کاربر:اکباتان90/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
وی همزمان با تحصیل، شب ها برای آموختن بازیگری به هنرستان هنرپیشگی می رفت و نزد استادانی چون عطاالله زاهد و علی اصغر گرمسیری به یادگیری فن این هنر پرداخت. پدرش نوازنده تار بود و بیژن جوان همزمان با آموختن هنرپیشگی، به فراگیری ویولن نزد استاد ظهیرالدینی نیز مشغول شد. علاقه او به موسیقی، بعدها در نمایشنامه ها، و اجراهای نمایشی اش بازتاب داشت.
وی همزمان با تحصیل، شب ها برای آموختن بازیگری به هنرستان هنرپیشگی می رفت و نزد استادانی چون عطاالله زاهد و علی اصغر گرمسیری به یادگیری فن این هنر پرداخت. پدرش نوازنده تار بود و بیژن جوان همزمان با آموختن هنرپیشگی، به فراگیری ویولن نزد استاد ظهیرالدینی نیز مشغول شد. علاقه او به موسیقی، بعدها در نمایشنامه ها، و اجراهای نمایشی اش بازتاب داشت.


سال های نوجوانی و جوانی بیژن مفید، در هنگامۀ سال های  پایانی دهۀ بیست، و جریان ملی شدن نفت، کودتا و بازگشت شاه به ایران گذشت. حوادث سیاسی این دوران در برخی نمایشنامه‌هایش نمود عینی یافت. برخی معتقدند او نمایشنامۀ "ماه و پلنگ" را با نگاهی به دوران تبعید و خانه نشینی دکتر محمد مصدق نوشته است.  
سال های نوجوانی و جوانی بیژن مفید، در هنگامۀ سال های  پایانی دهۀ بیست، و جریان ملی شدن نفت، کودتا و بازگشت شاه به ایران گذشت. حوادث سیاسی این دوران در برخی نمایشنامه‌هایش نمود عینی یافت. برخی معتقدند او نمایشنامۀ "ماه و پلنگ" را با نگاهی به دوران تبعید و خانه نشینی دکتر محمد مصدق نوشته است.
 
او بعد از اتمام تحصیلات دبیرستانی، دوره هنرپیشگی را به‌پایان رساند و سپس در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به ادامه تحصیل پرداخت. در این دوران او علاوه بر دستیاری استادان و کارگردانان آمریکایی و اروپایی مانند پیتر بروک و ...، دوره‌های آموزش تاتر و نمایشنامه نویسی را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تدریس و اداره می‌کرد. چندی بعد او وارد حلقه شاهین سرکیسیان (گروه هنر ملی بعدی) شد و چندی پس از مرگ سرکیسیان از این گروه جدا شد .در همین زمان کارگردانی چند نمایش را به عهده داشت و خود نیز در چند اثر از جمله نمایشنامه «باغ وحش شیشه‌ای» اثر «تنسی ویلیامز» به ایفای نقش پرداخت. «بیژن مفید» از همان سال‌های تحصِل در دبیرستان به فعالیت تئاتری پرداخت. بین سالهای۱۳۴۴ و ۱۳۴۵ گروه تئاتری از اعضای کاملا آماتور تشکیل داد و نام آن را «آتلیه تئاتر» گذاشت. از مهمترین اعضای این گروه که بعدها هرکدام هنرمندانی بزرگ شدند می‌توان به « بهمن مفید » ، « محمود استادمحمد » ، « جمیله ندایی » (همسر بیژن مفید) و « حسین والامنش » اشاره کرد .
 
در سال ۱۳۴۸ با تلاش « آربی آوانسیان » و « خجسته کیا » و همکاری و همت « ایرج انور » ، « شهرو خردمند »، « عباس نعلبندیان » و « بیژن صفاری » و « محمد ژیان » ، «کارگاه نمایش» در تهران بنیان گذاشته شد. مجتمعی که بسیاری از بهترین هنرپیشگان تاتر ایران در آنجا آموزش دیده‌اند. برای اولین بار در تاریخ تاتر ایران سه نسل بازیگر در برنامه‌های مختلف این مجموعه منسجم در عرصه نمایش و تاتر به فعالیت پرداختند.
 
از بازیگران توانایی که در بازی آثاری که بر صحنه «کارگاه نمایش» به اجرا درآمد نقش‌آفرین بودند می‌توان از « لرتا » [هاپرایتیان - نوشین](همسر عبدالحسین نوشین) ، « فردوس کاویانی »، « فهیمه راستکار »، « سوسن تسلیمی»، « شکوه نجم آبادی » « صدرالدین زاهد » ، « هوشنگ توکلی » ، « آتیلا پسیانی » ، « پرویز پورحسینی » ، « جمیله ندایی » ، « رضا رویگری » ، « محمد صالح‌علاء » ، « فریده سپاه منصور » و «رضا ژیان» نام برد.
 
«بیژن مفید» نیز همراه با « آربی اوانسیان »، « ایرج انور »، « آشور بانی پال بابلا » و « اسماعیل خلج » ، « عباس نعلبندیان » و « رضا قاسمی » از جمله نمایشنامه نویسان و کارگردان‌های ثابت نمایش‌هایی بودند که در این کارگاه به اجرا در می‌آمد. اولین اثری که در «کارگاه نمایش» به اجرا در آمد، نمایشنامه «شهر قصه» و « پژوهشی ....» بود که شهر قصه به مدت نود و یک روز در تهران و دیگر شهرهای مختلف ایران از جمله آبادان و مسجدسلیمان به روی صحنه رفت.<ref name=":1">آتلیه تئاتر - [http://ateatr.blogfa.com/post-54.aspx][http://ateatr.blogfa.com/post-54.aspx زندگینامه] بیژن مفید</ref>
 
عمدۀ فعالیت های نمایشی بیژن مفید پس از انحلال آتلیۀ تئاتر در سال ۱۳۴۹ و از هم پاشیدن گروهش، به همکاری او با کارگاه نمایش، بازی در نمایش "ناگهان..." و نمایشنامه خوانی " ترس و نکبت رایش سوم" اثر برشت گذشت .
 
او در سال ۱۳۵۱ با همکاری تعدادی از بازیگران کارگاه نمایش از جمله پرویز پورحسینی، محمدباقر غفاری، رضا رویگری و ...نمایش " جان نثار" را تمرین کرد که با ممانعت دستگاه سانسور وقت در طی سال های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ و فقط برای اعضای کارگاه به شکل رپرتوار به صحنه رفت. وی در این نمایش با بهره گیری از شیوۀ نمایش روحوضی و تکنیک بحرطویل خوانی، و بهره مندی از قصه ای جسورانه، به هجو قدرت در نظام های خودکامه پرداخته بود.
 
بیژن مفید از سال ۱۳۵۰ به مدت ده سال همکاری اش را با مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان نمایشنامه نویس کودکان ایران آغاز کرد. وی در این مدت نمایشنامه های "ترب"، "کوتی و موتی"، "شاپرک خانوم"، "بزک نمیر، بهار میاد" را نوشت و به صحنه برد. هر یک از این نمایش ها بیش از دو سال در مراکز مختلف کانون بر صحنه بود .
 
مفید در سال ۱۳۵۶ نمایش " سهراب، اسب، سنجاقک" را به مدت ۶ شب در کارگاه نمایش به صحنه برد. این نمایش با الگو قرار دادن تم پسرکُشی در داستان رستم و سهراب، به نمایش نمونه های مشابه آن در کشورها ی دیگر و موقعیت های مختلف می پرداخت.
 
پس از انقلاب، وی در سال ۱۳۵۹سرپرست موسسه ای شد به نام چهل طوطی، که در زمینۀ ضبط و تکثیر نوار صوتی نمایش های سابقش و همچنین چند نمایش دیگر از جمله " آخرین پرواز"، " شازده کوچولو "، " خاموشی دریا " فعالیت می کرد.<ref name=":0" />


از جمله دیگر آثار او می توان از جان نثار، شاپرک خانم، کوتی و موتی، روباه و عقاب، ترب، سهراب و اسب و سنجاقک نام برد.<ref name=":0" />
از جمله دیگر آثار او می توان از جان نثار، شاپرک خانم، کوتی و موتی، روباه و عقاب، ترب، سهراب و اسب و سنجاقک نام برد.<ref name=":0" />
خط ۴۱: خط ۵۹:


