۷۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین محمد، حافظ شیرازی''' (متولد ح. ۷۲۷ (قمری) – وفات ۷۹۲ (قمری))نام پدرش بها الدین محمد اهل اصفهان که برای گریز از حمله مغول به شیراز مهاجرت کرده بود ولی از خانواده و اجداد او خبر چندانی در دست نیست. خواجه شمسالدین محمد تا سن بیست سالگی به تحصیل علوم رایج پرداخت و بطور خاص قرآن را بهطور کامل از بر داشت و بر اساس یکی از ابیاتش قرآن را با ۱۴ روایت از بَر میخواند ('''عشقت رسد به فریاد ور خود به سان حافظ...قرآن ز بر بخوانی در [[چارده روایت]]''')<ref>سایت درباره شعر - [http://www.nosokhan.com/library/Topic/07R4 شماره ٩٤: زان يار دلنوازم شکريست با شکايت]</ref> برخی علت مبهم ماندن جزئیات زندگی مشهور ترین شاعر ایران را در مخالفت حافظ با دین رایج آنزمان و تکفیر متقابل وی از سوی علما و فضلای همعصرش میدانند به نحوی که یافتن نسخه های اشعار حافظ نزد طلاب و هوادارانش جرم محسوب میشد و در خفا انجام می یافت('''شیخم به طنز گفت حرامست، می مخور . . . گفتم به چشم، گوش به هر خر نمیکنم'''). وی در دوران زندگی خود به شهرت عظیمی در سر تا سر ایران دست یافت و اشعار او به مناطقی دور دست همچون هند نیز راه یافت.مریدان حافظ غزلیاتش را از بر میکردند و در فرصت مناسب و اَمن مجدداً به رشته تحریر در میآوردند و در سراسر دنیا انتشار مییافت که یکی از دلایل تفاوتها و اختلاف در متن غزلیات و نسخههای خطی قدیمی است. بر همین سیاق بنا به روایاتی پس از مرگ حافظ نیز متعصبان که اشعار شاعر و اشارات او به می و مطرب و ساقی را گواهی بر شرک و کفر وی می دانستند مانع دفن حکیم به آیین مسلمانان شدند<ref>سایت بیتوته - [http://www.beytoote.com/scientific/scientist/hafezeshirazi.html زندگینامه حافظ شیرازی]</ref>. از علت و نحوه درگذشت حافظ نیز خبری باقی نمانده.زندگی حافظ از تولد تا مرگ در پرده ای از ابهام قرار دارد در نهایت گویا در گلگشت مصلی که منطقه ای زیبا و با صفا بود و حافظ علاقه زیادی به آن داشت به خاک سپرده شد اما تا ۶۵ سال مقبره ای بر مزارش ساخته نشد تا آنکه شمس الدین محمد یغمایی، وزیر میرزا ابوالقاسم گورکانی؛ حاکم فارس، برای اولین بار عمارتی گنبدی شکل بر فراز مقبره حافظ بنا کرد و در سالیان بعد به شکل کنونی ([[حافظیه]])<ref name=":2" />در آمد. | '''خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین محمد، حافظ شیرازی''' (متولد ح. ۷۲۷ (قمری) – وفات ۷۹۲ (قمری))نام پدرش بها الدین محمد اهل اصفهان که برای گریز از حمله مغول به شیراز مهاجرت کرده بود ولی از خانواده و اجداد او خبر چندانی در دست نیست. خواجه شمسالدین محمد تا سن بیست سالگی به تحصیل علوم رایج پرداخت و بطور خاص قرآن را بهطور کامل از بر داشت و بر اساس یکی از ابیاتش قرآن را با ۱۴ روایت از بَر میخواند ('''عشقت رسد به فریاد ور خود به سان حافظ...قرآن ز بر بخوانی در [[چارده روایت]]''')<ref>سایت درباره شعر - [http://www.nosokhan.com/library/Topic/07R4 شماره ٩٤: زان يار دلنوازم شکريست با شکايت]</ref> برخی علت مبهم ماندن جزئیات زندگی مشهور ترین شاعر ایران را در مخالفت حافظ با دین رایج آنزمان و تکفیر متقابل وی از سوی علما و فضلای همعصرش میدانند به نحوی که یافتن نسخه های اشعار حافظ نزد طلاب و هوادارانش جرم محسوب میشد و در خفا انجام می یافت('''شیخم به طنز گفت حرامست، می مخور . . . گفتم به چشم، گوش به هر خر نمیکنم'''). وی در دوران زندگی خود به شهرت عظیمی در سر تا سر ایران دست یافت و اشعار او به مناطقی دور دست همچون هند نیز راه یافت.مریدان حافظ غزلیاتش را از بر میکردند و در فرصت مناسب و اَمن مجدداً به رشته تحریر در میآوردند و در سراسر دنیا انتشار مییافت که یکی از دلایل تفاوتها و اختلاف در متن غزلیات و نسخههای خطی قدیمی است. بر همین سیاق بنا به روایاتی پس از مرگ حافظ نیز متعصبان که اشعار شاعر و اشارات او به می و مطرب و ساقی را گواهی بر شرک و کفر وی می دانستند مانع دفن حکیم به آیین مسلمانان شدند<ref>سایت بیتوته - [http://www.beytoote.com/scientific/scientist/hafezeshirazi.html زندگینامه حافظ شیرازی]</ref>. از علت و نحوه درگذشت حافظ نیز خبری باقی نمانده.زندگی حافظ از تولد تا مرگ در پرده ای از ابهام قرار دارد در نهایت گویا در گلگشت مصلی که منطقه ای زیبا و با صفا بود و حافظ علاقه زیادی به آن داشت به خاک سپرده شد اما تا ۶۵ سال مقبره ای بر مزارش ساخته نشد تا آنکه شمس الدین محمد یغمایی، وزیر میرزا ابوالقاسم گورکانی؛ حاکم فارس، برای اولین بار عمارتی گنبدی شکل بر فراز مقبره حافظ بنا کرد و در سالیان بعد به شکل کنونی ([[حافظیه]])<ref name=":2" />در آمد. | ||
[[پرونده:حافظ به زبانهای فارسی-انگلیسی-فرانسه و آلمانی.jpg|جایگزین=دیوان خواجه حافظ شیرازی|بندانگشتی|دیوان خواجه حافظ شیرازی به زبانهای فارسی-انگلیسی-فرانسه و آلمانی]] | |||
تخلصش حافظ و ملقب به لسان الغیب، شمسالدین، لسان العرفا، ناظم الاولیا، خواجه عرفان، خواجه شیراز، ترجمان الحقیقه، کاشف الحَقایق، تَرجمانُ الاسرار، مَجذوبِ سالک، تَرجمانُ اللسان. همچنین خود حافظ القابی را در اشعارش بکار برده : {نکته دانی بذله گو چون '''حافظ شیرین''' سخن} . . .{دلم از پرده بشد '''حافظ خوشگوی''' کجاست؟} . . .{'''حافظ خوشکلام''' شد '''مرغ سخن سرای''' تو} . . .اما آشنا ترین لقب '''خواجه شمسالدین محمد''' بدلیل حفظ '''قران''' همانا '''حافظ''' است. | تخلصش حافظ و ملقب به لسان الغیب، شمسالدین، لسان العرفا، ناظم الاولیا، خواجه عرفان، خواجه شیراز، ترجمان الحقیقه، کاشف الحَقایق، تَرجمانُ الاسرار، مَجذوبِ سالک، تَرجمانُ اللسان. همچنین خود حافظ القابی را در اشعارش بکار برده : {نکته دانی بذله گو چون '''حافظ شیرین''' سخن} . . .{دلم از پرده بشد '''حافظ خوشگوی''' کجاست؟} . . .{'''حافظ خوشکلام''' شد '''مرغ سخن سرای''' تو} . . .اما آشنا ترین لقب '''خواجه شمسالدین محمد''' بدلیل حفظ '''قران''' همانا '''حافظ''' است. | ||
ویرایش