جریان عملیات پرواز بزرگ به فرانسه منتقل شود. پس از آن‌ که در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ اشرف رجوی و موسی خیابانی به همراه یارانشان جان باختند، مجاهدین از اشرف به عنوان«سمبل زن انقلابی مجاهد خلق» یاد کردند.
اشرف با سابقه‌ مبارزاتی روشن و تحمل شکنجه‌های بسیار در زندان‌های شاه، در شمار آخرین دسته‌ی زندانیان سیاسی رژیم سلطنتی در ۳۰ دی ۱۳۵۷ آزاد شد و پس از انقلاب ضدسلطنتی با مسعود رجوی ازدواج کرد.  او در دوران مقاومت مسلحانه، به خواست خودش و به رغم خطراتی که او را تهدید می‌کرد در تهران باقی ماند تا همسر او مسعود رجوی قادر باشد، برای تشکیل آلترناتیو در جریان عملیات پرواز بزرگ به فرانسه منتقل شود. پس از آن‌ که در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ اشرف رجوی و موسی خیابانی به همراه یارانشان جان باختند، مجاهدین از اشرف به عنوان«سمبل زن انقلابی مجاهد خلق» یاد کردند.
خط ۳۳۰: خط ۳۴۴:
جنسیت اما شامل نقش‌های اجتماعی و رفتارهایی است که فرهنگ و جامعه برای جنس‌ها قائل می‌شود. این نقش‌ها دامنه انتظارات رفتاری از جنس‌های مرد و زن را مشخص می‌کند. این نقشها می‌تواند در فرهنگهای مختلف متفاوت باشد. بطور مثال زنانگی و مردانگی از جمله این نقش‌های جنسیتی است. بر اساس این کلیشه‌ها، افراد با اندام جنسی مردانه، «باید» رفتارهای مردانه (قدرت، خشونت، مقاومت و…) و افراد با اندام جنسی زنانه «باید» رفتارهای زنانه (لطافت، سلیقه و…) داشته باشند.<ref>[http://fa.euronews.com/2017/11/09/difference-between-sex-and-gender تفاوت جنس و جنیست- یورو نیوز]</ref> این در حالی است که چنین رفتارهایی هرگز برآمده از تفاوت‌های بیولوژیک میان زن و مرد نبوده و تماماً توسط جامعه به آنها تحمیل می‌شود.
جنسیت اما شامل نقش‌های اجتماعی و رفتارهایی است که فرهنگ و جامعه برای جنس‌ها قائل می‌شود. این نقش‌ها دامنه انتظارات رفتاری از جنس‌های مرد و زن را مشخص می‌کند. این نقشها می‌تواند در فرهنگهای مختلف متفاوت باشد. بطور مثال زنانگی و مردانگی از جمله این نقش‌های جنسیتی است. بر اساس این کلیشه‌ها، افراد با اندام جنسی مردانه، «باید» رفتارهای مردانه (قدرت، خشونت، مقاومت و…) و افراد با اندام جنسی زنانه «باید» رفتارهای زنانه (لطافت، سلیقه و…) داشته باشند.<ref>[http://fa.euronews.com/2017/11/09/difference-between-sex-and-gender تفاوت جنس و جنیست- یورو نیوز]</ref> این در حالی است که چنین رفتارهایی هرگز برآمده از تفاوت‌های بیولوژیک میان زن و مرد نبوده و تماماً توسط جامعه به آنها تحمیل می‌شود.


==== جنسیت زدگی یا جنسیت گرایی (sexism): ====
==== جنسیت زدگی یا جنسیت گرایی (sexism) ====
حال می‌توان به فهم جنسیت زدگی دست یافت. جنسیت زدگی درواقع اصالت دادن به همین تفاوت‌های رفتاری است. مشروع شمردن جنسیت و پذیرفتن هنجارهای ناشی از آن است. پیش فرض‌ها و کلیشه‌هایی که منجر به تبعیض و نابرابری در میان انسان‌ها می‌شود. به عبارت دیگر جنسیت زدگی، نوعی تبعیض و پیش‌داوری دربارهٔ انسانها بر اساس جنسیت آنها و کلیشه‌های جنسیتی غالب در جامعه است. کلیشه‌های جنسیتی که نقشهای خاصی را برای مردان و زنان تعریف می‌کند و اگر انسانی خارج ازاین تعاریف رفتار کند، 'غیرطبیعی' یا 'نامناسب' محسوب می‌شود.<ref>[http://www.bbc.com/persian/science/2014/05/140506_me_are_you_a_sexit جنسیت زدگی- بی‌بی‌سی]</ref>
حال می‌توان به فهم جنسیت زدگی دست یافت. جنسیت زدگی درواقع اصالت دادن به همین تفاوت‌های رفتاری است. مشروع شمردن جنسیت و پذیرفتن هنجارهای ناشی از آن است. پیش فرض‌ها و کلیشه‌هایی که منجر به تبعیض و نابرابری در میان انسان‌ها می‌شود. به عبارت دیگر جنسیت زدگی، نوعی تبعیض و پیش‌داوری دربارهٔ انسانها بر اساس جنسیت آنها و کلیشه‌های جنسیتی غالب در جامعه است. کلیشه‌های جنسیتی که نقشهای خاصی را برای مردان و زنان تعریف می‌کند و اگر انسانی خارج ازاین تعاریف رفتار کند، 'غیرطبیعی' یا 'نامناسب' محسوب می‌شود.<ref>[http://www.bbc.com/persian/science/2014/05/140506_me_are_you_a_sexit جنسیت زدگی- بی‌بی‌سی]</ref>


منوی ناوبری