کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱٬۱۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


در مورد شرایطی که خمینی به مجاهدین تحمیل کرده بود؛ روزنامه لوموند در خرداد ۱۳۵۹ نوشت: «بنا به گفتهٔ ناظران، اوضاع در شرایط کنونی، انتخاب بین سازش یا جنگ داخلی است». به این ترتیب راهی برای مجاهدین باقی نمانده بود؛ در نتیجه مجاهدین بین تسلیم و جنگ مخیر شدند و به این ترتیب، آنها روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ وارد فاز مقاومت قهرآمیز گسترده شدند.   
در مورد شرایطی که خمینی به مجاهدین تحمیل کرده بود؛ روزنامه لوموند در خرداد ۱۳۵۹ نوشت: «بنا به گفتهٔ ناظران، اوضاع در شرایط کنونی، انتخاب بین سازش یا جنگ داخلی است». به این ترتیب راهی برای مجاهدین باقی نمانده بود؛ در نتیجه مجاهدین بین تسلیم و جنگ مخیر شدند و به این ترتیب، آنها روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ وارد فاز مقاومت قهرآمیز گسترده شدند.   
بعد از این که مجاهدین وارد مرحله‌ی مقاومت قهر‌آمیز شدند، دست به عملیات چریکی زدند، اما از نیمه‌ی شهریور ۱۳۶۰ تظاهرات‌هایی را هم در تهران و شهرستان‌ها سازماندهی کردند، که مهمترین این تظاهرات‌ها در ۵ مهر ۱۳۶۰ اتفاق افتاد که با شدت بسیار زیاد سرکوب شد. 


در جمعبندی یکساله‌ی مقاومت ایران آمده است:   
در جمعبندی یکساله‌ی مقاومت ایران آمده است:   
خط ۱۵: خط ۱۷:
به این ترتیب در روز ۵ مهر ۱۳۶۰ میلیشیای مجاهدی خلق دست به تظاهرات زدند که با سنگین‌ترین سرکوب و کشتار روبرو شد و صدها مجاهد خلق دستگیر و اعدام شدند.  
به این ترتیب در روز ۵ مهر ۱۳۶۰ میلیشیای مجاهدی خلق دست به تظاهرات زدند که با سنگین‌ترین سرکوب و کشتار روبرو شد و صدها مجاهد خلق دستگیر و اعدام شدند.  


اما روز ۵ مهر با کشتاری که انجام شد، قداست خمینی از بین رفت، چون دیگر بهشتی در کار نبود که خمینی پشت سر او قرار بگیرد.  
اما روز ۵ مهر با کشتاری که انجام شد، قداست خمینی از بین رفت، چون دیگر بهشتی در کار نبود که خمینی پشت سر او قرار بگیرد؛ شعار مرگ بر خمینی به میان مردم رفت و خمینی که در روزهای اول ورودش به ایران در ماه دیده می‌شد؛ مشروعیت خودش را از دست داد و فقط با ضرب سرکوب و کشتار به حکومت ادامه داد.  


وبسایت مجاهدین در این خصوص نوشت:  
وبسایت مجاهدین در این خصوص نوشت:  
خط ۳۶: خط ۳۸:
این تظاهرات در آن شرایط تهور و شجاعت مثال زدنی میلیشیای مجاهد خلق بود که شعارشان مرگ بر خمینی بود؛ سر دادن این شعار علیه کسی که روی دوش میلیون‌ها ایرانی وارد کشور شده بود جسارتی بی نظیر می‌طلبید؛ با این تظاهرات مردم هم جسارت پیدا کردند که شعار مرگ بر خمینی سر بدهند؛ که تا قبل از آن کسی توان چنین کاری را نداشت.
این تظاهرات در آن شرایط تهور و شجاعت مثال زدنی میلیشیای مجاهد خلق بود که شعارشان مرگ بر خمینی بود؛ سر دادن این شعار علیه کسی که روی دوش میلیون‌ها ایرانی وارد کشور شده بود جسارتی بی نظیر می‌طلبید؛ با این تظاهرات مردم هم جسارت پیدا کردند که شعار مرگ بر خمینی سر بدهند؛ که تا قبل از آن کسی توان چنین کاری را نداشت.


== هدف از برگزاری تظاهرات ۵ مهر ==
== هدف از برگزاری تظاهرات ۵ مهر ۱۳۶۰ ==
مسعود رجوی در خصوص اهداف تظاهرات ۵ مهر نوشت:<blockquote>«نخستین هدف مطرح کردن شعار ”مرگ بر خمینی“ و بردن آن به میان مردم بود. این شعار را تا آن‌موقع هیچ‌کس در عرصه اجتماعی نداده بود و جرات و جسارت فوق‌العاده‌یی می‌خواست. خمینی در آن زمان پشت افراد دیگری مانند بهشتی سنگر می‌گرفت که برای او نقش فیلتر و عایق داشتند و انزجار اجتماعی مردم بر روی آنها متمرکز و کانالیزه می‌شد... در آن زمان ”کاریسما“ یا هیبت و جاذبه خمینی بر دوش جامعه و به‌خصوص اقشار عقب مانده بسیار سنگینی می‌کرد. مجاهدین باید پا پیش می‌گذاشتند و ”بت“ را با عبور از آتش و خون با سنگین‌ترین بها در هم می‌شکستند. پیام قشر پیشتاز جوان و دانشجویان و دانش آموزان این بود: ”مرگ بر خمینی، زنده باد آزادی“ ، ”شاه سلطان خمینی، مرگت فرارسیده“ ، ”شاه سلطان ولایت، مرگت فرا رسیده“ ، ”خمینی حیا کن، سلطنت را رها کن“ ، ”ای جلاد ننگت باد“ .»<ref>استراتژی قيام  و سرنگونی - مسعود رجوی -۳۰ دی ۱۳۸۸</ref></blockquote>در مورد اهداف دیگر تظاهرات ۵ مهر، به میدان کشیدن عنصر اجتماعی و مردمی بود تا اگر از این طریق هم کاری می‌توان کرد، مجاهدین کوتاهی نکرده باشند؛ اما در اثر شدت و حدّت سرکوب، جواب منفی بود. اما شعار مرگ بر خمینی توده‌ای شد و ستاره‌ی او خاموش شد.
مسعود رجوی در خصوص اهداف تظاهرات ۵ مهر نوشت:<blockquote>«نخستین هدف مطرح کردن شعار ”مرگ بر خمینی“ و بردن آن به میان مردم بود. این شعار را تا آن‌موقع هیچ‌کس در عرصه اجتماعی نداده بود و جرات و جسارت فوق‌العاده‌یی می‌خواست. خمینی در آن زمان پشت افراد دیگری مانند بهشتی سنگر می‌گرفت که برای او نقش فیلتر و عایق داشتند و انزجار اجتماعی مردم بر روی آنها متمرکز و کانالیزه می‌شد... در آن زمان ”کاریسما“ یا هیبت و جاذبه خمینی بر دوش جامعه و به‌خصوص اقشار عقب مانده بسیار سنگینی می‌کرد. مجاهدین باید پا پیش می‌گذاشتند و ”بت“ را با عبور از آتش و خون با سنگین‌ترین بها در هم می‌شکستند. پیام قشر پیشتاز جوان و دانشجویان و دانش آموزان این بود: ”مرگ بر خمینی، زنده باد آزادی“ ، ”شاه سلطان خمینی، مرگت فرارسیده“ ، ”شاه سلطان ولایت، مرگت فرا رسیده“ ، ”خمینی حیا کن، سلطنت را رها کن“ ، ”ای جلاد ننگت باد“ .»<ref>استراتژی قيام  و سرنگونی - مسعود رجوی -۳۰ دی ۱۳۸۸</ref></blockquote>در مورد اهداف دیگر تظاهرات ۵ مهر، به میدان کشیدن عنصر اجتماعی و مردمی بود تا اگر از این طریق هم کاری می‌توان کرد، مجاهدین کوتاهی نکرده باشند؛ اما در اثر شدت و حدّت سرکوب، جواب منفی بود. اما شعار مرگ بر خمینی توده‌ای شد و ستاره‌ی خمینی خاموش شد.


