کاربر:Khosro/صفحه تمرین فدرالیسم
پیدایش فدرالیسم
ایده فدرالیسم در اواخر قرن شانزدهم توسط پروفسور حقوق و علوم سیاسی ” یوهانس آلتوزیوس” ابداع شد؛ و از اوایل قرن هفدهم در سال ۱۶۰۳ میلادی، بر اساس جدایی و استقلالخواهی اهالی منطقه محدودهای در شمال آلمان، طی رسالهی پرفسور یوهانس آلتوزیوس انتشار یافت؛ و به اطلاع پادشاه آلمان رسید. بنابراین یوهانس آلتوزیوس را نخستین فدرالیسم جهان و پدر فدرالیسم مینامند.[۱]
تعاریف فدرالیسم
فدرالیسم از ریشه لاتین فُئِدوسْ (به لاتین: foedus یا foederation) به معنای اتحاد یا قرارداد یا توافق و پیمان است، و به یک نظام سیاسی گفته میشود که در آن گروهی از واحدهای فدرال-همپیمان، شامل ایالات، استانها، کشورها و… با یکدیگر متحد و متعهد شدهاند؛ و یک حکومت مرکزی به عنوان نمایندهی خود ایجاد کردهاند.[۲]
در تعریف فدرالیسم باید گفت که مجموعهای از اصول و ترتیب و تنظیم نهادها برای سازماندهی یک کشور است که جوهر آن را اشتراک و استقلال میان مرکز و ایالات تشکیلدهنده میسازد.
فدرالیسم بهمعنی تقسیم قدرت هنگامی که مردمی آزاد، زندگی در چارچوب قانون اساسی را با توافق و سازگاری انتخاب کرده و برمیگزینند. ممکن است این گزینش به شیوههای مختلف به اجرا گذاشته شود. برخی از حکومتهای دموکراسی و مردم سالار دارای دولتهای یکپارچهای هستند. راه حل دیگر، تشکیل یک دولت فدرال است که در آن قدرت در سطح منطقهای، محلی و ملّی تقسیم میشود. معنی لغوی فدرال عهد و پیمان است؛ و به حکومت متحدی گفته میشود که از چند بخش کشوری تشکیل شده است و از بخش دولت مرکزی فدرال متابعت میکند.
در اداره فدرال واحدهای تشکیلشونده، در برخی کشورها مانند کشور کانادا، آفریقای جنوبی و آرژانتین، استان نامیده میشود. گاهی نظیر کشور سوئیس کانتون نامگذاری شده است؛ و گاهی نیز مانند کشورهای شمالی برزیل و استرالیا تحت عنوان ایالت نام نهاده شده است.[۳] «جمهوری ایران» فدرالیسم یکی از انواع نظامهای سیاسی است که راهی برای زندگی مشترک گروههای گوناگون در مناطق مختلف یک کشور فراهم میکند. سیستمهای فدرال بهطور عمومی دارای دو رویه حکومت هستند که یکی رویه مرکزی و دیگری رویه نهادهای سرزمینی است که کشور بر اساس این دو رویه تقسیم شده است. میتوان در این خصوص برای مثال به ایالتها، استانها، مناطق و مانند اینها اشاره نمود.
در مجموع ایدهی فدرالیسم این است که به هر شیوهای این گروههای مختلف قدرت، بر اساس منافع مشترک تقسیم شوند؛ اما همچنین بخشی از قدرت در دست نهادهای مرکزی و قدرت مرکزی کشور باقی میماند. از اینرو نقاط مثبت فدارلیسم نیز مانند هر دیدگاه دیگری، نقاط ضعف خود را دارد. نقاط ضعفی نظیر افزایش هزینه ادارهی کشور یا ابهام در شیوهی حمایت از حقوق اقلیتها. شایان ذکر است که از 195 کشور جهان فقط 30 کشور فدراسیون هستند. با این حال، این 30 کشور درمجموع 40 درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. به بیان دیگر، نزدیک به نیمی از مردم جهان تحت یک سیستم سیاسی فدرال اداره میشوند. به همین دلیل فدرالیسم بیشتر یک انتخاب برای کشورهای بزرگی مانند هندوستان، ایالات متحده آمریکا، برزیل، آلمان، مکزیک و نیجریه است. همچنین غالباً توسط کشورهایی انتخاب میشود که دارای جمعیت بسیار متنوعی هستند که در مناطق مختلف کشور زندگی میکنند؛ و میخواهند هویت خود را حفظ کنند. تنوع این جماعت میتواند مذهبی، قومی یا زبانی باشد. سوئیس، بلژیک و نپال از این گونه کشورها هستند. فدرالیسم به عنوان پاسخی به این چالشها و کشمکشهای اندازه و تنوع، میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. و از آنجایی که هیچ کشوری دقیقاً شبیه کشور دیگری نیست، هیچ سیستم فدرالی نیز دقیقاً مشابه هم نیست. با این حال، فدرالیسم دارای برخی ویژگیهای مشخصی است که آن را از سایر اشکال تمرکززدایی متمایز میکند. «سایت دکتر مهدی جباریان»