حجاب در سازمان مجاهدین خلق
حجاب در سازمان مجاهدین خلق یک فرم شناخته شده برای عموم است. پوشش زنان (کادرها) در سازمان مجاهدین خلق به طور عام، روسری، پیراهن و شلوار است، اما این سازمان به ضرورت آزادی پوشش در جامعه باور دارد و بسیاری از هواداران و سمپاتیزانهای آن بیحجاب هستند. سازمان مجاهدین خلق ایران از اولین سازمانهایی بود که در ابتدای انقلاب به اجباری شدن حجاب اعتراض کرد. سازمان مجاهدین پس از انقلاب ضدسلطنتی با مطرح شدن موضوع حجاب اجباری در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۳۵۷ در اطلاعیهای در این رابطه اعلام کرد:
«هر موضع گیری خصمانه، برای تحمیل جبری هر شکلی ازحجاب برزنان این میهن آن هم درجامعه ای که تازه می خواهد نظم فاسد و منحط آریامهری را که در آن هیچ مرزی بین آزادی و بی بندوباری وجودنداشت ، پشت سر بگذارد، نامعقول و نامقبول است...انقلاب ما طبیعتا همچنان که از روز نخست نیز مکررا مورد تائید بوده است، نمیتواند جز مبشر آزادی و رهایی تمام اقشار و طبقات و نیروهای مردم صرف نظر از هر اختلاف و تمایز جنسی، نژادی، طبقاتی و عقیدتی باشد.»
همچنین زنان مجاهدین در حالی خود که روسری بر سر داشتند در تظاهرات علیه حجاب اجباری در ایران شرکت کردند.
اگرچه بسیاری از هواداران مجاهدین بی حجاب هستند اما کادرهای این سازمان، حجاب را در اشکال متعارف در سازمانشان رعایت میکنند. یکی از هفت شرط عضویت در سازمان مجاهدین اعتقاد به اسلام و شعائر آن است. کادرهای سازمان مجاهدین، کسانی هستند که این هفت شرط را پیش از ورود داوطلبانه پذیرفتهاند و به آن معتقدند و در نتیجه همگی از روسری استفاده میکنند.
داشتن روسری در سازمان مجاهدین نه به دلیل اجباری بودن آن، بلکه برآمده از اعتقاد زنان مجاهد است. کما اینکه اعتقاد به مبارزه قهرآمیز در برابر رژیم ایران، از جمله مبانی فکری و شرط عضویت در این سازمان است و اعتقاد همگانی به آن، نه برآمده از اجبار، بلکه برآمده از پذیرش و انتخاب فرد فرد اعضاء پیش از ورود به صفوف این سازمان است.
سازمان مجاهدین خلق تشکیل دهندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران نیز هست. این ارتش از همهی کسانی که به مبانی ایدئولوژیک مجاهدین معتقد نیستند، اما به خطوط سیاسی آن باور دارند، برای مبارزه دعوت به عمل آورد. زنانی که تحت این چارچوب به ارتش آزادیبخش ملی ایران پیوستند، بدون حجاب بودند.
تعریف حجاب
حجاب به عربی به معنای پرده است و چون ویژگی پرده، پوشاندن و ایجاد حریم است، حجاب هم به معنای پوشاننده بکار میرود.
حجاب پوششی پارچهای برای پوشاندن بخشی از بدن و سر و صورت است. اولین نمونه ثبت شده از حجاب برای زنان در کتاب مقدس فصل ۲۴، آیه ۶۵ ثبت شده است که در آن ربکا در اولین دیدار با اسحاق خود را با حجاب میپوشاند. نمونه دیگر آن از یک متن قانونی آشوری از قرن ۱۳ قبل از میلاد است که استفاده از آن به زنان نجیبزاده محدود میشد.
آزادی پوشش از حقوق بنیادین بشر
آزادی پوشش یکی از حقوق به رسمیت شناخته شدهی بشر در جهان امروز است. از این منظر هم حجاب اجباری و هم بیحجابی اجباری نقض حقوق اولیه انسان به شمار میرود.
در مادهی دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر هر گونه تبعیض و تمایز بر افراد به دلیل جنسیت آنها نفی شده است. همچنین آزادی پوشش بخشی از آزادی بیان افراد به شمار میرود که در ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر ذکر شده است
در اسناد بین المللی کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان که در سال ۱۹۷۹ به تصویب رسید، هرگونه تبعیض و اعمال محدودیت بر زنان به واسطهی جنسیت آنها را ممنوع اعلام میکند. ماده یک این کنوانسیون تبعیض علیه زنان را اینچنین شرح می دهد:
«تبعیض علیه زنان به معنی قائل شدن هر گونه تمایز، استثناء یا محدودیت براساس جنسیت است که بر به رسمیت شناختن حقوق بشر زنان و آزادیهای اساسی آنها و بهرهمندی و اعمال آن حقوق، برپایه مساوات با مردان، صرفنظر از وضعیت تأهل آنها، در تمام زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و دیگر زمینهها اثر مخرب دارد یا اصولاً، هدفش از بین بردن این وضعیت است.»[۱]
از آنجا که با وجود قوانین تضمین کننده ی آزادی پوشش برای زنان، کلیشههای فرهنگی و سنتهای موجود در یک جامعه همواره محدودیتهایی را بر زنان اعمال میکند، کنوانسیونهای حقوق بشر نه تنها اعمال محدودیت قانونی بر زنان را مجاز نمیشمرد بلکه از تمامی کشورها میخواهد تا این شرایط را اصلاح کنند و فرصتهای اجتماعی مناسبی را برای زنان جهت دستیابی به حقوق خود ایجاد کنند.
حجاب اجباری
در طول تاریخ حجاب امری اختیاری بوده و در برخی جوامع به صورت فرهنگ جاری از طرف افراد جوامع مختلف بهکار گرفته شده است.
اما اجباری کردن حجاب در تاریخ نمونهای ندارد، و برای اولین بار در جمهوری اسلامی با شعار یا روسری یا توسری به عنوان اهرم فشاری در جهت کنترل سیاسی جامعه بهکار گرفته شد.
دو هفته پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ دفتر خمینی تصمیم به لغو قانون حمایت خانواده و اجباری شدن حجاب اسلامی گرفت. همچنین یک روز پیش از برگزاری مراسم بزرگداشت روز جهانی زنان، خمینی در سخنرانی مدرسه رفاه اعلام کرد زنان کارمند ادارههای دولتی باید حجاب اسلامی را برای حفظ آبرویشان رعایت کنند.
روز بعد زنان کارمند بدون حجاب اجازه ورود به محل کارشان را نیافتند. تعداد زیادی از زنان کارمند از رفتن به سر کار سر باز زدند و زنانی که کارمند وزارت امور خارجه بودند بیرون وزارتخانه دست به تظاهرات زدند.
حدود ۵۰۰۰ تا ۸۰۰۰ زن در دانشگاه تهران تجمع کرده و شعار دادند. همچنین تعداد زیادی از دانش آموزان مدرسههای دخترانه به تظاهرات زنان در تهران پیوستند.
روزنامه کیهان در آن روزها نوشت،
《گروهها و دستهجات مختلف زنان از صبح امروز در خیابانهای تهران به مناسبت روز جهانی زن و به خاطر ابراز نظریات خود درباره حجاب زنان دست به راهپیمائی زدند. در راهپیمائیهای امروز زنان، تعداد زیادی از دانش آموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آنها ضمناً علیه کسانی که به زنان بی حجاب در روزهای اخیر حمله کردهاند، شعار میدادند… راهپیمائی امروز در حالی انجام شد که ریزش برف بی وقفه از اولین ساعات بامداد آغاز شده است.》[۲]
در روز ۱۶ اسفند ۱۳۵۷ یعنی سه هفته پس از انقلاب روزنامه کیهان به نقل از خمینی نوشت:
«در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند.»[۳]
با این همه آیتالله طالقانی که با اجباری شدن حجاب مخالف بود، بدون آنکه علنا سخنان خمینی را نفی کند در روز ۲۰ اسفند ۱۳۵۷ در روزنامه اطلاعات حجاب را در اسلام آزاد دانست. تیتر درشت روزنامه اطلاعات از قول آیتالله طالقانی چنین بود: در مورد حجاب اجبار در کار نیست. آیت الله طالقانی اگر چه به استفاده از روسری برای زنان توصیه میکرد آن را یک توصیه اخلاقی دانسته و مخالف تبدیل شدن آن به قانون بود.[۴]
بی حجابی اجباری
سازمان ملل قانون اجبار در نپوشیدن یک نوع خاص از لباس و به ویژه بیحجابی اجباری را نقض حقوق بشر زنان میداند. همچنین بر اساس کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، تمامی کشورها ملزم به اصلاح کلیشههایی هستند که برای زنان در برگزیدن حجاب دلخواهشان، ایجاد محدودیت کند.
در سال ۱۹۶۵ گروهی از دانشآموزان در ایالت لوا در اعتراض به جنگ ویتنام با بازوبندهای مشکلی در مدرسه ظاهر شدند. مدیر مدرسه از حضورشان در مدرسه به خاطر پوشش آنها جلوگیری کرد. یک دادگاه ایالتی پس از تشکیل دادگاه به نفع دانشآموزان رأی داد و اعلام کرد:
«هر چند بازوبند دانشآموزان باعث ایجاد بحث و گفتگوهایی خارج از کلاس شده بود ولی به دلیل اینکه مخالفتی با قوانین و نظم مدسه نداشت، باید حق انتخاب نوع پوشش که به نوعی بیانگر حق آزادی ابراز عقیده است، محترم شمرده میشد.»
امروزه سازمان ملل ممنوعیت استفاده از روبند (برقع) برای زنان در فرانسه مغایر با حق آزادی پوشش و آزادی ادیان میداند. گروهی از کارشناسان کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد از دولت فرانسه خواستهاند این قانون را بازبینی کند.[۵]
یک نمونه دیگر از بیحجابی اجباری در زمان رضاخان بود. در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ بخشنامهای به فرمان رضاخان صادر شد که بر مبنای آن زنان حق استفاده از روسری و چادر نداشتند. رضاخان پس از تصویب این قانون با اقدامات سرکوبگرانه تلاش کرد سیاست خود را اجرا کند. به فرمان او از ورود زنان با حجاب به حمامها، مراکز عبور و مرور شهر، بازارها، اتوبوسها ممانعت شد. پاسبانها باید به زنان چادری اخطار میکردند و همچنین در زیارتگاهها مأمورینی برای جلوگیری از ورود زنان با حجاب گمارده شد. رستورانها، ادارات دولتی و برخی مغازه مجبور شدند اطلاعیههایی مبنی بر عدم تعامل با زنان چادری در اماکن خود نصب کنند.
مانعت از رفتن زنان با حجاب به حمامها و نظارت بر کار حمامیها که مبادا آنها زنان با حجاب را به حمام راه دهند، گماردن پاسبانها در مراکز عبور و مرور شهر مخصوصاً بازارها، اخطار به زنان چادری، گرفتن التزام از گاراژدارها که زنان چادری را سوار نکنند، همچنین گماردن مأمور در زیارتگاهها که زنهای با چادر را اجازه ورود ندهند، جلوگیری از سوار کردن بانوان چادری در اتوبوسها و اتومبیلها و راه ندادن به سینماها و رستورانها و ادارات دولتی و نصب اطلاعیههای بدین مضمون که به چادریها جنس نمیفروشیم بر سردر مغازهها از شیوههای سرکوبگرایانهٔ پلیسی رضا خانی بود.[۶]
این اقدامات رضا شاه سرانجام جز برخی موارد در میان زنان طبقه متوسط، تأثیری مثبتی در جامعه ایران نگذاشت. اعمال خشونتآمیز وی در اجرای این قوانین موجب نارضایتی و مهجوریت زنان را فراهم کرد. در بسیاری مناطق خانوادهها به دلیل اجباری شدن بیحجابی در مدارس، از تحصیل دخترانشان به طور کامل جلوگیری کردند. رساندن زنان به حمام گاه از طریق پشت بام انجام می شد و این فشارها بر روی زنان در مواردی به خودکشی آنها انجامید.
حجاب در مناسبات درونی مجاهدین
اگر چه بسیاری از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بیحجاب هستند اما کادرهای مجاهدین، حجاب را در اشکال متعارف در این سازمان رعایت میکنند. از آنجا که یکی از شروط هفتگانه برای پذیرفته شدن عضویت هر فرد در سازمان مجاهدین خلق اعتقاد به اسلام است، طبیعتا اعضای این سازمان هستند همگی مسلمان هستند و به لزوم رعایت حجاب باور دارند.
در پروژهی شیطان سازی علیه مجاهدین یکی از موضوعاتی که در مورد آن تبلیغات زیادی از جانب نیروهای سایبری رژیم ایران انجام می شود، موضوع باحجاب بودن زنان در این سازمان است.
این درحالی است که حجاب در سازمان مجاهدین خلق اجباری نیست بلکه ناشی از اعتقاد آنها به شعائر اسلام است. کما اینکه اگر کسی به اسلام و شعائر آن اعتقادی نداشته باشد یقینا به عضویت این سازمان درنخواهد آمد.
به عنوان مثال کسی که به عضویت یک حزب مارکسیست درمیآید، مطمئنا نماز نمیخواند و متقابلا کسی که نماز میخواند به یک حزب مارکسیست نخواهد پیوست، اگر چه اهداف سیاسی یا عدالتجویانه ی آنرا قبول داشته باشد. حزب نیز از پذیرفتن از پذیرفتن چنین شخصی معذور خواهد بود اما آیا میتوان یک حزب مارکسیست را متهم کرد که خواندن نماز را در حزب خود ممنوع ساخته و این نشانهی اجبار و دموکراتیک نبودن آن است؟
داشتن روسری در سازمان مجاهدین نه به دلیل اجباری بودن آن، بلکه برآمده از اعتقاد آنها است. کما اینکه اعتقاد به مبارزه قهرآمیز در برابر رژیم ایران، از جمله مبانی فکری و شرط عضویت در این سازمان است. به این ترتیب اعتقاد همگانی به اعضای سازمان مجاهدین به مبارزهی قهرآمیز، نه برآمده از اجبار، بلکه برآمده پذیرش و انتخاب فرد فرد اعضاء پیش از ورود به صفوف این سازمان است.
با این همه سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۶۶ ارتش آزادیبخش ملی ایران را تأسیس کرد. سازمان مجاهدین خلق اعلام کرد تمامی نیروها از جمله کسانی که به مبانی مذهبی و عقیدتی مجاهدین معتقد نیستند میتوانند به ارتش آزادیبخش ملی ایران بپیوندند. زنانی که در این چهارچوب به ارتش آزادی بخش پیوستند، اگر چه انگشتشمار بودند اما حجاب نداشتند.
حجاب در سیمای آزادی
سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران است. در این تلویزیون هواداران مجاهدین بدون حجاب ظاهر میشوند یا به برنامههای مختلف دعوت میشوند و منعی در این رابطه وجود ندارد.
کادرها و اداره کنندگان این تلویزیون داوطلبانه و بدون دریافت حقوق در این آنکار میکنند، به همین دلیل اغلب کارکنان سیمای آزادی، اعضای سازمان مجاهدین خلق هستند و مسلمان هستند اما با این وجود نمونههای زیادی از مجریان و کارکنان و خبرنگاران زن بیحجاب نیز در سیمای آزادی وجود دارد.
آنچه مسلم است برخلاف تبلیغاتی که اغلب از طرف نیروهای سایبری رژیم ایران در راستای شیطانسازی علیه مجاهدین خلق مطرح میشود، داشتن حجاب شرط حضور در تلویزیون سیمای آزادی نیست.
دیدگاه مجاهدین درباره حجاب
زنانی که به سازمان مجاهدین خلق میپیوندند، مسلمان و دارای حجاب هستند. حجاب زنان مجاهد، حجابی در اشکال متعارف در این سازمان است. آنها چادر بر سر نمیکنند و به طور عام روسری، پیراهن و شلوار بر تن دارند.
با این همه سازمان مجاهدین معتقد به در ضرورت آزادی پوشش درجامعه است. به همین دلیل است که بسیاری از نزدیکترین هواداران و حتی فعالان این سازمان بیحجاب هستند.
سازمان مجاهدین از اولین سازمانهایی بود که علیه قانون اجباری شدن حجاب در ایران موضعگیری کرد و آن را مخالف با اسلام دانست. در بخشهایی از اطلاعیهای که سازمان مجاهدین خلق پس از آغاز زمزمههای اجباری شدن حجاب در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی صادر کرد آمده است:
«اطلاعیه مجاهدین خلق ایران درمورد مسئله ی حجاب
به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران
و به نام همه ی خواهران و مادران فداکار ایرانی که انقلاب خونین این میهن را باورکرده اند.
خواهران گرامی !
همه میدانیم که آزادی به بهای خون هزاران خواهر و برادر وفرزندان شهید این میهن کسب گردیده است و نیز می دانیم که اگر آزادی به تمامی حاصل نشود ومخدوش وقابل و باز گشت است . همچنین می دانیم که اگر آزادی را پاس نداریم وبه آن ارج ننهیم آن را از ما دور خواهند ربود...پیگیری مسائلی که درشرایط کنونی از مسائل اصلی جامعه و جنبش ما نمی باشد به هرنحوی که باشد موجب انحراف از مسیر و به بیراهه رفتن نیروها وانرژی هاشده وفرصتها وزمینه هایی برا ی ”توطئة ها ” وتحریکات ضد انقلاب ، فراهم خواهد نمود ، از آن جمله است درگیریهایی که این روزها درمورد مسالهی حجاب ایجاد شده است.حجاب به عنوان یک نهاد انقلابی اسلام فی الواقع چیزی نیست جز کوشش اجتماعی به خاطر رعایت و حفظ سلامت اخلاقی جامعه که خود بدون شک از ضروریات رشد همه جانبه ی معنوی و مادی اجتماعی است، ومامطمئنیم که خواهران ومادران انقلابی ما همان گونه که تا کنون درعمل نشان داده اند ، این ضرورت را به بهترین وجه رعایت نموده و خواهند نمود. لذا هر موضع گیری خصمانه، برای تحمیل جبری هر شکلی ازحجاب بر زنان این میهن آن هم درجامعهای که تازه میخواهد نظم فاسد و منحط آریامهری را که در آن هیچ مرزی بین آزادی وبی بندوباری وجود نداشت، پشت سر بگذارد، نامعقول ونامقبول است...انقلاب ما طبیعتا همچنان که ازروز نخست نیز مکررا مورد تائید بوده است، نمی تواند جزمبشر آزادی و رهایی تمام اقشار و طبقات و نیروهای مردم صرف نظر از هر اختلاف و تمایز جنسی، نژاد ی، طبقاتی و عقیدتی باشد. بنابراین انقلاب ما هیچگونه تردید و انکاری را در آزادی کامل حقوقی و سیاسی و اجتماعی زنان ما نمی پذیرد...»
پس از انقلاب ضدسلطنتی سازمان مجاهدین و زنان آن در حالی که خود روسری بر سرداشتند در تظاهرات مختلف علیه قانون اجباری شدن حجاب نیز شرکت کردند.
مریم رجوی با استناد به آیه ی «لااکراه فی الدین» اشاره میکند که هیچ چیز در دین اجبار نیست. او در کتاب اسلام، زنان و برابری میگوید:
«من بارها از این آخوندها پرسیدهام که راستی در کجای اسلام جنایتهایی که شما میکنید مورد تأیید قرارگرفته است؟ کشتار و قتلعام زندانیان سیاسی و به خصوص هزاران زن از دختران ١٣ ساله تا مادران ٧٠ ساله و زنان باردار در کجای اسلام و قرآن تأیید شده است؟ درکجای اسلام گفته شده که شما مجازید به زنان تهمت بزنید؟ آنها را درکوچه و خیابان تحقیرکنید، آنها را سنگسارکنید و در شکنجه گاهها توسط دژخیمان و پاسداران وحشی مورد آزار و تجاوز قرار دهید؟ درکجای اسلام اجبار به حجاب هست؟ مگر آیه صریح قرآن این نیست که لااکراه فی الدین؟ بنیادگرایان با عمده کردن مسایلی مثل حجاب براساس مرزبندی جنسی تصویر کاملاً واژگونهیی از اسلام ارائه میدهند، گویا که اسلام فقط همین است. یک بررسی اجمالی از قرآن نشان میدهد که از میان بیش از ٦٢٣٤ آیه تنها در سه چهار آیه به مسأله حجاب اشاره شده است. دجالگری آخوندها را ببینید که چه تصویری از اسلام درست کردهاند تصویری از اسلام ساختهاند که گویی تمام اسلام یعنی حجاب. در جبهه مقابل این سیستم قرون وسطایی، تجربه شایان توجهی وجود دارد که اعتقاد اسلام به آرمان برابری را در عمل ثابت کرده است. این تجربه عبارت است از تجربة جنبش مقاومت ایران. زنان پیشتاز مقاومت ایران که در یک جنبش آزادیبخش خطیرترین مسئولیتها را برعهده گرفته اند، از اسلام معتقد به برابری یعنی اسلام دموکراتیک الهام گرفتهاند.آنها توانستهاند جنبشی را در برابر وحشیترین دیکتاتوری مذهبی دراین دوران هدایت کنند. آنهاتوانستهاند بر طلسم ضعیفگی زن غلبه کنند و نه تنها زنان بلکه مردان را نیز از قید و بندهای استثماری رها کنند. آنها توانسته اند راه شکست بنیادگرایان حاکم بر ایران را باز کنند.»
طرح ده ماده ای مریم رجوی
مریم رجوی برای آیندهی ایران یک طرح دهمادهای ارائه کرده است. ذر ماده ی پنجم از مواد بر آزادی پوشش تأکید شده است
- از نظر ما آرای مردم تنها ملاک سنجش است و بر همین اساس خواهان یک حکومت جمهوری مبتنی بر آرای مردم هستیم.
- ما خواهان یک نظام کثرت گرا، آزادی احزاب و اجتماعات هستیم. در ایران فردا ما به کلیه آزادیهای فردی احترام میگذاریم؛ و بر آزادی بیان و آزادی کامل رسانهها و دسترسی بیقید و شرطِ همگان به فضای مجازی تأکید داریم.
- ما در ایران آزاد شده فردا، از لغو حکم اعدام دفاع میکنیم و نسبت به آن متعهدیم.
- مقاومت ایران از جدایی دین و دولت دفاع خواهد کرد، هرگونه تبعیض در مورد پیروان کلیه ادیان و مذاهب ممنوع خواهد بود.
- ما به برابری کامل زنان و مردان در کلیه حقوق سیاسی و اجتماعی و مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی معتقدیم. هر گونه اشکال تبعیض علیه زنان ملغی خواهد شد، و آنان از حق انتخاب آزادانه پوشش، ازدواج، طلاق، و تحصیل و اشتغال برخوردار خواهند بود.
- ایران فردا، کشور عدالت و قانون است. ما خواهان ایجاد یک نظام قضایی مدرن مبتنی بر احترام به اصل برائت، حق دفاع، حق دادخواهی، حق برخورداری از محاکمه علنی و استقلال کامل قضات هستیم. همچنین قانون شریعت آخوندی در ایران فردا جایی نخواهد داشت.
- ایران فردا کشور احترام به حقوقبشر است. ما متعهد به «بیانیه جهانی حقوقبشر» و میثاقها و کنوانسیونهای بینالمللی ازجمله، «میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی»، «کنوانسیون علیه شکنجه» و «کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» میباشیم.
- ما مالکیت شخصی، سرمایهگذاری خصوصی و بازار آزاد را بهرسمیت میشناسیم؛ و این اصل را پیشاروی خود داریم که چه در اشتغال و چه در کسب و کار تمام مردم ایران باید از فرصتهای برابر برخوردار باشند. از نظر ما ایران فردا کشور حفاظت از محیط زیست و احیاء آن خواهد بود.
- سیاست خارجی ما مبتنی بر همزیستی مسالمتآمیز، صلح و همکاریهای بینالمللی و منطقهای و احترام به منشور ملل متحد خواهد بود و با همه کشورها رابطه خواهیم داشت.
- ایران آزاد فردا یک کشور غیراتمی و عاری از سلاحهای کشتار جمعی خواهد بود.[۷]
منابع
- ↑ حق انتخاب پوشش، حق بنیادین حقوق بشر
- ↑ روزنامه کیهان ۱۷ اسفند ۱۳۵۷
- ↑ کیهان ۱۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۵ صفحه ۱
- ↑ زمزمه های حجاب اجباری از کجا آغاز شد؟
- ↑ سازمان ملل قانون منع پوشش کامل در فرانسه را مخالف آزادی مذهب دانست
- ↑ کشف حجاب به کوشش امیر قربانی
- ↑ وبسایت کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران