کاربر:Abbas/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۱: خط ۹۱:
| signature      = mohammad mossadegh Signature.svg
| signature      = mohammad mossadegh Signature.svg
}}
}}
 
[[پرونده:دکتر محمد مصدق ۱.JPG|بندانگشتی|دکتر محمد مصدق]]


'''محمد مصدق''' در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ هجری شمسی، مصادف با ۲۹ رجب ۱۲۹۹هجری قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) در محله سنگلج تهران متولد شد. پدرش میرزا هدایت الله از رجال متجدد و از اطرافیان میرزا تقی خان امیر کبیر بود. پدر دکتر محمد مصدق وزیر دفتر و عموزاده میرزا یوسف خان مستوفی الممالک، صدراعظم پیشین ایران بود و مادرش ملک تاج خانم نجم‌السلطنه نوه عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه قاجار و خواهر عبدالحسین میرزا فرمانفرما.  
'''محمد مصدق''' در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ هجری شمسی، مصادف با ۲۹ رجب ۱۲۹۹هجری قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) در محله سنگلج تهران متولد شد. پدرش میرزا هدایت الله از رجال متجدد و از اطرافیان میرزا تقی خان امیر کبیر بود. پدر دکتر محمد مصدق وزیر دفتر و عموزاده میرزا یوسف خان مستوفی الممالک، صدراعظم پیشین ایران بود و مادرش ملک تاج خانم نجم‌السلطنه نوه عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه قاجار و خواهر عبدالحسین میرزا فرمانفرما.  
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:


== آغاز زندگی و جوانی مصدق ==
== آغاز زندگی و جوانی مصدق ==
[[پرونده:مصدق در دوران کودکی.JPG|بندانگشتی|263x263پیکسل|مصدق در دوران کودکی]]
در۲۹اردیبهشت ۱۲۶۱هجری شمسی،مصادف با ۲۹رجب ۱۲۹۹هجری قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) درتهران متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. در۹ سالگی پدرش از ناصرالدین شاه درخواست کرد که پسرش محمد در ردیف مستوفیان زیر دست قرار بگیرد که ناصرالدین شاه پذیرفت. بعد از فوت پدرش، که محمد بیش از ۱۲سال نداشت ناصرالدین شاه لقب «مصدق السلطنه» به او داد. مدتی پس از ترور ناصرالدین شاه مستوفی خراسان شد. پس از تشکیل مدرسه علوم سیاسی در تهران به خاطر علاقه‌ای که به کسب علوم جدید داشت از کار مستوفی‌گری کناره گیری کرد تا در آن مدرسه تحصیل کند، اما چون تحصیل برای کسانی‌که قبلا در استخدام دولت بودند ممنوع بود الزامات آن‌را در منزل محیا کرد و با کمک استادانی به تحصیل علوم سیاسی پرداخت. مصدق در ۱۹ سالگی با خانم ضیاءالسلطنه (دختر حاج سید زین‌العابدین امام جمعه تهران) ازدواج کرد که حاصل آن ۴ پسر و ۳ دختر بودند که ۲ پسر او به نامهای محمود و یحیی در کودکی فوت کردند. دیگر فرزندان او احمد، غلامحسین، منصوره، ضیاءاشرف و خدیجه نام داشتند.
در۲۹اردیبهشت ۱۲۶۱هجری شمسی،مصادف با ۲۹رجب ۱۲۹۹هجری قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) درتهران متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. در۹ سالگی پدرش از ناصرالدین شاه درخواست کرد که پسرش محمد در ردیف مستوفیان زیر دست قرار بگیرد که ناصرالدین شاه پذیرفت. بعد از فوت پدرش، که محمد بیش از ۱۲سال نداشت ناصرالدین شاه لقب «مصدق السلطنه» به او داد. مدتی پس از ترور ناصرالدین شاه مستوفی خراسان شد. پس از تشکیل مدرسه علوم سیاسی در تهران به خاطر علاقه‌ای که به کسب علوم جدید داشت از کار مستوفی‌گری کناره گیری کرد تا در آن مدرسه تحصیل کند، اما چون تحصیل برای کسانی‌که قبلا در استخدام دولت بودند ممنوع بود الزامات آن‌را در منزل محیا کرد و با کمک استادانی به تحصیل علوم سیاسی پرداخت. مصدق در ۱۹ سالگی با خانم ضیاءالسلطنه (دختر حاج سید زین‌العابدین امام جمعه تهران) ازدواج کرد که حاصل آن ۴ پسر و ۳ دختر بودند که ۲ پسر او به نامهای محمود و یحیی در کودکی فوت کردند. دیگر فرزندان او احمد، غلامحسین، منصوره، ضیاءاشرف و خدیجه نام داشتند.
==مصدق در دوران انقلاب مشروطه==
==مصدق در دوران انقلاب مشروطه==
مصدق در دوران انقلاب مشروطه به جرگه آزادیخواهان پیوست. بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی‌ شاه مصدق نیز مدتی مخفی بود. در انتخابات مجلس اول به نمایندگی مردم اصفهان برگزیده شد، اما چون سن او به سی سال که حد نصاب برای انتخاب شدن بود نرسیده بود، اعتبار نامه‌اش در شعبه رسیدگی مورد اعتراض قرار گرفت، که او نیز از تمایندگی صرفنظر کرد. مدتی عضو انجمن مترقی «جامع آدمیت»‌ بود، چون گفته می‌شد این انجمن با فراماسونری ارتباطهایی دارد، از آن کناره گرفت. و به «جامع انسانیت» که علی اکبر دهخدا عضو فعال آن بود پیوست مدتی بعد از آن جمعیت نیز کناره‌ گیری کرد.
مصدق در دوران انقلاب مشروطه به جرگه آزادیخواهان پیوست. بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی‌ شاه مصدق نیز مدتی مخفی بود. در انتخابات مجلس اول به نمایندگی مردم اصفهان برگزیده شد، اما چون سن او به سی سال که حد نصاب برای انتخاب شدن بود نرسیده بود، اعتبار نامه‌اش در شعبه رسیدگی مورد اعتراض قرار گرفت، که او نیز از تمایندگی صرفنظر کرد. مدتی عضو انجمن مترقی «جامع آدمیت»‌ بود، چون گفته می‌شد این انجمن با فراماسونری ارتباطهایی دارد، از آن کناره گرفت. و به «جامع انسانیت» که علی اکبر دهخدا عضو فعال آن بود پیوست مدتی بعد از آن جمعیت نیز کناره‌ گیری کرد.
==تحصیل در خارج و بازگشت به ایران==
==تحصیل در خارج و بازگشت به ایران==
[[پرونده:مصدق در دوران دانشجویی.JPG|بندانگشتی|300x300پیکسل|مصدق در دوران دانشجویی]]
مصدق در اوایل سال ۱۹۰۹میلادی ( ۱۲۸۸هجری خورشیدی) برای ادامه تحصیلات عازم اروپا شد و در مدرسه علوم سیاسی پاریس ثبت نام کرد، ولی پس از چند ماه تحصیل به علت بیماری، به توصیه پزشکان از ادامه تحصیل دست کشید و به ایران بازگشت. در اوایل ۱۲۹۰ پس از بهبود کامل بار دیگر به همراه خانواده به اروپا بازگشت. مصدق فرزندانش را در نوشاتل سوییس به مدرسه گذاشت و خود در صدد برآمد امتحانات دور قبلی را به پایان ببرد. او پس از موفقیت به نوشاتل بازگشت و تا اواخر ژوییه ۱۹۱۳ دوره لیسانی و دکترای خود را در رشته حقوق به پایان رسانید. مدتی در دفتر حقوقی یکی از وکلای همان شهر به کارآموزی پرداخت و همزمان رساله دکترای خود را با عنوان « وصیت در فقه اسلام» تدوین نمود. رساله‌اش پس از طی مراحل مربوطه در شورای دانشکده به تصویب رسید و چاپ شد. مصدق بعد از اخذ درجه دکترا فرزندانش را برای ادامه تحصیل در سوییس گذاشت و خود درست یک روز قبل از آغاز جنگ جهانی اولی به ایران بازگشت. دکتر مصدق اولین ایرانی دارای دکترای حقوق بود.
مصدق در اوایل سال ۱۹۰۹میلادی ( ۱۲۸۸هجری خورشیدی) برای ادامه تحصیلات عازم اروپا شد و در مدرسه علوم سیاسی پاریس ثبت نام کرد، ولی پس از چند ماه تحصیل به علت بیماری، به توصیه پزشکان از ادامه تحصیل دست کشید و به ایران بازگشت. در اوایل ۱۲۹۰ پس از بهبود کامل بار دیگر به همراه خانواده به اروپا بازگشت. مصدق فرزندانش را در نوشاتل سوییس به مدرسه گذاشت و خود در صدد برآمد امتحانات دور قبلی را به پایان ببرد. او پس از موفقیت به نوشاتل بازگشت و تا اواخر ژوییه ۱۹۱۳ دوره لیسانی و دکترای خود را در رشته حقوق به پایان رسانید. مدتی در دفتر حقوقی یکی از وکلای همان شهر به کارآموزی پرداخت و همزمان رساله دکترای خود را با عنوان « وصیت در فقه اسلام» تدوین نمود. رساله‌اش پس از طی مراحل مربوطه در شورای دانشکده به تصویب رسید و چاپ شد. مصدق بعد از اخذ درجه دکترا فرزندانش را برای ادامه تحصیل در سوییس گذاشت و خود درست یک روز قبل از آغاز جنگ جهانی اولی به ایران بازگشت. دکتر مصدق اولین ایرانی دارای دکترای حقوق بود.


خط ۱۱۹: خط ۱۲۱:


== والی‌گری و وزارت ==
== والی‌گری و وزارت ==
[[پرونده:دکتر مصدق در زمان ولایت فارس.JPG|بندانگشتی|372x372پیکسل|مصدق در زمان والی‌گری فارس]]
مصدق هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق‌الدوله به اروپا رفت. اندکی بعد مشیرالدوله که به جای وثوق‌الدوله نخست وزیر شد او را برای تصدی وزارت عدلیه «دادگستری» به ایران دعوت کرد. مصدق از راه بندر بوشهر به ایران بازگشت. در فارس به درخواست عده‌ای از محترمین و طبقات و اقشار مختلف مردم که از نا امنیها و فشارهای حاکمان و والیان گذشته ناراضی بودند و طی تلگرافهای متعدد از مشیرالدوله خواهان انتصاب وی به والی‌گری فارس بودند از طرف نخست وزیر به ولایت فارس انتخاب شد. مصدق مدت شش‌ ماه در آن سمت باقی ماند. مصدق اولی شخصیت سیاسی بود که با کودتای سید ضیاء و رضاخان مخالفت کرد و آن‌را نپذیرفت. او اعلامیه‌های رژیم کودتا را در فارش منتش نکرد. تلاشهایش برای تشویق احمد شاه برای مقاومت در برابر کودتا نتیجه نداد و از والی‌گری فارس استعفا داد. بعد از قبول استعفایش از طرف شاه عازم تهران شد. در نزدیکی اصفهان، حاکم اصفهان به او اطلاع داد که می‌خواهند او را دستگیر کنند و به او توصیه کرد که به چهارمحال و بختیاری برود. او به آنجا رفت که پس از مدتی کابینه سید ضیاء سقوط کرد و قوام السلطنه نخست وزیر شد و مصدق را به عنوان وزیر مالیه به شاه معرفی کرد. مصدق پس از آمدن به تهران به علت وجود «‌آرمیتاژ اسمیت » مستشار انگلیسی مالیه از قبول وزارت امتناع کرد. با رفتم اسمیت در آبان ۱۳۰۰ با گرفتن امتیازاتی از مجلس برای اصلاح آن وزارتخانه، قبول خدمت کرد. پس از سقوط کابینه قوام در سوم بهمن ۱۳۰۰ مشیر الدوله مأمور تشکیل دولت شد. نخست وزیر از مصدق خواست که حکومت آذربایجان را که در آن زمان اوضاع مساعدی نداشت بپذیرد. مصدق این شغل را به شرطی که ارتش در آنجا تحت امر او باشد پذیرفت. مصدق از بهمن ۱۳۰۰ تا تیر ۱۳۰۱ در آن سمت باقی ماند اما به خاطر دخالتهای فرمانده قشون آذربایجان در امور اداری آنجا که به دستور وزیر جنگ یعنی رضاخان صورت می‌گرفت کناره‌گیری کرد. مصدق در کابینه دوم مشیرالدوله پیرنیا از خرداد ۱۳۰۲ تا مهر۱۳۰۲ به وزارت خارجه منصوب شد. وی در این دوران کوتاه در مقابل ادعا و فشار مداوم انگلستان ایستادگی کرد و مانع دستیابی آن به برخی جزاریر خلیج فارس از جمله ابوموسی و شیخ شعیب گردید.
مصدق هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق‌الدوله به اروپا رفت. اندکی بعد مشیرالدوله که به جای وثوق‌الدوله نخست وزیر شد او را برای تصدی وزارت عدلیه «دادگستری» به ایران دعوت کرد. مصدق از راه بندر بوشهر به ایران بازگشت. در فارس به درخواست عده‌ای از محترمین و طبقات و اقشار مختلف مردم که از نا امنیها و فشارهای حاکمان و والیان گذشته ناراضی بودند و طی تلگرافهای متعدد از مشیرالدوله خواهان انتصاب وی به والی‌گری فارس بودند از طرف نخست وزیر به ولایت فارس انتخاب شد. مصدق مدت شش‌ ماه در آن سمت باقی ماند. مصدق اولی شخصیت سیاسی بود که با کودتای سید ضیاء و رضاخان مخالفت کرد و آن‌را نپذیرفت. او اعلامیه‌های رژیم کودتا را در فارش منتش نکرد. تلاشهایش برای تشویق احمد شاه برای مقاومت در برابر کودتا نتیجه نداد و از والی‌گری فارس استعفا داد. بعد از قبول استعفایش از طرف شاه عازم تهران شد. در نزدیکی اصفهان، حاکم اصفهان به او اطلاع داد که می‌خواهند او را دستگیر کنند و به او توصیه کرد که به چهارمحال و بختیاری برود. او به آنجا رفت که پس از مدتی کابینه سید ضیاء سقوط کرد و قوام السلطنه نخست وزیر شد و مصدق را به عنوان وزیر مالیه به شاه معرفی کرد. مصدق پس از آمدن به تهران به علت وجود «‌آرمیتاژ اسمیت » مستشار انگلیسی مالیه از قبول وزارت امتناع کرد. با رفتم اسمیت در آبان ۱۳۰۰ با گرفتن امتیازاتی از مجلس برای اصلاح آن وزارتخانه، قبول خدمت کرد. پس از سقوط کابینه قوام در سوم بهمن ۱۳۰۰ مشیر الدوله مأمور تشکیل دولت شد. نخست وزیر از مصدق خواست که حکومت آذربایجان را که در آن زمان اوضاع مساعدی نداشت بپذیرد. مصدق این شغل را به شرطی که ارتش در آنجا تحت امر او باشد پذیرفت. مصدق از بهمن ۱۳۰۰ تا تیر ۱۳۰۱ در آن سمت باقی ماند اما به خاطر دخالتهای فرمانده قشون آذربایجان در امور اداری آنجا که به دستور وزیر جنگ یعنی رضاخان صورت می‌گرفت کناره‌گیری کرد. مصدق در کابینه دوم مشیرالدوله پیرنیا از خرداد ۱۳۰۲ تا مهر۱۳۰۲ به وزارت خارجه منصوب شد. وی در این دوران کوتاه در مقابل ادعا و فشار مداوم انگلستان ایستادگی کرد و مانع دستیابی آن به برخی جزاریر خلیج فارس از جمله ابوموسی و شیخ شعیب گردید.