و چند خط بعد می‌گوید: «نکته اینکه این کار کمک زیادی به پُر شدن فاصله فکری بین روشن‌فکر و مردم عادی می‌کند. این دو دسته در عصر ما روزبه‌روز از هم فاصله می‌گیرند. این فاصله باید روزی از بین برود. کار من کوششی است برای پُر کردن این خندق ذهنی بین روشن‌فکر و مردم.»<ref>نمایشنامه رادیویی شهر قصه / بیژن [http://www.aghalliat.com/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%DB%8C%DA%98%D9%86-%D9%85%D9%81%DB%8C%D8%AF/ مفید]</ref>
و چند خط بعد می‌گوید: «نکته اینکه این کار کمک زیادی به پُر شدن فاصله فکری بین روشن‌فکر و مردم عادی می‌کند. این دو دسته در عصر ما روزبه‌روز از هم فاصله می‌گیرند. این فاصله باید روزی از بین برود. کار من کوششی است برای پُر کردن این خندق ذهنی بین روشن‌فکر و مردم.»<ref>نمایشنامه رادیویی شهر قصه / بیژن [http://www.aghalliat.com/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%82%D8%B5%D9%87-%D8%A8%DB%8C%DA%98%D9%86-%D9%85%D9%81%DB%8C%D8%AF/ مفید]</ref>
نمایشنامه «شهر قصه» در بخش‌های چهارگانه خود، به نوعی روایت‌گر مسخ شدن و بی‌هویتی آدمی‌ست در غربت که در این حکایت «فیل» نماد آن است. در «شهر قصه» همانگونه که داستان‌سرای آن در آغاز می‌گوید، حیوانات مختلفی زندگی می‌کنند و هر کدام نیز صاحبِ شعلی و به کاری مشغول. تا در غروب روزی که فیل در گذر خود، گذارش به آنجا می‌افتد و از بدِ روزگار هنگام خوردن آب از گدار، می‌افتد و دندانش می‌شکند. این حادثه برای اهالی «شهر قصه» که هر کس سر در کار و زندگی خود دارد، بهانه‌ای می‌شود تا از یک‌نواختگی و تکرار مکرر روزمره‌گی زندگی در آن شهر لحظه‌ای فارغ شوند و ورودِ تازه واردی را که از بابت شکستن داندان و درد ناشی از آن محتاج و نیازمندِ کمک است را به شکل و شیوه خود برگزار کنند.
بخش دوم نمایشنامه «شهر قصه» همانطور که گفته شد با مونولوگ یا تک‌گویی «خر» شروع می‌شود و تا پایان آن با زبانی غنی و کلامی برگرفته از گفتار مردم عادی کوچه و بازار و ترانه‌ها و متل و ضرب‌المثل‌های معروف و جاری و ساری در فرهنگ عامه مردم ایران ادامه می‌یابد. در جایی از این بخش، ترانه بسیار مشهور و قدیمی «مادرم زینب خاتون، گیس داره قدِ کمون، به کس کسونم نمیده، به همه کسونم نمیده» را می‌شنویم. این ترانه سالها پیش در اولین کوشش جدی و پیگیری که در جهت جمع‌آوری ترانه‌ها و متل‌های رایج در فرهنگ فولکور مردم ایران توسط «صادق هدایت» و با انتشار مجموعه «اوسانه» انجام شد، مکتوب شده و به چاپ رسیده‌است. در نمونه‌ای که «بیژن مفید» از این ترانه قدیمی در نمایشنامه «شهر قصه» خود ارائه می‌دهد اما، از «مستشار فرنگ» و «فشنگ‌های دویست ملیون مگاتونی عمو سام برای پاپتی‌های ویتنام» هم گفته می‌شود و سخن می‌رود.<ref name=":1" />


== مهاجرت به خارج از کشور ==
== مهاجرت به خارج از کشور ==
۱٬۰۴۴

ویرایش

منوی ناوبری