۶٬۳۸۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''پابلو نرودا، با نام اصلی''' ریکاردو الیسر نفتالی ریس باسوآلتو (متولد ۱۲ ژوئیه ۱۹۰۴، شیلی، پارال – درگذشته ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۳، شیلی، سانتیاگو) شاعر و نویسندهی شهیر شیلیایی بود. پابلو نرودا پس از پایان دوران دبیرستان، اشعاری را در مطبوعات محلی...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
پس از شکست جمهوری در اسپانیا، پابلو نرودا به عنوان کنسول پاریس منصوب شد. تلاشها و تدابیر نرودا باعث شد که امکان مهاجرت مبارزان آزادیخواه به فرانسه و پرتغال فراهم گردد. '''«بسوی آزادی»''' | پس از شکست جمهوری در اسپانیا، پابلو نرودا به عنوان کنسول پاریس منصوب شد. تلاشها و تدابیر نرودا باعث شد که امکان مهاجرت مبارزان آزادیخواه به فرانسه و پرتغال فراهم گردد. '''«بسوی آزادی»''' | ||
پابلو نرودا از کنسولگری پاریس عازم مکزیکو شد و در آنجا بهخاطر پناه دادن به «داوید آلفارو سیکهایروس» نقاش مکزیکی که مظنون به شرکت در قتل لئون تروتسکی بود، مورد انتقاد قرار گرفت. پابلو نرودا در سال ۱۹۴۳، دوباره به شیلی بازگشت و سپس به کشور پرو سفر کرد. او در پرو تحت تأثیر خرابههای ماچوپیچو قرار گرفت و شعری در باره آن سرود. | پابلو نرودا از کنسولگری پاریس عازم مکزیکو شد و در آنجا بهخاطر پناه دادن به «داوید آلفارو سیکهایروس» نقاش مکزیکی که مظنون به شرکت در قتل لئون تروتسکی بود، مورد انتقاد قرار گرفت. پابلو نرودا در سال ۱۹۴۳، دوباره به شیلی بازگشت و سپس به کشور پرو سفر کرد. او در پرو تحت تأثیر خرابههای ماچوپیچو قرار گرفت و شعری در باره آن سرود. | ||
پابلو نرودا در سال ۱۹۴۵، بهعنوان یک سناتور کمونیست در مجلس سنای شیلی مشغول کار شد و پس از ۴ ماه بهطور رسمی عضو حزب کمونیست شیلی گردید. در سال ۱۹۴۶، پس از اینکه حکومت «گابریل گونزالس ویدلا» شروع به سرکوب مبارزات کارگری و حزب کمونیست کرد، پابلو نرودا سخنرانی تندی علیه او کرد که منجر به اخراجش از مجلس سنا شد. نرودا برای ممانعت از دستگیری، مجبور شد مدتی بهصورت مخفی زندگی کند. پس از آن در سال ۱۹۴۹، با اسب از منطقهی مرزی به کشور آرژانتین گریخت. پابلو نرودا بهخاطر شباهتی که با یکی از دوستانش داشت، با پاسپورت او به پاریس سفر کرد. '''«دانشچی»''' | پابلو نرودا در سال ۱۹۴۵، بهعنوان یک سناتور کمونیست در مجلس سنای شیلی مشغول کار شد و پس از ۴ ماه بهطور رسمی عضو حزب کمونیست شیلی گردید. در سال ۱۹۴۶، پس از اینکه حکومت «گابریل گونزالس ویدلا» شروع به سرکوب مبارزات کارگری و حزب کمونیست کرد، پابلو نرودا سخنرانی تندی علیه او کرد که منجر به اخراجش از مجلس سنا شد. نرودا برای ممانعت از دستگیری، مجبور شد مدتی بهصورت مخفی زندگی کند. پس از آن در سال ۱۹۴۹، با اسب از منطقهی مرزی به کشور آرژانتین گریخت. پابلو نرودا بهخاطر شباهتی که با یکی از دوستانش داشت، با پاسپورت او به پاریس سفر کرد. '''«دانشچی»''' | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
سبک شعری پابلو نرودا جدید، ساده و روان، دقیق، طنزآمیز و حاوی توصیفاتی از اشیاء، موقعیتها و رخدادهای روزمره است. '''«بریتانیکا''' | سبک شعری پابلو نرودا جدید، ساده و روان، دقیق، طنزآمیز و حاوی توصیفاتی از اشیاء، موقعیتها و رخدادهای روزمره است. '''«بریتانیکا''' | ||
