سازمان مجاهدین خلق ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

ویراستاری کردن مطالب
(ویراستاری کردن مطالب)
خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:
در سال  ۱۳۵۴ در خلاء حضور رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از زندان  کودتایی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد که منجر به متلاشی شدن آن گشت.   
در سال  ۱۳۵۴ در خلاء حضور رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از زندان  کودتایی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد که منجر به متلاشی شدن آن گشت.   


این کودتا موجودیت تشکیلاتی، ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران را به خطر انداخت. این جریان از دو تن با نام‌های تقی شهرام و بهرام آرام آغاز شد که طی بیانیه‌ای اعلام نمودند سازمان مجاهدین مارکسیست شده است. این درحالی بود که رهبری مجاهدین، صد در صد اعضای مرکزیت و نود درصد از اعضای این سازمان در زندان بودند. آنها با تغییر آرم سازمان مجاهدین و حذف آیه‌ی آن اعلام کردند از آنجایی که چپ‌ترین ایدئولوژی(رادیکال‌ترین) همانا مارکسیست به شمار می‌رود، لاجرم مجاهدین مسلمان در پروسه‌ی تکامل خود یا باید به سمت راست و یا به سمت چپ(مارکیسسم) حرکت کنند و نمی‌توانند مابین این دو باشند.
این کودتا موجودیت تشکیلاتی، ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران را به خطر انداخت. این جریان از دو تن با نام‌های تقی شهرام و بهرام آرام آغاز شد که طی بیانیه‌ای اعلام نمودند سازمان مجاهدین مارکسیست شده است. این درحالی بود که رهبری مجاهدین، صد در صد اعضای مرکزیت و نود درصد از اعضای این سازمان در زندان بودند. آنها با تغییر آرم سازمان مجاهدین و حذف آیه‌ی آن اعلام کردند از آنجایی که چپ‌ترین ایدئولوژی(رادیکال‌ترین) همانا مارکسیست به شمار می‌رود<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4917 ۴خرداد، شهادت بنیانگذاران و راز ماندگاری و راهگشایی تاریخی آنان]</ref>، لاجرم مجاهدین مسلمان در پروسه‌ی تکامل خود یا باید به سمت راست و یا به سمت چپ(مارکیسسم) حرکت کنند و نمی‌توانند مابین این دو باشند.


آنها همچنین چند تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق (مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف) را که با اقدامات آنها مخالف بودند به قتل رساندند. این امر ضربه‌ی بزرگی بر پیکره تشکیلاتی و وجهه‌ی اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران وارد آورده و عملا به نفع حکومت شاه تمام شد. بطوری که بازجویان ساواک با خوشحالی خبر آنرا به مجاهدین محبوس اعلام می‌کردند.
آنها همچنین مجید شریف واقفی را که با اقدامات آنها مخالف بودند به قتل رساندند و  مرتضی صمدیه لباف را مجروح کردند که در نتیجه توسط ساواک دستگیر شده زیر شکنجه رفت. پس از دستگیری اپورتونیستها با لو دادن اطلاعات وی، مرتضی صمدیه لباف در چهارم بهمن ۱۳۵۴ تیرباران شد. مجموعه اقدامات جریان اپورتونیستی ضربه‌ی بزرگی بر پیکره تشکیلاتی و وجهه‌ی اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران وارد آورده و عملا به نفع حکومت شاه تمام شد. بطوری که بازجویان ساواک با خوشحالی خبر آنرا به مجاهدین محبوس اعلام می‌کردند.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/16%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%D8%B1%DB 16اردیبهشت سالگرد شهادت مجاهد قهرمان مجید شریف واقفی]</ref>


همچنین این حادثه منجر شد طیفی از آخوندها و حامیان آنها در زندان و خارج از آن که تا آن زمان تحت هژمونی مجاهدین بودند، قدرت پیشتری پیدا کنند.
همچنین این حادثه منجر شد طیفی از آخوندها و حامیان آنها در زندان و خارج از آن که تا آن زمان همگی تحت هژمونی مجاهدین بودند، قدرت پیشتری پیدا کنند.


در این دوران مسعود رجوی که در زندان بسر می برد به مقابله با این جریان پرداخت.  
در این دوران مسعود رجوی که در زندان بسر می برد به مقابله با این جریان پرداخت.  


