کاربر:بخشایشی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا، ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''خدیجه خانم''' ملقب به '''اشرف‌السادات مرتضایی''' با نام هنری '''مرضیه''' (۱۳۸۹–۱۳۰۳)هنرمند و خواننده ایرانی است. وی با روی کار آمدن حکومت ولایت فقیه دست از خوانندگی کشید و تنها وقتی مجدداً به خوانندگی روی آورد که در سال ۱۳۷۳ از ایران خارج شد و پس از پناهندگی به فرانسه به شورای ملی مقاومت، ائتلاف اپوزیسیون اصلی نظام ولایت فقیه، پیوست. وی در سال ۱۳۸۹، در اثر سرطان در پاریس درگذشت.
'''خدیجه خانم''' ملقب به '''اشرف‌السادات مرتضایی''' با نام هنری '''مرضیه''' (۱۳۸۹–۱۳۰۳)هنرمند و خواننده ایرانی است. وی با روی کار آمدن حکومت ولایت فقیه دست از خوانندگی کشید و تنها وقتی مجدداً به خوانندگی روی آورد که در سال ۱۳۷۳ از ایران خارج شد و پس از پناهندگی به فرانسه به شورای ملی مقاومت، ائتلاف اپوزیسیون اصلی نظام ولایت فقیه، پیوست. وی در سال ۱۳۸۹، در اثر سرطان در پاریس درگذشت.<ref>سازمان مجاهدین خلق ایران - [https://www.mojahedin.org/i/news/206424 مرضیه صدای جاودانه]</ref>


=== کودکی ===
=== کودکی ===
خط ۲۵: خط ۲۵:
=== فعالیت سیاسی ===
=== فعالیت سیاسی ===
مرضیه در سال ۱۳۷۳ پس از دیدار با مریم رجوی، پیوستن خود را به شورای ملی مقاومت ایران اعلام کرد. او خود در اینباره گفته بود: «…آزادی چیزی نیست که بتوان از آن گذشت. به‌خاطر آزادی تا آخرین نفس در کنار مردم و مقاومت مردم ایران، در کنار مجاهدان ایستاده‌ام…من بعد از ۱۵سال وقتی آمدم، اول نیامدم روی سن پاله دکنگره یا آلبرت هال. صاف و مستقیم رفتم وسط آن بیابانهای بی‌آب و علف و داغ. وسط آن زنان و مردان شجاع و رشید و وطن‌پرست که به‌خاطر مردم و به‌خاطر آزادی سر از پا نمی‌شناسند…رفتم روی تانک‌های داغ در هوای ۵۰ درجه فریاد کشیدم و سرود خواندم. سرود جنگی و نظامی، سرود برای مجاهدان، به‌خاطر آزادی، به‌خاطر مردمی که عشق من هستند…با همه خلوص می‌خواهم بر روی اولین تانک به جانب دشمن بشتابم. فکر همه خطرات را هم کرده‌ام و صد بار قاطع تر از پیش مبارزه خواهم کرد و خواهم جنگید…».
مرضیه در سال ۱۳۷۳ پس از دیدار با مریم رجوی، پیوستن خود را به شورای ملی مقاومت ایران اعلام کرد. او خود در اینباره گفته بود: «…آزادی چیزی نیست که بتوان از آن گذشت. به‌خاطر آزادی تا آخرین نفس در کنار مردم و مقاومت مردم ایران، در کنار مجاهدان ایستاده‌ام…من بعد از ۱۵سال وقتی آمدم، اول نیامدم روی سن پاله دکنگره یا آلبرت هال. صاف و مستقیم رفتم وسط آن بیابانهای بی‌آب و علف و داغ. وسط آن زنان و مردان شجاع و رشید و وطن‌پرست که به‌خاطر مردم و به‌خاطر آزادی سر از پا نمی‌شناسند…رفتم روی تانک‌های داغ در هوای ۵۰ درجه فریاد کشیدم و سرود خواندم. سرود جنگی و نظامی، سرود برای مجاهدان، به‌خاطر آزادی، به‌خاطر مردمی که عشق من هستند…با همه خلوص می‌خواهم بر روی اولین تانک به جانب دشمن بشتابم. فکر همه خطرات را هم کرده‌ام و صد بار قاطع تر از پیش مبارزه خواهم کرد و خواهم جنگید…».
== منابع ==
۱۱

ویرایش

منوی ناوبری