پابلو نرودا در شعر، ادبیات و فرهنگ جهان سیر و سلوک کرده است. وی از یکطرف شاعری خلاق، نوآور و بدعتگذار است و از طرف دیگر از چنان توانایی شعری برخوردار است که از کهنترین سرچشمههای ادبیات غرب تا جدیدترین گرایشها، از اشعار بومیان آمریکای کهن تا شعر سرخپوستان کنونی آمریکا مایه گرفته است. | پابلو نرودا در شعر، ادبیات و فرهنگ جهان سیر و سلوک کرده است. وی از یکطرف شاعری خلاق، نوآور و بدعتگذار است و از طرف دیگر از چنان توانایی شعری برخوردار است که از کهنترین سرچشمههای ادبیات غرب تا جدیدترین گرایشها، از اشعار بومیان آمریکای کهن تا شعر سرخپوستان کنونی آمریکا مایه گرفته است. | ||
در اشعار پابلو نرودا زمین و زمان، اشیاء، حضور انسان، فضا و آسمان و هر آنچه زندگی را قوام میبخشد، بههم پیوند خورده است. او در شعرش همهی رازها را با همگان در میان میگذارد. او حتی با زلالی و بیپیرایگی تمام لحظات پنهان زندگیاش را با صداقت کمنظیر در جلوی چشمان خوانندگانش میگذارد. همچنان که در بخشی از کتاب خاطراتش ویژگیهای شعر خود را چنین توصیف کرده است:<blockquote>«شعر من و زندگی من مانند رودخانههای آمریکا، همیشه در جریان است. شعر من مانند امواج این رودخانهها در قلب گرم کوههای جنوب متولد میشود و با به حرکت درآوردن آب، آنها را به سوی دریاها میراند. در این مسیر، هیچچیز را رد نمیکند؛ عشق را میپذیرد، از رمز و راز دوری میکند و راه خویش را به سوی قلبهای سادهترین مردم باز میکند. من میباید تحمل میکردم و به مبارزه دست میزدم. باید عشق میورزیدم و سرود سر میدادم. من سهم خود را از پیروزیها و شکستهای جهان بهچنگ آوردهام. من، هم طعم گوارای نان را چشیدهام و هم طعم گس و تلخ خون را و مگر یک شاعر چه میخواهد؟ در شعر همهچیز هست: اشک، بوسه، عزلت، تنهایی، برادری و همبستگی انسانی؛ اینها نه تنها در شعر من خانه دارند، بلکه بخشهای مهم آناند. زیرا من برای شعرم زیستهام و شعر من بوده است که مرا در مبارزات خود، یاری داده است».'''«بسوی آزادی»'''</blockquote>علاوه بر تصاویری ناب از زندگی و طبیعت، تپش و محبتهای عاطفی و انسانی، ستایش عشق و شادی، مذمت ناامیدی و رنج، مبارزه با خفقان و سرکوب و هر آنچه علیه آزادی و شئون انسانی است، در تمامی آثار پابلو نرودا بهچشم میخورد. '''«دویچهوله»''' | در اشعار پابلو نرودا زمین و زمان، اشیاء، حضور انسان، فضا و آسمان و هر آنچه زندگی را قوام میبخشد، بههم پیوند خورده است. او در شعرش همهی رازها را با همگان در میان میگذارد. او حتی با زلالی و بیپیرایگی تمام لحظات پنهان زندگیاش را با صداقت کمنظیر در جلوی چشمان خوانندگانش میگذارد. همچنان که در بخشی از کتاب خاطراتش ویژگیهای شعر خود را چنین توصیف کرده است:<blockquote>«شعر من و زندگی من مانند رودخانههای آمریکا، همیشه در جریان است. شعر من مانند امواج این رودخانهها در قلب گرم کوههای جنوب متولد میشود و با به حرکت درآوردن آب، آنها را به سوی دریاها میراند. در این مسیر، هیچچیز را رد نمیکند؛ عشق را میپذیرد، از رمز و راز دوری میکند و راه خویش را به سوی قلبهای سادهترین مردم باز میکند. من میباید تحمل میکردم و به مبارزه دست میزدم. باید عشق میورزیدم و سرود سر میدادم. من سهم خود را از پیروزیها و شکستهای جهان بهچنگ آوردهام. من، هم طعم گوارای نان را چشیدهام و هم طعم گس و تلخ خون را و مگر یک شاعر چه میخواهد؟ در شعر همهچیز هست: اشک، بوسه، عزلت، تنهایی، برادری و همبستگی انسانی؛ اینها نه تنها در شعر من خانه دارند، بلکه بخشهای مهم آناند. زیرا من برای شعرم زیستهام و شعر من بوده است که مرا در مبارزات خود، یاری داده است».'''«بسوی آزادی»'''</blockquote>علاوه بر تصاویری ناب از زندگی و طبیعت، تپش و محبتهای عاطفی و انسانی، ستایش عشق و شادی، مذمت ناامیدی و رنج، مبارزه با خفقان و سرکوب و هر آنچه علیه آزادی و شئون انسانی است، در تمامی آثار پابلو نرودا بهچشم میخورد. '''«دویچهوله»''' | ||
پابلو نرودا در پیشگفتار کتاب «سرود اعتراض» چنین نوشته است:<blockquote>«سوگند یاد میکنم که شعر من همچنان به مردم خدمت خواهد کرد. وقار را بر خشمگینان و امید را در نو میدان فروخواهد خواند و از برادری بزرگ رزمندگان راستین سخن خواهد گفت». | پابلو نرودا در پیشگفتار کتاب «سرود اعتراض» چنین نوشته است:<blockquote>«سوگند یاد میکنم که شعر من همچنان به مردم خدمت خواهد کرد. وقار را بر خشمگینان و امید را در نو میدان فروخواهد خواند و از برادری بزرگ رزمندگان راستین سخن خواهد گفت». </blockquote>پابلو نرودا صادقانه و بیتردید نگرش نادرست گذشتهی خود را رد و از خودش انتقاد میکرد و اندیشه و نگرشهای نو و تازه را میپذیرفت. | ||
پابلو نرودا در عرصهی ادبیات به هیچ مرز انسانی اعتقاد نداشت. او بر اساس تجربیات خود بر این باور بود، کسانی که شعر سیاسی را از دیگر انواع شعر جدا میکنند دشمنان شعر هستند. وی در خاطرات خود مینویسد:<blockquote>«وقتی نخستین مجموعههای شعریم منتشر میشد؛ هرگز به ذهنم خطور نمیکرد که روزی آنها را در میادین شهرها، خیابانها، کارخانهها، سالنهای همایش، تئآترها و بوستانها برای هزاران نفر خواهم خواند. من سراسر شیلی را زیر پا گذاشتهام و بذرهای شعرم را در میان مردم میهنم افشاندهام». | پابلو نرودا در عرصهی ادبیات به هیچ مرز انسانی اعتقاد نداشت. او بر اساس تجربیات خود بر این باور بود، کسانی که شعر سیاسی را از دیگر انواع شعر جدا میکنند دشمنان شعر هستند. وی در خاطرات خود مینویسد:<blockquote>«وقتی نخستین مجموعههای شعریم منتشر میشد؛ هرگز به ذهنم خطور نمیکرد که روزی آنها را در میادین شهرها، خیابانها، کارخانهها، سالنهای همایش، تئآترها و بوستانها برای هزاران نفر خواهم خواند. من سراسر شیلی را زیر پا گذاشتهام و بذرهای شعرم را در میان مردم میهنم افشاندهام».</blockquote> | ||
=== '''جوایز''' === | === '''جوایز''' === | ||
خط ۹۰: | خط ۹۲: | ||
سلدن رودمن، نقاد و بررسیکنندهی کتاب در نشریهی نیویورک تایمز اذعان کرد که شاید هیچ نویسندهای در جهان وجود ناشته باشد که به اندازهی پابلو نرودا مشهور و شناختهشده باشد. بسیاری از منتقدان پابلو نرودا را بهعنوان بزرگترین شاعری دانستهاند که به زبان اسپانیایی شعر سروده است. '''«مستقل آنلاین»''' | سلدن رودمن، نقاد و بررسیکنندهی کتاب در نشریهی نیویورک تایمز اذعان کرد که شاید هیچ نویسندهای در جهان وجود ناشته باشد که به اندازهی پابلو نرودا مشهور و شناختهشده باشد. بسیاری از منتقدان پابلو نرودا را بهعنوان بزرگترین شاعری دانستهاند که به زبان اسپانیایی شعر سروده است. '''«مستقل آنلاین»''' | ||
گابریل گارسیا مارکز، نویسنده و روزنامهنگار مشهور کلمبیایی، پابلو نرودا را بزرگترین شاعر قرن بیستم خوانده است. | گابریل گارسیا مارکز، نویسنده و روزنامهنگار مشهور کلمبیایی، پابلو نرودا را بزرگترین شاعر قرن بیستم خوانده است. | ||
کتابهای نوشتهشده درباره نرودا | کتابهای نوشتهشده درباره نرودا | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۳: | ||
== مرگ مشکوک بهقتل == | == مرگ مشکوک بهقتل == | ||
براساس گواهی رسمی مرگ پابلو نرودا در سال ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۳، بهعلت سرطان پروستات و سوءتغذیه ذکر و اعلام شده است. مرگ پابلو نرودار درست ۱۲ روز پس از کودتا و سرنگونی حکومت شیلی رخ داد. | براساس گواهی رسمی مرگ پابلو نرودا در سال ۲۳ سپتامبر ۱۹۷۳، بهعلت سرطان پروستات و سوءتغذیه ذکر و اعلام شده است. مرگ پابلو نرودار درست ۱۲ روز پس از کودتا و سرنگونی حکومت شیلی رخ داد. در سال ۱۴۰۱، پس از ۵۰ سال تحقیق و گانهزنیهای طولانی در رابطه با مرگ پابلو نرودا، نتایج تحقیق پزشکی جدید نشان میدهد که این شاعر شیلیایی با نوعی سم قوی مسموم شده و به قتل رسیده است. برخی از اعضای خانوادهی او نیز درگذشت نرودا را بهدلیل سرطان را قبول ندارند. | ||
در سال ۱۴۰۱، پس از ۵۰ سال تحقیق و گانهزنیهای طولانی در رابطه با مرگ پابلو نرودا، نتایج تحقیق پزشکی جدید نشان میدهد که این شاعر شیلیایی با نوعی سم قوی مسموم شده و به قتل رسیده است. برخی از اعضای خانوادهی او نیز درگذشت نرودا را بهدلیل سرطان را قبول ندارند | |||
۱۰ سال پیش از این نیز یک قاضی شیلیایی دستور نبش قبر پابلو نرودا را صادر کرد تا تحقیقات بیشتری روی کالبد وی انجام شود. صدور دستور نبش قبر پس از صورت گرفت که مانوئل آرایا رانندهی سابق این قاضی فاش کرد که نرودا ۳ ساعت پیش از مرگش با آشفتهحالی از بیمارستان با و تماس گرفته و گفته است که با همسرش سریع به بیمارستان بیایند. برخیها گفتهاند که آن هنگام پزشکان بیمارستان سرنگی به معدهی نرودا در خواب تزریق کرده بودند. در سال ۲۰۱۷، نیز گروهی از پزشکان مدعی شدند که بهصورت قطعی بر این باورند که علت مرگ پابلو نرودا سرطان پروستات نبوده است. '''«ایران اینترنشنال»''' | رودولفو ریس، برادرزاده پابلو نرودا معتقد است که نرودا بهخاطر مخالفتش با دیکتاتوری جنرال آگوستو پینوشه که علیه حکومت وقت شیلی کودتا کرد، توسط مأموران حکومتی بهقتل رسیده است. طبق آزمایشات پزشکی سم «کلستریدیوم بوتولینوم» در کالبد پابلو نرودا بههنگام مرگ وجود داشته است. ۱۰ سال پیش از این نیز یک قاضی شیلیایی دستور نبش قبر پابلو نرودا را صادر کرد تا تحقیقات بیشتری روی کالبد وی انجام شود. صدور دستور نبش قبر پس از صورت گرفت که مانوئل آرایا رانندهی سابق این قاضی فاش کرد که نرودا ۳ ساعت پیش از مرگش با آشفتهحالی از بیمارستان با و تماس گرفته و گفته است که با همسرش سریع به بیمارستان بیایند. برخیها گفتهاند که آن هنگام پزشکان بیمارستان سرنگی به معدهی نرودا در خواب تزریق کرده بودند. در سال ۲۰۱۷، نیز گروهی از پزشکان مدعی شدند که بهصورت قطعی بر این باورند که علت مرگ پابلو نرودا سرطان پروستات نبوده است. '''«ایران اینترنشنال»''' | ||
هرچند که کارشناسان نتوانستند تعیین کنند که آیا باکتری که سم بسیار کشندهای به نام بوتولینوم تولید می کند، باعث مرگ شاعر شده است یا خیر؛ اما با این حال آنها خاطرنشان کردند که زندانیان سیاسی در شیلی با همین باکتری در سال 1981 مسموم شدند. '''«بیوگرافی»''' | هرچند که کارشناسان نتوانستند تعیین کنند که آیا باکتری که سم بسیار کشندهای به نام بوتولینوم تولید می کند، باعث مرگ شاعر شده است یا خیر؛ اما با این حال آنها خاطرنشان کردند که زندانیان سیاسی در شیلی با همین باکتری در سال 1981 مسموم شدند. '''«بیوگرافی»''' |
ویرایش