۷۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== پس از انقلاب == | == پس از انقلاب == | ||
پس از سرنگونی رژیم پهلوی به نمایندگی از سوی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در سال ۱۳۵۸ در انتخابات مجلس، کاندیدا شد و از این تریبون در گردهمایی چند صد هزار نفره در میدان آزادی در تهران برای جبهه انقلاب و علیه حکومت سخن گفت.<sup><sup>[''نیازمند منبع'']</sup></sup> اکثریت رهبری سچفخا در کنار حکومت جمهوری اسلامی بودند و دست در دست حزب تودهگذاشته بودند. | |||
سعید سلطانپور در سال ۱۳۵۹ هنگام پخش تراکت در تهران، در خیابان انقلاب، به وسیلهٔ گشت سپاه دستگیر شد. | |||
۱۷ بهمن ۱۳۵۹ نخستین میتینگ پس از انشعاب «اقلیت» از «اکثریت»، سازمان چریکهای فدایی خلق را تدارک میبیند. نزدیک به چهل هزار نفر به سوی میدان روانه شدند،<sup><sup>[''نیازمند منبع'']</sup></sup> اما سپاه پاسداران در لباس رسمی و حزبالله به آنها حمله کردند. جهانگیر قلعه میاندوآب کارگر کمونیست بهوسیله سپاه ربوده شد و پس از شکنجه با گلولههایی در دهان و چشم در سردخانه پزشکی قانونی یافته شد. قسنتی از آخرین سروده سعید سلطانپور در رثای شهادت جهانگیر قلعه میاندوآب :<ref>[https://www.tribunezamaneh.com/archives/78449 «شاعر خلق»، سعید سلطان پور] [https://www.tribunezamaneh.com/archives/78449]</ref> | |||
گلولهای در چشم | |||
در تکههای یخ | |||
در سردخانهٔ پزشک قانونی | |||
در شعلهٔ منجمد خون میتابد | |||
شعلهای در دهان | |||
شعلهای در چشم | |||
در میتینگ هفدهم بهمن | |||
در انبوه هواداران و مردم | |||
دی میان پلاکاردها و شعارها | |||
در گردش تفنگداران جمهوری و گلههای پاسدار و اوباش | |||
در قرق چماق و زنجیر و نانچو | |||
در صدای شلیکهای ترس و | |||
دشنامهای جنون | |||
در میان پلاکاردها | |||
انقلاب | |||
با پیشانی شکسته و خونچکان | |||
میخواند | |||
... | |||
== دستگیری و اعدام == | == دستگیری و اعدام == |
ویرایش