کاربر:بخشایشی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

مریم رجوی پس از گذراندن دوره دبستان در ادامه به دبیرستان مشهور هدف در تهران رفت و تحصیلات متوسطه را در این مدرسه به اتمام رساند. مریم رجوی در زمانی که فرهنگ و مناسبات جامعه و روابط حکومتی هنوز فرصت محدودی برای طی مدارج دانشگاهی برای زنان قائل بود، تصمیم به تحصیلات عالیه در سطوح کارشناسی گرفت و در این راستا وارد دانشگاه صنعتي شريف شد و در رشته مهندسی متالوژي از اين دانشگاه فارغ التحصيل گشت. یکی از برادران مریم رجوی به‌نام محمود عضدانلو، از اعضای باسابقه سازمان مجاهدین خلق، در دوران حکومت سلطنتی شاه یک زندانی‌ سیاسی بود. او در سال ۱۳۵۰ توسط مأموران ساواک به جرم مبارزه علیه حکومت شاه دستگیر و زندانی شده بود. خواهر بزرگتر مریم رجوی به نام نرگس که علیه حکومت شاه مبارزه می‌کرد در سال ۱۳۵۴ به‌دست مأموران ساواک شاه تیرباران شد. خواهر کوچکتر مریم رجوی به‌نام معصومه، دانشجوی مهندسی صنايع بود که به مبارزه با حکومت کنونی  ولایت فقیه برخاست. معصومه عضدانلو روز ۱۳ فروردین ۱۳۶۱ در حمله مأموران سپاه پاسداران به‌محلی که وی و همسرش، مسعود ایزدخواه، درآنجا مستقر بودند، دستگیر گردید. درجریان این حمله، مسعود ایزدخواه به‌قتل رسید و معصومه عضدانلو به‌دلیل اصابت ۴ گلوله به‌ناحیه فک و دست بیهوش شد و توسط پاسداران در زندان اوین زندانی شد. بنا به گفته یاران و هم‌بندان وی، با ورود معصومه به زندان اوین، بازجویان زندان تحت ریاست اسدالله لاجوردی، دادستان وقت تهران، شکنجه را بر روی او آغاز کردند. این در شرایطی بود که معصومه به‌شدت مجروح بود و گلوله‌ای که در ناحیه گردن و نزدیک نخاع او باقی مانده بود، وی را بسختی آزار می‌داد. بر اثر شدت شکنجه جنین چند ماهه معصومه سقط شد و او پس از ۶ ماه توسط حکومت روح‌الله خمینی اعدام گردید. <ref>سایت مجاهد- به بچه‌ها بگوئید سینه معصومه تا آخر راز‌دار بود</ref> مریم رجوی از دوره نوجوانی و جوانی با درد و رنج مردم و ستمی که از دید او از جانب حکومت شاه به آنها می‌شد، آشنا شد و همین آشنایی انگیزه‌‌ای برای ورود او به سیاست شد و در قدم بعد به سازمان مجاهدین خلق ایران پیوست و یک زندگی مبارزاتی را برگزید.   

مریم رجوی در سال ۱۳۴۹ در حالیکه دانش‌آموز كلاس چهارم دبيرستان بود، از طریق برادرش، محمود عضدانلو، با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد. این آشنایی توأم با پیشینه‌ای از انگیزه‌های شخصی وی برای مبارزه با ظلم که از تجربه‌های روزمره او در محیط جامعه حاصل شده بود، شرایطی فراهم آورد تا وی هر چه بیشتر به سیاست روی آورد و به مبارزه با ظلم و ستم برخیزد. مریم رجوی با ورود به دانشگاه صنعتی شریف،‌ فعالیت خود را گسترش داد. محیط دانشجویی در زمان حکومت شاه در دهه پنجاه از جهت اعتراضات و اعتصابات دانشجویی مشهور بود. مریم رجوی در همین محیط توانست با دختران مبارز که مخالف رژیم شاه بودند، یک گروه تشکیل دهد. کار این گروه جمع‌آوری اخبار رادیوهای حامی انقلاب مردم ایران و انتشار آنها بود. مریم رجوی در این ایام رهنمودهای سازمان را در زمینة کوهنوردی، شهرگردی، کارگری در کارخانجات که بخشی از پروسة ورود به مبارزة حرفه‌یی بود به کار می‌بست و همزمان با بهره‌گیری از کتاب‌های سازمانی که به صورت مخفی از سوی سازمان مجاهدین چاپ و منتشر می‌شد، دانش تئوریک خود را ارتقا می‌‌داد. مریم رجوی بعد از دستگیری برادرش، محمود عضدانلو، در سال ۱۳۵۰ مجددا از کانال دیگری با سازمان مجاهدین خلق در ارتباط قرار گرفت و از آن تاریخ به عنوان یک کانال ارتباطی فعال بین داخل و خارج زندان به فعالیت خود ادامه داد. او در این ایام به خانواده‌هاي زندانيان سياسي ـ كه آسيب‌های فراواني از حکومت شاه دیده بودند ـ كمك مادي و معنوي می‌رساند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مريم عليرغم  كوشش هاي مذبوحانه و ممتد اپورتونيست ها كه از كانال هاي مختلف براي جذب او به عمل آوردند هر گز به دامشان نيفتاد او علاوه بر موضع قاطع دربرابر آنان كوشيد تا درمواضع اصولي وصحيح استوار بماند ،به عبارت ديگر او جزو آن دسته از افراد معدودي بود كه دراثر ضربه  ي جريان اپوتونيستي به مواضع انحرافي يا ارتجاعي دچار نشدند او كه پيوسته درجستجوي حقيقت اصيل و انقلابي اسلام بود هيچگاه به تفكرات واستنباطات راستگرايانه و بي محتوا گرايش پيدا نكرد.

خواهر مجاهد مريم عضدانلو دردوره ي دانشگاه دربسيج و سازماندهي خواهران دانشجو درفعاليت هاي كوهنوردي ،ورزش ،مطالعات سياسي ،اعتصابات وبيرون كشيدن آنها از جريانهاي انحرافي چپ نما و راست وهدايت آنها درخطوط اصيل و انقلابي مجاهدين همواره نقش شايسته ي خود را ايفاكرد وبرنظرگاههاي سازمان تاكيد فراوان نمود.

درآن سالها با مجاهدين شهييد ”عليرضا الفت“ و ”حسن نصير زاده“ رابطه ي فعال سياسي –صنفي داشت علاوه براين درجريان ملاقات با برادرش توانسته بود رابطه ي نزديكي با خانواده هاي شهداي مجاهدين وساير زندانيان  سياسي برقرار كند و از اين طريق با ”مجاهد شهيد بهجت تيفتكجي “ آشنا شده ودررابطه ي سياسي بااو بود كه خواهر شهيد به زندگي مخفي روي آورد.

مريم درسال هاي خفقان و ديكتاتوري در انديشه ي يك مبارزه ي انقلابي و رهائي بخش و اسلامي به سازمان مجاهدين خلق ايران روي آورد ودرسال 56 به عضويت سازمان درآمد ،وهمگام با انقلابيون پاك باخته ي خلق مبارز ه كرد سازمان درآن شرايط درجهت خنثي كردن آثار  ضربه ي اپوتونيستي بود و عمدتا انرژي هايش را دررابطه با شكل گيري و انسجام دروني خود صرف مي كرد درآن دوره باوجود شرايط پليسي وحشتناك حاكم بر جامعه سازمان توانسته بودا زيك قوام نسبي برخوردار شود وآموزشهاي سياسي ايدئولوژيك را درداخل سازمان آغاز كند ،منظم كردن مطالب آموزشي انرژي زيادي مي گرفت ودستاوردهاي ايدئؤلوژيك سازمان نياز به تكثير و گسترش داشت ومريم دراين زمينه بارسنگيني را ازدوش سازمان بر ميداشت ،شب هاي متعددي را تاصبح بيدار مي ماند و به آماده كردن وتكثير مطالب آموزشي مي پرداخت.