خسرو گلسرخی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده مردمی، دوم بهمن ماه ۱۳۲۲ در شهر رشت در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. وی از بیست سالگی سرودن شعر را آغاز کرد و به محافل روشنفکری راه یافت. در همین دوران وی در روزنامه کیهان مشغول به کار شد. در سال ۴۸ با عاطفه گرگین آشنا شد و این آشنایی به ازدواج آن دو انجامید. ثمره این ازدواج یک فرزند به نام دامون بود. زندگی مشترک این دو چهار سال به طول انجامید. خسرو گلسرخی در سال ۱۳۵۲ در یک طرح ساختگی از طرف ساواک دستگیر شد و در بیدادگاه نظامی شاه همراه همرزم خود کرامت دانشیان به اعدام محکوم شد. دفاعیات گلسرخی در بیدادگاه شاه یکی از پرشورترین و انگیزاننده‌ترین برگهای تاریخ ایران است که با گذشت بیش از ۴۰ سال در یاد و خاطره مردم باقی مانده‌است.
خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده، دوم بهمن ماه ۱۳۲۲ در شهر رشت در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. وی از بیست سالگی سرودن شعر را آغاز کرد و به محافل روشنفکری راه یافت. در همین دوران وی در روزنامه کیهان مشغول به کار شد. در سال ۴۸ با عاطفه گرگین آشنا شد و این آشنایی به ازدواج آن دو انجامید. ثمره این ازدواج یک فرزند به نام دامون بود. زندگی مشترک این دو چهار سال به طول انجامید. خسرو گلسرخی در سال ۱۳۵۲ در یک طرح ساختگی از طرف ساواک دستگیر شد و در بیدادگاه نظامی شاه همراه همرزم خود کرامت دانشیان به اعدام محکوم شد. دفاعیات گلسرخی در بیدادگاه شاه یکی از پرشورترین و انگیزاننده‌ترین برگهای تاریخ ایران است که با گذشت بیش از ۴۰ سال در یاد و خاطره مردم باقی مانده‌است.


== دوران کودکی ==
== دوران کودکی ==
خط ۹۰: خط ۹۰:


== دفاعیات خسرو گلسرخی در دادگاه ==
== دفاعیات خسرو گلسرخی در دادگاه ==
من در دادگاهی که نه قانونی بودن و نه صلاحیت آنرا قبول داردم از خود دفاع نمی‌کنم بعنوان یک مارکسییت خطابم با خلق و تاریخ است هر چه شما بر من بیشتر بتازید من بیشتر بر خود می‌بالم چرا که هر چه از شما دورتر باشم به مردم نزدیکترم و هر چه کینه شما به من و عقایدم شدیدتر باشد لطف و حمایت توده مردم از من قوی تر است حتی اگر مرا به گور بسپارید که خواهید سپرد مردم از جسدم پرچم و سرود می‌سازند. او در ادامه گفت زندگی امام حسین نمودار زندگی کنونی ماست که جان بر کف برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه می‌شویم او در اقلیت بود و یزید بارگاه و قشون و حکومت و قدرت داشت او ایستاد و شهید شد هر چند که یزید گوشه ای از تایخ را اشغال کرد ولی آنچه که در تداوم تاریخ تکرار شد راه حسین و پایداری او بود نه حکومت یزید آنچه را که خلقها تکرار کردند و می‌کنند راه حسین است.
دفاعیات خسرو گلسرخی به این شرح است:<blockquote>«من در دادگاهی که نه قانونی بودن و نه صلاحیت آنرا قبول داردم از خود دفاع نمی‌کنم بعنوان یک مارکسییت خطابم با خلق و تاریخ است هر چه شما بر من بیشتر بتازید من بیشتر بر خود می‌بالم چرا که هر چه از شما دورتر باشم به مردم نزدیکترم و هر چه کینه شما به من و عقایدم شدیدتر باشد لطف و حمایت توده مردم از من قوی تر است حتی اگر مرا به گور بسپارید که خواهید سپرد مردم از جسدم پرچم و سرود می‌سازند. او در ادامه گفت زندگی امام حسین نمودار زندگی کنونی ماست که جان بر کف برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه می‌شویم او در اقلیت بود و یزید بارگاه و قشون و حکومت و قدرت داشت او ایستاد و شهید شد هر چند که یزید گوشه ای از تایخ را اشغال کرد ولی آنچه که در تداوم تاریخ تکرار شد راه حسین و پایداری او بود نه حکومت یزید آنچه را که خلقها تکرار کردند و می‌کنند راه حسین است.»</blockquote>وقتی دادگاه نظامی حکم اعدام گلسرخی و دانشیان را قرائت کرد آن دو فقط لبخند زدند و بعد دست یکدیگر را به گرمی فشردند و در آغوش هم فرورفتند.
 
