۲٬۳۸۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
== فعالیت سیاسی == | == فعالیت سیاسی == | ||
در سالهای قبل از صدور فرمان مشروطیت در ایران، حزبی با نام اجتماعیون عامیون ( سوسیال دموکرات) متشکل از ایرانیان مسلمان در قفقاز تشکیل شد. موسس این حزب دکتر نریمان نریمانف پزشکی اصالتا ایرانی | در سالهای قبل از [[صدور فرمان مشروطیت]] در ایران، حزبی با نام [[اجتماعیون عامیون]] (سوسیال دموکرات) متشکل از ایرانیان مسلمان در قفقاز تشکیل شد. موسس این حزب دکتر نریمان نریمانف پزشکی اصالتا ایرانی از اهالی تفلیس بود. علی موسیو درسفرهای خود به قفقاز با انقلابیون آنجا از جمله نریمان نریمانف دیدار کرده و با آنها مشورت میکرد. هم زمان با شروع [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] و [[صدورفرمان مشروطیت]] در سال ۱۲۸۵ خورشیدی توسط [[مظفرالدین شاه]] علی موسیو به همراه تعدادی از همفکران خود کمیته اجتماعیون عامیون ایران (سوسیال دموکرات) را در تبریز پایهریزی کرد. علی موسیو همچنین کمیتهای به نام مرکز غیبی را که در واقع نقش کمیته مرکزی حزب [[اجتماعیون عامیون]] ایران را داشت، متشکل از تعدادی از روشنفکران و افراد با صلاحیت تشکیل داد. این مرکزهمانطور که از اسم آن پیداست کاملا مخفی و با رعایت دقیق اصول مخفیکاری اداره میشد. اعضای آن عبارت بودند علی موسیو، حاج رسول صدقیانی، حاج علی دوافروش، یوسف خزدوز، حاج علی نقی گنجه، میرعلی اکبر سراج، حکاک باشی و غیره. | ||
بسیاری ازمورخان و متخصصان تاریخ مشروطه این عمل علی موسیو را یک شاهکار سیاسی نظامی میدانند. | بسیاری ازمورخان و متخصصان تاریخ مشروطه این عمل علی موسیو را یک شاهکار سیاسی نظامی میدانند. | ||
=== فعالیت در انقلاب مشروطه === | === فعالیت در انقلاب مشروطه === | ||
پس | پس از[[صدور فرمان مشروطه]] موجی از شادی سراسر ایران را فراگرفت و مردم در شهرهای مختلف جشن گرفتند. درتهران سران مشروطه از [[صدور فرمان مشروطیت]] راضی شده و تلاشهای خود را به فعالیتهای سیاسی محدود کردند ولی در تبریز در اثر وجود انقلابیونی مانند علی موسیو و با ابتکار حزب [[اجتماعیون عامیون]] و [[مرکز غیبی]]، انجمن ایالتی تشکیل شد. این انجمن ابتدا برای تعیین نمایندگان مجلس شورا ایجاد شد اما در ادامه رشته کارها را رها نکرد و اداره امور شهر تبریز و آذربایجان را در دست گرفت. | ||
در سلسله مراتب حزبی پس از اعضای مرکزغیبی و کمیته مرکزی، روسای حوزهها بودند که هر کدام ۱۱ عضو در زیر دست خود داشتند. این اعضا تا مدتها برای اینکه شناخته نشوند در تاریکی با یکدیگر ملاقات کرده و دستورات حزبی را از سرپرست خود دریافت کرده و بدون کم و کاست اجرا میکردند. | در سلسله مراتب حزبی پس از اعضای [[مرکزغیبی]] و کمیته مرکزی، روسای حوزهها بودند که هر کدام ۱۱ عضو در زیر دست خود داشتند. این اعضا تا مدتها برای اینکه شناخته نشوند در تاریکی با یکدیگر ملاقات کرده و دستورات حزبی را از سرپرست خود دریافت کرده و بدون کم و کاست اجرا میکردند. | ||
از مهمترین کارهای اعضای حوزهها درگیری و مقابله با ظلم و بیداگریهای فراشباشیها و فراشان حکومتی و فئودالها بود. در تبریز با توجه به تجربیات خونین گذشته و عدم اعتماد به قولهای عوامل و سردمداران دولت و همچنین بیدادگریهای محمدعلی میرزای ولیعهد مرکز غیبی به رهبری علی موسیو دست به تشکیل دستههای مسلح به نام مجاهد زد تا از دستاوردهای انقلاب مشروطه پاسداری کند. ستارخان سردار ملی از زمره این مجاهدان بود که تحت رهبری علی موسیو بعدها به رهبرملی قیام تبریز در برابر محمدعلی شاه تبدیل شد. | از مهمترین کارهای اعضای حوزهها درگیری و مقابله با ظلم و بیداگریهای فراشباشیها و فراشان حکومتی و فئودالها بود. در تبریز با توجه به تجربیات خونین گذشته و عدم اعتماد به قولهای عوامل و سردمداران دولت و همچنین بیدادگریهای [[محمد علی شاه|محمدعلی میرزای ولیعهد]] [[مرکز غیبی]] به رهبری علی موسیو دست به تشکیل دستههای مسلح به نام [[مجاهدین خلق ایران|مجاهد]] زد تا از دستاوردهای [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] پاسداری کند. [[ستارخان]] سردار ملی از زمره این مجاهدان بود که تحت رهبری علی موسیو بعدها به رهبرملی قیام تبریز در برابر [[محمد علی شاه|محمدعلی شاه]] تبدیل شد. | ||
[[مرکز غیبی]] درهر محلهای از شهر تبریز یک مرکز آموزش برای مجاهدان برپا کرد و همه روزه عصرها جوانان و مردان، تحت سرپرستی افرادی که در کار سپاهیگری سررشته و سابقه داشتند آموزش نظامی میدیدند. [[مرکز غیبی]] در راه پیشبرد [[انقلاب]] بسیار سختگیر بود و از کوچکترین خلاف و بینظمی چشم پوشی نمیکرد. [[مرکز غیبی]] به رهبری علی موسیو نفوذ معنوی بسیاری بین مردم داشت. [[مرکزغیبی]] با هوشیاری، اقدامات [[محمد علی شاه|محمدعلی میرزا]] و اطرافیان او را زیر نظرداشت. رشته کارهای انجمن تبریز و کنترل [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]] در آذربایجان در دست این مرکز بود. | |||
ایوانف نویسنده کتاب انقلاب مشروطیت ایران درباره اقدامات مرکز غیبی نوشته: <blockquote>«به علاوه، شورایی به نام شورای مخفی هم به وجود آمد که پول و ذخایر گندم سرمایهداران را مصادره و بین فقرا تقسیم میکرد. املاک شاه و خانوادهی او در آذربایجان مصادره گردید»</blockquote>انقلابیون پس از استقرار حکومت خود در تبریز، با فرستادن دستههای مسلح فدائیان به شهرهای دیگر آذربایجان در اندک مدتی بسیاری از شهرها و نواحی را از دست مرتجعان و عمال حکومت آزاد | ایوانف نویسنده کتاب [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطیت ایران]] درباره اقدامات [[مرکز غیبی]] نوشته: <blockquote>«به علاوه، شورایی به نام شورای مخفی هم به وجود آمد که پول و ذخایر گندم سرمایهداران را مصادره و بین فقرا تقسیم میکرد. املاک شاه و خانوادهی او در آذربایجان مصادره گردید»</blockquote>انقلابیون پس از استقرار حکومت خود در تبریز، با فرستادن دستههای مسلح فدائیان به شهرهای دیگر آذربایجان در اندک مدتی بسیاری از شهرها و نواحی را از دست مرتجعان و عمال حکومت آزاد کردند. شهرهای مراغه، مرند، سلماس و غیره و همچنین جاده جلفا به تبریز از مرتجعین پاک شد و به دست انقلابیون افتاد. | ||
در دورهای علی موسیو قدرتمندترین مرد تبریز بود ولی هیچگاه گامی برخلاف اصول مشروطیت برنداشت و با جدیت مواظب رفتار مجاهدین بود. نفوذ او به حدی بود که حتی حاجی | در دورهای علی موسیو قدرتمندترین مرد تبریز بود ولی هیچگاه گامی برخلاف اصول مشروطیت برنداشت و با جدیت مواظب رفتار [[مجاهدین]] بود. نفوذ او به حدی بود که حتی [[حاجی مخبرالسلطنه]]، والی آذربایجان نیز از او حساب میبرد. | ||
خانه علی موسیو بارها در جریان جنگهای تبریز ازطرف نیروهای استبداد غارت و تخریب شد. سه فرزند او به نامهای حاجی خان، حسن و قدیر در جریان انقلاب مشروطه جان باختند. حاجی خان که درزمان حمله نیروهای روس سرکلانتر شهربانی تبریزبود در جریان درگیریهای سال ۱۲۹۰خورشیدی با روسها از تبریز خارج شده و در نزدیکی همدان جان باخت. حسن ۱۸ ساله و قدیر۱۶ ساله در روز عاشورای ۱۲۹۰ خورشیدی (۱۳۳۰ هجری قمری) به دست قوای روس به دار آویخته شدند. | خانه علی موسیو بارها در جریان [[جنگهای تبریز]] ازطرف نیروهای استبداد غارت و تخریب شد. سه فرزند او به نامهای حاجی خان، حسن و قدیر در جریان [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] جان باختند. حاجی خان که درزمان حمله نیروهای روس سرکلانتر شهربانی تبریزبود در جریان درگیریهای سال ۱۲۹۰خورشیدی با روسها از تبریز خارج شده و در نزدیکی همدان جان باخت. حسن ۱۸ ساله و قدیر۱۶ ساله در روز عاشورای ۱۲۹۰ خورشیدی (۱۳۳۰ هجری قمری) به دست قوای روس به دار آویخته شدند. | ||
== مرگ علی موسیو == | == مرگ علی موسیو == | ||
علی موسیو قبل از ورود سربازان روس به تبریز به مرگ عادی جان باخت. پیش از مرگ به اشخاصی که دور او جمع شده بودند گفت: <blockquote>«من عمرم تمام شده، میمیرم ولی شما ای فدائیان دلیر و ای هم مسلکان عزیر، نگذارید آتش انقلاب خاموش شود. آزادی و مهد آن آذربایجان را فراموش نکنید تا مشروطیت و آزادی در تمام ایران دوام پیدا کند، خدا توفیق شماها باشد.»</blockquote> | علی موسیو قبل از ورود سربازان روس به تبریز به مرگ عادی جان باخت. پیش از مرگ به اشخاصی که دور او جمع شده بودند گفت: <blockquote>«من عمرم تمام شده، میمیرم ولی شما ای فدائیان دلیر و ای هم مسلکان عزیر، نگذارید آتش [[انقلاب]] خاموش شود. آزادی و مهد آن آذربایجان را فراموش نکنید تا مشروطیت و آزادی در تمام ایران دوام پیدا کند، خدا توفیق شماها باشد.»</blockquote> | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش