۱۰٬۲۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
فاطمه مصباح، زاده تهران - ۱۳۴۷، پدرش از زندانیان سیاسی زمان شاه بود که در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد، فاطمه مصباح از همان موقع که دختری ۹ ساله بود، با پخش اعلامیه و شرکت در تظاهرات شروع به فعالیت کرد و پس از سرنگونی شاه به انجمن دانش آموزی هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست، او در ۲۵ شهریور سال ۱۳۶۰، در یکی از تظاهرات خیابانی دستگیر شد و فردای آن روز (۲۶ شهریور)، در زندان اوین اعدام شد. فاطمه مصباح اولین شهید از ۹ شهید خانواده مصباح بود. | فاطمه مصباح، زاده تهران - ۱۳۴۷، پدرش از زندانیان سیاسی زمان شاه بود که در سال ۱۳۵۶ از زندان آزاد شد، فاطمه مصباح از همان موقع که دختری ۹ ساله بود، با پخش اعلامیه و شرکت در تظاهرات شروع به فعالیت کرد و پس از سرنگونی شاه به انجمن دانش آموزی هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست، او در ۲۵ شهریور سال ۱۳۶۰، در یکی از تظاهرات خیابانی دستگیر شد و فردای آن روز (۲۶ شهریور)، در زندان اوین اعدام شد. فاطمه مصباح اولین شهید از ۹ شهید خانواده مصباح بود. | ||
فاطمه مصباح سال ۱۳۴۷، در تهران به دنیا آمد. وقتی او ۳ سال داشت، پدرش به زندانهای شاه افتاد و این آغاز پا گذاشتن خانواده مصباح درمسیر مبارزه با دو حکومت (شاه و نظام جمهوری اسلامی) بود، فاطمه مصباح در سال ۱۳۵۶ ، دختری ۹ ساله بود که پدرش همراه با گروهی از زندانیان سیاسی از زندان شاه آزاد شد. او از همان موقع با پخش اعلامیه و شرکت در تظاهرات ضد سلطنتی، فعالیت خود را آغاز کرد. | فاطمه مصباح سال ۱۳۴۷، در تهران به دنیا آمد. وقتی او ۳ سال داشت، پدرش به زندانهای شاه افتاد و این آغاز پا گذاشتن خانواده مصباح درمسیر مبارزه با دو حکومت (شاه و نظام جمهوری اسلامی) بود، فاطمه مصباح در سال ۱۳۵۶ ، دختری ۹ ساله بود که پدرش همراه با گروهی از زندانیان سیاسی از زندان شاه آزاد شد. او از همان موقع با پخش اعلامیه و شرکت در تظاهرات ضد سلطنتی، فعالیت خود را آغاز کرد. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== دستگیری و اعدام == | == دستگیری و اعدام == | ||
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰، که فضای نسبتاً باز سیاسی وجود داشت، احزاب و گروه های سیاسی مختلفی فعالیت می کردند و شرایط اجتماعی ایران بسیار متحول بود جامعه جوشان از شرایط موجود بود. درروز ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ تظاهرات مسالمت آمیزی با فراخوان سازمان مجاهدین خلق ایران در تهران وبرخی شهرستانها شکل گرفت که درتهران نیم میلیون نفر ازمردم وخانواده های شهیدان در آن شرکت کردند؛ این تظاهرات را نظام جمهوری اسلامی به گلوله بست. | پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰، که فضای نسبتاً باز سیاسی وجود داشت، احزاب و گروه های سیاسی مختلفی فعالیت می کردند و شرایط اجتماعی ایران بسیار متحول بود جامعه جوشان از شرایط موجود بود. درروز ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ تظاهرات مسالمت آمیزی با فراخوان سازمان مجاهدین خلق ایران در تهران وبرخی شهرستانها شکل گرفت که درتهران نیم میلیون نفر ازمردم وخانواده های شهیدان در آن شرکت کردند؛ این تظاهرات را نظام جمهوری اسلامی به گلوله بست. | ||
بعد از این رویداد، پایان دوران فعالیت های سیاسی و آغاز نبرد مسلحانه اعلام شد؛ و از آن جا که دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام ها آغاز شده بود، مجاهدین خلق و هوادارانشان به مبارزه مخفیانه رو آوردند. این سرفصل جدیدی برای فاطمه مصباح بود. او بین مبارزه و زندگی، مبارزه را انتخاب کرد و نزدیک به ۳ ماه بعد، در ۲۵ شهریور۱۳۶۰، در یک تظاهرات خیابانی دستگیر و فردای همان روز یعنی در ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ در سن ۱۳ سالگی، در محوطهی زندن اوین تیرباران شد. اتهام فاطمه مصباح همراه با ۸۰ متهم دیگر، بنا بر گفتهی روزنامه کیهان «فعالیتهای ضد اسلامی» عنوان شده بود. | بعد از این رویداد، پایان دوران فعالیت های سیاسی و آغاز نبرد مسلحانه اعلام شد؛ و از آن جا که دستگیری، زندان، شکنجه و اعدام ها آغاز شده بود، مجاهدین خلق و هوادارانشان به مبارزه مخفیانه رو آوردند. این سرفصل جدیدی برای فاطمه مصباح بود. او بین مبارزه و زندگی، مبارزه را انتخاب کرد و نزدیک به ۳ ماه بعد، در ۲۵ شهریور۱۳۶۰، در یک تظاهرات خیابانی دستگیر و فردای همان روز یعنی در ۲۶ شهریور ۱۳۶۰ در سن ۱۳ سالگی، در محوطهی زندن اوین تیرباران شد. اتهام فاطمه مصباح همراه با ۸۰ متهم دیگر، بنا بر گفتهی روزنامه کیهان «فعالیتهای ضد اسلامی» عنوان شده بود.[[پرونده:سمت راست خديجه مسيح-سمت چپ فاطمه مصباح.jpg|جایگزین=خدیجه مصباح (سمت راست) - فاطمه مصباح (سمت چپ)|بندانگشتی|350x350پیکسل|خدیجه مصباح (سمت راست) - فاطمه مصباح (سمت چپ)|راست]] | ||
== وصیت نامه == | == وصیت نامه == | ||
فاطمه مصباح در وصیت نامه اش نوشته بود: | فاطمه مصباح در وصیت نامه اش نوشته بود: | ||
«با پذیرش ایدئولوژی توحیدی سازمان مجاهدین خلق و با پذیرش هدف که رسیدن به جامعه بی طبقه توحیدی و رسیدن به خداست، تصمیم گرفتم برای نابود کردن استبداد و مرتجعین، جان و مالم را در چنین راهی فدا کنم. | «با پذیرش ایدئولوژی توحیدی سازمان مجاهدین خلق و با پذیرش هدف که رسیدن به جامعه بی طبقه توحیدی و رسیدن به خداست، تصمیم گرفتم برای نابود کردن استبداد و مرتجعین، جان و مالم را در چنین راهی فدا کنم. [[پرونده:تظاهرات ۳۰ خرداد سال ۱۶۰.JPG|جایگزین=تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در تهران|بندانگشتی|تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در تهران]]به مرتجعین هم می گویم تاریخ را مرور کردم، اما جنایت شما فجیع ترین جنایت هایی است که در تاریخ دیده شده و این جنایتهای فجیع شما در تاریخ ثبت خواهد شد و خلق انتقام یک چنین خون هایی را خواهد گرفت. | ||
به مرتجعین هم می گویم تاریخ را مرور کردم، اما جنایت شما فجیع ترین جنایت هایی است که در تاریخ دیده شده و این جنایتهای فجیع شما در تاریخ ثبت خواهد شد و خلق انتقام یک چنین خون هایی را خواهد گرفت. | |||
من این راه پُر پیچ و خم را انتخاب کردم و تا آخرین قطره خونم که در رگانم جاری است و نوید پیروزی را می دهند، علیه استبداد می جنگم ... از نسل انقلابی آینده می خواهم که راه من و دیگر همرزمانم را ادامه دهند. زنده باد آزادی» | من این راه پُر پیچ و خم را انتخاب کردم و تا آخرین قطره خونم که در رگانم جاری است و نوید پیروزی را می دهند، علیه استبداد می جنگم ... از نسل انقلابی آینده می خواهم که راه من و دیگر همرزمانم را ادامه دهند. زنده باد آزادی» |
ویرایش