آریوبرزن: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱٬۸۷۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ مارس ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۱: خط ۸۱:
  | data31  =
  | data31  =
}}
}}
'''آریوبَرزَن''' (زاده ۳۶۸ پیش از میلاد - درگذشته ۳۳۰ پیش از میلاد) سردار بزرگ و فرمانده میهن‌پرست تاریخ ایران و نام یکی از شاهزادگان هخامنشی بود که در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و خود و سربازانش تا واپسین تن کشته شدند؛ و حماسهٔ «در بند پارس» یا «دروازه پارس» را از خود در تاریخ به یادگار گذاشته‌است.<ref name=":1">آریو برزن - [http://www.ariobarzan.com/ آریو برزن، دلاوری که طعم شکست را به اسکندر چشاند]</ref> نام آریوبرزن در پارسی کنونی به گونه آریابرزین هم گفته و نوشته می‌شود که به معنی ایرانی باشکوه است.<ref name=":0">شهر بهبهان - [http://behbahancity.ir/1396/04/زندگینامه-آریوبرزن،-سردار-بزرگ-تاریخ/ زندگینامه آریوبرزن، سردار بزرگ تاریخ ایران]</ref>عده ای او را از اجداد کردها یا لرها می‌دانند.<ref name=":2">عصر ایران - [http://www.asriran.com/fa/news/170678/آريوبرزن-كه-بود-و-چه-كرد آریوبرزن که بود و چه کرد؟]</ref>
'''آریوبَرزَن''' (زاده ۳۶۸ پیش از میلاد - درگذشته ۳۳۰ پیش از میلاد) سردار بزرگ تاریخ ایران و نام یکی از شاهزادگان هخامنشی بود که ۴۸ روز در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و به‌همراه خواهرش یوتاب که فرماندهی قسمتی از سپاه او را به‌عهده داشت و سربازانشان تا آخرین نفر کشته شدند و حماسهٔ «در بند پارس» یا «دروازه پارس» را خلق کردند.<ref name=":1">آریو برزن - [http://www.ariobarzan.com/ آریو برزن، دلاوری که طعم شکست را به اسکندر چشاند]</ref>  


در زبان و فرهنگ کردی، آریو اشاره به نژاد این سردار آریایی دارد و برزن که اکنون در زبان کردی برزان یا بارزان خوانده می‌شود به معنی بلندی، سربلندی و ترکیب این دو کلمه که احتمالاً لقب این سردار بوده و به معنی آریائی سرفراز می‌باشد.<ref name=":3">خبر دنا - [http://khabardena.ir/fa/news/4803/ناگفته-هایی-از-سردار-ایرانی-آریو-برزن-از-کدام-قوم-است-لر-کرد-یا-فارس- ناگفته‌هایی از سردار ایرانی / " آریو برزن" از کدام قوم است ،" لر ، کرد یا فارس ؟"]</ref>
نام آریوبرزن در پارسی کنونی به گونه آریابرزین هم گفته و نوشته می‌شود که به معنی ایرانی باشکوه است.<ref name=":0">شهر بهبهان - [http://behbahancity.ir/1396/04/زندگینامه-آریوبرزن،-سردار-بزرگ-تاریخ/ زندگینامه آریوبرزن، سردار بزرگ تاریخ ایران]</ref>عده ای او را از اجداد کردها یا لرها می‌دانند.<ref name=":2">عصر ایران - [http://www.asriran.com/fa/news/170678/آريوبرزن-كه-بود-و-چه-كرد آریوبرزن که بود و چه کرد؟]</ref>در زبان و فرهنگ کردی، آریو اشاره به نژاد این سردار آریایی دارد و برزن که اکنون در زبان کردی برزان یا بارزان خوانده می‌شود به معنی بلندی، سربلندی و ترکیب این دو کلمه که احتمالاً لقب این سردار بوده و به معنی آریائی سرفراز می‌باشد.<ref name=":3">خبر دنا - [http://khabardena.ir/fa/news/4803/ناگفته-هایی-از-سردار-ایرانی-آریو-برزن-از-کدام-قوم-است-لر-کرد-یا-فارس- ناگفته‌هایی از سردار ایرانی / " آریو برزن" از کدام قوم است ،" لر ، کرد یا فارس ؟"]</ref>


«آریوبرزن» نوه دختری اردشیر دوم سلسله هخامنشی می‌باشد<ref name=":3" />
== زندگی و خانواده آریوبرزن ==
«آریوبرزن» نوه دختری اردشیر دوم سلسله هخامنشی می‌باشد.<ref name=":3" />تاریخ نویسان چهره و سیمای آریوبرزن را چهره ای زیبا و با چشمان آبی و پوستی سفید و با موهای زرد طلایی که دارای اندامی ورزیده و جنگجویانه که از نژاد خالص آریایی بود، نقل کرده‌اند.<ref name=":4">[http://lilibook.ir/9926/کتاب-آریوبرزن-جلد-اول-از-ثریا-جبارزاده/ دانلود کتاب آریوبرزن (جلد اول) از ثریا جبارزاده - لی لی بوک | مرجع دانلود کتاب]</ref>


