۱٬۰۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
توانا- | توانا- | ||
درویشخان که نام اصلیاش غلامحسین درویش بود از هنرمندان سرشناس و استادان بنام موسیقی ایرانی در اواخر دورهی قاجاریه بود. او در سال ۱۲۵۱ شمسی در تهران دیده به جهان گشود. پدرش حاج بشیر از تاتهای طالقان بود که در زیدشت ِ طالقان به دنیا آمد و مادرش از ترکمنان بود. نام درویشخان اینگونه بر پسر ماندگار شد که همیشه پدر هنگام صدازدن فرزندش او را درویش صدا میکرد و این نام بعدها به عنوان نام خانوادگی غلامحسینخان انتخاب شد و او به درویشخان یا غلامحسینخان درویش معروف شد. درویشخان دوران کودکیاش را در خانوادهی دولتشاهی گذراند. پدرش تا حدودی با موسیقی آشنایی داشت و سهتار مینواخت. درویشخان ده ساله بود که به شعبهی موسیقی مدرسهی نظام که به دارالفنون وابسته بود رفت که سرپرستی آن را موسیو لومر فرانسوی داشت و خود او آن را تاسیس کرده بود. آلفرد ژان باتیست لومر، موسیقیدان نظامی فرانسوی بود که در سال ۱۲۴۷ شمسی و در زمان پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار به ایران آمد تا به دانشچویان موسیقی دارالفنون تعلیم موسیقی بدهد. او کسی بود که هارمونی را به موسیقی ایرانی معرفی کرد و قطعات زیادی با الهام از موسیقی ایرانی ساخت. علاوه بر درویشخان بزرگانی چون ابراهیم آژنگ، موسیقیدان اواخر دورهی قاجار و دورهی پهلوی نیز از شاگردان او بود. درویشخان در دارالفنون به فراگیری خط موسیقی و نواختن شیپور وطبل کوچک مشغول شد درویشخان به دربار شاهی نیز رفتو آمد داشت و در آنجا نیز صدای ساز نوازندگان را میشنید. او نزد آقا حسینقلی ادامهی فراگیری موسیقی را به پیش برد. آقا حسینقلی از نوازندگان سرشناس تار در اواخر دوران قاجار بود. آقاحسینقلی فرزند آقاعلیاکبر خان فراهانی قدیمیترین نوازندهی معروف تار دورهی ناصرالدینشاه بود. آقا حسینقلی در یک سفر به فرانسه که تعدادی از نوازندگان و یک خواننده نیز برای پر کردن صفحهی گرامافون او را همراهی میکردند توانست تعدادی اثر ضبط کند. | درویشخان که نام اصلیاش غلامحسین درویش بود از هنرمندان سرشناس و استادان بنام موسیقی ایرانی در اواخر دورهی قاجاریه بود. او در سال ۱۲۵۱ شمسی در تهران دیده به جهان گشود. پدرش حاج بشیر از تاتهای طالقان بود که در زیدشت ِ طالقان به دنیا آمد و مادرش از ترکمنان بود. نام درویشخان اینگونه بر پسر ماندگار شد که همیشه پدر هنگام صدازدن فرزندش او را درویش صدا میکرد و این نام بعدها به عنوان نام خانوادگی غلامحسینخان انتخاب شد و او به درویشخان یا غلامحسینخان درویش معروف شد. | ||
پدر که طبق عادت، دوستان را با عنوان 'درویش' خطاب می کرد فرزند خود را نیز با همین عنوان فرا می خواند تا این که این واژه برسر زبان ها افتاد و مکمل نام این هنرمند گشت.. درویشخان دوران کودکیاش را در خانوادهی دولتشاهی گذراند. پدرش تا حدودی با موسیقی آشنایی داشت و سهتار مینواخت. درویشخان ده ساله بود که به شعبهی موسیقی مدرسهی نظام که به دارالفنون وابسته بود رفت که سرپرستی آن را موسیو لومر فرانسوی داشت و خود او آن را تاسیس کرده بود. آلفرد ژان باتیست لومر، موسیقیدان نظامی فرانسوی بود که در سال ۱۲۴۷ شمسی و در زمان پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار به ایران آمد تا به دانشچویان موسیقی دارالفنون تعلیم موسیقی بدهد. او کسی بود که هارمونی را به موسیقی ایرانی معرفی کرد و قطعات زیادی با الهام از موسیقی ایرانی ساخت. علاوه بر درویشخان بزرگانی چون ابراهیم آژنگ، موسیقیدان اواخر دورهی قاجار و دورهی پهلوی نیز از شاگردان او بود. درویشخان در دارالفنون به فراگیری خط موسیقی و نواختن شیپور وطبل کوچک مشغول شد درویشخان به دربار شاهی نیز رفتو آمد داشت و در آنجا نیز صدای ساز نوازندگان را میشنید. او نزد آقا حسینقلی ادامهی فراگیری موسیقی را به پیش برد. آقا حسینقلی از نوازندگان سرشناس تار در اواخر دوران قاجار بود. آقاحسینقلی فرزند آقاعلیاکبر خان فراهانی قدیمیترین نوازندهی معروف تار دورهی ناصرالدینشاه بود. آقا حسینقلی در یک سفر به فرانسه که تعدادی از نوازندگان و یک خواننده نیز برای پر کردن صفحهی گرامافون او را همراهی میکردند توانست تعدادی اثر ضبط کند. | |||
دوریش خان از محضر این استاد توشهها فراگرفت و بعد از مدتی بهترین شاگرد آقاحسینقلی شد.درویشخان در این مدت با برادر بزرگتر میرزا حسینقلی یعنی میرزا عبدلله که نوازندهی تار و سهتار بود آشنا شد که موجب شد کار درویشخان غنای بیشتری پیدا کند. پس از جنبش مشروطه، درویشخان در اولین کنسرتهایی که «انجمن اخوت» آن را تشکیل میداد مسئولیت ریاست و رهبری کنسرت را عهدهدار شد. درویشخان از این درآمد این کنسرتها به انجام امور خیر همت میگمارد. درویشخان برای مدتی در دستهی موسیقی عزیزالسلطان و پس از آن در دستهی موسیقی کامران میرزا نایبالسلطنه، نوازندگی طبل را عهدهدار بود که او تارچی خطاب میکرد. «درویشخان در نوازندگی دستی چیره و تکنیکی منحصر به فرد و در نواختن تار و سه تار به یک اندازه مهارت و توانایی داشت. از مضرابی قـوی و در عـین حال شفاف برخوردار بود و زیرهایش پی در پی، شمرده و پـخـته بود و پـنجهاش روی ساز نرم و لطیف حرکت میکرد. قدرت او در نوازندگی چنان بود که شنوندگان سازش از تعـجب، غالباً ساکت و خاموش میشدند. استحکام و زیـبایی آثـارش، نشان از نبوغ سرشار و پـشـتوانه صحیح موسیقی کلاسیک در ذهن او داشت.» | دوریش خان از محضر این استاد توشهها فراگرفت و بعد از مدتی بهترین شاگرد آقاحسینقلی شد.درویشخان در این مدت با برادر بزرگتر میرزا حسینقلی یعنی میرزا عبدلله که نوازندهی تار و سهتار بود آشنا شد که موجب شد کار درویشخان غنای بیشتری پیدا کند. پس از جنبش مشروطه، درویشخان در اولین کنسرتهایی که «انجمن اخوت» آن را تشکیل میداد مسئولیت ریاست و رهبری کنسرت را عهدهدار شد. درویشخان از این درآمد این کنسرتها به انجام امور خیر همت میگمارد. درویشخان برای مدتی در دستهی موسیقی عزیزالسلطان و پس از آن در دستهی موسیقی کامران میرزا نایبالسلطنه، نوازندگی طبل را عهدهدار بود که او تارچی خطاب میکرد. «درویشخان در نوازندگی دستی چیره و تکنیکی منحصر به فرد و در نواختن تار و سه تار به یک اندازه مهارت و توانایی داشت. از مضرابی قـوی و در عـین حال شفاف برخوردار بود و زیرهایش پی در پی، شمرده و پـخـته بود و پـنجهاش روی ساز نرم و لطیف حرکت میکرد. قدرت او در نوازندگی چنان بود که شنوندگان سازش از تعـجب، غالباً ساکت و خاموش میشدند. استحکام و زیـبایی آثـارش، نشان از نبوغ سرشار و پـشـتوانه صحیح موسیقی کلاسیک در ذهن او داشت.» | ||
ایرنا | |||
شبی آقا حسینقلی در حضور شاهزاده نوازندگی می کرد، پس از نواختن چند گوشه، از شاهزاده رخصت خواست تا شاگردش که در مجلس حاضر بود دنباله آواز را بنوازد. درویش نیز با صلابت و شیوایی ویژه به نواختن تار پرداخت به طوری که شعاع السلطنه که به موسیقی آشنایی داشت به وی پیشنهاد کرد تا جزو عمله طرب دستگاهش شود. درویش خان نیز پذیرفت و به گروه نایب اسدالله نی زن و آقا جان ضرب گیر که در آن دستگاه بودند، پیوست. | |||
ایرنا | |||
درویشخان آنچنان در نوازندگی تار ماهر شد که پس از مرگ ناصرالدینشاه به دستگاه شعاعالسلطنه پسر مظفرالدینشاه، والی فارس دعوت شد. در سفر اولش به شیراز، درویشخان به اصرار شعاعالسلطنه، با دختر مستشار نظام که در فارس اقامت داشت ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو دختر بود که یکی از آنها در سن ۱۶ سالگی درگشذت و دختر دوم که «فخر» نام داشت تنها فرزند ِ درویشخان شد. دوریشخان نوعی آهنگ ضربی به نام پیشدرآمد ساخت که تا سالها پس از او رواج داشت. درویشخان دستگاه موسیقی سنتی ایران را به هفت دستگاه بخش کرد و آهنگهای فراوانی ساخت که از میان آنها ۲۲ آهنگ باقی مانده است. درویشخان از نخستین کسانی است که در ایران کلاس آموزش موسیقی بر پا کرد و شماری از نامداران موسیقی ایران شاگردان مستقیم او بودهاند. او به شاگردانی که دورههای درس او را میگذراندند نشانی به شکل تبرزین هدیه میداد که از جنس مس و نقره بود. شاگردانی که به دورههای عالی میرسیدند جنس این نشان به طلا تغییر میکرد. | درویشخان آنچنان در نوازندگی تار ماهر شد که پس از مرگ ناصرالدینشاه به دستگاه شعاعالسلطنه پسر مظفرالدینشاه، والی فارس دعوت شد. در سفر اولش به شیراز، درویشخان به اصرار شعاعالسلطنه، با دختر مستشار نظام که در فارس اقامت داشت ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو دختر بود که یکی از آنها در سن ۱۶ سالگی درگشذت و دختر دوم که «فخر» نام داشت تنها فرزند ِ درویشخان شد. دوریشخان نوعی آهنگ ضربی به نام پیشدرآمد ساخت که تا سالها پس از او رواج داشت. درویشخان دستگاه موسیقی سنتی ایران را به هفت دستگاه بخش کرد و آهنگهای فراوانی ساخت که از میان آنها ۲۲ آهنگ باقی مانده است. درویشخان از نخستین کسانی است که در ایران کلاس آموزش موسیقی بر پا کرد و شماری از نامداران موسیقی ایران شاگردان مستقیم او بودهاند. او به شاگردانی که دورههای درس او را میگذراندند نشانی به شکل تبرزین هدیه میداد که از جنس مس و نقره بود. شاگردانی که به دورههای عالی میرسیدند جنس این نشان به طلا تغییر میکرد. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۹: | ||
<nowiki>**</nowiki> تولد | <nowiki>**</nowiki> تولد | ||
پس ازچند ماه شعاع السلطنه والی فارس شد و رامشگران نیز همراه وی سفر کردند.اقامت طولانی شعاع السلطنه در شیراز سبب شد که درویش خان به فکر ازدواج بیفتد، ازین رو با 'نور سیده خانم' ملقب به 'بدرالسلطنه' دختر مستشار نظام ازدواج کرد. | پس ازچند ماه شعاع السلطنه والی فارس شد و رامشگران نیز همراه وی سفر کردند.اقامت طولانی شعاع السلطنه در شیراز سبب شد که درویش خان به فکر ازدواج بیفتد، ازین رو با 'نور سیده خانم' ملقب به 'بدرالسلطنه' دختر مستشار نظام ازدواج کرد. | ||
خط ۲۸۷: | خط ۲۸۷: | ||
در میان موسیقی دانان صد سال اخیر غلامحسین درویش معروف به '''درویش خان''' از جهاتی خاص ، یکتا و منحصر به فرد می باشد. مهمترین ویژگی او پیش درآمدها و رنگهای ساخته اوست به طـرزی که اولاً بر پایـه ی سنت قدیم موسیقی ایران است و ثانیاً بدون تحریف ، موجبات پیشرفت موسیقی ایران را فراهم آورد. | در میان موسیقی دانان صد سال اخیر غلامحسین درویش معروف به '''درویش خان''' از جهاتی خاص ، یکتا و منحصر به فرد می باشد. مهمترین ویژگی او پیش درآمدها و رنگهای ساخته اوست به طـرزی که اولاً بر پایـه ی سنت قدیم موسیقی ایران است و ثانیاً بدون تحریف ، موجبات پیشرفت موسیقی ایران را فراهم آورد. | ||
سپس به دربار شجاع السلطنه ، پسر مظفرالدین شاه ، راه یافت و جزو نوازندگان مخصوص وی شد ، اما درآمد وی در آنجا کفاف مخارجش را نمی داد و مجبور شد دعوت دیگر بزرگان را برای نوازندگی بپذیرد. بعد از یک برخورد کوتاه با دستگاه جبّار شجاع السلطنه که با وساطت کمال السلطنه ( پدر صبا ) به خیر گذشت ، در پس این اتفاق وی از اربابش خواست که که کناره گیری اش را از آن دستگاه بپذیرد. ولی این درخواست با عکس العملی تند مواجه شد و درویش خان از ترس جان خویش ، در مملکتی که هر کس به اتکای زور و قدرت خود هر کاری که می خواست می کرد به سفارت انگلیس پناه برد. | |||
شخصیت متین و هنر قابل توجه درویش خان سفیر انگلیس را که در آن زمان سلطان بی تاج و تخت ایران بود بر آن داشت که با نوشتن نامه ای به شاهزاده ی مستبد ، سند آزادی درویش را بگیرد . از این پس او با اشتیاق بیشتری به کار تدریس پرداخت و به لحاظ روحیه ی خاص خویش ، به گروه انجمن اخوت و مریدان صفاعلی ظهیرالدوله درآمد. وی در کنسرتهای انجمن اخوت همیشه ریاست گروه را بر عهده داشت و با تکنوازی های خود ، مجلس را به شور می آورد. | شخصیت متین و هنر قابل توجه درویش خان سفیر انگلیس را که در آن زمان سلطان بی تاج و تخت ایران بود بر آن داشت که با نوشتن نامه ای به شاهزاده ی مستبد ، سند آزادی درویش را بگیرد . از این پس او با اشتیاق بیشتری به کار تدریس پرداخت و به لحاظ روحیه ی خاص خویش ، به گروه انجمن اخوت و مریدان صفاعلی ظهیرالدوله درآمد. وی در کنسرتهای انجمن اخوت همیشه ریاست گروه را بر عهده داشت و با تکنوازی های خود ، مجلس را به شور می آورد. | ||
خط ۳۱۰: | خط ۳۱۰: | ||
فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین: | فرهنگ > هنر - همشهری آنلاین: | ||
. پس از مدرسه، ابـتدا نـزد داود کلیمی تارزن رفت تا مشق تار کند. پس از مدت کمی آموزش از استاد خود گوی سـبقـت را ربود و به مرتبه عالی نوازندگی دست یافـت؛ اما حضور در جلسات درس استاد بی بدیل تار آن زمان، یعنی آقا میرزا حسیـنقـلی او را به دنیای دیگری کشاند. هـمچنین آشنایی با برادر بزرگتر آقا میرزا حسینقلی، میرزا عبدالله نوازنده تار و سه تار، به کار او غنای بـیشتری بخشید. | |||
درویش چندی در دسته موسیقی عزیزالسلطان و سپس در دسته موسیقی کامران میرزا نایب السلطنه، نوازندگی طبل را بر عهده داشت. کار درویش در آن سن و سال نوجوانی چنان مورد استقبال ناصرالدین شاه قرار گرفته بود که او را تارچی خطاب میکرد. مهـارت درویش در نوازندگی موجب شد تا او پس از مرگ ناصرالدین شاه (1313 قـمری) به دستگـاه شعـاع السلطنه پسر مظفرالدین شاه ،والی فارس، دعوت شود. | درویش چندی در دسته موسیقی عزیزالسلطان و سپس در دسته موسیقی کامران میرزا نایب السلطنه، نوازندگی طبل را بر عهده داشت. کار درویش در آن سن و سال نوجوانی چنان مورد استقبال ناصرالدین شاه قرار گرفته بود که او را تارچی خطاب میکرد. مهـارت درویش در نوازندگی موجب شد تا او پس از مرگ ناصرالدین شاه (1313 قـمری) به دستگـاه شعـاع السلطنه پسر مظفرالدین شاه ،والی فارس، دعوت شود. | ||
چندی بعدرابطه صمیمی میان درویش و شعاعالسلطنه به هم خورد. چرا که از سویی درویش از اینکه، هـمواره در پـناه دستگـاه شعاع السلطنه باشد ناراحت بود و طبع آزادهاش رهایی از این بند را آرزو داشت و از دیگر سو شعاعالسلطنه، برآشفته میشد از اینکه نوازنده خاص او در مجالس اشخاص دیگـر، حضور می یافت. | چندی بعدرابطه صمیمی میان درویش و شعاعالسلطنه به هم خورد. چرا که از سویی درویش از اینکه، هـمواره در پـناه دستگـاه شعاع السلطنه باشد ناراحت بود و طبع آزادهاش رهایی از این بند را آرزو داشت و از دیگر سو شعاعالسلطنه، برآشفته میشد از اینکه نوازنده خاص او در مجالس اشخاص دیگـر، حضور می یافت. |