|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{در دست ساخت}}
| |
| {{جعبه زندگینامه
| |
| | اندازه جعبه =
| |
| | عنوان = بهرام عالیوندی
| |
| | عنوان ۲ =
| |
| | نام =
| |
| | تصویر =بهرام عالیوندی.jpg
| |
| | اندازه تصویر =
| |
| | عنوان تصویر =
| |
| | زادروز = ۱۳۰۷ خورشیدی
| |
| | زادگاه = کازرون
| |
| | مکان ناپدیدشدن =
| |
| | تاریخ ناپدیدشدن =
| |
| | وضعیت =
| |
| | تاریخ مرگ = ۱ خرداد ۱۳۹۱ خورشیدی
| |
| | مکان مرگ = وین، اتریش
| |
| |عرض جغرافیایی محل دفن=
| |
| |طول جغرافیایی محل دفن=
| |
| |latd=|latm=|lats=|latNS=N
| |
| |longd=|longm=|longs=|longEW=E
| |
| | علت مرگ =
| |
| | پیداشدن جسد =
| |
| | آرامگاه =
| |
| | بناهای یادبود =
| |
| | محل زندگی = [[کازرون]]، [[شیراز]]، [[ممسنی]]، [[وین]]
| |
| | ملیت =
| |
| | نامهای دیگر =
| |
| | نژاد =
| |
| | تابعیت =
| |
| | تحصیلات =
| |
| | دانشگاه =
| |
| | پیشه = نقاش
| |
| | سالهای فعالیت =
| |
| | کارفرما =
| |
| | نهاد =
| |
| | نماینده =
| |
| | شناختهشده برای = نقاشی
| |
| | نقشهای برجسته =
| |
| | سبک =
| |
| | تأثیرگذاران =
| |
| | تأثیرپذیرفتگان =
| |
| | شهر خانگی =
| |
| | دستمزد =
| |
| | دارایی خالص =
| |
| | قد =
| |
| | وزن =
| |
| | تلویزیون =
| |
| | لقب =
| |
| | دوره =
| |
| | پس از =
| |
| | پیش از =
| |
| | حزب =
| |
| | جنبش = عضو شورای ملی مقاومت ایران
| |
| | مخالفان =
| |
| | هیئت =
| |
| | دین =
| |
| | مذهب =
| |
| | اتهام =
| |
| | مجازات =
| |
| | وضعیت گناهکاری =
| |
| | منصب =
| |
| | مکتب =
| |
| | آثار =
| |
| | همسر = ناهید همتآبادی
| |
| | شریک زندگی =
| |
| | فرزندان = بهنام و شهرام
| |
| | والدین =
| |
| | خویشاوندان سرشناس =
| |
| | جوایز =
| |
| | امضا =
| |
| | اندازه امضا =
| |
| | signature_alt =
| |
| | وبگاه =
| |
| | imdb_id =
| |
| | Soure_id =
| |
| | پانویس =
| |
| }}
| |
| '''بهرام عالیوندی''' (زاده ۱۳۰۷ در کازرون - درگذشته ۱ خرداد ۱۳۹۱ در وین) از پیشکسوتان نقاشی مدرن در ایران و از پرکارترین هنرمندان ایرانی در تبعید است.
| |
|
| |
|
| او سالها پیش در اتریش به سر میبرد و چندین نمایشگاه در کشورهای آلمان و اتریش برگزار کرد.<ref name=":1">همبستگی ملی - [https://www.hambastegimeli.com/%DA%AF%D8%B2%D9%8A%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1/64124-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85-%D9%85%D8%B5%D8%B7%D9%81%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%88% گرامیداشت زنده یاد بهرام عالیوندی، استاد چیرهدست نقشها و رنگها]</ref>
| |
|
| |
| == زندگینامه ==
| |
| وی در در ۱۳۰۷ خورشیدی در شهر کازرون در استان فارس به دنیا آمد و در دو سالگی به دلیل اینکه مادرش اهل شیراز بود به آنجا نقل مکان کردند. خانوادهاش سپس از شیراز به ممسنی رفتند و بهرام تا کلاس ۶ ابتدایی در آنجا درس خواند.
| |
|
| |
| او آموزشهای هنری خود را در تهران و در ابتدا در مدرسه هنرهای زیبای تهران و سپس موفق به گرفتن مدرک دیگری از کالج هنرهای دکور از یکی از کالجهای تهران شد.
| |
|
| |
| او از کودکی به نقاشی علاقمند بود، اما، به قول خودش، تا ۲۷سالگی در شیراز آثار دیگران را کپی میکرد و در کار دکور تئاتر و ساختن پلاکاردهای رنگی برای سینماها بود. در هنرستان کمال الملک تعلیم نقاشی گرفت و به خاطر استعداد درخشانش در این رشته بورس تحصیل در خارج کشور به او تعلق گرفت، امّا ساواک مانع خروج او از کشور شد.
| |
|
| |
| وی سپس در ادارهٌ هنرهای سنتی وزارت فرهنگ و هنر به عنوان طرّاح مشغول کار شد. بعد از تأسیس دانشکدهٌ هنرهای تزیینی، عالیوندی در این دانشکده، در رشتهٌ نقاشی تزیینی به تحصیل پرداخت و دورهٌ تخصصیش را زیر نظر یک استاد فرانسوی به پایان رساند. طی دورانی که اداره هنرهای ملی کار میکرد، آموزش هنرهای سنّتی را به هنرجویان رشته نقاشی به عهده داشت و هنرجویان را به موزهٌ ایران باستان میبرد و رمز و رازهای خطوط و نقوش آثار هنری قدیمی ایران را به آنان میآموخت.<ref name=":1" />
| |
|
| |
| == فعالیتهای هنری ==
| |
| کارهای عالیوندی در مقر اصلی سازمان ملل در وین به نمایش درآمدهاست.
| |
|
| |
| «هنر در تبعید»، نمایشگاه فردی او در وین در ژوئن ۲۰۰۷ میلادی شامل ۷۳ کار آبرنگ، رنگ روغن روی کنوس و کاغذ بود.
| |
|
| |
| در دسامبر ۲۰۰۷ میلادی در پاریس، عالیوندی همراه با دو هنرمند فرانسوی در گالری انت پرسنت نمایشگاهی برگزارکردند. محل نمایشگاه یکی از معروفترین گالریهای پاریس در هنر مدرن میباشد. بدنبال این نمایشگاه یک مقاله فرانسوی با عنوان «یک نقاش بزرگ در تبعید» نوشت که “کارهای عالیوندی ترکیب آموزشهای اروپا همراه با تجربه ۶۰ ساله هنری میباشد که از دانش عمیق از هنر ایرانی و معنوی سر چشمه گرفتهاست و منجر به خلق آثار جدیدی شدهاست که منحصربه فرد خود اوست. نقاشیهای عالیوندی بیان کننده و نماینده یک بهشت نقطهها میباشد.
| |
|
| |
| در سال ۲۰۰۸ میلادی در وین، نمایشگاه عالی که توسط یونسکو بنیانگذاری شد شاهد کارهای عالیوندی بود از جمله تابلو فردوسی که یکی از مهمترین کارهای عالیوندی است و شاهنامه را به تصویر کشاندهاست.<ref name=":2">برای شما - [http://intnetonline.link/تقویم-تاریخ-1خرداد-ماه-1396/ تقویم تاریخ ۱ خرداد ماه ۱۳۹۶]</ref>
| |
|
| |
| == سبک هنری ==
| |
| عالیوندی به نسلی از ایرانیان هنرمند تعلق دارد که چهرههای شناخته شده و مهمی چون مسعود عربشاهی، ناصر اویسی، و پرویز تناولی جز آنها بشمار میآیند. آثار عالیوندی در زمینههای سمبولیسم و سمبلهای شرقی میباشد، مانند ماهی، فلس ماهی، و اسب که سمبولهای مینیاتور پارسی میباشند. نقاشیهای عالیوندی از فرهنگ پارسی تأثیر و الهام گرفته و به تصویر کشنده داستانها و افسانههای اسطوره ایی و شعرهای شعرای معروفی چون فردوسی و عطار نیشابوری هستند. کارهای برجسته او شامل یک سری نقاشی در مقیاس بزرگ که در دهه ۱۳۶۰ تولید شدهاند میباشند. این شامل تصویر میترا، عیسی مسیح و فردوسی میباشد. برخی از کارهای او از زمان جنگ و سرکوب در ایران الهام میگیرند و درد و رنج مردم خود را به تصویر میکشد.<ref name=":2" />
| |
|
| |
| کارهای هنری عالیوندی بیشتر روی ادبیات و افسانههای ادبیات فارسی و ایرانی و شرقی تکیه داشت. علاوه بر نقاشی، کارهای هنری روی پردههای نقش دار و کنوس نیز هنر عالیوندی را از بقیه جدا مینمود.<ref name=":2" />
| |
|
| |
| او در آثارش هنر شرق را با تکنیکهای مدرن درهم آمیخته بود، میراث گرانبهای هنری او گنجینهای از بیش از سه هزار اثر متنوع در ابعاد گوناگون (از پانزده در هجده سانتیمتر تا دو متر و نیم در سه متر) میباشد.
| |
|
| |
| روحیه تسلیم ناپذیری، آزادیخواهی، عشق به رزمندگان و شهیدان راه آزادی، در آثار استاد خود را گاه در انعکاس نور امید و گاه در شعلههای فروزان نمایان میساخت.
| |
|
| |
| انزجار از فاشیسم دینی و بشردوستی و عدالتخواهی در همه جای آثار او به چشم میخورد. او یک بار در مورد آثارش گفته بود: <blockquote>«زندگی من در خاطرات گذشته نمیگذرد. بهکهنگی عمرم هم اصلاً نمیاندیشم. همانطور که برای ادامه زندگی به غذا نیاز دارم، نقاشی کردن هم برای من نیاز زندگی ست. آنچه هم که روح مرا جوان و زنده نگهمیدارد همین بازی با رنگ و خط و نقطه و فلس است که دور از واقعیتهای تلخ ملموس، دنیایی از فانتزی را مجسم میکند، شخصاً تابع لحظات زودگذر روز هستم. اکتشافات فضایی در ماورای کهکشان و حوادث زمینی طی روز همه برایم اثرگذار است، اگر هم ردپایی از گذشتههای هنری دور در کارهایم به چشم میخورد، نتیجه مطالعات و بازسازی آثار گوناگون هنرهای باستانی ایران مثل مینیاتور، نقش برجسته، سرامیک، نقرهسازی، منبتکاری، میناسازی و غیره است که محفوظات ذهنی مرا تشکیل میدهد».</blockquote>بهرام عالیوندی تسلط به تکنیک نقاشی غرب و شناخت عمیق هنر و فرهنگ شرق را در آثارش با هم درآمیخت و موفق به خلق سبکی گردید که در آن به زبان ویژه هنری خود اندیشهها، تخیلات و آرمانهای والای انسانیش را بازگو میکرد.
| |
|
| |
| او در کارهایش فرهنگ غنی ایران را از مذاهب تا عرفان شعر تا حماسهسرایی را تجربه کرد و این زمینهساز بیان و زبان زیبای هنری نقاشی او شد.<ref name=":0">سازمان مجاهدین خلق ایران - [https://event.mojahedin.org/events/5575/سالگرد-درگذشت-استاد-بهرام-عالیوندی-هنرمند-مقاومت-و-از-پیش-کسوتان-نقاشی-مدرن-ایران سالگرد درگذشت استاد بهرام عالیوندی، هنرمند مقاومت و از پیشکسوتان نقاشی مدرن ایران]</ref>
| |
|
| |
| وی گفته است: «من مدتهای طولانی در ادارهٌ هنرهای ملی وزارت فرهنگ و هنر به عنوان طرّاح کار کردم. طرّاحی در ادارهٌ هنرهای ملی و آشنایی با هنرهای قدیمی و سنتی ایران فرصتی بسیار گرانبها برای من بود که راز این هنرها را بشناسم و تجربیات گرانبهایی به دست آورم. در همین سالها بود که ضمن کشیدن طرح برای طرّاحان قلمزن روی نقره، با شگفتی متوجه نقشهای فلس بر روی سینیها، گلدانها و ساغرهای نقره شدم و سخت شیفتهٌ آنها شدم، تا آن جا که همهٌ فکر و کوششم این بود که روزی بتوانم این فلسها را در تابلوهای خود پیاده کنم. حالا بیش از ۲۵سال است که ضمن کار، این فلسها را زیرورو میکنم و با آنها چون کودکی به بازی نشستهام، تا آن جا که امروز دیگر این فلسها ـ بدون آن که ادعای صاحب سبک بودن داشته باشم ـ چه در آثار رنگی و چه سیاه و سفید، بیانگر هویت هنری من و به قول اکثر منتقدان، «امضا» ی من است. البته مدتهای طولانی تابلوهای فیگوراتیو با فلس میساختم، ولی امروزه از آنها به فلسهای آبستره رسیدهام، و با همین فلسهای آبستره است که در اعماق کائنات به دنبال حیات دیگری هستم.
| |
|
| |
| تحقیقات و کشفیات فضایی اخیر، به فلسهای رنگی، خطوط سیاه منحنی و نقطهپردازیها و آبرنگهای من، شور و زندگی دیگری بخشیدهاست.
| |
|
| |
| او به اسطورهشناسی علاقه داشت و این علاقه روی کار او اثر گذاشته بود. اسطورههای ایرانی و هندی و به طور عام اسطورههای شرقی مایه الهام آثار او بودند. تم اصلی نقاشی او جنگ بین نور و ظلمت و پیروزی نور بر ظلمت است. به همین خاطر منتقدان او را نقاشی نامیدهاند که از تاریکیها نور و امید میآفرید.
| |
|
| |
| در هزارهٌ [[فردوسی]]، نمایشگاهی از نقاشیهای او در مرکز یونسکو در وین به نمایش گذاشته شد که ۳۳ تابلو آن به اساطیر شاهنامه مربوط میشد.<ref name=":1" />
| |
|
| |
| او در باره شیوه کار خود میگوید:<blockquote>«من در نقاشی هیچگاه از قبل فکر نمیکنم که چه چیز میخواهم بکشم، بلکه کاملاً تابع احساسم هستم. البته معتقدات و تفکرات من در این آفرینش تأثیر دارند، ولی اگر بخواهم روی چیزی از قبل فکر کنم و طرح بریزم و بعد روی آن کار کنم، این را دیگر اثر هنری نمیدانم. در واقع به نظر من، هنر تبلور احساس هنرمند، یعنی تبلور احساس جامعه است. این تقسیمبندی هنر برای هنر و هنر برای مردم را هم قبول ندارم. اصلاً موضوع این نیست. هر هنرمندی بار زمان خودش را دارد».<ref name=":1" /></blockquote>
| |
|
| |
| == فعالیتهای سیاسی ==
| |
| [[پرونده:تابلو اعدام اثر بهرام عالیوندی.jpg|بندانگشتی|تابلو اعدام اثر بهرام عالیوندی]]
| |
| وی فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۲۲ شروع کرد و وارد احزاب سیاسی شد. در سال ۱۳۲۷ دستگیر و به زندان افتاد. در زندان روحیه مقاومی داشت.
| |
|
| |
| عالیوندی ۲۰سال در ایران به تعلیم نقاشی و آشنا ساختن شاگردان خود با هنر ایران و میراث اساتید نقاشی مرز و بوممان پرداخت. رژیم هنرکش، وجود چنین هنرمند برجسته و آزادیخواهی را در خاک ایران تاب نمیآورد. آثار او که پیش از این در سراسر دنیا بهنمایش درآمده بودند، در ایران ممنوع شدند. در سال۶۴ بهعلت سرکوب و سانسور فعالیتهای فرهنگی و هنری از سوی حکومت آخوندی، ناچار از جلای وطن شد و در تبعید تمام هنر و خلاقیت برجسته خود را در خدمت مقاومت و جنبش آزادیخواهانه مردم ایران بهکار گرفت.<ref name=":0" />
| |
|
| |
| وی دربارهٔ حجم فعالیتها و ارتباط آثارش با موضوعات سیاسی گفتهاست:
| |
|
| |
| «من در ۲۶–۲۷ سالی که در خارج کشور هستم تابلوهایم از مرز ۳۰هزار گذشتهاست. تابلوهایی به عرض سه متر در دو متر. آنها را تابلوبندی کردهام. شب عید نوروز گذشته تابلوی ۶–۷ مرداد دو سال قبل اشرف را کشیدم. حمله دست نشاندگان رژیم در عراق به اشرف که ۱۱مجاهد را به شهادت رساندند. در آن تابلو ۱۱شهید به کهکشان شهدا وصل میشدند. همچنین تابلوی ندا حسنی و ندا آقا سلطان را کشیدم که در ابعاد ۲متر در یک متر بودند. ۶ماه روی آنها کار کرده بودم.
| |
|
| |
| علاوه بر اینها طرحهای کوچک بطور مستمر میکشم که برای سایت همبستگی ملی میفرستم. در جریان شهادت مجاهد خلق علی صارمی طرحی کشیدم که در آن یک طناب دار برگردن جبار ستمگر میافتد وقتی طناب دار را برگردن علی صارمی میاندازد. روی این طرح که بر روی سایت گذاشتم هشتصد هزار کلیک شدهاست.»<ref>گلچین - [http://golchin2.blogspot.al/2011/07/blog-post_3577.html گفتگو با استاد بهرام عالیوندی]</ref>
| |
|
| |
| وی پس از انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ به اتریش پناهنده شد که تا آخر عمر در همان کشور زندگی کرد.
| |
|
| |
| عالیوندی در سال ۱۳۷۳ به شورای ملی مقاومت ایران پیوست و تا زمان درگذشت در سال ۱۳۹۱عضو این شورا بود. او در بین سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۹۱ در وین زندگی و کار میکرد.<ref name=":2" />
| |
|
| |
| بهرام عالیوندی روز سهشنبه اول فروردین ۱۳۷۴، یکی از آثار خود را بهنام «پرندهٌ رها» بود، به مریم رجوی رئیسجمهور برگزیدهٌ مقاومت ایران، اهدا نمود.<ref>نشریه ایران زمین ش ۴۴ - مقاله «دیدارهای نوروزی»</ref>
| |
|
| |
| وی گفتهاست:
| |
|
| |
| «تعهد در هنر را باید از این زاویه نگاه کرد، نه به شکل مبتذلی که مثلاً امروز رژیم آخوندی برای هنرمندان نسخه میپیچد. این یک نوع سانسور و خودسانسوری است. در واقع به نظر من بحث بر سر هنرمند متعهّد است و نه هنر متعهد؛ هنرمندی که زیر بار رژیمهای دیکتاتوری نمیرود. طبعاً مردم انتظار دارند که هنرمندی که سالها حمایت و تشویقش کردهاند به رژیمهایی مثل دیکتاتوری تروریستی خمینی «نه» بگوید؛ دوست دارند که به چنین رژیمی مشروعیت ندهد و اگر توانست تلنگری هم به آن بزند. هنرمندی که انگیزه اش را از مردم میگیرد و از آنها تغذیه میکند، نباید و نمیتواند به مردم پشت کند. وقتی فلان هنرمند از ایران میآید اینجا و دوباره برمی گردد به کشوری که زیر حاکمیت آخوندهاست و میگوید بله من اینجا هستم در کنار «ملت» میخواهد به این رژیم مشروعیت بدهد. در حالی که صدها و هزاران هنرمند ایرانی شرایط سخت غربت و زندگی در تبعید را به ننگ تسلیم و زندگی در حاکمیت آخوندها ترجیح دادهاند.
| |
|
| |
| من سال ۱۳۶۳ از کشور خارج شدم و با آن که بیماری قلبی، سخت آزارم میداد، اما دلگرمی پیوستن به مقاومت، آن هم در چنین غربت جانکاهی، به من انگیزه و توان میداد. طی این سالها کار بسیار سنگین و فشرده یی در زمینهٌ نقاشی داشتهام؛ گاه در روز ۱۲ تا ۱۸ساعت کار میکنم. اگر چه غربت خیلی سخت و ناگوار است، به خصوص برای کسی که کار هنری میکند، اما انگیزه و شوری که از بودن در کنار مقاومت مردم ایران میگیرم، برایم بسیار دلنشین و امیدوارکننده است. همین است که مرا زنده نگه میدارد و به من نیرو میدهد، تا رنج دوری از یار و دیار را تحمّل کنم. طبعاً مجموع این عوامل به طور ناخودآگاه عمیقاً بر آثار من تأثیر میگذارد.»<ref name=":1" />
| |
|
| |
| دو فرزندش سالهاست عضو سازمان مجاهدین خلق ایران هستند و علیه جمهوری اسلامی مبارزه میکنند.<ref>بگو نه - [https://begoonah.wordpress.com/2013/05/23/به-یاد-استاد-و-هنرمند-گرانقدر-و-متعهد-،/#more-7280 به یاد استاد و هنرمند گرانقدر و متعهد ، عضو شورای ملی مقاومت ایران،استاد بهرام عالیوندی]</ref>
| |
|
| |
| == درگذشت ==
| |
| وی در اتریش بدرود حیات گفت و در همانجا به خاک سپرده شد.<ref name=":2" />
| |
|
| |
| مریم رجوی بعد از درگذشت وی گفت:<blockquote>«درگذشت دریغ انگیز نقاش بزرگ ایران، بهرام عالیوندی، روح نا آرام و معترض هنر ایران علیه دیکتاتوری آخوندی نقاش بزرگ ایران، بهرام عالیوندی، عضو گرامی شورای ملی مقاومت که روح ناآرام و معترض هنر ایران علیه دیکتاتوری و فاشیسم دینی بود، چشم از جهان فروبست. باشد که مردم ا یران در روز پیروزی او را در آزادی و رهایی خود و در شکوفایی هنر ایران آزاد فردا بازیابند.»</blockquote>استاد عالیوندی، در فردای سی خرداد ۱۳۶۰ با شجاعت بسیار به یاری فرزندان مجاهدش شتافت که به نبرد با پاسداران خمینی برخاسته بودند.
| |
|
| |
| سپس تا آخرین روزهای حیات پربارش، به عنوان عضو شورای ملی مقاومت و مدافع سرسخت و استوار مجاهدان آزادی در اشرف، پیوسته در تلاش و پیکار علیه دیکتاتوری حاکم بود.
| |
|
| |
| آقای عالیوندی از استادان به نام نقاشی مدرن ایران که هنر شرق را با تکنیکهای مدرن درهم آمیخته بود، گنجینهای از هزاران تابلو متنوع خلق کرد که انعکاس نور امید بود و شعلههای خون شهیدان. کما اینکه لبریزاز انزجار شدید به فاشیسم دینی بود و سرشار از بشردوستی و عدالتخواهی.
| |
|
| |
| و شخصیت بیپیرایه او و سادگی و صفا و خلوص و محبتاش به راستی که هر کس را تحت تأثیر قرار میداد؛ و حیاتاش همچون هنرش قرین مناعت و تسلیمناپذیری بود.
| |
|
| |
| برای یاران شورایی و برای همه حامیان مقاومت ایران، حضور پرشور استاد بهرام عالیوندی در اجلاسیههای شورا، در همه تظاهرات و تحصنها، درگرما و سرما و در سختترین مقاطع کارزار جهانی برای افشاء و محکومیت دیکتاتوری آخوندی و برای حفاظت از مجاهدان اشرفی، پیوسته انگیزاننده و آموزنده بود و خاطره درخشانش هرگز فراموش نخواهد شد.<ref>هنر مقاومت - [https://honaremoghavemat.wordpress.com/2012/05/23/پیام-تسلیت-خانم-مریم-رجوی-به-مناسبت-درگ/ پیام تسلیت خانم مریم رجوی به مناسبت درگذشت استاد بهرام عالیوندی]</ref>
| |
|
| |
| استاد دو سال پیش از درگذشتش، در گفتگویی راز این توانمندی و سرشاری را اینگونه بازگشود:
| |
|
| |
| بهرام عالیوندی علیرغم مشکلات جسمی در اغلب تظاهراتها و تحصنهای مقاومت ایران شرکت داشت و راز این توانمندی و سرشاری را اینگونه توضیح میدهد:<blockquote>«همه فرزندانم در شهر اشرف اسطورههای زنده هستند نهخیالی! و ساخته و پرداخته ذهنیاتی که به دروغ برای تقویت روحیه ملی و هیجانات وطنپرستانه کاذب و بیداری در مقابل دشمن ساخته باشند. همه این فرزندان اعتماد و قوت دیگری به زندگی و احساس جوان بودن در من در آغاز هفتاد و هشتسالگیام دادهاند که حالا هم روزانه میتوانم بین ۱۰ تا ۱۲ساعت و گاهی حتی ۱۵ساعت مشغول بازی با خط و رنگ و نقطه و فلس باشم که حتی در ایام بستری در بیمارستان هم مثل اینکه داروی نجاتبخشی برایم باشد باز نقاشی میکنم. در کنار مقاومت بودن، با جریان روز بهپیشتاختن، پشت بهبنیادگراییکردن و نه به جنایتکاران دینفروش گفتن که اقسام دامها را پیش پایمان پهن میکنند و بهخصوص وجود رزمآوران دلیر ارتش شرف و آزادی و حمایت از آنها به من روح و زندگی میبخشد و ایدئال من میباشد و گرچه روزگار با بودن رژیم و دشمنان و نبش قبرکنندگان در کمین، سخت و پر مخاطره است اما مبارزه نیز پرهیجان و شیرین است».<ref name=":0" /></blockquote>مزار وی در گورستان مرکزی وین اتریش است.<ref>وطنم ایران - [http://vatanamiran94.blogspot.com/2015/05/blog-post_798.html][http://vatanamiran94.blogspot.al/2015/05/blog-post_798.html سالگرد استاد بهرام عالیوندی در سومین سالگرد رحلتشان در گورستان مرکزی وین اتریش]</ref>
| |
|
| |
| == جستارهای وابسته ==
| |
| == منابع ==
| |
| {{پانویس|۲}}
| |