۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
علیاکبر در همان نامه بعد از وصل ارتباطش با سازمان نوشته است: «کاش زودتر بهدنیای جدید پا نهاده بودم و متولد شده بودم.ای کاش زودتر پرواز را فرا میگرفتم و بال درمیآوردم… بعد از آشنایی با انقلاب خواهر مریم به دنیای جدیدی راه پیدا کردم. دنیایی که اکنون با هیچ چیز عوضش نخواهم کرد». | علیاکبر در همان نامه بعد از وصل ارتباطش با سازمان نوشته است: «کاش زودتر بهدنیای جدید پا نهاده بودم و متولد شده بودم.ای کاش زودتر پرواز را فرا میگرفتم و بال درمیآوردم… بعد از آشنایی با انقلاب خواهر مریم به دنیای جدیدی راه پیدا کردم. دنیایی که اکنون با هیچ چیز عوضش نخواهم کرد». | ||
=== علی اکبر اکبری به مجاهدین | === پیوستن علی اکبر اکبری به مجاهدین خلق === | ||
بالاخره علیاکبر به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست و با تلاش پیگیر تمامی آموزشها و تعلیمات مجاهدین را فراگرفت. آشنایی او با انقلاب ایدئولوژیک در درون سازمان انگیزههای او را برای مبارزه بیشتر کرد. | بالاخره علیاکبر به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست و با تلاش پیگیر تمامی آموزشها و تعلیمات مجاهدین را فراگرفت. آشنایی او با انقلاب ایدئولوژیک در درون سازمان انگیزههای او را برای مبارزه بیشتر کرد. | ||
خودش در نامهیی نوشته است: «نیرویی که به من قوت میدهد؛ کلید این ساختمان پیچیده، مریم است. احساس میکنم دارم سبکبال میشوم… الگوی دنیای خواهر مریم الگوی من میباشد، یعنی مجاهدین، مجاهدی که اینقدر نامش در سراسر ایران و جهان بر سر زبانها جاری است». | خودش در نامهیی نوشته است: «نیرویی که به من قوت میدهد؛ کلید این ساختمان پیچیده، مریم است. احساس میکنم دارم سبکبال میشوم… الگوی دنیای خواهر مریم الگوی من میباشد، یعنی مجاهدین، مجاهدی که اینقدر نامش در سراسر ایران و جهان بر سر زبانها جاری است». | ||
عاقبت همانطور که خود گفته بود آموزشهایش به مرحله عمل میرسند. او با انگیزه ای بالا آمادگی خود را برای شرکت در عملیات اعلام میکند و با اصرار چندینبار از ستاد فرماندهی مجاهدین در داخل کشور میخواهد تا برای او مأموریتی در نظر بگیرند | == علی اکبر اکبری و اعلام آمادگی برای انجام ماموریت == | ||
عاقبت همانطور که خود گفته بود آموزشهایش به مرحله عمل میرسند. او با انگیزه ای بالا آمادگی خود را برای شرکت در عملیات اعلام میکند و با اصرار چندینبار از ستاد فرماندهی مجاهدین در داخل کشور میخواهد تا برای او مأموریتی در نظر بگیرند. | |||
سرانجام در اول شهریور ۱۳۷۷ روز عملیات فرا رسید و علی اکبر اکبری به همراه علی اصغر غضنفرنژاد، هم تیم خود برای عملیات محیا شد<ref>سایت یوتوپ نگاهی به جنایات اسدالله [https://www.youtube.com/watch?v=pZqipMhYkeU لاجوردی]</ref>. در آخرین نامهیی که از او بهجا مانده نوشته است: «الان تنها یک جمله دارم که میتوانم به همه و بالاتر از همه به رهبریم بگویم. و آن این است: میتوانیم و باید. هر چه فکر میکنم مطلب دیگری وجود ندارد. خدا را واقعاً شکر میکنم که اینقدر خوشبخت هستم که در تقدیرم سازمان و رهبری را نوشته است. و من این افتخار را داشتهام که بهعنوان فردی از این سازمان این عمل مقدس را انجام دهم. حاصل تمام درکها و دریافتهای من در مدتی که با سازمان رابطه داشتهام این است که به هر طریقی باید به مسعود و مریم چنگ بزنیم. در این عملیات اگر تهاجم حداکثر دیدید و اگر رشادتی شنیدید، بدانید هر چه هست نتیجه لحظات وصل ما به برادر مسعود است. با او هستیم که از خود بیخود میشویم». | چندی بعد به پیشنهاد خودش عملیات کشتن اسدالله لاجوردی رئیس سابق زندان اوین، کسی که تمام اعدامهای سالهای آغازین دهه ۶۰ به عهده او بود در دستور کارش قرار گرفت. | ||
او آماده عملیات میشد و در همین رابطه به یکی از همرزمانش گفته بود: «هر یک روزی که میگذرد و این عملیات دیرتر انجام میشود، یک شلاق بیشتر بر پیکر مجاهدین فرود میآید. بنابراین باید زودتر دست بهکار شوم». | |||
== علی اکبر اکبری عملیات را آغاز میکند == | |||
سرانجام در اول شهریور ۱۳۷۷ روز عملیات فرا رسید و علی اکبر اکبری به همراه علی اصغر غضنفرنژاد، هم تیم خود برای عملیات محیا شد<ref>سایت یوتوپ نگاهی به جنایات اسدالله [https://www.youtube.com/watch?v=pZqipMhYkeU لاجوردی]</ref>. | |||
