کاربر:Khosro/صفحه تمرین NOINDEX

از ایران پدیا
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۳۸ توسط Khosro (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برای صفحه تمرین.jpg

اخوان‌المسلمین، (الاخوان المسلمون) یک جنبش فراملی اسلام‌گرا و بزرگ‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین گروه سیاسی اهل سنت در جهان عرب است که در سال ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر تأسیس شد. این گروه توسط معلمی به نام حسن البنا پایه‌گذاری شد. اخوان‌المسلمین از ابتدا با هدف احیای ارزش‌های اسلامی در جامعه و مقاومت در برابر نفوذ فرهنگی و سیاسی غرب شکل گرفت. دیدگاه‌های این سازمان به تدریج از یک جنبش اصلاحی اجتماعی و آموزشی به یک نیروی سیاسی، نظامی و تشکیلاتی تبدیل شد و در طول دهه‌های متمادی، مبارزات شدیدی را علیه دولت‌های عربی (به‌ویژه در مصر) تجربه کرد. اخوان توانست با تأسیس شاخه‌های متعدد در کشورهای مختلف منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، تأثیر عمیقی بر سیاست‌های منطقه‌ای بگذارد و در تاریخ خود، از مشارکت در انتخابات و تشکیل دولت تا دوران سرکوب و زیرزمینی شدن را تجربه کرده است. (بریتانیکا، مجلات شاهد، نوگرا)


۲. مقدمه

اخوان‌المسلمین که گاهی با نام ساده‌تر «اخوان» نیز شناخته می‌شود، جنبشی است که به دلیل گستردگی نفوذ، عمر طولانی و نقش محوری در تحولات سیاسی خاورمیانه، از اهمیت مطالعاتی بالایی برخوردار است. این جنبش در سده بیستم، در واکنش به فروپاشی خلافت عثمانی و افزایش نفوذ غرب در منطقه، توسط حسن البنا در مصر پایه‌گذاری شد. ایده اصلی تأسیس، بازگشت به اسلام اصیل به عنوان راه‌حلی جامع برای تمام مشکلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بود. اخوان به عنوان یک جنبش مردمی، به سرعت در میان طبقات مختلف جامعه مصر، به ویژه کارمندان و دانشجویان، گسترش یافت و در دهه ۱۹۴۰ به اوج قدرت و سازماندهی خود رسید. (بریتانیکا، مجلات شاهد)

اخوان‌المسلمین نه تنها یک سازمان سیاسی، بلکه یک تشکیلات مذهبی، اجتماعی، آموزشی و خیریه محسوب می‌شد که در طول حیات خود از روش‌های مختلفی شامل فعالیت‌های پارلمانی، نهادهای مدنی و در مواردی اقدامات خشونت‌آمیز استفاده کرده است. بررسی تاریخ اخوان نیازمند درک تحولات داخلی، شکاف‌های فکری (به‌ویژه پس از سید قطب) و تأثیر آن بر جنبش‌های اسلام‌گرای معاصر در کشورهایی مانند سوریه، اردن، تونس و شاخه‌های بین‌المللی آن است. هدف این مقاله، بررسی بی‌طرفانه پیدایش، اندیشه و تحولات سیاسی و سازمانی این جنبش تا به امروز است. (زیتون، CFR، نوگرا)

بخش سوم: زمینه پیدایش و دوران تأسیس (۱۹۲۸–۱۹۴۹)

۳-۱. بستر تاریخی و شکل‌گیری اخوان‌المسلمین در مارس ۱۹۲۸ میلادی (۱۳۴۷ قمری) در شهر اسماعیلیه مصر توسط «حسن البنا»، که در آن زمان یک معلم جوان مدرسه بود، و شش تن از کارگران شرکت کانال سوئز تأسیس شد. شکل‌گیری این گروه واکنشی مستقیم به دو رویداد مهم تاریخی بود: نخست، سقوط خلافت عثمانی در سال ۱۹۲۴ که خلأیی در رهبری سیاسی جهان اسلام ایجاد کرد؛ و دوم، حضور استعماری بریتانیا در مصر و نفوذ گسترده فرهنگ غربی که از دیدگاه بنیان‌گذاران، تهدیدی برای هویت اسلامی محسوب می‌شد. (بریتانیکا، کتاب ریچارد پی. میشل)

حسن البنا بر این باور بود که ضعف جهان اسلام ناشی از دور شدن مسلمانان از اصول اولیه دین است. او شعار معروف «اسلام راه‌حل است» (الاسلام هو الحل) را مطرح کرد و اسلام را نه صرفاً یک دین عبادی، بلکه یک نظام جامع زندگی (شامل سیاست، اقتصاد و اجتماع) معرفی نمود. (مجلات شاهد، نوگرا)

۳-۲. ساختار سازمانی و گسترش سریع اخوان‌المسلمین در ابتدا به عنوان یک انجمن خیریه و اصلاحی فعالیت خود را آغاز کرد، اما به سرعت به یک جنبش توده‌ای تبدیل شد. در سال ۱۹۳۲، حسن البنا مقر اصلی سازمان را به قاهره منتقل کرد. این جنبش با ایجاد شبکه‌ای گسترده از مدارس، مساجد، بیمارستان‌ها و کارخانه‌های کوچک، توانست پایگاه اجتماعی قدرتمندی در میان طبقات پایین و متوسط شهری ایجاد کند. (کتاب حسن حبنکه، بریتانیکا)

ساختار اخوان بر اساس نظمی دقیق و سلسله‌مراتب فرماندهی بنا شد. در رأس این هرم، «مرشد عام» (راهنمای کل) قرار داشت که دارای اختیارات وسیعی بود. اعضا در حلقه‌های کوچک‌تر به نام «اسره» (خانواده) سازماندهی می‌شدند تا آموزش‌های عقیدتی و وفاداری تشکیلاتی را بیاموزند. تا اواخر دهه ۱۹۴۰، تخمین زده می‌شود که اخوان بیش از ۵۰۰ هزار عضو فعال و هزاران شعبه در سراسر مصر داشت. (کتاب ریچارد پی. میشل، مجلات شاهد)

۳-۳. دستگاه ویژه (التنظیم الخاص) و آغاز خشونت‌ها یکی از بحث‌برانگیزترین ابعاد اخوان در دوران اولیه، تأسیس شاخه‌ای مخفی و نظامی به نام «دستگاه ویژه» (الجهاز الخاص یا التنظیم الخاص) بود. هدف اولیه این شاخه، مبارزه با اشغالگران بریتانیایی و آمادگی برای دفاع از منافع اسلامی بود. اعضای این گروه در جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائیل شرکت کردند و نقش فعالی ایفا نمودند. (CFR، نوگرا)

با این حال، فعالیت‌های دستگاه ویژه به خشونت‌های داخلی نیز کشیده شد. در دسامبر ۱۹۴۸، پس از آنکه محمود فهمی نقراشی (نخست‌وزیر وقت مصر) دستور انحلال اخوان‌المسلمین را صادر کرد، توسط یکی از اعضای شاخه نظامی اخوان ترور شد. در واکنش به این رویداد، حسن البنا ترور را محکوم کرد و عبارت معروف «نه برادرند و نه مسلمان» را درباره عاملان ترور به کار برد، اما این برائت مانع از برخورد حکومت نشد. سرانجام در فوریه ۱۹۴۹، حسن البنا توسط مأموران حکومتی ترور شد و سازمان وارد دوره‌ای از بحران رهبری و سرکوب شدید گردید. (کتاب ریچارد پی. میشل، بریتانیکا)

بخش چهارم: دوران ناصر، سید قطب و تحولات ایدئولوژیک (۱۹۵۲–۱۹۷۰)

۴-۱. انقلاب ۱۹۵۲ و تقابل با جمال عبدالناصر با وقوع کودتای «افسران آزاد» در سال ۱۹۵۲ که منجر به سرنگونی نظام پادشاهی در مصر شد، اخوان‌المسلمین در ابتدا از این حرکت حمایت کرد و روابط نزدیکی با رهبران کودتا داشت. آن‌ها امیدوار بودند که افسران جوان، قوانین اسلامی را در کشور اجرا کنند. اما پس از به قدرت رسیدن «جمال عبدالناصر»، تضاد عمیقی میان دیدگاه سکولار و ناسیونالیستی ناصر و دیدگاه اسلام‌گرایانه اخوان پدیدار شد. ناصر خواهان وفاداری مطلق تمام گروه‌ها به دولت بود، در حالی که اخوان استقلال تشکیلاتی خود را حفظ کرد. (بریتانیکا، کتاب ریچارد پی. میشل)

این تنش‌ها در سال ۱۹۵۴، پس از یک سوءقصد نافرجام به جان ناصر در میدان المنشیه اسکندریه که به یکی از اعضای اخوان نسبت داده شد، به اوج رسید. ناصر این رویداد را بهانه‌ای برای سرکوب گسترده قرار داد؛ اخوان‌المسلمین غیرقانونی اعلام شد، دفاترش سوزانده شد و هزاران نفر از اعضای آن دستگیر، شکنجه یا اعدام شدند. «حسن الهضیبی» که پس از البنا به عنوان دومین مرشد عام انتخاب شده بود، نیز زندانی شد. (کتاب ظهور و سقوط اخوان المسلمین، نوگرا)

۴-۲. ظهور سید قطب و پارادایم «جاهلیت مدرن» در دوران حبس و فشار شدید زندان‌های ناصر، تحول فکری عظیمی در بخشی از بدنه اخوان رخ داد که نماد آن «سید قطب»، نویسنده و نظریه‌پرداز برجسته این گروه بود. قطب در کتاب معروف خود «نشانه‌های راه» (معالم فی الطریق)، قرائتی رادیکال‌تر از اسلام سیاسی ارائه داد. او مفهوم «جاهلیت» را احیا کرد و استدلال نمود که جوامع مسلمان کنونی (از جمله مصر تحت حکومت ناصر) به دلیل عدم اجرای احکام شریعت، در وضعیت جاهلیت به سر می‌برند و مسلمان واقعی نیستند. (زیتون، کتاب کریستین تروال)

سید قطب مفهوم «حاکمیت» را مختص خداوند دانست و هرگونه قانون‌گذاری بشری را شرک تلقی کرد. این اندیشه‌ها زمینه را برای تکفیر (کافر دانستن) حاکمان مسلمان و جواز قیام مسلحانه (جهاد) علیه حکومت‌های داخلی فراهم کرد. هرچند رهبری سنتی اخوان (مانند الهضیبی) با انتشار کتاب «دعاة لا قضاة» (دعوت‌کنندگان نه قضاوت‌کنندگان) تلاش کرد از تندروی‌های قطب فاصله بگیرد و بر روش اصلاحی تأکید کند، اما اندیشه‌های قطب موجب انشعاب‌های فکری عمیق شد و الهام‌بخش بسیاری از گروه‌های جهادی رادیکال در دهه‌های بعد گردید. سید قطب نهایتاً در سال ۱۹۶۶ توسط حکومت ناصر اعدام شد. (زیتون، بریتانیکا، کتاب بنیادگرایی اسلامی)

۴-۳. دوره انور سادات و بازگشت به جامعه پس از مرگ ناصر در سال ۱۹۷۰، انور سادات به ریاست جمهوری رسید. سادات برای مقابله با نفوذ چپ‌گراها و ناصریست‌ها، سیاست مصالحه با اسلام‌گراها را در پیش گرفت. او زندانیان اخوان را آزاد کرد و به رهبری تبعیدی اجازه بازگشت داد. در این دوره، اخوان‌المسلمین تحت رهبری «عمر التلمسانی» (مرشد سوم) استراتژی پرهیز از خشونت و تمرکز بر فعالیت‌های اجتماعی، دانشجویی و سندیکایی را اتخاذ کرد. آن‌ها رسماً خشونت را نفی کردند، هرچند گروه‌های تندرو منشعب از اخوان (مانند الجهاد اسلامی که متأثر از قطب بودند) راه خشونت را ادامه دادند و نهایتاً سادات را در سال ۱۹۸۱ ترور کردند. با این حال، بدنه اصلی اخوان در این ترور مشارکت نداشت و بر مشی مسالمت‌آمیز خود باقی ماند. (مجلات شاهد، CFR، نوگرا)

بخش پنجم: از مبارک تا بهار عربی و تجربه حکومت (۱۹۸۱–۲۰۱۳)

۵-۱. دوران حسنی مبارک: مشارکت محدود و نفوذ اجتماعی در دوران سی‌ساله حکومت «حسنی مبارک»، اخوان‌المسلمین سیاست «مشارکت بدون سلطه» را در پیش گرفت. اگرچه فعالیت رسمی حزب ممنوع بود، اما اعضای اخوان به عنوان نامزدهای مستقل در انتخابات پارلمانی شرکت می‌کردند و موفق شدند نفوذ خود را در اتحادیه‌های صنفی (پزشکان، مهندسان و وکلا) و دانشگاه‌ها گسترش دهند. نقطه اوج این استراتژی در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۵ بود که نامزدهای وابسته به اخوان توانستند ۸۸ کرسی (حدود ۲۰ درصد پارلمان) را کسب کنند و به بزرگترین بلوک اپوزیسیون تبدیل شوند. در این دوره، اخوان با ارائه خدمات اجتماعی گسترده به طبقات محروم، خلأ ناتوانی دولت را پر کرد و پایگاه رأی خود را تحکیم بخشید. (بریتانیکا، مجلات شاهد، CFR)

۵-۲. انقلاب ۲۰۱۱ و صعود به قدرت با آغاز اعتراضات ژانویه ۲۰۱۱ در مصر (بهار عربی)، رهبری اخوان ابتدا با احتیاط برخورد کرد و دیرتر از جوانان انقلابی به میدان تحریر پیوست، اما به دلیل تشکیلات منسجم خود، به سرعت توانست نبض تحولات سیاسی پس از سقوط مبارک را در دست بگیرد. پس از انقلاب، اخوان‌المسلمین حزب «آزادی و عدالت» (حزب الحریة و العدالة) را تأسیس کرد. در اولین انتخابات پارلمانی دموکراتیک، این حزب توانست اکثریت کرسی‌ها را به دست آورد. (نوگرا، بریتانیکا)

در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۲، «محمد مرسی»، از رهبران ارشد اخوان، به عنوان نامزد حزب معرفی شد و با پیروزی در رقابت با احمد شفیق (نخست‌وزیر سابق)، به عنوان اولین رئیس‌جمهور غیرنظامی و منتخب دموکراتیک مصر سوگند یاد کرد. این پیروزی، اوج موفقیت تاریخی اخوان پس از هشت دهه فعالیت بود. (زیتون، نوگرا)

۵-۳. دوران ریاست‌جمهوری مرسی و سقوط (۲۰۱۳) دوران ریاست‌جمهوری محمد مرسی بسیار کوتاه و پرتنش بود. او با چالش‌های عظیمی از جمله اقتصاد در حال فروپاشی، مقاومت نهادهای باقی‌مانده از رژیم سابق (دولت پنهان) و بی‌اعتمادی سکولارها و لیبرال‌ها مواجه شد. صدور بیانیه‌ای در نوامبر ۲۰۱۲ که اختیارات قضایی رئیس‌جمهور را فراتر از نظارت دادگاه‌ها قرار می‌داد، منجر به اعتراضات گسترده شد و مخالفان او را به تلاش برای «اخوانی‌سازی» (Ikhwanization) دولت متهم کردند. (بریتانیکا، زیتون)

نارضایتی عمومی در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۳ به تظاهرات میلیونی منجر شد. ارتش مصر به فرماندهی عبدالفتاح السیسی، پس از یک ضرب‌الاجل ۴۸ ساعته، در ۳ ژوئیه ۲۰۱۳ محمد مرسی را برکنار و بازداشت کرد. هواداران اخوان در میدان‌های «رابعه عدویه» و «النهضه» تحصن کردند که این تجمعات در اوت ۲۰۱۳ با خشونت شدید نیروهای امنیتی سرکوب شد و صدها کشته بر جای گذاشت (کشتار رابعه). پس از آن، دولت موقت اخوان‌المسلمین را یک «سازمان تروریستی» اعلام کرد، دارایی‌های آن را مصادره نمود و فعالیت‌های آن را کاملاً ممنوع ساخت. (CFR، شعوبنا، بریتانیکا)

بخش ششم: وضعیت کنونی، پراکندگی جهانی و میراث فکری

۶-۱. سرکوب پس از ۲۰۱۳ و اعلام گروه تروریستی پس از کودتای ۲۰۱۳ و برکناری محمد مرسی، اخوان‌المسلمین در مصر وارد تاریک‌ترین دوره سرکوب خود شد. دولت جدید مصر به رهبری عبدالفتاح السیسی، اخوان را به عنوان سازمان تروریستی اعلام کرد. این سرکوب شامل اعدام یا حبس طولانی‌مدت هزاران نفر از رهبران و اعضای آن، مصادره اموال و املاک سازمان‌های خیریه و بستن دفاتر مرکزی بود. از سال ۲۰۱۳ به بعد، اخوان عملاً فعالیت‌های خود را در داخل مصر به صورت مخفی و زیرزمینی ادامه می‌دهد. این سرکوب همچنین باعث ایجاد شکاف‌هایی در میان رهبران خارج از مصر شد که بر سر نحوه مواجهه با حکومت جدید و روش‌های مبارزه اختلاف داشتند. (CFR، نوگرا)

۶-۲. اخوان فراملی و شاخه‌های منطقه‌ای اخوان‌المسلمین نه تنها یک جنبش مصری، بلکه یک سازمان فراملی با شعبه‌ها و جنبش‌های همسو در تقریباً تمام کشورهای عربی است. این شاخه‌ها از نظر ساختاری و سیاسی استقلال نسبی دارند، اما از نظر ایدئولوژیک به آموزه‌های حسن البنا پایبند هستند. از مهم‌ترین این شاخه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: (کتاب ظهور و سقوط اخوان المسلمین، زیتون)

  • اردن و تونس: جنبش اخوان در اردن به عنوان یک نیروی سیاسی قانونی و ریشه‌دار باقی مانده است. در تونس، حزب النهضه به رهبری «راشد الغنوشی» که الهام‌گرفته از اخوان است، پس از بهار عربی به قدرت رسید و سپس در تحولات بعدی کنار رفت، اما همچنان یک نیروی اصلی محسوب می‌شود. (زیتون)
  • فلسطین (حماس): جنبش مقاومت اسلامی، حماس، در غزه و کرانه باختری، که در سال ۱۹۸۷ تأسیس شد، به عنوان شاخه مستقیم اخوان‌المسلمین در فلسطین شناخته می‌شود و از ایدئولوژی‌های اولیه اخوان تغذیه می‌کند. (CFR، بریتانیکا)
  • سوریه و دیگر مناطق: اخوان سوریه یکی از اصلی‌ترین نیروهای اپوزیسیون در برابر حکومت بشار اسد است. نفوذ اخوان همچنین در کشورهای دیگری مانند کویت، سودان و یمن نیز محسوس است. (کتاب ریچارد پی. میشل)

۶-۳. میراث فکری و تقسیم‌بندی‌های ایدئولوژیک تاریخ فکری اخوان‌المسلمین را می‌توان به سه رویکرد اصلی تقسیم کرد که در تعامل و تقابل با یکدیگرند: (شعوبنا، زیتون)

  • اصلاحیون (Reformists): این گروه بر فعالیت‌های اجتماعی، آموزشی و مشارکت در چارچوب قانون اساسی تأکید دارند (مانند استراتژی عمر التلمسانی).
  • قطبیون (Qutbists): این شاخه متأثر از اندیشه‌های سید قطب، دیدگاهی رادیکال دارند و به مفهوم «حاکمیت خدا» (الحاکمیة) و «جهاد هجومی» علیه دولت‌های نامسلمان یا «جاهلی» اعتقاد دارند.
  • میانه‌روها: این گروه تلاش می‌کنند تعادلی میان ایدئولوژی‌های اسلام‌گرایانه و پذیرش نظام دموکراتیک برقرار کنند (مانند برخی از رهبران حزب النهضه تونس). (شعوبنا)

ــــــــــــــــــــــــــــــ

ب. منابع کتابی (استفاده شده در متن):

  1. اخوان المسلمین: تاریخ، ایدئولوژی و مبارزات
    • نویسنده: ریچارد پی. میشل (Richard P. Mitchell)
  2. ظهور و سقوط اخوان المسلمین
    • نویسنده: حسن حبنکه المیدانی
  3. بنیادگرایی اسلامی: ریشه‌های ایدئولوژیک و سیاسی اخوان المسلمین
    • نویسنده: کریستین تروال (Christine Trendel)

منابع: