۹۷۳
ویرایش
خط ۳۷۸: | خط ۳۷۸: | ||
== ورود زنان به سلسله مراتب فرماندهی در ارتش آزادیبخش == | == ورود زنان به سلسله مراتب فرماندهی در ارتش آزادیبخش == | ||
از جنبش مشروطه تا جنبشهای اخیر، حضور زنان همواره نقش آفرین بوده است بویژه در جنبشهای انقلابی دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی و انقلاب ضد سلطنتی، اما حضور زنان در سازمان مجاهدین خلق ایران همواره بصورت گسترده وجود داشته است، بعد از تشکیل ارتش آزادیبخش این زنان هم وارد، ساختار نظامی یک ارتش شدند، در بررسی ساختار ارتشها در سراسر جهان، در تمامی نظامهای حكومتی و حتی در ارتشهای آزادیبخش نشان میدهد كه پهنهی نظامی بهخصوص وقتی صحبت از یك ارتش منظم است، یكی از مشكلترین میدانهای ناگشوده توسط زنان میباشد. | |||
در پیشرفتهترین كشورهای غربی، زنان در امور سیاسی، نسبت به كارهای نظامی، مسئولیتهای جدیتری را بهعهده دارند. درواقع اگرچه در برخی كشورها زنان توانستهاند تا حدودی مسئولیتهای سیاسی بپذیرند، اما در صحنهی نظامی به ندرت با حضور و مشاركت زنان مواجه می شویم. طبیعی است که درکشورهای عقبافتادهتر این مشارکت بمراتب کمتر است. | |||
البته عوامل ذهنی و عینی وجود دارد که مانع مشارکت جدی زنان در ارتشها میشود و در واقع ارتش همواره درتیول مردان بوده است. | |||
عوامل بازدارندهی ذهنی: مهمترین مانع ذهنی برای شركت زنان در ارتشها، مردانه دیدن جنگ است. غالباً گفته می شود ـ حتی از موضع خیراندیشانه ـ كه زنان به لحاظ خلق و خوی و ساختار روحیه و عواطفشان نمیتوانند و نباید به امر جنگ و درگیری نظامی بپردازند. این حرف، كه یك رویكرد بسیار عقبمانده است، گاه با آب و رنگهای جانبدارانه از زن نیز عرضه می شود كه گویی اصالت دادن به هویت زنانهی زن مترادف با حذف او از صحنهی نظامی است. و بنابراین شركت زنان در جنگ و صحنهی نظامی، تحمیل خوی مردانه به آنهاست. ادامهی این اندیشه به پذیرش موانع ذهنی دیگری مانند تزلزل و قاطعیت نداشتن زن در فرماندهی، پرهیز زنان از خشونت، و مشابه این افكار راه میبرد. | |||
بازدارندههای عینی: واقعیت این است كه در این زمینه نیز مشكلات جدی بر سر راه زنان وجود دارد. به عنوان مثال ضعف نسبی عضلانی زن و نیاز به حمل سلاحهای سنگین در صحنهی جنگ؛ مسألهی خانواده و تضاد میان رسیدگی به خانه و بچه با برنامهی كار ارتشها، احتمال اسارت زنان به دست دشمن و باز بودن دست دشمن برای اعمال انواع شكنجه و اذیت، همه و همه به صورت عوامل بازدارندهی جدی عمل كرده است. مشكل جدی دیگر موانعی است كه برای فعالیت مشترك زن و مرد بهخصوص در محیط ارتش وجود دارد و می تواند منجر به ایجاد مشكلاتی گردد كه معمولاً ارتشها از آن استقبال نمی كنند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> | |||
اما در ارتش آزادیبخش زنان این موانع را کنار زده، نه تنها به عنوان رزمنده بلکه به عنوان فرماندهان این ارتش وارد عمل شدند. | |||
=== نقش زنان در عرصه فرماندهی ارتش آزادیبخش === | === نقش زنان در عرصه فرماندهی ارتش آزادیبخش === | ||
با تشكیل ارتش آزادیبخش، افقهای جدیدتری در مقابل زنان رزمنده گشوده شد. در پائیز ۱۳۶۶ و در جریان تهاجم تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش در عملیات خسروی، سرپلذهاب و كوشك، زنان رزمنده برای اولین بار وارد صحنهی رودرروی نبرد شدند. سپس در نبردهای بزرگی مانند آفتاب و چلچراغ، آنان نهفقط توان بالای خود را برای جنگیدن به عنوان رزمنده نشان دادند، بلكه در موضع فرماندهی یكانهای رزمی و پشتیبانی، مسئولیتهای جدی پذیرفتند و به خوبی از عهدهی آن برآمدند. به این ترتیب به كار گرفته شدن این ذخیرهی بزرگ انرژی انسانی توسط ارتش آزادیبخش امكانپذیر شد. در عملیات بزرگ فروغ جاویدان، زنان رزمنده لیاقت و كارآیی خود را در تمامی سطوح، بهخصوص در سطح فرماندهی، آن هم در دشوارترین شرایط، اثبات كردند. و آنچنان درخشیدند كه در جمعبندی عملیات فروغ جاویدان، یكی از جدیترین موارد، تأكید برنقش بیبدیل زنان رزمندهی ارتش آزادیبخش در این سلسله نبردهای خونین بود.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref> | |||
طلوع مریم رهایی | |||
اما نقطهٌ چرخش كیفی در مسئولیتپذیری زنان در امر نظامی، نظیر سایر پهنهها، انقلاب ایدئولوژیك درونی مجاهدین در سال64 و قرار گرفتن یك زن ـ مریم رهاییـ در رأس جنبش و موضع رهبری بود. این پرواز پرشكوه، ثمرهٌ تمامی رنجها و تلاشهای زنان را به یكدیگر گره زد و سرانجام سد یأس و ناباوری و ضعیفگی را بهطور تاریخی درهم شكست. انرژی بیكران زنان و سپس مردان مجاهد را تحت رهبری خودش چون سیلی بنیانكن در راستای سرنگونی رژیم آزاد نمود و بر همهٌ موانع ذهنی و عینی كه در مسیر مسئولیتپذیری زنان به خصوص در پهنهٌ نظامی وجود داشت، ضربهیی كاری وارد كرد. | |||
مریم رهایی با پیشگامی خود به زنان آموزش داد كه هیچ مانعی را در مسیر رهایی به رسمیت نشناسند و هر ذهنیت و اندیشه و نگرشی را آنگاه كه سدّی بر سر راه آزادگی و هویت انسانی آنهاست درهم بپیچند و به كناری نهند. | |||
او نشان داد مادام كه تصویر اسارت بار تاریخی زن در ذهنها و از جمله ذهن خود او از هم دریده نشود امیدی به فردای آنان نیست. | |||
یكی از جدیترین موانع وقتی از پیش پای زنان برداشته شد كه این خالق پاكی و رهایی در تابش اندیشهٌ خود مناسبات یگانه، انسانی، پاك و رشدیابنده بین زنان و مردان رزمنده در درون صفوف ارتش آزادیبخش را آفرید. | |||
مناسباتی شفاف و درخشان كه هر ناظر خارجی در اولین نگاهها تلألو آنرا در صفوف این ارتش به وضوح می بیند. | |||
زنانی پرصلابت، رها و كوشا و مردانی مصمم و برخوردار از پاكیزگی انسانی. | |||
بدون ذرهیی اغراق باید گفت كه معماری چنین مناسباتی بهدست مریم رهایی، یك معجزهٌ شگفت انگیز و نمایش چهرهیی از انسان نوین در سالهای پایانی قرن بیستم است. | |||
=== مسؤلیت پذیری زنان در ارتش آزادیبخش === | === مسؤلیت پذیری زنان در ارتش آزادیبخش === | ||
رمز مسئولیتپذیری | |||
رسیدن زنان به چنین سطحی از رهایی و مسئولیتپذیری طبعاً به سادگی انجام نشده است. به دلایل متعدد و از جمله به دلیل سنتهای اجتماعی موجود، شركت گستردهٌ زنان در جنبش مقاومت مسلحانه و در ساختمان ارتش آزادیبخش كاری طاقتفرسا بود و در هر قدم موانع جدی بر سر راه آنان قد علم می كرد. | |||
تنها با فائق آمدن بر این موانع و مشكلات بود كه زنان توانستند راه خود را هموار كنند. در زمینهٌ نظامی در درون ارتش آزادیبخش نیز، مسیر ارتقا ی گام به گام زنان از سطح رزمنده به عالیترین سطوح فرماندهی، نهتنها از قاعدهٌ فوق مستثنی نبود، بلكه به دلیل اهمیت كار نظامی و پیچ و خمهایی كه برای زنان پیشتاز در این راه وجود داشت، مشكلات جدی سر باز مینمود. | |||
مریم رجوی خود دربارهٌ مسئولیتپذیری و قرارگرفتن زنان در بالاترین سطوح فرماندهی چنین می گوید: | |||
«البته این كار، كار بسیار عظیم و سختی است كه درواقع هیچكس در هیچ كجا نتوانسته به آن نزدیك شود. به خاطر این است كه دادن چنین نقشی به زنان در یك سازمان و ارتش ـ ولو كه ارتش انقلابی باشد ـ تنها در اوج پاكی و طهارت ایدئولوژیكی و مناسبات مطهر امكانپذیر است. در غیر اینصورت، مطلقاً امكان ندارد و نمونه ها و گزارشهای زیادی از نقاط مختلف جهان، چه از شرق و چه از غرب، چه از كشورهای بسیار پیشرفته و چه از نقاط دیگر هست كه خیلیها وارد این تجربه شده و به سرعت شكست خوردهاند…». | |||
سرانجام بار دیگر بایستی یادآور شویم كه عامل تعیینكننده و راهگشای پیشرفت زنان در كار نظامی و بهخصوص شرط ضروری مسئولیتپذیری آنان، قرار گرفتن مریم در موضع رهبری جنبش بود. تاریخچهٌ تحولات زنان در جنبش مقاومت ما نشان می دهد كه بزرگترین تقسیمبندی در زندگی مبارزاتی زنان عضو جنبش مقاومت، دقیقاً به قبل و بعد از سال1364 و قرار گرفتن مریم رجوی در موضع رهبری جنبش برمیگردد. | |||
=== تجربه منحصر بفرد در ارتش آزادیبخش === | === تجربه منحصر بفرد در ارتش آزادیبخش === |
ویرایش