نقش مسعود رجوی به طور مشخص در این دروان بود که بسیار بارز شده و خود را در بازسازی مجدد سازمان مجاهدین نشان داد. مسعود رجوی در یک بیانیه ۱۲ ماده ای  در برابر جریان اپورتونیستی آنها را چپ‌نما توصیف کرد(اپورتونیستهای چپ‌نما) . وی همچنین اعلام کرد اسلام در چپ مارکیست قرار دارد و در نتیجه میل کردن ایدئولوژی این سازمان به سمت چپ( یعنی مارکیسست) بی‌معنی است.وی همچنین اعلام کرد، این جریان می‌تواند سازمان مارکسیستی خود را داشته باشد اما حق ندارد آرم و نام سازمان مجاهدین را بر خود بگذارد. مبارزه با این جریان انحرافی تا سال ۱۳۵۷ ادامه پیدا کرد.
نقش مسعود رجوی به طور مشخص در این دروان بود که بسیار بارز شده و خود را در بازسازی مجدد سازمان مجاهدین نشان داد. او فرد به فرد با مباحثات و تداوین ایدئولوژیکی اش به عضوگیری مجدد اعضاء سازمان پرداخت.  مسعود رجوی در یک بیانیه ۱۲ ماده ای  در برابر جریان اپورتونیستی آنها را چپ‌نما توصیف کرد (اپورتونیستهای چپ‌نما) . وی همچنین اعلام کرد اسلام در چپ مارکیست قرار دارد و در نتیجه میل کردن ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق به سمت چپ( یعنی مارکیسست) بی‌معنی است.وی همچنین اعلام کرد، جریان اپورتونیستی می‌تواند سازمان مارکسیستی خود را داشته باشد اما حق ندارد آرم و نام سازمان مجاهدین را بر خود بگذارد.  


تا آن زمان سازمان مجاهدین خلق ایران توانسته بود با برداشتی دموکراتیک از اسلام، رهبری مبارزه با رژیم شاه را در دست بگیرد و در موضوع اسلام، آخوند‌های سنتی را کنار بزند، بسیاری از آخوندها و مسؤلین فعلی رژیم ایران از جمله رفسنجانی و خامنه‌ای ادعای هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران را داشتند، حتی شخص خمینی به رغم مخالفتش با سازمان مجاهدین خلق ایران به دلیل محبوبیتش قادر به موضع‌گیری علیه سازمان مجاهدین خلق ایران نبود، و برای حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران تحت فشار اطرافیانش بود، هر چند که هیچ گاه این کار را نکرد اما فتوایی صادر کرد که یک سوم وجوه شرعی به «جوانان مسلمان و مبارز» در آن روزگار اشاره به سازمان مجاهدین خلق ایران بود، پرداخت شود.
تا آن زمان سازمان مجاهدین خلق ایران توانسته بود با برداشتی دموکراتیک از اسلام، رهبری مبارزه با رژیم شاه را در دست بگیرد و در موضوع اسلام، آخوند‌های سنتی را کنار بزند.


این کودتا در درون سازمان مجاهدین خلق ایران  به اعتماد مردم ضربه زد، این امر در موضوع زندانی بودن رهبران سازمان مجاهدین و دیگر گروه‌‌‌های مترقی ضرب شد و باعث شد که  خلأیی در رهبری اپوزیسیون ضد شاه ایجاد شود، این خلأ باعث شد که رهبری قیام ضد سلطنتی در دست آخوندهای سنتی بخصوص شخص خمینی بیفتد و خواسته‌‌‌های مردم که استقلال و آزادی بود، هرگز جامه عمل نپوشید.
بسیاری از آخوندها و مسؤلین فعلی رژیم ایران از جمله رفسنجانی و خامنه‌ای همگی خود را از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران می‌دانستند. رفسنجانی پس از انقلاب در نقل قولی گفته بود:<blockquote>تنها نمازهایی که از ما مورد قبول واقع شود همانهایی است که در زندان پشت سر مجاهدین خوانده ایم!</blockquote>همچنین شخص خمینی از طرف آخوندهای آن روزگار برای حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران تحت فشار بود، هر چند که هیچ گاه این کار را نکرد، اما فتوایی صادر کرد که یک سوم وجوه شرعی به «جوانان مسلمان و مبارز» در آن روزگار اشاره به سازمان مجاهدین خلق ایران بود، پرداخت شود.
 
