پروین اعتصامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''پروین | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام =پروین اعتصامی | |||
| تصویر =پروین اعتصامی.jpg | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی =رخشنده اعتصامی | |||
| زمینه فعالیت =شعر و ادبیات | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد =۲۵ اسفند ۱۲۸۵ | |||
| محل تولد =تبریز | |||
| والدین =یوسف اعتصامی - اختر بخشایشی | |||
| تاریخ مرگ =۱۵ فروردین ۱۳۲۰ | |||
| محل مرگ =تهران | |||
| علت مرگ =حصبه | |||
| محل زندگی = | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن =صحن فاطمه معصومه | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری =شعر مناظرهای | |||
|کتابها =دیوان اشعار | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص =پروین | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی =فضلالله اعتصامی | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد =دهخدا، ملکالشعرای بهار، یوسف اعتصامی | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
'''پروین اعتصامی،''' (۲۵ اسفند ۱۲۸۵–۱۵ فروردین ۱۳۲۰) با نام اصلی رخشنده اعتصامی شاعر مشهور ایرانی است. پدرش [[یوسف اعتصامی]] شاعر و مترجم بود و در شکلگیری شخصیت هنری و ادبی پروین نقش بسزایی داشت. پروین اعتصامی در سال۱۲۹۱ در ۶سالگی همراه با خانواده اش از [[تبریز]] به [[تهران]] رفت و از همان اوان کودکی با با کمک اساتیدی چون علی اکبر [[علیاکبر دهخدا|دهخدا]] و [[ملکالشعرای بهار|ملک الشعرای بهار]] به شعر و ادبیات روی آورد و سرودن شعر را آغاز کرد. | |||
پروین اعتصامی از کودکی فارسی و عربی را نزد پدر آموخت و سپس به مدرسه آمریکایی ایران کلیسا رفت. او در سال ۱۳۰۳تحصیلاتش را در آنجا به اتمام رساند.<ref>[http://setare.com/fa/news/295 زندگینامه پروین اعتصامی] -ستاره</ref>در جشن فارغالتحصیلی، در یک سخنرانی با عنوان [[«زن و تاریخ»]] از بیسوادی و بیخبری زنان ایران سخن گفت.<ref>زندگینامه: پروین اعتصامی-همشهری [http://hamshahrionline.ir/details/93918 انلاین]</ref> | |||
اعتصامی در ۲۸سالگی ازدواج کرد ولی به دلیل اختلاف فکری با همسرش از او جدا شد. وی مدتی در کتابخانه دانشسرای عالی کتابدار بود. او در سن ۳۵سالگی در اثر بیماری حصبه درگذشت و در قم، در [[حرم فاطمه معصومه]] در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.<ref>پروین اعتصامی -ماهنامه[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/ رشد]</ref> | |||
اعتصامی در | پروین اعتصامی شیوه ای منحصر به فرد در سرودن شعر دارد. او هرگز در قصیده به سمت مداحی و ستایش شاهان نرفت و در غزل، سوز و گدازهای عاشقانه معمول را بکار نبرد. او در مثنوی نیز زبانی بدیع و نو دارد. در شعر او از یک قطره اشک تا اشیاء پیرامون انسان و حتی پرندهها و حیوانات سخن میگویند. مناظرههای شعری پروین زیباترین آفریدههای ذهن خلاق او هستند. ملک الشعرای بهار، پروین اعتصامی را زنده کنندهی فن مناظره در شعر فارسی میداند و معتقد است که شعر او با وجود استواری و متانت در لفظ و معنا، روان و آسان فهم است.<ref>[https://hambastegimeli.com/ مناظرههای شعری (به یاد پروین اعتصامی)]-سایت همبستگی</ref> اشعار پروین اعتصامی بیشتر در مورد مسایل اجتماعی و ظلم و بیداد شاهان و فقر و محنت مردم است.<ref>زندگینامه: پروین اعتصامی-همشهری [http://hamshahrionline.ir/details/93918 انلاین]</ref> | ||
در سال ۱۳۱۴ [[دیوان پروین اعتصامی]] منتشر شد که شامل ۶۰۶شعر در قالبهای مثنوی و قطعه و قصیده است.او بیش از ۷۰ مناظره دارد که شامل گفتگوهایی پر معنا و نغز بین انسانها و جانوران و گیاهان و اشیا باهم است. | |||
در سال ۱۳۱۴ [[دیوان پروین اعتصامی]] منتشر | |||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
پروین اعتصامی در روز | پروین اعتصامی در روز ۲۵ اسفند سال ۱۲۸۵ شمسی در تبریز به دنیا آمد، تحت نظر پدر خود رشد کرد. در کودکی همراه خانواده به تهران آمد. ادبیات فارسی و ادبیات عرب را نزد پدرش یوسف اعتصامالملک فرا گرفت. در هشت سالگی به سرودن شعر پرداخت و مخصوصاً با به نظم کشیدن قطعاتی که پدرش از کتب خارجی (فرنگی- ترکی و عربی) ترجمه میکرد طبع آزمائی مینمود.<ref>[http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=پروین+اعتصامی&SSOReturnPage=Check&Rand=0 پروین اعتصامی] - ماهنامه رشد</ref> | ||
از | از ۶تا۸سالگی در محافل علمی که پدرش در خانه با حضور سخن شناسان و ادیبان آن زمان از جمله ملک الشعرای بهار، علی اکبر دهخدا، [[نصرالله تقوی]]، و[[شاهزاده افسر]] تشکیل میداد، شرکت میکرد و با وجودخردسالی، از این مباحث میاموخت و بهرمند میشد. | ||
در همین سالها بودکه | در همین سالها بودکه سرودههای ترجمه شده از زبانهای دیگر را به سبک انوری به نظم در آوردومایه شگفتی بسیاری از استادان از جمله تقوی شد. در ۱۱سالگی با آثار شاعران بزرگ، چون [[ناصر خسرو]] ،[[انوری]]، [[مولوی]]، و[[نظامی]] آشنا بود ودر ۱۴سالگی شعری از اوبنام [[«مرغک»]]<nowiki/>برای نخستین بارتوسط پدرش در مجله بهار به چاپ رسید.<ref>پروین [https://www.cgie.org.ir/ اعتصامی] دایرةالمعارف بزرگ</ref> | ||
[[پرونده:آگهی درگذشت پروین اعتصامی.jpg|بندانگشتی|آگهی درگذشت پروین اعتصامی]] | |||
اودر سال | اودر سال ۱۳۰۳تحصیلاتش را در مدرسه دخترانه آمریکایی تمام کردودر جشن پایان مدرسه خطابه ای با عنوان زن و تاریخ ایراد کرد. پروین درتمامی سفرهای پدرش همراه او بودودر این سفرها تجارب تازه ای کسب میکرد. پروین اعتصامی در سال ۱۳۱۳ با پسر عموی خود ازدواج کرد ولی دیری نپاییدکه به دلیل اختلاف فکری از او جدا شد. وچند ماه بعد از این جدایی، نخستین دفتر شعرش، با مقدمه ای از ملکالشعرای بهاردر تهران منتشر شد.<ref>زندگینامه: [http://hamshahrionline.ir/details/93918 پروین] اعتصامی همشهری انلاین</ref> پروین اعتصامی مدتی نیز در کتابخانهٔ دانشسرای عالی، کتابدار بود و بعد از آن قبل ازاینکه دومین دیوان اشعارش به چاپ برسد، به بیماری حصبه مبتلاشد و درگذشت و درقم، در حرم فاطمه معصومه، در مقبره خانوادگی، به خاک سپرده شد. | ||
== سبک اشعار == | == سبک اشعار == | ||
پروین اعتصامی از پایهگذاران [[سبک شعر مناظرهای]] است و در زمان حیاتش مجموعهای از شعرهایش را در قالبهایی مانند مناظره، مثنوی، قطعه و قصیده بصورت | پروین اعتصامی از پایهگذاران [[سبک شعر مناظرهای]] است و در زمان حیاتش مجموعهای از شعرهایش را در قالبهایی مانند مناظره، مثنوی، قطعه و قصیده بصورت دیوان اشعار به چاپ رساند.<ref>[http://setare.com/fa/news/295 زندگینامه پروین اعتصامی] ستاره</ref> | ||
'''دیوان پروین اعتصامی'''، شامل ۲۳۸ قطعه شعر میباشد، | '''دیوان پروین اعتصامی'''، شامل ۲۳۸ قطعه شعر میباشد، ۶۵ قطعه را به صورت مناظره آوردهاست. اشعار او بیشتر شامل قطعات ادبی است که موضوعات اجتماعی را نقد کردهاست. اشعار او به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول که به [[سبک خراسانی]] سروده شده ومحتوای آن اندرز و نصیحت است و به اشعار ناصر خسروشباهت دارد. دسته دوم به [[سبک عراقی]] گفته شده و به سبک اشعار [[سعدی]] نزدیک است. این اشعار از نوع مناظره میباشند و شهرت بیشتری دارند.<ref>[http://setare.com/fa/news/295 زندگینامه پروین اعتصامی] ستاره</ref> | ||
== پروین اعتصامی از نظر دیگران == | == پروین اعتصامی از نظر دیگران == | ||
بسیاری از منتقدان ادبی، پروین اعتصامی | بسیاری از منتقدان ادبی، پروین اعتصامی را با شاعران تراز اول ایران مقایسه میکنند و او را شاعری بزرگ مینامند. برخی شعر او را شعر «سیاست و اخلاق» نامیدهاند. | ||
ملک الشعرای بهار میگوید؛ اگر تنها شعر «سفر اشک» از دیوان او منتشر میشد، جایگاه والایی در علم و ادب فارسی پیدا میکرد. | |||
سعید نفیسی نوشته اشت : | سعید نفیسی نوشته اشت: «پروین طبع بلند و توانایی داشته و تقریباً همه جا هرچه میخواست، میتوانست بگوید. وزن و قافیه، طبع او را محدود نمیکرد.» | ||
علامه قزوینی در مورد پروین | علامه قزوینی در مورد پروین گفتهاست: «اشعار او با بهترین قصاید اساتید و به خصوص ناصرخسرو دم برابری میزند و موفق گشتهاست.» | ||
دهخدا پروین را در | دهخدا پروین را در «سلاست و متانت شعر هم رتبه استادان قدیم نظم» میشمارد. | ||
شهریار دیوان پروین را | شهریار دیوان پروین را «بلند آسمان» توصیف کرده و او را «از نوابغ ادب» میداند. | ||
شفیعی | شفیعی کدکنی میگوید: «او مستقلترین شاعر دوره شعر فارسی پس از مشروطیت و مضمون شعرهایش دارای تازگی است.» وی شعر او را شعر «خِرَد و عاطفه» و ظهور او پس از مشروطیت را «یک واقعه بزرگ ادبی» خواندهاست. | ||
هوشنگ ابتهاج (هـ. ااف. سایه) گفت: | هوشنگ ابتهاج (هـ. ااف. سایه) گفت: «پروین اعجوبهای بود که اولاً بی موقع مُرد و ثانیاً مرگش مصادف شد با غوغای شعر نو و در نتیجه شعر وی در آن میان درک نشد.» | ||
دکتر احسان یارشاطرنوشته است که: «از قاآنی به این سو، شاعری به اهمیت و اعتبار پروین نیست. وی در اصالت و استقلال، از همه شاعران ما پس از حافظ و صائب برتر است.» | |||
دکتر محمد معین شعر پروین را اینگونه توصیف کرد: «پروین در شعر خود، روح انسان را به سوی سعی و عمل، نیک بختی و فضیلت سوق میدهد.»<ref>[http://www.jonge-khabar.com/news/articlencat.php?id=3022&mode=v پروین اعتصامی] جنگ خبر</ref> | |||
== شخصیت سیاسی و اجتماعی | == شخصیت سیاسی و اجتماعی == | ||
پروین در دورانی زندگی میکردکه با صدورفرمان [[مشروطیت]] | پروین در دورانی زندگی میکردکه با صدورفرمان [[مشروطیت]]، فروپاشی [[حکومت قاجار]]، حکومت استبدادی [[رضا شاه]] وجنگ جهانی اول همراه بود. وی از این رویدادهای زمانه خود تأثیر میپذیرفت وبویژه اینکه پدرش نیز آگاه به مسائل سیاسی دوران بود و از طریق او درجریان مسائل سیاسی قرار میگرفت؛ لذا مسائلی چون ظلم ستیزی، مقابله با فقر وعدالت خواهی و [[آرمان خواهی]] در اشعار او به فراوانی دیده میشود ودرقالب مناظرههای زیبا مسائل اجتماعی را با دید سیاسی بیان میکند.<ref>[http://www.imna.ir/news/277008/ پروین اعتصامی] ایمنا</ref> | ||
پروین فرهنگ روزگار خود بخوبی | پروین فرهنگ روزگار خود بخوبی میشناخت و معنی و مفهوم زندگانی یک انسان بزرگ را عمیقاً درک میکرد. اشعار او بازتاب افکار سیاسی و اجتماعی وی است؛ که باعث توجه او به موضوعات ارزنده تر زندگی، ظلم ستیزی و عدالتخواهی در اشعارش شدهاست.<ref>[http://www.iran-nabard.com/n369/parvin369.htm پروین اعتصامی] iran nabard</ref> | ||
== اشعار معروف == | == اشعار معروف == | ||
آفریدههای ذهنِ زایندهٔ پروین، در مناظره ها، روشن تر، چهرهٔ خود را نشان میدهند. در مناظرههای شعری او، «امید و نومیدی»، «بلبل و مور»، «برف و بوستان»، «پایه و دیوار»، «تیر و کمان»، «دیدن و نادیدن»، «حقیقت و مجاز»، «دیوانه و زنجیر»، «ذرّه و خفّاش»، «سپید و سیاه»، «کرباس و الماس»، «کوه و کاه»، «گرگ و سگ»، «گرگ و شبان»، «گل و خار»، «گل و شبنم» و… با هم سخن میگویند. | |||
برخی از اشعار معروف او عبارتند از : اشک یتیم، | برخی از اشعار معروف او عبارتند از: اشک یتیم، سفر اشک، متاع جوانی، ای مرغک، مور و سلیمان، آرزوی پرواز، پندونصیحت، وقت برگریزان، صاعقه ما ستم اغنیاست، دزدوقاضی، شکایت پیرزن، عنکبوت، صاف و دردشرط نیکنامی، | ||
اشک یتیم | اشک یتیم | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|روزی گذشت پادشهی از گذرگهی | {{ب|روزی گذشت پادشهی از گذرگهی | فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست}} | ||
{{ب|پرسید زان میانه یکی کودک یتیم | {{ب|پرسید زان میانه یکی کودک یتیم | کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست؟}} | ||
{{ب|آن یک جواب داد: چه دانیم ما که چیست؟ | | {{ب|آن یک جواب داد: چه دانیم ما که چیست؟ | پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست}} | ||
{{ب|نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت: | {{ب|نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت: | این اشک دیده من و خون دل شماست}} | ||
{{ب|ما را به رخت و چوب شبانی | {{ب|ما را به رخت و چوب شبانی فریفتهاست | این گرگ سالهاست که با گله آشناست}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
پروین فلاکت و درماندگی فرودستان را ابدی نمیداند. به باور او، وقتی مشعل مقاومت به اهتزاز درآید، رنج وستم نیز پایان میابد | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|«ز | {{ب|«ز قید بندگی این بستگان شوند آزاد | اگر به شوق رهایی زنند بال و پری}} | ||
{{ب| | {{ب|یتیم و پیرزن این قدر خون دل نخورند | اگر به خانة غارتگری فتد شرری}} | ||
{{ب|به | {{ب|به حکم ناحق هر سِفله خلق را نکشند | اگر ز قتل پدر پرسشی کند پسری}} | ||
{{ب|درخت جور و ستم | {{ب|درخت جور و ستم هیچ برگ و بار نداشت | اگر که دست مجازات میزدش تبری}} | ||
{{ب|اگر | {{ب|اگر که بدمنشی را کشند بر سر دار | به جای او ننشیند به زور ازو بتری».}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
به باور | به باور پروین، باید دست به دست هم دادو بی شک و تردید پای به میدان نهاد. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|«هزار | {{ب|«هزار کوه گرت سدّ راه شوند، برو | هزار ره گرت از پا درافکنند، مایست».}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
پروین به رنجبرهای پای در بند یک راه نشان میدهد: نبرد، بی واهمه و هراس: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|«تا به | {{ب|«تا به کی جان کندن اندر آفتاب، ای رنجبر؟ | ریختن از بهر نان از چهره آب، ای رنجبر؟}} | ||
{{ب|از حقوق | {{ب|از حقوق پایمال خویشتن کن پرسشی | چند میترسی ز هر خان و جناب، ای رنجبر؟}} | ||
{{ب|جمله آنان را | {{ب|جمله آنان را که چون زالو مکندت خون بریز | وندر آن خون دست و پایی کن خَضاب، ای رنجبر» !}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
پروین در شعر «شکایت پیرزن» از زبان پیرزنی بر شاه میتازد که از آتش فساد او به جز آه برای مردم نماندهاست: | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| | {{ب|سنگینی خَراج به ما عرصه تنگ کرد | گندم تراست، حاصل ما غیر کاه نیست}} | ||
{{ب|در دامن تو | {{ب|در دامن تو دیده جز آلودگی ندید | بر عیبهای روشن خویشت نگاه نیست}} | ||
{{ب| | {{ب|ویرانه شد ز ظلم تو هر مسکن و دهی | یغماگر است چون تو کسی، پادشاه نیست».}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
مناظره «دزدوقاضی» | مناظره «دزدوقاضی» | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|گفت: هان | {{ب|گفت: هان برگوی شغل خویشتن | گفت: هستم همچو قاضی، راهزن}} | ||
{{ب|گفت: آن زَرها | {{ب|گفت: آن زَرها که بُردستی کجاست؟ | گفت: در هَمیانِ تَلبیس شماست}} | ||
{{ب|گفت: | {{ب|گفت: پیش کیست آن روشن نگین؟ | گفت: بیرون آر دست از آستین}} | ||
{{ب| | {{ب|دزدیِ پنهان و پیدا کارِ توست | مالِ دزدی، جمله، در انبار توست}} | ||
{{ب|حَد به گردن | {{ب|حَد به گردن داری و حد میزنی | گر یکی باید زدن، صد میزنی}} | ||
{{ب| | {{ب|میزنم گر من ره خلق ای رفیق | در ره شرعی تو قُطّاع الطّریق}} | ||
{{ب| | {{ب|میبرم من جامهٔ درویشِ عور | تو ربا و رشوه میگیری به زور}} | ||
{{ب|دست من | {{ب|دست من بستی برای یک گلیم | خود گرفتی خانه از دست یتیم}} | ||
{{ب|دزدِ زَر بستند و دزدِ | {{ب|دزدِ زَر بستند و دزدِ دین رهید | شِحنه، ما را دید و قاضی را ندید}} | ||
{{ب| | {{ب|چیره دستان میربایند آن چه هست | میبُرند آن گه ز دزدِ کاه، دست}} | ||
{{ب|دزد اگر | {{ب|دزد اگر شب، گرمِ یغماکردن است | دزدیِ حُکّام روز روشن است}} | ||
{{ب|حاجب اَر ما را ز راه راست برد | {{ب|حاجب اَر ما را ز راه راست برد | دیو، قاضی را به هر جا خواست برد».}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}}<ref>[https://hambastegimeli.com/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%88%D9%8A%DA%98%D9%87/%D9%87%D9%86%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D8%AA/49044-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8% مناظرههای شعری (به یاد پروین اعتصامی)] سایت همبستگی</ref><ref>[http://setare.com/fa/news/11655/مجموعه-بهترین-اشعار-پروین-اعتصامی مجموعه اشعار پروین اعتصامی]</ref><ref>[http://mohamadaliobedi.blogfa.com/post/991/اشعار-پروین-اعتصامی اشعار پروین اعتصامی]</ref> | ||
<ref>[https://hambastegimeli.com/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%88%D9%8A%DA%98%D9%87/%D9%87%D9%86%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D8%AA/49044-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B9%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8% | |||
== مضامین و محتوای اشعار == | == مضامین و محتوای اشعار == | ||
اشعار پروین اعتصامی بیشتر در رابطه با مسایل اجتماعی و ظلم و ستم | اشعار پروین اعتصامی بیشتر در رابطه با مسایل اجتماعی و ظلم و ستم شاهان و فقر مردم است او اشعار زیادی سرود ودرتمامی این سرودهها با پند و اندرز راههای تاریک زندگی را روشن کردهاست.<ref>[http://hamshahrionline.ir/details/93918 زندگینامه پروین اعتصامی] همشهری</ref> تعدادی زیادی از اشعار پروین، مناظره میان اشیاء، حیوانات و گیاهان است ودر این اشعار او به غنیمت شمردن فرصتها، نصیحتهای اخلاقی، انتقادکردن به ظلم و ستم به مظلومان و ضعیفان و ناپایداری دنیاپرداخته است.<ref>[http://setare.com/fa/news/295/ زندگینامه پروین اعتصامی] ستاره</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} | ||
[[رده:ادبیات معاصر ایران]] | |||
[[رده:اهالی تبریز]] | |||
[[رده:درگذشتگان ۱۳۲۰]] | |||
[[رده:شاعران زن اهل ایران]] | |||
[[رده:شاعران اهل ایران]] | |||
[[رده:شاعران فارسیزبان]] | |||
[[رده:شاعران معاصر ایران]] | |||
[[رده:نویسندگان زن اهل ایران]] |
نسخهٔ ۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۵
پروین اعتصامی، (۲۵ اسفند ۱۲۸۵–۱۵ فروردین ۱۳۲۰) با نام اصلی رخشنده اعتصامی شاعر مشهور ایرانی است. پدرش یوسف اعتصامی شاعر و مترجم بود و در شکلگیری شخصیت هنری و ادبی پروین نقش بسزایی داشت. پروین اعتصامی در سال۱۲۹۱ در ۶سالگی همراه با خانواده اش از تبریز به تهران رفت و از همان اوان کودکی با با کمک اساتیدی چون علی اکبر دهخدا و ملک الشعرای بهار به شعر و ادبیات روی آورد و سرودن شعر را آغاز کرد.
پروین اعتصامی از کودکی فارسی و عربی را نزد پدر آموخت و سپس به مدرسه آمریکایی ایران کلیسا رفت. او در سال ۱۳۰۳تحصیلاتش را در آنجا به اتمام رساند.[۱]در جشن فارغالتحصیلی، در یک سخنرانی با عنوان «زن و تاریخ» از بیسوادی و بیخبری زنان ایران سخن گفت.[۲]
اعتصامی در ۲۸سالگی ازدواج کرد ولی به دلیل اختلاف فکری با همسرش از او جدا شد. وی مدتی در کتابخانه دانشسرای عالی کتابدار بود. او در سن ۳۵سالگی در اثر بیماری حصبه درگذشت و در قم، در حرم فاطمه معصومه در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد.[۳]
پروین اعتصامی شیوه ای منحصر به فرد در سرودن شعر دارد. او هرگز در قصیده به سمت مداحی و ستایش شاهان نرفت و در غزل، سوز و گدازهای عاشقانه معمول را بکار نبرد. او در مثنوی نیز زبانی بدیع و نو دارد. در شعر او از یک قطره اشک تا اشیاء پیرامون انسان و حتی پرندهها و حیوانات سخن میگویند. مناظرههای شعری پروین زیباترین آفریدههای ذهن خلاق او هستند. ملک الشعرای بهار، پروین اعتصامی را زنده کنندهی فن مناظره در شعر فارسی میداند و معتقد است که شعر او با وجود استواری و متانت در لفظ و معنا، روان و آسان فهم است.[۴] اشعار پروین اعتصامی بیشتر در مورد مسایل اجتماعی و ظلم و بیداد شاهان و فقر و محنت مردم است.[۵]
در سال ۱۳۱۴ دیوان پروین اعتصامی منتشر شد که شامل ۶۰۶شعر در قالبهای مثنوی و قطعه و قصیده است.او بیش از ۷۰ مناظره دارد که شامل گفتگوهایی پر معنا و نغز بین انسانها و جانوران و گیاهان و اشیا باهم است.
زندگینامه
پروین اعتصامی در روز ۲۵ اسفند سال ۱۲۸۵ شمسی در تبریز به دنیا آمد، تحت نظر پدر خود رشد کرد. در کودکی همراه خانواده به تهران آمد. ادبیات فارسی و ادبیات عرب را نزد پدرش یوسف اعتصامالملک فرا گرفت. در هشت سالگی به سرودن شعر پرداخت و مخصوصاً با به نظم کشیدن قطعاتی که پدرش از کتب خارجی (فرنگی- ترکی و عربی) ترجمه میکرد طبع آزمائی مینمود.[۶]
از ۶تا۸سالگی در محافل علمی که پدرش در خانه با حضور سخن شناسان و ادیبان آن زمان از جمله ملک الشعرای بهار، علی اکبر دهخدا، نصرالله تقوی، وشاهزاده افسر تشکیل میداد، شرکت میکرد و با وجودخردسالی، از این مباحث میاموخت و بهرمند میشد.
در همین سالها بودکه سرودههای ترجمه شده از زبانهای دیگر را به سبک انوری به نظم در آوردومایه شگفتی بسیاری از استادان از جمله تقوی شد. در ۱۱سالگی با آثار شاعران بزرگ، چون ناصر خسرو ،انوری، مولوی، ونظامی آشنا بود ودر ۱۴سالگی شعری از اوبنام «مرغک»برای نخستین بارتوسط پدرش در مجله بهار به چاپ رسید.[۷]
اودر سال ۱۳۰۳تحصیلاتش را در مدرسه دخترانه آمریکایی تمام کردودر جشن پایان مدرسه خطابه ای با عنوان زن و تاریخ ایراد کرد. پروین درتمامی سفرهای پدرش همراه او بودودر این سفرها تجارب تازه ای کسب میکرد. پروین اعتصامی در سال ۱۳۱۳ با پسر عموی خود ازدواج کرد ولی دیری نپاییدکه به دلیل اختلاف فکری از او جدا شد. وچند ماه بعد از این جدایی، نخستین دفتر شعرش، با مقدمه ای از ملکالشعرای بهاردر تهران منتشر شد.[۸] پروین اعتصامی مدتی نیز در کتابخانهٔ دانشسرای عالی، کتابدار بود و بعد از آن قبل ازاینکه دومین دیوان اشعارش به چاپ برسد، به بیماری حصبه مبتلاشد و درگذشت و درقم، در حرم فاطمه معصومه، در مقبره خانوادگی، به خاک سپرده شد.
سبک اشعار
پروین اعتصامی از پایهگذاران سبک شعر مناظرهای است و در زمان حیاتش مجموعهای از شعرهایش را در قالبهایی مانند مناظره، مثنوی، قطعه و قصیده بصورت دیوان اشعار به چاپ رساند.[۹]
دیوان پروین اعتصامی، شامل ۲۳۸ قطعه شعر میباشد، ۶۵ قطعه را به صورت مناظره آوردهاست. اشعار او بیشتر شامل قطعات ادبی است که موضوعات اجتماعی را نقد کردهاست. اشعار او به دو دسته تقسیم میشوند: دسته اول که به سبک خراسانی سروده شده ومحتوای آن اندرز و نصیحت است و به اشعار ناصر خسروشباهت دارد. دسته دوم به سبک عراقی گفته شده و به سبک اشعار سعدی نزدیک است. این اشعار از نوع مناظره میباشند و شهرت بیشتری دارند.[۱۰]
پروین اعتصامی از نظر دیگران
بسیاری از منتقدان ادبی، پروین اعتصامی را با شاعران تراز اول ایران مقایسه میکنند و او را شاعری بزرگ مینامند. برخی شعر او را شعر «سیاست و اخلاق» نامیدهاند.
ملک الشعرای بهار میگوید؛ اگر تنها شعر «سفر اشک» از دیوان او منتشر میشد، جایگاه والایی در علم و ادب فارسی پیدا میکرد.
سعید نفیسی نوشته اشت: «پروین طبع بلند و توانایی داشته و تقریباً همه جا هرچه میخواست، میتوانست بگوید. وزن و قافیه، طبع او را محدود نمیکرد.»
علامه قزوینی در مورد پروین گفتهاست: «اشعار او با بهترین قصاید اساتید و به خصوص ناصرخسرو دم برابری میزند و موفق گشتهاست.»
دهخدا پروین را در «سلاست و متانت شعر هم رتبه استادان قدیم نظم» میشمارد.
شهریار دیوان پروین را «بلند آسمان» توصیف کرده و او را «از نوابغ ادب» میداند.
شفیعی کدکنی میگوید: «او مستقلترین شاعر دوره شعر فارسی پس از مشروطیت و مضمون شعرهایش دارای تازگی است.» وی شعر او را شعر «خِرَد و عاطفه» و ظهور او پس از مشروطیت را «یک واقعه بزرگ ادبی» خواندهاست.
هوشنگ ابتهاج (هـ. ااف. سایه) گفت: «پروین اعجوبهای بود که اولاً بی موقع مُرد و ثانیاً مرگش مصادف شد با غوغای شعر نو و در نتیجه شعر وی در آن میان درک نشد.»
دکتر احسان یارشاطرنوشته است که: «از قاآنی به این سو، شاعری به اهمیت و اعتبار پروین نیست. وی در اصالت و استقلال، از همه شاعران ما پس از حافظ و صائب برتر است.»
دکتر محمد معین شعر پروین را اینگونه توصیف کرد: «پروین در شعر خود، روح انسان را به سوی سعی و عمل، نیک بختی و فضیلت سوق میدهد.»[۱۱]
شخصیت سیاسی و اجتماعی
پروین در دورانی زندگی میکردکه با صدورفرمان مشروطیت، فروپاشی حکومت قاجار، حکومت استبدادی رضا شاه وجنگ جهانی اول همراه بود. وی از این رویدادهای زمانه خود تأثیر میپذیرفت وبویژه اینکه پدرش نیز آگاه به مسائل سیاسی دوران بود و از طریق او درجریان مسائل سیاسی قرار میگرفت؛ لذا مسائلی چون ظلم ستیزی، مقابله با فقر وعدالت خواهی و آرمان خواهی در اشعار او به فراوانی دیده میشود ودرقالب مناظرههای زیبا مسائل اجتماعی را با دید سیاسی بیان میکند.[۱۲]
پروین فرهنگ روزگار خود بخوبی میشناخت و معنی و مفهوم زندگانی یک انسان بزرگ را عمیقاً درک میکرد. اشعار او بازتاب افکار سیاسی و اجتماعی وی است؛ که باعث توجه او به موضوعات ارزنده تر زندگی، ظلم ستیزی و عدالتخواهی در اشعارش شدهاست.[۱۳]
اشعار معروف
آفریدههای ذهنِ زایندهٔ پروین، در مناظره ها، روشن تر، چهرهٔ خود را نشان میدهند. در مناظرههای شعری او، «امید و نومیدی»، «بلبل و مور»، «برف و بوستان»، «پایه و دیوار»، «تیر و کمان»، «دیدن و نادیدن»، «حقیقت و مجاز»، «دیوانه و زنجیر»، «ذرّه و خفّاش»، «سپید و سیاه»، «کرباس و الماس»، «کوه و کاه»، «گرگ و سگ»، «گرگ و شبان»، «گل و خار»، «گل و شبنم» و… با هم سخن میگویند. برخی از اشعار معروف او عبارتند از: اشک یتیم، سفر اشک، متاع جوانی، ای مرغک، مور و سلیمان، آرزوی پرواز، پندونصیحت، وقت برگریزان، صاعقه ما ستم اغنیاست، دزدوقاضی، شکایت پیرزن، عنکبوت، صاف و دردشرط نیکنامی،
اشک یتیم
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی | فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست | |
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم | کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست؟ | |
آن یک جواب داد: چه دانیم ما که چیست؟ | پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست | |
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت: | این اشک دیده من و خون دل شماست | |
ما را به رخت و چوب شبانی فریفتهاست | این گرگ سالهاست که با گله آشناست |
پروین فلاکت و درماندگی فرودستان را ابدی نمیداند. به باور او، وقتی مشعل مقاومت به اهتزاز درآید، رنج وستم نیز پایان میابد
«ز قید بندگی این بستگان شوند آزاد | اگر به شوق رهایی زنند بال و پری | |
یتیم و پیرزن این قدر خون دل نخورند | اگر به خانة غارتگری فتد شرری | |
به حکم ناحق هر سِفله خلق را نکشند | اگر ز قتل پدر پرسشی کند پسری | |
درخت جور و ستم هیچ برگ و بار نداشت | اگر که دست مجازات میزدش تبری | |
اگر که بدمنشی را کشند بر سر دار | به جای او ننشیند به زور ازو بتری». |
به باور پروین، باید دست به دست هم دادو بی شک و تردید پای به میدان نهاد.
«هزار کوه گرت سدّ راه شوند، برو | هزار ره گرت از پا درافکنند، مایست». |
پروین به رنجبرهای پای در بند یک راه نشان میدهد: نبرد، بی واهمه و هراس:
«تا به کی جان کندن اندر آفتاب، ای رنجبر؟ | ریختن از بهر نان از چهره آب، ای رنجبر؟ | |
از حقوق پایمال خویشتن کن پرسشی | چند میترسی ز هر خان و جناب، ای رنجبر؟ | |
جمله آنان را که چون زالو مکندت خون بریز | وندر آن خون دست و پایی کن خَضاب، ای رنجبر» ! |
پروین در شعر «شکایت پیرزن» از زبان پیرزنی بر شاه میتازد که از آتش فساد او به جز آه برای مردم نماندهاست:
سنگینی خَراج به ما عرصه تنگ کرد | گندم تراست، حاصل ما غیر کاه نیست | |
در دامن تو دیده جز آلودگی ندید | بر عیبهای روشن خویشت نگاه نیست | |
ویرانه شد ز ظلم تو هر مسکن و دهی | یغماگر است چون تو کسی، پادشاه نیست». |
مناظره «دزدوقاضی»
گفت: هان برگوی شغل خویشتن | گفت: هستم همچو قاضی، راهزن | |
گفت: آن زَرها که بُردستی کجاست؟ | گفت: در هَمیانِ تَلبیس شماست | |
گفت: پیش کیست آن روشن نگین؟ | گفت: بیرون آر دست از آستین | |
دزدیِ پنهان و پیدا کارِ توست | مالِ دزدی، جمله، در انبار توست | |
حَد به گردن داری و حد میزنی | گر یکی باید زدن، صد میزنی | |
میزنم گر من ره خلق ای رفیق | در ره شرعی تو قُطّاع الطّریق | |
میبرم من جامهٔ درویشِ عور | تو ربا و رشوه میگیری به زور | |
دست من بستی برای یک گلیم | خود گرفتی خانه از دست یتیم | |
دزدِ زَر بستند و دزدِ دین رهید | شِحنه، ما را دید و قاضی را ندید | |
چیره دستان میربایند آن چه هست | میبُرند آن گه ز دزدِ کاه، دست | |
دزد اگر شب، گرمِ یغماکردن است | دزدیِ حُکّام روز روشن است | |
حاجب اَر ما را ز راه راست برد | دیو، قاضی را به هر جا خواست برد». |
مضامین و محتوای اشعار
اشعار پروین اعتصامی بیشتر در رابطه با مسایل اجتماعی و ظلم و ستم شاهان و فقر مردم است او اشعار زیادی سرود ودرتمامی این سرودهها با پند و اندرز راههای تاریک زندگی را روشن کردهاست.[۱۷] تعدادی زیادی از اشعار پروین، مناظره میان اشیاء، حیوانات و گیاهان است ودر این اشعار او به غنیمت شمردن فرصتها، نصیحتهای اخلاقی، انتقادکردن به ظلم و ستم به مظلومان و ضعیفان و ناپایداری دنیاپرداخته است.[۱۸]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ زندگینامه پروین اعتصامی -ستاره
- ↑ زندگینامه: پروین اعتصامی-همشهری انلاین
- ↑ پروین اعتصامی -ماهنامهرشد
- ↑ مناظرههای شعری (به یاد پروین اعتصامی)-سایت همبستگی
- ↑ زندگینامه: پروین اعتصامی-همشهری انلاین
- ↑ پروین اعتصامی - ماهنامه رشد
- ↑ پروین اعتصامی دایرةالمعارف بزرگ
- ↑ زندگینامه: پروین اعتصامی همشهری انلاین
- ↑ زندگینامه پروین اعتصامی ستاره
- ↑ زندگینامه پروین اعتصامی ستاره
- ↑ پروین اعتصامی جنگ خبر
- ↑ پروین اعتصامی ایمنا
- ↑ پروین اعتصامی iran nabard
- ↑ مناظرههای شعری (به یاد پروین اعتصامی) سایت همبستگی
- ↑ مجموعه اشعار پروین اعتصامی
- ↑ اشعار پروین اعتصامی
- ↑ زندگینامه پروین اعتصامی همشهری
- ↑ زندگینامه پروین اعتصامی ستاره