کاربر:Hampiman/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
<u>'''توجه:      هنوز روی مطالب بعدی  کار نشده !'''</u>
<u>'''توجه:      هنوز روی مطالب بعدی  کار نشده !'''</u>


== بنیادگرایی ==
'''بنیادگرایی'''
 
بنیادگرایی، آن گونه که امروزه به کار برده می‌شود، صرفاً یک اصطلاح تازه به وجود آمده است که تا حدّ زیادی به بافت‌های تاریخی و فرهنگی پروتستانیسم (به عنوان مثال جدال بین بنیادگرایان و نوگرایان در کلیسای پرسبای‌ترین) در سال‌های دهه‌ی ۱۹۲۰ ایالات متحدّه مرتبط می‌شود. از آن زمان به بعد این اصطلاح به کشورهای دیگر 'صادر' شده و در مورد ادیان مختلفی از جمله بودائیسم، یهودیت و اسلام به کار برده شده است. نباید بنیادگرایی را با نهضت احیاگران که قدمت خیلی بیش‌تری دارد و صرفاً خاصّ آمریکای قرن بیستم نیست، اشتباه بگیریم. این واژه برای بار نخست در جنبشی اعتراضی، علیه گرایش‌های «عصری سازی» در درون شاخه‌ی پروتستانیسم ایالات متحدهٔ آمریکا در اواسط سده‌ی ۱۹ میلادی به کار رفت. واژه‌ی بنیادگرایی به وسیله‌ی سلسله مقالاتی که در آغاز سده‌ی ۱۹ در آمریکا تحت عنوان «The Fundamentals of Truth» (بنیادهای حقیقت) نشر گردید، پدیدار شد و ضدّ یزدان‌شناسی نوین بود.
بنیادگرایی، آن گونه که امروزه به کار برده می‌شود، صرفاً یک اصطلاح تازه به وجود آمده است که تا حدّ زیادی به بافت‌های تاریخی و فرهنگی پروتستانیسم (به عنوان مثال جدال بین بنیادگرایان و نوگرایان در کلیسای پرسبای‌ترین) در سال‌های دهه‌ی ۱۹۲۰ ایالات متحدّه مرتبط می‌شود. از آن زمان به بعد این اصطلاح به کشورهای دیگر 'صادر' شده و در مورد ادیان مختلفی از جمله بودائیسم، یهودیت و اسلام به کار برده شده است. نباید بنیادگرایی را با نهضت احیاگران که قدمت خیلی بیش‌تری دارد و صرفاً خاصّ آمریکای قرن بیستم نیست، اشتباه بگیریم. این واژه برای بار نخست در جنبشی اعتراضی، علیه گرایش‌های «عصری سازی» در درون شاخه‌ی پروتستانیسم ایالات متحدهٔ آمریکا در اواسط سده‌ی ۱۹ میلادی به کار رفت. واژه‌ی بنیادگرایی به وسیله‌ی سلسله مقالاتی که در آغاز سده‌ی ۱۹ در آمریکا تحت عنوان «The Fundamentals of Truth» (بنیادهای حقیقت) نشر گردید، پدیدار شد و ضدّ یزدان‌شناسی نوین بود.


بسیاری از گروهایی که از آن‌ها به عنوان بنیادگرا یاد می‌شود غالباً به خاطر معانی ضمنی منفی‌ای که این اصطلاح دارد و همین‌طور به دلیل این که آن‌ها را با بعضی گروه‌های مخالف در یک دسته قرار می‌دهد، نمی‌خواهند این اصطلاح در مورد آن‌ها به کار برده شود.
بسیاری از گروهایی که از آن‌ها به عنوان بنیادگرا یاد می‌شود غالباً به خاطر معانی ضمنی منفی‌ای که این اصطلاح دارد و همین‌طور به دلیل این که آن‌ها را با بعضی گروه‌های مخالف در یک دسته قرار می‌دهد، نمی‌خواهند این اصطلاح در مورد آن‌ها به کار برده شود.


== پدیده بنیادگرایی ==
'''پدیده بنیادگرایی'''
 
اگرچه اصطلاح بنیادگرایی در کاربرد عمومی شاید به صورت طعنه آمیز در مورد یک گروه ایدئولوژیک افراطی، یا جنبش‌های نژادی افراط‌گرا که انگیزه‌های به ظاهر مذهبی دارند به کار برده می‌شود، این اصطلاح در واقع معنی دقیقتری دارد. واژه «بنیادگرایی» به معنی بازگشت به اصولی است که معرف یا اساس یک ایدئولوژی است. این اصطلاح به طور خاص به هر گروه بسته ایدئولوژیک اطلاق می‌شود که حاضر نیست با گروه ایدئولوژیک بزرگتری که خود از درون آن برخاسته ادغام شود، بر این اساس که اصول بنیادینی که گروه ایدئولوژیک بزرگتر بر اساس آن پایه‌گذاری شده فاسد شده یا جای خود را به اصول دیگری که مخالف ماهیت آن هستند داده‌است.
اگرچه اصطلاح بنیادگرایی در کاربرد عمومی شاید به صورت طعنه آمیز در مورد یک گروه ایدئولوژیک افراطی، یا جنبش‌های نژادی افراط‌گرا که انگیزه‌های به ظاهر مذهبی دارند به کار برده می‌شود، این اصطلاح در واقع معنی دقیقتری دارد. واژه «بنیادگرایی» به معنی بازگشت به اصولی است که معرف یا اساس یک ایدئولوژی است. این اصطلاح به طور خاص به هر گروه بسته ایدئولوژیک اطلاق می‌شود که حاضر نیست با گروه ایدئولوژیک بزرگتری که خود از درون آن برخاسته ادغام شود، بر این اساس که اصول بنیادینی که گروه ایدئولوژیک بزرگتر بر اساس آن پایه‌گذاری شده فاسد شده یا جای خود را به اصول دیگری که مخالف ماهیت آن هستند داده‌است.