تاریخ نویسان چهره و سیمای آریوبرزن را چهره ای زیبا و با چشمان آبی و پوستی سفید و با موهای زرد طلایی که دارای اندامی ورزیده و جنگجویانه که از نژاد خالص آریایی بود، نقل کرده‌اند.<ref name=":4">[http://lilibook.ir/9926/کتاب-آریوبرزن-جلد-اول-از-ثریا-جبارزاده/ دانلود کتاب آریوبرزن (جلد اول) از ثریا جبارزاده - لی لی بوک | مرجع دانلود کتاب]</ref>
زمان دقیق تولد آریوبرزن دقیقاً مشخص نیست؛ اما برخی مورخان بر این عقیده هستند که او در سال ۳۶۸ پیش از میلاد به دنیا آمده‌است. او از نوادگان فارنابازوس است که پسر یکی از اشراف‌زادگان ایرانی بوده‌است. در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، فارنابازوس ساتراپی آناتولی بود که هم‌روزگار با اردشیرشاه بود. آرتابازوس (۲۲۵–۲۸۹ پیش از میلاد) پدر آریوبرزن نیز در دربار داریوش سوم (آخرین پادشاه سلسله هخامنشی) موقعیت بالایی داشت.


پدر: آرتابازوس
آریوبرزن فرمانده پرسیس بود که جنوب استان فارس ایران امروزی بوده‌است بنا بر عقیده مورخان اینکه شخصی به فرمانداری پرسیس و پرسپولیس منصوب شود، بسیار شگفت‌انگیز است. به نظر می‌رسد چنین مقامی در گذشته وجود نداشته و این ۲ شهر شخصاً توسط خود داریوش سوم اداره می‌شده‌است. داریوش سوم در زمانی بر تخت پادشاهی تکیه زد که امپراتوری ایران مشکلات زیادی را احساس می‌کرد و او به مردی احتیاج داشت که مورد اعتماد او یاشد تا در زمانی که او در دربار نیست شخصی مورد اعتماد رشته امور را در دست بگیرد.
 
خواهر: یوتاب
 
== زندگی و خانواده آریوبرزن ==
زمان دقیق تولد آریوبرزن دقیقاً مشخص نیست؛ اما برخی مورخان بر این عقیده هستند که او در سال ۳۶۸ پیش از میلاد به دنیا آمده‌است. او از نوادگان فارنابازوس است که پسر یکی از اشراف‌زادگان ایرانی بوده‌است. در سال ۳۸۷ پیش از میلاد، فارنابازوس ساتراپی آناتولی بود که هم‌روزگار با اردشیرشاه بود. آرتابازوس (۲۲۵–۲۸۹ پیش از میلاد) پدر آریوبرزن نیز در دربار داریوش سوم (آخرین پادشاه سلسله هخامنشی) موقعیت قابل ستایشی داشت.
 
آریوبرزن فرمانده پرسیس بود که جنوب استان فارس ایران امروزی بوده‌است بنا بر عقیده مورخان اینکه شخصی به فرمانداری پرسیس و پرسپولیس منصوب شود، بسیار شگفت‌انگیز و قابل توجه است. به نظر می‌رسد چنین مقامی در گذشته وجود نداشته و این ۲ شهر شخصاً توسط خود داریوش سوم اداره می‌شده‌است. داریوش سوم در زمانی بر تخت پادشاهی تکیه زد که امپراتوری ایران مشکلات زیادی را احساس می‌کرد و او به مردی احتیاج داشت که مورد اعتماد او یاشد تا در زمانی که او در دربار نیست شخصی مورد اعتماد رشته امور را در دست بگیرد.


فرمانداری آریوبرزن در پرسپولیس فقط یک دلیل می‌تواند داشته باشد، او فردی بسیار قوی بوده‌است که از پشتیبانی و حمایت داریوش سوم برخوردار بوده‌است. اگر نبردهای چون نبرد مکدونیاز در ایسوز (که در ترکیه امروزی واقع است) در سال ۳۳۳ قبل از میلاد و همچنین نبرد گوگامل در موصل امروزی در سال ۳۳۱ قبل از میلاد، واقعیت داشته باشند و شخص داریوش سوم در این جنگ‌ها شرکت کرده باشد و آریوبرزن در نبود او رشته امور را در دست گرفته باشد، او نزدیک‌ترین فرد در امپراتوری ایران به داریوش سوم بوده‌است.<ref name=":4" />
فرمانداری آریوبرزن در پرسپولیس فقط یک دلیل می‌تواند داشته باشد، او فردی بسیار قوی بوده‌است که از پشتیبانی و حمایت داریوش سوم برخوردار بوده‌است. اگر نبردهای چون نبرد مکدونیاز در ایسوز (که در ترکیه امروزی واقع است) در سال ۳۳۳ قبل از میلاد و همچنین نبرد گوگامل در موصل امروزی در سال ۳۳۱ قبل از میلاد، واقعیت داشته باشند و شخص داریوش سوم در این جنگ‌ها شرکت کرده باشد و آریوبرزن در نبود او رشته امور را در دست گرفته باشد، او نزدیک‌ترین فرد در امپراتوری ایران به داریوش سوم بوده‌است.<ref name=":4" />


== حمله اسکندر به ایران ==
== حمله اسکندر به ایران ==
اسکندر مقدونی در سال ۳۳۱ قبل از میلاد پس از پیروزی در سومین جنگ خود با ایرانیان (جنگ آربل یا گوگامل) و شکست پایانی ایرانیان، قصد عزیمت به «پارس» پایتخت ایران را داشت که با وقوع خسوف، نظم سپاه برهم ریخت. مقدونی‌ها بر این باور بودند که خسوف بیانگر واقعه‌ای تلخ و دشواری بسیار است، پس بسیاری از ادامه مسیر سرباز زدند. کنت کورث در کتاب تاریخ اسکندر خود آورده‌است: «در شب نخست ماه گرفت و به نظر مقدونی‌ها چنین آمد که پرده‌ای خونین رنگ روی ماه کشیده و از نور آن کاسته شده‌است… این حادثه نزدیک بود موجب شورش گردد که اسکندر اهمیت موقع را دریافته و در همان وقت کاهنان مصری را خواسته عقیده آنان را دربارهٔ خسوف خواست… کاهنان مصری می‌دانستند تحولاتی در زمان روی می‌دهد و ماه می‌گیرد… ولی آنچه از این حساب معلوم می‌شود سری است که کاهنان از مردم پنهان می‌دارند. اگر عقیده آنان را متابعت کنیم آفتاب ستاره یونان است و ماه ستاره ایران؛ بنابراین هرگاه ماه بگیرد بلیه و انهدامی برای پارسیان است.» انتشار این خبر در میان لشکر موجب امید و همراهی آنان با اسکندر می‌شود.<ref name=":5">تاریخ ایرانی - [http://tarikhirani.ir/fa/files/28/bodyView/257/آریوبرزن؛.بزرگ.سردار.بی‌آوازه.مقاومت.آریوبرزن.در.مقابل.سپاه.اسکندر.به.روایت.تاریخ.html آریوبرزن؛ بزرگ سردار بی‌آوازه/ مقاومت آریوبرزن در مقابل سپاه اسکندر به روایت تاریخ]</ref>
اسکندر مقدونی در سال ۳۳۱ قبل از میلاد پس از پیروزی در سومین جنگ خود با ایرانیان (جنگ آربل یا گوگامل) و شکست پایانی ایرانیان، قصد عزیمت به «پارس» پایتخت ایران را داشت که با وقوع خسوف، نظم سپاه برهم ریخت. مقدونی‌ها بر این باور بودند که خسوف بیانگر واقعه‌ای تلخ و دشواری بسیار است، پس بسیاری از ادامه مسیر سرباز زدند. کنت کورث در کتاب تاریخ اسکندر خود آورده‌است: <blockquote>«در شب نخست ماه گرفت و به نظر مقدونی‌ها چنین آمد که پرده‌ای خونین رنگ روی ماه کشیده و از نور آن کاسته شده‌است… این حادثه نزدیک بود موجب شورش گردد که اسکندر اهمیت موقع را دریافته و در همان وقت کاهنان مصری را خواسته عقیده آنان را دربارهٔ خسوف خواست… کاهنان مصری می‌دانستند تحولاتی در زمان روی می‌دهد و ماه می‌گیرد… ولی آنچه از این حساب معلوم می‌شود سری است که کاهنان از مردم پنهان می‌دارند. اگر عقیده آنان را متابعت کنیم آفتاب ستاره یونان است و ماه ستاره ایران؛ بنابراین هرگاه ماه بگیرد بلیه و انهدامی برای پارسیان است.»</blockquote>انتشار این خبر در میان لشکر موجب امید و همراهی آنان با اسکندر می‌شود.<ref name=":5">تاریخ ایرانی - [http://tarikhirani.ir/fa/files/28/bodyView/257/آریوبرزن؛.بزرگ.سردار.بی‌آوازه.مقاومت.آریوبرزن.در.مقابل.سپاه.اسکندر.به.روایت.تاریخ.html آریوبرزن؛ بزرگ سردار بی‌آوازه/ مقاومت آریوبرزن در مقابل سپاه اسکندر به روایت تاریخ]</ref>


== مقاومت آریوبرزن در برابر اسکندر ==
== مقاومت آریوبرزن در برابر اسکندر ==
'''نبرد دربند پارس'''
«اسکندر مقدونی» در سال ۳۳۱ پیش از زادروز، پس از پیروزی در سومین جنگ خود با ایرانیان «گوگامل» (Gaugamele) [پیشتر به اشتباه آن را اربیل (Arbela) می‌خواندند] و شکست پایانی ایران، بر بابل و شوش و استخر چیرگی یافت و برای دست یافتن به پارسه (پرس‌پولیس یا تخت‌جمشید)، پایتخت ایران روانه این شهر گردید.<ref name=":1" />
«اسکندر مقدونی» در سال ۳۳۱ پیش از زادروز، پس از پیروزی در سومین جنگ خود با ایرانیان «گوگامل» (Gaugamele) [پیشتر به اشتباه آن را اربیل (Arbela) می‌خواندند] و شکست پایانی ایران، بر بابل و شوش و استخر چیرگی یافت و برای دست یافتن به پارسه (پرس‌پولیس یا تخت‌جمشید)، پایتخت ایران روانه این شهر گردید.<ref name=":1" />
[[پرونده:محل درگیری آریوبرزن و اسکندر در تنگه ای در استان کهگیلویه و بویر احمد.jpg|بندانگشتی|محل درگیری آریوبرزن و اسکندر در تنگه ای در استان کهگیلویه و بویر احمد]]
[[پرونده:محل درگیری آریوبرزن و اسکندر در تنگه ای در استان کهگیلویه و بویر احمد.jpg|بندانگشتی|محل درگیری آریوبرزن و اسکندر در تنگه ای در استان کهگیلویه و بویر احمد]]
خط ۱۱۳: خط ۱۰۵:
# «پارمن ین» را از مسیر جلگه به سوی پارس فرستاد.
# «پارمن ین» را از مسیر جلگه به سوی پارس فرستاد.
# خود با سپاهیان سبک اسلحه راه کوهستانی را که به درون پارس امتداد می‌یافت پیش گرفت، زیرا می‌خواست قوایی را که پارسی‌ها در این راه تدارک دیده بودند در پشت مقدونی‌ها سالم نماند. وی غارت‌کنان پیش رفت و در روز سوم وارد پارس شد و روز پنجم به دربند پارس رسید. در این هنگام آریوبرزن سردار اکسینی (لرهای امروزی) هخامنشیان این تنگه را اشغال کرده بود. عبدالرفیع حقیقت در کتاب خود بیان می‌کند به احتمال زیاد این تنگه در کهگیلویه است و نام فعلی آن «تنگ تک‌آب» است.
# خود با سپاهیان سبک اسلحه راه کوهستانی را که به درون پارس امتداد می‌یافت پیش گرفت، زیرا می‌خواست قوایی را که پارسی‌ها در این راه تدارک دیده بودند در پشت مقدونی‌ها سالم نماند. وی غارت‌کنان پیش رفت و در روز سوم وارد پارس شد و روز پنجم به دربند پارس رسید. در این هنگام آریوبرزن سردار اکسینی (لرهای امروزی) هخامنشیان این تنگه را اشغال کرده بود. عبدالرفیع حقیقت در کتاب خود بیان می‌کند به احتمال زیاد این تنگه در کهگیلویه است و نام فعلی آن «تنگ تک‌آب» است.
آریوبرزن سردار شجاع و فداکار ایرانی به گفته آریان در این دربند دیواری ساخته بود که مانع از ورود اسکندر به پارس شود. او به همراه خواهرش «یوتاب» برای مقابله با سپاهیان اسکندر سدی ساخته بودند که هیچ‌کس توان عبور از آن را نداشته و هر کس هم تلاشی می‌کرد با غلتاندن سنگ‌ها به پایین تنگه مانع از ادامه راه او می‌شدند. تعداد کشته‌های سپاه اسکندر لحظه به لحظه بیشتر می‌شد در نتیجه اسکندر فرمان عقب‌نشینی صادر کرد و نزدیک به یک فرسنگ عقب رفتند (تقریبا ۶ کیلومتر). در این عقب‌نشینی از سویی آریوبرزن طعم پیروزی را چشیده بود و امید نابودی اسکندر در ذهن می‌پروراند و از سوی دیگر اسکندر با بزرگان سپاهش به شور نشسته و از پیشگویش «ایستاندر» راه چاره خواست. ایستاندر از پاسخ درماند. با گذشت اندک زمانی، اسکندر مطلعین محل را خواسته و در باب راه‌های موجود برای ورود به پارسی، پایتخت ایران، تحقیقاتی کرد. راهی به او پیشنهاد شد که بی‌خطر بود به شرطی که جنازه سربازان سپاه اسکندر بی‌دفن همان‌جا در میان تنگه رها شود.
آریوبرزن در این دربند دیواری ساخته بود که مانع از ورود اسکندر به پارس شود. او به همراه خواهرش «یوتاب» برای مقابله با سپاهیان اسکندر سدی ساخته بودند که هیچ‌کس توان عبور از آن را نداشته و هر کس هم تلاشی می‌کرد با غلتاندن سنگ‌ها به پایین تنگه مانع از ادامه راه او می‌شدند. تعداد کشته‌های سپاه اسکندر لحظه به لحظه بیشتر می‌شد در نتیجه اسکندر فرمان عقب‌نشینی صادر کرد و نزدیک به یک فرسنگ عقب رفتند (تقریبا ۶ کیلومتر). در این عقب‌نشینی از سویی آریوبرزن طعم پیروزی را چشیده بود و امید نابودی اسکندر در ذهن می‌پروراند و از سوی دیگر اسکندر با بزرگان سپاهش به شور نشسته و از پیشگویش «ایستاندر» راه چاره خواست. ایستاندر از پاسخ درماند. با گذشت اندک زمانی، اسکندر مطلعین محل را خواسته و در باب راه‌های موجود برای ورود به پارسی، پایتخت ایران، تحقیقاتی کرد. راهی به او پیشنهاد شد که بی‌خطر بود به شرطی که جنازه سربازان سپاه اسکندر بی‌دفن همان‌جا در میان تنگه رها شود.


اسکندر که دفن جنازه سربازان را مقدس‌ترین عمل در هنگام جنگ می‌دانست این را نپذیرفت و به دنبال چاره‌ای دیگر به سوی اسیران جنگی آمد. به گفته کنت کورث: پیشگویی به اسکندر گفته بود که یک نفر از اهل لیکیه تو را به پارسی وارد می‌کند.» در پی سؤالات اسکندر چوپانی اهل لیکیه به نام «لی بانی» که به یونانی هم تسلط کامل داشت از کوره راهی کوهستانی سخن به میان آورد که عبور از آن بسیار دشوار و تقریباً غیرممکن بود. اما اگر امکان گذر سپاهیان اسکندر به وجود می‌آمد از پشت سپاهیان آریوبرزن بیرون می‌آمدند. لی بانی که دل خوشی از حکومت ایران نداشت و یک بار نیز توسط حکومت هخامنشیان دستگیرشده بود مسیری که همیشه رمه‌ها را از آن عبور می‌داد، به اسکندر و سپاهش نشان داد و راهنمای این مسیر شد.
اسکندر که دفن جنازه سربازان را مقدس‌ترین عمل در هنگام جنگ می‌دانست این را نپذیرفت و به دنبال چاره‌ای دیگر به سوی اسیران جنگی آمد. به گفته کنت کورث: پیشگویی به اسکندر گفته بود که یک نفر از اهل لیکیه تو را به پارسی وارد می‌کند.» در پی سؤالات اسکندر چوپانی اهل لیکیه به نام «لی بانی» که به یونانی هم تسلط کامل داشت از کوره راهی کوهستانی سخن به میان آورد که عبور از آن بسیار دشوار و تقریباً غیرممکن بود. اما اگر امکان گذر سپاهیان اسکندر به وجود می‌آمد از پشت سپاهیان آریوبرزن بیرون می‌آمدند. لی بانی که دل خوشی از حکومت ایران نداشت و یک بار نیز توسط حکومت هخامنشیان دستگیرشده بود مسیری که همیشه رمه‌ها را از آن عبور می‌داد، به اسکندر و سپاهش نشان داد و راهنمای این مسیر شد.


مسیر پر پیچ و خم با سربازان و سبک اسلحه‌هاشان بسیار طولانی بود که قریب به یک شب را به طور کامل به خود اختصاص داد. از سویی اسکندر به قرار قبلی که با «کراتر» و «مل آگر» دو فرمانده سپاهش گذاشته بود آتش‌ها روشن و گستردگی سپاه در مکان اولیه حفظ شده بود و گمان بر این بود که اسکندر در سپاه حضور دارد و از سوی دیگر از پشت سربازان ایرانی راه را پیدا کرده و شبیخون زدند. درگیری میان دو سپاه آغاز شد و لحظه به لحظه گسترش پیدا کرد. آریوبرزن به همراه ۴۰ سوار و ۵ هزار پیاده به دل دشمن زد. اما پیروزی به دست نیاورد. او می‌خواست پیش از تصرف پارسی به دست اسکندر خود وارد شهر شود و از آن‌جا دفاع کند اما «آمین تاس»، «فیلوتاس» و «سنوس» سه فرمانده دیگر سپاه اسکندر از برنامه مطلع و مانع او شدند.<ref name=":5" />
مسیر پر پیچ و خم با سربازان و سبک اسلحه‌هاشان بسیار طولانی بود که قریب به یک شب را به طور کامل به خود اختصاص داد. از سویی اسکندر به قرار قبلی که با «کراتر» و «مل آگر» دو فرمانده سپاهش گذاشته بود آتش‌ها روشن و گستردگی سپاه در مکان اولیه حفظ شده بود و گمان بر این بود که اسکندر در سپاه حضور دارد و از سوی دیگر از پشت سربازان ایرانی راه را پیدا کرده و شبیخون زدند. درگیری میان دو سپاه آغاز شد و لحظه به لحظه گسترش پیدا کرد. آریوبرزن به همراه ۴۰ سوار و ۵ هزار پیاده به دل دشمن زد. اما پیروزی به دست نیاورد. اما موفّق گردید از محاصرهٔ سپاه مقدونی بگریزد. چون از محاصره بیرون آمد خواست تا به کمک پایتخت بشتابد و آن را پیش از رسیدن سپاه مقدونی اشغال کند. او می‌خواست پیش از تصرف پارسی به دست اسکندر خود وارد شهر شود و از آن‌جا دفاع کند اما «آمین تاس»، «فیلوتاس» و «سنوس» سه فرمانده دیگر سپاه اسکندر که از راه جلگه به پارس رفته بودند، از برنامه مطلع و مانع او شدند.<ref name=":5" />در این هنگام وی به مخاطرهٔ سختی افتاد، ولی راضی نشد تسلیم گردد. گفته می‌شود ایستادگی آریوبرزن یکی از چند ایستادگی انگشت شمار در برابر سپاه اسکندر بوده‌است.
 
نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زده‌اند، به نظر می‌آید نبردگاه جایی در استان کهگیلویه و بویر احمد (در منطقه تنگ تکاب) یا غرب استان فارس و یا بنا بر برخی روایت‌ها اطراف شهر ارجان یا آریاگان (بهبهان کنونی) باشد. به هر روی ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که تاریخ‌نگاران نامش را لی‌بانی (اسیر اسکندر) نوشته‌اند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان می‌دهد و اسکندر می‌تواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد گفته می‌شود اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت می‌کشد. آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده خود را بی‌پروا به سپاه مقدونی رسانده و شمار بسیاری از یونانیان را کشته و خود نیز تلفات بسیاری داد اما موفّق گردید از محاصرهٔ سپاه مقدونی بگریزد.


چون از محاصره بیرون آمد خواست تا به کمک پایتخت بشتابد و آن را پیش از رسیدن سپاه مقدونی اشغال کند. اما لشکر اسکندر که از راه جلگه به پارس رفته بودند، مانع او شدند. در این هنگام وی به مخاطرهٔ سختی افتاد، ولی راضی نشد تسلیم گردد. گفته می‌شود ایستادگی آریوبرزن یکی از چند ایستادگی انگشت شمار در برابر سپاه اسکندر بوده‌است.<ref name=":0" />
نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زده‌اند، به نظر می‌آید نبردگاه جایی در استان کهگیلویه و بویر احمد (در منطقه تنگ تکاب) یا غرب استان فارس و یا بنا بر برخی روایت‌ها اطراف شهر ارجان یا آریاگان (بهبهان کنونی) باشد.<ref name=":0" />


== نبرد دربند پارس در یادداشتهای تاریخ نگارِ دربار اسکندر ==
== نبرد دربند پارس در یادداشتهای تاریخ نگارِ دربار اسکندر ==
خط ۱۲۸: خط ۱۱۸:
او فقط به خاطر خیانت یک چوپان وطن فروش به نام لی بانی که راه کوهستان را به اسکندر نشان داد سپاهش شکست خورد.
او فقط به خاطر خیانت یک چوپان وطن فروش به نام لی بانی که راه کوهستان را به اسکندر نشان داد سپاهش شکست خورد.


کالیستنس درخصوص مقایسه نبرد دربند و نبرد گوگمل نوشته‌است
کالیستنس درخصوص مقایسه نبرد دربند و نبرد گوگمل نوشته‌است:<blockquote>«اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل (درکردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در گوگمل با خروج غیرمنتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که در حال پیروز شدن بر ما بودند در پی او دست به عقب‌نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می‌داد.»</blockquote>[[پرونده:یوتاب خواهر و همرزم آریوبرزن.jpg|بندانگشتی|تصویری از یوتاب خواهر و همرزم آریوبرزن]]
 
«اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل (درکردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در گوگمل با خروج غیرمنتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که در حال پیروز شدن بر ما بودند در پی او دست به عقب‌نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می‌داد.»
[[پرونده:یوتاب خواهر و همرزم آریوبرزن.jpg|بندانگشتی|یوتاب خواهر و همرزم آریوبرزن]]
نبرد سپاه آریوبرزن شگفت‌آور بود. آریوبرزن با شمار اندکی سوار و پیاده خود را به سپاه عظیم دشمن زد. گروهی بسیار از آنان را به خاک افکند و با اینکه بسیاری از سربازان خود را از دست داد، توانست حلقهٔ سپاه دشمن را بشکافد. او می‌خواست زودتر از یونانیان خود را به تخت جمشید برساند تا بتواند از آن دفاع کند. در این هنگام آن قسمت از سپاه اسکندر که در جلگه مانده بود، راه را بر او گرفت.<ref name=":0" />
 
== رزمندگی یوتاب خواهر آریوبرزن ==
== رزمندگی یوتاب خواهر آریوبرزن ==
یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوه‌ها راه را بر اسکندر بست. یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند.<ref name=":0" />
یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوه‌ها راه را بر اسکندر بست. یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند.<ref name=":0" />
خط ۱۴۱: خط ۱۲۶:


== کشته شدن آریوبرزن ==
== کشته شدن آریوبرزن ==
آریوبرزن ۴۸ روز در این تنگه مقاومت کرد.<ref name=":6">دانستنیهای ایران زمین - [http://aryabarzan.parsiblog.com/Archive/آريوبرزن+نماد+ايستادگي+ايرانيان+.../ آریوبرزن نماد ایستادگی ایرانیان در برابر یورش بیگانگان]</ref>
آریوبرزن ۴۸ روز در تنگه مقاومت کرد.<ref name=":6">دانستنیهای ایران زمین - [http://aryabarzan.parsiblog.com/Archive/آريوبرزن+نماد+ايستادگي+ايرانيان+.../ آریوبرزن نماد ایستادگی ایرانیان در برابر یورش بیگانگان]</ref>


اسکندر که پایداری او را دیده بود دستور داد تا او را از راه دور و با نیزه و تیر بزنند؛ و آنها آنقدر با تیر و نیزه اورا زدند که یک نقطهٔ سالم در بدن او باقی نماند. پس از مرگ او او را درهمان محل به خاک سپردند.<ref name=":0" /> و روی قبر او نوشتند "به یاد لئونیداس”.<ref name=":2" />
اسکندر که پایداری او را دیده بود دستور داد تا او را از راه دور و با نیزه و تیر بزنند؛ و آنها آنقدر با تیر و نیزه اورا زدند که یک نقطهٔ سالم در بدن او باقی نماند. پس از مرگ او او را درهمان محل به خاک سپردند.<ref name=":0" /> و روی قبر او نوشتند "به یاد لئونیداس”.<ref name=":2" />
خط ۱۶۲: خط ۱۴۷:
آرامگاه آریو برزن را در اصطلاح محلی «دی دوور» یا «دی و دوور» به معنی مادر و دختر می‌نامند. این دخمه در ارتفاع تقریبی ۳۰۰ متری قرار دارد و شبیه به دخمه‌های هخامنشی است و تشکیل شده از سطح پهن و بلندی که قسمت پایین آن را به صورت صاف درآورده اند. تاریخدانان آن مربوط به ۶۵۰ سال پیش از میلاد می‌باشد. بر خلاف آرامگاه‌های هخامنشی در تخت جمشید و نقش رستم که همه از یک طبقه ساخته شده‌اند آرامگاهآریو برزن از دو طبقه عالی ساخته و پرداخته شده‌است که بسیاری از محققان اروپایی دربارهٔ او نظریاتی ابراز نموده‌اند.
آرامگاه آریو برزن را در اصطلاح محلی «دی دوور» یا «دی و دوور» به معنی مادر و دختر می‌نامند. این دخمه در ارتفاع تقریبی ۳۰۰ متری قرار دارد و شبیه به دخمه‌های هخامنشی است و تشکیل شده از سطح پهن و بلندی که قسمت پایین آن را به صورت صاف درآورده اند. تاریخدانان آن مربوط به ۶۵۰ سال پیش از میلاد می‌باشد. بر خلاف آرامگاه‌های هخامنشی در تخت جمشید و نقش رستم که همه از یک طبقه ساخته شده‌اند آرامگاهآریو برزن از دو طبقه عالی ساخته و پرداخته شده‌است که بسیاری از محققان اروپایی دربارهٔ او نظریاتی ابراز نموده‌اند.


برخی این دخمه را مربوط به دوره ماد می‌دانند و برخی نیز آن را مربوط به یکی از شهریاران هخامنشی پیش از کوروش بزرگ می‌دانند. برخی نیز این دخمه را آرامگاه آریو برزن سردار هخامنشی می‌دانند که در دربند پارس با اسکندر مقدونی جنگید. در ضلع جنوب شرقی این دخمه استودان یا محل دفن مردگان در قبل از اسلام قرار دارد. این دخمه در تاریخ ۲۹/۹/۱۳۱۶ با شماره ۲۹۹ در فهرست آثار ملی به رسیده‌است.
برخی این دخمه را مربوط به دوره ماد می‌دانند و برخی نیز آن را مربوط به یکی از شهریاران هخامنشی پیش از کوروش بزرگ می‌دانند. برخی نیز این دخمه را آرامگاه آریو برزن سردار هخامنشی می‌دانند که در دربند پارس با اسکندر مقدونی جنگید. در ضلع جنوب شرقی این دخمه استودان یا محل دفن مردگان در قبل از اسلام قرار دارد. این دخمه در تاریخ ۲۹/۹/۱۳۱۶ با شماره ۲۹۹ در فهرست آثار ملی به رسیده‌است.


این دخمه دارای سکویی به طول ۸۰/۵ متر و عرض ۵ متر است که فاصله آن تا پایین دخمه ۱۰۰ متر است. مدخل دخمه در قسمت وسط قرار دارد و هر جانب آن دارای دو ستون به ارتفاع ۳ متر و قطر ۷۵ سانتی‌متر است. اتاقک درون دخمه دارای طول ۵ متر و عرض ۴۵/۳ متر و ارتفاع ۲۶۰ سانتی‌متر است. بالای ستون‌ها نیز حاشیه صاف و مسطحی وجود داشته و بر فراز آن شکل کنگره‌های دندانه دار هخامنشی را بر سنگ کوه تراشیده‌اند.<ref>میهن فال - [http://www.mihanfal.com/آرامگاه-آریو-برزن-سردار-بزرگ-ایرانی-عک.html آرامگاه آریو برزن سردار بزرگ ایرانی +عکس]</ref>
این دخمه دارای سکویی به طول ۸۰/۵ متر و عرض ۵ متر است که فاصله آن تا پایین دخمه ۱۰۰ متر است. مدخل دخمه در قسمت وسط قرار دارد و هر جانب آن دارای دو ستون به ارتفاع ۳ متر و قطر ۷۵ سانتی‌متر است. اتاقک درون دخمه دارای طول ۵ متر و عرض ۴۵/۳ متر و ارتفاع ۲۶۰ سانتی‌متر است. بالای ستون‌ها نیز حاشیه صاف و مسطحی وجود داشته و بر فراز آن شکل کنگره‌های دندانه دار هخامنشی را بر سنگ کوه تراشیده‌اند.<ref>میهن فال - [http://www.mihanfal.com/آرامگاه-آریو-برزن-سردار-بزرگ-ایرانی-عک.html آرامگاه آریو برزن سردار بزرگ ایرانی +عکس]</ref>


== مخالفت سپاه پاسداران با نصب مجسمه آریوبرزن در یاسوج ==
== مخالفت سپاه پاسداران با نصب مجسمه آریوبرزن در یاسوج ==
[[پرونده:میدان آریوبرزن در یاسوج.jpg|بندانگشتی|میدان آریوبرزن در یاسوج]]
[[پرونده:میدان آریوبرزن در یاسوج.jpg|بندانگشتی|میدان آریوبرزن در یاسوج]]
ابراهیم عبدالی، رئیس شورای شهر یاسوج، در گفت‌وگو با «تاریخ ایرانی»، با اعلام این خبر، تصمیم‌گیری دربارهٔ مجسمه آریوبرزن را تابع رای و نظر شورای تأمین استان کهگیلویه و بویراحمد عنوان کرد و اظهار داشت: «به دستور سپاه پاسداران این مجسمه باید از میدان شهر حذف شود اما شورای شهر سعی دارد با توجه به مسائل قانونی و البته نظر مردم فکری برای این مجسمه بکند.»
ابراهیم عبدالی، رئیس شورای شهر یاسوج، اظهار داشت: «به دستور سپاه پاسداران این مجسمه باید از میدان شهر حذف شود اما شورای شهر سعی دارد با توجه به مسائل قانونی و البته نظر مردم فکری برای این مجسمه بکند.»


عبدالی معتقد است: «این مجسمه برای شهر یاسوج به مسئله‌ای امنیتی تبدیل شده‌است و به هیچ وجه تخریب نمی‌شود، به همین دلیل شورای شهر و شهردار یاسوج با همکاری دادستانی و شورای تأمین استان تصمیم به جابجایی این مجسمه گرفته‌اند.»
عبدالی معتقد است: «این مجسمه برای شهر یاسوج به مسئله‌ای امنیتی تبدیل شده‌است و به هیچ وجه تخریب نمی‌شود، به همین دلیل شورای شهر و شهردار یاسوج با همکاری دادستانی و شورای تأمین استان تصمیم به جابجایی این مجسمه گرفته‌اند.»
۱٬۰۴۴

ویرایش

منوی ناوبری