اشرف ربیعی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱٬۷۷۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ اوت ۲۰۱۸
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
اشرف و علی اکبر در تلاش برای وصل به سازمان مجاهدین، با محملی به یکی از مناطق جنگل‌های شمال ایران مراجعه می‌کنند که مورد سؤ ظن قرار می‌گیرند و توسط مأموران گشت جنگلی واقع شده و دستگیر می‌شوند، اما به دلیل سمپاتی زیادی که مردم محلی در همان مدت کوتاه، به آنان پیدا کرده بودند؛ موفق می‌شوند از دست مأموران گشت جنگلی خلاص شوند.
اشرف و علی اکبر در تلاش برای وصل به سازمان مجاهدین، با محملی به یکی از مناطق جنگل‌های شمال ایران مراجعه می‌کنند که مورد سؤ ظن قرار می‌گیرند و توسط مأموران گشت جنگلی واقع شده و دستگیر می‌شوند، اما به دلیل سمپاتی زیادی که مردم محلی در همان مدت کوتاه، به آنان پیدا کرده بودند؛ موفق می‌شوند از دست مأموران گشت جنگلی خلاص شوند.


== وصل به سازمانی جعلی به جای سازمان مجاهدین خلق ==
=== وصل به سازمانی جعلی به جای سازمان مجاهدین خلق ===
در خرداد ۱۳۵۳، اشرف ربیعی و علی‌اکبر نبوی نوری موفق می‌شوند با عده‌ای به اسم سازمان مجاهدین ارتباط برقرار کنند؛ ان این شاخه تحت سلطه‌ی جریانی بود که علیه سازمان مجاهدین خلق ایران کودتا کرده بود و آرم و اموال و امکانات سازمان را ربوده‌ بود. این کودتا در درون [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]  به [[سازمان مجاهدین خلق ایران#.D8.A8.DB.8C.D8.A7.D9.86.DB.8C.D9.87.D9.94 .D8.B3.D8.A7.D8.B2.D9.85.D8.A7.D9.86 .D9.85.D8.|کودتای اپورتونیستی]] معروف است.آنها بلافاصله درمی‌یابندکه امکان کار مشترک با آنان وجود ندارد، آنان پس از چندی به خاطر پایداری بر مواضع ایدئولوژیك اسلامی شان از این گروه جدا می‌شوند. این در حالی بود که در آن زمان هنوز هیچ نشانه ی آشكاری از نفوذ اپورتونیسم پیدا نبود. اشرف خودش آن تفاوت‌ها را به این صورت نقل می‌کند«
در خرداد ۱۳۵۳، اشرف ربیعی و علی‌اکبر نبوی نوری موفق می‌شوند با عده‌ای به اسم سازمان مجاهدین ارتباط برقرار کنند؛ ان این شاخه تحت سلطه‌ی جریانی بود که علیه سازمان مجاهدین خلق ایران کودتا کرده بود و آرم و اموال و امکانات سازمان را ربوده‌ بود. این کودتا در درون [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]  به [[سازمان مجاهدین خلق ایران#.D8.A8.DB.8C.D8.A7.D9.86.DB.8C.D9.87.D9.94 .D8.B3.D8.A7.D8.B2.D9.85.D8.A7.D9.86 .D9.85.D8.|کودتای اپورتونیستی]] معروف است.آنها بلافاصله درمی‌یابندکه امکان کار مشترک با آنان وجود ندارد، آنان پس از چندی به خاطر پایداری بر مواضع ایدئولوژیك اسلامی شان از این گروه جدا می‌شوند. این در حالی بود که در آن زمان هنوز هیچ نشانه ی آشكاری از نفوذ اپورتونیسم پیدا نبود. اشرف خودش آن تفاوت‌ها را به این صورت نقل می‌کند«


«از همان ابتدای ورود به خانه ی تیمی ، انسان احساس می كرد چیزی آنجا كم است ، وحال وهوای آن بچه های مجاهد آنجا نیست . حال وهوای سعید صفار ، خلیل طباطبائی و....را با آن فروتنی واز خود گذشتگی وصداقت وعشق شدید به اسلام انقلابی را آنجا نمی دیدیم و علی اكبر هم كه از نزدیك با حنیف نژاد ومهدی وسعید آشنا بود این احساس را داشت . برخوردها آن بر خوردهای رشد دهنده وروشنائی بخش نبود، از كتابهای سازمان خبری نبود... احترام عمیقی كه در تما م زوایای وجودم نسبت به بچه‌های مجاهد احساس می‌كردم نسبت به آنها احساس نمی‌كردم .حدود یك سال قبل از انتشار بیانیه ی به اصطلاح تغییر ایدئولوژی ......اختلافات كم كم بروز كرد . اختلافاتی اصولی كه با وجود آنها نمی‌توانستیم كار مشتركی را ادامه بدهیم وبنابر این چاره‌ای جز این كه قاطعانه از آنها جدا شویم وجود نداشت ...واز این تاریخ به بعد می بایست كار مجاهدین را خودمان به تنهائی ادامه دهیم .....»  
«از همان ابتدای ورود به خانه ی تیمی ، انسان احساس می كرد چیزی آنجا كم است ، وحال وهوای آن بچه های مجاهد آنجا نیست . حال وهوای سعید صفار ، خلیل طباطبائی و....را با آن فروتنی واز خود گذشتگی وصداقت وعشق شدید به اسلام انقلابی را آنجا نمی دیدیم و علی اكبر هم كه از نزدیك با حنیف نژاد ومهدی وسعید آشنا بود این احساس را داشت . برخوردها آن بر خوردهای رشد دهنده وروشنائی بخش نبود، از كتابهای سازمان خبری نبود... احترام عمیقی كه در تما م زوایای وجودم نسبت به بچه‌های مجاهد احساس می‌كردم نسبت به آنها احساس نمی‌كردم .حدود یك سال قبل از انتشار بیانیه ی به اصطلاح تغییر ایدئولوژی ......اختلافات كم كم بروز كرد . اختلافاتی اصولی كه با وجود آنها نمی‌توانستیم كار مشتركی را ادامه بدهیم وبنابر این چاره‌ای جز این كه قاطعانه از آنها جدا شویم وجود نداشت ...واز این تاریخ به بعد می بایست كار مجاهدین را خودمان به تنهائی ادامه دهیم .....»  


=== جدایی از اپورتونیست‌ها و ادامه‌ی مبارزه ===
== جدایی از اپورتونیست‌ها و ادامه‌ی مبارزه ==
اپورتونیست‌ها که قاطعیت و سازش‌ناپذیری آنان را می‌بینند، بخش عمده‌ی امکانات آنان را می‌گیرندو آنها را در بدترین شرایط پلیسی بدون هیچ گونه امکاناتی از قبیل پول، خانه‌ و... در محدودیت قرار می‌دهند.اشرف در همان شب اخراج از خانه تیمی اپورتونستها به علت فقدان امكانات در یكی از خیابانهای تهران مورد سوءظن وتعقیب یك ماشین گشتی ساواك واقع شد كه باید دستگیرش می كردند . لیكن پس از تلاش زیاد وتعویض چند ماشین توانست ردگم كرده وحلقه ی محاصره را بشكند وفرار كند.
اپورتونیست‌ها که قاطعیت و سازش‌ناپذیری آنان را می‌بینند، بخش عمده‌ی امکانات آنان را می‌گیرندو آنها را در بدترین شرایط پلیسی بدون هیچ گونه امکاناتی از قبیل پول، خانه‌ و... در محدودیت قرار می‌دهند.اشرف در همان شب اخراج از خانه تیمی اپورتونستها به علت فقدان امكانات در یكی از خیابانهای تهران مورد سوءظن وتعقیب یك ماشین گشتی ساواك واقع شد كه باید دستگیرش می كردند . لیكن پس از تلاش زیاد وتعویض چند ماشین توانست ردگم كرده وحلقه ی محاصره را بشكند وفرار كند.


خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
آنها شهر خود را عوض کرده و به تبریز می‌روند، خانه‌ای را به عنوان پایگاه قرار می‌دهند و افراد جدیدی را هم عضو گیری می‌کنند، و فعالیت‌ خودشان را گسترش می‌دهند.
آنها شهر خود را عوض کرده و به تبریز می‌روند، خانه‌ای را به عنوان پایگاه قرار می‌دهند و افراد جدیدی را هم عضو گیری می‌کنند، و فعالیت‌ خودشان را گسترش می‌دهند.


با کمترین امکانات و با حداقل تجربه و تکنیک، دست به عملیات چریک شهری‌ می‌زنند، مراکز قدرت سیاسی آن زمان در زنجان را منفجر می‌کنند، یعنی فرمانداری زنجان، استانداری و مقر حزب رستاخیز را موردحمله قرار می‌دهند. این یک عملیات موفق برای آنان بود؛ اشرف و سایر عمل‌کنندگان این عملیات سالم به پایگاه خود برمی‌گردند.
با کمترین امکانات و با حداقل تجربه و تکنیک، دست به عملیات چریک شهری‌ می‌زنند، مراکز قدرت سیاسی آن زمان در زنجان را منفجر می‌کنند، یعنی فرمانداری زنجان، استانداری و مقر حزب رستاخیز را موردحمله قرار می‌دهند. این یک عملیات موفق برای آنان بود؛ اشرف و سایر عمل‌کنندگان این عملیات سالم به پایگاه خود برمی‌گردند. این عملیات در سالروز اعدام بنیان‌گذاران سازمان انجام شد.


اواخر سال ۱۳۵۴ این اشرف و گروهش در تبریز لو می‌روند؛ در نتیجه این گروه مشهد را به عنوان محل عملیات در نظر می‌گیرند، اشرف دریك خانه‌ی تیمی همراه دیگر همرزمانش پابپای عمل به كارهای تئوریك نیز حول مباحث ایدئولوژیكی وسیاسی می‌پردازند. 
اواخر سال ۱۳۵۴ این اشرف و گروهش در تبریز لو می‌روند؛ در نتیجه این گروه مشهد را به عنوان محل عملیات در نظر می‌گیرند، اشرف دریك خانه‌ی تیمی همراه دیگر همرزمانش پابپای عمل به كارهای تئوریك نیز حول مباحث ایدئولوژیكی وسیاسی می‌پردازند. 


=== ورود به مبارزه ===
=== انفجار مقر حزب رستاخیر تبریز ===
عملیات بعدی که اشرف در آن شرکت داشت انفجاز مرکز حزب رستاخیز است؛ تیم‌ آنها از مشهد عازم تبریز شده و پس از عملیات به پایگاه خود باز می‌گردند.
 
در تابستان ۱۳۵۴ این شاخه ضربه می خورد وسه نفر از اعضای آن دستگیر می‌شوند . اشرف و علی‌اکبر نبوی نوری خانه‌ها را تخلیه كرده ودوباره در شهری كه اینك ساواك از وجود آنها مطلع شده است بدون خانه وهیچ امكان دیگر تحت تعقیب قرار می‌گیرند. حتی جاده ها تحت كنترل ساواك در می آید.
 
آنها با شناسایی راه‌های فرعی و راه‌های دهات اطراف مشهد می‌توانند از تورپلیس خارج شوند. آنها قزوین را به عنوان محل اقامت خود انتخاب می‌کنند، از این پس محل استقرار پایگاه آنان قزوین می‌باشد.
 
پایگاه اشرف و تیمش در محله‌ای کارگری بود،‌ که اشرف با پوش خیاطی کار می‌کرد و برای خانواده‌‌های محله لباس می‌دوخت.
 
عملیات بعدی تیم‌ آنان انفجار مرکز حزب رستاخیر قزوین بود، که در این عملیات موفق شدند این مقر را ویران کنند، این عملیات در ۳۰ فروردین ۱۳۵۵ به یاد ۵ تن از شهدای کادر مرکزی سازمان صورت گرفت. 


=== آزادی از زندان شاه ===
=== آزادی از زندان شاه ===
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری