۱٬۰۴۸
ویرایش
(اصلاح ارقام) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
«حزب توده که در حيات خود حتی لحظه ای هم نتوانسته بود نمونه یک حزب کمونيست باشد" و " فقط کاریکاتوری بود از یک حزب مارکسيست- لنينيست"، در شرایطی که " کودتای امپریاليستی ۲۸ مرداد موجب از هم پاشيدن تمام سازمانهای سياسی، ملی و ضد امپریاليستی گردید"، رهبری آن " تنها توانست عناصر فداکار و مبارز حزب را به زیر تيغ جلادان بياندازد و خود راه فرار را در پيش بگيرد".» | «حزب توده که در حيات خود حتی لحظه ای هم نتوانسته بود نمونه یک حزب کمونيست باشد" و " فقط کاریکاتوری بود از یک حزب مارکسيست- لنينيست"، در شرایطی که " کودتای امپریاليستی ۲۸ مرداد موجب از هم پاشيدن تمام سازمانهای سياسی، ملی و ضد امپریاليستی گردید"، رهبری آن " تنها توانست عناصر فداکار و مبارز حزب را به زیر تيغ جلادان بياندازد و خود راه فرار را در پيش بگيرد".» | ||
«قدرت های امپریاليستی (انگليس وامریکا) در جهت حفظ منافع غارتگرانه خود در ایران، از طریق ارتجاع دربار شاه، کودتای ۲۸ مرداد را عليه منافع مردم ایران سازمان دادند و در شرایطی که نه مصدق خود را برای مقابله مسلحانه با دشمنان آماده کرده بود و نه حزب توده اساساً خواهان به قول خود " آشوب" بود، توده های مردم آماج حملات خونين نيروهای مسلح شاه، قمه به دستان کودتاچيان و لمپن هائی نظير شعبان بی مخ قرار گرفتند. در این اوضاع و احوال هنوز توده های مبارز مرتبط با حزب توده که با از جان گذشتگی آماده مقابله با کودتاچيان، دفاع از خود و پيشبرد مبارزاتشان تا رسيدن به پيروزی بودند، انتظار داشتند که این حزب آنها را برای مقابله با کودتای امپریاليستی سازماندهی کرده و رهبری مبارزاتشان را به عهده گيرد. | «قدرت های امپریاليستی (انگليس وامریکا) در جهت حفظ منافع غارتگرانه خود در ایران، از طریق ارتجاع دربار شاه، کودتای ۲۸ مرداد را عليه منافع مردم ایران سازمان دادند و در شرایطی که نه مصدق خود را برای مقابله مسلحانه با دشمنان آماده کرده بود و نه حزب توده اساساً خواهان به قول خود " آشوب" بود، توده های مردم آماج حملات خونين نيروهای مسلح شاه، قمه به دستان کودتاچيان و لمپن هائی نظير شعبان بی مخ قرار گرفتند. در این اوضاع و احوال هنوز توده های مبارز مرتبط با حزب توده که با از جان گذشتگی آماده مقابله با کودتاچيان، دفاع از خود و پيشبرد مبارزاتشان تا رسيدن به پيروزی بودند، انتظار داشتند که این حزب آنها را برای مقابله با کودتای امپریاليستی سازماندهی کرده و رهبری مبارزاتشان را به عهده گيرد. ولی حزب توده عليرغم برخورداری از یک نيروی متشکل نظامی (تشکل افسران حزب توده در ارتش)، به کمترین اقدامی در دفاع از مردم دست نزد و آنها را در مقابل سرکوب های خونين رژیم شاه تنها گذاشت. بخشی از رهبران خائن حزب برای حفظ جان خویش به خارج گریختند و آنهائی هم که مدتی بعد دستگير و به زندان افتادند در آنجا، عليرغم همه ادعاهای قبلی خود، با نوشتن ندامت نامه و تأئيد رژیم کودتا به مردم پشت کرده و حتی بعضی از آنها به مهره های خدمت گزار در دستگاه سرکوب شاه تبدیل شدند.» | ||
«سیاست حزب توده ایران در سالهای بعد از انقلاب، تحت لوای دفاع از سیاست ضد امپریالیستی و خلقی "امام خمینی" با معیار قرار دادن "خط امام" به عنوان شاقول انقلاب، در واقع سیاست تحکیم حاکمیت آیت الله خمینی و اسلام فقاهتی بود. دفاع از سیاست سرکوب طیف رنگارنگ نیروهای مخالف و چپ، سکوت در برابر سرکوب حقوق و آزادی های زنان، دفاع از دادگاه های انقلاب با شعار "برنده باد تیغ دادگاه های انقلاب"، به سهم خود زمینه سازی برای بیرون راندن "نهضت آزادی" و "جبهه ملی" از عرصه سیاست ملی با برچسب "آمریکایی"، "جاسوس" ، "پیروان خط برژینسکی" و "ضد خط امام"، تایید در برابر بستن روزنامه هایی همانند "میزان"، "آیندگان"، و .... نمونه هایی از این سیاست بود... سیاست دفاع از "خط امام" حزب در دوران انقلاب، در بین نه تنها اعضاء و هواداران حزب توده ایران ـ که عمدتا از نسل سیاسی بعد از کودتای ۲۸ مرداد بودند ـ ، بلکه دیرتر در بین اکثریت سازمان فدائیان خلق ایران مقبولیت یافت ... در شکل گیری ذهنیت آن نسل، پیروزی کودتا با دخالت مستقیم آمریکا، و برقراری حکومت اختناق و پلیسی نقشی تعیین کننده داشت. حلقه کودتای ۲۸ مرداد، در پیوند با زنجیره ای از کودتاهای دیگر علیه حکومت های ملی و قانون گرا، زیر پرچم مبارزه با خطر کمونیسم، زمینه ذهنی و مادی جدی برای پذیرش تئوری های انقلابی و ضد امپریالیستی فراهم ساخته بود. به زعم آن نسل، پیروزی کودتای ۲۸ مرداد، از یک سو نتیجه سیاست لیبرالی، قانونگرانه و عدم سرکوب ضد انقلاب از طرف دکتر مصدق و از سوی دیگر نتیجه عدم مقاومت مسلحانه در برابر کودتا از جانب حزب توده ایران بود... بر این بنیان نظری بود که توده ای ها از پیشنهاد "جمهوری اسلامی" آیت الله خمینی به عنوان نظر خرده بورژوازی، در مقابل پیشنهادهای "جمهوری" یا "جمهوری دمکراتیک اسلامی" مهدی بازرگان به عنوان پیشنهاد بورژوازی لیبرال، دفاع کردند.» | «سیاست حزب توده ایران در سالهای بعد از انقلاب، تحت لوای دفاع از سیاست ضد امپریالیستی و خلقی "امام خمینی" با معیار قرار دادن "خط امام" به عنوان شاقول انقلاب، در واقع سیاست تحکیم حاکمیت آیت الله خمینی و اسلام فقاهتی بود. دفاع از سیاست سرکوب طیف رنگارنگ نیروهای مخالف و چپ، سکوت در برابر سرکوب حقوق و آزادی های زنان، دفاع از دادگاه های انقلاب با شعار "برنده باد تیغ دادگاه های انقلاب"، به سهم خود زمینه سازی برای بیرون راندن "نهضت آزادی" و "جبهه ملی" از عرصه سیاست ملی با برچسب "آمریکایی"، "جاسوس" ، "پیروان خط برژینسکی" و "ضد خط امام"، تایید در برابر بستن روزنامه هایی همانند "میزان"، "آیندگان"، و .... نمونه هایی از این سیاست بود... سیاست دفاع از "خط امام" حزب در دوران انقلاب، در بین نه تنها اعضاء و هواداران حزب توده ایران ـ که عمدتا از نسل سیاسی بعد از کودتای ۲۸ مرداد بودند ـ ، بلکه دیرتر در بین اکثریت سازمان فدائیان خلق ایران مقبولیت یافت ... در شکل گیری ذهنیت آن نسل، پیروزی کودتا با دخالت مستقیم آمریکا، و برقراری حکومت اختناق و پلیسی نقشی تعیین کننده داشت. حلقه کودتای ۲۸ مرداد، در پیوند با زنجیره ای از کودتاهای دیگر علیه حکومت های ملی و قانون گرا، زیر پرچم مبارزه با خطر کمونیسم، زمینه ذهنی و مادی جدی برای پذیرش تئوری های انقلابی و ضد امپریالیستی فراهم ساخته بود. به زعم آن نسل، پیروزی کودتای ۲۸ مرداد، از یک سو نتیجه سیاست لیبرالی، قانونگرانه و عدم سرکوب ضد انقلاب از طرف دکتر مصدق و از سوی دیگر نتیجه عدم مقاومت مسلحانه در برابر کودتا از جانب حزب توده ایران بود... بر این بنیان نظری بود که توده ای ها از پیشنهاد "جمهوری اسلامی" آیت الله خمینی به عنوان نظر خرده بورژوازی، در مقابل پیشنهادهای "جمهوری" یا "جمهوری دمکراتیک اسلامی" مهدی بازرگان به عنوان پیشنهاد بورژوازی لیبرال، دفاع کردند.» | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== جهانبینی == | == جهانبینی == | ||
«جهانبینی حزب توده ایران، حزب طبقه کارگر و زحمتکشان ایران، بر پایه اندیشه های علمی مارکسیسم - لنینیسم بنا شده است، و هدفهای دور و نزدیک، و مشی سیاسی و سازمانی آن، از انطباق خلاق این جهانبینی علمی و انقلابی بر شرایط ویژه جامعه ایران، ناشی میشود. مارکسیسم - لنینیسم، جهانبینیِ پویایی است که در جریان تکامل جامعه بشری و در روند مبارزه اجتماعی - طبقاتی، صیقل مییابد، بسط پیدا میکند، و همراه با پیشرفت علم و بینش بشر، باریکاندیشی و تصریح میشود. بر پایه چنین درکی، به اعتقاد ما: خصلت و مضمونِ اساسی دوران کنونی جامعه بشری، دورانِ گذار از سرمایهداریِ جهانی شده و عمیقاً انحصاری به صورت بندیِ اجتماعی - اقتصادی برتر و مترقیای | |||
است که در آن، جامعه از بندهای بهرهکشیِ انسان از انسان رها گردیده و زمینه های عملی شدنِ عدالت اجتماعی را بر پایه از بین بردن نظام طبقاتی بنا کرده است.» | است که در آن، جامعه از بندهای بهرهکشیِ انسان از انسان رها گردیده و زمینه های عملی شدنِ عدالت اجتماعی را بر پایه از بین بردن نظام طبقاتی بنا کرده است.» | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
== رسانه ها == | == رسانه ها == | ||
نامه مردم | ارگان مرکزی:نامه مردم | ||
سایت حزب <nowiki>https://www.tudehpartyiran.org</nowiki> | سایت حزب <nowiki>https://www.tudehpartyiran.org</nowiki> | ||
== دبیرکل == | == دبیرکل == |