۹٬۸۰۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
در ابتدای این جلسه پروفسور هینش گفت که تعداد افرادی که در جریان اعتراضات کشته شدهاند احتمالا بسیار بیشتر از ۳۰۴ نفری است که «عفو بینالملل» گزارش کرده است. | در ابتدای این جلسه پروفسور هینش گفت که تعداد افرادی که در جریان اعتراضات کشته شدهاند احتمالا بسیار بیشتر از ۳۰۴ نفری است که «عفو بینالملل» گزارش کرده است. | ||
او افزود، حتی این تعداد کشتهشده نشان میدهد که حملات گستردهای در طی اعتراضات آبان علیه تظاهرکنندگانانجام شده است. | او افزود، حتی این تعداد کشتهشده نشان میدهد که حملات گستردهای در طی اعتراضات آبان علیه تظاهرکنندگانانجام شده است.<blockquote>''“بدون آنکه بپرسند چه کردهای، توهینهای زشت میکردند. من را به بازداشتگاهی بردند که هفده هجده نفر دیگر را دیدم و بین آنها افراد زیر ۱۸ سال بودند. کتک میزدند و توهین میکردند.۱۸ روز در انفرادی بودم که از لحاظ بهداشتی بسیار وضع وخیمی داشت. از همانجا که آب میخوردیم، عذر میخواهم کارهایمان را [ادرار و مدفوع] میکردیم.''</blockquote><blockquote>''به من میگفتند جاسوس آمریکا هستم و میگفتند اگر همکاری نکنم خانوادهام بازداشت میشوند. نمیگذاشتند بخوابم. بر اثر شکنجه چشم چپم دچار انحراف شده که ممکن است بیشتر شود.''</blockquote><blockquote>''اما چیزی که خیلی من را زجر داد یک شکنجه دیگر بود. من را با دستبند و پابند بدون شلوار و پیراهن روی صندلی نشاندند. روی ران پایم پارچه خیس نازک گذاشتند و اتوی برقی خاموش را روی آن نهادند و به برق زدند. میگفتند تا داغ شدن اتو فرصت داری حرف بزنی. وقتی دکمه را میچرخانند پارچه آرام آرام داغ میشد. پای من سوختگی شدید دارد و اسناد آن را ارائه دادهام.''</blockquote><blockquote>''به تجاوز جنسی هم تهدید شدم که انجام نشد اما دائم این تهدید وجود داشت.”''</blockquote> | ||
یک شاهد از شیراز که صورت او پوشیده بود شهادتش را اینگونه آغاز کرد: در روز ۲۶ آبان بوی شدید دود و تیراندازی میآمد. ده-پانزده نیروی انتظامی، بسیج و لباس شخصی بودند که به سمت مردم تیر میزدند. از تیرهای ساچمهای استفاده میکردند و تیرهایی که میزدند خشاب بزرگ داشت. مردم درهای آهنین مترو را جلوی آنها گرفتند. | |||
به گفته این شاهد بعد از این ماجرا “یک نیروی پلیس جلو آمد و گفت بیایید جلو حرف بزنیم ببینیم مشکل چه است. یک پسر ۱۶-۱۷ ساله که جلو رفت همان مامور پلیس به او شلیک کرد و با تفنگ به پشت گردنش کوبید و او را روی زمین کشید.” | |||
او اضافه کرد: یک آقایی بود با پیراهن سفید که به همه شلیک میکرد و برایش مهم نبود. حتی به عابران و به نوجوانان شلیک میکردند. من خیلیها را دیدم که ساچمه به کمر آنها خورده بود و همه خونریزی داشتند. میگفتند به بیمارستان نروید چون شما را دستگیر میکنند. | |||
بر اساس این روایت نیروی انتظامی دوربین همه مغازهها را در یک خیابان ضبط کرد و فیلم آنها را برد. | |||
این زن میگوید که روز ۲۸ آبان یک ساچمه به پای او شلیک شد و دیگر به خانه بازگشت. | |||
در ادامه او توضیح داد که در روز اول با پسرش به جمع معترضان پیوسته بود “چون اعتراضها آرام بود و مردم فقط شعار میدادند.” او گفت بعد از اینکه مردم دیدند پلیس به یک نوجوان شلیک مستقیم کرد دست به سنگ بردند. | |||
شاهد بعدی با نام «سهیل عبدی» با کد شماره ۱۷۳ از ساکنان شهریار از طریق ویدیو شهادت خود را به دادگاه ارائه داد. | شاهد بعدی با نام «سهیل عبدی» با کد شماره ۱۷۳ از ساکنان شهریار از طریق ویدیو شهادت خود را به دادگاه ارائه داد. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۲۳: | ||
==== شاهد ۱۷۳ ==== | ==== شاهد ۱۷۳ ==== | ||
سهیل عبدی، شاهد شماره ۱۷۳ به عنوان دومین شاهد امروز درباره شکلگیری تظاهرات در شهر شهریار در حاشیه جنوبی تهران توضیح داد. شهریار یکی از نقاطی بود که بیشترین تعداد کشتهها در آنجا ثبت شده است. | |||
آقای عبدی گفت که در روز ۲۵ آبان که متوجه شد بنزین سه برابر شده، مثل بقیه معترضان به خیابان آمده تا به گرانی اعتراض کند و دولت قیمت را برگرداند: “من به عنوان یک شهروند معترض بودم چون قیمت بنزین در همه کالاها اثر میگذارد. تصمیم گرفتیم ماشین را خاموش کنیم و در خیابان بمانیم و کاملا تظاهرات مسالمتآمیز بود. اما حکومت به ما گفت اغتشاشگر. ما اگر قصد اغتشاش داشتیم سنگ یا چوب یا اسلحه دستمان میگرفتیم. اما من عکسهایی برای شما دارم که میفرستم که ببینید دو سه هزار نفر که در عکس مشخصند یک چوب یا سنگ دستشان نیست.” | |||
او درباره مجسمه انگشتر خمینی، در میدان شهریار توضیح داد و گفت “مردم به خاطر خشمی که از آقای خمینی دارند و او را دوست ندارند” مجسمه را آتش زدند: “برای بسیجیان این حرکت خیلی گران تمام شد و گارد گرفتند و به مردم حمله کردند.” | |||
آقای عبدی گفت که متوجه شد بسیجیان و نیروهای امنیتی شروع به آرایش نیروها کردند و “فقط به خاطر آتش زدن انگشتر” شروع به حمله به مردم کردند. | |||
این شاهد میگوید قبل از آبان در هیچ تظاهرات و اعتراضی شرکت نکرده بوده است. | |||
شاهد شماره ۱۷۳ گفت “یک مامور که با کلاش شلیک میکرد، به سینه یک معترض شلیک کرد که باعث خشم بیشتر مردم شد”. آقای عبدی گفت همان مامور لحظاتی بعد به پای او شلیک کرد و فرار کرد و رفت. | |||
این شاهد با مخاطب قرار دادن دادگاه افزود: «یک بچه شانزده هفده ساله را که هنوز سربازی نرفته، اسلحه دستش دادهاند که به مردم شلیک کند. خوب این جنایت است. کسی که اسلحه دست یک بچه میدهد، این جنایتکار است. به داد آن زندانیان برسید. به داد آنها که میخواهند اعدامشان کنند برسید.» | این شاهد با مخاطب قرار دادن دادگاه افزود: «یک بچه شانزده هفده ساله را که هنوز سربازی نرفته، اسلحه دستش دادهاند که به مردم شلیک کند. خوب این جنایت است. کسی که اسلحه دست یک بچه میدهد، این جنایتکار است. به داد آن زندانیان برسید. به داد آنها که میخواهند اعدامشان کنند برسید.» | ||
==== شاهد ۲۸ ==== | |||
شاهد شماره ۲۸ دادگاه، خانمی بود که برادر خود را در جریان اعتراضات آبان ۹۸ با شلیک گلوله جنگی از دست داده بود. | شاهد شماره ۲۸ دادگاه، خانمی بود که برادر خود را در جریان اعتراضات آبان ۹۸ با شلیک گلوله جنگی از دست داده بود. | ||
او به نحوه رفتار حکومت با خانواده کشتهشدگان اشاره کرد و گفت: «میگفتند ما میخواهیم از طرف تلویزیون بیاییم با شما مصاحبه بکنیم و برادر شما را شهید محسوب کنیم. ما اجازه ندادیم. گفتیم برادر ما شهید هست اما شهید راه میهنش است. شهید ایران است. نه شهید حکومت.» | او به نحوه رفتار حکومت با خانواده کشتهشدگان اشاره کرد و گفت: «میگفتند ما میخواهیم از طرف تلویزیون بیاییم با شما مصاحبه بکنیم و برادر شما را شهید محسوب کنیم. ما اجازه ندادیم. گفتیم برادر ما شهید هست اما شهید راه میهنش است. شهید ایران است. نه شهید حکومت.» | ||
==== شاهد | ==== شاهد ۵ ==== | ||
شاهد شماره ۵ نیز با توصیف شرایط امنیتی خطرناک در ایران بیان کرد: «من شرمنده خانواده کشتهشدگان آبان هستم. من اگر اینجا با ماسک صحبت میکنم، به خاطر این است که اگر این ماسک را بردارم یک ربع بعد کشته خواهم شد. چرا نباید بتوانم با چهره خودم اینجا حقایق را بگویم؟» | شاهد شماره ۵ نیز با توصیف شرایط امنیتی خطرناک در ایران بیان کرد: «من شرمنده خانواده کشتهشدگان آبان هستم. من اگر اینجا با ماسک صحبت میکنم، به خاطر این است که اگر این ماسک را بردارم یک ربع بعد کشته خواهم شد. چرا نباید بتوانم با چهره خودم اینجا حقایق را بگویم؟» | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۴۹: | ||
در چهارمین روز از دادگاه بینالمللی مردمی آبان، فاطمه خوشرو، یکی از بازداشتشدگان آبان، به عنوان شاهد در دادگاه حضور یافت و از آزار جنسی خود به دست پنج مامور مرد پرده برداشت. | در چهارمین روز از دادگاه بینالمللی مردمی آبان، فاطمه خوشرو، یکی از بازداشتشدگان آبان، به عنوان شاهد در دادگاه حضور یافت و از آزار جنسی خود به دست پنج مامور مرد پرده برداشت. | ||
==== شاهد ۱۱۰ ==== | |||
فاطمه خوشرو، کنشگر محیطزیست به عنوان شاهد شماره ۱۱۰ که در دادگاه روز چهارم حضور یافت و در مورد نحوه دستگیری و شکنجههای اعمال شده علیه خودش توضیحاتی ارائه داد. | فاطمه خوشرو، کنشگر محیطزیست به عنوان شاهد شماره ۱۱۰ که در دادگاه روز چهارم حضور یافت و در مورد نحوه دستگیری و شکنجههای اعمال شده علیه خودش توضیحاتی ارائه داد. | ||
او گفت که پس از بازداشتش توسط نیروهای امنیتی، ماموران با الفاظ رکیک جنسی به او توهین کردهاند و به دهان وی اسپری فلفل زدهاند؛ او گفت که پس از انتقالش به زندان، بازجوها اصرار داشتند که او با کشورهای خارجی در ارتباط است و از آنها آموزش و پول دریافت کرده است. | او گفت که پس از بازداشتش توسط نیروهای امنیتی، ماموران با الفاظ رکیک جنسی به او توهین کردهاند و به دهان وی اسپری فلفل زدهاند؛ او گفت که پس از انتقالش به زندان، بازجوها اصرار داشتند که او با کشورهای خارجی در ارتباط است و از آنها آموزش و پول دریافت کرده است. | ||
==== شاهد ۲۳۲ ==== | |||
شاهد ۲۳۲ از طریق تماس تصویری به دادگاه پیوست. او در جریان اعتراضات آبان ۹۸ از اعضای کادر پزشکی بوده است. او در پاسخ به پرسش قاضی زاک یاکوب گفت اغلب کسانی که در اعتراضات آبان ۹۸ کشته شدند، از کمر به بالای آنها مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. | شاهد ۲۳۲ از طریق تماس تصویری به دادگاه پیوست. او در جریان اعتراضات آبان ۹۸ از اعضای کادر پزشکی بوده است. او در پاسخ به پرسش قاضی زاک یاکوب گفت اغلب کسانی که در اعتراضات آبان ۹۸ کشته شدند، از کمر به بالای آنها مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. | ||
==== شاهد ۲۰۸ ==== | |||
شاهد شماره ۲۰۸ با چهره پوشیده درباره کشته شدن برادرش شهادت داد. او که نام و چهرهاش مشخص نیست، به حقوقدانان “دادگاه مردمی” گفت خانوادهاش از این طریق متوجه گلوله خوردن برادرش شدهاند که یک نفر گوشی تلفن او را بعد از مدتها بیخبری جواب داده و گفته این فرد گلوله خورده است. | |||
شاهد شماره ۲۰۸ گفت که خانواده به چند بیمارستان مراجعه میکنند و پسرشان را پیدا نمیکنند. تا اینکه در بیمارستان یک آمبولانس برادرش را به بیمارستان میبرد و خانواده متوجه او میشوند. | |||
او گفته تا سه روز جسد برادرش را از سردخانه تحویل ندادند. این شاهد میگوید برای تحویل جنازه از آنها درخواست “۲۰۰ هزار تومان پول” کرده بودند که به یک حساب واریز شود. | |||
شاهد شماره ۲۰۸ گفت تا زمان تحویل جسد ماموران امنیتی “برای آنها مزاحمت ایجاد میکردند و میخواستند به اصرار و مقابل دوربین، خانواده او را شهید حکومت اعلام کنیم.” | |||
او گفته پس از دو سال پیگیری پرونده به آنها اجازه گرفتن وکیل ندادهاند و گفتهاند خودشان وکیل میگیرند. | |||
در گواهی مرگ به گفته شاهد ۲۰۸ به جای گلوله نوشتهاند “برخورد شئ تیز”. | |||
=== روز پنجم دادگاه === | === روز پنجم دادگاه === |
ویرایش