کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱٬۷۰۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:
==== ماجرای جمشید تفریشی ====
==== ماجرای جمشید تفریشی ====
جمشید تفریشی یکی از مأموران وزرات اطلاعات ایران است. او مدتی به سازمان مجاهدین خلق پیوست اما به دلیل دشواری‌های مبارزه به  درخواست خود به از مجاهدین خارج شد و اعلام بریدگی کرد. وی پس از مدتی توسط  وزارت اطلاعات عضوگیری شد تا اطلاعات خود را در اختیار آن‌ها قرار دهد. او از آن پس به فعالیت‌ علیه مجاهدین خلق در اروپا می‌پرداخت اما به دلایل نامعلوم با رابط خود در وزارت اطلاعات اختلاف پیدا کرد و تهدید به مرگ شد. او در سل ۱۳۷۹ در نامه ای به سازمان مجاهدین خلق تمامی فعالیت‌های مشترک خود را افشا کرد و خواهان بخشش و حمایت شد.
جمشید تفریشی یکی از مأموران وزرات اطلاعات ایران است. او مدتی به سازمان مجاهدین خلق پیوست اما به دلیل دشواری‌های مبارزه به  درخواست خود به از مجاهدین خارج شد و اعلام بریدگی کرد. وی پس از مدتی توسط  وزارت اطلاعات عضوگیری شد تا اطلاعات خود را در اختیار آن‌ها قرار دهد. او از آن پس به فعالیت‌ علیه مجاهدین خلق در اروپا می‌پرداخت اما به دلایل نامعلوم با رابط خود در وزارت اطلاعات اختلاف پیدا کرد و تهدید به مرگ شد. او در سل ۱۳۷۹ در نامه ای به سازمان مجاهدین خلق تمامی فعالیت‌های مشترک خود را افشا کرد و خواهان بخشش و حمایت شد.
 
[[پرونده:جمشید تفریشی.JPG|جایگزین=نامه جمشید تفریشی به کاپیتورن گزارشگر ویژه‌ی حقوق بشر در ملل متحد|بندانگشتی|460x460پیکسل|نامه جمشید تفریشی به کاپیتورن گزارشگر ویژه‌ی حقوق بشر در ملل متحد]]
جمشید تفریشی در بخشی از نامه‌ی خود به پروفسور کاپیتورن، گزارشگر ویژه‌ی کمیسیون حقوق بشر ملل متحد می‌نویسد:
جمشید تفریشی در بخشی از نامه‌ی خود به پروفسور کاپیتورن، گزارشگر ویژه‌ی کمیسیون حقوق بشر ملل متحد می‌نویسد:


من در تاریخ ۱۹۹۰ طی درخواست کتبی با اعلام بریدگی از مبارزه خواستار اعزام به کمپ پناهندگی حله در جنوب بغداد شدم. فردی به نام رسولی از طرف سفارترژیم در بغداد به کمپ آمد... به این ترتیب نقطه‌ی سالیان همکاری من با وزارت اطلاعات و عوامل آن‌ها در خارج از کشور از همان روزها بسته شد...
«من در تاریخ ۱۹۹۰ طی درخواست کتبی با اعلام بریدگی از مبارزه خواستار اعزام به کمپ پناهندگی حله در جنوب بغداد شدم. فردی به نام رسولی از طرف سفارترژیم در بغداد به کمپ آمد... به این ترتیب نقطه‌ی سالیان همکاری من با وزارت اطلاعات و عوامل آن‌ها در خارج از کشور از همان روزها بسته شد... من بعد از چندین سال فعالیت علیه مجاهدین و همکاری مستقیم با وزارت اطلاعات، اخیرا و به خصوص وقتی فهمیدم کسانی که با آن‌ها سر و کار و ارتباط داشته‌ام نه مأموران عادی وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی بلکه سردسته ی قاتلان و تروریست‌ها بوده‌اند، دچار عذاب وجدان شدم و متعاقبا این شهامت را به خرج دادم که از مجاهدین و شورای ملی مقاومت بخواهم که به رغم خیانتی که به آن‌ها کرده‌ام بپذیرند که من با استفاده از امکانات آن‌ها دست به افشاگری علیه رژیم بزنم تا شاید بخش کوچکی از گذشته‌ی شرم آور خود را جبران کنم...»
 
....
 
او در فصل ۲ کتاب خاطراتش می‌نویسد:
 
خواجه‌نوری (مامور لابی جمهوری‌اسلامی در امریکا) گفت: «شما باید به کاپیتورن (گزارشگر ویژه وقت سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران) بگویید که مخالف رژیم هستید و در زندانهای رژیم بوده اید ولی مخالف سازمان هم هستید و زمانی که نخواستید با سازمان همکاری کنید شما را زندان کردند و شکنجه روحی و روانی کردند.» وقتی به او گفتم حداقل خود ما که می‌دانیم سازمان نه زندانی دارد و نه کسی را شکنجه روحی و جسمی کرده، چطور می‌توانیم قبول کنیم که کاپیتورن هم این را باور کند؟
 
تفریشی ادامه میدهد:«خواجه نوری جواب داد: «وقتی همه» یکصدا بگویید که سازمان زندان دارد و شما را آزار و اذیت کرده، کاپیتورن چاره‌ای جز باور کردن ندارد.
 
با این شهادت‌ها ما به سه هدف نزدیک می‌شویم: اول این که به کاپیتورن می‌قبولانید که مخالفان رژیم هستید،


دوم این که با بدنام کردن سازمان برای خودتان وجهه‌ای به دست می‌آورید،
جمشید تفرشی در در فصل ۲ کتاب خاطراتش در مورد انواع فعالیت‌هایی که به عنوان «عضوجداشده و سابق مجاهدین» انجام داده نوشته است:<blockquote>«خواجه‌نوری (مامور لابی جمهوری‌اسلامی در آمریکا) گفت: شما باید به کاپیتورن (گزارشگر ویژه وقت سازمان ملل متحد در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران) بگویید که مخالف رژیم هستید و در زندانهای رژیم بوده اید ولی مخالف سازمان هم هستید و زمانی که نخواستید با سازمان همکاری کنید شما را زندان کردند و شکنجه روحی و روانی کردند. وقتی به او گفتم حداقل خود ما که می‌دانیم سازمان نه زندانی دارد و نه کسی را شکنجه روحی و جسمی کرده، چطور می‌توانیم قبول کنیم که کاپیتورن هم این را باور کند؟ خواجه نوری جواب داد: وقتی همه یکصدا بگویید که سازمان زندان دارد و شما را آزار و اذیت کرده، کاپیتورن چاره‌ای جز باور کردن ندارد. با این شهادت‌ها ما به سه هدف نزدیک می‌شویم: اول این که به کاپیتورن می‌قبولانید که مخالفان رژیم هستید، دوم این که با بدنام کردن سازمان برای خودتان وجهه‌ای به دست می‌آورید. سوم این که در مجامع بین‌المللی به عنوان نیروهای دمکرات که هم مخالف رژیم هستید و هم سازمان، شناسایی می‌شوید و روی شما حساب باز می‌کنند.»<ref>نشریه مجاهدین - شماره ۵۲۸ - ص ۹</ref></blockquote>به این ترتیب وجود شکنجه در سازمان مجاهدین بنا به تمامی دلائل بالا بخشی از پروژه‌ی شیطان سازی علیه این سازمان است که توسط رژیم ایران شایع شده است.


سوم این که در مجامع بین‌المللی به عنوان نیروهای دمکرات که هم مخالف رژیم هستید و هم سازمان، شناسایی می‌شوید و روی شما حساب باز می‌کنند.»
== طلاق اجباری ==
== طلاق اجباری ==
یکی از موارد شیطان سازی علیه مجاهدین، موضوع طلاق اجباری در مجاهدین است. اضداد مجاهدین آنها را متهم می‌کنند که به زور اعضای خود را وادار به طلاق همسران‌شان کرده‌اند. منشاء بیشتر این اتهامات دستگاه‌های تبلیغی جمهوری اسلامی است. این تبلیغات اولا می‌خواهد در درون جامعه ایران این طور القا کند که مجاهدین علیه مناسبات و ارزش‌های خانوادگی هستند و اگر در ایران بر سر کار بیایند دست به انحلال خانواده‌ها خواهند زد. ثانیا در کشورهای غربی این باور را ایجاد کند که مجاهدین عناصری خشک و خشن و یک فرقه درون‌گرا هستند. <ref name=":0">کتاب مجاهدین خلق ایران واقعیات یا اوهام - انتشارات مجاهدین خلق ایران</ref>
یکی از موارد شیطان سازی علیه مجاهدین، موضوع طلاق اجباری در مجاهدین است. اضداد مجاهدین آنها را متهم می‌کنند که به زور اعضای خود را وادار به طلاق همسران‌شان کرده‌اند. منشاء بیشتر این اتهامات دستگاه‌های تبلیغی جمهوری اسلامی است. این تبلیغات اولا می‌خواهد در درون جامعه ایران این طور القا کند که مجاهدین علیه مناسبات و ارزش‌های خانوادگی هستند و اگر در ایران بر سر کار بیایند دست به انحلال خانواده‌ها خواهند زد. ثانیا در کشورهای غربی این باور را ایجاد کند که مجاهدین عناصری خشک و خشن و یک فرقه درون‌گرا هستند. <ref name=":0">کتاب مجاهدین خلق ایران واقعیات یا اوهام - انتشارات مجاهدین خلق ایران</ref>

منوی ناوبری