۱٬۱۷۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «مادر بهکیش نیره جلالی مهاجر معروف به مادر بهکیش درگذشته یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ از...» ایجاد کرد) |
(لینک ویدئو را میخواهم تغییر بدهم) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
مادر بهکیش | مادر بهکیش | ||
نیره جلالی مهاجر معروف به مادر بهکیش درگذشته یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ از مادران فعال خاوران بود. مادر بهکیش، مادر ۵ تن از اعضای جانباخته سازمان چریکهای فدایی خلق ایران است که عبارتند از: «محمد بهکیش(جانباخته در درگیری در سال ۶۰)، زهرا بهکیش (جانباخته در زیر شکنجه در شهریور ۶۲) ، محسن بهکیش(اعدام در اردیبهشت ۶۴)، محمود بهکیش و علی بهکیش(از اعدامشدگان در [[قتلعام ۶۷]]) است. همسر زهرا بهکیش، سیامک اسدیان نیز از اعدامشدگان مهر ۱۳۶۰ است. او به روحیهای بالا و قوی در میان مادران اعدامشدگان توسط حکومت جمهوری اسلامی شناخته میشد. او همواره در صحنههای جنبش دادخواهی حضور فعال داشت. جمله معروف او در مورد دخترش زهرا که فوقلیسانس فیزیک و دبیر بود بیانی از روحیه زبانزد او است: «حتی قبرش رو هم نشانمون ندادند. همیشه میگم آقایون خیلی افتخار نکنید. دختر پیغمبر هم قبرش ناپیداست. بگذار قبر زهرای من هم ناپیدا باشد.» | نیره جلالی مهاجر معروف به مادر بهکیش درگذشته یکشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۴ از مادران فعال خاوران بود. مادر بهکیش، مادر ۵ تن از اعضای جانباخته سازمان چریکهای فدایی خلق ایران است که عبارتند از: «محمد بهکیش(جانباخته در درگیری در سال ۶۰)، زهرا بهکیش (جانباخته در زیر شکنجه در شهریور ۶۲) ، محسن بهکیش(اعدام در اردیبهشت ۶۴)، محمود بهکیش و علی بهکیش(از اعدامشدگان در [[قتلعام ۶۷]]) است. همسر زهرا بهکیش، سیامک اسدیان نیز از اعدامشدگان مهر ۱۳۶۰ است. او به روحیهای بالا و قوی در میان مادران اعدامشدگان توسط حکومت جمهوری اسلامی شناخته میشد. او همواره در صحنههای جنبش دادخواهی حضور فعال داشت. جمله معروف او در مورد دخترش زهرا که فوقلیسانس فیزیک و دبیر بود بیانی از روحیه زبانزد او است: «حتی قبرش رو هم نشانمون ندادند. همیشه میگم آقایون خیلی افتخار نکنید. دختر پیغمبر هم قبرش ناپیداست. بگذار قبر زهرای من هم ناپیدا باشد.»مادر بهکیش خودش در مورد زندگیاش گفت: «من بیشتر عمرم را جلوی در زندانها برای گرفتن ملاقات و در گورستانها گذراندم.» | ||
== فعالیتهای مادر بهکیش == | == فعالیتهای مادر بهکیش == | ||
مادر بهکیش از فعالین بارز جمعیت «مادران خاوران» بود که مقامات امنیتی نظام جمهوری اسلامی فشارهای زیادی بر آنان آورد تا آنها را وادار به سکوت کند اما او هیچگاه از پای ننشست. | مادر بهکیش از فعالین بارز جمعیت «مادران خاوران» بود که مقامات امنیتی نظام جمهوری اسلامی فشارهای زیادی بر آنان آورد تا آنها را وادار به سکوت کند اما او هیچگاه از پای ننشست. منصوره، دختر مادر بهکیش گفت” آنها هیچ گاه حاضر نشدند که از حقوق خود به عنوان یک انسان دادخواه دست بشویند و ظلمی را که در حق شان شده است به فراموشی بسپارند.” | ||
مادر بهکیش در ۲۰ آبان ۱۳۹۰ پیامی را برای احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران ضبط کرد و گلایه کرد که چرا سازمان ملل اعدام فرزندانش را پیگیری نمیکند. | مادران خاوران در طی سالها تبدیل به سازمانی متشکل از مادران و بازماندگانی شد که به دنبال عدالت برای کشتهشدگان اعدامهای دستهجمعی توسط مقامات جمهوری اسلامی در دهه ۱۳۶۰ هستند. در سالهای بعدی مادران عزادار و مادران خاوران باهم همکاریهای موازی داشتند و به دنبال عدالت برای همه زندانیان سیاسی-عقیدتیای بودند که در ایران با حکمهای قضایی یا بدون حکمهای قضایی، اعدام یا کشته شدند. این سازمانها شامل مادران و دیگر اعضای خانواده کشتهشدگان بودند. | ||
مادر بهکیش در ۲۰ آبان ۱۳۹۰ پیامی را برای احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران ضبط کرد و گلایه کرد که چرا سازمان ملل اعدام فرزندانش را پیگیری نمیکند. این پیام را در ویدئویی که در این سایت <ref name=":1">آرامگاه مادر بهکیش غرق گل [https://www.kampain.info/archive/9646.htm شد]</ref>موجود میباشد میتوان شنید | |||
او دیدارهای فعال با دیگر مادران داغدار از جمهوری اسلامی داشت. او در دیدار با مادران پارک لاله گفت: “صبر و استقامت داشته باشید، بالاخره نتیجه می ده. ببینید جسد هیچ کدوم از بچه هام رو به من ندادند. داغ فرزند خیلی سخته. اونهم نه یکی نه دو تا پنج تا، با دامادم میشه شش تا. آنهم چه بچه هایی، یکی از یکی نازنین تر. من به اسم همشون قسم می خورم و امید دارم که روزی دادم را بستانم. محمود و علی رو که کشتن، بعد از سه ماه فقط ساک اونها رو دادند و حتی وصیتنامه هایشان را هم ندادند و گفتند: «پاره کرده ایم». هر چه فریاد می زدم، التماس می کردم بگید کجا خاکشان کرده اید، نگفتند. مدتهای طولانی در راه اوین و بهشت زهرا سرگردان بودم. به بهشت زهرا می رفتم می گفتند: “برید از اوین بپرسید ما نمی دانیم.” به اوین می رفتم می گفتند: “برید از بهشت زهرا بپرسید ما نمی دانیم”، آخر، یکی از مامورهای بهشت زهرا دلش به حال ما سوخت و آدرس خاوران رو داد که با همسرم به خاوران رفتیم و دیدیم چه فاجعه ای اتفاق افتاده. فقط برای همه مادرها آرزوی صبر دارم و امیدوارم خون بچه های ما پایمال نشه | او دیدارهای فعال با دیگر مادران داغدار از جمهوری اسلامی داشت. او در دیدار با مادران پارک لاله گفت: “صبر و استقامت داشته باشید، بالاخره نتیجه می ده. ببینید جسد هیچ کدوم از بچه هام رو به من ندادند. داغ فرزند خیلی سخته. اونهم نه یکی نه دو تا پنج تا، با دامادم میشه شش تا. آنهم چه بچه هایی، یکی از یکی نازنین تر. من به اسم همشون قسم می خورم و امید دارم که روزی دادم را بستانم. محمود و علی رو که کشتن، بعد از سه ماه فقط ساک اونها رو دادند و حتی وصیتنامه هایشان را هم ندادند و گفتند: «پاره کرده ایم». هر چه فریاد می زدم، التماس می کردم بگید کجا خاکشان کرده اید، نگفتند. مدتهای طولانی در راه اوین و بهشت زهرا سرگردان بودم. به بهشت زهرا می رفتم می گفتند: “برید از اوین بپرسید ما نمی دانیم.” به اوین می رفتم می گفتند: “برید از بهشت زهرا بپرسید ما نمی دانیم”، آخر، یکی از مامورهای بهشت زهرا دلش به حال ما سوخت و آدرس خاوران رو داد که با همسرم به خاوران رفتیم و دیدیم چه فاجعه ای اتفاق افتاده. فقط برای همه مادرها آرزوی صبر دارم و امیدوارم خون بچه های ما پایمال نشه | ||
== گفتههای مادر بهکیش در مورد خانوادهاش == | == گفتههای مادر بهکیش در مورد خانوادهاش == | ||
او همسر و فرزندانش را در گفتههای مختلف وصف کرده بود. «مادر بهکیش» در دیداری که طی چند سال گذشته با مادران عزادار داشت، گفته بود: “چی بگم؟ بیرحمها محمد را در اسفند ماه سال ۶٠، سیامک را در مهر ماه ۶٠، زهرا را در شهریورماه ۶۲ ، محسن را در اردیبهشت ماه ۶۴ و محمود و علی را شهریور ماه ۶٧ کشتند.” | |||
جسد هیچ کدام از فرزندانم را به من ندادند . داغ فرزند خیلی سخته . آن هم نه یکی نه دو تا پنج تا، با دامادم میشه شش تا، آن هم چه بچه هایی، یکی از یکی نازنین تر. من به اسم همشون قسم می خورم و امید دارم که تا زنده ام روزی دادم را بستانم . محمود و علی را که در شهریور ماه ۶٧ کشتند، بعد از گذشت سه ماه تنها ساک دستی آنها را به ما تحویل دادند و حتی وصیتنامه هایشان را هم به من ندادند و گفتند : «پاره کرده ایم ». هر چه فریاد می زدم، التماس می کردم ، بگید کجا خاکشان کرده اید؟ نگفتند. مدتهای طولانی در راه اوین و بهشت زهرا سرگردان بودم . به بهشت زهرا می رفتم می گفتند : « برید از اوین بپرسید ما نمیدانیم». به اوین می رفتم می گفتند: » برید از بهشت زهرا بپرسید ما نمی دانیم». آخر، یکی از مامورهای بهشت زهرا دلش به حال ما سوخت و آدرس خاوران رو داد که با همسرم به خاوران رفتیم ودیدیم چه فاجعه ای اتفاق افتاده . من بیشتر عمرم را جلوی در زندانها، برای گرفتن ملاقات و در گورستانها گذراندم. فقط برای همه مادرها آرزوی صبر دارم و امیدوارم خون بچههای ما پایمال نشود.”<ref name=":1" /> | |||
=== همسر === | |||
او در مورد همسرش در قسمتی از مصاحبهاش گفت:<ref>تلگرام [https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/3229 توانا]</ref> | او در مورد همسرش در قسمتی از مصاحبهاش گفت:<ref>تلگرام [https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/3229 توانا]</ref> | ||
"......همسرم، سه سال آخر عمرش دیوانه شده بود . او بچه ها، بخصوص زهرا و محمود را خیلی دوست داشت . دم خونه قالیچه می انداخت و می نشست و می گفت : "مواظبم نیان ما رو ببرن سر چهار راه داربزنن" ». می گفتم : « مگه ما چیکار کردیم که ما رو بکشن؟ » می گفت» : "هیچی، مگه بچه های ما چیکار کرده بودند ". | "......همسرم، سه سال آخر عمرش دیوانه شده بود . او بچه ها، بخصوص زهرا و محمود را خیلی دوست داشت . دم خونه قالیچه می انداخت و می نشست و می گفت : "مواظبم نیان ما رو ببرن سر چهار راه داربزنن" ». می گفتم : « مگه ما چیکار کردیم که ما رو بکشن؟ » می گفت» : "هیچی، مگه بچه های ما چیکار کرده بودند ". | ||
=== زهرا بهکیش === | |||
«زهرا فرزندم که در شهریورماه ۱۳۶۲اعدام شد، فوق لیسانس فیزیک و دبیر بود. شوهر داشت، می تونست زندگی خوبی داشته باشه، ولی دلش طاقت نمی آورد مردم گرسنه باشند. این جانیان هم او و هم شوهرش سیامک را کشتند. جسد هیچ کدام از فرزندانم را به من ندادند ….»” | |||
زهرا بهکیش دختر نیره جلالی مهاجر در سال ۱۳۶۲ توسط شکنجه کشته شد<ref name=":0">ویکی دانا - مادر بهکیش کیست؟[https://wikidana.com/?qa=91166/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%87%DA%A9%DB%8C%D8%B4-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%9F]</ref> | |||
=== محمود بهکیش === | |||
محمود بهکیش، در سال ۱۳۶۲ مسئول کنترل کیفی کارخانه پلاسکو که پیش از این در زمان شاه هم زندان بود و به همراه سایر زندانیان سیاسی پس از انقلاب آزاد گشت. او را در سال ۱۳۶۲ دستگیر کردند، ۱۰ سال حکم گرفت، پس از پنچ سال حبس او را در [[قتل عام ۶۷|قتلعام ۶۷]] اعدام کردند. | |||
=== علی بهکیش === | |||
علی نیز همچون محمود در تابستان سال ۱۳۶۷ در جریان [[قتلعام ۶۷]] اعدام شد | |||
=== محمد بهکیش === | |||
محمد را در سال ۱۳۶۰، در مقابل خانهای تیمی درحالیکه مسلح نبود به همراه دوستش خشایار پنجهشاهی به رگبار بستند. مرحوم مادر پنجهشاهی هم از مادران خاوران بود که پنج فرزندش را از دست داده بود. | |||
=== محسن بهکیش === | |||
محسن، ۲۱ سال داشت و در میان جوانانی بود که در استقبال آیتالله خمینی گل به خیابانها ریختند اما در سال ۶۲ دستگیر شد و سال ۶۴ اعدام شد. علی ۱۹ ساله بود که در شهریور سال ۶۲ به عنوان هوادار ساده سازمان فداییان دستگیر شد و برای پخش چند اعلامیه اعدام شد. علی سال ۶۷ در [[قتل عام ۶۷|قتلعام ۶۷]] در جریان اعدامهای دستهجمعی در زندانهای ایران به قتل رسید. | |||
=== سیامک اسدیان === | |||
سیامک اسدیان، همسر زهرا را در سال ۱۳۶۰ در یک درگیری در مازندران کشتند<ref name=":0" /> | |||
== گفتههای دیگران در مورد مادر بهکیش == | == گفتههای دیگران در مورد مادر بهکیش == | ||
محمد نوریزاد در مورد این مادر که به دیدارش رفته و یک فیلم از او تهیه کرده بود گفته است: | محمد نوریزاد در مورد این مادر که به دیدارش رفته و یک فیلم از او تهیه کرده بود گفته است: | ||
خط ۲۴: | خط ۴۹: | ||
== درگذشت مادر بهکیش == | == درگذشت مادر بهکیش == | ||
مادر بهکیش (نیره جلالی مهاجر) نماد جنبش دادخواهی، صبح یکشنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۴ در منزل خود در تهران درگذشت. همان گونه که دخترش منصوره بهکیش در صفحه فیس بوک خود اعلام کرده بود، روز دوشنبه ۱۴ دی ماه مراسم خاکسپاری او در بهشت زهرا برگزار شد. پیکر مادر بهکیش روی شانه های دهها مادر داغدار سرودخوانان حمل شد و در نهایت همراه با چند استخوانی که مادر فکر می کرد استخوان های محسن است ـ یکی از پسرانش که در سال ۱۳۶۴ اعدام شده بود ـ به خاک سپرده شد. | مادر بهکیش (نیره جلالی مهاجر) نماد جنبش دادخواهی، صبح یکشنبه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۴ در منزل خود در تهران درگذشت. همان گونه که دخترش منصوره بهکیش در صفحه فیس بوک خود اعلام کرده بود، روز دوشنبه ۱۴ دی ماه مراسم خاکسپاری او در بهشت زهرا برگزار شد. پیکر مادر بهکیش روی شانه های دهها مادر داغدار سرودخوانان حمل شد و در نهایت همراه با چند استخوانی که مادر فکر می کرد استخوان های محسن است ـ یکی از پسرانش که در سال ۱۳۶۴ اعدام شده بود ـ به خاک سپرده شد. | ||
منصوره بهکیش، فرزند خانم بهکیش در فیس بوک خود نوشت: "مادر مهربان و عاشقم امروز صبح در خانه خودش از میان ما رفت. من و خواهرم بالای سر او بودیم و پروانه وار دورش میگشتیم و هر چه تلاش کردیم که نفس کم نیاورد ولی نشد. مامان جان را با اورژانس برای احیا به بیمارستان بردیم، ولی متاسفانه بازنگشت و ما را تنها گذاشت." | |||
جعفر بهکیش، فرزند دیگر خانم مهاجر در گفتگو با بیبیسی فارسی با اشاره به پیگیریهایی که مادرش در طول این سالها انجام داد، گفت: "در تمام این سالها در تلاش بود تا پاسخی دریافت کند، اما هیچ پاسخی به او داده نشد و غیر از مشخص شدن محل دفن یکی از فرزندانش، محل دفن بقیه آنها مشخص نشد. معلوم نشد که عزیزانش چطور اعدام شدند."<ref>بی بی سی - یکی از مادران خاوران [https://www.bbc.com/persian/iran/2016/01/160103_nm_khavaran_60 درگذشت]</ref> | |||
مراسم خاکسپاری «مادربهکیش» صبح روز دوشنبه ۱۴ دی ماه ۱۳۹۴ با حضور دوستان و آشنایان او برگزار شد. | |||
== بازتاب درگذشت مادر بهکیش == | |||
'''مریم رجوی از سازمان مجاهدین خلق ایران''' در پیام تسلیت خود چنین می گوید”… اکنون، مادران خاوران، زنی پرشور و ناآرام، و مردم ایران یکی دیگر از مظاهر پرافتخار زن بهپاخاسته ایرانی را از دست دادند. او رستگار شد و به پنج فرزند و دامادش که در دهه شصت در رویارویی با رژیم ولایت فقیهی به شهادت رسیدند، پیوست. اما دادخواهی و عصیان و اعتراضی که او و دیگر مادران والای ایرانزمین شعلهور کردهاند، پابرجاست….” | |||
'''مهدی سامع سخنگوی چریک های خلق ایران''' طی اطلاعیه ای با ابراز تأسف از درگذشت مادر بهکیش می گوید: “مادر بهکیش یکی از اسطورههای مبارزه مردم ایران علیه نظام استبدادی مذهبی ولایت فقیه و یکی از تلاشگران مبارزه برای احقاق حقوق پایمال شده خانوادههای شهدای کشتارهای دهه ۶۰ و بهویژه قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بود….” | |||
'''بنیاد برومند''' در پیوند با درگذشت مادر بهکیش می نویسد: “مادر بهکیش عضو “مادران خاوران” بود. مادران خاوران متشکل از مادران و بازماندگانی بودند که به دنبال عدالت برای کشتهشدگان اعدامهای دستهجمعی توسط مقامات جمهوری اسلامی در دهه ۱۳۶۰ بودند. با پیوستن مادران و بازماندگان سایر قربانیان سیاسی-عقیدتی که با حکمهای قضایی یا به صورت فراقضایی اعدام یا کشته شده بودند، “سازمان مادران عزادار” شکل گرفت که به دنبال اجرای عدالت برای همه زندانیان و قربانیان سیاسی و اعتقادی هستند.” | |||
'''ایران تریبونال''' درگذشت مادر بهکیش را چنین پوشش می دهد:” ….مادر بهکیش بیشتر عمرش را در جلوی در زندان ها و در گورستان ها درپی یافتن عزیزانش گذراند. او مادری از تبار مادران مبارزان و از اعضای خانواده های جانباختگان دهه ی ١٣۶٠ بود که با مقاومت و پایداری شان، چه آنگاه که فرزندانشان در زندان های ارتجاع حاکم، تحت شکنجه و آزار بودند و چه آنگاه که جمهوری اسلامی آنان را به خاک و خون کشید و پنهان از چشم خانواده ها در گورهای دسته جمعی در خاوران، دفن کرد، همواره درختان عدالت خواهی را در تمام این سال ها آبیاری کردند. مادر بهکیش و دیگر مادران با مبارزه و مقاومت و پایداریشان، خاوران را به ستون دادخواهی مبارزانی تبدیل کردند که در دهه ی ١٣۶٠ در گورهای بی نام و نشان در سرتاسر ایران دفن شدند….. “ | |||
'''کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی''' در خبرش می نویسد: “آرامگاه مادر بهکیش از مادران خاوران، از سوی خانواده، دوستان و آشنایان، غرق در گل شد.” | |||
به گزارش این کمپین: “مادر بهکیش در تمام طول این سالها در تلاش بود تا پاسخی دریافت کند، اما هیچ پاسخی به او داده نشد و غیر از مشخص شدن محل دفن یکی از فرزندانش، محل دفن دیگر فرزندان مشخص نشد و هرگز این موضوع آشکار نشد که عزیزانش چگونه اعدام شدند. مادر بهکیش پیش تر در دیداری که طی چند سال گذشته با مادران عزادار داشت، گفته بود: «چی بگم؟ بیرحمها محمد را در اسفند ماه سال ۶٠، سیامک را در مهر ماه ۶٠، زهرا را در شهریورماه ۶۲ ، محسن را در اردیبهشت ماه ۶۴ و محمود و علی را شهریور ماه ۶٧ کشتند.» | |||
'''کانون نویسندگان ایران''' در بیانیه ی خود به منسبت درگذشت مادر بهکیش می گوید:”….مادر بهکیش” در این سالها با شش داغ سهمگین بر دل به انتظار برآمدن آفتاب حقیقت و عدالت بود؛ آفتابی که شور بختانه در زمان حیاتش همچنان پشت ابر های سیاه ستم و نیرنگ باقی ماند. با این همه اما دیر یا زود طلوع خواهد کرد زیرا از این گونه مادران که “زیباترین فرزندان آفتاب و باد” شان هزار هزار به مسلخ برده شدند، فراوانند. آنها چنان که “مادر بهکیش” گفته بود نه میبخشند و نه فراموش میکنند.” | |||
'''بیداران (خاوران مجازی''') در بیانیه خود می نویسد: مادر بهکیش و دیگر مادران و خانوادههای معترض بهای سنگینی بابت مقاومت و اعتراضشان پرداختند و می پردازند: از ضرب و شتم گرفته تا کنترل و تعقیب و بازداشت. مامورین از این هم فراتر رفتند و در زمستان ١٣٨٧ با وقاحتی بی نظیر خاوران را با بولدوزر خراب کردند و درآن را به روی خانواده ها بستند. بر تعقیب و کنترل خانواده ها افزوده شد و آنها در خانههاشان هم در امان نماندند. ولی به گفته منصوره، دختر خانم بهکیش” آنها هیچ گاه حاضر نشدند که از حقوق خود به عنوان یک انسان دادخواه دست بشویند و ظلمی را که در حق شان شده است به فراموشی بسپارند.” | |||
'''حامیان مادران پارک لاله ایران – دورتموند''' در بیانیه شان نوشته اند: “مادری دیگر از جنس مقاومت و مبارزه، مادر بهکیش عزیز همه، هرگز فراموشت نخواهیم کرد. یاد و خاطره استواری هایت را در گوش نوه های خود ترانه می کنیم. لبخند مهربانت در قلب های ما حک شده است. مشعل دادخواهی دستت را دست به دست خواهیم کرد. | |||
<references /> |
ویرایش