کاربر:Safa/2صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
|امضا              =   
|امضا              =   
}}
}}
'''حسن روحانی،''' زاده ۹ دی ۱۳۲۷در یکی از روستاهای شهرستان سرخه از توابع استان سمنان است. وی در خانواده ای با ۷ برادر و خواهر بزرگ شد. خواهر و برادر بزرگتر وی در کودکی فوت کردند، حسین، طوبی، فاطمه، طاهره، برادر و خواهران اوهستند. پدر وی حاج اسدالله فریدون مغازه دار در بازار سمنان و مادرش سکینه پیوندی خانه‌دار بود.حسن روحانی در اواخر شهریور ۱۳۳۹ وارد حوزه علمیه سمنان شد، درتابستان سال ۱۳۴۰ به حوزه علمیه قم رفت. در سال ۱۳۴۹ برای تحصیلات وارد دانشگاه تهران شد. در زمستان سال ۱۳۵۱ از دانشگاه تهران لیسانس حقوق گرفت و به عنوان افسر، به خدمت نظام وظیفه رفت. عمده فعالیت وی تا فروردین ۱۳۵۷ شرکت در مجالس وعظ و سخنرانی بود، حسن روحانی  درسال ۱۳۵۷ بخاطر نگرانی از دستگیری توسط ساواک به انگلستان سفر کرد و پس از اقامت روح‌الله خمینی در نوفل لوشاتوی پاریس، نزد او رفت. پس از ورود به ایران دردوره‌های متوالی بعنوان نماینده مجلس انتخاب شد.حسن روحانی قبل از انتخاب شدن به ریاست جمهوری سمت های مختلفی در دولت و نهادهای جمهوری اسلامی داشت. وی در دوره ی یازدهم و دوازدهم رئیس جمهور رژیم جمهوری اسلامی ایران شد.
'''حسن روحانی''' با نام اصلی حسن فریدون زاده ۹ دی ۱۳۲۷در یکی از روستاهای شهرستان سرخه از توابع استان سمنان است. وی در خانواده‌ای با ۷ برادر و خواهر بزرگ شد. خواهر و برادر بزرگتر وی در کودکی فوت کردند، حسین، طوبی، فاطمه، طاهره، برادر و خواهران او هستند. پدر وی حاج اسدالله فریدون مغازه دار در بازار سمنان و مادرش سکینه پیوندی خانه‌دار بود.حسن روحانی در اواخر شهریور ۱۳۳۹ وارد حوزه علمیه سمنان شد. او در تابستان سال ۱۳۴۰ به حوزه علمیه قم رفت. حسن روحانی در سال ۱۳۴۹ برای تحصیلات وارد دانشگاه تهران شد. در زمستان سال ۱۳۵۱ از دانشگاه تهران لیسانس حقوق گرفت و به عنوان افسر به خدمت نظام وظیفه رفت. عمده فعالیت وی تا فروردین ۱۳۵۷ شرکت در مجالس وعظ و سخنرانی بود، حسن روحانی  درسال ۱۳۵۷ بخاطر نگرانی از دستگیری توسط ساواک به انگلستان سفر کرد و پس از اقامت روح‌الله خمینی در نوفل لوشاتوی پاریس، نزد او رفت. پس از ورود به ایران در دوره‌های متوالی بعنوان نماینده مجلس انتخاب شد. حسن روحانی قبل از انتخاب شدن به ریاست جمهوری سمت های مختلفی در دولت و نهادهای جمهوری اسلامی داشت. وی در دوره ی یازدهم و دوازدهم رئیس جمهور رژیم جمهوری اسلامی ایران شد.


== زندگی نامه روحانی ==
== زندگی نامه روحانی ==
خط ۳۶: خط ۳۶:
حسن روحانی ۴ فرزند با نام‌های زیر دارد:
حسن روحانی ۴ فرزند با نام‌های زیر دارد:


۱. زهرا، با نام دوم طناز، ساکن اتریش و عروس محمدحسین بهشتی، وارد کننده بزرگ میوه و دومین شخص حقیقی دریافت کننده ارز دولتی در ایران.
۱. زهرا روحانی با نام دوم طناز، ساکن اتریش که عروس محمدحسین بهشتی، وارد کننده بزرگ میوه و دومین شخص حقیقی دریافت کننده ارز دولتی در ایران است.


