تاریخ ایران باستان: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱۴٬۹۲۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ آوریل ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:


== هخامنشیان ==
== هخامنشیان ==
سلسله هخامنشیان، از سال 555 قبل از میلاد (ق.م) تا 330 (ق.م) به مدت 220 سال در ایران حکومت کردند.<ref name=":0">راستان نیوز - [http://www.rastannews.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-6/6739-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9 حمله اسکندر به ایران / نبرد گرانیک]</ref>
هخامنشیان در ابتدا شاه بومی پارس و انشان بودند. كورش دوم هخامنشی معروف به كورش كبیر در نبردی بر دولت ماد پیروز شد. سپس در سال 547 پیش از میلاد لیدی را فتح کرد و سغد، باکتریا و قسمتهایی از هند را گرفت و در سال 539 پیش از میلاد بابل را فتح کرد و با این فتوحات موفق، امپراتوری قدرتمند هخامنشی را تاسیس نمود. در واقع این امپراتوری تداوم زندگی دولت ماد بود، زیرا هخامنشیان و مادها از یك خانواده و فرهنگ بودند. آنها دویست و بیست سال بر بخش بزرگی از دنیای آن زمان حكمرانی كردند كه از رود سند تا دانوب و از آسیای میانه تا آفریقا گسترده بود. سرانجام با شكستی كه از اسكندر مقدونی خوردند امپراتوری آنها متلاشی شد . وی پاسارگاد را به عنوان پایتخت خود در محلی که بر آستیاگ غلبه کرده بود ساخت. کورش درسرزمین ماساگتها در شرق قلمرو خود در سال 530 پیش از میلاد کشته شد. زندگی او در هاله ای از ابهام قرار دارد.
هخامنشیان در ابتدا شاه بومی پارس و انشان بودند. كورش دوم هخامنشی معروف به كورش كبیر در نبردی بر دولت ماد پیروز شد. سپس در سال 547 پیش از میلاد لیدی را فتح کرد و سغد، باکتریا و قسمتهایی از هند را گرفت و در سال 539 پیش از میلاد بابل را فتح کرد و با این فتوحات موفق، امپراتوری قدرتمند هخامنشی را تاسیس نمود. در واقع این امپراتوری تداوم زندگی دولت ماد بود، زیرا هخامنشیان و مادها از یك خانواده و فرهنگ بودند. آنها دویست و بیست سال بر بخش بزرگی از دنیای آن زمان حكمرانی كردند كه از رود سند تا دانوب و از آسیای میانه تا آفریقا گسترده بود. سرانجام با شكستی كه از اسكندر مقدونی خوردند امپراتوری آنها متلاشی شد . وی پاسارگاد را به عنوان پایتخت خود در محلی که بر آستیاگ غلبه کرده بود ساخت. کورش درسرزمین ماساگتها در شرق قلمرو خود در سال 530 پیش از میلاد کشته شد. زندگی او در هاله ای از ابهام قرار دارد.


خط ۴۰: خط ۴۲:


اسکندر که خود را شاه هخامنشی نامیده بود، تخت جمشید و دیگر مناطق قدرت هخامنشی را غارت کرد و برای آنکه روح هخامنشی را نیز از بین ببرد تخت جمشید را به آتش کشید.<ref>ایران اطلس - ''[https://iranatlas.info/parseh/achae_index.htm هخامنشیان كه بودند؟]''</ref>
اسکندر که خود را شاه هخامنشی نامیده بود، تخت جمشید و دیگر مناطق قدرت هخامنشی را غارت کرد و برای آنکه روح هخامنشی را نیز از بین ببرد تخت جمشید را به آتش کشید.<ref>ایران اطلس - ''[https://iranatlas.info/parseh/achae_index.htm هخامنشیان كه بودند؟]''</ref>
== حمله اسکندر ==
اسکندر در لشکر کشی‌های خود به آسیا، در زمان داریوش سوم به سرزمین هخامنشیان حمله کرد و سپاهیان ایران را شکست داد.
نخستین نبرد اسکندر و ایرانیان در بهار (۳۳۴پ.م) در حوالی آسیای صغیر نبرد گرانیک یا گرانیکوس نامیده می‌شود. اسکندر از بغاز داردانل گذشته وارد آسیای صغیر شد. این نبرد در کنار رود گرانیک روی داد که به دریای مرمره می ریزد.