یکی از آسیب های جریان اپورتونیستی در درون سازمان مجاهدین خلق ایران این بود که به اعتماد مردم ضربه زدو از سویی منجر به قدرت گرفتن آخوندها رودروی مجاهدین شد.  


در آن دوران سازمان مجاهدین خلق ایران از سه طرف مورد حمله بود:
در آن دوران سازمان مجاهدین خلق ایران از سه طرف مورد حمله بود:
خط ۱۶۵: خط ۱۶۷:
*   آخوندهای سنتی که تا آن زمان به خاطر محبوبیت سازمان مجاهدین نمی‌توانستند علیه آن موضع بگیرند، مخالفت و حتی دشمنی خود با مجاهدین را شروع کردند و خودشان را نماینده‌ی اسلام معرفی می‌نمودند. حتی برخی از آخوند‌ها حکم تکفیر مجاهدین مسلمان راهم صادر کردند.
*   آخوندهای سنتی که تا آن زمان به خاطر محبوبیت سازمان مجاهدین نمی‌توانستند علیه آن موضع بگیرند، مخالفت و حتی دشمنی خود با مجاهدین را شروع کردند و خودشان را نماینده‌ی اسلام معرفی می‌نمودند. حتی برخی از آخوند‌ها حکم تکفیر مجاهدین مسلمان راهم صادر کردند.


*  برخی از مارکسیست‌ها که سازمان مجاهدین خلق ایران  را به عنوان حامی ایدئولوژی خرده بورژوایی که دوران آن به پایان رسیده مورد حمله قرار می‌دادند.
*  برخی از مارکسیست‌ها که سازمان مجاهدین خلق ایران  را به عنوان حامی ایدئولوژی خرده بورژوایی(راست مارکیسست) که دوران آن به پایان رسیده مورد حمله قرار می‌دادند.
مسعود رجوی مبارزه با این سه جبهه را از سالهای مابین ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ بر عهده داشت، و  به همین دلیل چندین بار به شکنجه‌گاه کمیته منتقل گردید و چند نوبت در اثر شکنجه‌ها در آستانه‌ی مرگ قرار گرفت. وی ضرورت مبارزه با رژیم شاه را مورد تأکید قرار می‌داد و تهدید اصلی درونی جنبش مردم ایران را آخوندهایی عنوان کرد که مذهب سنتی اسلام را نمایندگی می‌کردند، و به ظهور خمینی به عنوان نماینده‌ی این قشر هشدار می‌داد.
مسعود رجوی مبارزه با این سه جبهه را از سالهای مابین ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ بر عهده داشت، و  به همین دلیل چندین بار به شکنجه‌گاه کمیته منتقل گردید و چند نوبت در اثر شکنجه‌ها در آستانه‌ی مرگ قرار گرفت. وی ضرورت مبارزه با رژیم شاه را مورد تأکید قرار می‌داد و تهدید اصلی درونی جنبش مردم ایران را آخوندهایی عنوان کرد که مذهب سنتی اسلام را نمایندگی می‌کردند، و به ظهور خمینی به عنوان نماینده‌ی این قشر هشدار می‌داد.


در تحلیل‌های سازمان مجاهدین خلق ایران آمده بود که تهدید آینده ایران سرکار آمدن استبداد مذهبی است، بعدها آخوندها و بخصوص رفسنجانی با اشاره به همین موضوع نیروهای حزب‌اللهی خودشان را به حمله به مجاهدین تشویق می‌نمود.
در تحلیل‌های مخفی و درونی سازمان مجاهدین خلق ایران آمده بود که تهدید آینده ایران سرکار آمدن استبداد مذهبی است. تحلیلی که در یک اشتباه به دست آخوندها افتاده و بعدها رفسنجانی با اشاره به همین موضوع نیروهای حزب‌اللهی را به حمله به مجاهدین تشویق می‌نمود.