خط ۱۵۹: خط ۱۶۱:
بسیاری از محققان بر این باورند که بیشتر اشکال بنیادگرایی از خصوصیات مشابهی برخوردارند این مخصوصاً زمانی آشکار می‌شود که مدرنیت، سکولاریسم یا یک دیدگاه بی‌خدایانه به عنوان هنجار پذیرفته شود، هنجاری که بر اساس آن این‌گونه‌های سنتگرایی یا فراطبیعت گرایی مورد مقایسه و ارزیابی قرار می‌گیرند. پیتر هاف از چنین دیدگاهی درژورنال بین‌المللی در بار صلح جهانی می‌نویسد: به عقیده آنتوان، بنیادگرایان در بوداییسم، مسیحیت، و اسلام، علی‌رغم تفاوت‌های اعتقادی و عملی، به واسطه یک جهان بینی مشترک متحد می‌شوند که زندگی را تماماً در اختیار مقدسات قرار می‌دهد، اینان از ویژگی مشترک برخوردارند که خود را از طریق خشم علیه سرعت گسترش سکولاریسم مدرن نشان می‌دهد. «[http://www.worldandi.com/subscribers/feature_detail.asp?num=24175 <nowiki>[۱]</nowiki>]،»
بسیاری از محققان بر این باورند که بیشتر اشکال بنیادگرایی از خصوصیات مشابهی برخوردارند این مخصوصاً زمانی آشکار می‌شود که مدرنیت، سکولاریسم یا یک دیدگاه بی‌خدایانه به عنوان هنجار پذیرفته شود، هنجاری که بر اساس آن این‌گونه‌های سنتگرایی یا فراطبیعت گرایی مورد مقایسه و ارزیابی قرار می‌گیرند. پیتر هاف از چنین دیدگاهی درژورنال بین‌المللی در بار صلح جهانی می‌نویسد: به عقیده آنتوان، بنیادگرایان در بوداییسم، مسیحیت، و اسلام، علی‌رغم تفاوت‌های اعتقادی و عملی، به واسطه یک جهان بینی مشترک متحد می‌شوند که زندگی را تماماً در اختیار مقدسات قرار می‌دهد، اینان از ویژگی مشترک برخوردارند که خود را از طریق خشم علیه سرعت گسترش سکولاریسم مدرن نشان می‌دهد. «[http://www.worldandi.com/subscribers/feature_detail.asp?num=24175 <nowiki>[۱]</nowiki>]،»


== اعتراضات در مورد استفاده از این اصطلاح ==
'''اعتراضات در مورد استفاده از این اصطلاح'''
 
بنیادگرایان مسیحی، که هنگام به کار بردن این اصطلاح در مورد آنها عموماً آن را مثبت می‌دانند، غالباً نسبت به قراردادن آنها با گروه‌های اسلامی در یک مقوله واحد اعتراض می‌کنند. آنها احساس می‌کنند که خصوصیاتی که بر تعریف جدید استوارند به اشتباه از سوی منتقدان به بنیادگرایان مسیحی نسبت داده می‌شود. با این حال هنگامی اصطلاح بنیادگرا صرفاً برای توصیف گروه‌های مسیحی به کار می‌رود اعتراضی نیست، ا اعتراضات نسبت به اصطلاح بنیادگرایان مسلمان از شدت خیلی کمتری برخوردار است. این اصطلاح همچنین در مورد آندسته از مسیحیان پروتستان که مخالف کاتولیسیزم هستند بکار رفته‌است.
بنیادگرایان مسیحی، که هنگام به کار بردن این اصطلاح در مورد آنها عموماً آن را مثبت می‌دانند، غالباً نسبت به قراردادن آنها با گروه‌های اسلامی در یک مقوله واحد اعتراض می‌کنند. آنها احساس می‌کنند که خصوصیاتی که بر تعریف جدید استوارند به اشتباه از سوی منتقدان به بنیادگرایان مسیحی نسبت داده می‌شود. با این حال هنگامی اصطلاح بنیادگرا صرفاً برای توصیف گروه‌های مسیحی به کار می‌رود اعتراضی نیست، ا اعتراضات نسبت به اصطلاح بنیادگرایان مسلمان از شدت خیلی کمتری برخوردار است. این اصطلاح همچنین در مورد آندسته از مسیحیان پروتستان که مخالف کاتولیسیزم هستند بکار رفته‌است.


خط ۱۶۶: خط ۱۶۹:
آسوشیتد پرس'' در کتاب ''AP Stylebook'' توصیه می‌کند که اصطلاح بنیادگرا در مورد گروه‌هایی که آن را در مورد خود قبول ندارند به کار برده نشود. این در کل به این معنی است که بعضی گروه‌های مسیحی را می‌توان بنیادگرا خواند، اما در مورد گروه‌های اسلامگرا این صدق نمی‌کند. با این حال، خبر نویسان در سطح جهانی از این توصیه پیروی نمی‌کنند.''
آسوشیتد پرس'' در کتاب ''AP Stylebook'' توصیه می‌کند که اصطلاح بنیادگرا در مورد گروه‌هایی که آن را در مورد خود قبول ندارند به کار برده نشود. این در کل به این معنی است که بعضی گروه‌های مسیحی را می‌توان بنیادگرا خواند، اما در مورد گروه‌های اسلامگرا این صدق نمی‌کند. با این حال، خبر نویسان در سطح جهانی از این توصیه پیروی نمی‌کنند.''


== اعتقادات پایه بنیادگرایان دینی ==
'''اعتقادات پایه بنیادگرایان دینی'''
 
از دید بنیادگرایان دینی، کتاب مقدس کلام موثق و مستقیم خداوند تلقی می‌شود. باورهای بنیادگرایانه بر این دو اصل که خدا اراده خود را دقیقاً برای پیامبرانش بیان کرده، و اینکهپیروان نمونه ثبت شده قابل اعتماد و کاملی از آن وحی را در اختیار دارند استوار است
از دید بنیادگرایان دینی، کتاب مقدس کلام موثق و مستقیم خداوند تلقی می‌شود. باورهای بنیادگرایانه بر این دو اصل که خدا اراده خود را دقیقاً برای پیامبرانش بیان کرده، و اینکهپیروان نمونه ثبت شده قابل اعتماد و کاملی از آن وحی را در اختیار دارند استوار است


از آنجایی که کتاب مقدس کلام خدا تلقی می‌شود، بنیادگرایان بر این باورند که هیچ انسانی حق تغییر دادن یا مخالفت با آن را ندارد. با این حال در درون آن نیز، تفاوت‌های زیادی بین بنیادگرایان مختلف وجود دارد به عنوان مثال، بنیادگرایان مسیحی قلباً به آزادی اراده معتقدند، یعنی هر انسانی آزاد است که تصمیمات دلخواهش را بگیرد، اما مسوول عواقب آن نیز خواهد بود جذابیت ایب دیدگاه در سادگی آن است: هر کسی می‌تواند آنچه را که دوست دارد و تا جایی که توانایی دارد انجام دهد، اما خداوند آنهایی را که بدون ندامت («تصمیم بر دوری از گناه») نافرمانی می‌کنند به پای میز عدالت می‌کشد. این امر در فرمانهای مسیح در کتاب عهد جدید در مورد اشکال انتقام به روشنی توضیح داده شده (''خداوند خود می‌گوید، انتقام از آن من است''). اعتقاد یهودیان نیز به همی صورت است، منتها آنها معتقد نیستند که انتقام گرفتن گناه است. تأکید بنیادگرایان بر پیروی مطلق از قوانین دینی ممکن است به نوعی اتهام (قانونمندی افراطی دینی/قانونمندی افراطی در کنار تمایزگرایی در تفسیر باورهای فراطبیعتی منجر شود
از آنجایی که کتاب مقدس کلام خدا تلقی می‌شود، بنیادگرایان بر این باورند که هیچ انسانی حق تغییر دادن یا مخالفت با آن را ندارد. با این حال در درون آن نیز، تفاوت‌های زیادی بین بنیادگرایان مختلف وجود دارد به عنوان مثال، بنیادگرایان مسیحی قلباً به آزادی اراده معتقدند، یعنی هر انسانی آزاد است که تصمیمات دلخواهش را بگیرد، اما مسوول عواقب آن نیز خواهد بود جذابیت ایب دیدگاه در سادگی آن است: هر کسی می‌تواند آنچه را که دوست دارد و تا جایی که توانایی دارد انجام دهد، اما خداوند آنهایی را که بدون ندامت («تصمیم بر دوری از گناه») نافرمانی می‌کنند به پای میز عدالت می‌کشد. این امر در فرمانهای مسیح در کتاب عهد جدید در مورد اشکال انتقام به روشنی توضیح داده شده (''خداوند خود می‌گوید، انتقام از آن من است''). اعتقاد یهودیان نیز به همی صورت است، منتها آنها معتقد نیستند که انتقام گرفتن گناه است. تأکید بنیادگرایان بر پیروی مطلق از قوانین دینی ممکن است به نوعی اتهام (قانونمندی افراطی دینی/قانونمندی افراطی در کنار تمایزگرایی در تفسیر باورهای فراطبیعتی منجر شود


=== بنیادگرایی مسیحی ===
'''بنیادگرایی مسیحی'''
 
بنیادگرایان مسیحی در برابر سایر مسیحیان خود را مسیحی حقیقی می‌پندارند و مسیحیانی را که با آنها هم‌نظر نیستند خطرناکتر از سکولاریسم می‌شمارند و از آنها فاصله می‌گیرند. بنیادگرایی مسیحی در شکل‌های بنیادگرایی پروتستانی (کلیسای انجیلی)، کاتولیک و ارتدکس (کلیسای متعصب شرق) و مارمونیسم پدیدار گردیده‌است.
بنیادگرایان مسیحی در برابر سایر مسیحیان خود را مسیحی حقیقی می‌پندارند و مسیحیانی را که با آنها هم‌نظر نیستند خطرناکتر از سکولاریسم می‌شمارند و از آنها فاصله می‌گیرند. بنیادگرایی مسیحی در شکل‌های بنیادگرایی پروتستانی (کلیسای انجیلی)، کاتولیک و ارتدکس (کلیسای متعصب شرق) و مارمونیسم پدیدار گردیده‌است.


خط ۱۹۸: خط ۲۰۳:
بنیادگرایی در معنای وسیعتر کلمه در درون جامع مسیحی به بعضی گروه‌های کاتولیک و همین‌طور برخی گروه‌های پروتستان نسبت داده شده‌است. به طور بحث‌برانگیزی ویژگیهای بنیادگرایان در بعضی چارچوبهای رهبانی یا دینی کاتولیک، در گذشته یا حال حاضر، به اندازه کافی مورد بحث قرار نگرفته‌است. اعضای گروه کاتولیک، اوپوس دئی، اصرار دارند که آنها فاقد خصوصیت بنیادگرایی و دیگر ویژگیهایی هستند که غالباً به فرقه‌ها و گروه‌های افراطی نسبت داده می‌شود. آنها می‌افزایند که اگر دیدگاه آنها را می‌توان بنیادگرایانه نامید، پس این لقب را می‌توان به بسیاری گروه‌های دیگر در بین مسیحیان کاتولیک و پروتستان نسبت داد (به عنوان مثال، کلیسای کاتولیک به گناه محض بودن همجنس‌گرایی معتقد نیست، باوری که از دید بسیاری از کلیساهای پروتستان تا حد زیادی سهل‌گیرانه است. منتقدان آنها به آسانی این مسئله را قبول می‌کنند و آن را بسط می‌دهد: منتقدانی همانند رودریک هیندری می‌افزایند، بنیادگرایی در سطح گسترده‌تری نسبت به آنچه قبلاً تصور می‌شد وجود دارد، اعمال مثبت و منفی بنیادگرایانه‌ای که اخیراً در فرقه‌های دینی جدید شکل گرفته‌اند به تازگی و آشکارا در بین گروه‌های سنتی بزرگتر در حال افزایش است به اختصار، ویژگی‌های بنیادگرایان تا حد زیادی وجود خصوصیات بنیادگرایانه در بافتهای اجتماعی گسترده‌تر و سنتی تر را آشکار کرده‌است. بحث و بررسی بیشتر می‌تواند آشکار سازد که بنیادگرایی تا چه حد در بین سنن دینی عمده تر ریشه دوانده یا بی تأثیر بوده‌است.
بنیادگرایی در معنای وسیعتر کلمه در درون جامع مسیحی به بعضی گروه‌های کاتولیک و همین‌طور برخی گروه‌های پروتستان نسبت داده شده‌است. به طور بحث‌برانگیزی ویژگیهای بنیادگرایان در بعضی چارچوبهای رهبانی یا دینی کاتولیک، در گذشته یا حال حاضر، به اندازه کافی مورد بحث قرار نگرفته‌است. اعضای گروه کاتولیک، اوپوس دئی، اصرار دارند که آنها فاقد خصوصیت بنیادگرایی و دیگر ویژگیهایی هستند که غالباً به فرقه‌ها و گروه‌های افراطی نسبت داده می‌شود. آنها می‌افزایند که اگر دیدگاه آنها را می‌توان بنیادگرایانه نامید، پس این لقب را می‌توان به بسیاری گروه‌های دیگر در بین مسیحیان کاتولیک و پروتستان نسبت داد (به عنوان مثال، کلیسای کاتولیک به گناه محض بودن همجنس‌گرایی معتقد نیست، باوری که از دید بسیاری از کلیساهای پروتستان تا حد زیادی سهل‌گیرانه است. منتقدان آنها به آسانی این مسئله را قبول می‌کنند و آن را بسط می‌دهد: منتقدانی همانند رودریک هیندری می‌افزایند، بنیادگرایی در سطح گسترده‌تری نسبت به آنچه قبلاً تصور می‌شد وجود دارد، اعمال مثبت و منفی بنیادگرایانه‌ای که اخیراً در فرقه‌های دینی جدید شکل گرفته‌اند به تازگی و آشکارا در بین گروه‌های سنتی بزرگتر در حال افزایش است به اختصار، ویژگی‌های بنیادگرایان تا حد زیادی وجود خصوصیات بنیادگرایانه در بافتهای اجتماعی گسترده‌تر و سنتی تر را آشکار کرده‌است. بحث و بررسی بیشتر می‌تواند آشکار سازد که بنیادگرایی تا چه حد در بین سنن دینی عمده تر ریشه دوانده یا بی تأثیر بوده‌است.


=== بنیادگرایی پروتستانی ===
'''بنیادگرایی پروتستانی'''
 
این بنیادگرایی در امر یکا به ظهور رسید. اندیشه‌های آنها در کتاب ۱۰ جلدی ایکه زیر عنوان The Fundamentals. (بنیادها) در بین ساهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۵ به‌وسیلهٔ دو برادر سرمایه دار نشر گردید، بازتاب یافت. درین کتاب متن‌هایی گنجانیده شده که در آغاز سدهٔ بیست به‌وسیله یزدان شناسان محافظه کار کلیسای انجیلی نوشته شده بود.
این بنیادگرایی در امر یکا به ظهور رسید. اندیشه‌های آنها در کتاب ۱۰ جلدی ایکه زیر عنوان The Fundamentals. (بنیادها) در بین ساهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۵ به‌وسیلهٔ دو برادر سرمایه دار نشر گردید، بازتاب یافت. درین کتاب متن‌هایی گنجانیده شده که در آغاز سدهٔ بیست به‌وسیله یزدان شناسان محافظه کار کلیسای انجیلی نوشته شده بود.


=== بنیادگرایی بودایی ===
بنیادگرایی بودایی
 
معمولاً پهنای معنوی دین بودایی با بنیادگرایی سازگار نیست. با آنکه در این دین نیز گرایشی در سمت انشعاب دیده می‌شود اما در کل، انسان‌ها از دیدگاه این دین می‌توانند مفاهمه کنند و در برابر یکدیگر آشتی‌پذیر باشند. بنیادگرایان این دین در بین محافظه کاران غربی ظهور کرده‌اند.
معمولاً پهنای معنوی دین بودایی با بنیادگرایی سازگار نیست. با آنکه در این دین نیز گرایشی در سمت انشعاب دیده می‌شود اما در کل، انسان‌ها از دیدگاه این دین می‌توانند مفاهمه کنند و در برابر یکدیگر آشتی‌پذیر باشند. بنیادگرایان این دین در بین محافظه کاران غربی ظهور کرده‌اند.


بخشی از پیروان مکتب نیچیرن مانند جنبش سوکا گاکای در ژاپن از ردیف آنهاست.<sup><sup>[''نیازمند منبع'']</sup></sup>
بخشی از پیروان مکتب نیچیرن مانند جنبش سوکا گاکای در ژاپن از ردیف آنهاست.<sup><sup>[''نیازمند منبع'']</sup></sup>


=== بنیادگرایی یهودی ===
'''بنیادگرایی یهودی'''
 
طرفداران بیشتر فرقه‌های یهودی بر این باورند که تنخ (کتاب مقدس یهودیان) را نمی‌توان تحت‌الفظی یا مستقل فهمید، بلکه لازم است آن را در کنار متون دیگری که به تورات شفاهی معروف است تفسیر کرد؛ این متون دیگر در میشنا، تلمود، گمارا و میدراش گنجانده شده‌است. در حالی که تنخ به صورت تحت‌الفظی تفسیر نمی‌شود، یهودیت ارتدکسبه خود متن به عنوان کتابی آسمانی و بی خطا که ذاتاً بدون تغییر منتقل شده نگاه نمی‌کند، و اهمیت زیادی به کلمات و حروف خاص تورات می‌دهد. همچنین پیروان یهودیت ارتدکس، به ویژه یهودیت حریدی، بر این باورند که میشنا، تلمود و میدراش اگر به لحاظ جمله‌بندی و انتخاب کلمات آسمانی و بی خطا نباشد از لحاظ محتوا و معنی آسمانی و بی خطا است. یهودیان حسیدی غالباً این بی خطایی را به تفسیر خاخام خود از منابع سنتی حقیقت نسبت می‌دهند. از طرف دیگر یهودیان قرائی به گفته خودشان فرقه‌ای از یهودیت هستند که اعتبار سنت مابعد کتاب مقدس را که در تلمود و آثار خاخامی بعدی گنجانده شده به رسمیت نمی‌شناسند.
طرفداران بیشتر فرقه‌های یهودی بر این باورند که تنخ (کتاب مقدس یهودیان) را نمی‌توان تحت‌الفظی یا مستقل فهمید، بلکه لازم است آن را در کنار متون دیگری که به تورات شفاهی معروف است تفسیر کرد؛ این متون دیگر در میشنا، تلمود، گمارا و میدراش گنجانده شده‌است. در حالی که تنخ به صورت تحت‌الفظی تفسیر نمی‌شود، یهودیت ارتدکسبه خود متن به عنوان کتابی آسمانی و بی خطا که ذاتاً بدون تغییر منتقل شده نگاه نمی‌کند، و اهمیت زیادی به کلمات و حروف خاص تورات می‌دهد. همچنین پیروان یهودیت ارتدکس، به ویژه یهودیت حریدی، بر این باورند که میشنا، تلمود و میدراش اگر به لحاظ جمله‌بندی و انتخاب کلمات آسمانی و بی خطا نباشد از لحاظ محتوا و معنی آسمانی و بی خطا است. یهودیان حسیدی غالباً این بی خطایی را به تفسیر خاخام خود از منابع سنتی حقیقت نسبت می‌دهند. از طرف دیگر یهودیان قرائی به گفته خودشان فرقه‌ای از یهودیت هستند که اعتبار سنت مابعد کتاب مقدس را که در تلمود و آثار خاخامی بعدی گنجانده شده به رسمیت نمی‌شناسند.


=== بنیادگرایی اسلامی ===
'''بنیادگرایی اسلامی'''
 
نوشتار اصلی: بنیادگرایی اسلامی
نوشتار اصلی: بنیادگرایی اسلامی


خط ۲۲۲: خط ۲۳۱:
روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در مقاله‌ای بقلم کاترین براون از استاتید پژوهش‌های اسلامی در دانشگاه بیرمنگام می‌نویسد: بنیادگرایان به همین صورت فعلی از مادر زاده نشده‌اند بلکه عوامل زیادی از جمله آسیب‌هایی که دیده‌اند یا تبعیض‌هایی که در مورد آنها اعمال شده در ایجاد این تفکر در آنها تأثیر داشته‌است. همچنین شرایط اقتصادی و اجتماعی یا علت‌های دیگری می‌تواند در این سمت‌گیری آنها مؤثر بوده باشد.
روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در مقاله‌ای بقلم کاترین براون از استاتید پژوهش‌های اسلامی در دانشگاه بیرمنگام می‌نویسد: بنیادگرایان به همین صورت فعلی از مادر زاده نشده‌اند بلکه عوامل زیادی از جمله آسیب‌هایی که دیده‌اند یا تبعیض‌هایی که در مورد آنها اعمال شده در ایجاد این تفکر در آنها تأثیر داشته‌است. همچنین شرایط اقتصادی و اجتماعی یا علت‌های دیگری می‌تواند در این سمت‌گیری آنها مؤثر بوده باشد.


=== بنیادگرایی مورمنی ===
'''بنیادگرایی مورمنی'''
 
بنیادگرایی مورمنی یک جنبش محافظه کارانه از مورمنیسم است که به چیزی باور دارد و عمل می‌کند که پیروانش آن را جنبه‌های بنیادگرایانه مورمنیسم می‌دانند. غالباً، بنیادگرایی مورمنی نشان دهنده نوعی اجتناب از مورمنیسمی است که کلیسای عیسوی قدیسان اخیر (کلیسای ال دی اس) عملاً از آن پیروی می‌کند، و همین‌طور نشان دهنده بازگشت به اصول اعتقادی و عملی ای است که پیروان آن معتقدند کلیسای ال دی اس به اشتباه ترک کرده‌است، مانند ازدواج جمعی، قانون تقدیس، آدم- مورمنیسم، دیه خون،کشیشی پدرسالارانه، عناصر مراسم مورمنی موهبت، و غالباً محروم کردن سیاهان از مقام کشیش مورمن. ه بنیادگرایان مورمن فرقه‌های متعددی تشکیل داده‌اند، که بسیاری از آنها جوامعی کوچک، یکپارچه، و منزوی در مناطق غرب ایالات متحده ایجاد کرده‌اند
بنیادگرایی مورمنی یک جنبش محافظه کارانه از مورمنیسم است که به چیزی باور دارد و عمل می‌کند که پیروانش آن را جنبه‌های بنیادگرایانه مورمنیسم می‌دانند. غالباً، بنیادگرایی مورمنی نشان دهنده نوعی اجتناب از مورمنیسمی است که کلیسای عیسوی قدیسان اخیر (کلیسای ال دی اس) عملاً از آن پیروی می‌کند، و همین‌طور نشان دهنده بازگشت به اصول اعتقادی و عملی ای است که پیروان آن معتقدند کلیسای ال دی اس به اشتباه ترک کرده‌است، مانند ازدواج جمعی، قانون تقدیس، آدم- مورمنیسم، دیه خون،کشیشی پدرسالارانه، عناصر مراسم مورمنی موهبت، و غالباً محروم کردن سیاهان از مقام کشیش مورمن. ه بنیادگرایان مورمن فرقه‌های متعددی تشکیل داده‌اند، که بسیاری از آنها جوامعی کوچک، یکپارچه، و منزوی در مناطق غرب ایالات متحده ایجاد کرده‌اند


=== بنیادگرایی ادیان غیر ابراهیمی ===
'''بنیادگرایی ادیان غیر ابراهیمی'''
 
بعضی چنین استدلال می‌کنند که ایده مذهبی بنیادگرایی به «ادیان ابراهیمی» محدود می‌شود، و این پدیده را به طور خاصی به ادیان مبتنی بر وحی ربط داده‌اند. با این حال جواب سؤال «بنیادگرا کیست؟» این است که بستگی به دید افراد دارد. غیرعادی نیست اگر عیبجویان لقب "بنیادگراً را به ویکان‌ها یا عملاً به هر چیز دینی دیگری نسبت دهند، یاین بیشتر نشان دهنده یک دیدگاه است تا یک توصیف شخصی از خود یا یک اصل اعتقادی.
بعضی چنین استدلال می‌کنند که ایده مذهبی بنیادگرایی به «ادیان ابراهیمی» محدود می‌شود، و این پدیده را به طور خاصی به ادیان مبتنی بر وحی ربط داده‌اند. با این حال جواب سؤال «بنیادگرا کیست؟» این است که بستگی به دید افراد دارد. غیرعادی نیست اگر عیبجویان لقب "بنیادگراً را به ویکان‌ها یا عملاً به هر چیز دینی دیگری نسبت دهند، یاین بیشتر نشان دهنده یک دیدگاه است تا یک توصیف شخصی از خود یا یک اصل اعتقادی.


فرقه ژاپنی نیچیرن از دین بودیسم، که بر این باورند اشکال و فرقه‌های دیگر بوداییسم رافضی و بدعت گذار هستند، نیز گاهی بنیادگرا خوانده می‌شوند البته، بودیسم نیچیرن تا حدودی از شینتو و عرق شدید ملی‌گرایانه متأثر است که همین باعث می‌شود به معنای واقعی کلمه بنیادگرا تلقی نشود.
فرقه ژاپنی نیچیرن از دین بودیسم، که بر این باورند اشکال و فرقه‌های دیگر بوداییسم رافضی و بدعت گذار هستند، نیز گاهی بنیادگرا خوانده می‌شوند البته، بودیسم نیچیرن تا حدودی از شینتو و عرق شدید ملی‌گرایانه متأثر است که همین باعث می‌شود به معنای واقعی کلمه بنیادگرا تلقی نشود.


=== بنیادگرایی غیردینی ===
'''بنیادگرایی غیردینی'''
 
برخی هر گونه فلسفه‌ای را که متعصب باشد، دیگران را تحمل نکند و ادعا کند که تنها سرچشمه حقیقیت عینی است، «بنیادگراً می‌دانند، خواه این فلسفه عموماً دین خوانده شود یا نه. به عنوان مثال، هنگامی که آلبانی تحت حاکمیت اینور هاگزها به عنوان یک حکومت خدانکار اعلام موجودیت کرد، شماری آن را به عنوان» الحاد بنیادگرایانه یا به عبارت دقیقتر «بنیادگرایی استالینی'' تلقی کردند. مردمانی هستند که در تلاش برای زندگی بر اساس نوشته‌های آیان راند از دید عیبجویان در تبلیغ دیدگاه‌های خود احترام به دیگر باورها را زیر پا گذاشته‌اند، به گونه‌ای که آنها به نوعی» بنیادگرای عینیتگرا'' تلقی می‌شوند، و به طور توهین آمیزی از آنها تحت عنوان «راندرویدها» نام برده می‌شود..
برخی هر گونه فلسفه‌ای را که متعصب باشد، دیگران را تحمل نکند و ادعا کند که تنها سرچشمه حقیقیت عینی است، «بنیادگراً می‌دانند، خواه این فلسفه عموماً دین خوانده شود یا نه. به عنوان مثال، هنگامی که آلبانی تحت حاکمیت اینور هاگزها به عنوان یک حکومت خدانکار اعلام موجودیت کرد، شماری آن را به عنوان» الحاد بنیادگرایانه یا به عبارت دقیقتر «بنیادگرایی استالینی'' تلقی کردند. مردمانی هستند که در تلاش برای زندگی بر اساس نوشته‌های آیان راند از دید عیبجویان در تبلیغ دیدگاه‌های خود احترام به دیگر باورها را زیر پا گذاشته‌اند، به گونه‌ای که آنها به نوعی» بنیادگرای عینیتگرا'' تلقی می‌شوند، و به طور توهین آمیزی از آنها تحت عنوان «راندرویدها» نام برده می‌شود..


گاهی، به نظر می‌رسد که بنیادگرایی نشان دهنده یک ایده پاک است، و به عنوان نوعی وفاداری ضد فرهنگی به یک اصل اعتقادی اصیل، اشرافی، ساده، اما نادیده گرفته شده به کار می‌رود، همانند آنچه که در «بنیادگرایی اقتصادی'' دیده می‌شود؛ لیکن همین اصطلاح می‌تواند به شیوه‌ای انتقادی به کار برده شود. رودریک هیندری، ابتدا خصوصیات مثبتی را که به بنیادگرایی سیاسی، اقتصادی و غیره نسبت داده می‌شود برمی‌شمرد. برخی از این خصوصیات عبارتند از» اعتبار، هواخواهی و اشتیاق، اهل عمل بودن، و اجتناب از سازش آسان." سپس جنبه‌های منفی مورد بررسی قرار می‌گیرند، همانند دیدگاه‌های روانشناختی، که عبارتند از دیدگاه‌های نخبه سالار و بدبین، دو در بعضی موارد ملانقطی بازی.''
گاهی، به نظر می‌رسد که بنیادگرایی نشان دهنده یک ایده پاک است، و به عنوان نوعی وفاداری ضد فرهنگی به یک اصل اعتقادی اصیل، اشرافی، ساده، اما نادیده گرفته شده به کار می‌رود، همانند آنچه که در «بنیادگرایی اقتصادی'' دیده می‌شود؛ لیکن همین اصطلاح می‌تواند به شیوه‌ای انتقادی به کار برده شود. رودریک هیندری، ابتدا خصوصیات مثبتی را که به بنیادگرایی سیاسی، اقتصادی و غیره نسبت داده می‌شود برمی‌شمرد. برخی از این خصوصیات عبارتند از» اعتبار، هواخواهی و اشتیاق، اهل عمل بودن، و اجتناب از سازش آسان." سپس جنبه‌های منفی مورد بررسی قرار می‌گیرند، همانند دیدگاه‌های روانشناختی، که عبارتند از دیدگاه‌های نخبه سالار و بدبین، دو در بعضی موارد ملانقطی بازی.''


== استدلالهای طرفدار مواضع بنیادگرایان ==
'''استدلالهای طرفدار مواضع بنیادگرایان'''
 
بنیادگرایان ادعا می‌کنند که همانند پیروان اولیه دین خود از آن پیروی می‌کنند و در پیروی از دین باید اینگونه عمل شود.. به عبارت دیگر، مسیحیان باید مانند همان افرادی که در زمان عیسی او را می‌شناختند و از و پیروی می‌کردند، به دین خود اعتقاد داشته باشند و بدان عمل کنند. یک مسلمان نیز باید به همین صورت همانند پیروان اولیه محمد باشد استدلالهایی از این دست را می‌توان در مورد بیشتر سیستم‌های اعتقاد دینی به کار برد. بنیادگرایان این باور را بر اساس این ایده توجیه می‌کنند که بنیانگذاران ادیان جهان چیزهای را گفتند و انجام دادند که نوشته نشدند؛ به عبارت دیگر پیروان و شاگردان اولیه آنها چیزهایی را می‌دانستند که ما نمی‌دانیم. از دید مسیحیان بنیادگرا، این ادعا از طریق انجیل یحییتوجیه می‌شود، که با این جمل تمام می‌شود که «چیزهای بسیار دیگری هست که عیسی مسیح انجام داد، که اگر یک به یک نوشته می‌شدند، به عقیده من حتی خود جهان ظرفیت کتاب‌هایی را که نوشته می‌شدند نداشت.» (یحیی ۲۱:۲۵، ان کی جی وی) توجیهات بیشتر از استقبال راکد و کاهنده از گروه‌های لیبرال و اصلاح شده، از رسواییهایی که، به عنوان مثال، کلیسای کاتولیک روم را فرا گرفت، و از دشواری فزاینده تشخیص تمایز بین دیدگاه‌های لیبرال مذهبی و سکولاریستی در مورد مسایلی نظیرهمجنس‌گرایی، سقط جنین و فمینیسم / حقوق زنان گرفته می‌شود.
بنیادگرایان ادعا می‌کنند که همانند پیروان اولیه دین خود از آن پیروی می‌کنند و در پیروی از دین باید اینگونه عمل شود.. به عبارت دیگر، مسیحیان باید مانند همان افرادی که در زمان عیسی او را می‌شناختند و از و پیروی می‌کردند، به دین خود اعتقاد داشته باشند و بدان عمل کنند. یک مسلمان نیز باید به همین صورت همانند پیروان اولیه محمد باشد استدلالهایی از این دست را می‌توان در مورد بیشتر سیستم‌های اعتقاد دینی به کار برد. بنیادگرایان این باور را بر اساس این ایده توجیه می‌کنند که بنیانگذاران ادیان جهان چیزهای را گفتند و انجام دادند که نوشته نشدند؛ به عبارت دیگر پیروان و شاگردان اولیه آنها چیزهایی را می‌دانستند که ما نمی‌دانیم. از دید مسیحیان بنیادگرا، این ادعا از طریق انجیل یحییتوجیه می‌شود، که با این جمل تمام می‌شود که «چیزهای بسیار دیگری هست که عیسی مسیح انجام داد، که اگر یک به یک نوشته می‌شدند، به عقیده من حتی خود جهان ظرفیت کتاب‌هایی را که نوشته می‌شدند نداشت.» (یحیی ۲۱:۲۵، ان کی جی وی) توجیهات بیشتر از استقبال راکد و کاهنده از گروه‌های لیبرال و اصلاح شده، از رسواییهایی که، به عنوان مثال، کلیسای کاتولیک روم را فرا گرفت، و از دشواری فزاینده تشخیص تمایز بین دیدگاه‌های لیبرال مذهبی و سکولاریستی در مورد مسایلی نظیرهمجنس‌گرایی، سقط جنین و فمینیسم / حقوق زنان گرفته می‌شود.


== انتقاد از موضع بنیادگرایان ==
'''انتقاد از موضع بنیادگرایان'''
 
انتقادات زیادی در مورد موضع بنیادگرایان شده‌است بعضی از عادی‌ترین انتقادات این است که ادعاهای دینی گروه‌های بنیادگرا قابل اثبات نیستند، غیرعقلانی هستند یا آشکارا نادرست و مخالف شواهد علمی هستند. به عنوان مثال، بعضی از این انتقادات که مشهور هم هستند از سوی کلارنس دارو در محاکمه میمون اسکوپز مطرح شده‌است. انتقاد دیگری که مطرح است این است که اظهارت این گروه‌ها ظاهری یکدست و ساده دارد، با این حال در درون هر اجتماع مذهبی، می‌توان در عمل متون متفاوتی از قوانین دینی را یافت که پذیرفته شده؛ و هر متن تفسیرهای متفاوتی دارد؛ و سرانجام اینکه، هر باور بنیادگرایانه‌ای خود به گروه‌های بسیاری که ضد هم هستند تقسیم می‌شود. غالباً دشمنی آنها با همدیگر به همان اندازه دشمنی آنها با دیگر ادیان است. به علاوه، مشاهده شده که چیزی به اسم بنیادگرای مسلمان، یهودی، یا مسیحی وجود ندارد. بلکه بنیادگرایی بنیادگرایان دغدغه اصلی آنها است، و در صدر دیگر ملاحظات فرقه‌ای و ایمانی قرار دارد.
انتقادات زیادی در مورد موضع بنیادگرایان شده‌است بعضی از عادی‌ترین انتقادات این است که ادعاهای دینی گروه‌های بنیادگرا قابل اثبات نیستند، غیرعقلانی هستند یا آشکارا نادرست و مخالف شواهد علمی هستند. به عنوان مثال، بعضی از این انتقادات که مشهور هم هستند از سوی کلارنس دارو در محاکمه میمون اسکوپز مطرح شده‌است. انتقاد دیگری که مطرح است این است که اظهارت این گروه‌ها ظاهری یکدست و ساده دارد، با این حال در درون هر اجتماع مذهبی، می‌توان در عمل متون متفاوتی از قوانین دینی را یافت که پذیرفته شده؛ و هر متن تفسیرهای متفاوتی دارد؛ و سرانجام اینکه، هر باور بنیادگرایانه‌ای خود به گروه‌های بسیاری که ضد هم هستند تقسیم می‌شود. غالباً دشمنی آنها با همدیگر به همان اندازه دشمنی آنها با دیگر ادیان است. به علاوه، مشاهده شده که چیزی به اسم بنیادگرای مسلمان، یهودی، یا مسیحی وجود ندارد. بلکه بنیادگرایی بنیادگرایان دغدغه اصلی آنها است، و در صدر دیگر ملاحظات فرقه‌ای و ایمانی قرار دارد.


خط ۲۵۳: خط ۲۶۷:
ب خاطر زیر سؤال رفتن صحت تاریخی متون دینی در مقایسه با دیگر منابع تاریخی؛ و همین‌طور بواسطه این سؤال که چگونه اسنادی که بعضی معتقدند حاوی تناقضات زیادی است می‌تواند بدون خطا باشد، آموزه‌های بنیادگرایان با انتقاداتی روبرو است.
ب خاطر زیر سؤال رفتن صحت تاریخی متون دینی در مقایسه با دیگر منابع تاریخی؛ و همین‌طور بواسطه این سؤال که چگونه اسنادی که بعضی معتقدند حاوی تناقضات زیادی است می‌تواند بدون خطا باشد، آموزه‌های بنیادگرایان با انتقاداتی روبرو است.


== زیرساخت‌های معرفت شناختی اصلاح طلبی و اصولگرایی ==
زیرساخت‌های معرفت شناختی اصلاح طلبی و اصولگرایی
 
امروزه برای اصلاح طلبی و نیز اصول گرایی تبیین معرفت شناختی وجود دارد به این معنا که این اعتقاد وجود دارد که دو دستگاه شناختی، موجب این دو رویکرد در حوزه‌های مختلف می‌شود. رویکرد متن گروی و نص گرایی معمولاً به اصولگرایی منجر می‌شود و اما رویکردی که به تحولات علوم بیشتر اهمیت می‌دهد، به اصلاح طبلی روی می‌آورد. تحولات و پرسش‌هایی که از تحمل متن خارج می‌افتد انگیزه‌ای معرفتی یا اجتماعی برای اصلاحات معرفتی، رفتاری و بازتعریف کردن جهان پیرامون می‌شود.
امروزه برای اصلاح طلبی و نیز اصول گرایی تبیین معرفت شناختی وجود دارد به این معنا که این اعتقاد وجود دارد که دو دستگاه شناختی، موجب این دو رویکرد در حوزه‌های مختلف می‌شود. رویکرد متن گروی و نص گرایی معمولاً به اصولگرایی منجر می‌شود و اما رویکردی که به تحولات علوم بیشتر اهمیت می‌دهد، به اصلاح طبلی روی می‌آورد. تحولات و پرسش‌هایی که از تحمل متن خارج می‌افتد انگیزه‌ای معرفتی یا اجتماعی برای اصلاحات معرفتی، رفتاری و بازتعریف کردن جهان پیرامون می‌شود.


== بنیادگرایان و سیاست ==
'''بنیادگرایان و سیاست'''
 
واژه «بنیادگرایی» اصطلاحی است که به لحاظ اخلاقی باردار و وابسته به احساسات است، و غالباً به عنوان یک اصطلاح ننگین، به ویژه در ترکیب با دیگر القاب (همانند اصطلاحبنیادگرایی اسلامی / بنیادگرایان مسلمان «و» بنیادگرایان راستگراً) به کار می‌رود.
واژه «بنیادگرایی» اصطلاحی است که به لحاظ اخلاقی باردار و وابسته به احساسات است، و غالباً به عنوان یک اصطلاح ننگین، به ویژه در ترکیب با دیگر القاب (همانند اصطلاحبنیادگرایی اسلامی / بنیادگرایان مسلمان «و» بنیادگرایان راستگراً) به کار می‌رود.


خط ۲۶۳: خط ۲۷۹:
بیشتر کشورهای «مسیحی» در فرایند توسعه و رشد خود از یک مرحله مشابه عبور می‌کنند. دولت در بسیاری از کشورهای اسلامی نظیر ایران و عربستان سعودی، اسلامی هستند، و در آنها افرادی هستند که دارای عقاید بنیادگرایانه هستند. غالباً دیده می‌شود که سیاست‌مداران سکولارتر در این کشورها در جنبش‌های مخالف فعالیت می‌کنند.
بیشتر کشورهای «مسیحی» در فرایند توسعه و رشد خود از یک مرحله مشابه عبور می‌کنند. دولت در بسیاری از کشورهای اسلامی نظیر ایران و عربستان سعودی، اسلامی هستند، و در آنها افرادی هستند که دارای عقاید بنیادگرایانه هستند. غالباً دیده می‌شود که سیاست‌مداران سکولارتر در این کشورها در جنبش‌های مخالف فعالیت می‌کنند.


== قشری‌گری ==
'''قشری‌گری'''
 
'''تحجر''' یا '''قشری گری''' یا '''جمود دینی''' دیدگاهی در مقابل خردگرایی است. قشری در اصل به معنای توجه به ظاهر احکام دین است.
'''تحجر''' یا '''قشری گری''' یا '''جمود دینی''' دیدگاهی در مقابل خردگرایی است. قشری در اصل به معنای توجه به ظاهر احکام دین است.


۷۳۵

ویرایش

منوی ناوبری