کاربر:Khosro/صفحه تمرین6: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
'''منصور قدرخواه ۶ ماه بعد از پیوستن به شورای ملی مقاومت ایران، در روز ۳ اردیبهشت ۱۳۷۶، تلویزیون آرته (کانال مشترک آلمان و فرانسه)، فیلم «ردّ پای ترور» ساخته او را به زبان آلمانی و فرانسوی برای کشورهای آلمان و فرانسه پخش کرد؛ این فیلم در رابطه با تروریسم نظام جمهوری اسلامی علیه مخالفان، به‌خصوص فعالان مقاومت ایران در خارج کشور می‌باشد. وی در گفتگویی درباره هدفش از تهیه این فیلم می‌گوید:'''
'''منصور قدرخواه ۶ ماه بعد از پیوستن به شورای ملی مقاومت ایران، در روز ۳ اردیبهشت ۱۳۷۶، تلویزیون آرته (کانال مشترک آلمان و فرانسه)، فیلم «ردّ پای ترور» ساخته او را به زبان آلمانی و فرانسوی برای کشورهای آلمان و فرانسه پخش کرد؛ این فیلم در رابطه با تروریسم نظام جمهوری اسلامی علیه مخالفان، به‌خصوص فعالان مقاومت ایران در خارج کشور می‌باشد. وی در گفتگویی درباره هدفش از تهیه این فیلم می‌گوید:'''


'''«...سعی من این بوده که با استفاده از امکانات متعدد صوتی و تصویری و اتکا به اسناد معتبر و گواهی شاهدان ایرانی و اروپایی، به ردیابی (تروریسم) این پدیده‌ی وحشتناک جنبه ملموس و قابل درک برای همه بدهم، هدف من در واقع همان هدف مبارزان و مجاهدان راه آزادی، یعنی افشای هرچه بیشتر این رژیم و ملموس کردن احساس قربانی بودن و از دست دادن عزیزان بود و این افشاگری برای من یک وظیفه مبرم انسانی است.'''<ref>[[هفته نامه «ایران زمین»، شماره ۱۳۸، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۷۶|هفته نامه «ایران زمین»، شماره ۱۳۸، پانزدهم اردیبهشت ۱۳۷۶]]</ref> '''(هفته نامه «ایران زمین»، شماره ۱۳۸، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۷۶).'''
'''«...سعی من این بوده که با استفاده از امکانات متعدد صوتی و تصویری و اتکا به اسناد معتبر و گواهی شاهدان ایرانی و اروپایی، به ردیابی (تروریسم) این پدیده‌ی وحشتناک جنبه ملموس و قابل درک برای همه بدهم، هدف من در واقع همان هدف مبارزان و مجاهدان راه آزادی، یعنی افشای هرچه بیشتر این رژیم و ملموس کردن احساس قربانی بودن و از دست دادن عزیزان بود و این افشاگری برای من یک وظیفه مبرم انسانی است.'''<ref>[[هفته نامه «ایران زمین»، شماره ۱۳۸، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۷۶|هفته نامه «ایران زمین»، شماره ۱۳۸، پانزدهم اردیبهشت ۱۳۷۶]]</ref>  


'''منصور قدرخواه که مورد تهدید و تطمیع نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته بود، چنین نوشت:'''
'''منصور قدرخواه که مورد تهدید و تطمیع نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته بود، چنین نوشت:'''


'''«گر ما ز سر بریده می‌ترسیدیم  /  در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم... سرمایه اصلی این جانیان به وجود آوردن ترس و وحشت در انسان‌هاست، سالیان سال است که خون می‌ریزند و بیداد می‌کنند، به همه حقوق انسان‌ها تجاوز می‌کنند و دین مردم را، که یکی از شالوده‌های فرهنگی و ارزش‌های جامعه ما می‌باشد، از محتوا خالی کرده‌اند و همچون ابزار سرکوب و چماق، آن‌ را بر زن و مرد و پیر و جوان می‌کوبند؛ با حیله و مکر نسلی را در جنگ خانمان‌سوز به کشتن و فنا دادند و نسل دیگر از بهترین فرزندان این خلق را با شقاوتی غیر قابل وصف قتل عام کردند. آن‌ها ترس می‌آفرینند تا ادامه حکومت ننگین خود را ممکن سازند؛ پس باید خود را از این ترس برهانیم تا بتوانیم مردممان را آزاد کنیم. زندگی یعنی آزاد بودن، آزاد اندیشیدن، آزاد انتخاب کردن... زندگی یعنی حیات داشتن و متحرّک بودن، زندگی یعنی لبخند دیدن لبخند دیگران، چطور می‌توان زنده بود تا وقتی که این رژیم می‌کُشد و می‌سوزاند و هرچه پاکی و خوبی است را ویران می‌کند؟ زندگی در این شرایط فقط وقتی معنی پیدا می‌کند که در ارتباط با زندگی مردم باشد؛ پس برای نجات زندگی مردم باید زندگی، یعنی مبارزه کرد، طلسم این جانیان، یعنی همان ترس و وحشتی را که به وجود آورده‌اند باید به هر قیمت شکست، حیله‌ها و فریب‌های این رژیم و افسون‌های کهنه و باطل شده آن هم‌چون(استحاله) را هم نباید گذاشت دوباره جان بگیرد.'''<ref>[[هفته نامه «ایران زمین»، شماره ۱۴۲، دوازدهم خرداد ۱۳۷۶]]</ref> '''(هفته نامه ایران زمین، شماره ۱۴۲، دوازدهم خرداد ۱۳۷۶).'''
'''«گر ما ز سر بریده می‌ترسیدیم  /  در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم... سرمایه اصلی این جانیان به وجود آوردن ترس و وحشت در انسان‌هاست، سالیان سال است که خون می‌ریزند و بیداد می‌کنند، به همه حقوق انسان‌ها تجاوز می‌کنند و دین مردم را، که یکی از شالوده‌های فرهنگی و ارزش‌های جامعه ما می‌باشد، از محتوا خالی کرده‌اند و همچون ابزار سرکوب و چماق، آن‌ را بر زن و مرد و پیر و جوان می‌کوبند؛ با حیله و مکر نسلی را در جنگ خانمان‌سوز به کشتن و فنا دادند و نسل دیگر از بهترین فرزندان این خلق را با شقاوتی غیر قابل وصف قتل عام کردند. آن‌ها ترس می‌آفرینند تا ادامه حکومت ننگین خود را ممکن سازند؛ پس باید خود را از این ترس برهانیم تا بتوانیم مردممان را آزاد کنیم. زندگی یعنی آزاد بودن، آزاد اندیشیدن، آزاد انتخاب کردن... زندگی یعنی حیات داشتن و متحرّک بودن، زندگی یعنی لبخند دیدن لبخند دیگران، چطور می‌توان زنده بود تا وقتی که این رژیم می‌کُشد و می‌سوزاند و هرچه پاکی و خوبی است را ویران می‌کند؟ زندگی در این شرایط فقط وقتی معنی پیدا می‌کند که در ارتباط با زندگی مردم باشد؛ پس برای نجات زندگی مردم باید زندگی، یعنی مبارزه کرد، طلسم این جانیان، یعنی همان ترس و وحشتی را که به وجود آورده‌اند باید به هر قیمت شکست، حیله‌ها و فریب‌های این رژیم و افسون‌های کهنه و باطل شده آن هم‌چون(استحاله) را هم نباید گذاشت دوباره جان بگیرد.'''<ref>[[هفته نامه «ایران زمین»، شماره ۱۴۲، دوازدهم خرداد ۱۳۷۶]]</ref>  


'''فیلم «رد پای ترور» با استقبال زیادی که از آن شد و تأثیرات افشاگرانه‌ای که در پی داشت، جمهوری اسلامی را بر‌آن داشت که با تهدید یا تطمیع مانع فعالیت‌های منصور قدخواه شود و به همین منظور از طریق یکی از افرادی که با آقای قدرخواه دوست شده بود پیشنهاد یک رشوه ۶ میلیون دلاری می‌کند که منصور قدرخواه با عصابانیت آن را رد می‌کند و می‌گوید: «بین من و نظام جمهوری اسلامی، دریا دریا خون و رنج و شکنج قرار دارد و با هیچ مبلغی سر آشتی ندارم»، اما نظام جمهوری اسلامی از طریق اقدامات دیپلوماتیک، سرانجام توانست این کارگردان و نویسنده ایران را از هرگونه فعالیت در تلویزیون‌های آلمان محروم کند؛ ولی منصور قدرخواه از پای ننشست و «سایت ایران لیبرتی»(ایران آزاد) را به راه انداخت.'''<ref>[https://www.hambastegimeli.com/ديدگاه-ها/48476-منصور-قدرخواه-وحشت-بیکران-رژیم-مستاصل-خامنه-ای-از-فیلم-پیدایش-و-تولد-ترور وب سایت همبستگی ملی ایران - ۱۶ اسفند ۱۳۹۲]</ref>'''  ().مقاله «وحشت بیکران رژیم مستأصل خامنه‌ای از فیلم پیدایش و تولد ترور» سایت همبستگی ملی، ۱۶ اسفند ۱۳۹۲'''
'''فیلم «رد پای ترور» با استقبال زیادی که از آن شد و تأثیرات افشاگرانه‌ای که در پی داشت، جمهوری اسلامی را بر‌آن داشت که با تهدید یا تطمیع مانع فعالیت‌های منصور قدخواه شود و به همین منظور از طریق یکی از افرادی که با آقای قدرخواه دوست شده بود پیشنهاد یک رشوه ۶ میلیون دلاری می‌کند که منصور قدرخواه با عصابانیت آن را رد می‌کند و می‌گوید: «بین من و نظام جمهوری اسلامی، دریا دریا خون و رنج و شکنج قرار دارد و با هیچ مبلغی سر آشتی ندارم»، اما نظام جمهوری اسلامی از طریق اقدامات دیپلوماتیک، سرانجام توانست این کارگردان و نویسنده ایران را از هرگونه فعالیت در تلویزیون‌های آلمان محروم کند؛ ولی منصور قدرخواه از پای ننشست و «سایت ایران لیبرتی»(ایران آزاد) را به راه انداخت.'''<ref>[https://www.hambastegimeli.com/ديدگاه-ها/48476-منصور-قدرخواه-وحشت-بیکران-رژیم-مستاصل-خامنه-ای-از-فیلم-پیدایش-و-تولد-ترور وب سایت همبستگی ملی ایران - ۱۶ اسفند ۱۳۹۲]</ref>''' '''  


'''بعد از چند سال این سایت هم به دلیل فشارهای نظام جمهوری اسلامی بر دولت آلمان مسدود شد اما منصور قدرخواه از طریق مراجع قانونی این موضوع را دنبال کرد و با افشاگری و شکایت به دادگاه‌ اداری ایالت بِرمن آلمان در یک رسیدگی فوری، موفق شد سایت ایران آزاد را از مسدودیت خارج کند و دوباره به فعالیت ادامه بدهد. (سایت همبستگی ملی، ۳۱ شهریور ۱۳۸۴) یا (کتاب نگاهی به کارنامه فرهنگی سیاسی منصورقدرخواه)'''
'''بعد از چند سال این سایت هم به دلیل فشارهای نظام جمهوری اسلامی بر دولت آلمان مسدود شد اما منصور قدرخواه از طریق مراجع قانونی این موضوع را دنبال کرد و با افشاگری و شکایت به دادگاه‌ اداری ایالت بِرمن آلمان در یک رسیدگی فوری، موفق شد سایت ایران آزاد را از مسدودیت خارج کند و دوباره به فعالیت ادامه بدهد.'''<ref group="کتاب نگاهی به کارنامه فرهنگی سیاسی منصورقدرخواه">[[کتاب نگاهی به کارنامه فرهنگی سیاسی منصورقدرخواه|کتاب نگاهی به کارنامه فرهنگی -  سیاسی منصور قدرخواه]]</ref> '''(سایت همبستگی ملی، ۳۱ شهریور ۱۳۸۴) یا (کتاب نگاهی به کارنامه فرهنگی سیاسی منصورقدرخواه)'''


'''فیلم «خدا حافظ مادر بزرگ»، اثر دیگر از منصور قدرخواه است که در سال ۱۳۷۳، ساخته شد؛ موضوع این فیلم مسئله‌ی پناهندگی سیاسی و عوامل به وجود آمدن آن یعنی سرکوب و شکنجه در کشورهای مبدأ و ضدیت با خارجیان در آلمان بود؛ این فیلم در قالب داستان، برخورد یک زندانی سیاسی رها شده از بند را با شکنجه‌گرش پس از آزادی در خارج کشور مطرح می‌کرد که مورد استقبال زیادی قرار گرفت، همچنین این فیلم در ۱۸ فستیوال مختلف شرکت داشت.'''
'''فیلم «خدا حافظ مادر بزرگ»، اثر دیگر از منصور قدرخواه است که در سال ۱۳۷۳، ساخته شد؛ موضوع این فیلم مسئله‌ی پناهندگی سیاسی و عوامل به وجود آمدن آن یعنی سرکوب و شکنجه در کشورهای مبدأ و ضدیت با خارجیان در آلمان بود؛ این فیلم در قالب داستان، برخورد یک زندانی سیاسی رها شده از بند را با شکنجه‌گرش پس از آزادی در خارج کشور مطرح می‌کرد که مورد استقبال زیادی قرار گرفت، همچنین این فیلم در ۱۸ فستیوال مختلف شرکت داشت.'''
خط ۴۹: خط ۴۹:


== منابع ==
== منابع ==
<references />
۶٬۵۵۷

ویرایش

منوی ناوبری