کاربر:Mohsen/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲۴۰: خط ۲۴۰:
با این که طرف عراقی این قطعنامه‌ را پذیرفت اما خمینی آن‌ را مطلقاً رد کرد.   
با این که طرف عراقی این قطعنامه‌ را پذیرفت اما خمینی آن‌ را مطلقاً رد کرد.   


فتح خرمشهر به معنی خروج نیروهای متجاوز از خاک ایران نقطه عطف جنگ ایران و عراق می‌باشد. بدون تردید این واقعه می‌توانست فرصت خوبی برای خمینی و برون‌رفت او از بحران جنگ باشد. به شرط آن‌که او، جنگ را "یک بحران" می‌دانست و نه یک "نعمت".   
فتح خرمشهر به معنی خروج نیروهای متجاوز از خاک ایران نقطه عطف جنگ ایران و عراق می‌باشد. بدون تردید این واقعه می‌توانست فرصت خوبی برای خمینی و برون‌رفت او از بحران جنگ باشد. به شرط آن‌که او، جنگ را "یک بحران" می‌دانست و نه یک "نعمت". در حالی که خمینی جنگ را «نعمت» و «مائده» می‌دانست.   


=== ادامه جنگ بعد از خرمشهر ملی یا ضد میهنی؟ ===
=== ادامه جنگ بعد از خرمشهر ملی یا ضد میهنی؟ ===
خط ۲۵۶: خط ۲۵۶:
در خصوص جنگ ایران و عراق شورای امنیت ملل متحد در مجموع ۱۸ قطعنامه صادر کرد؛ ۱۱ قطعنامه در طول جنگ و ۷ قطعنامه هم بعد از آتش‌بس و پایان جنگ صادر شدند.
در خصوص جنگ ایران و عراق شورای امنیت ملل متحد در مجموع ۱۸ قطعنامه صادر کرد؛ ۱۱ قطعنامه در طول جنگ و ۷ قطعنامه هم بعد از آتش‌بس و پایان جنگ صادر شدند.


قطعنامه‌های شورای امنیت را عراق بلافاصله می‌پذیرفت اما طرف ایرانی هیچ کدام را نپذیرفت بجز قطعنامه‌ی ۵۹۸ که یک سال بعد آن را پذیرفت. شورای امنیت قطعنامه‌های ۴۷۹، ۵۱۴، ۵۲۲، ۵۴۰، ۵۵۲، ۵۸۲، ۵۸۸، ۵۹۸، ۶۱۲، ۶۱۶، ۶۱۹، ۶۲۰، ۶۳۱، ۶۴۲، ۶۵۱، ۶۷۱، ۶۷۶، ۶۸۵ را در رابطه با جنگ ایران و عراق صادر کرده است. مهمترین قطعنامه‌های شورای امنیت در رابطه با جنگ ایران و عراق به شرح زیر است:
قطعنامه‌های شورای امنیت را عراق بلافاصله می‌پذیرفت اما طرف ایرانی هیچ کدام را نپذیرفت بجز قطعنامه‌ی ۵۹۸ که یک سال بعد از صادر شدن، آن را پذیرفت. شورای امنیت قطعنامه‌های ۴۷۹، ۵۱۴، ۵۲۲، ۵۴۰، ۵۵۲، ۵۸۲، ۵۸۸، ۵۹۸، ۶۱۲، ۶۱۶، ۶۱۹، ۶۲۰، ۶۳۱، ۶۴۲، ۶۵۱، ۶۷۱، ۶۷۶، ۶۸۵ را در رابطه با جنگ ایران و عراق صادر کرده است. مهمترین قطعنامه‌های شورای امنیت در رابطه با جنگ ایران و عراق به شرح زیر است:


=== قطعنامه‌ ۴۷۹ ===
=== قطعنامه‌ ۴۷۹ ===
خط ۲۸۰: خط ۲۸۰:


=== هیأت میانجی ضیاءالرحمن و حبیب شطی ===
=== هیأت میانجی ضیاءالرحمن و حبیب شطی ===
تلاش بعدی ورود یک هیأت میانجی صلح، متشکل از رئیس‌جمهور وقت بنگلادش (ژنرال ضیاء الرحمن) و حبیب شطّی بود. آن هیأت هم که تنها برای ارائه پیشنهادهای اولیه به تهران رفته بود، ب، شکست خورد و بی‌نتیجه بازگشت.
تلاش بعدی ورود یک هیأت میانجی صلح، متشکل از رئیس‌جمهور وقت بنگلادش (ژنرال ضیاء الرحمن) و حبیب شطّی بود. آن هیأت هم که تنها برای ارائه پیشنهادهای اولیه به تهران رفته بود، شکست خورد و بی‌نتیجه بازگشت.


=== هیأت صلح  کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها ===
=== هیأت صلح  کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها ===
خط ۲۸۶: خط ۲۸۶:


=== میانجی‌گری اولاف پالمه نخست وزیر وقت سوئد ===
=== میانجی‌گری اولاف پالمه نخست وزیر وقت سوئد ===
در یک نمونه دیگر، در اسفند سال ۶۰، اولاف پالمه نخست‌وزیر سابق سوئد و معاون وقت دبیرکل سازمان ملل متحد، به‌عنوان میانجی وارد تهران شد.
در یک نمونه دیگر، در اسفند سال ۶۰، اولاف پالمه نخست‌وزیر سابق سوئد و معاون وقت دبیرکل سازمان ملل متحد، به‌عنوان میانجی وارد تهران شد. وی حتی پیشنهاد پرداخت ۶۰میلیارد دلار خسارت جنگی به ایران را با خود آورده بود و آن را مطرح کرد.  خمینی این‌بار هم آتش‌بس را نپذیرفت.
 
وی حتی پیشنهاد پرداخت ۶۰میلیارد دلار خسارت جنگی به ایران را با خود آورده بود و آن را مطرح کرد.  خمینی این‌بار هم صلح را نپذیرفت.


=== هیأت میانجی یاسر عرفات و گروهی از سران کشورهای اسلامی ===
=== هیأت میانجی یاسر عرفات و گروهی از سران کشورهای اسلامی ===
مدتی بعد یاسر عرفات رهبر انقلاب فلسطین، به همراه گروهی از سران کشورهای اسلامی، مجدداً تلاش کرد تا خمینی را به صلح قانع کند،  آن هیأت میانجی هم، در مأموریت صلحش شکست خورد.
مدتی بعد یاسر عرفات رهبر انقلاب فلسطین، به همراه گروهی از سران کشورهای اسلامی، مجدداً تلاش کرد تا خمینی را به صلح قانع کند،  آن هیأت میانجی هم، در مأموریت صلحش شکست خورد.


خمینی در ملاقات با آن هیأت، به جای پرداختن به صلح، و شنیدن صحبت‌ها و هشدارها و نصحیت‌های آنها، آنان را نصحیت کرد.
خمینی در ملاقات با آن هیأت، به جای پرداختن به صلح، و شنیدن صحبت‌ها و هشدارهای آنها، شروع به نصیحت آنان کرد.


تلویزیون دولتی ایران: «یاسر عرفات خودش شخصاً وارد جریان وساطت شد. او به‌همراه هیأت حسن‌نیت دولتهای اسلامی وارد تهران شد. آنها با امام ملاقات کردند. امام برای بار دوم، میانجیگری آنها را نپذیرفت؛ در واقع درباره آن حرفی نزد و موضوع دیگری را گفت: «من لازم می‌دانم که به شما آقایان که در رأس بعضی از کشورهای اسلامی هستید نصیحت کنم. شما کوشش کنید که حکومت بر قلوب کشورهای خودتان بکنید و نه حکومت بر ابدان، و قلوب از شما کناره بگیرند».<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/#%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%B5 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
تلویزیون دولتی ایران: «یاسر عرفات خودش شخصاً وارد جریان وساطت شد. او به‌همراه هیأت حسن‌نیت دولتهای اسلامی وارد تهران شد. آنها با امام ملاقات کردند. امام برای بار دوم، میانجیگری آنها را نپذیرفت؛ در واقع درباره آن حرفی نزد و موضوع دیگری را گفت: «من لازم می‌دانم که به شما آقایان که در رأس بعضی از کشورهای اسلامی هستید نصیحت کنم. شما کوشش کنید که حکومت بر قلوب کشورهای خودتان بکنید و نه حکومت بر ابدان، و قلوب از شما کناره بگیرند».<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/#%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%B5 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
خط ۳۰۰: خط ۲۹۸:
[https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D8%B7%D8%B1%D8%AD_%D8%B5%D9%84%D8%AD_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA طرح صلح شورای ملی مقاومت ایران]، ابتکار این شورا برای پایان دادن به جنگ ضد ایران و عراق بود که در ۲۲ اسفند ۱۳۶۱ به تصویب رسید. این طرح دارای یک مقدمه و ۷بند است. این طرح پس از تصویب برای اطلاع دولت عراق فرستاده شد ونسخه ای از آن نیز برای دبیر کل سازمان ملل متحد و همچنین جنبش کشورهای غیرمتعهد و کنفرانس اسلامی ارسال شد. در پی آن، دولت عراق این [https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D8%B7%D8%B1%D8%AD_%D8%B5%D9%84%D8%AD_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA طرح صلح] را مبنای قابل قبولی برای مذاکرات صلح پذیرفت و خواهان این مذاکرات شد. اما خمینی هیچ طرح صلحی و قطعنامه‌ای را حاضر نبود بپذیرد.  
[https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D8%B7%D8%B1%D8%AD_%D8%B5%D9%84%D8%AD_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA طرح صلح شورای ملی مقاومت ایران]، ابتکار این شورا برای پایان دادن به جنگ ضد ایران و عراق بود که در ۲۲ اسفند ۱۳۶۱ به تصویب رسید. این طرح دارای یک مقدمه و ۷بند است. این طرح پس از تصویب برای اطلاع دولت عراق فرستاده شد ونسخه ای از آن نیز برای دبیر کل سازمان ملل متحد و همچنین جنبش کشورهای غیرمتعهد و کنفرانس اسلامی ارسال شد. در پی آن، دولت عراق این [https://www.iranpediawiki.org/wiki/%D8%B7%D8%B1%D8%AD_%D8%B5%D9%84%D8%AD_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA طرح صلح] را مبنای قابل قبولی برای مذاکرات صلح پذیرفت و خواهان این مذاکرات شد. اما خمینی هیچ طرح صلحی و قطعنامه‌ای را حاضر نبود بپذیرد.  


== طرح صلح جمهوری اسلامی که خودش آنرا رد کرد ==
== طرح صلح جمهوری اسلامی که خودش آنرا رد کرد! ==
روز ۲۴ مهرماه ۱۳۵۹ محمدعلی رجایی نخست وزیر وقت ایران با یک پیشنهاد صلح به سازمان ملل رفت و در طرح خودش پیشنهاد داد: متجاوز به مرز خود برگردد و نیروی بی‌طرفی در مرزها مستقر شود تا دوباره تجاوزی اتفاق نیفتد؛ بعد هم در دادگاهی متجاوز و میزان غرامت تعیین شود.<ref>وبسایت تابناک مهر ماه ۱۳۹۳</ref>  طرف عراقی به فوریت این طرح را قبول کرد، اما بعد از بازگشت رجایی از سازمان ملل، وقتی دید که عراق این طرح را پذیرفته، گفت این طرح عادلانه نیست و طرح صلح خودش را هم رد کرد.   
روز ۲۴ مهرماه ۱۳۵۹ محمدعلی رجایی نخست وزیر وقت ایران با یک پیشنهاد صلح به سازمان ملل رفت و در طرح خودش پیشنهاد داد: متجاوز به مرز خود برگردد و نیروی بی‌طرفی در مرزها مستقر شود تا دوباره تجاوزی اتفاق نیفتد؛ بعد هم در دادگاهی متجاوز و میزان غرامت تعیین شود.<ref>وبسایت تابناک مهر ماه ۱۳۹۳</ref>  طرف عراقی به فوریت این طرح را قبول کرد، اما بعد از بازگشت رجایی از سازمان ملل، وقتی دید که عراق این طرح را پذیرفته، در مبان بهت و حیرت همگان گفت این طرح عادلانه نیست و به این ترتیب خمینی طرح صلح خودش را هم رد کرد.   


== عملیات‌های پی در پی و خسارات جبران ناپذیر ==
== عملیات‌های پی در پی و خسارات جبران ناپذیر ==
در طول جنگ ایران دهها عملیات گسترده انجام داد که بسیاری از آنان با شکست سنگین روبرو می‌شد و هزاران نفر کشته و مجروح می‌شدند.
در طول جنگ ایران دهها عملیات گسترده انجام داد که بسیاری از آنان با شکست سنگین روبرو می‌شد و هزاران نفر کشته و مجروح می‌شدند. اما باز هم تکرار می‌شدند چون تاکتیک جنگی خمینی حمله با امواج انسانی بود.


=== سربازان یکبار مصرف ===
=== سربازان یکبار مصرف ===
خط ۳۱۱: خط ۳۰۹:
سالها بعد رفسنجانی گفت که ۳۶۰۰۰تن از کودکان دانش‌آموز، در جبهه‌ها جان خود را از دست دادند.<ref>نماز جمعه ۹ آبان ۱۳۷۶</ref>
سالها بعد رفسنجانی گفت که ۳۶۰۰۰تن از کودکان دانش‌آموز، در جبهه‌ها جان خود را از دست دادند.<ref>نماز جمعه ۹ آبان ۱۳۷۶</ref>


سرتیپ دوم اسکندر بیرالوند فرمانده سابق تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد در رابطه با سربازان یک بار مصرف گفت:<blockquote>«خبر دادند گردان عاشقان حسین (ع) برای پاکسازی میدان مین در راهند. تا به آن روز نام این گردان را نشنیده بودم و با نحوه کار آشنا نبودم. ساعتی نگذشت که دو ماشین ریو... وارد منطقه شدند...جوانان هنوز از ماشین پیاده‌ نشده بودند که یکدیگر را در آغوش گرفتند و همدیگر را بوسیدند. صحنه عجیبی بود. از شدت گریه آنها، همه به گریه افتاده بودند. هنوز نمی‌دانستیم کار آن بچه‌ها چیست... در کنار میدان مین به خط ایستادند و در حالی که چهره‌های همه‌ شان پر از اشک بود به میدان مین نگاه می‌کردند. منطقه در سکوت فرورفته بود و همه با هیجان و نگرانی چشم به آنان دوخته بودند. جوانی که تقریبا حدود ۲۰ سال سن داشت رو به دیگران کرد و گفت:</blockquote><blockquote>فدای بدن پاره پاره آقا اباعبدالله، تمام جان‌های ما. آقا منتظرند. بیشتر از این آقا را معطل نگذارید.</blockquote><blockquote>یاحسین گفت و به میدان مین زد. صدای انفجارهای پشت سر هم جهنمی از آتش را در مقابل دیدگاه همه به وجود آورد. صدای یا حسین شان در صدای انفجارها گم شده بود.<ref>روزنامه اطلاعات، ۵ مهر ۱۳۷۶، ص۵</ref></blockquote>
سرتیپ دوم اسکندر بیرالوند فرمانده سابق تیپ ۸۴ پیاده خرم آباد در رابطه با سربازان یک بار مصرف گفت:<blockquote>«خبر دادند گردان عاشقان حسین (ع) برای پاکسازی میدان مین در راهند. تا به آن روز نام این گردان را نشنیده بودم و با نحوه کار آشنا نبودم. ساعتی نگذشت که دو ماشین ریو... وارد منطقه شدند...جوانان هنوز از ماشین پیاده‌ نشده بودند که یکدیگر را در آغوش گرفتند و همدیگر را بوسیدند. صحنه عجیبی بود. از شدت گریه آنها، همه به گریه افتاده بودند. هنوز نمی‌دانستیم کار آن بچه‌ها چیست... در کنار میدان مین به خط ایستادند و در حالی که چهره‌های همه‌ شان پر از اشک بود به میدان مین نگاه می‌کردند. منطقه در سکوت فرورفته بود و همه با هیجان و نگرانی چشم به آنان دوخته بودند. جوانی که تقریبا حدود ۲۰ سال سن داشت رو به دیگران کرد و گفت:</blockquote><blockquote>فدای بدن پاره پاره آقا اباعبدالله، تمام جان‌های ما. آقا منتظرند. بیشتر از این آقا را معطل نگذارید.</blockquote><blockquote>یاحسین گفت و به میدان مین زد. صدای انفجارهای پشت سر هم جهنمی از آتش را در مقابل دیدگاه همه به وجود آورد. صدای یا حسین شان در صدای انفجارها گم شده بود.<ref>روزنامه اطلاعات، ۵ مهر ۱۳۷۶، ص۵</ref></blockquote>به این ترتیب سربازان یک بار مصرف در میدان‌های مین «مصرف» جنگ خمینی خواسته می‌شدند.


=== طرح‌های نظامی از پیش شکست خورده ===
=== طرح‌های نظامی از پیش شکست خورده ===
خط ۳۴۱: خط ۳۳۹:
در سال‌های پایانی جنگ دولت ایران قدرت بسیج نیرو را از دست داده بود، به دلیل ضعف اقتصادی قادر به بازسازی توان جنگی خودش نیود،  
در سال‌های پایانی جنگ دولت ایران قدرت بسیج نیرو را از دست داده بود، به دلیل ضعف اقتصادی قادر به بازسازی توان جنگی خودش نیود،  


محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران در خصوص به تحلیل رفتن توان دولت ایران می گوید:  <blockquote>« آقای هاشمی خدمت امام می‌رود و می‌گوید من مسئولیت را قبول کردم. حالا ما دو راه داریم، یا باید برویم صلح کنیم و یا این‌که بجنگیم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بجنگید! </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید اگر بخواهیم بجنگیم باید خواسته‌های فرماندهان را عمل کنیم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید عمل کنید! آنچه فرماندهان می‌خواهند را بروید تأمین کنید. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید پول نداریم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بروید از مردم مالیات بگیرید. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید که نیروهای مردمی دیگر مثل قدیم به جبهه نمی‌آیند. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید من دستور جهاد خواهم داد و به مردم می‌گویم که همه به جبهه بروند. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید ما ارز و دلار نداریم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بروید فکری بکنید! شما نفت دارید؛ چیزهای دیگر دارید؛ بروید برای این (مسأله)، فکری بکنید!»<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار سعید قاسمی از فرماندهان جنگ هم در این خصوص می‌گوید: <blockquote>«در جبهه افتضاحی بود. امام در این مقطع همه را دوباره برای جنگ خواند. همه چیز باید در استخدام جنگ دربیاید؛ (آیا) شد؟ نشد!»<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>با این وجود خمینی سال ۱۳۶۶ را سال پیروزی می‌داند و قطعنامه‌ ۵۹۸ را که در این سال صادر شد را مطلقا رد کرد.
محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران در خصوص به تحلیل رفتن توان دولت ایران می گوید:  <blockquote>« آقای هاشمی خدمت امام می‌رود و می‌گوید من مسئولیت را قبول کردم. حالا ما دو راه داریم، یا باید برویم صلح کنیم و یا این‌که بجنگیم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بجنگید! </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید اگر بخواهیم بجنگیم باید خواسته‌های فرماندهان را عمل کنیم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید عمل کنید! آنچه فرماندهان می‌خواهند را بروید تأمین کنید. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید پول نداریم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بروید از مردم مالیات بگیرید. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید که نیروهای مردمی دیگر مثل قدیم به جبهه نمی‌آیند. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید من دستور جهاد خواهم داد و به مردم می‌گویم که همه به جبهه بروند. </blockquote><blockquote>هاشمی می‌گوید ما ارز و دلار نداریم. </blockquote><blockquote>امام می‌گوید بروید فکری بکنید! شما نفت دارید؛ چیزهای دیگر دارید؛ بروید برای این (مسأله)، فکری بکنید!»<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار سعید قاسمی از فرماندهان جنگ هم در این خصوص می‌گوید: <blockquote>«در جبهه افتضاحی بود. امام در این مقطع همه را دوباره برای جنگ خواند. همه چیز باید در استخدام جنگ دربیاید؛ (آیا) شد؟ نشد!»<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>با این وجود خمینی سال ۱۳۶۶ را سال پیروزی می‌داند و قطعنامه‌ ۵۹۸ را که در این سال صادر شد را مطلقا رد کرد.


خمینی  ۸ روز پس از صدور قطعنامه ۵۹۸، در پیامی به مناسبت ایام حج اعلام کرد که چیزی به پیروزی نهایی در جنگ با عراق باقی نمانده و پذیرش قطعنامه در چنین شرایطی خیانت است. پیام ۶ مرداد ۱۳۶۶ رهبر سابق جمهوری اسلامی ایران تاکید داشت: «هم اکنون که به مرز پیروزى مطلق رسیده‏ایم و قدم‌هاى آخرمان را برمی‌ ‏داریم، صداى ناآشناى صلح طلبى آن هم از کام ستمگران و جنگ افروزان به گوش‏ می ‏رسد»<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran-features-40663782 بی‌بی‌سی فارسی]</ref>
خمینی  ۸ روز پس از صدور قطعنامه ۵۹۸، در پیامی به مناسبت ایام حج اعلام کرد که چیزی به پیروزی نهایی در جنگ با عراق باقی نمانده و پذیرش قطعنامه در چنین شرایطی خیانت است. پیام ۶ مرداد ۱۳۶۶ خمینی تاکید داشت: «هم اکنون که به مرز پیروزى مطلق رسیده‏‌ایم و قدم‌هاى آخرمان را برمی‌ ‏داریم، صداى ناآشناى صلح طلبى آن هم از کام ستمگران و جنگ افروزان به گوش‏ می ‏رسد»<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran-features-40663782 بی‌بی‌سی فارسی]</ref>


اما خمینی نتوانست به پیروزی دست یابد، و سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۷ در وضعیت بدتری این قطعنامه را پذیرفت.
اما خمینی نتوانست به پیروزی دست یابد، و سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۷ در وضعیت بدتری این قطعنامه را پذیرفت.
خط ۳۵۰: خط ۳۴۸:
شورای ملی مقاومت ایران در سال ۱۳۶۱ یک طرح صلح با عراق به امضا رسانید، این موضوع اثبات می‌کرد که طرف عراقی دنبال صلح و پایان دادن به جنگ است، اگر اراده‌ای برای صلح با عراق باشد این موضوع در دسترس است، در سایه‌ی این توافق صلح در سال ۱۳۶۵ مجاهدین رسماً مقر خودشان را به عراق منتقل کردند، یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۶ [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را تشکیل دادند، [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران]] بیش از یک صد رشته عملیات نظامی علیه ماشین جنگی خمینی‌ انجام داد، که مهمترین‌ آنها، [[عملیات آفتاب]]، [[عملیات چلچراغ|چلچراغ]] و [[عملیات فروغ جاویدان|فروغ جاویدان]] بود.
شورای ملی مقاومت ایران در سال ۱۳۶۱ یک طرح صلح با عراق به امضا رسانید، این موضوع اثبات می‌کرد که طرف عراقی دنبال صلح و پایان دادن به جنگ است، اگر اراده‌ای برای صلح با عراق باشد این موضوع در دسترس است، در سایه‌ی این توافق صلح در سال ۱۳۶۵ مجاهدین رسماً مقر خودشان را به عراق منتقل کردند، یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۶ [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را تشکیل دادند، [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران]] بیش از یک صد رشته عملیات نظامی علیه ماشین جنگی خمینی‌ انجام داد، که مهمترین‌ آنها، [[عملیات آفتاب]]، [[عملیات چلچراغ|چلچراغ]] و [[عملیات فروغ جاویدان|فروغ جاویدان]] بود.


خمینی سال ۱۳۶۶ را سال پیروزی نامیده بود، اما یک سال بعد با چشمانی اشکبار این قطعنامه را پذیرفت، تنها تغییر در این یک سال حضور پدیده‌ای به نام ارتش آزادیبخش بود.
خمینی سال ۱۳۶۶ را سال پیروزی نامیده بود، اما یک سال بعد با چشمانی اشکبار این قطعنامه را پذیرفت، تنها تغییر در این یک سال حضور پدیده‌ای به نام [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] بود.
 
دکتر منوچهر هزارخانی عضو شورای ملی مقاومت در این باره می‌گوید:<blockquote>«ضربات نظامی ارتش عراق بر نیروهای رژیم، هر اندازه سخت و جانفرسا، هرگز نمی‌توانست خطر سرنگونی را برای رژیم درپی داشته باشد، زیرا نه عراق قصد سرنگونی خمینی را داشت و نه قدرتهای جهانی حاضر بودند ناظر بی تفاوت سرنگونی دولتی به دست دولت دیگر باشند. عراق بارها و به تأکید اعلام کرده بود که هدفش از واردآوردن فشارهای نظامی، واداشتن رژیم خمینی به پذیرش صلح است. </blockquote><blockquote>   قدرت‌های جهانی ،  به ویژه آمریکا و متحدانش ، نیز، با اصرار و تأکید تمام، بارها اخطار کرده بودند که نخواهند گذاشت این جنگ برنده و بازنده‌یی داشته باشد. بنابراین، خیال رژیم از این بابت آسوده بود. اما همین شکست‌های نظامی در جبهه‌ی جنگ خارجی می‌توانست شیرازه‌ی رژیمی را که در مسائل داخلی نیز از هرسو با بحران و تنگنا رو به رو بود، بگسلد و سرنگونی رژیم را به دست یک نیروی داخلی تسریع کند. </blockquote><blockquote>   تنها عامل داخلی که می‌توانست این سرنگونی را تحقق بخشد ارتش آزادیبخش ملی بود که در آخرین عملیاتش، در مهران، قدرت و کارآیی رزمی "نگران کننده"یی از خود نشان داده بود. به بیان دیگر، اگر در وضعی که در اواخر تیرماه وجود داشت، عامل ارتش آزادیبخش ملی را، در عالم فرض، از  صحنه حذف کنیم، دیگر رژیم نه تنها در وضع "استیصال" قرار ندارد، بلکه می‌تواند به همان بازی دفع‌الوقت در قبال قطعنامه ادامه دهد، زیرا با تمام خطرهای بالقوه یی که احاطه اش کرده اند، نیروی سازمانیافته یی وجود ندارد که بتواند از همة این شرایط مساعد برای برانداختن آن استفاده کند. اما چون در عالم واقع ارتش آزادیبخش ملی در صحنه حضور داشت، تمام خطرهای بالقوه به خطر بالفعل مبدل میشد و رژیم را به وضعیت "استیصال" می‌کشاند. از این رو بود که خمینی، از سر ناچاری، تن به پذیرش قطعنامه داد و آبروی هزاربار بربادرفته اش را به معامله گذاشت. </blockquote><blockquote>    هدف رژیم از پذیرش قطعنامه، پیش از هرچیز اجرای آتش بس و بسته شدن مرزها بود تا نیروهای ارتش آزادیبخش ملی امکان ورود به خاک میهن را پیدا نکنند. شک نباید کرد که این خواست خمینی مورد تأیید "شیطان بزرگ" هم بود. نگاهی به اظهار نظرهای سیاستمداران و سخنگویان رسمی آمریکا درمورد توقع خویشتن‌داری  از "همه‌ی طرفهای درگیر" ، و نه دو طرف درگیر ، مؤید این نظر است. همین بند و بست و زمینه چینی برای قفل کردن نیروهای مقاومت به بهانه‌ی "آتش بس" است که گاه از آن به عنوان "توطئه" یاد می‌شود. به هرحال به امید دست یافتن به این ریسمان نجات بود که خمینی تلخی نوشیدن زهر را برخود هموارکرد» <ref>مقاله‌ی «معنای سیاسی "فروغ جاویدان"»، نوشته‌ی دکتر منوچهر هزارخانی، ماهنامه‌ی «شورا»، شماره‌ی ۴۳ و ۴۴، مرداد و شهریور ۱۳۶۷</ref></blockquote>ناظران سیاسی بر این باورند که عنصر ایرانی که تعادل قوا را در جنگ ایران و عراق بهم زد [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بود و خمینی که چشم‌انداز شکست را بعد از [[عملیات چلچراغ]] می‌دید، برای مات کردن این عنصر قطعنامه ۵۹۸ و آتش بس را پذیرفت.


دکتر منوچهر هزارخانی عضو شورای ملی مقاومت در این باره می‌گوید:<blockquote>«ضربات نظامی ارتش عراق بر نیروهای رژیم، هر اندازه سخت و جانفرسا، هرگز نمی‌توانست خطر سرنگونی را برای رژیم درپی داشته باشد، زیرا نه عراق قصد سرنگونی خمینی را داشت و نه قدرتهای جهانی حاضر بودند ناظر بی تفاوت سرنگونی دولتی به دست دولت دیگر باشند. عراق بارها و به تأکید اعلام کرده بود که هدفش از واردآوردن فشارهای نظامی، واداشتن رژیم خمینی به پذیرش صلح است. </blockquote><blockquote>   قدرت‌های جهانی ،  به ویژه آمریکا و متحدانش ، نیز، با اصرار و تأکید تمام، بارها اخطار کرده بودند که نخواهند گذاشت این جنگ برنده و بازنده‌یی داشته باشد. بنابراین، خیال رژیم از این بابت آسوده بود. اما همین شکست‌های نظامی در جبهه‌ی جنگ خارجی می‌توانست شیرازه‌ی رژیمی را که در مسائل داخلی نیز از هرسو با بحران و تنگنا رو به رو بود، بگسلد و سرنگونی رژیم را به دست یک نیروی داخلی تسریع کند. </blockquote><blockquote>   تنها عامل داخلی که می‌توانست این سرنگونی را تحقق بخشد ارتش آزادیبخش ملی بود که در آخرین عملیاتش، در مهران، قدرت و کارآیی رزمی "نگران کننده"یی از خود نشان داده بود. به بیان دیگر، اگر در وضعی که در اواخر تیرماه وجود داشت، عامل ارتش آزادیبخش ملی را، در عالم فرض، از  صحنه حذف کنیم، دیگر رژیم نه تنها در وضع "استیصال" قرار ندارد، بلکه می‌تواند به همان بازی دفع‌الوقت در قبال قطعنامه ادامه دهد، زیرا با تمام خطرهای بالقوه یی که احاطه اش کرده اند، نیروی سازمانیافته یی وجود ندارد که بتواند از همة این شرایط مساعد برای برانداختن آن استفاده کند. اما چون در عالم واقع ارتش آزادیبخش ملی در صحنه حضور داشت، تمام خطرهای بالقوه به خطر بالفعل مبدل میشد و رژیم را به وضعیت "استیصال" می‌کشاند. از این رو بود که خمینی، از سر ناچاری، تن به پذیرش قطعنامه داد و آبروی هزاربار بربادرفته اش را به معامله گذاشت. </blockquote><blockquote>    هدف رژیم از پذیرش قطعنامه، پیش از هرچیز اجرای آتش بس و بسته شدن مرزها بود تا نیروهای ارتش آزادیبخش ملی امکان ورود به خاک میهن را پیدا نکنند. شک نباید کرد که این خواست خمینی مورد تأیید "شیطان بزرگ" هم بود. نگاهی به اظهار نظرهای سیاستمداران و سخنگویان رسمی آمریکا درمورد توقع خویشتن‌داری  از "همه‌ی طرفهای درگیر" ، و نه دو طرف درگیر ، مؤید این نظر است. همین بند و بست و زمینه چینی برای قفل کردن نیروهای مقاومت به بهانه‌ی "آتش بس" است که گاه از آن به عنوان "توطئه" یاد می‌شود. به هرحال به امید دست یافتن به این ریسمان نجات بود که خمینی تلخی نوشیدن زهر را برخود هموارکرد» <ref>مقاله‌ی «معنای سیاسی "فروغ جاویدان"»، نوشته‌ی دکتر منوچهر هزارخانی، ماهنامه‌ی «شورا»، شماره‌ی ۴۳ و ۴۴، مرداد و شهریور ۱۳۶۷</ref></blockquote>ناظران سیاسی بر این باورند که عنصر ایرانی که تعادل قوا را در جنگ ایران و عراق بهم زد [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بود و خمینی برای مات کردن این عنصر قطعنامه ۵۹۸ و آتش بس را پذیرفت.
سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم  در اين مورد مي‌گويد''':''' <blockquote>«سازمان منافقين آرام آرام سازماندهي نظامي را درست كردند كه اونها هم ابتدا از عملياتهاي محدود بعد وسعت عمليات اضافه شد آرام آرام ديديم كه وسعت عملياتها در واقع و دامنه اش گسترش پيدا كرد. درجبهه در واقع مياني در جبهه جنوبي، وحتي در فكر مي كنم خرداد ماه 67 بود كه شهرمهران را هم تونستند تصرف بكنند هدف آنها هم درواقع سقوط تهران؛ تصرف تهران؛ و سرنگوني حكومت بود»''.''<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>محمداسماعیل کوثری از فرمانده‌هان بالای سپاه پاسداران سال‌ها بعد راز قبول آتش‌بس  این‌چنین فاش می‌کند:<blockquote>دشمنان، توطئه‌های واقعاً گستردهای را طرح‌ریزی کرده بودند، چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان. در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت آمیز انجام داده بودند؛ و شعارِ ” امروز مهران فردا تهران “ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنا براین با در اختیارگرفتنِ انواع سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین همچون نفر بر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد.<ref>روزنامه جوان-۱۹ تیر۱۳۸۷</ref></blockquote>نقش [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] در به پایان رساندن این جنگ بسیار مهم و حیاتی بود.


سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم  در اين مورد مي‌گويد''':''' <blockquote>«سازمان منافقين آرام آرام سازماندهي نظامي را درست كردند كه اونها هم ابتدا از عملياتهاي محدود بعد وسعت عمليات اضافه شد آرام آرام ديديم كه وسعت عملياتها در واقع و دامنه اش گسترش پيدا كرد. درجبهه در واقع مياني در جبهه جنوبي، وحتي در فكر مي كنم خرداد ماه 67 بود كه شهرمهران را هم تونستند تصرف بكنند هدف آنها هم درواقع سقوط تهران؛ تصرف تهران؛ و سرنگوني حكومت بود»''.''<ref>وبسایت [https://article.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>محمداسماعیل کوثری از فرمانده‌هان بالای سپاه پاسداران سال‌ها بعد راز قبول آتش‌بس  این‌چنین فاش می‌کند:<blockquote>دشمنان، توطئه‌های واقعاً گستردهای را طرح‌ریزی کرده بودند، چون منافقین قبل از عملیات فروغ جاویدان. در مهران، عملیاتی به زعمِ خود موفقیت آمیز انجام داده بودند؛ و شعارِ ” امروز مهران فردا تهران “ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنا براین با در اختیارگرفتنِ انواع سلاح‌های سنگین و نیمه سنگین همچون نفر بر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد.<ref>روزنامه جوان-۱۹ تیر۱۳۸۷</ref></blockquote>به این ترتیب با قبول آتش‌بس جنگی مهیب با خساراتی فراوان به پایان رسید.
و به این ترتیب با قبول آتش‌بس توسط خمینی،  جنگی مهیب با خساراتی فراوان به پایان رسید.


== خسارات جنگ ایران و عراق ==
== خسارات جنگ ایران و عراق ==
۹۷۳

ویرایش

منوی ناوبری