۹۷۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
=== تاریخچهی دانشگاه در ایران === | === تاریخچهی دانشگاه در ایران === | ||
تا سال ۱۳۱۴ در ایران دانشگاه، به معنی امروزی و پیشرفتهی آن در ایران نبود، علی اصغر حکمت در این باره میگوید <blockquote>«لایحهی قانونی تأسیس دانشگاه را در اسفند سال ۱۳۱۲ به مجلس شورای ملی پیشنهاد کردند و پس از دو ماه بررسی و مطالعه در کمیسیون معارف پارلمان سرانجام قانون تأسیس دانشگاه تهران در هشتم خرداد ۱۳۱۳ از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و برگی زرین در تاریخ تأسیس نهادهای آموزشی در ایران ورق خورد و این بار قانون مزبور سرآغاز تأسیس نهادهای نوین آموزشی در تاریخ این مرز و بوم شد.»< | تا سال ۱۳۱۴ در ایران دانشگاه، به معنی امروزی و پیشرفتهی آن در ایران نبود، علی اصغر حکمت در این باره میگوید <blockquote>«لایحهی قانونی تأسیس دانشگاه را در اسفند سال ۱۳۱۲ به مجلس شورای ملی پیشنهاد کردند و پس از دو ماه بررسی و مطالعه در کمیسیون معارف پارلمان سرانجام قانون تأسیس دانشگاه تهران در هشتم خرداد ۱۳۱۳ از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و برگی زرین در تاریخ تأسیس نهادهای آموزشی در ایران ورق خورد و این بار قانون مزبور سرآغاز تأسیس نهادهای نوین آموزشی در تاریخ این مرز و بوم شد.»<ref>بازخوانی خاطرهی علیاصغر حکمت دربارهی تأسیس دانشگاه تهران</ref></blockquote>علی اصغر حکمت کفیل وقت وزارت معارف، دست به کار شد و دانشگاه را با کمک و مشاورهی «آندره گدار» معمار فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود آغاز کرد. آنان پس از جستوجوی بسیار در میان بناها، باغها و زمینهای فراوان آن روز اطراف تهران باغ جلالیه را برای احداث دانشگاه برگزیدند. | ||
در سال ۱۳۱۴ دانشگاه تهران با پنج دانشکدهی حقوق، پزشکی، فنی، علوم و ادبیات و ۸۸۶ دانشجو کار خود را آغاز کرد. ۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۱۹ دانشجویان دانشگاه تهران به ۳۵۰۰ نفر افزایش یافت، تأسیس دانشگاه و رشد آن تحول بزرگی برای جامعهی ایران بود. از آنجا که تحصیل در دانشگاه تهران رایگان بود، بخش بیشتری از جامعه میتوانستند در رقابت ورود به دانشگاه شانس خودشان را بیازمایند، چون در امتحان ورودی سختگیری میشد. | در سال ۱۳۱۴ دانشگاه تهران با پنج دانشکدهی حقوق، پزشکی، فنی، علوم و ادبیات و ۸۸۶ دانشجو کار خود را آغاز کرد. ۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۱۹ دانشجویان دانشگاه تهران به ۳۵۰۰ نفر افزایش یافت، تأسیس دانشگاه و رشد آن تحول بزرگی برای جامعهی ایران بود. از آنجا که تحصیل در دانشگاه تهران رایگان بود، بخش بیشتری از جامعه میتوانستند در رقابت ورود به دانشگاه شانس خودشان را بیازمایند، چون در امتحان ورودی سختگیری میشد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
مدت کوتاهی بعد از این وقایع اعلام شد که روابط ایران و بریتانیا (که در زمان نخستوزیری مصدق قطع شده بود) از سر گرفته خواهد شد و ریچارد نیکسون نایب ریاست جمهوری وقت آمریکا برای دیدار رسمی به ایران خواهد آمد. | مدت کوتاهی بعد از این وقایع اعلام شد که روابط ایران و بریتانیا (که در زمان نخستوزیری مصدق قطع شده بود) از سر گرفته خواهد شد و ریچارد نیکسون نایب ریاست جمهوری وقت آمریکا برای دیدار رسمی به ایران خواهد آمد. | ||
او از جانب رئیس جمهور میآمد تا اعلام کند که «پیروز سیاسی امیدبخشی در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع شده است».< | او از جانب رئیس جمهور میآمد تا اعلام کند که «پیروز سیاسی امیدبخشی در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع شده است».<ref> از سخنرانی آیزنهاور در کنگره امریکا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲</ref> | ||
سفر نیکسون بهانهی خوبی برای دانشجویان بود تا اعتراض کنند؛ در همین راستا در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ دانشجویان فعال به سخنرانی در کلاسها پرداختند و ناآرامی تمام دانشگاه تهران را فرا گرفت. | سفر نیکسون بهانهی خوبی برای دانشجویان بود تا اعتراض کنند؛ در همین راستا در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ دانشجویان فعال به سخنرانی در کلاسها پرداختند و ناآرامی تمام دانشگاه تهران را فرا گرفت. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
این حرکت دانشجویی توسط هیچ حزب یا سازمان سیاسی آن روزگار سازماندهی نشده بود، این اعتراض شروع مرحلهی جدیدی از حرکت دانشجویی بود، دانشگاه و دانشجوی ایرانی، با عبور از رویههای معمول سیاسی احزاب و گروهها ابتکار عمل را در دست گرفت. از این مقطع به بعد دانشگاه به کانون اصلی مبارزه علیه دیکتاتوری، تبدیل شد. | این حرکت دانشجویی توسط هیچ حزب یا سازمان سیاسی آن روزگار سازماندهی نشده بود، این اعتراض شروع مرحلهی جدیدی از حرکت دانشجویی بود، دانشگاه و دانشجوی ایرانی، با عبور از رویههای معمول سیاسی احزاب و گروهها ابتکار عمل را در دست گرفت. از این مقطع به بعد دانشگاه به کانون اصلی مبارزه علیه دیکتاتوری، تبدیل شد. | ||
از این دوره به بعد دانشگاه محل تولد گروهها و سازمانهایی شد که با یک جمعبندی اصولی و درک شرایط جدید مبارزه، تنها راه مقابله با دیکتاتوری خشن شاه را مشی انقلابی و بهرهگیری از قدرت قهر تشخیص دادند. تحلیلی که راهگشا بود. از این مقطع یک تغییر کیفی در موقعیت دانشگاه نسبت به گذشته ایجاد شد. تا پیش از دههی ۴۰ جریانهای دانشجویی ادامهی احزاب و جریانهای سیاسی موجود در صحنهی سیاسی جامعه بهشمار میرفتند و در قالب شاخهی دانشجویی بدنهی اصلی حزب که بیرون دانشگاه بود، فعال بودند، اما از دههی ۴۰ دانشگاه ابتکارعمل را در مبارزه از آن خود کرد و منشأ احزاب و سازمانهای انقلابی شد. از جمله [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران]] که در این دهه توسط دانشجویان ایجاد شد و عضوگیری گسترده در دانشگاه، آنرا به پایگاه اصلی گروههای سیاسی مترقی و پیشرو ارتقا داد.< | از این دوره به بعد دانشگاه محل تولد گروهها و سازمانهایی شد که با یک جمعبندی اصولی و درک شرایط جدید مبارزه، تنها راه مقابله با دیکتاتوری خشن شاه را مشی انقلابی و بهرهگیری از قدرت قهر تشخیص دادند. تحلیلی که راهگشا بود. از این مقطع یک تغییر کیفی در موقعیت دانشگاه نسبت به گذشته ایجاد شد. تا پیش از دههی ۴۰ جریانهای دانشجویی ادامهی احزاب و جریانهای سیاسی موجود در صحنهی سیاسی جامعه بهشمار میرفتند و در قالب شاخهی دانشجویی بدنهی اصلی حزب که بیرون دانشگاه بود، فعال بودند، اما از دههی ۴۰ دانشگاه ابتکارعمل را در مبارزه از آن خود کرد و منشأ احزاب و سازمانهای انقلابی شد. از جمله [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران]] که در این دهه توسط دانشجویان ایجاد شد و عضوگیری گسترده در دانشگاه، آنرا به پایگاه اصلی گروههای سیاسی مترقی و پیشرو ارتقا داد.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/دانشگاه-فصل-تاریخی سازمان مجاهدین خلق ایران- مقاله دکتر بهروز پویان- کارشناس علوم سیاسی از تهران]</ref> | ||
رویههای رفرمیستی گذشته نقد و به کناری گذاشته شد، [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|سازمان چریکهای فدایی]] با رد «تئوری بقا»ی [[حزب توده ایران|حزب توده]] که توسط [[امیر پرویز پویان]] تئوریزه شد، دانشگاه را مسلح به تئوریهای انقلابی کردند و در مدت کوتاهی دانشگاه توانست در شکلی تازه سازماندهی شود. | رویههای رفرمیستی گذشته نقد و به کناری گذاشته شد، [[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|سازمان چریکهای فدایی]] با رد «تئوری بقا»ی [[حزب توده ایران|حزب توده]] که توسط [[امیر پرویز پویان]] تئوریزه شد، دانشگاه را مسلح به تئوریهای انقلابی کردند و در مدت کوتاهی دانشگاه توانست در شکلی تازه سازماندهی شود. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
=== نقش دانشجویان در به ثمر رساندن انقلاب ۵۷ === | === نقش دانشجویان در به ثمر رساندن انقلاب ۵۷ === | ||
از دههی ۴۰ شمسی دانشجویان بتدریج در مبارزه علیه دیکتاتوری جایگزین گروهها و احزاب سیاسی با مشی رفرمیستی شدند، این دانشجویان در اتحاد با سایر نیروهای اجتماعی از جمله بازار و کارگران دایرهی مبارزه را گسترش دادند، و غنا و استمرار مبارزاتی را محقق كردند زیرا با هدف قرار دادن دیکتاتور به عنوان مشکل اصلی مردم ایران، و اصلی کردن تضاد حاکمیت- ملت، سایر تضادهای اجتماعی مانند، تضادهای قومی، مذهبی، جنسی و... به نفع تضاد اصلی و در خدمت آن مستحیل میشدند.< | از دههی ۴۰ شمسی دانشجویان بتدریج در مبارزه علیه دیکتاتوری جایگزین گروهها و احزاب سیاسی با مشی رفرمیستی شدند، این دانشجویان در اتحاد با سایر نیروهای اجتماعی از جمله بازار و کارگران دایرهی مبارزه را گسترش دادند، و غنا و استمرار مبارزاتی را محقق كردند زیرا با هدف قرار دادن دیکتاتور به عنوان مشکل اصلی مردم ایران، و اصلی کردن تضاد حاکمیت- ملت، سایر تضادهای اجتماعی مانند، تضادهای قومی، مذهبی، جنسی و... به نفع تضاد اصلی و در خدمت آن مستحیل میشدند.<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/دانشگاه-فصل-تاریخی سازمان مجاهدین خلق ایران- مقاله دکتر بهروز پویان- کارشناس علوم سیاسی از تهران]</ref> | ||
به این ترتیب جنبش دانشجویی با سازمانهای پیشتازش، در بهم پیوند دادن اقشار و طبقات مختلف در مبارزه علیه دیکتاتوری پهلوی، نقش بسیار مهمی بازی کرد، و بدون حضور این سازمانها و اعتقادشان به مبارزهی مسلحانهی قهرآمیز برای سرنگونی دیکتاتوری آن سردی و رخوت جامعهی ایران هرگز شکسته نمیشد. | به این ترتیب جنبش دانشجویی با سازمانهای پیشتازش، در بهم پیوند دادن اقشار و طبقات مختلف در مبارزه علیه دیکتاتوری پهلوی، نقش بسیار مهمی بازی کرد، و بدون حضور این سازمانها و اعتقادشان به مبارزهی مسلحانهی قهرآمیز برای سرنگونی دیکتاتوری آن سردی و رخوت جامعهی ایران هرگز شکسته نمیشد. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
با پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ رهبران و اعضای سازمانهای مبارز که تازه از زندان آزاد شده بودند، به مهد اصلی خود یعنی دانشگاه بازگشتند و فعالیتهای سیاسی خودشان را شروع کردند، دانشگاهها محل فعالیت گروههای سیاسی شد. به موازات فعالیت گروههای سیاسی، گروههای سرکوب و فشار حاکمیت در سطح جامعه، شروع به سرکوب و فشار کردند. در دانشگاهها هم دو ارگان از جانب حاکمیت ایجاد شدند «انجمن اسلامی دانشجویان» و «جهاد دانشگاهی». کار این دو ارگان سرکوب و مقابله با دانشجویان و گروههای سیاسی پیشتاز بخصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بود | با پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ رهبران و اعضای سازمانهای مبارز که تازه از زندان آزاد شده بودند، به مهد اصلی خود یعنی دانشگاه بازگشتند و فعالیتهای سیاسی خودشان را شروع کردند، دانشگاهها محل فعالیت گروههای سیاسی شد. به موازات فعالیت گروههای سیاسی، گروههای سرکوب و فشار حاکمیت در سطح جامعه، شروع به سرکوب و فشار کردند. در دانشگاهها هم دو ارگان از جانب حاکمیت ایجاد شدند «انجمن اسلامی دانشجویان» و «جهاد دانشگاهی». کار این دو ارگان سرکوب و مقابله با دانشجویان و گروههای سیاسی پیشتاز بخصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بود | ||
اما این نهادها نتوانستند، در مقابل نیروهای انقلابی که در دانشگاه فعال بودند کاری از پیش ببرند، در نتیجه خمینی اواخر فروردین ۱۳۵۹ با طرح موضوعی به نام «انقلاب فرهنگی» دانشگاهها را بست، در آن زمان اعلام شد که انقلاب فرهنگی هدفش را اسلامیسازی دانشگاههای مدرن و از بین بردن فاصلهی بین دو نظام آموزش عالی مجزای حوزوی و دانشگاهی قرار داد.< | اما این نهادها نتوانستند، در مقابل نیروهای انقلابی که در دانشگاه فعال بودند کاری از پیش ببرند، در نتیجه خمینی اواخر فروردین ۱۳۵۹ با طرح موضوعی به نام «انقلاب فرهنگی» دانشگاهها را بست، در آن زمان اعلام شد که انقلاب فرهنگی هدفش را اسلامیسازی دانشگاههای مدرن و از بین بردن فاصلهی بین دو نظام آموزش عالی مجزای حوزوی و دانشگاهی قرار داد.<ref>Mehran, Golnar. 1997. 115-136</ref> | ||
اما پیش از شروع انقلاب فرهنگی،دانشگاههای ایران، از مهمترین کانونهای اصلی حضور مخالفان علیه نظام جمهوری اسلامی بودند و وضعیت آنها از دست حکومت خارج شدهبود. یک سال پس از انقلاب، دانشگاهها به کانون اصلی اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی و محلی برای یارگیری تشکیلاتی این گروهها از جمله سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق تبدیل شده بود.< | اما پیش از شروع انقلاب فرهنگی،دانشگاههای ایران، از مهمترین کانونهای اصلی حضور مخالفان علیه نظام جمهوری اسلامی بودند و وضعیت آنها از دست حکومت خارج شدهبود. یک سال پس از انقلاب، دانشگاهها به کانون اصلی اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی و محلی برای یارگیری تشکیلاتی این گروهها از جمله سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق تبدیل شده بود.<ref>وبسایت [https://www.radiofarda.com/a/o2_revolution/389137.html رادیو فردا - انقلاب فرهنگی: رویارویی سیاسی یا اسلامی کردن دانشگاه]</ref> | ||
کارشناسان و صاحب نظران اما بر این باورند که علاوه بر این که حاکمیت میخواست، دانشگاه را از چنگ نیروهای انقلابی خارج کند، اما بخصوص هدفش تعطیل کردن کلاسهایی بود که [[مسعود رجوی]] تحت نام «تبیین جهان» در دانشگاه صنعتی شریف برگزار میکرد. خمینی با انقلاب فرهنگی تلاش کرد زمین را از نیروهای انقلابی بگیرد. | کارشناسان و صاحب نظران اما بر این باورند که علاوه بر این که حاکمیت میخواست، دانشگاه را از چنگ نیروهای انقلابی خارج کند، اما بخصوص هدفش تعطیل کردن کلاسهایی بود که [[مسعود رجوی]] تحت نام «تبیین جهان» در دانشگاه صنعتی شریف برگزار میکرد. خمینی با انقلاب فرهنگی تلاش کرد زمین را از نیروهای انقلابی بگیرد. | ||
روزنامه لوموند در خصوص کلاسهای تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف:<blockquote>«هر جمعه بعدازظهر در آن دههزار نفر با کارت شرکت میکردند و متعاقباً درسهای فلسفه تطبیقی در این کلاسها، بهصورت کتابهای جیبی در صدهاهزار نسخه بهفروش میرسید و نوارهای ویدئویی آن را هم حدود یک صدهزار دانشجو در 35شهر بزرگ ایران میدیدند». < | روزنامه لوموند در خصوص کلاسهای تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف:<blockquote>«هر جمعه بعدازظهر در آن دههزار نفر با کارت شرکت میکردند و متعاقباً درسهای فلسفه تطبیقی در این کلاسها، بهصورت کتابهای جیبی در صدهاهزار نسخه بهفروش میرسید و نوارهای ویدئویی آن را هم حدود یک صدهزار دانشجو در 35شهر بزرگ ایران میدیدند». <ref>روزنامهی فرانسوی لوموند ۹فروردین ۱۳۵۹</ref></blockquote>انقلاب فرهنگی که بیشتر کودتای فرهنگی بود، بعدها مورد حملهی سران حاکمیت ایران قرار گرفت. عبدالمجید معادیخواه، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی ایران در دورهٔ دولت اول موسوی (در سالهای ۱۳۶۱-۱۳۶۰)، آنچه انقلاب فرهنگی خوانده میشود را شایستهی این عنوان نمیداند و از انقلاب فرهنگی با عنوان «از سر راه برداشتن یک مزاحم» یاد میکند. او میگوید:<blockquote>«اینکه مزاحم و مانعی را از سر راه برداریم اسمش انقلاب فرهنگی نیست اینکه با زور یک عدهای را که با روش کلی جامعه و مردم هماهنگ نیستند کنار بزنند که اسمش فرهنگ نیست. آن موقع من هم در همین اردوگاهی که گفتمان انقلاب فرهنگی در آن شکل گرفت بودم و راضی هم بودیم، همکاری هم کردیم و بخشی از آن گفتمان هم بحث تعهد و تخصص بود اما فرصتی نبود که مثلاً بپرسیم این شعار از کجا آمد و چه کسی آن را بر سر زبانها انداخت، الان هم نمیدانیم؟»<ref>تاریخ ایرانی - معادیخواه: اینکه مزاحمی را از سر راه برداریم اسمش انقلاب فرهنگی نیست</ref></blockquote>در این باصطلاح «انقلاب فرهنگی» هزاران استاد و دانشجو تصفیه شده و اخراج شدند، از سال ۵۹ تا سال ۱۳۶۲ دانشگاهها تعطیل شد، که همین امر ضربهی سنگین به پیشرفت علمی در ایران وارد کرد. تا آن زمان محیط دانشگاه به نوعی یک مصونیت سیاسی داشت اما از آن زمان به بعد جوانان دانشجو هم در سطح جامعه مورد فشار و سرکوب قرار میگرفتند. | ||
== بخشی از سخنان [[روحالله خمینی|خمینی]] دربارهی دانشگاه، قبل و بعد از انقلاب ۵۷ == | == بخشی از سخنان [[روحالله خمینی|خمینی]] دربارهی دانشگاه، قبل و بعد از انقلاب ۵۷ == | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
=== مبارزات جنبش دانشجویی در زمان حکومت آخوندها === | === مبارزات جنبش دانشجویی در زمان حکومت آخوندها === | ||
با وجود فشارها و سرکوب زیاد در دانشگاههای ایران اما جنبش دانشجویی ایران هرگز از پا نیفتاد. بعد از باز شدن دانشگاهها در سال ۱۳۶۲ تا امروز دانشجویان هزاران حرکت اعتراضی علیه حاکمیت انجام دادند، اما مهمتر از حرکات اعتراضی دانشجویان عدم توان رژیم در تسخیر دانشگاه است، فیروز آبادی رئیس سابق ستاد نیروهای نظامی ایران در این خصوص گفت:<blockquote>«آن چیزی که باقی مانده بود در دانشگاه ، کتاب بود و استاد و مربی، تجهیزات و سازمانی که باید انقلاب فرهنگی را تحقق میداد که کار بسیار بزرگتر و عمیقتر از حرکت اولیه بود لکن میداندار کافی نداشت. آنقدرتهاجم و جنگ روانی دشمن و گروهکها علیه حرکت انقلاب فرهنگی دانشجویان سنگین بود که تا ظهر روز اول تقریباً غالب اعضایی که در حرکت اولیه انقلاب فرهنگی شرکت کرده بودند بریده بودند. </blockquote><blockquote>بسیاری از کسانی که در سطح بالاتر در میدان فرهنگی کشور در صحنه بودند و یا مسئولیت داشتند تحتتاثیر جو سازیهای سنگین مجاهدین قرار گرفتند و بعضی حرکت دانشجویی را محکوم کردند و غالباً سکوت اختیار کردند و برای همین بود که انقلاب فرهنگی ابتر ماند و ماند و ماند و مانده است».< | با وجود فشارها و سرکوب زیاد در دانشگاههای ایران اما جنبش دانشجویی ایران هرگز از پا نیفتاد. بعد از باز شدن دانشگاهها در سال ۱۳۶۲ تا امروز دانشجویان هزاران حرکت اعتراضی علیه حاکمیت انجام دادند، اما مهمتر از حرکات اعتراضی دانشجویان عدم توان رژیم در تسخیر دانشگاه است، فیروز آبادی رئیس سابق ستاد نیروهای نظامی ایران در این خصوص گفت:<blockquote>«آن چیزی که باقی مانده بود در دانشگاه ، کتاب بود و استاد و مربی، تجهیزات و سازمانی که باید انقلاب فرهنگی را تحقق میداد که کار بسیار بزرگتر و عمیقتر از حرکت اولیه بود لکن میداندار کافی نداشت. آنقدرتهاجم و جنگ روانی دشمن و گروهکها علیه حرکت انقلاب فرهنگی دانشجویان سنگین بود که تا ظهر روز اول تقریباً غالب اعضایی که در حرکت اولیه انقلاب فرهنگی شرکت کرده بودند بریده بودند. </blockquote><blockquote>بسیاری از کسانی که در سطح بالاتر در میدان فرهنگی کشور در صحنه بودند و یا مسئولیت داشتند تحتتاثیر جو سازیهای سنگین مجاهدین قرار گرفتند و بعضی حرکت دانشجویی را محکوم کردند و غالباً سکوت اختیار کردند و برای همین بود که انقلاب فرهنگی ابتر ماند و ماند و ماند و مانده است».<ref>حسن فیروز آبادی رئیس سابق ستاد نیروهای مسلح ایران -[http://www.asriran.com/fa/news/86305/فیروزآبادی-اعضای-كميته%E2%80%8Cهای-شورا-به-انقلاب-فرهنگی-اعتقاد-نداشتند وبسایت عصر ایران] - ۱۲ مهر ماه ۱۳۸۸</ref></blockquote>در این ۴ دهه که از عمر این حکومت میگذرد جنبش دانشجویی هم فعال و زنده توانسته تمامی توطئهها را پشت سر بگذارد، قیامهایی در این دوران خلق کردند که ۱۸ تیر ۱۳۷۸، قیامهای به یادماندنی سال ۱۳۸۸ و نقش آفرینی در قیام دی ماه ۱۳۹۶ نقاط برجستهی فعالیت جنبش دانشجویی بوده است. | ||
== تهدیدات تاریخی جنبش دانشجویی ایران == | == تهدیدات تاریخی جنبش دانشجویی ایران == |
ویرایش