کاربر:Hossein/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
== تروریسم جمهوری اسلامی ==
== تروریسم جمهوری اسلامی ==
در کتاب سفید بخش ایران و تروریسم منتشر شده از طرف دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا می‌خوانیم:  در رژیمهای تروریست «ترور» ابزاری است محوری، مشروع و غیرقابل جانشین برای پیشبرد خطوط سیاسی. «بعد از 1979 تروريسم همواره بخش لاینفکی از سياست ايران بوده است. گرچه در درون رژیم جناحبندیهای رقیبی وجود دارد، ولی آنها در یک چیز متفق‌القول میباشند: ترور، گروگانگيري و سوءقصد با مواد منفجره ابزار مشروعی برای دستیابی به اهداف سياست خارجي و داخلي بشمار ميروند». در بخش دیگری از این کتاب با  اشاره به دوران رفسنجانی آمده است «هیج نشانهيی دال بر این وجود ندارد که خصومت سیاسی بین رهبران جناح تندرو مذهبی و رهبر فراکسیون تکنوکراتها (رفسنجانی) به کشاکش و اختلاف بین این دو جناح در رابطه با موضوع حمایت ایران از تروریسم راه برده باشد». ویا «حتي ”باز شدن دروازه هاي“ ايران بعد از مرگ خميني و در دوران نخستوزیری [رياست جمهوري] رفسنجاني به روی كشورهاي صنعتي غربی مانع از اين نشد كه رژيم ایران به تعقيب مخالفين در خاک كشورهاي شريك تجاري خود ادامه ندهد» «این رویکرد نامتعین که با تلقی ما همخوانی ندارد از آنجا ناشي میگردد كه ايران مبارزه بامخالفين خود را در ورای مرزها به عنوان يك موضوع داخلي تلقی نموده و [استدلال مینماید که] اجراء چنین عملیاتی با منافع دولتی که در قلمرو خاکش این اقدامات بوقوع پیوسته است، برخورد نمیکند. به همين دليل ايران هرگونه دخالت كشورهاي خارجي را در اين موضوع ممنوع ميسازد»<ref>United States State Department, Office for Counterterrorism: White Paper: Iran and Terrorism
در کتاب سفید بخش ایران و تروریسم منتشر شده از طرف دفتر مبارزه با تروریسم وزارت خارجه آمریکا می‌خوانیم:  در رژیمهای تروریست «ترور» ابزاری است محوری، مشروع و غیرقابل جانشین برای پیشبرد خطوط سیاسی. «بعد از 1979 تروريسم همواره بخش لاینفکی از سياست ايران بوده است. گرچه در درون رژیم جناحبندیهای رقیبی وجود دارد، ولی آنها در یک چیز متفق‌القول میباشند: ترور، گروگانگيري و سوءقصد با مواد منفجره ابزار مشروعی برای دستیابی به اهداف سياست خارجي و داخلي بشمار ميروند». در بخش دیگری از این کتاب با  اشاره به دوران رفسنجانی آمده است «هیج نشانهيی دال بر این وجود ندارد که خصومت سیاسی بین رهبران جناح تندرو مذهبی و رهبر فراکسیون تکنوکراتها (رفسنجانی) به کشاکش و اختلاف بین این دو جناح در رابطه با موضوع حمایت ایران از تروریسم راه برده باشد». ویا «حتي ”باز شدن دروازه هاي“ ايران بعد از مرگ خميني و در دوران نخستوزیری [رياست جمهوري] رفسنجاني به روی كشورهاي صنعتي غربی مانع از اين نشد كه رژيم ایران به تعقيب مخالفين در خاک كشورهاي شريك تجاري خود ادامه ندهد» «این رویکرد نامتعین که با تلقی ما همخوانی ندارد از آنجا ناشي میگردد كه ايران مبارزه بامخالفين خود را در ورای مرزها به عنوان يك موضوع داخلي تلقی نموده و [استدلال مینماید که] اجراء چنین عملیاتی با منافع دولتی که در قلمرو خاکش این اقدامات بوقوع پیوسته است، برخورد نمیکند. به همين دليل ايران هرگونه دخالت كشورهاي خارجي را در اين موضوع ممنوع ميسازد»<ref>United States State Department, Office for Counterterrorism: White Paper: Iran and Terrorism
</ref> همچنین در ارزیابی اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده است: «بخش حراست و امنییت كشور» در ادارۀ امنیت و اطلاعات آلمان (BND)  معتقد است که:«مشکلات موجود در راستای مبارزه با اين پدیده (تروریسم جمهوری اسلامی در آلمان) ناشي از آن است كه درموارد مربوط به عملیات تروریسم دولتی ما با تبهکاری ظریف سازمانیافته با پیچیدگی بالا روبرو هستیم»<ref>Bundeskriminalamt ST 33: Erkenntnisse zum iranischen Staatsterrorismus, Meckenheim/Deuschland vom 15.07.1. </ref> و اضافه ميكند:«در پشت تمام اين گونه عمليات يك كشورمستقل با تمام ظرفییت لجیستیکی خود قراردارد». و اضافه می‌کند: هيچكدام از کارگزاران رژيم ايران انجام يك ترور سياسي در خاک اروپا را تجاوز به آن کشورها ارزیابی نمینماید. «پیگرد دگراندیشان در خارج از مرزها به عنوان امری داخلی تلقی میگردد که با سیاست داخلی در ارتباط است».<ref>Bundesamt für Verfassungsschutz. (ادارۀ حراست از قانون اساسی آلمان) </ref>در همین رابطه ناظران معتقدند تروریسم دولتي ايران پس از گذشتن از هرج و مرجها و آشفتگیهای اولیه، در طول زمان ساختاری دقیق بخود گرفت که بر اساس صلاحیت و توانمندیهای مختلف سازماندهی شده است. «اداره حراست از قانون اساسي آلمان» اطلاعات و داده‌های خود را در اختیار اداره‌ها و مراجع آلمانی قرار میدهد: «بعد از انقلاب سال 1979 در ايران دستگاههاي مختلف جاسوسی و ارگانهای كنترل و تعقیب متعددی تأسیس شد. سه تشكيلات رسمی زير از مهمترين آنها بشمار میآیند:
</ref> همچنین در ارزیابی اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده است: «بخش حراست و امنییت كشور» در ادارۀ امنیت و اطلاعات آلمان (BND)  معتقد است که:«مشکلات موجود در راستای مبارزه با اين پدیده (تروریسم جمهوری اسلامی در آلمان) ناشي از آن است كه درموارد مربوط به عملیات تروریسم دولتی ما با تبهکاری ظریف سازمانیافته با پیچیدگی بالا روبرو هستیم»<ref>Bundeskriminalamt ST 33: Erkenntnisse zum iranischen Staatsterrorismus, Meckenheim/Deuschland vom 15.07.1. </ref> و اضافه ميكند:«در پشت تمام اين گونه عمليات يك كشورمستقل با تمام ظرفییت لجیستیکی خود قراردارد». و اضافه می‌کند: هيچكدام از کارگزاران رژيم ايران انجام يك ترور سياسي در خاک اروپا را تجاوز به آن کشورها ارزیابی نمینماید. «پیگرد دگراندیشان در خارج از مرزها به عنوان امری داخلی تلقی میگردد که با سیاست داخلی در ارتباط است».<ref>Bundesamt für Verfassungsschutz. (ادارۀ حراست از قانون اساسی آلمان) </ref>در همین رابطه ناظران معتقدند تروریسم دولتي ايران پس از گذشتن از هرج و مرجها و آشفتگیهای اولیه، در طول زمان ساختاری دقیق بخود گرفت که بر اساس صلاحیت و توانمندیهای مختلف سازماندهی شده است. «اداره حراست از قانون اساسي آلمان» در گزارشی اطلاعات و داده‌های خود را اینگونه در اختیار اداره‌ها و مراجع آلمانی قرار داد: «بعد از انقلاب سال 1979 در ايران دستگاههاي مختلف جاسوسی و ارگانهای كنترل و تعقیب متعددی تأسیس شد. سه تشكيلات رسمی زير از مهمترين آنها بشمار میآیند:


وزارت اطلاعات وامنيت (MOIS)  
وزارت اطلاعات وامنيت (MOIS)  
خط ۳۷۵: خط ۳۷۵:
FAX 0014082972325
FAX 0014082972325


 اقدامات تروریستی وزارت اطلاعات در خارج کشور
 '''اقدامات تروریستی وزارت اطلاعات در خارج کشور'''


ترور وزارت اطلاعات از اولین ماههای تأسیس آن در سال63 به‌کار افتاد:
ترور وزارت اطلاعات از اولین ماههای تأسیس آن در سال63 به‌کار افتاد:
خط ۳۸۷: خط ۳۸۷:
اقدامات تروریستی علیه پناهندگان و گروههای کرد ایرانی در کردستان عراق<ref>ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در خارج کشور و به‌راه انداختن دسته‌هایی تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» وبکارگیری آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج کشور است</ref>
اقدامات تروریستی علیه پناهندگان و گروههای کرد ایرانی در کردستان عراق<ref>ایجاد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در خارج کشور و به‌راه انداختن دسته‌هایی تحت نام «اعضای سابق مجاهدین» وبکارگیری آنها علیه مجاهدین و مقاومت ایران و زمینه‌سازی اقدامات تروریستی از اقدامات وزارت اطلاعات در خارج کشور است</ref>


===== ترورهای عمده وزارت اطلاعات در خارج کشور =====
===== ترورهای عمده وزارت اطلاعات =====
«اداره حراست از قانون اساسي آلمان» واواك را يكي از دو مركز اصلي ترور دولتي ارزیابی مینماید. وظايف اين تشكيلات عبارتند از: «برقراری امنيت داخلي (منجمله مبازره با جريانات و تشكيلات اپوزیسیون)، ضد جاسوسي، كنترل ِ تردّد مسافرین، تبلیغات برونمرزی (بخصوص در كشورهاي همجوار و غیرهمسايه)، اجراي اقدامات ضربتي (خرابكاري)»<ref name=":0" /> وزارت اطلاعات ترورهای زیادی را بصورت جداگانه یا بطور مشترک با سپاه پاسداران و یا در هماهنگی با کمیته ویژه انجام داده است که طبق اطلاعات به بیش از 200 مورد می‌رسد. بخشهایی از آن عبارت است از:
«اداره حراست از قانون اساسي آلمان» واواك را يكي از دو مركز اصلي ترور دولتي ارزیابی مینماید. وظايف اين تشكيلات عبارتند از: «برقراری امنيت داخلي (منجمله مبازره با جريانات و تشكيلات اپوزیسیون)، ضد جاسوسي، كنترل ِ تردّد مسافرین، تبلیغات برونمرزی (بخصوص در كشورهاي همجوار و غیرهمسايه)، اجراي اقدامات ضربتي (خرابكاري)»<ref name=":0" /> وزارت اطلاعات ترورهای زیادی را بصورت جداگانه یا بطور مشترک با سپاه پاسداران و یا در هماهنگی با کمیته ویژه انجام داده است که طبق اطلاعات به بیش از 200 مورد می‌رسد. بخشهایی از آن عبارت است از:


خط ۱٬۰۵۲: خط ۱٬۰۵۲:
 '''ترور عبدالرحمان قاسلملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران'''
 '''ترور عبدالرحمان قاسلملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران'''


در کتاب تاریخ مدرن کردها آمده است خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. براي او قاسملو يك فرد «طاغی» وحزب او «حزب شيطان» بود.<ref>قاسملو به خود مختاري در چهارچوب ايران اعتقاد داشت. روزنامه لوموند در 6 مارس 1979 [به نقل از او] نوشت: «آنانی که شعار جداييطلبي را طرح میکنند واپسگرا میباشند. کردهاي چپگرا خواستار خودمختاري سازنده هستند». اما براي خميني بین خودمختاري و جداييطلبي هیچ تفاوتی وجود نداشت. او فتوای خود را صادر کرده بود. براي او قاسملو يك فرد «طاغی» وحزب او «حزب شيطان» بود.(پ David McDowell: A Modern History of the Kurds. 1, S. 272.. )</ref>تصمیم‌گیری برای ترور او توسط کمیته‌یی اتخاذ شد که اعضای آن عبارت بودند از :رئيس جمهور علي اكبر هاشمي رفسنجاني، رهبر مذهبي علي خامنه‌اي، وزير اطلاعات علي فلاحيان، وزير سپاه شمخاني و وزير امور خارجه علي اكبر ولايتي. اجرای عملیات به تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) واگذار شد كه از ايران براي اجراي عمليات به وين اعزام شد. این تیم در شمار زبده‌ترین و پیچیده‌ترین تیمهای ترور محسوب میشد که تا کنون برای انجام عملیات برون‌مرزی مأموریت یافته بود. از طرف كميته امنيت سه نفر براي اين منظور انتخاب میگردند. مركز فرماندهی در قرارگاه رمضان پادگان پانزدهم سپاه پاسداران مستقر بود. اين يكي از 16 پادگاني است كه مستقيماً زير نظر رفسنجاني اداره میشد و دارای سه وظیفۀ محوری است: انجام عمليات عليه عراق، سرکوب كردهای ایرانی و اجراي عمليات تروريستي در خارج از کشور. قرارگاه رمضان در شهر كرمانشاه و در حاشيه منطقه كردنشين مسقر است. محمود جعفري صحرارودي به عنوان فرد مورد اطمينان رئيس جمهور رفسنجاني فرماندهي اين قراگاه را به‌عهده داشت. اين شخص در كردستان بسرعت مراحل ترقي را طي نمود: در سال (1365) 1986 او فرمانده طرح وعمليات پادگان شماره 15 پاسداران بود، سال (1366) 1987 فرمانده سپاه پاسداران وي را به فرماندهي قرارگاه فتح درمنطقه سقز منصوب گردانید، در سال (1367) 1988 به ستاد فرماندهي پادگان شماره 15 پاسداران در كرمانشاه منتقل گرديد. قرارگاه «فتح» مسئول كنترل فعاليتهاي كردها در خارج از مرزهای ايران ميباشد.<ref>دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحيمي» با گروههاي كرد در ارتباط ميباشد. مأموریت ِ مستتر صحراردوی در عملیات وين «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده است. برای او پاسپورت ديپلماتيك تهیه میگردد و مستقيماً زير نظر رفسنجاني انجام وظيفه مينمايد. امير منصور بزرگيان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصي به وین وارد میشود. وظايف محوله به حاجي مصطفوي آجوادي، قائم مقام مدير عامل سپاه پاسداران شامل معاملات اسلحه تا سازماندهي عمليات ترور میباشد. او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولين بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدير عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».<ref>«سوء قصد وین ـ شبکۀ تروریستها رژیم خمینی چگونه عمل می کند؟» دفتر مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق ایران در کلن/آلمان. جولای1.</ref>«شاهد C» در دادگاه ميكونوس چنين اظهار داشت:«سلول اطلاعاتي پاسداران خبر داد كه قاسملو بعنوان سخنگوي حزب دمكرات كردستان ايران میخواهد مذاكراتي را به منظور آرامكردن جو سياسي انجام دهد. اين مذاكرات ميتوانند به عنوان يك فاکتور جدی سياسي مطرح گردند. به همين دليل او ميبايست در فاز اوليه چنين فعاليتهايي از سر راه برداشته شود».<ref>نامه وزیر دادگستری، نیکلاس میشا لک، به خانم مادلینا پترو ویچ در 8 جولای1. [مترجم: اظهارات «شاهد سین» منعکس در پرودندۀ «دادگاه میکونوس». </ref>
در کتاب تاریخ مدرن کردها آمده است خمینی فتوای خود را در رابطه با او صادر کرده بود. براي او قاسملو يك فرد «طاغی» وحزب او «حزب شيطان» بود.<ref>قاسملو به خود مختاري در چهارچوب ايران اعتقاد داشت. روزنامه لوموند در 6 مارس 1979 [به نقل از او] نوشت: «آنانی که شعار جداييطلبي را طرح میکنند واپسگرا میباشند. کردهاي چپگرا خواستار خودمختاري سازنده هستند». اما براي خميني بین خودمختاري و جداييطلبي هیچ تفاوتی وجود نداشت. او فتوای خود را صادر کرده بود. براي او قاسملو يك فرد «طاغی» وحزب او «حزب شيطان» بود.(پ David McDowell: A Modern History of the Kurds. 1, S. 272.. )</ref>سازمان مجاهدين خلق ايران می گوید كه «پس از مورد گرجی و قطع روابط ديپلماتيك بين فرانسه و ايران، فعاليتهاي تروريستي رژيم خميني در اروپا از اتريش هماهنگ ميگرديد».<ref name=":2" /> نتیجۀ تحقیقات نويسنده آلماني به نام هلموت دیتل (Helmut Dietl), که سالها در بارۀ تروريسم بينالمللي پژوهش کرده است، با نظر مجاهدين خلق يكسان است: «چون شبكه زيرزميني ترور در چنين آتمسفری فقط مشروط میتواند ادامۀ حیات دهد، ايرانيها ترجيح دادند كه از سال 1987 ستاد عملیات تروریستی خود را به وين انتقال دهند. اتريشيها هم براي آنها مانعی ایجاد نکردند، همانطوریکه آنها در زمانهای قبل برای ساير گروههاي ترور ممانعتی ایجاد نکرده بودند».<ref>   Wilhelm Dietl: Iran Terrornetz in Österreich in: Terrorusmus-Informationsdienst Nr. 10. Oktober 1989, S. 4  
</ref> <ref>این نويسنده آلماني تحقیقاتی دقیق در رابطه با شبكه ترور حکومت ايران در اتريش انجام داده است. او براي نيمه دوم سالهاي دهه 80 در رابطه با فعاليتهاي تروريستي جمهوری اسلامی چنين نتيجهگيري ميكند: «مأمورين فعال و مسلح در سومين ساختمان در نزديك سفارت ايران زندگي ميكنند. تعداد افراد مسلح در اين محل هرگز پايينتر از 30 تن نبوده است. حداكثر آنها به 50 تن بالغ میشد. تعدادی از این افراد كارمندان سفارت ميباشند. گزارش ديتل به اسامي 12 عضو دائمي تیم ترور اشاره دارد و نقش آنها را تشریح ميكند. در رأس این تیم ِ ترور، كاردار سفارت قراردارد. اين تیم 12 نفر بيشتر اوقات هفته را مشغول آموزش به افراد جديدي هستند كه يا از ايران يا تركيه يا از كشوهاي عربي به جمع آنها میپیوندند. در اين ساختمان دو سالن بزرگ وجود دارد كه براي اقامت و تمرين در نظر گرفته شده است. تمام سلاحها (کلاشینکف AK-46، تفنگ و سلاحهای دیگر) در زير زمين انبار می شوند». 
</ref>تصمیم‌گیری برای ترور او توسط کمیته‌یی اتخاذ شد که اعضای آن عبارت بودند از :رئيس جمهور علي اكبر هاشمي رفسنجاني، رهبر مذهبي علي خامنه‌اي، وزير اطلاعات علي فلاحيان، وزير سپاه شمخاني و وزير امور خارجه علي اكبر ولايتي. اولين هدف عملیات «كميته ويژه» ترور رهبری حزب دمكرات كردستان ايران بود. دادگاه برلين در رأی صادره در خاتمۀ پروندۀ ميكونوس، فرمان ترور دولتي را چنين توضيح ميدهد:«به منظور خفه کردن صدای قاسملو، رهبري سياسي ايران تصميم ميگيرد كه با رهبري حزب دمكرات كردستان ايران نه فقط با تکیه بر ابزار سياسي مبارزه كند، بلكه او را از بين ببرد. ترور دبیر کل اسبق حزب دمكرات، دكتر عبدالرحمان قاسملو، و دو نفر از دستیارانش در 13 ژوييه 1989 در شهر وين نتيجه بلافصل اين تصميم بوده است. سرنخ قرمزی که وقايع وين و برلين را به یکدیگر گره می زند به وضوح قابل رؤیت می باشد».<ref>دفتر دادگاه برلین: حکم دادگاه در پروندۀ میکونوس. گزارش شماره 97/38 به خبرگزاریها به مورخۀ 10 آپریل 1. </ref> حكم مرگ عبدالرحمان قاسملو يكي از آخرين فرمانهایي است که آيت الله خميني شخصأ آن را امضاء نموده است. در روز 3 ژوئن 1989 خميني ميميرد. كميته عملیات ويژه اجراي فرامین وی را در دستور کار قرار میدهد. اجرای عملیات به تیم ضربتی «هیت» (Hit-Team) واگذار شد كه از ايران براي اجراي عمليات به وين اعزام شد. این تیم در شمار زبده‌ترین و پیچیده‌ترین تیمهای ترور محسوب میشد که تا کنون برای انجام عملیات برون‌مرزی مأموریت یافته بود. از طرف كميته امنيت سه نفر براي اين منظور انتخاب میگردند. مركز فرماندهی در قرارگاه رمضان پادگان پانزدهم سپاه پاسداران مستقر بود. اين يكي از 16 پادگاني است كه مستقيماً زير نظر رفسنجاني اداره میشد و دارای سه وظیفۀ محوری است: انجام عمليات عليه عراق، سرکوب كردهای ایرانی و اجراي عمليات تروريستي در خارج از کشور. قرارگاه رمضان در شهر كرمانشاه و در حاشيه منطقه كردنشين مسقر است. محمود جعفري صحرارودي به عنوان فرد مورد اطمينان رئيس جمهور رفسنجاني فرماندهي اين قراگاه را به‌عهده داشت. اين شخص در كردستان بسرعت مراحل ترقي را طي نمود: در سال (1365) 1986 او فرمانده طرح وعمليات پادگان شماره 15 پاسداران بود، سال (1366) 1987 فرمانده سپاه پاسداران وي را به فرماندهي قرارگاه فتح درمنطقه سقز منصوب گردانید، در سال (1367) 1988 به ستاد فرماندهي پادگان شماره 15 پاسداران در كرمانشاه منتقل گرديد. قرارگاه «فتح» مسئول كنترل فعاليتهاي كردها در خارج از مرزهای ايران ميباشد.<ref>دفتر سازمان مجاهدین خلق ایران در آلمان. «توضیحات پیرامون قتل قاسملو» تاریخ 16 جولای 1 (25 تیر 1368)</ref>صحراردوی با نام مستعار«رحيمي» با گروههاي كرد در ارتباط ميباشد. مأموریت ِ مستتر صحراردوی در عملیات وين «رئیس هیاٌت اعزامی ایران» بوده است. برای او پاسپورت ديپلماتيك تهیه میگردد و مستقيماً زير نظر رفسنجاني انجام وظيفه مينمايد. امير منصور بزرگيان اصل به عنوان مأمور رابط، پل ارتباطی بین وزارت امنییت در تهران و قرارگاه «رمضان» میباشد. او تحت عنوان محافظ شخصي به وین وارد میشود. وظايف محوله به حاجي مصطفوي آجوادي، قائم مقام مدير عامل سپاه پاسداران شامل معاملات اسلحه تا سازماندهي عمليات ترور میباشد. او که تحت نام «حاج آقا» معروف است، در زمرۀ «مسئولين بخش حفاظت ِ وزارت خارجه محسوب میشد و با تأسیس وزارت سپاه پاسداران در سال (1363) 1984 به سِمَت قائم مقام مدير عامل ادارۀ «روابط برون مرزی» این وزراتخانه منصوب گردید».<ref name=":2">«سوء قصد وین ـ شبکۀ تروریستها رژیم خمینی چگونه عمل می کند؟» دفتر مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق ایران در کلن/آلمان. جولای1.</ref>«شاهد C» در دادگاه ميكونوس چنين اظهار داشت:«سلول اطلاعاتي پاسداران خبر داد كه قاسملو بعنوان سخنگوي حزب دمكرات كردستان ايران میخواهد مذاكراتي را به منظور آرامكردن جو سياسي انجام دهد. اين مذاكرات ميتوانند به عنوان يك فاکتور جدی سياسي مطرح گردند. به همين دليل او ميبايست در فاز اوليه چنين فعاليتهايي از سر راه برداشته شود».<ref>نامه وزیر دادگستری، نیکلاس میشا لک، به خانم مادلینا پترو ویچ در 8 جولای1. [مترجم: اظهارات «شاهد سین» منعکس در پرودندۀ «دادگاه میکونوس». </ref>


'''ترور بختيار با استفاده از نفوذی'''
'''ترور بختيار با استفاده از نفوذی'''
خط ۱٬۱۳۵: خط ۱٬۱۳۷:
پلیس در کنار جسد وی یک کلاه کاسکت پیدا کرد. بعداز ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو نیز تروریستها کلاه کاسکت مشابه از خود به‌جای گذاشتند.
پلیس در کنار جسد وی یک کلاه کاسکت پیدا کرد. بعداز ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو نیز تروریستها کلاه کاسکت مشابه از خود به‌جای گذاشتند.


'''انفجارهای پاریس'''
'''انفجارها وترورهای پاریس'''


در دی و بهمن65 موجی از سوءقصد و انفجار پاریس را در بر گرفت. یکی از مسئولین این انفجارها به‌نام فؤادعلی صالح در حین حمل مواد منفجره دستگیر شد و لطفی‌بن خلاء یکی دیگر از آنها خود را به پلیس فرانسه تسلیم کرد. آنها فاش ساختند که طرح بمب‌گذاریهای فرانسه را ریشهری وزیر اطلاعات با رفیق دوست وزیر سپاه به رفسنجانی و خامنه‌ای داده‌اند تا به این ترتیب فرانسه را مجبور کنند که تسلیم خواستهای جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره بشود. این طرح توسط شخص خمینی مورد تصویب قرار گرفت و سپس به اجرا در آمد.
در دی و بهمن65 موجی از سوءقصد و انفجار پاریس را در بر گرفت. یکی از مسئولین این انفجارها به‌نام فؤادعلی صالح در حین حمل مواد منفجره دستگیر شد و لطفی‌بن خلاء یکی دیگر از آنها خود را به پلیس فرانسه تسلیم کرد. آنها فاش ساختند که طرح بمب‌گذاریهای فرانسه را ریشهری وزیر اطلاعات با رفیق دوست وزیر سپاه به رفسنجانی و خامنه‌ای داده‌اند تا به این ترتیب فرانسه را مجبور کنند که تسلیم خواستهای جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره بشود. این طرح توسط شخص خمینی مورد تصویب قرار گرفت و سپس به اجرا در آمد.


