کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳۸: خط ۵۳۸:
مشخصات برخی از این شرکتها ذیلاً آمده است:
مشخصات برخی از این شرکتها ذیلاً آمده است:


- شرکتWPT در کلن آلمان: مدیر این شرکت فردی به‌نام شرقی است. این شرکت در ارتباط با شرکت یک ویک کار می‌کند و مسئول شمال آلمان است. وزارت اطلاعات در انتقال توپ غول‌پیکر 320میلیمتری که به‌طور ویژه برای وزارت اطلاعات به‌منظور اقدامات تروریستی علیه مجاهدین، ساخته شده بود به آنتورپ بلژیک از پوش این شرکت استفاده کرده بود. شرقی به همراه دو برادر خود این شرکت را اداره می‌کند و با شرکتهای مختلف آلمانی قرارداد دارد و محصولات ایرانی و مواد غذایی را در هماهنگی با وزارت بازرگانی رژیم به آلمان آورده و به‌فروش می‌رساند. تقی‌پور از مدیران وزارت بازرگانی با او در ارتباط می‌باشد.
- شرکتWPT در کلن آلمان: مدیر این شرکت فردی به‌نام شرقی است. این شرکت در ارتباط با شرکت یک ویک کار می‌کند و مسئول شمال آلمان است. وزارت اطلاعات در انتقال توپ غول‌پیکر 320میلیمتری به آنتورپ بلژیک از پوش این شرکت استفاده کرده بود. این توپ به‌طور ویژه برای وزارت اطلاعات به‌منظور اقدامات تروریستی علیه مجاهدین، ساخته شده بود. شرقی به همراه دو برادر خود این شرکت را اداره می‌کند و با شرکتهای مختلف آلمانی قرارداد دارد و محصولات ایرانی و مواد غذایی را در هماهنگی با وزارت بازرگانی رژیم به آلمان آورده و به‌فروش می‌رساند. تقی‌پور از مدیران وزارت بازرگانی با او در ارتباط می‌باشد.


آدرس و شماره‌تلفن این شرکت به‌شرح زیر است:
آدرس و شماره‌تلفن این شرکت به‌شرح زیر است:
خط ۵۸۲: خط ۵۸۲:
FAX 369576
FAX 369576


- شرکت تجاری چاپ و کاغذ در دوسلدورف آلمان: رئیس شرکت عماالدین طاهرپور است. این شرکت سرپل ارتباطی وزارت اطلاعات است. آدرس شرکت :
- شرکت تجاری چاپ و کاغذ در دوسلدورف آلمان: رئیس شرکت عمادالدین طاهرپور است. این شرکت سرپل ارتباطی وزارت اطلاعات است. آدرس شرکت :


SCHTZEN STR 35
SCHTZEN STR 35
خط ۵۹۸: خط ۵۹۸:
TEL 0049211445063
TEL 0049211445063


- lبلانش اینترناسیونال : این شرکت در آمریکا و رئیس آن الیاس‌نیا نام دارد. او 21سال آمریکا بوده است. برای مدتی امتیاز فروش محصولات مواد غذایی یک و یک را در آلمان گرفت و تحت آن پوش فعالیتهایی برای وزارت اطلاعات انجام داد. الیاس‌نیا با رازقی یکی از مدیران وقت وزارت بازرگانی برای پیشبرد طرح و برنامه‌هایش هماهنگ کرده و امکانات وزارت بازرگانی از طریق رازقی در اختیار او قرار می‌گرفت. خانم قجری ساکن آمریکا معاون الیاس‌نیا در فروش محصولات می‌باشد. تلفن الیاس‌نیا در آمریکا به قرار زیر است:
- lبلانش اینترناسیونال : این شرکت در آمریکا و رئیس آن الیاس‌نیا نام دارد. او 21سال آمریکا بوده است. برای مدتی امتیاز فروش محصولات مواد غذایی یک و یک را در آلمان گرفت و تحت آن پوش، فعالیتهایی برای وزارت اطلاعات انجام داد. الیاس‌نیا با رازقی یکی از مدیران وقت وزارت بازرگانی برای پیشبرد طرح و برنامه‌هایش هماهنگ کرده و امکانات وزارت بازرگانی از طریق رازقی در اختیار او قرار می‌گرفت. خانم قجری ساکن آمریکا معاون الیاس‌نیا در فروش محصولات می‌باشد. تلفن الیاس‌نیا در آمریکا به قرار زیر است:


TEL 0014082798444
TEL 0014082798444
خط ۶۲۷: خط ۶۲۷:
در بهار 65محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالاً از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقاتهای متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید.
در بهار 65محمود رجبی که در آن زمان در ژنو بود، از طریق سوتلو مطلع شد که مسعود رجوی احتمالاً از طریق سوئیس به عراق خواهد رفت. این اطلاعات از طریق وزارت اطلاعات به وزارت خارجه داده شد و  سفیر وقت جمهوری اسلامی در سوئیس با ملاقاتهای متعدد خواهان این شد که در صورت مسافرت مسعود رجوی به سوئیس انترپل اقدام به دستگیری وی نماید.


هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملی‌تر از اجرای آن در فرانسه است. شاهدC در این زمینه می‌گوید: «محمود رجبی به‌نوعی دریافته بود که فعالیتهای سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند به‌خصوص که فکر می‌کرد حذف رجوی در سوئیس ساده‌تر از فرانسه که در آن‌جا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است می‌باشد. سوتلو امکانات و منابعش را به‌کار گرفت تا به ایرانیها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آنها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ 100000دلار آمریکایی از سوتلو خرید.  منبع یک کارمند زن پلیس<ref>نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن به‌دستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، به‌اتهام جاسوسی دستگیر شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند.… اکنون می‌دانیم که تنها دونفر دستگیر شده‌اند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیده است.  من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی به‌دست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس به‌دست آورده است. او از این منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام می‌برد. هم‌چنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه به‌ما کمک کرده است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی می‌کردم، از این فرصت استفاده کردم برای این‌که با دوستان قدیمی‌ام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کرده است؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشته است). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفته‌ایم و می‌خواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیده‌ایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان می‌داد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت.  آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده می‌شد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر.  من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامی)  یکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است. ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشته است.</ref> ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد.
هم‌زمان وزارت اطلاعات محمود رجبی را مأمور کرد تا ترور مسعود رجوی در سوئیس را طراحی کند. رجبی به تهران گزارش داده بود که در صورت مسافرت رجوی به سوئیس اجرای این طرح عملی‌تر از اجرای آن در فرانسه است. شاهدC در این زمینه می‌گوید: «محمود رجبی به‌نوعی دریافته بود که فعالیتهای سیاسی مسعود رجوی در سوئیس جریان دارد و قرار است جریان داشته باشد. به این منظور از سوتلو خواست که در مورد مکان مسعود رجوی اطلاع کسب کند به‌خصوص که فکر می‌کرد حذف رجوی در سوئیس ساده‌تر از فرانسه است که در آن‌جا مقیم است و بیشتر هم تحت حفاظت است. سوتلو امکانات و منابعش را به‌کار گرفت تا به ایرانیها اطلاعاتی در مورد آمدن مسعود رجوی به سوئیس بدهد. آنها قصد داشتند که طرح ترور را در سوئیس اجرا کنند. وقتی که سوتلو به رجبی اطلاع داد که منبعی نزد پلیس سوئیس دارد، وزارت اطلاعات ارزیابی کرد که باید مستقیماً با این منبع وارد ارتباط شود. وزارت اطلاعات این منبع را به مبلغ 100000دلار آمریکایی از سوتلو خرید.  منبع یک کارمند زن پلیس<ref>نقش جاسوس پلیس در ترور کاظم رجوی روزنامهٌ تریبیون دوژنو 17مرداد 76: «یک پلیس زن اهل ژنو همراه همسر ایرانی خود، در 30ژوئن به‌دستور کارلا دل پونته، دادستان کنفدراسیون، به‌اتهام جاسوسی دستگیر شدند. پس‌از سه‌روز بازداشت آنها آزاد شدند. .... 7سال پس‌از قتل رجوی، قاضی شاتلن به این نتیجه رسید: امکان زیادی دارد که یک شبکهٌ جاسوسی در سوئیس وجود داشته باشد. او وزارت عمومی کنفدراسیون را که تنها نهاد ذیصلاح در این امور است مطلع ساخت. سپس خانم کارلا دل پونته تحقیقات خود را آغاز کرد. در تاریخ سوم ژوییه وزارت عمومی این خبر را اعلام کرد: این ظن وجود دارد که مخالفان رژیم ایران در سوئیس مورد جاسوسی قرار گرفتند.… اکنون می‌دانیم که تنها دونفر دستگیر شده‌اند: آن پلیس زن و همسرش. این دستگیریها در بامداد 30ژوئن (9 تیر 76) در منزل این زوج صورت گرفت…» شاهدC در شهادتی که در آلمان و سوئیس داده گفت: من یقین دارم که اطلاعات بسیاری در ارتباط با جاسوسی در مورد (کاظم) رجوی از طریق این کارمند پلیس در ژنو (به رژیم) رسیده است.  من این اطلاعات را ابتدا از محمود رجبی به‌دست آوردم. در سال1991 زمانی که او رئیس دفتر ریاست جمهوری در فرودگاه مهرآباد تهران بود، به من گفت که اطلاعات مشروحی در رابطه با کاظم رجوی از منبع نزد پلیس سوئیس به‌دست آورده است. او از این منبع تحت عنوان "حاج‌خانم" نام می‌برد. هم‌چنین در دفتر شرکت سمساکالا با هادوی و کمالی صحبت داشتیم، کمالی گفت "ما رجوی را شکست دادیم". و اضافه کرد "حاج خانم" در این رابطه به‌ما کمک کرده است. بخصوص در رابطه با ترددات رجوی. در سال 1992 (71)، من برای دیداری به ساختمان 15 واواک رفته بودم. چون بایستی هرازگاهی خودم را به واواک معرفی می‌کردم، از این فرصت استفاده کردم برای این‌که با دوستان قدیمی‌ام در واواک در ساختمان15 درخواست صحبت کنم. وقتی که نزد دوستم رسیدم، متوجه شدم که کمالی نزد اوست از کمالی پرسیدم با ژاک سوتلو که من رابطه با او برقرار کرده بودم، چه کرده است؟ (ژاک سوتلو از اعضای گروه فرانسوی آکسیون دیرکت بوده که با رژیم رابطه داشته است). کمالی (قاتل دکتر کاظم که فرانسه او را به رژیم پس داد) پاسخ داد که یک منبع نزد پلیس فرانسه داشته، که از طریق او، ما (واواک) در ارتباط با یک منبع در پلیس سوئیس قرار گرفته‌ایم و می‌خواست نشان دهد که ما با این منبع تا به کجا رسیده‌ایم. برای اثبات حرفهایش، او از یک پرونده عکسی درآورد که از فاصلهٌ نزدیک گرفته شده بود و کاظم رجوی را در آشپزخانه منزلش نشان می‌داد در حالی که یک فنجان چای در دست داشت.  آن یک عکس رنگی بود که در آن نیمی از یک سماور نیز دیده می‌شد. این عکس را از پشت یکی از درهای آشپزخانه از بیرون ساختمان گرفته‌اند. من احساسم این بود که عکاس در بیرون ساختمان بوده، شاید در یک حیاط یا در خیابان و یا جای دیگر.  من یکبار عکسی از یک زن در دفتر سعید اسلامی (امامی)  یکی از جانشینان فلاحیان، دیدم. در این رابطه گفته شد که او منبعی در پلیس سوئیس است. ولی توضیح داده نشد که آن زن در کیس کاظم رجوی شرکت داشته است.</ref> ژنو بود که سالها در استخدام وزارت اطلاعات بود و در جریان ترور دکتر کاظم رجوی نیز نقش مهمی ایفا کرد.


====== ترور دکتر کاظم رجوی ======
====== ترور دکتر کاظم رجوی ======
خط ۶۷۴: خط ۶۷۴:
پس از بازگشت اکیپ آخوندزاده بسطی تا ترور کاظم رجوی، جمعاً سه بار تیمهای ترور وزارت اطلاعات به ژنو اعزام شدند. که در دو نوبت اول ناموفق به تهران بازگشتند.
پس از بازگشت اکیپ آخوندزاده بسطی تا ترور کاظم رجوی، جمعاً سه بار تیمهای ترور وزارت اطلاعات به ژنو اعزام شدند. که در دو نوبت اول ناموفق به تهران بازگشتند.


اولین تیم ترور در 26مهر68 وارد ژنو شد. این تیم از جمله شامل یدالله صمدی، صادق بابایی، محمود سجادیان و علی کمالی بود. این تیم قصد اجرای طرح اول یعنی قتل‌عام تمام اعضای خانوادهٌ کاظم رجوی را داشت، اما این طرح سوم با سفر کاظم رجوی به پاریس در روز 30مهر ناکام ماند و تروریستها به تهران بازگشتند.
اولین تیم ترور در 26مهر68 وارد ژنو شد. این تیم از جمله شامل یدالله صمدی، صادق بابایی، محمود سجادیان و علی کمالی بود. این تیم قصد اجرای طرح اول یعنی قتل‌عام تمام اعضای خانوادهٌ کاظم رجوی را داشت، اما این طرح با سفر کاظم رجوی به پاریس در روز 30مهر ناکام ماند و تروریستها به تهران بازگشتند.


دومین تیم ترور 11بهمن68 وارد ژنو شدند و تا 15بهمن در ژنو بودند. این تیم از جمله شامل صمدی، بابایی، محمود سجادیان، محمدرضا جزایری و هادوی می‌شد که با پاسپورت خدمت به ژنو آمده بودند. آنها اقدام به شناسایی و ارزیابی مجدد کردند. این تیم در قدم اول به ارزیابی پرداخت که ضریب موفقیت طرح اول یا سوم کدام بیشتر است. بین اعضای این تیم اختلاف پیش آمد و دست آخر مجبور شدند قبل از این‌که عمل کنند به تهران بازگردند.
دومین تیم ترور 11بهمن68 وارد ژنو شدند و تا 15بهمن در ژنو بودند. این تیم از جمله شامل صمدی، بابایی، محمود سجادیان، محمدرضا جزایری و هادوی می‌شد که با پاسپورت خدمت به ژنو آمده بودند. آنها اقدام به شناسایی و ارزیابی مجدد کردند. این تیم در قدم اول به ارزیابی پرداخت که ضریب موفقیت طرح اول یا سوم کدام بیشتر است. بین اعضای این تیم اختلاف پیش آمد و دست آخر مجبور شدند قبل از این‌که عمل کنند به تهران بازگردند.
خط ۷۰۵: خط ۷۰۵:
آزادی تروریستها و پس دادن آنها به جمهوری اسلامی
آزادی تروریستها و پس دادن آنها به جمهوری اسلامی