== متن بیانیه‌ی ۱‍۲ ماده‌ای مجاهدین در برابر کودتای سال ۱۳۵۴ علیه سازمان مجاهدین ==
== متن بیانیه‌ی ۱‍۲ ماده‌ای مجاهدین در برابر کودتای سال ۱۳۵۴ علیه سازمان مجاهدین ==
بیانیه‌ی ۱۲ ماده‌ای سازمان مجاهدین خلق ایران در برابر جریان اپورتونیستی، در درون سازمان، بر ایدئولوژی اسلامی سازمان مجاهدین تأکید می‌کند، مجاهدین در آن زمان اعلام کردند که اسلام چپ مارکسیسم است،یعنی از مارکسیسم مترقی تر است و نه عقب‌مانده‌تر، این جمله در واقع بر ضد کسانی بود که می‌گفتند ما با تغییر ایدئولوژی به مارکسیسم، ارتقا پیدا کرده‌‌ایم. همچنین تأکید داشتند که اسم و آرم سازمان مجاهدین را از چنگ کودتاگران خارج خواهند کرد، مجاهدین نحوه‌ی برخورد خودشان  با کودتا گران درون سازمان را در این مواد تعیین کردند.
بیانیه‌ی ۱۲ ماده‌ای سازمان مجاهدین خلق ایران در برابر جریان اپورتونیستی، در درون سازمان، بر ایدئولوژی اسلامی سازمان مجاهدین تأکید می‌کند، مجاهدین در آن زمان اعلام کردند که اسلام چپ مارکسیسم است،یعنی از مارکسیسم مترقی تر است و نه عقب‌مانده‌تر، این جمله در واقع ردی بر کسانی بود که می‌گفتند ما با تغییر ایدئولوژی به مارکسیسم، ارتقا پیدا کرده‌‌ایم. همچنین مجاهدین تأکید داشتند که اسم و آرم سازمان مجاهدین را از دست کودتاگران خارج خواهند کرد، مجاهدین نحوه‌ی برخورد خودشان  با کودتا گران درون سازمان را در این مواد تعیین کردند.


اطلاعیه تعیین مواضع سازمان مجاهدین خلق ایران در برابر  
اطلاعیه تعیین مواضع سازمان مجاهدین خلق ایران در برابر  
خط ۱۹۰: خط ۱۹۲:


== فعالیت‌های سازمان مجاهدین پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی ==
== فعالیت‌های سازمان مجاهدین پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی ==
در سال ۱۳۵۷ رژیم شاه تحت فشار‌های بین‌المللی زندانیان سیاسی را آزاد کرد، آخرین دسته از زندانیان سیاسی که عمده‌ی مجاهدین را شامل می‌شد، يك هفته پس از فرار شاه از ايران و ١٢روز قبل از ورود خمینی، در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان‌های شاه آزاد شدند. به دلیل ضربه‌‌ی کودتای اپورتونیستی سازمان مجاهدین خلق ایران متلاشی شده بود، در چنین فضایی بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی سازمان مجاهدین خلق ایران به بازسازی خودش پرداخت.
در سال ۱۳۵۷ رژیم شاه تحت فشار‌های داخلی (تظاهرات مردمی و فشارهای بین‌المللی زندانیان سیاسی را آزاد کرد، آخرین دسته از زندانیان سیاسی که عمده‌ی مجاهدین را شامل می‌شد، يك هفته پس از فرار شاه از ايران و ١٢روز قبل از ورود خمینی، در روز ۳۰ دی ۱۳۵۷ از زندان‌های شاه آزاد شدند.


مسعود رجوی در اولین سخنرانی خودش پس از آزادی از زندان، در ۴ بهمن ۱۳۵۷ بر ضرورت آزادی به عنوان مهمتر‌ین دستاورد انقلاب ضد سلطنتی تأکید کرد، وی از این که قیام ضد سلطنتی را  «انقلاب اسلامی» بخواند خود‌داری کرد و خواهان یک انقلاب دموکراتیک شد. همچنین وی از تأیید مطلق خمینی خودداری کرد. مسعود رجوی در  ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ بر سر مزار دکتر محمد مصدق سخنرانی کرد و در آنجا هم به خواسته‌های مجاهدین اشاره کرد، وی گفت:  <blockquote>«این جمهوری (جمهوری اسلامی) بایستی حافظ حق و حقوق تمامی مردم باشد که در سراسر کشور زندگی می‌کنند، این جمهوری بخصوص باید در نهایت عدل و بلکه بیشتر، در نهایت قسط، تمام آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در مورد طبقات و نیروهای مختلف مردم اعاده کند».(۱۴ اسفند ۱۳۵۷)</blockquote>سازمان مجاهدين خلق ایران همچنين خواستار مشاركت مردم برای برقراری  يك حاكمیت ملی و دموكراتیك گرديدند و استراتژی خود را نيـز بـر این اساس استوار نمودند.
مسعود رجوی در اولین سخنرانی خودش پس از زندان، در ۴ بهمن ۱۳۵۷ بر ضرورت آزادی و دموکراسی به عنوان مهمتر‌ین دستاورد انقلاب ضد سلطنتی تأکید کرد، وی از این که قیام ضد سلطنتی را  «انقلاب اسلامی» بخواند خود‌داری کرد و خواهان یک انقلاب دموکراتیک شد. همچنین وی از تأیید مطلق خمینی خودداری کرد. مسعود رجوی در  ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ بر سر مزار دکتر محمد مصدق سخنرانی کرد و در آنجا هم به خواسته‌های مجاهدین اشاره کرد، وی گفت:  <blockquote>«این جمهوری بایستی حافظ حق و حقوق تمامی مردم باشد که در سراسر کشور زندگی می‌کنند، این جمهوری بخصوص باید در نهایت عدل و بلکه بیشتر، در نهایت قسط، تمام آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در مورد طبقات و نیروهای مختلف مردم اعاده کند».(۱۴ اسفند ۱۳۵۷)</blockquote>سازمان مجاهدين خلق ایران همچنين خواستار مشاركت مردم برای برقراری  يك حاكمیت ملی و دموكراتیك گرديدند و استراتژی خود را نيـز بـر این اساس استوار نمودند.


سازمان  مجاهدین خلق ایران در این دوران به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی پرداخت، نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران بود که تیراژ آن تا ۵۰۰ هزار نسخه رسید، که رکوردی در تاریخ ایران محسوب می‌شود.  
سازمان  مجاهدین خلق ایران در این دوران به فعالیت‌های مسالمت آمیز سیاسی و اجتماعی پرداخت، نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران بود که تیراژ آن تا ۵۰۰ هزار نسخه رسید، که رکوردی در تاریخ ایران محسوب می‌شود.  


در سال ۱۳۵۸ سازمان مجاهدین خلق ایران چه در برنامه‌ی حداقل خود و چه برنامه‌‌ای مسعود رجوی برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد، بر آزادی‌ها تأکید کردند، کار دیگر سازمان مجاهدین خلق ایران در این دوران، که به قول آنان فاز سیاسی نامیده‌ می‌‌شود، افشاگری‌ در مورد حمله‌ی هواداران حکومت ‌خمینی به دفاتر و ستادهای آنان بود.   
در سال ۱۳۵۸ سازمان مجاهدین خلق ایران چه در برنامه‌ی حداقل خود و چه برنامه‌‌ای مسعود رجوی برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد، بر آزادی‌ها تأکید کردند، کار دیگر سازمان مجاهدین خلق ایران در این دوران، که به قول آنان فاز سیاسی نامیده‌ می‌‌شود، افشاگری‌ در مورد حمله‌ی هواداران حکومت ‌خمینی به دفاتر و ستادهای آنان بود.   


اما سازمان مجاهدین خلق ایران بطور فعال در فعالیت‌های سیاسی حضور داشت، سخنرانی‌های مسعود رجوی در سال ۱۳۵۸ باعث ایجاد هیجان در بین هواداران این سازمان می‌شد، ولی در اساس وی‌ برنامه‌های سازمانش را ارائه می‌داد
سازمان مجاهدین خلق ایران بطور فعال در صحنه‌ی سیاسی حضور داشت، سخنرانی‌های مسعود رجوی در سال ۱۳۵۸ باعث ایجاد هیجان در بین هواداران این سازمان می‌شد، او برنامه‌های سازمانش را در این سخنرانی‌ها ارائه می‌داد.   
 
مهمترین وقایع سیاسی سال ۱۳۵۸ نخستین دروه انتخابات ریاست جمهوری بود که در تاریخ ۵ بهمن ۱۳۵۸ انجام شد، همچنین نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بود که در تاریخ ۲۴ اسفند ۵۸ انجام شد.   


مسعود رجوی به عنوان کاندیدای سازمان مجاهدین خلق ایران در این انتخابات ثبت نام کرد، وی روز ۱۵ دی ۱۳۵۸ در کنفرانس خبری اعلام کاندیداتوری خود در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران گفت:  <blockquote>«ما بدون اینکه در فکر و خیال برد و باخت باشیم، یا کسب عنوان و مقام نظرمان را جلب کرده باشد... موفقیت نفس این تجربه را که همان مشارکت فعال نیروهای انقلابی از این قبیل است آرزو می کنیم».</blockquote>اولین میتینگ انتخاباتی سازمان مجاهدین خلق ایران روز  ۲۰ دی ۵۸ در دانشگاه تهران در میان هواداران و اعضای سازمان برگزار گردید. ابتدا موسی خیابانی ضمن سخنانی گفت:<blockquote>« ما بر حسب مسئولیت‌ها و وظایفمان وارد این صحنه شده‌ایم و نه از روی جاه‌طلبی. اگر اهل جاه‌طلبی بودیم درها به روی ما بسته نبود. ما همیشه رنج‌ها را تحمل می‌کنیم چون زندگی یک انقلابی یعنی تحمل همین رنج‌ها. کاندیدای منتخب سازمان مجاهدین خلق به خاطر گذراندن کوران مبارزاتی سال‌های گذشته، معنی حرف‌هایش را می‌فهمد، معنی این برنامه را می‌داند و به الزامات و مشکلات پیاده شدن آن واقف است.»</blockquote>اما مجاهدین به قانون اساسی حکومت خمینی رأی نداده بودند، ولی اعلام کرده بودند که به آن ملتزم خواهند بود، خمینی قبل از برگزاری انتخابات فتوایی صادر کرد، مبنی بر این که هر کسی که به قانون اساسی رأی نداده حق شرکت در انتخابات را ندارد.
مهمترین وقایع سیاسی سال ۱۳۵۸ نخستین دروه انتخابات ریاست جمهوری بود که در تاریخ ۵ بهمن ۱۳۵۸ انجام شد، همچنین نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی که در تاریخ ۲۴ اسفند ۵۸ انجام شد از وقایع قابل توجه این دوران است.  


روز ۲۹ دی ماه ۱۳۵۸ یعنی همان روز که خمینی مانع کاندیداتوری رجوی سد، بلافاصله مسعود رجوی در پیام انصراف از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد: «بایستی خاضعانه به شما بگویم که اگر این مبارزه انتخاباتی بازنده ای داشته باشد، آن بازنده من نیستم».
مسعود رجوی به عنوان کاندیدای سازمان مجاهدین خلق ایران در این انتخابات ثبت نام کرد. وی روز ۱۵ دی ۱۳۵۸ در کنفرانس خبری اعلام کاندیداتوری خود در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران گفت:   <blockquote>«ما بدون اینکه در فکر و خیال برد و باخت باشیم، یا کسب عنوان و مقام نظرمان را جلب کرده باشد... موفقیت نفس این تجربه را که همان مشارکت فعال نیروهای انقلابی از این قبیل است آرزو می کنیم».</blockquote>اولین میتینگ انتخاباتی سازمان مجاهدین خلق ایران روز  ۲۰ دی ۵۸ در دانشگاه تهران در میان هواداران و اعضای سازمان برگزار گردید. ابتدا موسی خیابانی در سخنانی گفت:<blockquote>« ما بر حسب مسئولیت‌ها و وظایفمان وارد این صحنه شده‌ایم و نه از روی جاه‌طلبی. اگر اهل جاه‌طلبی بودیم درها به روی ما بسته نبود. ما همیشه رنج‌ها را تحمل می‌کنیم چون زندگی یک انقلابی یعنی تحمل همین رنج‌ها. کاندیدای منتخب سازمان مجاهدین خلق به خاطر گذراندن کوران مبارزاتی سال‌های گذشته، معنی حرف‌هایش را می‌فهمد، معنی این برنامه را می‌داند و به الزامات و مشکلات پیاده شدن آن واقف است.»</blockquote>در اثناء انتخابات مجاهدین به قانون اساسی ولایت فقیه به دلیل رأی نداده بودند(با این همه اعلام کرده بودند که به آن التزام دارند) به ناگهان با حکم خمینی قبل از برگزاری انتخابات از کاندیداتوری حذف شدند. خمینی در حکمی اعلام کرد: هر کس به قانون اساسی رأی نداده حق شرکت در انتخابات را ندارد!