فؤادعلی صالح و لطفی‌بن خلاء در یک مصاحبهٌ تلویزیونی تصریح کردند طرح کشتن شیراک نخست وزیر وقت فرانسه، میشل دُبره وزیر کشور فرانسه و لوران فابیوس نخست وزیر سابق این کشور را داشته‌اند. آنها هم‌چنین در نظر داشتند مـرکز هسته‌یی پاریس را منفجر کنند که طبق ارزیابی خودشان 10هزار کشته به همراه می‌داشت.
فؤادعلی صالح و لطفی‌بن خلاء در یک مصاحبهٌ تلویزیونی تصریح کردند طرح کشتن شیراک نخست وزیر وقت فرانسه، میشل دُبره وزیر کشور فرانسه و لوران فابیوس نخست وزیر سابق این کشور را داشته‌اند. آنها هم‌چنین در نظر داشتند مـرکز هسته‌یی پاریس را منفجر کنند که طبق ارزیابی خودشان 10هزار کشته به همراه می‌داشت.
در تابستان (1366) 1987 پاریس شاهد يك سري عمليات تروريستي بود . 13 نفر از مخالفين رژيم ايران كشته شدند. پليس فرانسوي موفق گردید سر نخ اصلي اين عمليات را شناسايي نمايد. اين شخص وحيد گرجي نام داشت و مأمور اداره امنيتي وزارت اطلاعات ايران بود. گرجي قبل از دستگيري به سفارت ايران در پاريس گريخت. نیروهای ویژه پليس فرانسه تمام ساختمان سفارت ايران را به محاصره درآوردند. «تک تیراندازان در نقاط مختلف موضع گرفتند. كانالهاي زير زميني فاضل آب تحت كنترل قرارگرفت. شبها ساختمان سفارت به وسيله نورافكنهاي قوي روشن ميگرديد. سفير ايران مخالف تحويل گرجي به مأموران پليس فرانسه بود. متعاقباً فرانسه رابطه ديپلماتيك خود را با ايران قطع نمود». <ref>هفته نامۀ اشپیگل آلمانی، شماره 17 سال 1، ص. 116.</ref> حكومت ايران بلافاصله واکنش نشان داد. سفارت فرانسه در تهران را به محاصره واحدهاي سپاه پاسداران درآورد. پاسداران انقلاب خواستار دستگيري و محاکمۀ ديپلماتهاي فرانسوي به جرم «جاسوسي» بودند. پس از ماهها مذاكره دولت فرانسه تسليم شد. با این شرط كه گرجي براي مدت كوتاهي مورد بازجويي قرارگیرد و سپس فرانسه را ترک کند. بلافاصله پس از اينكه فرمانده تیم ترور از کشور فرانسه خارج شد، مسئولين فرانسوي براي وي قرار منع ورود به فرانسه را صادر نمودند. 


==== سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ====
==== سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ====
خط ۱٬۱۶۷: خط ۱٬۱۷۱:
یکم. سفارتخانه‌ها
یکم. سفارتخانه‌ها


نظام متناسب با امکانات کشور میزبان، از سفارتخانه‌اش برای مأموریتهای مختلف اطلاعاتی، عملیاتی و لجستیکی در طرحهای تروریستی، استفاده می‌کند.وزارت اطلاعات به‌طور گسترده از مصونیت دیپلوماتیک و پاسپورت دیپلوماتیک برای تروریستهای خود و نیز از بسته‌های دیپلوماتیک برای نقل و انتقال تسلیحات و تجهیزات تروریستی و ارسال پول نقد استفاده می‌کند. برای سالها سفارت جمهوری اسلامی در آلمان به‌عنوان مرکز اصلی فعالیت تروریستی این نظام دراروپا عمل می‌کرده است. در گزارشی که در سازمان اطلاعات داخلی آلمان (BFV) در مهر73 به دادگاه میکونوس داد، آمده است: «وزارت اطلاعات، نیروی قدس و سازمان اطلاعات نظامی دارای مقرهای قانونی و غیرقانونی در آلمان هستند و مقر بن (سفارت جمهوری اسلامی) در آینده نیز مرکز فعالیتهای سازمانهای اطلاعاتی ایران باقی خواهد ماند» در ادامهٌ این گزارش آمده است:  
نظام متناسب با امکانات کشور میزبان، از سفارتخانه‌اش برای مأموریتهای مختلف اطلاعاتی، عملیاتی و لجستیکی در طرحهای تروریستی، استفاده می‌کند. يك خبرنگارآمريكايي به نام Edgar Obalalance که تاريخچه تروريسم جمهوری اسلامی را از سال 1979 تا 1995 بررسی نموده، می نویسد: «ارتباطات برون‌مرزی ايران متشکل است از يك شبكه وسیع جهانی از سفارتخانه‌ها و نمایندگیهای ديپلماتيك مملو از پرسنل امنيتي است که گسترش را وجه همت خویش قرار داده‌اند، سلاحهاي ترویستها را تهیه مينمایند و طعمه آنها را زير نظر دارند، در حالي كه پادوهای ديپلماتيكي با [سوء] استفاده از مصونیت ديپلماتيك مواد منفجره، سلاحها و مهماتشان را در ورای مرزها جابه‌جا ميكنند».<ref>Edgar O’Ballance: Islamic Fundamentalist Terrorism, 1-1, The Iranian connection,  1, S. VII.</ref> در گزارشی از اداره امنیت و اطلاعات آلمان آمده است: «وزارت اطلاعات و وزارت امور خارجۀ ایران در یک بافت به هم تنیده حرکت میکنند. با وجود تنگاتنگ بودن روابط دوجانبه ارتباط آنها پر تنش است.کارمندان وزارت اطلاعات، که در وزارت امور خارجه انجام وظیفه مینمایند، در یک بخش ویژه در کنار هم کار میکنند ولی آنها مستقیأ مطیع دستورالعمل وزارت اطلاعات میباشند. خدمات لجیستیکی از طریق نمایندگیهای برونمرزی در اختیار کارکنان امنییتی قرار داده میشود. محتملاً کلیۀ کارکنان سفارتخانه‌ها و کنسولگریها ایران در امور امنیتی/اطلاعاتی آموزشهای لازم را دیده‌اند و موظف به همکاری با ارگانهای امنیتی میباشند».<ref>BND: Aufzeichnung Fremder Dienste: Iran. Nachrichten- und Sicherheitsdiente im Iran 01.03.1, S. 5</ref> وزارت اطلاعات به‌طور گسترده از مصونیت دیپلوماتیک و پاسپورت دیپلوماتیک برای تروریستهای خود و نیز از بسته‌های دیپلوماتیک برای نقل و انتقال تسلیحات و تجهیزات تروریستی و ارسال پول نقد استفاده می‌کند. برای سالها سفارت جمهوری اسلامی در آلمان به‌عنوان مرکز اصلی فعالیت تروریستی این نظام دراروپا عمل می‌کرده است. وظايف سفارتخانه‌های ایران را «پلیس جنايی/ امنییتی آلمان» واقع در شهر ويسبادن (Wiesbaden) چنين تشریح میکند: هیچ عملیاتی در خارج از ایران نمیتواند «بدون توافق وهمكاري همهجانبۀ وزارت امور خارجه ايران، سفارتخانه‌ها و كنسولگريهاي مربوطه به مرحلۀ اجرا درآید».<ref>فته نامۀ اشپیگل آلمانی، شماره 17 سال 1، ص. </ref> در گزارشی که در سازمان اطلاعات داخلی آلمان (BFV) در مهر73 به دادگاه میکونوس داد، آمده است: «وزارت اطلاعات، نیروی قدس و سازمان اطلاعات نظامی دارای مقرهای قانونی و غیرقانونی در آلمان هستند و مقر بن (سفارت جمهوری اسلامی) در آینده نیز مرکز فعالیتهای سازمانهای اطلاعاتی ایران باقی خواهد ماند» در ادامهٌ این گزارش آمده است: «هر سه سازمان اطلاعاتی (وزارت اطلاعات - قدس و اطلاعات نظامی) پایگاههای دیگری نیز در آلمان دارند، پایگاههای امنیتی که زیر نظر سفارت قرار دارند عبارتند از: کنسولگری هامبورگ، برلین، فرانکفورت و مونیخ. در مؤسسات و شرکتهای دولتی و نیمه‌دولتی زیر هم اعضای سازمان اطلاعاتی شناسائی شده‌اند:  
 
«هر سه سازمان اطلاعاتی (وزارت اطلاعات - قدس و اطلاعات نظامی) پایگاههای دیگری نیز در آلمان دارند، پایگاههای امنیتی که زیر نظر سفارت قرار دارند عبارتند از: کنسولگری هامبورگ، برلین، فرانکفورت و مونیخ. در مؤسسات و شرکتهای دولتی و نیمه‌دولتی زیر هم اعضای سازمان اطلاعاتی شناسائی شده‌اند:


- مرکز تجاری ایری در هامبورگ IRI-TRADE-Center  
- مرکز تجاری ایری در هامبورگ IRI-TRADE-Center  
۱٬۱۷۰

ویرایش

منوی ناوبری