پیام قشر پیشتاز جوان، دانشجویان و دانش‌آموزان در آن تظاهرات بزرگ این بود: «حداکثر فداکاری برای گشودن راه آزادی».  
پیام قشر پیشتاز جوان، دانشجویان و دانش‌آموزان در آن تظاهرات بزرگ این بود: «حداکثر فداکاری برای گشودن راه آزادی».  
خط ۸۹: خط ۹۱:
«در نخست‌وزیری جلسه داشتیم. … در آن جلسه آقایان موسوی اردبیلی، مهدوی کنی، محسن رضائی، به‌عنوان فرمانده سپاه، بهزاد نبوی به‌عنوان مشاور، من به‌عنوان دادستان و چندنفر دیگر حضور داشتند… آقای مهدوی کنی گفت: «حالا دیگر مشکل می‌توانیم با اینها (مجاهدین) برخورد کنیم» … شبانه رفتیم و این مسائل را با امام مطرح کردیم. امام فرمود: پیشنهاد شما چیست؟ من گفتم: اگر دولت دخالت نکند، ما مسأله را حل می‌کنیم، همه چیز درست می‌شود و امنیت به دست می‌آید… سرانجام امام به حاج احمدآقا گفت که جلسه فردا با حضور نخست‌وزیر و قوه قضاییه تشکیل بشود… احمدآقا آنجا گفت که نظر امام در مورد مسائل این است که فلانی (یعنی من) که دادستان کل انقلاب است، سیاست برخورد با اینها، رفتار و کیفیت کار را ایشان مشخص کند. دولت و شورای عالی قضایی هم دخالتی در امور نکنند. آنها هم گفتند باشد. این بود که ما به‌دنبال برنامه‌ریزی رفتیم…». <ref>ماهنامه‌ی دولتی چشم‌انداز، شماره ۲۲- مهر و آبان ۱۳۸۲</ref>
«در نخست‌وزیری جلسه داشتیم. … در آن جلسه آقایان موسوی اردبیلی، مهدوی کنی، محسن رضائی، به‌عنوان فرمانده سپاه، بهزاد نبوی به‌عنوان مشاور، من به‌عنوان دادستان و چندنفر دیگر حضور داشتند… آقای مهدوی کنی گفت: «حالا دیگر مشکل می‌توانیم با اینها (مجاهدین) برخورد کنیم» … شبانه رفتیم و این مسائل را با امام مطرح کردیم. امام فرمود: پیشنهاد شما چیست؟ من گفتم: اگر دولت دخالت نکند، ما مسأله را حل می‌کنیم، همه چیز درست می‌شود و امنیت به دست می‌آید… سرانجام امام به حاج احمدآقا گفت که جلسه فردا با حضور نخست‌وزیر و قوه قضاییه تشکیل بشود… احمدآقا آنجا گفت که نظر امام در مورد مسائل این است که فلانی (یعنی من) که دادستان کل انقلاب است، سیاست برخورد با اینها، رفتار و کیفیت کار را ایشان مشخص کند. دولت و شورای عالی قضایی هم دخالتی در امور نکنند. آنها هم گفتند باشد. این بود که ما به‌دنبال برنامه‌ریزی رفتیم…». <ref>ماهنامه‌ی دولتی چشم‌انداز، شماره ۲۲- مهر و آبان ۱۳۸۲</ref>


== سخنرانی بازرگان بعد از ۵ مهر ==
== سخنرانی بازرگان بعد از ۵ مهر ۱۳۶۰ ==
ابعاد اعدامها بعد از ۵ مهر به حدی بود که مهندس بازرگان که آن زمان نماینده‌ی مجلس بود تاب نیاورد و در روز ۱۵ مهر ۱۳۶۰ در مجلس به اعتراض برخاست، که البته بر سرش ریختند و نگذاشتند سخنرانی‌اش به پایان برسد.  
ابعاد اعدامها بعد از ۵ مهر به حدی بود که مهندس بازرگان که آن زمان نماینده‌ی مجلس بود تاب نیاورد و در روز ۱۵ مهر ۱۳۶۰ در مجلس به اعتراض برخاست، که البته بر سرش ریختند و نگذاشتند سخنرانی‌اش به پایان برسد.  


خط ۲۲۰: خط ۲۲۲:
یعنی هر مریضی كه اونجا بستری میشه، پذیرش داره پذیرشش رو با خود مریض مطابقت كنین.
یعنی هر مریضی كه اونجا بستری میشه، پذیرش داره پذیرشش رو با خود مریض مطابقت كنین.


اگر گلوله خورده باشه، از منافقینه
اگر گلوله خورده باشه، از منافقینه <ref>وبسایت [https://www.hambastegimeli.com/%D9%85%D9%87%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7/66214-%DB%B5-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AD%D9%85%D8%A7%D8%B3%D9%87-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%86%D8%AC%D9%85-%D9%85%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%87-%DB%B1%DB%B3%DB%B6%DB%B0 همبستگی ملی] </ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری