۹۷۳
ویرایش
(←پیشینه) |
|||
خط ۲۲۵: | خط ۲۲۵: | ||
فروغ جاویدان آخرین عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران بود، هنوز یک ماه از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش نگذشته بود که در روز ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ ناگهان خمینی قطعنامه آتش بس را پذیرفت، در حالی که روز ۱۴ تیر گفته بود «تا خشت آخر تهران، ایستاده و میجنگیم!»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> | فروغ جاویدان آخرین عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران بود، هنوز یک ماه از عملیات چلچراغ ارتش آزادیبخش نگذشته بود که در روز ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ ناگهان خمینی قطعنامه آتش بس را پذیرفت، در حالی که روز ۱۴ تیر گفته بود «تا خشت آخر تهران، ایستاده و میجنگیم!»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> | ||
در سخنرانیهای مختلف خمینی، شعارهایی بود که به ذهن کسی خطور نمیکرد که قطعنامه ۵۹۸ و آتشبس را بپذیرد، خمینی میگفت:<blockquote>«اگر این جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد ما ایستادهایم»</blockquote><blockquote>«سازش در جنگ، دفن اسلام است»</blockquote><blockquote>«جنگی که الآن در کار است، جنگ سرنوشتساز ماست»</blockquote><blockquote>«جنگ، مائدهی الهی است»</blockquote><blockquote>«جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»</blockquote><blockquote>«ما باید با جنگ، انقلاب خودمان را به همهی دنیا صادر کنیم»</blockquote> | در سخنرانیهای مختلف خمینی، شعارهایی بود که به ذهن کسی خطور نمیکرد که قطعنامه ۵۹۸ و آتشبس را بپذیرد، خمینی میگفت:<blockquote>«اگر این جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد ما ایستادهایم»</blockquote><blockquote>«سازش در جنگ، دفن اسلام است»</blockquote><blockquote>«جنگی که الآن در کار است، جنگ سرنوشتساز ماست»</blockquote><blockquote>«جنگ، مائدهی الهی است»</blockquote><blockquote>«جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»</blockquote><blockquote>«ما باید با جنگ، انقلاب خودمان را به همهی دنیا صادر کنیم»</blockquote><blockquote>«ما تا آخرین خانه و آخرین نفر میجنگیم. تا آن زمان که من زندهام از صلح و سازش سخن نگویید.»<ref>روزنامه کیهان ۲۶ شهریورماه ۱۳۶۵</ref></blockquote>دیگر مقامات دولت ایران هم بشدت با آتشبس مخالفت میکردند به عنوان نمونه: | ||
هاشمی رفسنجانی: <blockquote>«ما اگر آتشبس را میپذیرفتیم، سقوط حکومتمان را میپذیرفتیم … بیداری امام، هوشیاری امام و رهبری قاطع امام این بود که یک لحظه اجازه نمیداد ما اسم آتشبس ببریم.»<ref>روزنامه اطلاعات ۲ مهرماه ۱۳۶۲</ref></blockquote>فخرالدین حجازی:<blockquote>«تن دادن به صلح برای ما همانقدر میسر است که امکان داشته باشد زمین جای خود را با آسمان عوض کند.»<ref>مصاحبهی فخرالدین حجازی در پاریس ۹ مردادماه ۱۳۶۵</ref></blockquote>هاشمی رفسنجانی: <blockquote>«ما مصمم هستیم به هر قیمتی که شده و تا هر جایی که لازم باشد پیش برویم … و در درون ما هم این تصمیم جدی و برگشت ناپذیر است.»<ref>رادیوی دولتی ایران ۱۳خرداد ۱۳۶۷</ref></blockquote>با این که قطعنامه ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶ صادر شده بود، اما خمینی نهایتاً آن را در سال ۱۳۶۷ پذیرفت. | |||
هاشمی رفسنجانی در این بارهی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ گفت:<blockquote>«پذیرش قطعنامه متکی به خیلی چیزهاست که فعلاً بهخاطر اینکه عمده آنها از اسرار نظامیــ سیاسی هستند، نمیتوانم توضیح بدهم».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>هاشمی رفسنجانی دراین باره توضیحات بیشتری دارد و میگوید: <blockquote>«الان مصلحت نیست به مردم بگویم چرا ختم شد. امام دنبال صلحند، ما دنبال صلحیم، تصمیم گرفتیم. حالا دلیلش چی است؟ بعضیها را شما میدانید، بعضیها را هم نمیدانید و هنوز هم نمیتوانیم همه چیز را بگوئیم و یک فرماندهٴ نظامی، یک عنصر نظامی، این حقیقت را باید بپذیرد که همیشه همه چیز برای گفتن جامعه مصلحت نیست! در زمان خودش گفته خواهد شد. ملت ما ممکن است بپرسد چرا پارسال نپذیرفتید؟ چرا سه سال پیش نپذیرفتید؟ که این را البته ما توضیح دادیم که چرا نپذیرفتیم و در وقت مناسب هم قابل توضیح است. بعد از اینکه جنگ تمام شد و صلح شد خیلی بهتر میشود توضیح داد. الآن مصلحت نیست به مردم توضیح بدهیم!».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>شخص خمینی هم در این باره گفت:<blockquote>«قبول این مسأله برای من از زهر کشندهتر است… پیمان بسته بودم که تا آخرین قطرهٴ خون و آخرین نفس بجنگم. اما... از هر آنچه گفتم گذشتم و اگر آبرویی داشتم، با خدا معامله کردم».<ref>صحیفه نور - جلد ۲۰ صفحه ۲۴۱</ref></blockquote>احمد خمینی لحظاتی که پدرش داشت قطعنامه را امضا میکرد، را اینگونه توصیف میکند:<blockquote>«امام وقتی در معادلات به این نتیجه رسیدند که قطعنامه را قبول کنند، گفتند ”من جامزهر قطعنامه را مینوشم“. من کنار امام بودم. امام مرتب مشتشان را بر روی پایش میزدند و آخ میگفتند... بعد از پذیرش قطعنامه 598 تا چند روز امام بدرستی نمیتوانستند راه بروند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>خود خمینی، آن شب را این گونه توضیح داده است:<blockquote>«من تا چند روز قبل، معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم، با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند مرگ برایم گواراتر بود، اما چاره چیست؟ من باز میگویم قبول این مسأله برای من از زهر کشندهتر است، ولی»...<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار سعید قاسمی از قول آبدارچی مخصوص خمینی در خصوص پذیزش قطعنامه ۵۹۸ گفت: <blockquote>«تا آنجایی که من یادم است در دیدار با شیخ عیسی- حاج عیسی، همان آبدارچی آقا روح الله را میگویم- گفت: تا دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد. روز اول یا دوم وقتی برایش چایی بردم و گذاشتم جلویش، گفتم آقاجان هیچی نخوردی. یک مرتبه بغضش ترکید. توی بغلم افتاد و یکساعت تمام گریه کرد. گفت: حاج عیسی چه کار کنم؟»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>اما بعد از گذشت سالیان مقامات دولتی و دستاندرکاران جنگ به گوشهای از دلایل قبول آتشبس اشاره کردند: | |||
پاسدار سعید قاسمی: | سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری از فرماندهان جنگ:<blockquote>«معاونت تبلیغات روابط عمومی، گفتند که مردم خسته شدهاند و دیگر تمایلی به جبهه ندارند».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>اما در صحبتهای مقامات رسمی ایران بخصوص از زبان نظامیان رده بالایی که تجربه فرماندهی در جنگ را داشتند، موضوع دیگری هم بود، سرتیپ پاسدار سعید قاسمی در این مورد گفت: <blockquote>«در یک سال آخر جنگ، صبح که از خواب بیدار میشدیم میگفتند خبر داری؟ چه شده؟ مهران را گرفتند. بعد از گذشت ۷سال از جنگ، اسیر و غنیمت میگیرند و افتضاحی است جنگ!»</blockquote><blockquote>«سازمان مجاهدین خلق وقت نمیکرد غنیمتیهای شما را جمع کند!»</blockquote><blockquote>«ماههای آخر جنگ. تقریباً هر دو هفته یکبار همینطور که صبح میآمدی سر کار به تو میگفتند خبر داری؟ نه چی شده؟ سومار! گرفتند، آه! هفته بعد، خبر داری؟ چی شده؟ فاو سقوط کرد! خبر داری؟! چی شد؟ مهران! عملیات چلچراغ منافقین آمدند گرفتند.! آه مگر میشود؟!»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>سرتیپ پاسدار اسماعیل کوثری در این باره گفت:<blockquote>«دشمنان، توطئههای واقعاً گستردهیی را طرحریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی بهزعم خود موفقیتآمیز انجام داده بودند و شعار ”امروز مهران فردا تهران“ را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند. بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین همچون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئهها را خنثی کرد».<ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷ </ref></blockquote>در نتیجه توان بسیج نیروی این رژیم به شدت تحلیل رفته بود، جبههها از نیرو خالی شده بود، فرار نیروهای نظام از جبهههای جنگ اوج بیسابقهای یافته بود، به طوری که سرتیپ پاسدار سعید قاسمی ضمن حمله به محمد هاشمی که رئیس وقت صدا و سیمای دولتی ایران بود، گفت:«جبههها خالی شده بود. تلویزیون محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما هم نشان میداد که جبهه پر نیرو است!». <ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/164149 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref> | ||
عامل | عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران هم یک عامل بسیار تعیین کنندهی ایرانی، خمینی را مجبور به قبول آتشبس کرد. | ||
دولت ایران با قبول آتشبس خواست مجاهدین و ارتش آزادیبخش را به نوعی مات کند، اما مسعود رجوی تصمیم گرفت با یک عملیات بزرگ میزی که علیه مجاهدین چیده شده بود را به هم بزند، اگر ارتش آزادیبخش وارد این عملیات نمیشد، به عنوان زایدهی جنگ تلقی میشدند و به لحاظ سیاسی ضربه کمرشکنی دریافت میکردند، در نتیجه آنها تصمیم گرفتند دست به این عملیات بزرگ بزنند. | |||
«در | مسعود رجوی در این باره گفت: <blockquote>«در حساسترین لحظه كه میخواستند علیه ما توطئه كنند و از صلحی كه خود ما بالاترین كار را برای تحقق آن كرده بودیم طناب دار و تله برای خودمان بسازند.ما با این عملیات بزرگ و این پرش و خیز انقلابی و پرداخت بهایش، نهتنها ابتكار عمل را به دست گرفتیم و تمام توطئههای دشمن و ایادی داخلی و بینالمللیش را باطل كردیم،بلكه با زلزلهیی كه سرتاپای رژیم در آن فرو رفت و با تكان بزرگ اجتماعی كه ایجاد شد و حمایت عظیم مردمی كه نثار شد خیلی راهها را بر دشمن سد كردیم».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۸۵</ref></blockquote>بعد از این که دولت ایران قطعنامه آتشبس را پذیرفت فرصت برای آماده سازی عملیات برای مجاهدین کم بود و تقریباً یک هفته وقت داشتند، عملیات فروغ جاویدان در روز ۳ مرداد ۶۷ آغاز شد. | ||
مسعود رجوی فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران در نشست توجیهی عملیات فروغ جاویدان گفت: <blockquote>«تصمیم گرفتن برای چنین عملیاتی، البته كار سهل و سادهیی نبود. زیرا كه میباید تمام دار و ندار را، در طبق اخلاص نهاد و به خلق قهرمان ایران تقدیم كرد… چون كه شما، تكتك شما،چه آنهایی كه قبل از سال50 و چه آنهایی كه از زندانهای شاه با یكدیگر همرزم و همسنگر بودیم.چه آنهایی كه در زمان حكومت خمنیی به سازمان پیوستید،چه آنهایی كه امروز از این یا آن كشور آمدهاید و چه آنهایی كه در بین راه، در محورها و شهرهای مختلف به ما خواهند پیوست،آری شما را من به سادگی پیدا نكردم.تكتك شما را پس از هفت دریای خون و راهی چندساله كه آن را با كفش و كلاه آهنین و پولادین طی كردیم، از لابلای انبوه ابتلائات، نشیب و فرازهای سیاسی و انبوه بالا و پایینیهای زمان بهمثابه رشیدترین،پاكبازترین، قهرمانترین، جانانترین، شكوفاترین و آگاهترین فرزندان خلق ایران، پیدا كردهام… فقط یك جمله میگویم و میگذرم، نه خطاب به شما، خطاب به خدا و خطاب به خلق و تاریخ كه بار خدایا شاهد باش، شاهد باش كه تمامی سرمایهمان را كه محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقدیم تو و خلقت كردیم. انك انتالسمیع العلیم.»<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/202312/__cat_url__ سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>در خصوص نتایج عملیات فروغ جاویدان در نشست توجیهی این عملیات مسعود رجوی گفت:<blockquote>«نتیجه عملیات البته فراتر از همهٴ محاسبات معمول ، به اراده و مشیت خدا برمیگردد ، اما تا آنجایی که به ارتش آزادیبخش ملی ایران و به مجاهدین خلق ایران برمیگردد ، پیشاپیش نتیجه را - هر چه که باشد- به تکتک شما و به خلق قهرمان ایران تبریک میگویم». <ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/202312/__cat_url__ سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>عملیات فروغ جاویدان ساعت ۳.۵ بعداز ظهر دوشنبه ۳ مرداد با حمله یکانهای پیشاهنگ ارتش آزادیبخش در غرب سرپلذهاب شروع شد، | |||
در این عملیات ۱۰ لشكر رزمی ارتش آزادیبخش، متشكل از ۳۵ تیپ رزمی و پشتیبانی شامل تیپهای پیاده ــ مكانیزه، گردانهای آتشبار، مهندسی، پدافند هوایی و… شرکت داشتند. | |||
https://www.mojahedin.org/ | در مراحل اولیه این عملیات، قبل از ساعت ۷ بعدازظهر ارتفاعات استراتژیكی كَلداوود و پاتاق به تصرف نیروهای ارتش آزادیبخش در آمد، بعد از آن شهر کرند به تصرف نیروهای ارتش آزادیبخش در آمد، در مراحل بعدی پیشروی شهر اسلامآباد غرب هم به دست نیروهای ارتش آزادیبخش ملی ایران افتاد. | ||
اما نیروهای دولتی ایران نیز با حملات سنگین قصد جلوگیری از پیشروی نیروهای ارتش آزادیبخش را داشتند، اما پیشروی های نیروهای ارتش آزادیبخش تا تنگه چارزبر ادامه پیدا کرد، اما بسیج سنگین نیروهای دولتی امکان عبور از تنگه چارزبر برای نیروهای ارتش آزادیبخش را عملاً غیرممکن کرد، نیروهای دولتی شامل بخشهای زیر بودند: | |||
* ۱۶ لشکر سپاه پاسداران | |||
* ۴ لشکر ارتش دولتی ایران | |||
* ۷ تیپ سپاه پاسداران | |||
* تمامی نیروی هوایی ایران و بخش عمده هوانیروز | |||
* بیش از ۱۰ قرارگاه و ستاد نظامی در جبههها و در کرمانشاه و تهران، پشتیبانی و تدارک دفاع نیروهای دولتی را به عهده داشتند. | |||
از تنگه چارزبر نیروهای ارتش آزادیبخش عقبنشینی کردند. | |||
خمینی به عنوان فرمانده کل قوا شخصاً وارد شد و گفت:<blockquote>«اینجا نقطه شکست و پیروزی اسلام یا کفر است. باید متر به متر بجنگید»<ref>تلویزیون دولتی ایران ۵ مرداد ماه ۱۳۸۶ </ref></blockquote>اسماعیل احمدی مقدم فرمانده وقت نیروی انتظامی ایران:<blockquote>«صبح رفته بودم قبل از آمدن آقای هاشمیرفته بودم کله داوود، دشت ذهاب دست عراقیها بود کله داوود خط ارتش بود از آنجا وضع را دیدم و و دیدیم که عراقیها دارند واقعاً عقبنشینی میکنند من داشتم گزارش به آقای هاشمی میدادم برادری بود بهنام سردار امیر نوحی که الآن هم در سپاه هستند زنگ زد به من از کرند و گفت آقا آمدند از کله داوود رد شدند. پاتاق از اون تنگه رد شدند آقا چطور میگی؟!. ما یک گردان احتیاط فرستاده بودیم بچههای تیپ 57، سردار نوری بچههای لرستان بودند، دکل ماکرویو بالای پاتاق... </blockquote><blockquote>با اون تماس گرفتیم گفت از آنجا هم رد شدند گفتیم آقای نوری پس تو چرا درگیر نشدی؟ گفت آقا ما دیدیم که یک ستونی میرفت اون بالا، یک کیلومتر با جاده فاصله داشتیم تا خودمان را برسانیم به جاده ستون رفت آنقدر سرعت داشت. آقای امیر نوری زنگ زد که گفت از کرند هم رد شدند به کرند رسیدند گفت من در کرند هستم اینها به دشت کرند رسیدند. </blockquote><blockquote>این عراقیها این سرعت، سرعت 80 کیلومتر چطوری با این سرعت میایند... ... ... </blockquote><blockquote>همه مونده بودند در یک بهتی که اینها کی هستند عین اینکه یک نیروی احتیاط سپاه داره میاد. </blockquote><blockquote>آقای هاشمی به من گفت برو اونجا یک کاریش بکن... .. </blockquote><blockquote>وقتی من راه افتادم تا گردنه حسن آباد راهبندان بود... . </blockquote><blockquote>ما رفته بودیم اسلامآباد دیدیم که اسلامآباد در حال سقوط است نیروها هم دیگه انسجام ندارند..»<ref>برنامه تلویزیونی شناسنامه شبکه سه تلویزیون دولتی ایران ـ ۴مرداد ۹۲ </ref></blockquote>علی اکبر ولایتی وزیرخارجهی وقت ایران در خصوص عملیات فروغ جاویدان گفت:<blockquote>«تلخترین روز در طول 16سال» وقتی بود که در نیویورک، قبل از ملاقات با دبیرکل وقت سازمان ملل ”همین که من نشستم، دیدم که یک تلکس به من دادند که در آن نوشته شده بود منافقین به ایران حمله کرده و کرند و اسلامآباد غرب را تصرف کردهاند و پشت دروازههای کرمانشاه هستند، در حالی که ما رفته بودیم تا برای آتشبس صحبت کنیم. خلاصه این تلخترین روز در طول ۱۶ سال عمر کاری من بود... در رابطه با تلخترین خاطره، مسألهای به یادم آمد که شاید خیلی دیپلوماتیک و بهداشتی نباشد ولی برایتان میگویم شاید که جالب باشد. در آن موقعی که تلکس را به من دادند آن قدر ناراحت شدم که، من سیگار نمیکشیدم، از یکی یک سیگار گرفتم و این سیگار را تا ته کشیدم که به فیلتر رسید و حتی فیلترش را هم کشیده بودم ولی خودم متوجه نشدم که دارم فیلتر سیگار را میکشم!» <ref>روزنامه ایران ۱۸ تیر ماه ۱۳۸۶ </ref></blockquote>هاشمی رفسنجانی: <blockquote>«همین منافقین وقتی که دیدند امام دستور پذیرش قطعنامه را داد... وقت را مناسب دیدند که داخل ایران بشوند برای اهدافی که ده سال دنبالش بودند. آمدند در مرصاد. عملیات مرصاد را راه انداختند ، خودشان را تا نزدیکی کرمانشاه رساندند».<ref>نماز جمعه تهران ۱ مردادماه ۱۳۷۸ </ref> </blockquote>سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید در خصوص این عملیات گفت فرمانده کل پاسداران هم «تفنگ بهدست» در صحنه بود! | |||
سرتیپ حسین همدانی که در سوریه کشته شد، در خصوص عملیات فروغ جاویدان گفت: «در طول هشتسال جنگ اینچنین عملیاتی انجام نداده بودیم». | |||
سرلشکر یحیی رحیم صفوی'''،''' فرمانده پیشین سپاه پاسداران هم گفت:<blockquote>«منافقین در یک طراحی نظامی، برای تصرف و تسخیر هر یک از شهرهای ایران زمانبندی کرده بودند. باید طبق این جدول زمانبندی شده هر چند ساعتی یک شهر را بهتصرف درمیآوردند!. … مجاهدین همراه با تانک، توپخانه و پدافند هوایی آمده بودند!».<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/news/127337 سازمان مجاهدین خلق ایران] </ref></blockquote>در این عملیات ۱۳۰۴ تن از نیروهای ارتش آزادیبخش جان باختند که تعدادی از فرماندهان آنان در شمار این جانباختگان هستند، فرماندهانی چون: | |||
علی زركش، مهین رضایی (فرمانده شهره)، افخم میرزایی، ناهید صراف،رضا پورآگل (فرمانده سعید)، محسن تدینی،اصغر زمانوزیری (فرمانده رحیم)،محمد معصومی (فرمانده مسلم)، محمدعلی خیابانی (برادر موسی خیابانی)، ربابه بوداغی، ابوالقاسم آیتی، داوود ابراهیمی، محسن اسكندری (فرمانده ذبیح)،علیاصغر اكبری، حمید بكایی،باقر بیگدلی،رحیم حاجسیدجوادی، رضا درودی، مسعود قربانی (فرمانده بهمن)،و مهدی كتیرایی (فرمانده ساسان). | |||
در این عملیات بیش از ۵۵ هزار تن از نیروهای دولتی کشته و زخمی شدند. | |||
این عملیات را مجاهدین بیمه نامهی ارتش آزادیبخش نامیدند، در کتاب ارتش آزادیبخش به دلایلی که عملیات فروغ جاویدان این جنبش را بیمه کرد، اشاره دارد: | |||
# این عملیات كبیر نشان داد كه ارتش آزادیبخش نهتنها زائدهی جنگ نیست بلكه بزرگترین عملیاتش را با هدف سرنگونی رژیم پس از پذیرفتهشدن آتشبس از طرف خمینی تدارك دید و به آن قیام نمود. | |||
# فروغ جاویدان ثابت كرد كه ارتش آزادیبخش از سویی مصممانه برای سرنگونكردن رژیم خمینی در تمامیت آن پا به میدان گذاشته و از سوی دیگر از چنان كم و كیفی برخوردار است كه فیالواقع تنها پاسخ وتنها اهرم سرنگونی رژیم خمینی است. سرنگونكردن رژیم هر چند در این عملیات امكانپذیر نشد ولی این واقعیت به ثبت رسید كه این مهم تنها یك آرزوی صرف نیست بلكه به دست ارتش آزادیبخش شدنی است. | |||
# بعد از فروغ جاویدان، مردم ایران و عموم ناظران منطقهیی و بینالمللی از سویی و رژیم خمینی از سوی دیگر خود را با یك ارتش قد برافراشته، مصمم و قدرتمند روبهرو دیدند كه از این پس هیچكس نمیتوانست آن را در تحولات منطقهیی نادیده بگیرد. با احراز چنین جایگاهی در تعادل قوای نظامی منطقه، خطر بسیاری از بندوبستها و معاملات محتمل را كه بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به سرنوشت ارتش آزادیبخش مربوط میشد از آن دور كرد. | |||
# ایمان به حتمیت سرنگونی، كه در اندیشه و قلب رزمندگان و فرماندهان ارتش آزادیبخش از بدو تأسیس آن موج میزد در این عملیات درخشان با برق سلاح رزمندگان و ریختن خون آنان بر خاك میهن، در دل تكتك ایرانیان كاشته شد. آنها فهمیدند كه میتوانند با داشتن چنین ارتشی امیدوار و پشتگرم باشند و به آن افتخار كنند. اولین ثمرات این بذر افشانده،در خیزش شهرهای بهپاخاستهی میهن چیده شد و میوهی نهایی آن قطعاً در عملیات سرنگونی به بار خواهد نشست، وقتی كه مردم مشتاق و چشمانتظار كه البته یكبار ارتش خود را از نزدیك دیدهاند بار دیگر در لحظهٌ مناسب ارتش آزادی را در میان خود پیدا خواهند كرد. آن روز كه خلق و ارتش خلق به هم میپیوندند رژیم ضدبشری به عزای خود خواهد نشست.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴ صفحه ۹۸</ref> | |||
https://www.mojahedin.org/i/news/164149 | |||
<blockquote></blockquote> | |||
''' | '''ولایتی:''' | ||
'''آخوند جوادی املی:''' همانهایی که عملیات مرصاد را علیه اسلام تحمیل کردند در چند کیلومتری کرمانشاه یا قصر شیرین آمادهاند. | '''آخوند جوادی املی:''' همانهایی که عملیات مرصاد را علیه اسلام تحمیل کردند در چند کیلومتری کرمانشاه یا قصر شیرین آمادهاند. | ||
خط ۲۶۶: | خط ۲۸۵: | ||
'''ـ آخوند زرندی امامجمعهٴ وقت کرمانشاه:''' «مرصاد یک پدیده استثنایی بود. آنها (ارتش آزادیبخش) چه فکر میکردند که این حرکت را دنبال میکردند. جای سؤال است، چه فکر میکردند که حرکت کردند، با شتاب و با سرعت هم داشتند میآمدند. به گونهیی که ظاهر حرکتشان بیانگر این بود که اینها پیروز خواهند شد. به تهران هم خواهند رسید... خیلی شتاب داشتند. خیلی عجله داشتند... آمدند و آمدند و آمدند و آمدند و ما یکموقع متوجه شدیم که نزدیک استانند!» | '''ـ آخوند زرندی امامجمعهٴ وقت کرمانشاه:''' «مرصاد یک پدیده استثنایی بود. آنها (ارتش آزادیبخش) چه فکر میکردند که این حرکت را دنبال میکردند. جای سؤال است، چه فکر میکردند که حرکت کردند، با شتاب و با سرعت هم داشتند میآمدند. به گونهیی که ظاهر حرکتشان بیانگر این بود که اینها پیروز خواهند شد. به تهران هم خواهند رسید... خیلی شتاب داشتند. خیلی عجله داشتند... آمدند و آمدند و آمدند و آمدند و ما یکموقع متوجه شدیم که نزدیک استانند!» | ||
اما همین غنیمتهای چشمگیر در برابر ضربههای هولناكی كه ارتش آزادیبخش به ماشین جنگ و سركوب رژیم وارد كرده بود چیزی به حساب نمیآمد.چرا كه ضربه ها موجودیت كل رژیم را به خطر انداخته بود. تا آنجا كه پس از آخرین نبرد این دوره یعنی عملیات چلچراغ و فتح شهر مهران، خمینی دستهایش را به نشانهٌ تسلیم بالا كرد و جام زهر آتشبس را سر كشید.اما در عملیات بزرگ فروغ جاویدان كه بلافاصله پس از آتشبس انجام گرفت، بهراستی كه ارتش آزادیبخش میرفت تا كار را یكسره كند.در این عملیات كبیر كه خمینی تهدید سرنگونی را از هر نظر جدی میدید، تمامی دار وندارش را به میدان آورد.55هزار تلفات از زبدهترین نیروهای خمینی، كه در میانشان صدها فرمانده بیجانشین پاسدار وجود داشت، تنها بخشی از خسارتهای دشمن بود.«فروغ جاویدان» تصویر سرنگونی خمینی را در دسترس تودههای مردم قرار داد و جادوی دیو ارتجاع را در افكار عمومی دنیا باطل كرد. پیامدهای «فروغ جاویدان» بهزودی در تعادل قوای جدید منعكس شد و میز توطئهٌ ارتجاعی ـ استعماری برای سوزاندن تنها آلترناتیو دموكراتیك را واژگونه كرد. رهگشاییهای آن قطعاً در نبرد نهایی نیز بسا بیشتر و بیشتر بارز و بارور خواهد شد. رژیم خمینی همهساله با برگزاری «مراسم مرصاد» برای سرنگوننشدن خودش در عملیات فروغ جاویدان جشن میگیرد و دعا و شكرگزاری میكند. | اما همین غنیمتهای چشمگیر در برابر ضربههای هولناكی كه ارتش آزادیبخش به ماشین جنگ و سركوب رژیم وارد كرده بود چیزی به حساب نمیآمد.چرا كه ضربه ها موجودیت كل رژیم را به خطر انداخته بود. تا آنجا كه پس از آخرین نبرد این دوره یعنی عملیات چلچراغ و فتح شهر مهران، خمینی دستهایش را به نشانهٌ تسلیم بالا كرد و جام زهر آتشبس را سر كشید.اما در عملیات بزرگ فروغ جاویدان كه بلافاصله پس از آتشبس انجام گرفت، بهراستی كه ارتش آزادیبخش میرفت تا كار را یكسره كند.در این عملیات كبیر كه خمینی تهدید سرنگونی را از هر نظر جدی میدید، تمامی دار وندارش را به میدان آورد.55هزار تلفات از زبدهترین نیروهای خمینی، كه در میانشان صدها فرمانده بیجانشین پاسدار وجود داشت، تنها بخشی از خسارتهای دشمن بود.«فروغ جاویدان» تصویر سرنگونی خمینی را در دسترس تودههای مردم قرار داد و جادوی دیو ارتجاع را در افكار عمومی دنیا باطل كرد. پیامدهای «فروغ جاویدان» بهزودی در تعادل قوای جدید منعكس شد و میز توطئهٌ ارتجاعی ـ استعماری برای سوزاندن تنها آلترناتیو دموكراتیك را واژگونه كرد. رهگشاییهای آن قطعاً در نبرد نهایی نیز بسا بیشتر و بیشتر بارز و بارور خواهد شد. رژیم خمینی همهساله با برگزاری «مراسم مرصاد» برای سرنگوننشدن خودش در عملیات فروغ جاویدان جشن میگیرد و دعا و شكرگزاری میكند. |
ویرایش