۶٬۴۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات سیاستمدار | |||
| نام = | |||
| تصویر = نقشبندی2.JPG | |||
| شرح تصویر = مولوی عبدالغفار نقشبندی | |||
| نام کامل = مولوی حافظ عبدالغفار نقشبندی | |||
| معروف به = | |||
| نام مستعار = | |||
| زادروز = | |||
| شهر تولد = | |||
| کشور تولد = | |||
| تاریخ مرگ = | |||
| شهر مرگ = | |||
| کشور مرگ = | |||
| نام همسر = | |||
| فرزندان = | |||
|خویشاوندان سرشناس = | |||
| تحصیلات = | |||
| دین =اسلام - سُنی | |||
| حزب سیاسی = جنبش دادخواهان و آزادیگان (ج.د.آ) | |||
| سمت = | |||
| پستهای قبلی = امامجمعه پیشین شهرستان راسک | |||
| فعالیتها = | |||
| قبل از = | |||
| بعد از = | |||
| وبگاه رسمی = | |||
| امضا = | |||
| زیرنویس = | |||
}} | |||
'''عبدالغفار نقشبندی''' ، با نام کامل مولوی حافظ عبدالغفار نقشبندی، امامجمعه پیشین شهرستان راسک است که برای نخستین بار در روز ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۱، تجاوز جنسی به یک دختر ۱۵ سالهی بلوچ توسط سرهنگ ابراهیم کوچکزایی، فرماندهی انتظامی چابهار را افشا کرد. به دنبال این افشاگری، مولوی عبدالغفار نقشبندی توسط اطلاعات '''[[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]''' چابهار احضار شد؛ و تحت بازجویی قرار گرفت. سپس در روز دوشنبه ۲۱ آذرماه ۱۴۰۱، دادگاه ویژه روحانیت در مشهد، عبدالغفار نقشبندی را به این دادگاه احضار کرد که از آن روز آقای نقشبندی ناپدید شدند؛ و خبری از محل وی در دست نیست. پس از ناپدید شدن آقای عبدالغفار نقشبندی، اطلاعات سپاه پاسداران به تعقیب و دستگیری هواداران او پرداختند؛ و بیش از ۵۰ نفر از جوانان و نمازگزاران مسجد مولانا نقشبندی را بازداشت کردند. تمامی حسابهای نزدیکان و هواداران عبدالغفار نقشبندی نیز مسدود گردید. پدر عبدالغفار نقشبندی، بههمراه پسر دیگرش در روز ۲۹ مردادماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. ویدئوهایی از سخنان مولوی عبدالغفار نقشبندی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی منتشر شده است که بازتاب گستردهای به دنبال داشت. مولوی عبدالغفار نقشبندی در یک پیام ویدئویی خطاب به مردم گفت: من از مرگ فرار نکردهام، بلکه امروز با این سخنانم پای سند مرگم را امضا کردم. ۴۴ سال است که شما را به یک سراب دستنیافتنی دعوت کردیم. ۴۴ سال است که به شما آدرس غلط دادیم، اما دیگر بس است. ما هرگز از طریق این قانون به حق و حقوقمان نمیرسیم، چون این نظام فاسد و این آخوندهای فاسد اصلاحناپذیر است. آخوندهایی که زبانشان تیر و رگبار و شکنجه و اعدام است. از امروز به بعد، مسیر ما مسیر مبارزه است نه مطالبه، اعلام میکنم که ما حقوقمان را در کف خیابانها از حلقوم این شیادان مذهبی بیرون میکشیم، چون قانونی که این آخوندها وضع کردهاند، نه قانون شریعت اسلام است و نه با معیارهای حقوق بشری مطابقت دارد. از امروز به بعد، هر کس مردم را به سکوت دعوت کند، خائن به خون شهیدان وطن است. امروز دیگر دوران سکوت و بزن دررو تمام شده است. اگر بزندید، میزنیم. اگر بکشید، زندگیتان را جهنم میکنیم. ما دیگر چیزی برای از دستدادن نداریم. همه چیز را از ما و جوانان ما گرفتید. ما تصمیممان را گرفتهایم، یا مرگ یا آزادی وطن از لوث و نجاست شما آخوندهای پلید. | '''عبدالغفار نقشبندی''' ، با نام کامل مولوی حافظ عبدالغفار نقشبندی، امامجمعه پیشین شهرستان راسک است که برای نخستین بار در روز ۱۰ شهریورماه ۱۴۰۱، تجاوز جنسی به یک دختر ۱۵ سالهی بلوچ توسط سرهنگ ابراهیم کوچکزایی، فرماندهی انتظامی چابهار را افشا کرد. به دنبال این افشاگری، مولوی عبدالغفار نقشبندی توسط اطلاعات '''[[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]''' چابهار احضار شد؛ و تحت بازجویی قرار گرفت. سپس در روز دوشنبه ۲۱ آذرماه ۱۴۰۱، دادگاه ویژه روحانیت در مشهد، عبدالغفار نقشبندی را به این دادگاه احضار کرد که از آن روز آقای نقشبندی ناپدید شدند؛ و خبری از محل وی در دست نیست. پس از ناپدید شدن آقای عبدالغفار نقشبندی، اطلاعات سپاه پاسداران به تعقیب و دستگیری هواداران او پرداختند؛ و بیش از ۵۰ نفر از جوانان و نمازگزاران مسجد مولانا نقشبندی را بازداشت کردند. تمامی حسابهای نزدیکان و هواداران عبدالغفار نقشبندی نیز مسدود گردید. پدر عبدالغفار نقشبندی، بههمراه پسر دیگرش در روز ۲۹ مردادماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. ویدئوهایی از سخنان مولوی عبدالغفار نقشبندی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی منتشر شده است که بازتاب گستردهای به دنبال داشت. مولوی عبدالغفار نقشبندی در یک پیام ویدئویی خطاب به مردم گفت: من از مرگ فرار نکردهام، بلکه امروز با این سخنانم پای سند مرگم را امضا کردم. ۴۴ سال است که شما را به یک سراب دستنیافتنی دعوت کردیم. ۴۴ سال است که به شما آدرس غلط دادیم، اما دیگر بس است. ما هرگز از طریق این قانون به حق و حقوقمان نمیرسیم، چون این نظام فاسد و این آخوندهای فاسد اصلاحناپذیر است. آخوندهایی که زبانشان تیر و رگبار و شکنجه و اعدام است. از امروز به بعد، مسیر ما مسیر مبارزه است نه مطالبه، اعلام میکنم که ما حقوقمان را در کف خیابانها از حلقوم این شیادان مذهبی بیرون میکشیم، چون قانونی که این آخوندها وضع کردهاند، نه قانون شریعت اسلام است و نه با معیارهای حقوق بشری مطابقت دارد. از امروز به بعد، هر کس مردم را به سکوت دعوت کند، خائن به خون شهیدان وطن است. امروز دیگر دوران سکوت و بزن دررو تمام شده است. اگر بزندید، میزنیم. اگر بکشید، زندگیتان را جهنم میکنیم. ما دیگر چیزی برای از دستدادن نداریم. همه چیز را از ما و جوانان ما گرفتید. ما تصمیممان را گرفتهایم، یا مرگ یا آزادی وطن از لوث و نجاست شما آخوندهای پلید. | ||
ویرایش