در آخرین نامهیی که از او بهجا مانده نوشته است: «الان تنها یک جمله دارم که میتوانم به همه و بالاتر از همه به رهبریم بگویم. و آن این است: میتوانیم و باید. هر چه فکر میکنم مطلب دیگری وجود ندارد. خدا را واقعاً شکر میکنم که اینقدر خوشبخت هستم که در تقدیرم سازمان و رهبری را نوشته است. و من این افتخار را داشتهام که بهعنوان فردی از این سازمان این عمل مقدس را انجام دهم. حاصل تمام درکها و دریافتهای من در مدتی که با سازمان رابطه داشتهام این است که به هر طریقی باید به مسعود و مریم چنگ بزنیم. در این عملیات اگر تهاجم حداکثر دیدید و اگر رشادتی شنیدید، بدانید هر چه هست نتیجه لحظات وصل ما به برادر مسعود است. با او هستیم که از خود بیخود میشویم». | |||
گزارشهای شنیده شده از خشمی حکایت میکرد که در درون علی اکبر برای مجازات اسدالله لاجوردی دیده میشد | گزارشهای شنیده شده از خشمی حکایت میکرد که در درون علی اکبر برای مجازات اسدالله لاجوردی دیده میشد | ||
در | == علی اکبر اکبری و انجام ماموریت و ماجرای پس از آن == | ||
علی اکبر به همراه علیاصغر غضنفرنژاد هم تیم خود به محل کار اسدالله لاجوردی میروند و پس از بررسی چگونگی محافظت از لاجوردی، و مناسب دیدن وضعیت برای انجام عملیات وارد مغازه لاجوردی شده و با شلیک گلوله او را از پای در میآورند. علی اکبر اکبری پس از انجام مأموریت، زخمی و دستگیر شد و زیر شکنجه کشته شد. همچنین هم تیم او نیز پس از دستگیری بعد از شکنجه های فراوان اعدام میشود. | |||
== سرنوشت پدر علی اکبر اکبری و انتقامی فجیع علیه او == | |||
حکومت در انتقامی فجیع پدر علی اکبر اکبری سهراب اکبری ۶۱ ساله را در حالیکه به کار کشاورزی در یکی از روستاهای ایلام مشغول بود مورد حمله قرار داده سپس او را زیر تراکتور له کردند. | حکومت در انتقامی فجیع پدر علی اکبر اکبری سهراب اکبری ۶۱ ساله را در حالیکه به کار کشاورزی در یکی از روستاهای ایلام مشغول بود مورد حمله قرار داده سپس او را زیر تراکتور له کردند. | ||
پدر علی اکبر اکبری، سهراب اکبری در ماههای بعد از کشته شدن لاجوردی، تحت بازجوییهای بسیاری قرار گرفت و بارها نیز تهدید به مرگ شد. | پدر علی اکبر اکبری، سهراب اکبری در ماههای بعد از کشته شدن لاجوردی، تحت بازجوییهای بسیاری قرار گرفت و بارها نیز تهدید به مرگ شد. | ||
روایتی متناقض از خبرگزاری وابسته به نظام درباره چگونگی کشته شدن علی اکبر اکبری دهبالایی | == روایتی متناقض از خبرگزاری وابسته به نظام درباره چگونگی کشته شدن علی اکبر اکبری دهبالایی == | ||
لاجوردی توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نامهای علیاکبر اکبری ده بالایی و علیاصغر غضنفرنژاد کشته میشود که به گفته همسر لاجوردی یکی از مهاجمان فورا سیانور میخورد و خودکشی میکند اما نفر دوم فرار میکند و لی در آبادان دستگیر میشود اما همین گفته همسر لاجوردی با نوشته تسنیم کاملا متفاوت هست. تسنیم مینویسد در جریان ترور، دو تن توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند. علی اکبر اکبری، در اثر شدت جراحات وارده در حین عملیات، در بیمارستان درگذشت<ref>سایت پایگاه خبری عصر آنارشیسم نگاهی به زندگینامه سیاسی خانواده [http://asranarshism.com/1392/12/02/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%84%D8%A7%D8%AC%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%AE%D9%88/ لاجوردی]</ref>. | لاجوردی توسط دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق به نامهای علیاکبر اکبری ده بالایی و علیاصغر غضنفرنژاد کشته میشود که به گفته همسر لاجوردی یکی از مهاجمان فورا سیانور میخورد و خودکشی میکند اما نفر دوم فرار میکند و لی در آبادان دستگیر میشود اما همین گفته همسر لاجوردی با نوشته تسنیم کاملا متفاوت هست. تسنیم مینویسد در جریان ترور، دو تن توسط وزارت اطلاعات دستگیر شدند. علی اکبر اکبری، در اثر شدت جراحات وارده در حین عملیات، در بیمارستان درگذشت<ref>سایت پایگاه خبری عصر آنارشیسم نگاهی به زندگینامه سیاسی خانواده [http://asranarshism.com/1392/12/02/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%84%D8%A7%D8%AC%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%AE%D9%88/ لاجوردی]</ref>. | ||
خاتمی كه در آن زمان رییسجمهور | == موضعگیری محمد خاتمی درباره اسدالله لاجوردی == | ||
خاتمی كه در آن زمان رییسجمهور بود، از اسدالله لاجوردی بهعنوان «خدمتگزار مردم» یاد كرد و این موضعگیری جنجالی توسط خاتمی باعث شد که تلقی بسیار ی از کسانی که در ذهن خاتمی را روحانی مدره یا در تضاد با دیگران در حاکمیت میدیدند عوض شود و به قول عده ای، خاتمی چهره واقعی خود را بعد از این اتفاق نشان داد! | |||
== '''منابع'''[ویرایش | ویرایش مبدأ] == | == '''منابع'''[ویرایش | ویرایش مبدأ] == | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش