دانیال پابندی
دانیال پابندی | |
---|---|
زادروز | ۱۹ خرداد ۱۳۸۴ سقز |
درگذشت | ۲۵ آبان ۱۴۰۱ سقز |
علت مرگ | شلیک مستقیم نیروهای حکومتی |
آرامگاه | آرامستان آیچی سقز |
ملیت | ایرانی |
شناختهشده برای | مردم کردستان و ایران |
دانیال پابندی (زادهی ۱۹ خرداد ۱۳۸۴، سقز – درگذشته ۲۵ آبان ۱۴۰۱، سقز) نوجوان ۱۷ سالهای بود که در جریان اعتراضات سراسری در شهرستان سقز، مورد اصابت گلولهی مستقیم نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی قرار گرفت و جان خود را از دست داد. فرماندار و نهادهای حکومتی تلاش کردند تا با شهید محسوب کردن دانیال پابندی، خانوادهی او را به سکوت وادار کنند، اما خانوادهی دانیال نپذیرفتند؛ و خواهان برگزاری مراسم خاکسپاری با حضور خانواده، همشهریها و دوستان دانیال پابندی شدند. مردم شهر سقز نیز در اطراف بیمارستان دست به تجمع اعتراضی و تظاهرات زدند. سپیدهدم ۲۶ آبانماه، مراسم خاکسپاری دانیال پابندی برگزار شد؛ شهروندان نیز با سر دادن شعارهای ضدحکومتی خشم خود را ابراز کردند. همچنین مراسم چهلم دانیال پابندی در روز ۵ دیماه ۱۴۰۱، در آرامستان آیچی شهرستان سقز با حضور خانواده، دوستان و مردم این شهر برگزار شد. شرکتکنندگان در این مراسم شعار میدادند: مرگ بر خامنهای و…
زندگی و تحصیلات
دانیال پابندی در تاریخ ۱۹ خردادماه ۱۳۸۴، در محلهی سرچنار شهرستان سقز متولد شد. پدر دانیال پابندی کارگر و مادرش خانهدار است. او یک برادر از خودش بزرگتر و یک خواهر از خودش کوچکتر داشت. دانیال پابندی تا مقطع هفتم راهنمایی به تحصیل ادامه داد؛ و سپس ترک تحصیل کرد؛ و در یک تعمیرگاه به عنوان شاگرد مکانیک مشغول کار شد.[۱]
نحوه کشته شدن
دانیال پابندی نوجوان ۱۷ ساله در جریان اعتراضات سراسری، در شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبانماه ۱۴۰۱، در خیابان فرقانی محلهی کریمآباد شهرستان سقز، با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به قتل رسید.
دانیال پابندی که سوار بر موتور بود، توسط سرنشین یک خودروی سواری پژو مورد اصابت گلوله قرار گرفت؛ و خودرو بهسرعت از محل دور شد. مردم جمع شده بودند؛ و یک خودروی پراید متعلق به اهالی سر رسید و او را به بیمارستان تأمین اجتماعی شهرستان سقز منتقل کرد، اما تا رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داد. مردم اطراف بیمارستان دست به تجمع اعتراضی و تظاهرات زدند.[۱]
پیشنهاد حکومت به خانواده دانیال
پس از کشته شدن دانیال پابندی، بلافاصله چند تن از مقامات حکومتی شامل فرماندار شهر سقز، یک مقام دادگستری، یک مقام امنیتی و دو تن از فرماندهان نظامی در دفتر بیمارستان جلسهای تشکیل دادند. خانوادهی دنیال پابندی نیز حضور یافتند. در این جلسه فرماندار شهر به خانوادهی دانیال میگوید که پسر شما کشتهشده و بیگناه است، مثل کشتههای زاهدان و بنابراین فرزند شما نیز شهید محسوب میشود، اما به شرطی که مراسم خاکسپاری در سکوت برگزار شود. خانواده دانیال پابندی زیر بار حرف فرماندار نرفتند؛ و خواهان برگزاری مراسم خاکسپاری با حضور خانواده، همشهریها و دوستان دانیال پابندی شدند.[۱]
تظاهرات مردم در اطراف بیمارستان
در حالی که خانواده دانیال هنوز در بیمارستان بودند، مأموران امنیتی پیکر فرزندشان را بیاطلاع به آرامستان برده بودند. خانواده برای آخرین وداع عازم آرامستان شدند. از طرفی هم اعتراض و تظاهرات مردم تا پاسی از شب ادامه داشت. نیروهای حکومتی در میدان ماموستا قانع، بالاتر از بیمارستان که مردم آن را مسدود کرده بودند، مستقر شده بوند تا از نزدیک شدن مردم به بیمارستان ممانعت کنند. سرانجام مردم خودشان را به بیمارستان رساندند، اما در بیمارستان بسته بود. مردم خشمگین شیشههای نگهبانی بیمارستان شکسته و وارد حیاط بیمارستان شدند؛ و در را برای دیگران باز کردند؛ اما بهخاطر اینکه بیماران بدحال در بیمارستان بستری بودند، مردم رفتند و در بیرون از بیمارستان تجمع کردند.[۱]
مراسم خاکسپاری
خانواده دانیال پابندی بههمراه دوستان و نزدیکان به طرف آرامستان آیچی، همان آرامستانی که مهسا امینی را در آن خاکسپاری کرده بودند، حرکت کردند. پیکر دانیال بدون حضور خانواده شستوشو شده و آماده خاکسپاری بود. اعضای خانواده دانیال با مأمورن لباسشخصی که در آرامستان حضور داشتند، درگیر شدند. سرانجام به خانوادهی این جانباخته اجازه میدهند که جهت وداع آخر، کفن از صورت دانیال کنار بزنند و وی را ببوسند. سپیدهدم ۲۶ آبانماه، دانیال پابندی را بهخاک سپردند؛ و اول صبح مراسم ختمی در مسجد محله برگزار شد. شهروندان نیز با سر دادن شعارهای ضدحکومتی خشم خود را ابراز کردند.[۱]
همشهریهای دانیال پابندی بر سر مزارش، پایکوبان با خواندن سرود «ای شهیدان»، یاد او را گرامی داشتند؛ و از خانوادهی دانیال پابندی حمایت کردند.[۲]
مراسم چهلم
مراسم چهلم دانیال پابندی در روز ۵ دیماه ۱۴۰۱، در آرامستان آیچی شهرستان سقز با حضور خانواده، دوستان و مردم این شهر برگزار شد. شرکتکنندگان در این مراسم شعار میدادند: مرگ بر خامنهای، کاک دانیال قهرمان است / شهید کردستان است، شهید نمیمیرد، مرگ بر جاش و…
پیش از آغاز مراسم چهلم، مأموران سرکوبگر و نیروهای امنیتی در مسیر آرامستان آیچی، پست ایست بازرسی گذاشته بودند؛ و از قبل هم با تحت فشار گذاشتن خانوادهی دانیال، به آنها هشدار داده بودند که اجازهی برگزاری مراسم چهلم را ندارند. سرانجام مراسم برگزار شد، اما نیروهای امنیتی با تماس مکرر و پیامکهای پی در پی، خانواده و اقوام دانیال پابندی را تحت فشار گذاشته بودند تا مراسم را هرچه زودتر تمام کنند.
نسرین مصطفوی مادر دانیال پابندی در مراسم چهلم فرزندش در سخنرانی خود گفت:
«دانیال هر بار که میخواست برای اعتراضات بیرون برود، از من خداحافظی میکرد؛ و چند بار به من گفته بود که امیدوارم کشته شوم، اما به دست این ظالمان نیفتم. آن روز نیز قبل از بیرون رفتن خود را آماده کرد و حتی شانههایم را بوسید و من فقط گفتم مواظب خودت باش. اما نیروهای خونخوار جمهوری اسلامی پسرم را از نزدیک مورد هدف قرار دادند؛ و او را کشتند. او در کودکی شهید شد. او کودک کار بود و حتی پولی که بابت شاگردیاش به او میدادند را خرج خانواده میکرد و من دادخواه او هستم.»
بهمن پابندی پدر دانیال نیز در سخنرانی خود گفت که دانیال فقط فرزند من نبود، بلکه فرزند شهر سقز بود. مراسم چهلم دانیال هم از طرف مردم برپا و برگزار شده است.[۳]