۲. منصوره، همسر کامبیز مهدی‌زاده.
۲. منصوره روحانی همسر کامبیز مهدی‌زاده است.


۳. محمد، به قتل رسیده در سال ۷۵  در ۱۹ سالگی به دست فردی که نگران افشای اسرارش بود. روحانی در کتاب خاطراتش هیچ اشاره‌ای به این فرزند خود نمی‌کند. <ref name=":0">[http://www.golestan24.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-5/27813-%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D9%BE%D8%B3%D8%B1%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D8%B3%D8%B1%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B1%D9% راز قتل پسر حسن روحانی/ پسر حسن روحانی با کلت پدرش به قتل رسیده؟]</ref>
۳. محمد روحانی به قتل رسیده در سال ۷۵  در ۱۹ سالگی به دست فردی که نگران افشای اسرارش بود. روحانی در کتاب خاطراتش هیچ اشاره‌ای به این فرزند خود نمی‌کند. <ref name=":0">[http://www.golestan24.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-5/27813-%D8%B1%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D9%BE%D8%B3%D8%B1%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%BE%D8%B3%D8%B1%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B1%D9% راز قتل پسر حسن روحانی/ پسر حسن روحانی با کلت پدرش به قتل رسیده؟]</ref>


۴. مجید، با نام فامیلی «عمرانی»<blockquote>حسن روحانی، در خاطرات خود میگوید:</blockquote><blockquote>نام خانوادگی ام تا جوانی، همانند نام خانوادگی پدرم، فریدون بود، پس از اتمام دوره دبستان، پدرم تصمیم میگیرد تا مرا را به حوزه علمیه سمنان بفرستد. وی میگوید: شروع تحصیل دروس دینی من به تابستان ۱۳۳۹  یعنی در سن ۱۲ سالگی  برمیگردد. مرداد و نیمه اول شهریور آن سال نزد حجت الاسلام نظنزی، شرح امثله و بخشی از صرف میر را خواندم و اواخر شهریور با پدرم به سمنان رفتم... بنابراین، در اواخر شهریور ۱۳۳۹ رسماً وارد حوزه علمیه سمنان شدم و دروس حوزوی را آغاز کردم سال بعد، پدرش او را به حوزه علمیه قم میبرد. پدرم در اوایل شهریور  ۱۳۴۰ به من گفت:  «آماده شو تا چند روز دیگر به قم برویم. پدر و مادرم وسایلی را برایم فراهم کردند که به همراه خودم به قم ببرم. لوازم زندگی من یک تشک، لحاف، مقداری لباس و ظروف و کتاب بود که همه آنها را در یک چادر شب بستم و آماده حرکت شدم. در تابستان ۱۳۴۰، وارد حوزه علمیه قم شدم».</blockquote>در سال ۱۳۴۸، روحانی که دوره دبیرستان را به صورت متفرقه امتحان داده بود، تصمیم میگیرد که به دانشگاه برود.  
۴. مجید روحانی با نام فامیلی «عمرانی»<blockquote>حسن روحانی، در خاطرات خود میگوید:</blockquote><blockquote>«نام خانوادگی‌ام تا جوانی، همانند نام خانوادگی پدرم، فریدون بود، پس از اتمام دوره دبستان، پدرم تصمیم میگیرد تا مرا را به حوزه علمیه سمنان بفرستد. وی میگوید: شروع تحصیل دروس دینی من به تابستان ۱۳۳۹  یعنی در سن ۱۲ سالگی  برمیگردد. مرداد و نیمه اول شهریور آن سال نزد حجت الاسلام نظنزی، شرح امثله و بخشی از صرف میر را خواندم و اواخر شهریور با پدرم به سمنان رفتم... بنابراین، در اواخر شهریور ۱۳۳۹ رسماً وارد حوزه علمیه سمنان شدم و دروس حوزوی را آغاز کردم سال بعد، پدرش او را به حوزه علمیه قم میبرد. پدرم در اوایل شهریور  ۱۳۴۰ به من گفت:  «آماده شو تا چند روز دیگر به قم برویم. پدر و مادرم وسایلی را برایم فراهم کردند که به همراه خودم به قم ببرم. لوازم زندگی من یک تشک، لحاف، مقداری لباس و ظروف و کتاب بود که همه آنها را در یک چادر شب بستم و آماده حرکت شدم. در تابستان ۱۳۴۰، وارد حوزه علمیه قم شدم».</blockquote>حس روحانی در سال ۱۳۴۸ دوره دبیرستان را به صورت متفرقه به  پایان رسانده و تصمیم میگیرد به دانشگاه برود.  