شاتلن قاضی سوئیسی پروندهٌ کاظم رجوی چندین بار رسماً از فرانسه خواست تا قاتلین کاظم رجوی را برای محاکمه در سوئیس به این کشور پس دهد. اما دولت وقت فرانسه تحت‌نام «منافع ملی» از این کار سر باز زد. در آخرین روزهای سال1993 (دیماه1372) یک هیأت سه‌نفره از جمهوری اسلامی به ریاست حجازی رئیس عملیات ویژهٌ دفتر خامنه‌ای (بالاترین نفر هماهنگ‌کنندهٌ ترروها و قتلهای زنجیره‌یی)، حسین تقوی معاونت برون‌مرزی اطلاعات و علیرضا معیری مشاور سیاسی رفسنجانی (سفیر کنونی جمهوری اسلامی در فرانسه) از تهران به پاریس آمدند و بعداز یک معامله در 8دیماه72 این دو تروریست را با خود به تهران بردند. در 29دسامبر (8دی)، وزارت خارجه طی یادداشتی به سوئیس اطلاع داد که به‌دلیل منافع عالی کشور فرانسه دو ایرانی به سوئیس<ref>ماهنامهٌ آلمانی تروریسموس، ارگان بنیاد تحقیق در مورد تروریسم، دسامبر1991 از زمان سقوط سلطنت در تهران، سوئیس به‌عنوان "سرپل" اروپایی برای سرویسهای اطلاعاتی ایران به‌شمار می‌رود. تشکیل این سرپل به زمان امام خمینی برمی‌گردد. این سرپل طی سالها هم‌چنان گسترش یافته و امروز یک مرکز لجستیکی قابل توجه دراختیار دارد. یک ساختمان بدون نام در ژنو در خیابان شماپتی‌ساکنکس شمارهٌ28، نه چندان دور از هتل اینترکنتینتال که سرویس اطلاعاتی ایران واواک (مخفف وزارت اطلاعات و امنیت کشور) در آن مستقر است.  قبل از جنگ خلیج مقامهای آمریکایی این محل را یک مرکز محوری واقعی که مهمترین محل تصمیم‌گیری برای اعمال سوءقصد و اعدام مخالفین است تلقی کردند. آمریکاییها  چندین بار زنگ خطر را به صدا درآورده‌بودند. در سال1988 آنها سعی کردند از قبول‌کردن استوارنامهٌ سید محمود ملائک به‌عنوان سفیر ایران در برن جلوگیری کنند. این فرد ضمناً یکی از عوامل گروگانگیری دیپلوماتهای آمریکایی در سال1979 در تهران می‌باشد. سال گذشته ایالات متحده به صورت دیپلوماتیک نارضایتی خود از عدم تمایل سوئیس مبنی بر محکومیت ایران بعد از ترور کاظم رجوی، برادر و سخنگوی رهبر مجاهدین خلق مسعود رجوی در ژنو را ابراز کرد.  در روز 22ژوئن1990 استدلالات رولن شاتلن قاضی تحقیقاتی سوئیسی که با پروندهٌ کاظم رجوی به‌عنوان فشاری بر مقامات دولتی ایران محسوب می‌شود. بعد از دو ماه فعالیت برای کشف جریان، قاضی کانتون‌وود توانست ثابت کند که این مخالف ایرانی چگونه به‌قتل رسیده است. مجموعاً 13نفر در عملیات شرکت داشته‌اند که اولین مأموریتشان را به‌نام مأموریت "شناسایی" در سال1989 شروع کرده بودند. تمام اشخاص شرکت‌کننده در آن، پاسپورت خدمت ایرانی با علامت: "مأمورین ویژه" در اختیار داشتند که اغلب آنان در هتلهای ژنو زندگی می‌کردند.</ref>مسترد نخواهند شد.
شاتلن قاضی سوئیسی پروندهٌ کاظم رجوی چندین بار رسماً از فرانسه خواست تا قاتلین کاظم رجوی را برای محاکمه در سوئیس به این کشور پس دهد. اما دولت وقت فرانسه تحت‌نام «منافع ملی» از این کار سر باز زد. در آخرین روزهای سال1993 (دیماه1372) یک هیأت سه‌نفره از جمهوری اسلامی به ریاست حجازی رئیس عملیات ویژهٌ دفتر خامنه‌ای (بالاترین نفر هماهنگ‌کنندهٌ ترروها و قتلهای زنجیره‌یی)، حسین تقوی معاونت برون‌مرزی اطلاعات و علیرضا معیری مشاور سیاسی رفسنجانی (سفیر جمهوری اسلامی در فرانسه در دوره بعد) از تهران به پاریس آمدند و بعداز یک معامله در 8دیماه72 این دو تروریست را با خود به تهران بردند. در 29دسامبر (8دی)، وزارت خارجه طی یادداشتی به سوئیس اطلاع داد که به‌دلیل منافع عالی کشور فرانسه دو ایرانی به سوئیس<ref>ماهنامهٌ آلمانی تروریسموس، ارگان بنیاد تحقیق در مورد تروریسم، دسامبر1991 از زمان سقوط سلطنت در تهران، سوئیس به‌عنوان "سرپل" اروپایی برای سرویسهای اطلاعاتی ایران به‌شمار می‌رود. تشکیل این سرپل به زمان امام خمینی برمی‌گردد. این سرپل طی سالها هم‌چنان گسترش یافته و امروز یک مرکز لجستیکی قابل توجه دراختیار دارد. یک ساختمان بدون نام در ژنو در خیابان شماپتی‌ساکنکس شمارهٌ28، نه چندان دور از هتل اینترکنتینتال که سرویس اطلاعاتی ایران واواک (مخفف وزارت اطلاعات و امنیت کشور) در آن مستقر است.  قبل از جنگ خلیج مقامهای آمریکایی این محل را یک مرکز محوری واقعی که مهمترین محل تصمیم‌گیری برای اعمال سوءقصد و اعدام مخالفین است تلقی کردند. آمریکاییها  چندین بار زنگ خطر را به صدا درآورده‌بودند. در سال1988 آنها سعی کردند از قبول‌کردن استوارنامهٌ سید محمود ملائک به‌عنوان سفیر ایران در برن جلوگیری کنند. این فرد ضمناً یکی از عوامل گروگانگیری دیپلوماتهای آمریکایی در سال1979 در تهران می‌باشد. سال گذشته ایالات متحده به صورت دیپلوماتیک نارضایتی خود از عدم تمایل سوئیس مبنی بر محکومیت ایران بعد از ترور کاظم رجوی، برادر و سخنگوی رهبر مجاهدین خلق مسعود رجوی در ژنو را ابراز کرد.  در روز 22ژوئن1990 استدلالات رولن شاتلن قاضی تحقیقاتی سوئیسی که با پروندهٌ کاظم رجوی به‌عنوان فشاری بر مقامات دولتی ایران محسوب می‌شود. بعد از دو ماه فعالیت برای کشف جریان، قاضی کانتون‌وود توانست ثابت کند که این مخالف ایرانی چگونه به‌قتل رسیده است. مجموعاً 13نفر در عملیات شرکت داشته‌اند که اولین مأموریتشان را به‌نام مأموریت "شناسایی" در سال1989 شروع کرده بودند. تمام اشخاص شرکت‌کننده در آن، پاسپورت خدمت ایرانی با علامت: "مأمورین ویژه" در اختیار داشتند که اغلب آنان در هتلهای ژنو زندگی می‌کردند.</ref>مسترد نخواهند شد.


سوئیس به این اقدام فرانسه<ref>روزنامهٌ فرانسوی پاریزین 18دی72:  گزارش پلیس امنیت استان وود اطمینان می‌دهد که یک یا چند سرویس رسمی (رژیم ایران) به‌طور غیرمستقیم در قتل کاظم رجوی دست دارند. پلیس که مطئمن است سرویسهای مخفی ایران در این جریان عمل کرده‌اند به کیس یک دیپلومات ایرانی که در امارات متحده عربی خدمت می‌کرد، توجه خاص نشان می‌دهد. این مرد در روزهای قبل از سوءقصد علیه رجوی در ژنو به‌سر می‌برد. هادی نجف‌آبادی از هتل اینترکنتینانتال یک سری تلفن به تهران و بعد به هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل یا مستقیماً به سفیر سیروس ناصری زده بود.</ref>اعتراض کرد و به دادگاه عالی فرانسه برای این نقض حقوق بین‌المللی شکایت کرد. دادگاه عالی فرانسه به این درخواست در 2آذر73 رسیدگی و اعلام کرد که فرانسه<ref>خبرگزاری فرانسه 14دی72:  «امروز قاضی تحقیق مسئول پرونده قتل کاظم رجوی فاش کرد، که سوئیس در سه نوبت خود را برای انتقال دو ایرانی آماده کرده بود، اما هر بار پاریس در آخرین لحظات استرداد اعلام شده را لغو کرده بود. آخرین تدارک در این زمینه، بنابه توضیح رولان شاتلن به 7دی برمی‌گردد.  هر بار، مقامات سوئیسی نیروهای امنیتی قابل توجهی را در مرز ژنو که قرار بود در آن جا تحویلگیری این دو نفر صورت بگیرد، مستقر کرده بودند. مترجمین استخدام شده و سلولهای زندان آماده شده بودند.  وی ضمن ابراز تأسف از تصمیم فرانسه مبنی بر خودداری از استرداد به خبرگزاری سوئیس گفت: "با گذشت عمر، آدم فیلسوف می‌شود".  در همین رابطه شورای کشور فرانسه اقدام دولت این کشور را تقبیح کرد روزنامهٌ لیبراسیون 29آذر 1373، درمقاله‌یی تحت عنوان «بی‌غیرتی و دیپلوماسی موازی» نوشت: شورای کشور چنین نتیجه گرفت که «منافع عالی دولت» که از طرف دولت فرانسه ارائه گشته بر هیچ منطقی استوار نبوده است و دقیقاً به‌همین خاطر کادوی نوئل که با تحویل دو تبعه‌اش به ایران داده شد، بیشتر شبیه یک تداخل دیپلوماسی موازی پاسکوا با سرویسهای پلیس او و یا ملغمه‌یی از عملکردهای مدل پاسکوا بود.</ref>نمی‌بایست تروریستهای متهم به قتل کاظم رجوی را به ایران می‌فرستاد.<ref>مجلهٌ تایم 21مارس1994: تحقیقگران سوئیسی اکنون تردیدی ندارند که تعدادی از اعضای جوخهٌ ترور و هم‌چنین دو دیپلومات ایرانی که مظنون به شرکت در این قتل هستند، در این هواپیما بودند. چک‌لیست مسافران با دفاتر ثبت هتلها و اسناد پلیس سرانجام به این منجر شد که 13نفر که گمان می‌رود در این قتل شرکت داشته باشند، احراز هویت شوند. همهٌ آنها با پاسپورتهای جدید خاص کارمندان دولت به سوئیس آمده بودند و بسیاری از این پاسپورتها در یک تاریخ در تهران صادر شده بود.  اکثر آنها آدرس خود را شمارهٌ40 خیابان کریم‌خان داده بودند که یک ساختمان متعلق به وزارت اطلاعات است. همهٌ 13نفر با پروازهای ایران‌ایر به سوئیس آمدند و بلیطشان در یک روز و با شماره‌های مسلسل صادر شده بود. سوئیس برای آنها در تاریخ 15ژوئن1990 حکم جلب بین‌المللی صادر کرد.
سوئیس به این اقدام فرانسه<ref>روزنامهٌ فرانسوی پاریزین 18دی72:  گزارش پلیس امنیت استان وود اطمینان می‌دهد که یک یا چند سرویس رسمی (رژیم ایران) به‌طور غیرمستقیم در قتل کاظم رجوی دست دارند. پلیس که مطئمن است سرویسهای مخفی ایران در این جریان عمل کرده‌اند به کیس یک دیپلومات ایرانی که در امارات متحده عربی خدمت می‌کرد، توجه خاص نشان می‌دهد. این مرد در روزهای قبل از سوءقصد علیه رجوی در ژنو به‌سر می‌برد. هادی نجف‌آبادی از هتل اینترکنتینانتال یک سری تلفن به تهران و بعد به هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل یا مستقیماً به سفیر سیروس ناصری زده بود.</ref>اعتراض کرد و به دادگاه عالی فرانسه برای این نقض حقوق بین‌المللی شکایت کرد. دادگاه عالی فرانسه به این درخواست در 2آذر73 رسیدگی و اعلام کرد که فرانسه<ref>خبرگزاری فرانسه 14دی72:  «امروز قاضی تحقیق مسئول پرونده قتل کاظم رجوی فاش کرد، که سوئیس در سه نوبت خود را برای انتقال دو ایرانی آماده کرده بود، اما هر بار پاریس در آخرین لحظات استرداد اعلام شده را لغو کرده بود. آخرین تدارک در این زمینه، بنابه توضیح رولان شاتلن به 7دی برمی‌گردد.  هر بار، مقامات سوئیسی نیروهای امنیتی قابل توجهی را در مرز ژنو که قرار بود در آن جا تحویلگیری این دو نفر صورت بگیرد، مستقر کرده بودند. مترجمین استخدام شده و سلولهای زندان آماده شده بودند.  وی ضمن ابراز تأسف از تصمیم فرانسه مبنی بر خودداری از استرداد به خبرگزاری سوئیس گفت: "با گذشت عمر، آدم فیلسوف می‌شود".  در همین رابطه شورای کشور فرانسه اقدام دولت این کشور را تقبیح کرد روزنامهٌ لیبراسیون 29آذر 1373، درمقاله‌یی تحت عنوان «بی‌غیرتی و دیپلوماسی موازی» نوشت: شورای کشور چنین نتیجه گرفت که «منافع عالی دولت» که از طرف دولت فرانسه ارائه گشته بر هیچ منطقی استوار نبوده است و دقیقاً به‌همین خاطر کادوی نوئل که با تحویل دو تبعه‌اش به ایران داده شد، بیشتر شبیه یک تداخل دیپلوماسی موازی پاسکوا با سرویسهای پلیس او و یا ملغمه‌یی از عملکردهای مدل پاسکوا بود.</ref>نمی‌بایست تروریستهای متهم به قتل کاظم رجوی را به ایران می‌فرستاد.<ref>مجلهٌ تایم 21مارس1994: تحقیقگران سوئیسی اکنون تردیدی ندارند که تعدادی از اعضای جوخهٌ ترور و هم‌چنین دو دیپلومات ایرانی که مظنون به شرکت در این قتل هستند، در این هواپیما بودند. چک‌لیست مسافران با دفاتر ثبت هتلها و اسناد پلیس سرانجام به این منجر شد که 13نفر که گمان می‌رود در این قتل شرکت داشته باشند، احراز هویت شوند. همهٌ آنها با پاسپورتهای جدید خاص کارمندان دولت به سوئیس آمده بودند و بسیاری از این پاسپورتها در یک تاریخ در تهران صادر شده بود.  اکثر آنها آدرس خود را شمارهٌ40 خیابان کریم‌خان داده بودند که یک ساختمان متعلق به وزارت اطلاعات است. همهٌ 13نفر با پروازهای ایران‌ایر به سوئیس آمدند و بلیطشان در یک روز و با شماره‌های مسلسل صادر شده بود. سوئیس برای آنها در تاریخ 15ژوئن1990 حکم جلب بین‌المللی صادر کرد.
خط ۷۳۴: خط ۷۳۴:
کورش فولادی نمایندهٌ خرم‌آباد در مجلس پنجم ایران (همان تروریستی که در انگلیس در انفجاربمب دستگیر شد و زندانی بود) از جناح دوم خردادیها (اصلاح‌طلبان امروزی) در تاریخ7تیر 78 به‌دنبال خودکشی سعید امامی گفته بود: «… این‌که می‌گویند آرسنیک خورده و خودکشی کرده واقعی نیست… یک آدم مهمی که حتی در توالت هم او را زیر نظر دارند چگونه این‌کار را کرده است؟ حالا باید تکلیف این روشن بشود که چطوری شده؟ آدمی است که این‌همه قتل کرده. این کسی است که مسئول کشتن کاظم رجوی بوده است. چطوری شده که خود کشی کند؟»
کورش فولادی نمایندهٌ خرم‌آباد در مجلس پنجم ایران (همان تروریستی که در انگلیس در انفجاربمب دستگیر شد و زندانی بود) از جناح دوم خردادیها (اصلاح‌طلبان امروزی) در تاریخ7تیر 78 به‌دنبال خودکشی سعید امامی گفته بود: «… این‌که می‌گویند آرسنیک خورده و خودکشی کرده واقعی نیست… یک آدم مهمی که حتی در توالت هم او را زیر نظر دارند چگونه این‌کار را کرده است؟ حالا باید تکلیف این روشن بشود که چطوری شده؟ آدمی است که این‌همه قتل کرده. این کسی است که مسئول کشتن کاظم رجوی بوده است. چطوری شده که خود کشی کند؟»


در میان قاتلان کاظم رجوی محمود رجبی در جریان قتلهای زنجیره‌یی تحت نام محمدی دستگیر شد ولی به‌علت اطلاعاتش از ترورهای رژیم در خارج و امکانات جاسوسی رژیم سریعاً او را آزاد کردند.
در میان قاتلان کاظم رجوی، محمود رجبی در جریان قتلهای زنجیره‌یی تحت نام محمدی دستگیر شد ولی به‌علت اطلاعاتش از ترورهای رژیم در خارج و امکانات جاسوسی رژیم سریعاً او را آزاد کردند.


 سعید رضوانی از قاتلین کاظم رجوی نیز جزو دستگیر شدگان قتلهای زنجیره‌یی است که او را هم سریعاً آزاد کردند.
 سعید رضوانی از قاتلین کاظم رجوی نیز جزو دستگیر شدگان قتلهای زنجیره‌یی است که او را هم سریعاً آزاد کردند.
خط ۸۶۳: خط ۸۶۳:
اعمال فشار سیاسی و تهدید و ارعاب
اعمال فشار سیاسی و تهدید و ارعاب


همزمان جمهوری اسلامی تلاش نمود تا با به‌کارگرفتن اهرمهای دیپلوماتیک و سیاسی از جمله تهدید ، دولت فرانسه را متقاعد به اخراج مریم رجوی بکند. روزنامهٌ جمهوری 25آبان72 نوشت که گروههای دانشجویی کرد عراقی در فرانسه تهدید کردند که در صورت عدم اخراج مریم رجوی از فرانسه ساکت نخواهند نشست و پاسخ جنایت منافقین را در فرانسه خواهند داد . منابع محاهدین می‌افزایند مأموران وزارت اطلاعات و جریانات وابسته به جمهوری اسلامی تحت عنوان خانوادهٌ شهدا، دانشجویان مسلمان، دانش‌آموزان و فرزندان شهدا! و عناوین مشابه دیگر به‌طور مستمر با سفارت فرانسه و دفتر هواپیمایی ایرفرانس در تهران تماس گرفته و به حضور خانم رجوی در فرانسه اعتراض می‌کردند و سفیر و مقامات فرانسوی در ایران را تهدید کرده و از جمله در تماسها می‌گفتند: پدر سفیر را در می‌آوریم و تمام کارمندان فرانسه را خواهیم کشت. در این جریان طومارهای زیادی از جمله طومارهای «معلولین زنجان» یا «جانبازان شیراز» یا «دانش‌آموزان سنقر»، به سفارت فرانسه در تهران می‌رسید و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی هم خبر آن را پخش می‌کردند. بعداز این تهدیدات ، ساعت13روز سه‌شنبه 18آبان72 وابستگاه به جمهوری اسلامی در حوالی سفارت فرانسه در تهران ، در خیابان نوفل‌لوشاتو، دست به تظاهرات زده و به‌داخل کوچهٌ رُم که اقامتگاه سفیر فرانسه در آن واقع شده رفتند و دو نارنجک از داخل کوچه به حیاط اقامتگاه سفیر فرانسه پرتاب کردند. در همین ساعت نارنجکی نیز به داخل دفتر ایرفرانس پرتاب شد که براثر انفجار آن، یک خانم ایرانی، کارمند ایرفرانس از ناحیهٌ پا مجروح شد. اما علیرغم اینها دولت فرانسه درخواست جمهوری اسلامی را نپذیرفت. با افزایش فعالیتهای مریم رجوی و افزایش دیدارها و گسترش آن جمهوری اسلامی به اقدامات تروریستی رو آورد.  
همزمان جمهوری اسلامی تلاش نمود تا با به‌کارگرفتن اهرمهای دیپلوماتیک و سیاسی از جمله تهدید ، دولت فرانسه را متقاعد به اخراج مریم رجوی بکند. روزنامهٌ جمهوری 25آبان72 نوشت که گروههای دانشجویی کرد عراقی در فرانسه تهدید کردند که در صورت عدم اخراج مریم رجوی از فرانسه ساکت نخواهند نشست و پاسخ جنایت منافقین را در فرانسه خواهند داد . منابع محاهدین می‌افزایند مأموران وزارت اطلاعات و جریانات وابسته به جمهوری اسلامی تحت عنوان خانوادهٌ شهدا، دانشجویان مسلمان، دانش‌آموزان و فرزندان شهدا! و عناوین مشابه دیگر به‌طور مستمر با سفارت فرانسه و دفتر هواپیمایی ایرفرانس در تهران تماس گرفته و به حضور خانم رجوی در فرانسه اعتراض می‌کردند و سفیر و مقامات فرانسوی در ایران را تهدید کرده و از جمله در تماسها می‌گفتند: پدر سفیر را در می‌آوریم و تمام کارمندان فرانسه را خواهیم کشت. در این جریان طومارهای زیادی از جمله طومارهای «معلولین زنجان» یا «جانبازان شیراز» یا «دانش‌آموزان سنقر»، به سفارت فرانسه در تهران می‌رسید و رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی هم خبر آن را پخش می‌کردند. بعداز این تهدیدات ، ساعت13روز سه‌شنبه 18آبان72 وابستگان به جمهوری اسلامی در حوالی سفارت فرانسه در تهران ، در خیابان نوفل‌لوشاتو، دست به تظاهرات زده و به‌داخل کوچهٌ رُم که اقامتگاه سفیر فرانسه در آن واقع شده رفتند و دو نارنجک از داخل کوچه به حیاط اقامتگاه سفیر فرانسه پرتاب کردند. در همین ساعت نارنجکی نیز به داخل دفتر ایرفرانس پرتاب شد که براثر انفجار آن، یک خانم ایرانی، کارمند ایرفرانس از ناحیهٌ پا مجروح شد. اما علیرغم اینها دولت فرانسه درخواست جمهوری اسلامی را نپذیرفت. با افزایش فعالیتهای مریم رجوی و افزایش دیدارها و گسترش آن جمهوری اسلامی به اقدامات تروریستی رو آورد.  


طرح تروریستی در دورتموند آلمان
طرح تروریستی در دورتموند آلمان
خط ۸۷۱: خط ۸۷۱:
 توپ غول‌پیکر 320میلیمتری به‌نام موشک تاشو
 توپ غول‌پیکر 320میلیمتری به‌نام موشک تاشو


وزارت اطلاعات در سال73، ساخت یک سلاح منحنی‌زن که بتواند با فاصله از هدف و با استفاده از زیرساخت ثابت یا متحرک شلیک کند و گلولهٌ آن در بالای هدف با قدرت تخریبی بالا منفجر شود را به «گروه جنک‌افزار حدید» در صنایع دفاع که سلاحهای ویژهٌ تروریستی جمهوری اسلامی توسط آن ساخته می‌شود، داد. این موشک که رژیم به‌آن موشک تاشو 320میلیمتری می‌گوید توسط فردی به‌نام افراشته و زیر نظر سرتیپ نجار مدیر گروه جنگ‌افزار حدید طراحی شد. طراحی آن 4ماه به‌طول انجامید و 20فروند آن در طول یک‌سال ساخته و در پاییز سال74 به وزارت اطلاعات تحویل داده شد.  
وزارت اطلاعات در سال73، ساخت یک سلاح منحنی‌زن که بتواند با فاصله از هدف و با استفاده از زیرساخت ثابت یا متحرک شلیک کند و گلولهٌ آن در بالای هدف با قدرت تخریبی بالا منفجر شود را به «گروه جنک‌افزار حدید» در صنایع دفاع داد که سلاحهای ویژهٌ تروریستی جمهوری اسلامی توسط آن ساخته می‌شود. این موشک که رژیم به‌آن موشک تاشو 320میلیمتری می‌گوید توسط فردی به‌نام افراشته و زیر نظر سرتیپ نجار مدیر گروه جنگ‌افزار حدید طراحی شد. طراحی آن 4ماه به‌طول انجامید و 20فروند آن در طول یک‌سال ساخته و در پاییز سال74 به وزارت اطلاعات تحویل داده شد.  


ارسال توپ 320میلیمتری به مقصد پاریس  
ارسال توپ 320میلیمتری به مقصد پاریس  
خط ۱٬۲۲۱: خط ۱٬۲۲۱:
اخراج دیپلوماتهای جمهوری اسلامی
اخراج دیپلوماتهای جمهوری اسلامی


به‌دنبال افشای نقش مستقیم سفارت و کنسولگری رژیم در ترورهای ترکیه، 4 دیپلوماتی که مستقیماً‌در ترور خواهر مجاهد زهرا رجبی شرکت داشتند، اخراج و در تاریخ 29فروردین 75، خاک ترکیه را ترک کردند.
به‌دنبال افشای نقش مستقیم سفارت و کنسولگری رژیم در ترورهای ترکیه، 4 دیپلوماتی که مستقیماً‌در ترور زهرا رجبی شرکت داشتند، اخراج و در تاریخ 29فروردین 75، خاک ترکیه را ترک کردند.


خبرگزاری رویتر در 23فروردین 75، نوشت «چهار دیپلومات ایرانی که توسط ترکیه متهم به‌شرکت در قتل شخصیتهای لاییک شدند، از سوی آنکارا دستور یافتند، خاک این کشور را ترک کنند.
خبرگزاری رویتر در 23فروردین 75، نوشت «چهار دیپلومات ایرانی که توسط ترکیه متهم به‌شرکت در قتل شخصیتهای لاییک شدند، از سوی آنکارا دستور یافتند، خاک این کشور را ترک کنند.
خط ۱٬۲۹۴: خط ۱٬۲۹۴:


دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)
دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)
</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحيمي» با گروههاي كرد در ارتباط ميباشد. مأموریت ِ مستتر صحراردوی در عملیات وين «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده است. برای او پاسپورت ديپلماتيك تهیه میگردد و مستقيماً زير نظر رفسنجاني انجام وظيفه مينمايد. امير منصور بزرگيان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصي به وین وارد میشود. وظايف محوله به حاجي مصطفوي آجوادي، قائم مقام مدير عامل سپاه پاسداران<ref>او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولين بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدير عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».</ref> شامل معاملات اسلحه تا سازماندهي عمليات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت می‌گیرد. در مذاکرات دور اول طالباني هم حضور داشت و او را معاون وي نوشيروان امين همراهي ميكند. ملاقات بدون نتيجه به پايان ميرسد. ايرانيها سعي ميكنند طالباني را از روند مذاكراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلايل آنها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) كاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمیتواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدي در عمليات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمیتوانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آنها مجبور میشدند او را هم به عنوان دوست نزديك دكتر قاسملو از سر راه بردارند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46</ref> در 19 ژانويه 1989 دومین دور مذاكرات در خيابان Harmonieggasse وین شروع ميشود. قاسملو به تنهايي حضور پيدا ميكند، ولي صحرارودي و آجوادي حالا يك مأمور حفاظتي را نيز با خود همراه آورده بودند: امير منصور بزرگيان اصل. حالا تيم ترور جولای Hit-Team)) تكميل شده بود.مذاکرات یکبار دیگر در روز 13 ژولاي ساعت 15:30 شروع ميشود. جعفري صحرارودي، مصطفي آجوادي و امير منصور بزرگيان به محل مذاکره میآیند. فاضل رسول<ref>نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشته است. او در جریان همین ترور به قتل می‌رسد.</ref> از طريق آيفون درب ورودي منزل را براي قاسملو و قادري باز ميكند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادري بدون هيچگونه حفاظ امنییتی به محل مذاكرات واقع در خيابان Like Bahngasse وارد میشوند:  بدون محافظين پليس، بدون محافظين شخصي و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت میکند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آنها هر دو سلاح كمريشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودي و آجوادي مذاكرات را شروع ميكنند. بزرگيان به عنوان محافظ در راهرو ایستاده است. دور دوم مذاكرات آغاز و صحبتها روي نوار ضبط ميشود. رفتار هیاٌت ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آنها به‌جٍدّ وارد روند گفتگو نمیشوند.<ref>«بخش انتهايی صحبتهاي ضبط  شده بر روي نوار نشانگر آن است که دكتر فاضل رسول و دكتر قاسملو تلاش میيکنند كه مذاكرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولي ايرانيها تمایل قابل توجهی در اين زمينه نشان نمیدهند».</ref> بعد از آن صداي شلیک گلوله از دو اسلحه كمري شنيده ميشود. قاسملو از پيشاني، گيجگاه و گردن مورد اصابت قرار میگیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک میشود. هر دو در دم جان میسپارند. عبدالله قادري ظاهراً مقاومت ميكند ولي او هم مورد اصابت قرار میگیرد. گزارش پزشكي قانوني چنين است: «گلوله‌های داخل بدن: يك گلوله در پشت گردن و يك گلوله در پشت ناحیۀ چپ، يك گلولۀ ديگر در پشت؛ از 5 گلوله عبور کرده ديگر: يكي در جمجمه، يكي در گردن، يكي در پشت، يكي در شانه چپ، يكي به انگشت سبّابه راست اصابت نموده‌اند».<ref>گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse، EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.</ref> آدمکشان ميخواستنند كاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه كرد تیر خلاص دریافت میکنند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.</ref> در دهانۀ صدا خفه‌كن يكي از اسلحه‌ها پوست و استخوان يكي از مقتولين چسبيده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد میکند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودي، بزرگيان و آجوادي قرار را خيلي خوب طرحريزي كرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بسته‌بندي بودند. بهاي بليت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود. ولي صحرارودي يك بدشانسي ميآورد. يك گلوله کمانه کرده و به او اصابت ميكند. پزشك قانوني چنين توضيح ميدهد: «گلوله به قسمت بالاي بازوي راست اصابت كرده و از ناحيه شانه خارج شده است و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شده است. پوكه گلوله را جعفري از دهان بيرون انداخته و يا احتمالاً آن را قورت داده است».<ref>گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989</ref> صحرارودي براي دومين بار هم بد شانسی آورد. يك كارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وين به نام گئورگ ساموئل در ساعت 22:30 یک جعبه پلاستیکی را پيدا ميكند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه میشود که درکنار اشیاي دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. اين كارگر یک اسلحه نوعBeretta  با كاليبر 65/7 و همراه با صدا خفه‌كن وعلاوه برآن يك سلاح ديگر از نوع Llama با كاليبر 65/7 و صدا خفه‌كن، دو خشاب اسلحه 65/7 ميليمتري  يك خشاب 9 ميليمتري براي مسلسل Para و يك صدا خفه‌كن براي مسلسل در آن پيدا ميكند. همراه اين سلاحها مدارک ديگري وجود داشت كه نقش مؤثري در صدور حكم جلب صحرارودي بازی خواهند نمود: اين موارد شامل يك كليد موتور سيكلت مارك سوزوکی، يك برگ موتور سيكلت براي سوزوکی، GSX-500E و يك صورت حساب صادر شده از طرف شركت Ferytag در تاريخ 11 ژانویه 1989 به نام Mustafa M. Yalcin و يك توافقنامه خريد ميان شركت Ferytag و مصطفي مصطفوي براي يك موتور سيكلت سوزوکی، GSX-500E بوده است. بعدها فروشنده موتور سيكلت يعني شركت فایر تاگ جفعر صحرارودي را به عنوان خريدار شناسايي کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورين امنيتي در زباله‌دانهاي در محل یاد شده پلاک 451 در ناش مارکت را بازديد نموده و در دومين سطل آشغال يك كيسه پلاستيك حامل يك اسلحه كمري مدلBeretta پيدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر می‌شوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آنها را به این نتیجه می‌رساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریستهای وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریستها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شده است.<ref>عملیات تحقیقاتی در محل ارتکاب جرم را اسوالد كسلر، رئيس ETB (دایره مبارزه با تروریسم)، با همکاری Fredrich Maringer از دفتر امنيتي آغاز مینمایند. كسلر و مارنينگر همراه با نمايندگان قاسملو پيروتي و بهرامي به آپارتمان ِ محل حادثه ميروند: درب ورودي، راهرو، اتاق وقوع حادثه و سه جنازه. بلافاصله این موارد نظر كسلر را به خود معطوف مینماید:
</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحيمي» با گروههاي كرد در ارتباط ميباشد. مأموریت ِ مستتر صحراردوی در عملیات وين «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده است. برای او پاسپورت ديپلماتيك تهیه میگردد و مستقيماً زير نظر رفسنجاني انجام وظيفه مينمايد. امير منصور بزرگيان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصي به وین وارد میشود. وظايف محوله به حاجي مصطفوي آجوادي، قائم مقام مدير عامل سپاه پاسداران<ref>او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولين بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدير عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».</ref> شامل معاملات اسلحه تا سازماندهي عمليات ترور میباشد. این ترور در پوش پذیرش مذاکره با قاسملو که از طریق طالبانی به جمهوری اسلامی پیام داده بود حاضر به مذاکره با حکومت تهران برای کنار گذاشتن مبارزه مسلحانه است صورت می‌گیرد. در مذاکرات دور اول طالباني هم حضور داشت و او را معاون وي نوشيروان امين همراهي ميكند. ملاقات بدون نتيجه به پايان ميرسد. ايرانيها سعي ميكنند طالباني را از روند مذاكراتی که ساخته و پرداختۀ او بود خارج نمایند. دلايل آنها هم به اعتقاد «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش» (EBT) كاملاً روشن است: «طرف ایرانی نمیتواند این ریسک را بپذیرد که چنین شاهدي در عمليات ترور حضور داشته باشد. از طرفی هم ایرانیها نمیتوانستند او [طالبانی] را به عنوان متحد خود که امکان داشت شاهدی پردرد سر شود از سر راه حذف نمایند. از طرفی دیگر آنها مجبور میشدند او را هم به عنوان دوست نزديك دكتر قاسملو از سر راه بردارند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1989 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1990، ص. 46</ref> در 19 ژانويه 1989 دومین دور مذاكرات در خيابان Harmonieggasse وین شروع ميشود. قاسملو به تنهايي حضور پيدا ميكند، ولي صحرارودي و آجوادي حالا يك مأمور حفاظتي را نيز با خود همراه آورده بودند: امير منصور بزرگيان اصل. حالا تيم ترور جولای Hit-Team)) تكميل شده بود.مذاکرات یکبار دیگر در روز 13 ژولاي ساعت 15:30 شروع ميشود. جعفري صحرارودي، مصطفي آجوادي و امير منصور بزرگيان به محل مذاکره میآیند. فاضل رسول<ref>نماینده حزب دمکرات در وین که از سالها پیش مقیم اتریش بوده و میزبانی و هماهنگی این مذاکرات را بر عهده داشته است. او در جریان همین ترور به قتل می‌رسد.</ref> از طريق آيفون درب ورودي منزل را براي قاسملو و قادري باز ميكند. عبدالرحمان قاسملو و عبدالله قادري بدون هيچگونه حفاظ امنیتی به محل مذاكرات واقع در خيابان Like Bahngasse وارد میشوند:  بدون محافظين پليس، بدون محافظين شخصي و بدون حمل سلاح. قاسملو احساس امنیت میکند. فاضل رسول هم مسلح نیست. آنها هر دو سلاح كمريشان را در منزل گذاشته بودند. صحرارودي و آجوادي مذاكرات را شروع ميكنند. بزرگيان به عنوان محافظ در راهرو ایستاده است. دور دوم مذاكرات آغاز و صحبتها روي نوار ضبط ميشود. رفتار هیات ایرانی مشکوک است و گویا منتظر چیزی هستند. آنها به‌جدّ وارد روند گفتگو نمیشوند.<ref>«بخش انتهايی صحبتهاي ضبط  شده بر روي نوار نشانگر آن است که دكتر فاضل رسول و دكتر قاسملو تلاش میيکنند كه مذاكرات 14 جولای 1989 را از ساعت 18:00 به جریان اندازند، ولي ايرانيها تمایل قابل توجهی در اين زمينه نشان نمیدهند».</ref> بعد از آن صداي شلیک گلوله از دو اسلحه كمري شنيده ميشود. قاسملو از پيشاني، گيجگاه و گردن مورد اصابت قرار میگیرد. به رسول سه بار در سر و دو بار به گردن شلیک میشود. هر دو در دم جان میسپارند. عبدالله قادري ظاهراً مقاومت ميكند ولي او هم مورد اصابت قرار میگیرد. گزارش پزشكي قانوني چنين است: «گلوله‌های داخل بدن: يك گلوله در پشت گردن و يك گلوله در پشت ناحیۀ چپ، يك گلولۀ ديگر در پشت؛ از 5 گلوله عبور کرده ديگر: يكي در جمجمه، يكي در گردن، يكي در پشت، يكي در شانه چپ، يكي به انگشت سبّابه راست اصابت نموده‌اند».<ref>گزارش در رابطه با سوء قصد .Linke Bahngasse، EBT «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». 2/3 سپتامبر 1، ص. 34.</ref> آدمکشان ميخواستنند كاملاً مطمئن گردند. «در خاتمه هر سه كرد تیر خلاص دریافت میکنند».<ref>«سوء قصد در 13 جولای1 در وین»، گزارش EBT، «تیم ضربتی مبارزه با تروریسم در وزرارت داخلۀ اتریش». اکتبر 1، ص. 176.</ref> در دهانۀ صدا خفه‌كن يكي از اسلحه‌ها پوست و استخوان يكي از مقتولين چسبيده بود؛ پلیس از آن با واژۀ «اعدام» یاد میکند. به گفته کارشناسان ترور صحرارودي، بزرگيان و آجوادي قرار را خيلي خوب طرحريزي كرده بودند. در هتل چمدانها آماده و بسته‌بندي بودند. بهاي بليت به مقصد تهران هم پرداخت شده بود. ولي صحرارودي يك بدشانسي ميآورد. يك گلوله کمانه کرده و به او اصابت ميكند. پزشك قانوني چنين توضيح ميدهد: «گلوله به قسمت بالاي بازوي راست اصابت كرده و از ناحيه شانه خارج شده است و سرانجام از گردن وارد فضای داخلی دهان شده است. پوكه گلوله را جعفري از دهان بيرون انداخته و يا احتمالاً آن را قورت داده است».<ref>گزارش دفتر پلیس دولتی، 26 جولای1989</ref> صحرارودي براي دومين بار هم بد شانسی آورد. يك كارگر فصلی حمل و نقل زباله شهرداری وين به نام گئورگ ساموئل در ساعت 22:30 یک جعبه پلاستیکی را پيدا ميكند. او به داخل کیسه پلاستیکی نگاه کرده متوجه میشود که درکنار اشیاي دیگر یک اسلحه هم قرار دارد. اين كارگر یک اسلحه نوعBeretta  با كاليبر 65/7 و همراه با صدا خفه‌كن وعلاوه برآن يك سلاح ديگر از نوع Llama با كاليبر 65/7 و صدا خفه‌كن، دو خشاب اسلحه 65/7 ميليمتري  يك خشاب 9 ميليمتري براي مسلسل Para و يك صدا خفه‌كن براي مسلسل در آن پيدا ميكند. همراه اين سلاحها مدارک ديگري وجود داشت كه نقش مؤثري در صدور حكم جلب صحرارودي بازی خواهند نمود: اين موارد شامل يك كليد موتور سيكلت مارك سوزوکی، يك برگ موتور سيكلت براي سوزوکی، GSX-500E و يك صورت حساب صادر شده از طرف شركت Ferytag در تاريخ 11 ژانویه 1989 به نام Mustafa M. Yalcin و يك توافقنامه خريد ميان شركت Ferytag و مصطفي مصطفوي براي يك موتور سيكلت سوزوکی، GSX-500E بوده است. بعدها فروشنده موتور سيكلت يعني شركت فایر تاگ جفعر صحرارودي را به عنوان خريدار شناسايي کرد. «در ادامۀ جستجوها مأمورين امنيتي در زباله‌دانهاي در محل یاد شده پلاک 451 در ناش مارکت را بازديد نموده و در دومين سطل آشغال يك كيسه پلاستيك حامل يك اسلحه كمري مدلBeretta پيدا نمودند». صحرارودی و آجوادی و سپس بزرگیان دستگیر می‌شوند و تحقیقات پلیس بلافاصله آنها را به این نتیجه می‌رساند که برخلاف سناریویی که توسط تروریستهای وزارت اطلاعات ریخته شده بود که ترور را توسط افراد ناشناس جلوه دهند تروریستها همین فرد مجروح و آن فرد دستگیر شده است.<ref>عملیات تحقیقاتی در محل ارتکاب جرم را اسوالد كسلر، رئيس ETB (دایره مبارزه با تروریسم)، با همکاری Fredrich Maringer از دفتر امنيتي آغاز مینمایند. كسلر و مارنينگر همراه با نمايندگان قاسملو پيروتي و بهرامي به آپارتمان ِ محل حادثه ميروند: درب ورودي، راهرو، اتاق وقوع حادثه و سه جنازه. بلافاصله این موارد نظر كسلر را به خود معطوف مینماید:
1ـ بر روي در ورودي آپارتمان به هيچوجه آثار شکستگي ديده نميشد. یعنی اینکه کسی با توسل به زور وارد آپارتمان نشده است. كسلر دستور داد كه قفل در ورودي بوسيله مأمورين اطلاعاتي بازشده و مورد کنترل قرارگيرد. پس از بازبینی کوتاه او به این نتيجه میرسد: قاتلين به داخل آپارتمان راه داده شدهاند و یا اینکه آنها داخل آپارتمان بودهاند.  
1ـ بر روي در ورودي آپارتمان به هيچوجه آثار شکستگي ديده نميشد. یعنی اینکه کسی با توسل به زور وارد آپارتمان نشده است. كسلر دستور داد كه قفل در ورودي بوسيله مأمورين اطلاعاتي بازشده و مورد کنترل قرارگيرد. پس از بازبینی کوتاه او به این نتيجه میرسد: قاتلين به داخل آپارتمان راه داده شدهاند و یا اینکه آنها داخل آپارتمان بودهاند.  
2ـ پس از شلیک گلوله‌های مرگبار، به پيشاني سه كرد ايراني تير خلاص زده شده است. «شاهد» ماجرا، صحرارودي، از معرکه جان سالم بدر برده است.  
2ـ پس از شلیک گلوله‌های مرگبار، به پيشاني سه كرد ايراني تير خلاص زده شده است. «شاهد» ماجرا، صحرارودي، از معرکه جان سالم بدر برده است.  
خط ۱٬۳۰۷: خط ۱٬۳۰۷:


یادداشت در پرونده توسط قاضی سدا، به تاریخ 27 جولای1. 
یادداشت در پرونده توسط قاضی سدا، به تاریخ 27 جولای1. 
</ref>مشروح اتفاقات این پرونده را می‌توان در اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران که در کتاب اسکورت به تهران آمده است پی گرفت.<ref>اسکورت به سوی تهران:‌ سازمان مجاهدين خلق، اصلیترین نیروی مقاومت ايراني عليه رژيم تهران طی اطلاعیهيی از دفتر خود در كلن اطلاعات دقيقي راجع به صحرارودي وبزرگيان منتشر مينماید.
</ref><ref>مشروح اتفاقات این پرونده را می‌توان در اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق ایران که در کتاب اسکورت به تهران آمده است پی گرفت.
 
اسکورت به سوی تهران:‌ سازمان مجاهدين خلق، اصلیترین نیروی مقاومت ايراني عليه رژيم تهران طی اطلاعیه‌يی از دفتر خود در كلن اطلاعات دقيقي راجع به صحرارودي وبزرگيان منتشر مينماید.


سازمان مجاهدین خلق ایران شاخۀ آلمان، اعلامیه در رابطه با قتل قاسملو، 16 جولای1.
سازمان مجاهدین خلق ایران شاخۀ آلمان، اعلامیه در رابطه با قتل قاسملو، 16 جولای1.
۱٬۰۶۸

ویرایش

منوی ناوبری