وقتی دادگاه نظامی حکم اعدام گلسرخی و دانشیان را قرائت کرد آن دو فقط لبخند زدند و بعد دست یکدیگر را به گرمی فشردند و در آغوش هم فرورفتند.
[[پرونده:خسروگلسرخی سنگ مزار.jpg|بندانگشتی|
[[پرونده:خسروگلسرخی سنگ مزار.jpg|بندانگشتی|
سنگ مزار خسرو گلسرخی
سنگ مزار خسرو گلسرخی
]]
]]
''محبوبیت گلسرخی و دانشیان ترس [[ساواک]] را برانگیخت آنها به تکاپو افتادند تا شاید در آخرین لحظات در آنها رسوخ کنند به آنها که با شکیبایی منتظر تیرباران بودند پیشنهاد شد که از [[شاه]] تقاضای عفو کنند اما آنها فقط پوزخند زدند [[ساواک]] وقتی دید با هیچ حربه ای قادر به فریب آنها نیست به گلسرخی پیشنهاد داد که دامون پسرش را قبل از تیرباران ببیند اما گلسرخی به این پیشنهاد هم جواب منفی داد و این در شرایطی بود که همه سلولهای بدنش نام دامون را فریاد می‌کشید او می‌دانست که دامون نقطه ضعف اوست و دامون می‌تواند او را به زندگی امیدوار کند زندگی که او می‌خواست از دست بدهد تا به وظیفه اش عمل کند آری برای او مرگ یک وظیفه بود وقتی از او تقاضای ندامت نامه می‌کنند تا در نتیجه دادگاه تخفیف دهند او می‌گوید هیچ‌کس از زندگی در کنار زن و فرزند گریزان نیست من مثل هر انسانی زندگی را دوست دارم و دوست دارم مثل هر پدری رنگ چشمان فرزندم را ببینم اما راهی را که انتخاب کرده‌ایم باید به پایان ببریم مرگ ما حیات ابدی است ما می‌رویم تا راه و رسم مبارزه بماند اگر من ندامت نامه بنویسم کمر مبارزان را خرد نکرده‌ام ؟''
''محبوبیت گلسرخی و دانشیان ترس [[ساواک]] را برانگیخت آنها به تکاپو افتادند تا شاید در آخرین لحظات در آنها رسوخ کنند به آنها که با شکیبایی منتظر تیرباران بودند پیشنهاد شد که از [[شاه]] تقاضای عفو کنند اما آنها فقط پوزخند زدند [[ساواک]] وقتی دید با هیچ حربه ای قادر به فریب آنها نیست به گلسرخی پیشنهاد داد که دامون پسرش را قبل از تیرباران ببیند اما گلسرخی به این پیشنهاد هم جواب منفی داد و این در شرایطی بود که همه سلولهای بدنش نام دامون را فریاد می‌کشید او می‌دانست که دامون نقطه ضعف اوست و دامون می‌تواند او را به زندگی امیدوار کند زندگی که او می‌خواست از دست بدهد تا به وظیفه اش عمل کند آری برای او مرگ یک وظیفه بود وقتی از او تقاضای ندامت نامه می‌کنند تا در نتیجه دادگاه تخفیف دهند او می‌گوید هیچ‌کس از زندگی در کنار زن و فرزند گریزان نیست من مثل هر انسانی زندگی را دوست دارم و دوست دارم مثل هر پدری رنگ چشمان فرزندم را ببینم اما راهی را که انتخاب کرده‌ایم باید به پایان ببریم مرگ ما حیات ابدی است ما می‌رویم تا راه و رسم مبارزه بماند اگر من ندامت نامه بنویسم کمر مبارزان را خرد نکرده‌ام ؟''<ref name=":0" />
 
''از کتاب دفاعیات خسرو گلسرخی نوشته بزرگ خضرایی''<ref name=":0" />


== وصیت نامه خسرو گلسرخی ==
== وصیت نامه خسرو گلسرخی ==
۴۷۴

ویرایش

منوی ناوبری