۱۰٬۲۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''استراتژی'''، سابقه و معنای این واژه به ۳۴۰ سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد در کتاب هنر جنگ، ژنرال چینی سان تزو، به چگونگی استفاده از این | '''استراتژی'''، سابقه و معنای این واژه به ۳۴۰ سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد در کتاب هنر جنگ، ژنرال چینی سان تزو، به چگونگی استفاده از این مفهوم برای غلبه بر دشمن پرداخته است. این فیلسوف استراتژی را در اصطلاح نظامی هنر و فن طرح ریزی ترکیب و تلفیق عملیات نظامی برای رسیدن به هدف جنگی مشخص تعریف میکند. | ||
واژه استراتژی از | واژه استراتژی برگرفته از واژۀ یونانی Strategos به معنای ژنرال ارتش است. Stratos به معنای ارتش و ago به معنای هدایت است. بنابراین واژه مزبور به معنای هدایت ارتش میباشد. پس استراتژی، کاری است که استراتگوس یا استراتژیست انجام میدهد. سالانه هر یک از ده قبیله یونان باستان یک Strategos انتخاب میکردند تا نیروها را هدایت کند. بعدها وظایف وی به امور قضایی و مدنی نیز تعمیم داده شد. | ||
به لحاظ تاریخی نیز Strategos عنوان افسران عالیرتبه ارتش بیزانس | به لحاظ تاریخی نیز Strategos عنوان افسران عالیرتبه ارتش بیزانس بوده است که یک منطقه نظامی ـ مترادف با یک سپاه نظامی مدرن ـ تحت فرمان آنها قرار داشته است. | ||
از نظر صاحبنظران مبنای تعریف استراتژی نظامی به یونان باستان (حدود ۵ قرن قبل از میلاد مسیح) برمیگردد. ویژگی برجسته این مطالعات آن است که تألیفات این دوره عمدتاً به «محتوا» و درونمایهی استراتژی پرداختهاند و توجهی به فرآیند شکلگیری استراتژی ننمودهاند. به عقیدهی آیور گراتان-گینس (به انگلیسی: Ivor Grattan-Guinness) از اواسط قرن ۱۶ میتوانیم شواهد و نمونههایی در مورد «فرایند» شکلگیری استراتژی بیابیم. در دوره معاصر نیز سیر تحول تفکر نظامی را میتوان در قالب سه مقطع مورد بررسی قرار داد. | |||
۱- دوره مدرن: از قرن ۱۹ تا پایان جنگ جهانی دوم | ۱- دوره مدرن: از قرن ۱۹ تا پایان جنگ جهانی دوم | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
۲- دوران مدرن معاصر: از اواسط قرن ۲۰ تا پایان جنگ سرد در ابتدای دهه ۱۹۹۰. | ۲- دوران مدرن معاصر: از اواسط قرن ۲۰ تا پایان جنگ سرد در ابتدای دهه ۱۹۹۰. | ||
۳- دوران پستمدرن: که ناظر به تحولات دوره پس از جنگ سرد است. | ۳- دوران پسا مدرن یا پستمدرن: که ناظر به تحولات دوره پس از جنگ سرد است. | ||
تعریف ذیل توسط ستاد مشترک ارتش ایالات متحده بکار گرفته شده است: | |||
ژنرال ماکسول دی. تایلور در خلال دیدار خود از کالج جنگ ارتش ایالات متحده طی نطقی استراتژی را شامل اهداف، روشها و ابزار دانست. | « استراتژی نظامی عبارت است از فن و علم بکارگیری قوای نظامی یک ملت برای تأمین اهداف سیاست ملی از طریق استفاده از قوای نظامی و یا تهدید به زور.»<span dir="RTL"></span>پنتاگون استراتژی را فن یاهنر ترکیب قدرت ملی (Nation Power) به منظور شکست دشمن درجنگ تعریف میکند. وزارت دفاع فرانسه استراتژی را هم برای جنگ و هم صلح میداند. | ||
ژنرال ماکسول دی. تایلور در خلال دیدار خود از کالج جنگ ارتش ایالات متحده طی نطقی استراتژی را شامل اهداف، روشها و ابزار دانست. این مفهوم را با این معادله میشود بیان کرد: | |||
استراتژی برابر است با اهداف (آنچه که هر فرد برای نیل به آنها میکوشد)، بعلاوة روشها (شیوه های عمل)، بعلاوه ابزار (وسیله هایی که از طریق آنها میتوان به یک هدف دست یافت). این مفهوم کلی را میتوانیم به عنوان مبنایی برای فرمول بندی هر نوع استراتژی نظامی، سیاسی، اقتصادی بر مبنای عنصر قدرت ملی مورد استفاده قرار دهیم. استراتژی نظامی متفاوت از استراتژی ملی (استراتژی بزرگ) است که آن عبارت است از: | |||
«هنر و علم توسعه و کاربرد قدرت سیاسی، اقتصادی، روانی و نظامی یک ملت در دوران صلح و جنگ برای تأ مین اهداف ملی.» | «هنر و علم توسعه و کاربرد قدرت سیاسی، اقتصادی، روانی و نظامی یک ملت در دوران صلح و جنگ برای تأ مین اهداف ملی.» | ||
استراتژی نظامی بخشی از مجموعه ای بنام استراتژی ملی است. گاهی اوقات بخش نظامی استراتژی ملی به عنوان استراتژی نظامی تلقی می شود. در این حالت استراتژی نظامی در بالاترین سطح خود و متمایز از | استراتژی نظامی بخشی از مجموعه ای بنام استراتژی ملی است. گاهی اوقات بخش نظامی استراتژی ملی به عنوان استراتژی نظامی تلقی می شود. در این حالت استراتژی نظامی در بالاترین سطح خود و متمایز از استراتژیهای عملیاتی به عنوان اساسی برای عملیات و برنامه ریزی نظامی بکار گرفته می شود. استراتژی نظامی باید در خدمت استراتژی ملی و هماهنگ با خط مشی ملی باشد. منظور از خط و مشی ملی «رشته وسیعی از اعمال یا اظهارات که در سطح ملی و برای پیگیری اهداف ملی توسط دولت اتخاذ میشود» میباشد. خط مشی ملی به نوبه خود از توانائیها و محدودیتهای استراتژی نظامی متأثر می باشد. | ||
استراتژی مبارزه | استراتژی مبارزه | ||
خط ۲۸: | خط ۳۲: | ||
طبق تعریف لغت نامه وبستر، | طبق تعریف لغت نامه وبستر، | ||
«استراتژی، علم برنامه ریزی و هدایت عملیات نظامی بزرگ در مقیاس کلان، با هدف تشخیص و یافتن بهترین موقعیت قبل از شروع درگیری واقعی با دشمن است.» (سیروس، ۱۳۹۰، ۴) | |||
دایره المعارف بریتانیکا تعریف استراتژی را از دید نظامی با تعبیر هنر | دایره المعارف بریتانیکا تعریف استراتژی را از دید نظامی با تعبیر هنر برنامهریزی و هدایت عملیات معرفی کرده و برای متمایز ساختن آن با تاکتیک سه ویژگی گسترده بیشتر عملیاتی، دوره زمانی بلندتر و جابه جایی انبوه نیروها را قید میکند (برادران شرکاء،۱۳۸۶). | ||
اگرمجموعهای از آگاهیها و اطلاعات منظم درباره یک یا چند موضوع را (علم) بنامیم و مهارت به کارگیری علم در صحنه عمل نیز (هنر) باشد، استراتژی؛ آگاهیهای منظمی است که نحوه به خدمت گرفتن قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی را برای رسیدن به | اگرمجموعهای از آگاهیها و اطلاعات منظم درباره یک یا چند موضوع را (علم) بنامیم و مهارت به کارگیری علم در صحنه عمل نیز (هنر) باشد، استراتژی؛ آگاهیهای منظمی است که نحوه به خدمت گرفتن قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی را برای رسیدن به هدفهای مورد نظر نشان میدهد. بنابراین، استراتژی علم است؛ اما همه کسانی که از علم استراتژی آگاهی دارند، قادر نیستند آن را به کارگیرند، فقط کسانی که مهارت کافی در این زمینه دارند، میتوانند از استراتژی استفاده کنند، پس به یک معنا، استراتژی نوعی هنر است. خلاصه آنکه، استراتژی هم علم و هم هنر است. | ||
علاوه بر این، معانی زیر نیز برای استراتژی مطرح شده است : فن اداره جنگ، فن فرماندهی، فن جنگ و طرح نقشه برای جنگ. ب: مفهوم اصطلاحی استراتژی: استراتژی در معنای اصطلاحی جدید به این صورت تعریف | علاوه بر این، معانی زیر نیز برای استراتژی مطرح شده است: فن اداره جنگ، فن فرماندهی، فن جنگ و طرح نقشه برای جنگ. ب: مفهوم اصطلاحی استراتژی: استراتژی در معنای اصطلاحی جدید به این صورت تعریف میشود: | ||
فن و علم توسعه و | فن و علم توسعه و بهکارگیری قدرت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ملت، هنگام جنگ و صلح، به منظور تأمین حداکثر پشتیبانی از سیاستهای ملی و افزایش احتمال دستیابی به نتایج مطلوب برای کسب حداکثر پیروزی و حداقل شکست. | ||
هرگاه قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی، در جهت دستیابی به اهداف نظامی یک ملت به کار رود، استراتژی نظامی نامیده | هرگاه قدرت سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی، در جهت دستیابی به اهداف نظامی یک ملت به کار رود، استراتژی نظامی نامیده میشود به همین ترتیب برای هر یک از ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز می توان یک تعریف از استراتژی ارائه داد. استراتژی در معنای قدیمی خود به مفهوم به کارگیری همه امکانات کشور برای دست یافتن به هدفهای نظامی بود، اما به تدریج استراتژی از بعد نظامی محض، فاصله گرفت و در حال حاضر اهداف نظامی، بخشی از اهداف ملی یک کشور را تشکیل میدهد. | ||
امروزه از استراتژي اینچنین تعریف می شود ؛ فن مدیریت و هدایت کلیهی منابع جامعه در جهت تحقق و نیل به هدف مشخص ، ملی، اقتصادی و یا نظامی. | امروزه از استراتژي اینچنین تعریف می شود ؛ فن مدیریت و هدایت کلیهی منابع جامعه در جهت تحقق و نیل به هدف مشخص ، ملی، اقتصادی و یا نظامی. |
ویرایش