کاربر:Javad/صفحه تمرین3

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۵۵ توسط Javad (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

محسن رضائی با نام اصلی «سبزوار رضایی میرقائد» (۱۰ شهریور ۱۳۳۳ در مسجد سلیمان) در مسجد سلیمان به دنیا آمد. قبل از انقلاب در سال ۱۳۵۲ برای تحصیل رشته مهندسی مکانیک به تهران آمد و وارد گروه منصورون شد و بعد از انقلاب از اعضای اصلی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شد. وی پس از تأسیس سپاه پاسداران عضو شورای مرکزی سپاه شد و فرمانده اطلاعات سپاه را برای ۲ سال به عهده گرفت محسن رضایی در اولین ماههای جنگ ایران با عراق از سوی خمینی به عنوان فرمانده ستاد کلی نیروهای مسلح به فرماندهی سپاه انقلاب اسلامی انتخاب شد. در همان زمان او نام خود را از سبزوار رضایی میرقائد به محسن رضایی تغییر داد و شناسنامه‌ی المثنی گرفت و در طول ۸ سال جنگ او فرمانده سپاه بود، محسن رضایی به مدت شانزده سال، از ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶ فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عهده داشت[۱].

زندگی

محسن رضایی با نام اصلی سبزوار رضایی میرقائد در مسجد سلیمان به دنیا آمد. وی در گروه منصورون وابسته به

نام کامل : محسن رضایی میرقائد

زادروز : ۱۰ شهریور ۱۳۳۳

زادگاه : مسجدسلیمان، ایران

همسر : معصومه خدنگ

فرزندان : احمد رضایی، سارا رضایی، علی رضائی میرقائد، زهرا رضایی، مهدیه رضایی

دین : اسلام، شیعه

حزب سیاسی : مستقل (اصولگرا)

سمت‌های پیشین    

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام

فرمانده سپاه پاسداران (۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶)

ریاست کمیسیون اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت

تلویزیونهای عربی تصاویر پاسدار رضایی سرکرده سابق سپاه پاسداران را در حالی که رفسنجانی جنایتکار را در سفر عراق همراهی می‌کند، نشان دادند. هم‌چنین آخوند جنایتکار حسن فلاحیان وزیر پیشین اطلاعات رژیم آخوندی رفسنجانی را در این سفر همراهی می‌کنند. این دو نفر علاوه بر جنایات بی‌شمار علیه مردم ایران و عراق دارای چندین پرونده تروریستی بین‌المللی هستند. از جمله روز 16آبان 1386 نمایندگان 145 کشور عضو انترپل که در مجمع عمومی این ارگان در مراکش گردهم آمده بودند، برای پاسدار رضایی و آخوند فلاحیان «هشدار قرمز» صادر کردند و آنها را در ردیف افراد تحت تعقیب بین‌المللی قرار دادند. این تصمیم انترپل به درخواست مقامهای قضایی آرژانتین صورت گرفت که حکم دادند رفسنجانی و پاسدار رضایی و آخوند حسن فلاحیان به همراه تعداد دیگری ازسران رژیم آخوندی به اتهام دست داشتن در انفجار تروریستی بوئنوس آیرس در سال1994 باید محاکمه و مجازات شوند. در این انفجار تروریستی 85نفر کشته شدند و بیش از 200نفر مجروح گردیدند. پاسدار رضایی به‌خاطر جنایات عظیمش در جنگ ضد میهنی در نظر مردم عراق نیز به شدت منفور است[۲].

هفت گروهي که در فروردين 1358، به منظور مقابله با سازمان مجاهدين خلق، با برگزاري مراسمي در دانشگاه تهران، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را پديد آوردند، عبارتند از: گروه امّت واحده، گروه فلق، گروه فلاح، گروه موحدين، گروه توحيدي بدر، گروه توحيدي صف و گروه منصورون.

اين هفت گروه هر يک داستاني جداگانه دارند: امت واحده محفلي بود از زندانيان سياسي داراي خاستگاه روشنفکري که طبعاً بيش از ديگران با مباحث نظري و انديشه سياسي روز آشنا بودند. بهزاد نبوي و محمد سلامتي چهره‌هاي سرشناس اين گروه‌اند. گروه فلق جمعي از دانشجويان خارج از کشور بودند مانند حسن واعظي و مصطفي تاج‌زاده و محمد طيراني. چهره شاخص گروه فلاح مرتضي الويري بود. او در سال 1355 به نجف رفت و با امام خميني ديداري کرد و به ايران بازگشت. گروه موحدين عده‌اي جوان خوزستاني بودند که در جريان انقلاب فعال شدند و به «حمله به مراکز دولتي و مراکز فحشا و توزيع اعلاميه‌هاي امام و فعال کردن تظاهرات و ترور پل گريم آمريکايي، از مسئولان شرکت نفت»، پرداختند. گروه توحيدي بدر عده‌اي از جوانان مسلمان شهر ري بودند که از سال 1355 فعال شدند. گروه صف را در سال 1355 شهيد محمد بروجردي، حسين صادقي و سلمان صفوي [47] در اصفهان ايجاد کردند. [48] درباره گروه منصورون سخن گفتيم.

نخستين شوراي اجرايي 15 نفره سازمان با عضويت محمد سلامتي و صادق نوروزي (امّت واحده)، مرتضي الويري (فلاح)، محمد بروجردي (صف)، محمود بخشنده (موحدين)، حسين فدائي (بدر)، محمدباقر ذوالقدر و محسن تحويل‌زاده (منصورون) و ديگران تشکيل شد. افرادي چون محمد سلامتي، بهزاد نبوي، محسن آرمين، مجتبي شاکري، محسن مخملباف ، فيض‌الله عرب سرخي، مرتضي الويري، حسين فدايي، سيد مصطفي تاج‌زاده، سعيد حجاريان، حسن واعظي، محسن رضايي و محمدباقر ذوالقدر گردانندگان سازمان به‌شمار مي‌رفتند. گروه‌هاي هفت‌گانه، که اينک با عنوان «سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي» شناخته مي‌شدند، در تأسيس يا اداره کميته‌هاي انقلاب اسلامي، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي چون دفتر اطلاعات نخست‌وزيري، که بر بنياد اداره کل هشتم ساواک (ضد جاسوسي) ايجاد شد، مؤثر بودند[۳].

منابع