۹۷۳
ویرایش
خط ۲۴۵: | خط ۲۴۵: | ||
ارتش آزادیبخش در گزارش خود اعلام کرد که در مجموع ۲۲ تیپ رزمی در این عملیات حضور داشتند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ سال ۱۳۷۴</ref> | ارتش آزادیبخش در گزارش خود اعلام کرد که در مجموع ۲۲ تیپ رزمی در این عملیات حضور داشتند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ سال ۱۳۷۴</ref> | ||
[[پرونده:صحنهای از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش ملی ایران.JPG|جایگزین=صحنهای از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|صحنهای از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش ملی ایران]] | |||
ساعتهای نخستین این عملیات برای نیروهای ارتش آزادیبخش ملی ساده نبود، آنها با حجم آتش سنگین نیروهای دولتی مواجه شدند. | ساعتهای نخستین این عملیات برای نیروهای ارتش آزادیبخش ملی ساده نبود، آنها با حجم آتش سنگین نیروهای دولتی مواجه شدند. | ||
خط ۲۵۸: | خط ۲۵۸: | ||
مجموع نیروهای دولتی در این منطقه ۱۶ هزار تن بود که ۸ هزار تن از آنان کشته و زخمی شدند و ۱۵۰۰ تن نیز به اسارت درآمدند، هوانیروز نیروهای دولت ایران به نیروهای مهاجم حمله کردند که یک هلیکوپتر از نوع کبری مورد اصابت قرار گرفت و سرنگون شد، بعد از آن نیروهای دولتی ایران تا ۳ روز هیچ اقدام نظامی خاصی در این منطقه نداشتند. | مجموع نیروهای دولتی در این منطقه ۱۶ هزار تن بود که ۸ هزار تن از آنان کشته و زخمی شدند و ۱۵۰۰ تن نیز به اسارت درآمدند، هوانیروز نیروهای دولت ایران به نیروهای مهاجم حمله کردند که یک هلیکوپتر از نوع کبری مورد اصابت قرار گرفت و سرنگون شد، بعد از آن نیروهای دولتی ایران تا ۳ روز هیچ اقدام نظامی خاصی در این منطقه نداشتند. | ||
دو تن از افسران ارشد ارتش ایران پس از اسارت به دست ارتش آزادیبخش گفتند:<blockquote>«ما دیدیم كه ارتش آزادیبخش برخلاف عملیات گذشتهاش اینبار در روز هم مثل ارتشهای استاندارد وارد عمل شد. و در مواضعی كه تصرف كرده بود مستقر شد.</blockquote><blockquote> وقتی در اتاق عملیات خبر رسید كه تهاجم را ارتش آزادیبخش آغاز كرده همه دچار شوك شدند. همه میدانستند كه عملیات موفق خواهد شد و آن طرفی كه مسلماً شكست خواهد خورد خود ما هستیم.</blockquote><blockquote> برای آنچه ارتش آزادیبخش انجام داد در ارتش كلاسیك به نیرویی معادل یك سپاه (۶ لشكر) و شامل ۱۸ تیپ،۶۰۰ تانك و ۳۶۰ توپ نیاز هست.</blockquote><blockquote>رسیدن این خبر كه ارتش آزادیبخش به ما تهاجم كرده است، به دلیل اینكه میدانستیم رزمندگانش ازخودگذشتگی بیش از حدی دارند، فرماندهان را در سردرگمی فرو برد».<ref>مصاحبه با سرهنگ غلامرضایی رئیس ستاد لشكر۱۶ زرهی قزوین و سه تن دیگر از فرماندهان این لشکر ـ نشریهی اتحادیهی انجمنهای دانشجویان مسلمان خارج كشور ـ ۱۰ تیر۱۳۶۷ شمارهی ۱۴۲</ref></blockquote>با توجه به نزدیک شدن ۳۰ خرداد روز شروع مقاومت مسلحانه مجاهدین علیه دولت ایران و همچنین بر اساس شواهد و قرائن نیروهای دولت ایران اعم از ارتش و سپاه پیشبینی عملیات بزرگی در منطقه را داشتند، به همین دلیل ارتش ایران یك گردان تكاور از لشكر ۵۸ ذوالفقار و یك تیپ را نیز برای پشتیبانی به منطقهی عمومی مهران فرستاده بود. | دو تن از افسران ارشد ارتش ایران پس از اسارت به دست ارتش آزادیبخش گفتند:<blockquote>«ما دیدیم كه ارتش آزادیبخش برخلاف عملیات گذشتهاش اینبار در روز هم مثل ارتشهای استاندارد وارد عمل شد. و در مواضعی كه تصرف كرده بود مستقر شد.</blockquote><blockquote> وقتی در اتاق عملیات خبر رسید كه تهاجم را ارتش آزادیبخش آغاز كرده همه دچار شوك شدند. همه میدانستند كه عملیات موفق خواهد شد و آن طرفی كه مسلماً شكست خواهد خورد خود ما هستیم.</blockquote><blockquote> برای آنچه ارتش آزادیبخش انجام داد در ارتش كلاسیك به نیرویی معادل یك سپاه (۶ لشكر) و شامل ۱۸ تیپ،۶۰۰ تانك و ۳۶۰ توپ نیاز هست.</blockquote><blockquote>رسیدن این خبر كه ارتش آزادیبخش به ما تهاجم كرده است، به دلیل اینكه میدانستیم رزمندگانش ازخودگذشتگی بیش از حدی دارند، فرماندهان را در سردرگمی فرو برد».<ref>مصاحبه با سرهنگ غلامرضایی رئیس ستاد لشكر۱۶ زرهی قزوین و سه تن دیگر از فرماندهان این لشکر ـ نشریهی اتحادیهی انجمنهای دانشجویان مسلمان خارج كشور ـ ۱۰ تیر۱۳۶۷ شمارهی ۱۴۲</ref></blockquote> | ||
[[پرونده:نفربرهای زرهی ام-۱۱۳ از غنائم ارتش آزادیبخش ملی ایران در عملیات چلچراغ.JPG|جایگزین=نفربرهای زرهی ام-۱۱۳ از غنائم ارتش آزادیبخش ملی ایران در عملیات چلچراغ|بندانگشتی|نفربرهای زرهی ام-۱۱۳ از غنائم ارتش آزادیبخش ملی ایران در عملیات چلچراغ]] | |||
با توجه به نزدیک شدن ۳۰ خرداد روز شروع مقاومت مسلحانه مجاهدین علیه دولت ایران و همچنین بر اساس شواهد و قرائن نیروهای دولت ایران اعم از ارتش و سپاه پیشبینی عملیات بزرگی در منطقه را داشتند، به همین دلیل ارتش ایران یك گردان تكاور از لشكر ۵۸ ذوالفقار و یك تیپ را نیز برای پشتیبانی به منطقهی عمومی مهران فرستاده بود. | |||
«بعد از شروع تهاجمات ارتش آزادیبخش سرهنگ یعقوب علیاری فرمانده قرارگاه غرب ارتش اران نیز به مقر لشكر ۱۶ جهت كنترل و فرماندهی صحنه آمد. همچنین بعد از شروع عملیات، رفسنجانی، حسنیسعدی كه در آن وقت فرمانده نیروی زمینی بود را همراه با معاونین عملیاتی خود به منطقهی درگیری فرستاد. سردمداران رژیم درصدد بودند به هر صورت كه شده از سقوط لشكر ۱۶ جلوگیری كنند. بهطوریكه بعد از شروع نبرد گروه هوانیروز كرمانشاه،تعدادی از هلیكوپترهای خود را به منطقهی ایلام جهت پشتیبانی نیروهایش فرستاد. اما بهرغم تمام این تلاشها ارتش آزادیبخش توانست كمتر از ۱۲ ساعت تمام منطقه را تصرف نموده و دشمن را در منطقه پاكسازی نماید و به این ترتیب تلاشهای مذبوحانهی رژیم نتوانست از شكست كامل او جلوگیری كند».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴</ref> | «بعد از شروع تهاجمات ارتش آزادیبخش سرهنگ یعقوب علیاری فرمانده قرارگاه غرب ارتش اران نیز به مقر لشكر ۱۶ جهت كنترل و فرماندهی صحنه آمد. همچنین بعد از شروع عملیات، رفسنجانی، حسنیسعدی كه در آن وقت فرمانده نیروی زمینی بود را همراه با معاونین عملیاتی خود به منطقهی درگیری فرستاد. سردمداران رژیم درصدد بودند به هر صورت كه شده از سقوط لشكر ۱۶ جلوگیری كنند. بهطوریكه بعد از شروع نبرد گروه هوانیروز كرمانشاه،تعدادی از هلیكوپترهای خود را به منطقهی ایلام جهت پشتیبانی نیروهایش فرستاد. اما بهرغم تمام این تلاشها ارتش آزادیبخش توانست كمتر از ۱۲ ساعت تمام منطقه را تصرف نموده و دشمن را در منطقه پاكسازی نماید و به این ترتیب تلاشهای مذبوحانهی رژیم نتوانست از شكست كامل او جلوگیری كند».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش چاپ ۱۳۷۴</ref> | ||
خط ۲۹۰: | خط ۲۹۲: | ||
هاشمی رفسنجانی در این بارهی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ گفت:<blockquote>«پذیرش قطعنامه متکی به خیلی چیزهاست که فعلاً بهخاطر اینکه عمده آنها از اسرار نظامیــ سیاسی هستند، نمیتوانم توضیح بدهم».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>هاشمی رفسنجانی دراین باره توضیحات بیشتری دارد و میگوید: <blockquote>«الان مصلحت نیست به مردم بگویم چرا ختم شد. امام دنبال صلحند، ما دنبال صلحیم، تصمیم گرفتیم. حالا دلیلش چی است؟ بعضیها را شما میدانید، بعضیها را هم نمیدانید و هنوز هم نمیتوانیم همه چیز را بگوئیم و یک فرماندهٴ نظامی، یک عنصر نظامی، این حقیقت را باید بپذیرد که همیشه همه چیز برای گفتن جامعه مصلحت نیست! در زمان خودش گفته خواهد شد. ملت ما ممکن است بپرسد چرا پارسال نپذیرفتید؟ چرا سه سال پیش نپذیرفتید؟ که این را البته ما توضیح دادیم که چرا نپذیرفتیم و در وقت مناسب هم قابل توضیح است. بعد از اینکه جنگ تمام شد و صلح شد خیلی بهتر میشود توضیح داد. الآن مصلحت نیست به مردم توضیح بدهیم!».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>شخص خمینی هم در این باره گفت:<blockquote>«قبول این مسأله برای من از زهر کشندهتر است… پیمان بسته بودم که تا آخرین قطرهٴ خون و آخرین نفس بجنگم. اما... از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشتم، با خدا معامله کردم».<ref>صحیفه نور - جلد ۲۰ صفحه ۲۴۱</ref></blockquote>احمد خمینی لحظاتی که پدرش داشت قطعنامه را امضا میکرد، را اینگونه توصیف میکند:<blockquote>«امام وقتی در معادلات به این نتیجه رسیدند که قطعنامه را قبول کنند، گفتند ”من جامزهر قطعنامه را مینوشم“. من کنار امام بودم. امام مرتب مشتشان را بر روی پایش میزدند و آخ میگفتند... بعد از پذیرش قطعنامه 598 تا چند روز امام بدرستی نمیتوانستند راه بروند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>خود خمینی، آن شب را این گونه توضیح داده است:<blockquote>«من تا چند روز قبل، معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند مرگ برایم گواراتر بود، اما چاره چیست؟ من باز میگویم قبول این مسأله برای من از زهر کشندهتر است، ولی»...<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار سعید قاسمی از قول آبدارچی مخصوص خمینی در خصوص پذیزش قطعنامه ۵۹۸ گفت: <blockquote>«تا آنجایی که من یادم است در دیدار با شیخ عیسی- حاج عیسی، همان آبدارچی آقا روح الله را میگویم- گفت: تا دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد. روز اول یا دوم وقتی برایش چایی بردم و گذاشتم جلویش، گفتم آقاجان هیچی نخوردی. یک مرتبه بغضش ترکید. توی بغلم افتاد و یکساعت تمام گریه کرد. گفت: حاج عیسی چه کار کنم؟»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>اما بعد از گذشت سالیان مقامات دولتی و دستاندرکاران جنگ به گوشهای از دلایل قبول آتشبس اشاره کردند: | هاشمی رفسنجانی در این بارهی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ گفت:<blockquote>«پذیرش قطعنامه متکی به خیلی چیزهاست که فعلاً بهخاطر اینکه عمده آنها از اسرار نظامیــ سیاسی هستند، نمیتوانم توضیح بدهم».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>هاشمی رفسنجانی دراین باره توضیحات بیشتری دارد و میگوید: <blockquote>«الان مصلحت نیست به مردم بگویم چرا ختم شد. امام دنبال صلحند، ما دنبال صلحیم، تصمیم گرفتیم. حالا دلیلش چی است؟ بعضیها را شما میدانید، بعضیها را هم نمیدانید و هنوز هم نمیتوانیم همه چیز را بگوئیم و یک فرماندهٴ نظامی، یک عنصر نظامی، این حقیقت را باید بپذیرد که همیشه همه چیز برای گفتن جامعه مصلحت نیست! در زمان خودش گفته خواهد شد. ملت ما ممکن است بپرسد چرا پارسال نپذیرفتید؟ چرا سه سال پیش نپذیرفتید؟ که این را البته ما توضیح دادیم که چرا نپذیرفتیم و در وقت مناسب هم قابل توضیح است. بعد از اینکه جنگ تمام شد و صلح شد خیلی بهتر میشود توضیح داد. الآن مصلحت نیست به مردم توضیح بدهیم!».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>شخص خمینی هم در این باره گفت:<blockquote>«قبول این مسأله برای من از زهر کشندهتر است… پیمان بسته بودم که تا آخرین قطرهٴ خون و آخرین نفس بجنگم. اما... از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشتم، با خدا معامله کردم».<ref>صحیفه نور - جلد ۲۰ صفحه ۲۴۱</ref></blockquote>احمد خمینی لحظاتی که پدرش داشت قطعنامه را امضا میکرد، را اینگونه توصیف میکند:<blockquote>«امام وقتی در معادلات به این نتیجه رسیدند که قطعنامه را قبول کنند، گفتند ”من جامزهر قطعنامه را مینوشم“. من کنار امام بودم. امام مرتب مشتشان را بر روی پایش میزدند و آخ میگفتند... بعد از پذیرش قطعنامه 598 تا چند روز امام بدرستی نمیتوانستند راه بروند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>خود خمینی، آن شب را این گونه توضیح داده است:<blockquote>«من تا چند روز قبل، معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند مرگ برایم گواراتر بود، اما چاره چیست؟ من باز میگویم قبول این مسأله برای من از زهر کشندهتر است، ولی»...<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار سعید قاسمی از قول آبدارچی مخصوص خمینی در خصوص پذیزش قطعنامه ۵۹۸ گفت: <blockquote>«تا آنجایی که من یادم است در دیدار با شیخ عیسی- حاج عیسی، همان آبدارچی آقا روح الله را میگویم- گفت: تا دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد. روز اول یا دوم وقتی برایش چایی بردم و گذاشتم جلویش، گفتم آقاجان هیچی نخوردی. یک مرتبه بغضش ترکید. توی بغلم افتاد و یکساعت تمام گریه کرد. گفت: حاج عیسی چه کار کنم؟»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>اما بعد از گذشت سالیان مقامات دولتی و دستاندرکاران جنگ به گوشهای از دلایل قبول آتشبس اشاره کردند: | ||
سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری از فرماندهان جنگ:<blockquote>«معاونت تبلیغات روابط عمومی، گفتند که مردم خسته شدهاند و دیگر تمایلی به جبهه ندارند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>اما در صحبتهای مقامات رسمی ایران بخصوص از زبان نظامیان رده بالایی که تجربه فرماندهی در جنگ را داشتند، موضوع دیگری هم بود، سرتیپ پاسدار سعید قاسمی در این مورد گفت: <blockquote>«در یک سال آخر جنگ، صبح که از خواب بیدار میشدیم میگفتند خبر داری؟ چه شده؟ مهران را گرفتند. بعد از گذشت ۷سال از جنگ، اسیر و غنیمت میگیرند و افتضاحی است جنگ!</blockquote><blockquote>-سازمان مجاهدین خلق وقت نمیکرد غنیمتیهای شما را جمع کند!</blockquote><blockquote>-ماههای آخر جنگ. تقریباً هر دو هفته یکبار همینطور که صبح میآمدی سر کار به تو میگفتند خبر داری؟ نه چی شده؟ سومار! گرفتند، آه! هفته بعد، خبر داری؟ چی شده؟ فاو سقوط کرد! خبر داری؟! چی شد؟ مهران! عملیات چلچراغ منافقین آمدند گرفتند.! آه مگر میشود؟!»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری در این باره گفت:<blockquote>«دشمنان، توطئههای واقعاً گستردهیی را طرحریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی بهزعم خود موفقیتآمیز انجام داده بودند و شعار ”امروز مهران فردا تهران“ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین همچون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئهها را خنثی کرد».<ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷ </ref></blockquote>در نتیجه توان بسیج نیروی این رژیم به شدت تحلیل رفته بود، جبههها از نیرو خالی شده بود، فرار نیروهای نظام از جبهههای جنگ اوج بیسابقهای یافته بود، به طوری که سرتیپ پاسدار سعید قاسمی ضمن حمله به محمد هاشمی که رئیس وقت صدا و سیمای دولتی ایران بود، گفت:«جبههها خالی شده بود. تلویزیون محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما هم نشان میداد که جبهه پر نیرو است!». <ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> | سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری از فرماندهان جنگ:<blockquote>«معاونت تبلیغات روابط عمومی، گفتند که مردم خسته شدهاند و دیگر تمایلی به جبهه ندارند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>اما در صحبتهای مقامات رسمی ایران بخصوص از زبان نظامیان رده بالایی که تجربه فرماندهی در جنگ را داشتند، موضوع دیگری هم بود، سرتیپ پاسدار سعید قاسمی در این مورد گفت: <blockquote>«در یک سال آخر جنگ، صبح که از خواب بیدار میشدیم میگفتند خبر داری؟ چه شده؟ مهران را گرفتند. بعد از گذشت ۷سال از جنگ، اسیر و غنیمت میگیرند و افتضاحی است جنگ!</blockquote><blockquote>-سازمان مجاهدین خلق وقت نمیکرد غنیمتیهای شما را جمع کند!</blockquote> | ||
[[پرونده:صحنهای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=صحنهای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|صحنهای از عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران]] | |||
<blockquote>-ماههای آخر جنگ. تقریباً هر دو هفته یکبار همینطور که صبح میآمدی سر کار به تو میگفتند خبر داری؟ نه چی شده؟ سومار! گرفتند، آه! هفته بعد، خبر داری؟ چی شده؟ فاو سقوط کرد! خبر داری؟! چی شد؟ مهران! عملیات چلچراغ منافقین آمدند گرفتند.! آه مگر میشود؟!»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری در این باره گفت:<blockquote>«دشمنان، توطئههای واقعاً گستردهیی را طرحریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی بهزعم خود موفقیتآمیز انجام داده بودند و شعار ”امروز مهران فردا تهران“ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین همچون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئهها را خنثی کرد».<ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷ </ref></blockquote>در نتیجه توان بسیج نیروی این رژیم به شدت تحلیل رفته بود، جبههها از نیرو خالی شده بود، فرار نیروهای نظام از جبهههای جنگ اوج بیسابقهای یافته بود، به طوری که سرتیپ پاسدار سعید قاسمی ضمن حمله به محمد هاشمی که رئیس وقت صدا و سیمای دولتی ایران بود، گفت:«جبههها خالی شده بود. تلویزیون محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما هم نشان میداد که جبهه پر نیرو است!». <ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> | |||
عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران هم یک عامل بسیار تعیین کنندهی ایرانی، خمینی را مجبور به قبول آتشبس کرد. | عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران هم یک عامل بسیار تعیین کنندهی ایرانی، خمینی را مجبور به قبول آتشبس کرد. | ||
[[پرونده:زنان در عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=زنان در عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|زنان در عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران]] | |||
دولت ایران با قبول آتشبس خواست مجاهدین و ارتش آزادیبخش را به نوعی مات کند، اما مسعود رجوی تصمیم گرفت با یک عملیات بزرگ میزی که علیه مجاهدین چیده شده بود را به هم بزند، اگر ارتش آزادیبخش وارد این عملیات نمیشد، به عنوان زایدهی جنگ تلقی میشدند و به لحاظ سیاسی ضربه کمرشکنی دریافت میکردند، در نتیجه آنها تصمیم گرفتند دست به این عملیات بزرگ بزنند. این یکی از جنجالیترین وهوشیارانهترین تصمیمات مسعود رجوی بود. | دولت ایران با قبول آتشبس خواست مجاهدین و ارتش آزادیبخش را به نوعی مات کند، اما مسعود رجوی تصمیم گرفت با یک عملیات بزرگ میزی که علیه مجاهدین چیده شده بود را به هم بزند، اگر ارتش آزادیبخش وارد این عملیات نمیشد، به عنوان زایدهی جنگ تلقی میشدند و به لحاظ سیاسی ضربه کمرشکنی دریافت میکردند، در نتیجه آنها تصمیم گرفتند دست به این عملیات بزرگ بزنند. این یکی از جنجالیترین وهوشیارانهترین تصمیمات مسعود رجوی بود. | ||
مسعود رجوی در این باره گفت: <blockquote>«در حساسترین لحظه كه میخواستند علیه ما توطئه كنند و از صلحی كه خود ما بالاترین كار را برای تحقق آن كرده بودیم طناب دار و تله برای خودمان بسازند.ما با این عملیات بزرگ و این پرش و خیز انقلابی و پرداخت بهایش، نهتنها ابتكار عمل را به دست گرفتیم و تمام توطئههای دشمن و ایادی داخلی و بینالمللیش را باطل كردیم،بلكه با زلزلهیی كه سرتاپای رژیم در آن فرو رفت و با تكان بزرگ اجتماعی كه ایجاد شد و حمایت عظیم مردمی كه نثار شد خیلی راهها را بر دشمن سد كردیم».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۸۵</ref></blockquote>بعد از این که دولت ایران قطعنامه آتشبس را پذیرفت فرصت برای آماده سازی عملیات برای مجاهدین کم بود و تقریباً یک هفته وقت داشتند، عملیات فروغ جاویدان در روز ۳ مرداد ۶۷ آغاز شد. | مسعود رجوی در این باره گفت: <blockquote>«در حساسترین لحظه كه میخواستند علیه ما توطئه كنند و از صلحی كه خود ما بالاترین كار را برای تحقق آن كرده بودیم طناب دار و تله برای خودمان بسازند.ما با این عملیات بزرگ و این پرش و خیز انقلابی و پرداخت بهایش، نهتنها ابتكار عمل را به دست گرفتیم و تمام توطئههای دشمن و ایادی داخلی و بینالمللیش را باطل كردیم،بلكه با زلزلهیی كه سرتاپای رژیم در آن فرو رفت و با تكان بزرگ اجتماعی كه ایجاد شد و حمایت عظیم مردمی كه نثار شد خیلی راهها را بر دشمن سد كردیم».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۸۵</ref></blockquote>بعد از این که دولت ایران قطعنامه آتشبس را پذیرفت فرصت برای آماده سازی عملیات برای مجاهدین کم بود و تقریباً یک هفته وقت داشتند، عملیات فروغ جاویدان در روز ۳ مرداد ۶۷ آغاز شد. | ||
مسعود رجوی فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران در نشست توجیهی عملیات فروغ جاویدان گفت: <blockquote>«تصمیم گرفتن برای چنین عملیاتی، البته كار سهل و سادهیی نبود. زیرا كه میباید تمام دار و ندار را، در طبق اخلاص نهاد و به خلق قهرمان ایران تقدیم كرد… چون كه شما، تكتك شما،چه آنهایی كه قبل از سال50 و چه آنهایی كه از زندانهای شاه با یكدیگر همرزم و همسنگر بودیم.چه آنهایی كه در زمان حكومت خمنیی به سازمان پیوستید،چه آنهایی كه امروز از این یا آن كشور آمدهاید و چه آنهایی كه در بین راه، در محورها و شهرهای مختلف به ما خواهند پیوست،آری شما را من به سادگی پیدا نكردم.تكتك شما را پس از هفت دریای خون و راهی چندساله كه آن را با كفش و كلاه آهنین و پولادین طی كردیم، از لابلای انبوه ابتلائات، نشیب و فرازهای سیاسی و انبوه بالا و پایینیهای زمان بهمثابه رشیدترین،پاكبازترین، قهرمانترین، جانانترین، شكوفاترین و آگاهترین فرزندان خلق ایران، پیدا كردهام… فقط یك جمله میگویم و میگذرم، نه خطاب به شما، خطاب به خدا و خطاب به خلق و تاریخ كه بار خدایا شاهد باش، شاهد باش كه تمامی سرمایهمان را كه محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقدیم تو و خلقت كردیم. انك انتالسمیع العلیم.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/202312/__cat_url__ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>در خصوص نتایج عملیات فروغ جاویدان در نشست توجیهی این عملیات مسعود رجوی گفت:<blockquote>«نتیجه عملیات البته فراتر از همهٴ محاسبات معمول ، به اراده و مشیت خدا برمیگردد ، اما تا آنجایی که به ارتش آزادیبخش ملی ایران و به مجاهدین خلق ایران برمیگردد ، پیشاپیش نتیجه را - هر چه که باشد- به تکتک شما و به خلق قهرمان ایران تبریک میگویم». <ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/202312/__cat_url__ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>عملیات فروغ جاویدان ساعت ۳.۵ بعداز ظهر دوشنبه ۳ مرداد با حمله یکانهای پیشاهنگ ارتش آزادیبخش در غرب سرپلذهاب شروع شد، | مسعود رجوی فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران در نشست توجیهی عملیات فروغ جاویدان گفت: <blockquote>«تصمیم گرفتن برای چنین عملیاتی، البته كار سهل و سادهیی نبود. زیرا كه میباید تمام دار و ندار را، در طبق اخلاص نهاد و به خلق قهرمان ایران تقدیم كرد… چون كه شما، تكتك شما،چه آنهایی كه قبل از سال50 و چه آنهایی كه از زندانهای شاه با یكدیگر همرزم و همسنگر بودیم.چه آنهایی كه در زمان حكومت خمنیی به سازمان پیوستید،چه آنهایی كه امروز از این یا آن كشور آمدهاید و چه آنهایی كه در بین راه، در محورها و شهرهای مختلف به ما خواهند پیوست،آری شما را من به سادگی پیدا نكردم.تكتك شما را پس از هفت دریای خون و راهی چندساله كه آن را با كفش و كلاه آهنین و پولادین طی كردیم، از لابلای انبوه ابتلائات، نشیب و فرازهای سیاسی و انبوه بالا و پایینیهای زمان بهمثابه رشیدترین،پاكبازترین، قهرمانترین، جانانترین، شكوفاترین و آگاهترین فرزندان خلق ایران، پیدا كردهام… فقط یك جمله میگویم و میگذرم، نه خطاب به شما، خطاب به خدا و خطاب به خلق و تاریخ كه بار خدایا شاهد باش، شاهد باش كه تمامی سرمایهمان را كه محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقدیم تو و خلقت كردیم. انك انتالسمیع العلیم.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/202312/__cat_url__ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>در خصوص نتایج عملیات فروغ جاویدان در نشست توجیهی این عملیات مسعود رجوی گفت:<blockquote>«نتیجه عملیات البته فراتر از همهٴ محاسبات معمول ، به اراده و مشیت خدا برمیگردد ، اما تا آنجایی که به ارتش آزادیبخش ملی ایران و به مجاهدین خلق ایران برمیگردد ، پیشاپیش نتیجه را - هر چه که باشد- به تکتک شما و به خلق قهرمان ایران تبریک میگویم». <ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/202312/__cat_url__ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote> | ||
[[پرونده:استقبال مردم از مجاهدین در عملیات فروغ جاویدان -ارتش آزادیبخش ملی ایران.jpg|جایگزین=استقبال مردم از مجاهدین در عملیات فروغ جاویدان -ارتش آزادیبخش ملی ایران|بندانگشتی|استقبال مردم از مجاهدین در عملیات فروغ جاویدان -ارتش آزادیبخش ملی ایران]] | |||
عملیات فروغ جاویدان ساعت ۳.۵ بعداز ظهر دوشنبه ۳ مرداد با حمله یکانهای پیشاهنگ ارتش آزادیبخش در غرب سرپلذهاب شروع شد، | |||
در این عملیات ۱۰ لشكر رزمی ارتش آزادیبخش، متشكل از ۳۵ تیپ رزمی و پشتیبانی شامل تیپهای پیاده ــ مكانیزه، گردانهای آتشبار، مهندسی، پدافند هوایی و… شرکت داشتند. | در این عملیات ۱۰ لشكر رزمی ارتش آزادیبخش، متشكل از ۳۵ تیپ رزمی و پشتیبانی شامل تیپهای پیاده ــ مكانیزه، گردانهای آتشبار، مهندسی، پدافند هوایی و… شرکت داشتند. |
ویرایش