خط ۱۶۱: خط ۱۶۴:


== کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ ==
== کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ ==
[[پرونده:مصدق در میان مردم پس از قیام سی تیر.JPG|بندانگشتی|338x338پیکسل|مصدق پس از قیام سی تیر جلو مجلس]]
بعد از تصویب ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در مجلسین شورای ملی و سنا بحث بر سر این بود که این قانون چگونه اجرا شود. در این زمان بعد از قتل رزم آرا حسین علأء به عنوان نخست وزیر انتخاب شده بود. در واقع تمایل دولت بر این بود به بهانه اینکه ایران توانایی فنی استخراج و اداره تأسیسات نفتی را ندارد، اداره و استخراج و صادرات نفت همجنان به عهده شرکت نفت ایران و انگلیس باشد. در این گیرودار دکتر مصدق طرح ۹ماده‌ای را برای طرز اجرای ملی کردن صنعت نفت در کمیسیون نفت تصویب و تسلیم مجلس شورای ملی کرد. روز ۷ اردیبهشت ۱۳۳۰ حسین علاء از نخست وزیری استعفا داد. در همین روز در جلسه خصوصی مجلس و قبل از طرح و تصویب گزارش کمیسیون نفت جمال امامی به مصدق پیشنهاد نخست وزیری کرد که مصدق آنرا پذیرفت به شرطی که مجلس در جلسه رسمی به نخست وزیری او ابراز تمایل کند و همجنین طرح پیشنهادی کمیسیون نفت برای اجرای ملی کردن صنعت نفت و قانون خلع ید از شرکت نفت انگلیس را تصویب کند. البته امامی و دیگر وابستگان دربار و سفارت بریتانیا انتظار داشتند مصدق این پیشنهاد را رد کند اما مصدق با هوشیاری در آن مقطع حساس آنرا پذیرفت؛ این در حالی بود که در همین زمان سید ضیاء در حال مذاکره با شاه و در انتظار رأی تمایل مجلس با نخست وزیری‌اش بود.
بعد از تصویب ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در مجلسین شورای ملی و سنا بحث بر سر این بود که این قانون چگونه اجرا شود. در این زمان بعد از قتل رزم آرا حسین علأء به عنوان نخست وزیر انتخاب شده بود. در واقع تمایل دولت بر این بود به بهانه اینکه ایران توانایی فنی استخراج و اداره تأسیسات نفتی را ندارد، اداره و استخراج و صادرات نفت همجنان به عهده شرکت نفت ایران و انگلیس باشد. در این گیرودار دکتر مصدق طرح ۹ماده‌ای را برای طرز اجرای ملی کردن صنعت نفت در کمیسیون نفت تصویب و تسلیم مجلس شورای ملی کرد. روز ۷ اردیبهشت ۱۳۳۰ حسین علاء از نخست وزیری استعفا داد. در همین روز در جلسه خصوصی مجلس و قبل از طرح و تصویب گزارش کمیسیون نفت جمال امامی به مصدق پیشنهاد نخست وزیری کرد که مصدق آنرا پذیرفت به شرطی که مجلس در جلسه رسمی به نخست وزیری او ابراز تمایل کند و همجنین طرح پیشنهادی کمیسیون نفت برای اجرای ملی کردن صنعت نفت و قانون خلع ید از شرکت نفت انگلیس را تصویب کند. البته امامی و دیگر وابستگان دربار و سفارت بریتانیا انتظار داشتند مصدق این پیشنهاد را رد کند اما مصدق با هوشیاری در آن مقطع حساس آنرا پذیرفت؛ این در حالی بود که در همین زمان سید ضیاء در حال مذاکره با شاه و در انتظار رأی تمایل مجلس با نخست وزیری‌اش بود.


خط ۱۷۲: خط ۱۷۶:


== محاکمه، زندان و تبعید مصدق ==
== محاکمه، زندان و تبعید مصدق ==
[[پرونده:مصدق در دادگاه.JPG|بندانگشتی|مصدق در دادگاه نظامی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲]]
مصدق ساعتی قبل از اشغال خانه‌اش به دست عوامل کودتا از راه پشت بام از خانه خارج شد. او روز ۲۹ مرداد در منزل یکی از دوستان بازداشت شد و از آنجا به فرمانداری نظامی تهران منتقل شد. شاه که قبل از این در پی شکست کودتای ۲۵ مرداد از کشور خارج شده و از طریق بغداد به رم رفته بود؛ پس از کودتای ۲۸ مرداد و روی کار آمدن دولت سرلشگر زاهدی در ۳۱ مرداد عازم تهران شد. بعد از کودتا یک حکومت نظامی خشن برقرار شد و بسیاری از نیروهای نهضت ملی دستگیر و روانه زندان شدند.  
مصدق ساعتی قبل از اشغال خانه‌اش به دست عوامل کودتا از راه پشت بام از خانه خارج شد. او روز ۲۹ مرداد در منزل یکی از دوستان بازداشت شد و از آنجا به فرمانداری نظامی تهران منتقل شد. شاه که قبل از این در پی شکست کودتای ۲۵ مرداد از کشور خارج شده و از طریق بغداد به رم رفته بود؛ پس از کودتای ۲۸ مرداد و روی کار آمدن دولت سرلشگر زاهدی در ۳۱ مرداد عازم تهران شد. بعد از کودتا یک حکومت نظامی خشن برقرار شد و بسیاری از نیروهای نهضت ملی دستگیر و روانه زندان شدند.  


خط ۱۷۷: خط ۱۸۲:


سرانجام در ۲۲شهریور ۱۳۳۲ شاه دستور محاکمه مصدق و سرتیپ تقی ریاحی رییس سابق ستاد ارتش را صادر کرد. سرتیپ حسین آزموده دادستان ارتش پس از سه هفته که ار بازداشت آنها میگذشت، قرار بازپزس را تأیید کرد. مصدق در دادگاه ضمن دفاع از خود، رژیم شاه را به محاکمه کشید و دولت کودتا را محکوم کرد.
سرانجام در ۲۲شهریور ۱۳۳۲ شاه دستور محاکمه مصدق و سرتیپ تقی ریاحی رییس سابق ستاد ارتش را صادر کرد. سرتیپ حسین آزموده دادستان ارتش پس از سه هفته که ار بازداشت آنها میگذشت، قرار بازپزس را تأیید کرد. مصدق در دادگاه ضمن دفاع از خود، رژیم شاه را به محاکمه کشید و دولت کودتا را محکوم کرد.
 
[[پرونده:دکتر مصدق در دوران تبعید در احمد آباد.JPG|بندانگشتی|دکتر مصدق در دوران تبعید در احمد آباد]]
روز چهارشنبه ا مهر ۱۳۳۲ دادگاه ویژه عادی نظامی برای بازپرسی از مصدق و یاران او تشکیل شد و قرار بازداشت مصدق را به اتفاق آرا تأیید کرد. دادستان برای مصدق درخواست حکم اعدام کرده بود.  اولین جلسه محاکمه مصدق روز یکشنبه ۱۷آبان ۳۲ در تالار آیینه سلطنت آباد- محل زندان مصدق - تشکیل گردید. وکیل تسخیری مصدق سرهنگ جلیل بزرگمهر بود و ریاست دادگاه را سرلشگر نصرالله مقبلی به عهده داشت. در پایان دادگاه بدوی مصدق را به ۳ سال حبس مجرد محکوم کرد. دکتر مصدق به این حکم اعتراض کرد و دادگاه تجدید نظر روز پنج شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۳۳ تشکیل شد. دادگاه تجدید نظر نیز رأی به سه سال حبس مجرد دکتر مصدق داد. دکتر مصدق درخواست فرجام دیگری به دیوان عالی ارائه داد و در نهایت بعد از ۲۳ماه رأ قطعی سه سال حبس به وی ابلاغ شد. پس از تأیید حکم از طرف دیوان عالی دکتر مصدق دوران سه ساله زندان مجرد را در لشگر ۲ زرهی قصر گذراند. در این مدت تنها خانواده‌اش اجازه ملاقات با وی را داشتند. پس از پایان یافتن دوره زندان، در۱۳مرداد۱۳۳۵ به احمدآباد منتقل شد و تا اواسط بهمن ۱۳۴۵ که به علت شدت یافتن بیماریش برای ادامه درمان در بیمارستان به تهران آمد، به مدت ۱۰ سال و پنج ماه در احمدآباد زیر نظر مأموران سازمان امنیت بود.
روز چهارشنبه ا مهر ۱۳۳۲ دادگاه ویژه عادی نظامی برای بازپرسی از مصدق و یاران او تشکیل شد و قرار بازداشت مصدق را به اتفاق آرا تأیید کرد. دادستان برای مصدق درخواست حکم اعدام کرده بود.  اولین جلسه محاکمه مصدق روز یکشنبه ۱۷آبان ۳۲ در تالار آیینه سلطنت آباد- محل زندان مصدق - تشکیل گردید. وکیل تسخیری مصدق سرهنگ جلیل بزرگمهر بود و ریاست دادگاه را سرلشگر نصرالله مقبلی به عهده داشت. در پایان دادگاه بدوی مصدق را به ۳ سال حبس مجرد محکوم کرد. دکتر مصدق به این حکم اعتراض کرد و دادگاه تجدید نظر روز پنج شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۳۳ تشکیل شد. دادگاه تجدید نظر نیز رأی به سه سال حبس مجرد دکتر مصدق داد. دکتر مصدق درخواست فرجام دیگری به دیوان عالی ارائه داد و در نهایت بعد از ۲۳ماه رأ قطعی سه سال حبس به وی ابلاغ شد. پس از تأیید حکم از طرف دیوان عالی دکتر مصدق دوران سه ساله زندان مجرد را در لشگر ۲ زرهی قصر گذراند. در این مدت تنها خانواده‌اش اجازه ملاقات با وی را داشتند. پس از پایان یافتن دوره زندان، در۱۳مرداد۱۳۳۵ به احمدآباد منتقل شد و تا اواسط بهمن ۱۳۴۵ که به علت شدت یافتن بیماریش برای ادامه درمان در بیمارستان به تهران آمد، به مدت ۱۰ سال و پنج ماه در احمدآباد زیر نظر مأموران سازمان امنیت بود.


خط ۱۸۴: خط ۱۸۹:


== اولین سالگرد درگذشت مصدق بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی ==
== اولین سالگرد درگذشت مصدق بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی ==
[[پرونده:سالگرد درگذشت دکتر مصدق در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷.JPG|بندانگشتی|362x362پیکسل|سالگرد درگذشت دکتر مصدق در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ در احمد آباد]]
بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ اولین سالگرد درگذشت دکتر مصدق بعد از انقلاب در روز ۱۴ اسفند ۵۷ با حضور میلیونی مردم در شهرهای مختلف برگزار شد. جمعیت شرکت کننده در تهران و بر سر مزار مصدق بیشتر از بقیه شهرها بود. روزنامه کیهان روز ۱۵ اسفند این خبر را به طور مشروح با این تیتر منعکس کرد: «میلیونها نفر در بزرگداشت مصدق شرکت کردند».
بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ اولین سالگرد درگذشت دکتر مصدق بعد از انقلاب در روز ۱۴ اسفند ۵۷ با حضور میلیونی مردم در شهرهای مختلف برگزار شد. جمعیت شرکت کننده در تهران و بر سر مزار مصدق بیشتر از بقیه شهرها بود. روزنامه کیهان روز ۱۵ اسفند این خبر را به طور مشروح با این تیتر منعکس کرد: «میلیونها نفر در بزرگداشت مصدق شرکت کردند».


۲٬۳۷۳

ویرایش

منوی ناوبری