همان زمان اریک رولو از روزنامه نگاران روزنامه لوموند <ref>روزنامه لوموند  تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۸۰</ref>نوشت: «اگر امام خمینی نامزدی ریاست‌جمهوری رجوی را در ژانویه گذشته کنار نمی‌زد، به‌گفته شخصیتهای متفاوت، او میلیونها رأی را به‌خود اختصاص می‌داد. چرا که از حمایت اقلیتهای قومی و مذهبی برخوردار بود و از حقوق برابری و خودمختاری آنها حمایت می‌کرد، همچنین بخش مهمی از آرای زنان، که خواستار آزادی خود می‌باشند، و نیز جوانانی که خواهان حکومت روحانیت ارتجاعی نیستند، نصیب او می‌شد».    
روز ۲۹ دی ماه ۱۳۵۸ یعنی همان روز که خمینی مانع کاندیداتوری رجوی سد، مسعود رجوی در پیامی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری انصراف داده و اعلام کرد: <blockquote>«بایستی خاضعانه به شما بگویم که اگر این مبارزه انتخاباتی بازنده ای داشته باشد، آن بازنده من نیستم».</blockquote>همان زمان اریک رولو از روزنامه نگاران روزنامه لوموند <ref>روزنامه لوموند  تاریخ ۲۹ مارس ۱۹۸۰</ref>نوشت: «اگر امام خمینی نامزدی ریاست‌جمهوری رجوی را در ژانویه گذشته کنار نمی‌زد، به‌گفته شخصیتهای متفاوت، او میلیونها رأی را به‌خود اختصاص می‌داد. چرا که از حمایت اقلیتهای قومی و مذهبی برخوردار بود و از حقوق برابری و خودمختاری آنها حمایت می‌کرد، همچنین بخش مهمی از آرای زنان، که خواستار آزادی خود می‌باشند، و نیز جوانانی که خواهان حکومت روحانیت ارتجاعی نیستند، نصیب او می‌شد».    


در پاسخ به این سؤال که چرا سازمان مجاهدین خلق ایران به قانون اساسی حکومت خمینی رأی ندادند، سازمان مجاهدین خلق در ۱۷ آبان ۱۳۵۸ مفاد هفت‌گانه‌ای منتشر ساخت و افزود: «تا زمانی که پیشنهادهای هفت گانه آنها در متن قانون اساسی مراعات نشود، به قانون اساسی رأی مثبت نخواهند داد، این مفاد هفت گانه عبارت بودند از:   
در پاسخ به این سؤال که چرا سازمان مجاهدین خلق ایران به قانون اساسی حکومت خمینی رأی ندادند، سازمان مجاهدین خلق در ۱۷ آبان ۱۳۵۸ مفاد هفت‌گانه‌ای منتشر ساخت و افزود: «تا زمانی که پیشنهادهای هفت گانه آنها در متن قانون اساسی مراعات نشود، به قانون اساسی رأی مثبت نخواهند داد، این مفاد هفت گانه عبارت بودند از:   
خط ۲۱۶: خط ۲۱۶:
# تصمین آزادی احزاب و گروه‌ها.
# تصمین آزادی احزاب و گروه‌ها.
# الغای تمام قرادادهای  استعماری و قطع همه وابستگی‌ها و ملی کردن کلیه سرمایه‌گذاری‌ها  و سهام مربوط. 
# الغای تمام قرادادهای  استعماری و قطع همه وابستگی‌ها و ملی کردن کلیه سرمایه‌گذاری‌ها  و سهام مربوط. 
انتخابات مجلس شورای ملی که بعداً به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد، صحنه دیگر مصاف نیروهای سیاسی در ایران بود، سازمان مجاهدین خلق ایران هم بطور فعال در این انتخابات شرکت کرد، اما هیچ کدام به مجلس راه پیدا نکردند، با وجودی که مسعود رجوی با ۵۳۰ هزار رأی به دور دوم راه پیدا کرد، و بنابر آماری که وزارت کشور رژیم اعلام کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران در رتبه دوم قرار گرفت اما در دور دوم هم کسی از مجاهدین نتوانست به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند.
انتخابات مجلس شورای ملی که بعداً به مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد، صحنه دیگر مصاف نیروهای سیاسی در ایران بود، سازمان مجاهدین خلق ایران هم بطور فعال در این انتخابات شرکت کرد، اما هیچ یک از کاندیداهای او به مجلس راه پیدا نکردند، با وجودی که مسعود رجوی با ۵۳۰ هزار رأی به دور دوم راه پیدا کرد و بنابر آماری که وزارت کشور جمهوری اسلامی اعلام کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران در رتبه دوم قرار گرفت اما در دور نیز هیچ فردی  از مجاهدین نتوانست به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند.


در این باره محمد اقبال<ref>وبسایت بی بی سی [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin فارسی] ۳۰ خرداد ۱۳۹۰- ۲۰ ژوئن ۲۰۱۱</ref> گفت:<blockquote>«من آن موقع عضو انجمن مرکزی نظارت بر انتخابات بودم، یکی از ۷ نفری که نظارت و برگزاری انتخابات مجلس را بر عهده داشت... شب همان روز انتخابات... به چند حوزه شمارش آرا سر زدیم... آرای متعلق به برادر مجاهد مسعود رجوی را خیلی ساده چیده بودند یک گوشه ای و یک حاج آقایی را هم گذاشته بودند آن بالا که می گفت این آرای منافقین است و نمی شمردند!... می گفت خیالتان جمع باشد، منافقین را کنار گذاشتیم».</blockquote>این حذف گسترده مجاهدین، شروع یک تخاصم آشکار از جانب حکومت علیه مجاهدین بود، مجاهدین تلاش داشتند با استفاده از آزادی‌های سیاسی و بکار گیری نیروها و هوادارانشان خمینی را مجبور کنند، قانون اساسی را که  مجاهدین به آن رأی نداده بودند، اجرا کند، تلاش برای احتراز از یک تقابل و رویارویی جدی به نتیجه نرسید، و در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به اوج خود رسید، و مجاهدین اعلام کردند که دیگر قادر به مبارزه مسالمت‌آمیز با این حکومت نیستند و اعلام مقاومت سراسری قهر آمیر کردند.
در این باره محمد اقبال<ref>وبسایت بی بی سی [http://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin فارسی] ۳۰ خرداد ۱۳۹۰- ۲۰ ژوئن ۲۰۱۱</ref> می‌گوید:<blockquote>«من آن موقع عضو انجمن مرکزی نظارت بر انتخابات بودم، یکی از ۷ نفری که نظارت و برگزاری انتخابات مجلس را بر عهده داشت... شب همان روز انتخابات... به چند حوزه شمارش آرا سر زدیم... آرای متعلق به برادر مجاهد مسعود رجوی را خیلی ساده چیده بودند یک گوشه ای و یک حاج آقایی را هم گذاشته بودند آن بالا که می گفت این آرای منافقین است و نمی شمردند!... می گفت خیالتان جمع باشد، منافقین را کنار گذاشتیم».</blockquote>این حذف گسترده مجاهدین، شروع یک تخاصم آشکار از جانب حکومت علیه مجاهدین بود، مجاهدین تلاش داشتند با استفاده از آزادی‌های سیاسی و بکار گیری نیروها و هوادارانشان خمینی را مجبور کنند، قانون اساسی را که  مجاهدین به آن رأی نداده بودند، اجرا کند، تلاش برای احتراز از یک تقابل و رویارویی جدی به نتیجه نرسید، این تقابل در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ به اوج خود رسید، مجاهدین در همین روز در فراخوانی خواهان برگزاری تظاهرات علیه سرکوب آزادی هاش شدند. این تظاهرات که بیش از نیم میلیون نفر در آن شرکت کردند با حکم مستقیم خمینی که در رادیو اعلام گردید به گلوله بسته شد. مجاهدین این روز را پایان مبارزه مسالمت آمیز و آغاز مقاومت سراسری اعلام نمودند.


=== گسترش مجاهدین علی‌رغم سرکوب ===
=== گسترش مجاهدین علی‌رغم سرکوب ===