درگیری میان پارس و یونان سالیان سال ادامه داشت. نقطهٔ اوج این کشمکش ها را سیل رخدادهائی تشکیل می داد که حملهٔ اسکندر عامل و باعث آن ها بود. عصری که بدین ترتیب پایان می گرفت چیزی حدود سیصد سالی به درازا کشیده بود. [۱]
دومین نبرد اسکندر و ایرانیان در نبرد ایسوس، (333 پ.م.) اولین نبرد مستقیم اسکندر است با سپاه داریوش سوم. داریوش و اسکندر در نزدیکی شهر ایسوس با یکدیگر رو به رو شدند.
میان جهان باختر و جهان خاور در درازای تاریخ، نه نبردهای قدرت، نه درگیری های اعتقادی، نه رقابت هنرها و نه بگو مگوهای اندیشمندان هیچگاه گسسته نشده است. اوج این درگیری، که کهن ترین موضوع تاریخ را تشکیل می دهد، برخورد خصمانهٔ غرب با شرق در سال ۳۳۳پیش از میلاد مسیح در نبرد «ایسوس» بود. پیروزی بنام غرب رقم خورد. پیامدهای آن فوق العاده بودند. [۲]
سومین نبرد اسکندر و ایرانیان در نبرد گوگمل، (331 پ.م.) دومین نبرد مستقیم اسکندر است با سپاه داریوش سوم در گوگمل واقع در نزدیکی اربیل امروزی. بيشترين مقاومت ها را طوايف آریایی برزینی در نبرد گوگمل انجام دادند.
پس از پیروزی «گوگمل» اسکندر از همان میدان نبرد، یک گردان سواره نظام تحت فرماندهی «فیلُکسِنوس» به «شوش» گسیل داشت با این امید که پیش از این که همهٔ گنجینه ها منهدم، سوزانده، به یغما رفته یا به ایران شمالی منتقل شده باشند، شهر را اشغال کند. در رقابت با شایعهٔ پیروزی عظیم، «فیلُکسِنوس» عازم جنوب شد. امید اسکندر بر آورده شد. پس از آن که داریوش در نتیجهٔ دوبار گریختنش هم در نبرد «ایسوس» و هم «گوگمل» شکست خورد، ساتراپ ها، تا جائی که به چنگ فاتح افتاده بودند، دیگر نیازی نمی دیدند، برای این هخامنش ِ فراری سرشکی فرو ریزند. یا شاید هم تنها یک قطرهٔ دیگر نثارش کرده باشند! اما در این وقت فرماندهان بزرگ شروع به سیاست ورزی کردند، سیاستی بزرگ. در موقعیت آنان، سخن رایج ، کنار آمدن با فاتح بود. تدبیر دورنگرانهٔ اسکندر در رفتار دوستانه اش با «میتر ِ نس» ِ ساتراپ که در زمان خود، شهر «سارد» را به او تسلیم کرده بود و پذیرفتنش به حلقهٔ نزدیکان دربار پادشاهی، به بار نشست. ملایمت اسکندر نسبت به همهٔ کسانی که در برابرش مقاومتی نشان نداده بودند، تسلیم ساتراپ ها را تسهیل کرد. «شوش» تحویل شد. در ماه نوامبر سال ٣٣۱، تقریباً چهار سالی پس از عبور از «هلسپونتوس» ، اسکندر وارد پایتخت امپراتوری پارس شد. [۳]
اسکندر با تصرف پارسه، یکی از پایتخت‌های هخامنشیان این سلسله ایرانی را برای همیشه نابود کرد. وی فرمان به آتش کشیدن پارسه را صادر کرد که برخی آن را برای تلافی به آتش کشیده شدن آتن به دست خشایارشا می‌دانند.<ref>آسمان - [http://www.asemankafinet.ir/post/2002/%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-.aspx تحقیق درباره حمله اسکندر مقدونی به ایران]</ref>
== سلوکیان ==
سلوکیان 65 سال بر ایرانیان حکومت کردند؛<ref name=":0" />
'''سلوکیان''' یا '''اسالکه''' نام دولتی بود که در میان سال‌های ۳۱۲ تا ۶۴ پیش از میلاد بر آسیای غربی فرمان می‌راند. پس از مرگ اسکندر مقدونی سرزمین‌های او میان سردارانش تقسیم‌شدند. سلوکیان جانشینان سلوکوس یکم بودند که در ۳۰۶ به قدرت رسید. مصر باستان نیز به دودمان بطلمیوسی( یا بطالسه) و یونان و بخش‌های اروپایی امپراتوری اسکندر نیز به مقدونیان رسید.
پس از مرگ اسکندر (۳۲۳ (پیش از میلاد)) فتوحاتش میان سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیایی او که ایران هستهٔ آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان در آمد. پس از مدتی پارتها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند عاملی برای نابودی سلوکیان شوند.
از دویست و چهل و هشت سال (۳۱۲-۶۴ (پیش از میلاد)) مدت سلطنت آنان، ایران بیش از شصت و پنج سال (۳۱۲-۲۴۷ (پیش از میلاد)) به تمامی در تحت فرمان آنان باقی ماند . 
یازده سال بعد از مرگ اسکندر که تمام آن مدت و حتی چند سالی بعد از آن هم جنگهای جانشینی او بین سردارانش در منازعات طولانی گذشت ، استان بابل به وسیله یک سردار مقدونی او به نام سلوکوس که پدرش انتیوکوس(آنتیوخوس) هم از سرداران فیلیپوس (فیلیپ) پدر اسکندر محسوب می‌شد، افتاد (۳۱۲ق.م.). سلوکوس در زمان اسکندر پس از فتح شوش فرمانده سواره‌نظام سازمان‌یافته از بزرگان ایرانی شد و بی‌درنگ پس از رسیدن بدین جایگاه ایشان را به یگان‌های ۱۰هزار نفره بخش نمود. او سپس استان ایلام (خوزستان و بخشی از لرستان امروز) و سرزمین ماد (به استثنای آذربایجان) را هم بر قلمرو خویش افزود . بدین گونه، دولت پادشاهی مستقلی به وجود آورد که به نام خود او ''دولت سلوکی'' (سلوکیان) خوانده شد و آغاز سلطنت او بعدها برای این دولت ، مبداء تاریخ گشت. (تاریخ سلوکی۳۳۰ -۱۵۰ ق.م.)
سلوکوس شهر سلوکیه را در نزدیکی بابل ساخت. پس از چیرگی بر شهرهای ایران به هندوستان رسید ولی در آنجا چندره گوپتا پادشاه هند جلو پیشروی او را گرفت. کار این دو به آشتی کشید و چندره گوپتا هم ۵۰۰ فیل بدو پیشکش کرد.
سلوکوس یکم سرزمین زیر فرمان خود را به ۷۲ بخش نمود و گرداندن هر بخش را به یک ساتراپ سپرد. هر ساتراپ در سرزمین خود به گونهٔ خودمختار فرمان می‌راند.<ref>تاریخچه جهان - [http://ourhistory.mihanblog.com/post/4 سلوکیان] </ref>
== اشکانیان (پارتها)‌ ==
 "اشک" فردی از اقوام پارت ( استان پارت یا "پرتوه"، پ،ت،و همگی با فتحه تلفظ می شوند یا "پهلو" با همان تلفظ، یا "پهله" ) در ایران، که از اقوام آریایی بودند، یونانیان را از خاک ایران بیرون راند و سلسله اشکانیان را بنا نهاد.
سلسله اشکانیان همان سلسله پارتیان یا پارت ها هستند که حدود 480 سال (245 ق.م تا 228 بعد از میلاد) بر ایران حکومت کردند. '''تاریخ دوره طولانی اشکانیان، مصادف می شود یا تولد حضرت مسیح'''که تقریبا همزمان است با نهمین پادشاه اشکانی بنام " گودرز ".<ref name=":0" />
پارت در بر گیرنده خراسان امروزی است و در کتیبه داریوش (بیستون) یکی از ایالات ایران می باشد.در اینجا به طور خلاصه به پادشاهانی که در زمان آن ها اتفاق های بزرگی افتاده اشاره می کنم.
سومین گروه از اقوام آریایی كه به ایران آمدند و در شرق مستقر شدند.پارتیان بودند، نژاد آنها آریایی، زبان آنها ایرانی و آیینشان مزدا پرستی رایج در ایران شرقی بود. فرهنگ اجتماعی آنان آمیزه ای از آداب و عقاید مذهبی و فرهنگ پهلوانی بود. كه بر حسن سلوك و رفتار و شجاعت مردانگی و جوانمردی و نیروی بدنی تاكید می ورزید. یكی از مهمترین دلایل پیوستن شهرنشینان شرق كشور به پارتیان در قیام بر ضد حكومت سلوكی - جدا از پیوندهای خویشاوندی بین آنان - حسن سلوك آنها با مردم نواحی اطراف و ناخرسندی آنان از شیوه حكومتی سلوكیان بود كه تاكید بر تبعیض قومی و نژادی داشت.
چادرنشین و صحراگردی از پارتها مردمانی چابك، شجاع و پرتحرك ساخته بود. كه در سواركاری و تیراندازی ماهرانه در هنگام سواری نظیر نداشتند.شجاع ترین و قویترین فرد قبیله پهلوان نام داشت.هر شخصی كه به این مقام نایل می شد. مشخصا علاوه بر قدرت بدنی ملزم به داشتن صفات و خصایل اخلاقی نیكو نیز می بود.
اشکانیان که به طور کلی اطلاعات کمی از آن ها در دست می باشد ؛ در سال۲۵۰ ق.م توسط ارشک (اشک نخست) بر پا شد.و بیست و نه اشک (پادشاه) در این سلسله فرمانروایی کردند.<ref>تاریخ ایران - [http://ahouraei.mihanblog.com/post/4 سلسله اشکانیان]</ref>
اشكانیان بر آمده از قومی سكایی به نام پرنی بودند. پرنی ها بنا بر گزارش استرابون یكی از قومهای شرقی سكایی و یكی از قبیله های مهم اتحادیه داهه بودند كه در دشت میان گرگان و كرانه های تجن جنوبی در پارت شمالی سكونت داشتند كه امروزه محل سكونت تركمنهای آخال است. 
نخستین بار نام داهه را در سنگ نبشته خشایارشا در تخت جمشید میبینیم. آنها احتمالا در زمان خشایارشا به تابعیت ایران در آمدند ودر سال 250 پیش از میلاد با گزیدن ارشك به فرماندهی خود اعلام استقلال كردند و پایه گذار طولانی ترین دوره حكومت ایرانی در ایران شدند و به فرمانروایی سلوكیان كه سعی در یونانی كردن ایران داشتند، پایان دادند.
پرنی ها نیز مانند دیگر اقوام سكایی مردمی چادر نشین، سلحشور، تیرانداز وناآرام بودند كه مرگ طبیعی را برای خود شرم میدانستند. به گزارش استرابون این قوم در شمال شرقی ایران میزیستندوهمواره مزاحم همسایگان خود بودند. در سال  250 پیش از میلاد به سرداری ارشك، از سرزمین امروزی تركمنستان به جنوب سرازیر شدند و به جلگه های حاصلخیر اترك حمله كردند. اشك در شهر آساك در نزدیكی قوچان به عنوان پادشاه برگزیده شد. اشك و تیرداد با پنج تن از یاران خود هسته قیام را تشكیل میدهند، مانند داریوش هخامنشی كه با شش یار خود بر علیه گئومات شورید. اشك باسلوكوس دوم مبارزه كرد و او را واردار كرد كه اشكانیان را به رسمیت بشناسد. پس از این اشكانیان بر سلوكیان غلبه كردند و آنها را از تاریخ سیاسی ایران حذف كردند.<ref>ایران اطلس - ''[https://iranatlas.info/parth/ashkanian.htm اشكانیان كه بودند ؟]''</ref>
== ساسانیان ==
با ضعف سلسه اشکانی، حکمرانی ایران برای احیای زرتشت، بدست اردشیر بابکان یا " ارتخشیر " افتاد، و او که فرزند ساسان و نوه پاپک یا بابک بود، سلسله ساسانیان را بنا نهاد.
سلسله ساسانیان که به مدت ۴۰۰ سال ادامه داشت،<ref name=":0" />


== مقام زن در ایران باستان ==
== مقام زن در ایران باستان ==
۱٬۰۴۴

ویرایش

منوی ناوبری