درتابستان ۱۳۴۸ در کنکور دانشگاه قبول شد و در مهر آن سال، وارد دانشگاه تهران شد، چون رفت و آمد بین تهران و قم مشکل بود و وقت زیادی میگرفت، کم کم در سال ۱۳۴۹ حوزه علمیه قم را ترک کرد و در تهران ساکن شد.
او در تابستان ۱۳۴۸ در کنکور دانشگاه قبول و در مهر آن سال وارد دانشگاه تهران شد از آنجا که رفت و آمد بین تهران و قم برای او مشکل بود کم کم در سال ۱۳۴۹ حوزه علمیه قم را ترک کرد و در تهران ساکن شد.


در زمستان سال ۱۳۵۱ از دانشکده حقوق دانشگاه تهران لیسانس میگیرد و بعد از اخذ لیسانس، به خدمت وظیفه عمومی میرود.  
حسن روحانی در زمستان سال ۱۳۵۱ از دانشکده حقوق دانشگاه تهران لیسانس گرفت و بعد از اخذ لیسانس، به خدمت وظیفه عمومی رفت. او بعد از اتمام دوره آموزشی به نیشابور منتقل شد. حسین روحانی در مسجد جامع آن شهر در ایام ماه رمضان سخنرانی می‌کرد.  


بعد از اتمام دوره آموزشی، حسن فریدون به نیشابور منتقل میشود. و در مسجد جامع آن شهر در ایام ماه رمضان سخنرانی میکند...
وی بعد از پایان دوره خدمت، در تابستان ۱۳۵۳ به تهران بازگشت. او در در مورد فعالیت‌هایش در آن دوره می‌گوید: <blockquote>«من از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ ، سالی دو سه بار به رفسنجان می‌رفتم. دعوت کننده و میزبان من در رفسنجان آقای شیخ عباس پورمحمدی بود. در سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ ،عمده فعالیت من، سخنرانی های مذهبی، شرکت در جلسات روحانیت مبارز و دیگر جمع های مربوط به نهضت اسلامی و سایر فعالیت های مربوط به انقلاب بود. عمده سخنرانی ها و منبرهای من در شهر تهران به ویژه منطقه شرق و شمال و جنوب تهران بود... در سال ۱۳۵۶ در دهه سوم ماه محرم در آنجا سخنرانی داشتم. دردهه دوم محرم سال ۱۳۵۶ ،بعد از ظهرها در مسجد جامع کرج منبر می‌رفتم. اصفهان یکی از شهرهایی بود که در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ چند نوبت برای سخنرانی بدانجا رفتم... جمعاً سه نوبت برای سخنرانی به اصفهان سفر کردم؛ یک بار در سال ۱۳۵۵ و دو بار هم در سال ۱۳۵۶ بود.»</blockquote>[[پرونده:گزارشات ساواک از حسن روحانی.JPG|جایگزین=گزارشات ساواک از حسن روحانی|بندانگشتی|گزارشات ساواک از حسن روحانی]]
در یک گزارش ساواک مربوط به تاریخ ۱۸ مهر ۱۳۵۶ گفته شده که شیخ حسن روحانی به دعوت حاج قاسم دخیلی برای ده شب سخنرانی به قم آمده است. در بخش دیگری از همین گزارش گفته شده که حاج قاسم دخیلی با کسب اجازه قبلی از شهربانی و ساواک قم، مبادرت به دعوت شیخ حسن روحانی به قم نموده است.


وی بعد از پایان دوره خدمت، در تابستان ۱۳۵۳ به تهران برمیگردد، و در مورد فعالیت هایش می گوید: «من از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶ ، سالی دو سه بار به رفسنجان میرفتم. دعوت کننده و میزبان من در رفسنجان آقای شیخ عباس پورمحمدی بود.
در یک گزارش خیلی محرمانه ساواک به تاریخ ۴ بهمن ۱۳۵۶ نیز چنین آمده: «حاج فضل‌الله پهلوان که اداره کننده  هیأت سمنانی های مقیم مرکز می‌باشد، اظهار می داشت در دهه دوم محرم از شیخ حسن روحانی دعوت به عمل آمد که به منبر برود. وی در ضمن سخنرانیش تجلیل فراوان از خمینی نمود و به کمونیستها حمله کرد. پهلوان که وضع را چنین می بیند، به روحانی میگوید که تند صحبت نکند و نام خمینی را نبرد اما روحانی میگوید نترس چیزی نیست. در خاتمه حاجی پهلوان اضافه نمود دستگاه(ساواک) به روحانی دستور داده بود که از خمینی تعریف کند.


در سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ ، عمده فعالیت من، سخنرانی های مذهبی، شرکت در جلسات روحانیت مبارز و دیگر جمع های مربوط به نهضت اسلامی و سایر فعالیت های مربوط به انقلاب بود. عمده سخنرانی ها و منبرهای من در شهر تهران به ویژه منطقه شرق و شمال و جنوب تهران بود... علاوه بر تهران، در شهرستان های اطراف تهران مانند دماوند، کرج و گرمسار نیز برنامه سخنرانی زیاد داشتم. در سال ۱۳۵۶ در دهه سوم ماه محرم در آنجا سخنرانی داشتم. دردهه دوم محرم سال ۱۳۵۶ ، بعد از ظهر ها در مسجد جامع کرج منبر میرفتم.
برخی این سخن را چنین تعبیر کرده اند که حسن روحانی با ساواک در نهان مراوداتی داشته است.


اصفهان یکی از شهرهایی بود که در سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ چند نوبت برای سخنرانی بدانجا رفتم... جمعاً سه نوبت برای سخنرانی به اصفهان سفر کردم؛ یک بار در سال ۱۳۵۵ و دو بار هم در سال ۱۳۵۶ بود. در نیمه دوم سال ۱۳۵۶ که ممنوع المنبر شده بودم، سخنرانی من در مساجد و محافل مذهبی بسیار سخت شده بود؛ گرچه گاهی با نام اسلامی و جعفری و اسامی دیگر سخنرانی میکردم. در نیمه دوم فروردین ۵۷ نیز چند بار مأمورین برای دستگیری من به درب منزل ما آمده بودند.  
در فروردین ۱۳۵۷، حسن روحانی تصمیم به ترک کشور و ادامه تحصیل در انگلستان می گیرد.<blockquote>وی درخاطرات خود می گوید: </blockquote><blockquote>«در گفتگو با آقای مطهری به ایشان گفتم که در حال حاضر وضع این گونه است که تقریباً در هیچ جا نمیتوانم برنامه سخنرانی یا فعالیتی داشته باشم و بی تردید به زودی دستگیر میشوم و به سبب فرارها و پرونده هایی که در ساواک دارم، ممکن است دوره زندان من طولانی باشد. مرحوم مطهری فرمودند: از نظر من، شما دو راه پیش رو دارید. یکی اینکه به تحصیلات دانشگاهی خود تا دریافت دکترا ادامه دهید. دیگر اینکه برای چند سالی به حوزه علمیه قم برگردید و دروس حوزوی خود را تکمیل کنید. به ایشان گفتم: ادامه تحصیلات دانشگاهی یا حوزوی در داخل کشور در شرایط فعلی شاید امکان پذیر نباشد، مگر اینکه برای مدتی به خارج از کشور بروم و تحصیلات دانشگاهی را آنجا به اتمام برسانم و برگردم. در نهایت، توصیه مرحوم مطهری، سفر به خارج برای ادامه تحصیلات دانشگاهی بود.»</blockquote>
[[پرونده:گزارشات ساواک از حسن روحانی.JPG|جایگزین=گزارشات ساواک از حسن روحانی|بندانگشتی|گزارشات ساواک از حسن روحانی]]
[[پرونده:حسن روحانی در پاریس.JPG|جایگزین=حسن روحانی در پاریس|بندانگشتی|حسن روحانی در پاریس]]
در یک گزارش ساواک مربوط به تاریخ ۱۸ مهر ۱۳۵۶ گفته شده که دکتر حسن روحانی به دعوت حاج قاسم دخیلی برای ده شب سخنرانی به قم آمده است. در بخش دیگری از همین گزارش گفته شده که حاج قاسم دخیلی با کسب اجازه قبلی از شهربانی و ساواک قم، مبادرت به دعوت دکتر حسن روحانی به قم نموده است.
پس از آنکه روح‌الله خمینی در مهر ۱۳۵۷ از عراق به فرانسه می رود، حسن روحانی نیز مدتی بعد، از لندن به پاریس می‌رود. در همین اثنا، مهندس بازرگان نیز از تهران به پاریس می‌رود. <blockquote>«روحانی در خاطرات خود از سفر مهندس بازرگان به پاریس و دیدار با خمینی، چنین می گوید: «روز یکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۵۷، آقای بازرگان برای دیدار امام به نوفل لوشاتو آمده بود. فکر میکنم آقای میناچی هم همراه وی بود. موقع غروب بود که به نوفل لوشاتو رسیده بودند و بعد از نماز مغرب و عشا در منزل مقابل (اندرونی) خدمت امام شرفیاب شدند.»</blockquote>علیرغم آنکه حسن روحانی دروس «خارج» حوزه را نخوانده و به درجه اجتهاد نرسیده و هیچ یک از علما نیز اجتهاد وی را تأیید نکرده اند، اما بعدها در مجلس خبرگان رهبری به عنوان مجتهد حضور پیدا میکند. حتی در سوابق او حضور فعال در درس خارج فقه و اصول نیز به چشم نمی خورد و به گفته خودش تنها تا «مکاسب» و «رسائل»  که دروس سطح حوزه می‌باشد، درس خوانده است. با این وجود، در سال ۱۳۵۸  در انتخابات مجلس دوره اول، تحصیلات حوزوی خود را خارج فقه و اصول عنوان می‌کند.  


در یک گزارش خیلی محرمانه ساواک به تاریخ ۴ بهمن ۱۳۵۶ نیز چنین آمده: «حاج فضل‌الله پهلوان که اداره کننده  هیأت سمنانی های مقیم مرکز میباشد، اظهار می داشت در دهه دوم محرم از شیخ حسن روحانی دعوت به عمل آمد که به منبر برود. وی در ضمن سخنرانیش تجلیل فراوان از خمینی نمود و به کمونیستها حمله کرد. پهلوان که وضع را چنین می بیند، به روحانی میگوید که تند صحبت نکند و نام خمینی را نبرد اما روحانی میگوید نترس چیزی نیست. در خاتمه حاجی پهلوان اضافه نمود دستگاه به روحانی دستور داده بود که از خمینی تعریف کند.
حسن روحانی در انتخابات مجلس دوم در سال ۱۳۶۳، تحصیلات حوزوی را خارج فقه و فلسفه ذکر می‌کند و در انتخابات دور سوم مجلس در سال ۱۳۶۷ آنرا  مجدداً خارج فقه و اصول برمی‌شمرد.
 
در فروردین ۱۳۵۷، حسن روحانی تصمیم به ترک کشور و ادامه تحصیل در انگلستان می گیرد.<blockquote>وی درخاطرات خود می گوید: «در گفتگو با آقای مطهری به ایشان گفتم که در حال حاضر وضع این گونه است که تقریباً در هیچ جا نمیتوانم برنامه سخنرانی یا فعالیتی داشته باشم و بی تردید به زودی دستگیر میشوم و به سبب فرارها و پرونده هایی که در ساواک دارم، ممکن است دوره زندان من طولانی باشد. مرحوم مطهری فرمودند: از نظر من، شما دو راه پیش رو دارید. یکی اینکه به تحصیلات دانشگاهی خود تا دریافت دکترا ادامه دهید. دیگر اینکه برای چند سالی به حوزه علمیه قم برگردید و دروس حوزوی خود را تکمیل کنید. به ایشان گفتم: ادامه تحصیلات دانشگاهی یا حوزوی در داخل کشور در شرایط فعلی شاید امکان پذیر نباشد، مگر اینکه برای مدتی به خارج از کشور بروم و تحصیلات دانشگاهی را آنجا به اتمام برسانم و برگردم. در نهایت، توصیه مرحوم مطهری، سفر به خارج برای ادامه تحصیلات دانشگاهی بود. پس از مهیا شدن مقدمات سفر، در اوایل اردیبهشت ۱۳۵۷ ، صبح زود با لباس شخصی عازم فرودگاه شدم. ساواک من را به نام حسن روحانی می شناخت و ظاهراً نمیدانست که نام خانوادگی من در شناسنامه فریدون است. به همین دلیل و یا به دلیل ناهماهنگی در بخش های مختلف امنیتی، بدون هیچ مشکلی از گیت فرودگاه عبور کردم و سوار هواپیما شدم. از عجایب اینکه بسیاری از اطلاعات و حقایق بر دستگاه عریض و طویل ساواک آن زمان پوشیده بود و از همین ناآگاهی و ضعف اطلاعاتی بود که بسیاری از دوستان استفاده میکردند و من هم توانستم بدون مشکل از کشور خارج شوم.</blockquote>
[[پرونده:حسن روحانی در پاریس.JPG|جایگزین=حسن روحانی در پاریس|بندانگشتی|حسن روحانی در پاریس]]
پس از آنکه روح‌الله خمینی در مهر ۱۳۵۷ از عراق به فرانسه می رود، حسن روحانی نیز مدتی بعد، از لندن به پاریس می رود. در همین اثنا، مهندس بازرگان از تهران به پاریس می رود. <blockquote>روحانی در خاطرات خود از سفر مهندس بازرگان به پاریس و دیدار با خمینی، چنین می گوید: «روز یکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۵۷، آقای بازرگان برای دیدار امام به نوفل لوشاتو آمده بود. فکر میکنم آقای میناچی هم همراه وی بود. موقع غروب بود که به نوفل لوشاتو رسیده بودند و بعد از نماز مغرب و عشا در منزل مقابل (اندرونی) خدمت امام شرفیاب شدند.»</blockquote>علیرغم آنکه وی دروس «خارج» حوزه را نخوانده و به درجه اجتهاد نرسیده و هیچ یک از علما نیز اجتهاد وی را تأیید نکرده اند، اما روحانی بعدها در مجلس خبرگان رهبری به عنوان مجتهد حضور پیدا میکند. حتی در سوابق او حضور فعال در درس خارج فقه و اصول نیز به چشم نمی خورد و به گفته خودش تنها تا «مکاسب» و «رسائل»  که دروس سطح حوزه می باشد، درس خوانده است. و با این وجود، در سال ۱۳۵۸  در انتخابات مجلس دوره اول، وی تحصیلات حوزوی خود را خارج فقه و اصول عنوان میکند. اما در انتخابات مجلس دوم در سال ۱۳۶۳، تحصیلات حوزوی را خارج فقه و فلسفه ذکر میکند. و در انتخابات دور سوم مجلس در سال ۱۳۶۷ ، مجدداً خارج فقه و اصول،  در کتاب سیاستمداران جوان، حسن روحانی در مورد تحصیلات حوزوی خود چنین میگوید:


«من در حوزه تا وقتی که رسیدم به رسائل و مکاسب درس خواندم. که در واقع درس عالی «سطح» میشود.»
حسن روحاانی  در کتاب سیاستمداران جوان، در مورد تحصیلات حوزوی خود چنین میگوید:<blockquote>«من در حوزه تا وقتی که رسیدم به رسائل و مکاسب درس خواندم. که در واقع درس عالی «سطح» میشود.»</blockquote>


=== سوابق روحانی پس از انقلاب ===
=== سوابق روحانی پس از انقلاب ===

منوی ناوبری