۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
صادق قطبزاده (متولد ۴ اسفند ۱۳۱۴ - اعدام ۲۴ شهریور ۱۳۶۱) از مخالفان حکومت پهلوی بود که در ماههای آخر حکومت محمدرضا شاه فعالیتهای زیادی | صادق قطبزاده (متولد ۴ اسفند ۱۳۱۴ - اعدام ۲۴ شهریور ۱۳۶۱) از مخالفان حکومت پهلوی بود که در ماههای آخر حکومت محمدرضا شاه فعالیتهای زیادی برای به دست آوردن موافقت آمریکا و غرب با روی کار آمدن [[روحالله خمینی|خمینی]] انجام داد. او در آن ایام عملا مشاوره حقوقی و سیاسی خمینی را به عهده گرفته بود. به ویژه پس از کنفرانس گوادلوپ هنگامی که دولت آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان در مورد برسرکار آمدن خمینی به توافق رسیدند، صادق قطبزاده هماهنگی بسیاری از امور را به عهده گرفت.<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2014/02/140202_l44_nazeran_guadalupe_iran_monarchy.shtml گوادلوپ تیرخلاص نظام پادشاهی]</ref> | ||
صادق قطبزاده در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به | صادق قطبزاده پیش از آن در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته بود. او در آنجا به عضویت کنفدراسیون دانشجویان ایرانی درآمد. وی پس از نواختن یک سیلی بر صورت اردشیر زاهدی در یک جشن، از آمریکا اخراج شد و به کانادا و سپس به فرانسه رفت. وی در این دوران با ابوالحسن بنی صدر و حسن حبیبی آشنا شد. صادق قطبزادهپس از آن به الجزایر، مصر، سوریه و سپس به عراق رفت و با خمینی دیدار کرد. او همچنین روابطی با امام موسی صدر و در عین حال با معمر قذافی و سرویسهای امنیتی لیبی که در جبههی مخالف امام موسی صدر بودند، برقرار کرد. با اوجگیری انقلاب ضدسلطنتی، صادق قطبزاده ارتباطات نزدیکی با خمینی ایجاد کرد و خود را مقلد او معرفی نمود. قرارگرفتن خمینی در کانون توجهات در فرانسه نتیجهی فعالیتهای صادق قطبزاده بود. | ||
او بعد از سالها زندگی در خارج از ایران | او بعد از سالها زندگی در خارج از ایران به همراه [[روحالله خمینی]] به ایران بازگشت و از طرف دولت موقت مهندس بازرگان به سرپرستی رادیو و تلویویزیون ایران منصوب شد. صادق قطبزاده در اوج بحران گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران، به عنوان وزیر خارجه انتخاب شد. | ||
صادق قطبزاده در میان اطرافیان خمینی مخالفانی نیز داشت. وی چند سال بعد در ۱۳۶۱ به اتهام طراحی کودتا اعدام شد. | |||
او در کنار بنیصدر و حسن حبیبی به قولی به سه تفنگدار مشهور شده بودند. او در میان این سه نفر به تحرک زیاد شناخته میشد. صادق قطب زاده یکی از اولین کسانی بود که در ترکیه به دیدار خمینی (پس از تبعید خمینی در سال ۱۳۴۳) رفت و برای تبلیغ انقلاب اسلامی به رهبری خمینی تلاش زیادی انجام داد تا جایی که گفته شد در سالهای قبل از پیروزی انقلاب ساواک تلاش کرد او را ترور کند، اما ناموفق ماند. | او در کنار بنیصدر و حسن حبیبی به قولی به سه تفنگدار مشهور شده بودند. او در میان این سه نفر به تحرک زیاد شناخته میشد. صادق قطب زاده یکی از اولین کسانی بود که در ترکیه به دیدار خمینی (پس از تبعید خمینی در سال ۱۳۴۳) رفت و برای تبلیغ انقلاب اسلامی به رهبری خمینی تلاش زیادی انجام داد تا جایی که گفته شد در سالهای قبل از پیروزی انقلاب ساواک تلاش کرد او را ترور کند، اما ناموفق ماند. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۸: | ||
«اردشیر هوشی» از دوستان قطبزاده در مورد زندگی خصوصی او میگوید: | «اردشیر هوشی» از دوستان قطبزاده در مورد زندگی خصوصی او میگوید: | ||
قطبزاده وقتی از هواپیما پیاده شد، حتی یک چمدان هم همراه نداشت. خودش بود و لباس تنش. با ما به بهشتزهرا نیامد. اولین کارش این بود که همه را رها کرد و به دیدن مادرش در تهران رفت. بعد هم به منزل ما آمد. منزل ما در خیابان ایران بود. مدرسه علوی هم در همین خیابان قرار داشت. قطبزاده شبها برای خوابیدن به منزل ما میآمد. صبحها با هم به مدرسههای رفاه و علوی میرفتیم. واقعا لباس نداشت. هیچی. با همان یک دست کت و شلواری که سوار هواپیما شد، آمده بود. لباس دیگری نداشت. من رفتم از برادرش، فریدون (اسماعیل) که هماندازه قطبزاده بود، برایش لباس گرفتم. بهخاطر دارم در یک نطق تلویزیونی گفت: «من شلوار برادرم را میپوشم» [خنده]. من گفتم: «چرا این حرف را زدی؟» گفت: «مگر دروغ گفتم». گفتم: «بابا مرد حسابی برایت جوک درست میکنند». | قطبزاده وقتی از هواپیما پیاده شد، حتی یک چمدان هم همراه نداشت. خودش بود و لباس تنش. با ما به بهشتزهرا نیامد. اولین کارش این بود که همه را رها کرد و به دیدن مادرش در تهران رفت. بعد هم به منزل ما آمد. منزل ما در خیابان ایران بود. مدرسه علوی هم در همین خیابان قرار داشت. صادق قطبزاده شبها برای خوابیدن به منزل ما میآمد. صبحها با هم به مدرسههای رفاه و علوی میرفتیم. واقعا لباس نداشت. هیچی. با همان یک دست کت و شلواری که سوار هواپیما شد، آمده بود. لباس دیگری نداشت. من رفتم از برادرش، فریدون (اسماعیل) که هماندازه قطبزاده بود، برایش لباس گرفتم. بهخاطر دارم در یک نطق تلویزیونی گفت: «من شلوار برادرم را میپوشم» [خنده]. من گفتم: «چرا این حرف را زدی؟» گفت: «مگر دروغ گفتم». گفتم: «بابا مرد حسابی برایت جوک درست میکنند». | ||
== قطبزاده رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی == | == قطبزاده رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی == | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
او در جواب کارکنان سازمان صدا و سیما که در جو انقلابی آن زمان و متاثر گروههایی مثل سازمان مجاهدین خلق ایران خواهان اداره شورایی تلویزیون بودند، گفت: «شورایی بیشورایی من به فرموده امام آمدم اینجا، حقوقم را هم از امام میگیرم. همه باید از من حرفشنوی داشته باشید.» | او در جواب کارکنان سازمان صدا و سیما که در جو انقلابی آن زمان و متاثر گروههایی مثل سازمان مجاهدین خلق ایران خواهان اداره شورایی تلویزیون بودند، گفت: «شورایی بیشورایی من به فرموده امام آمدم اینجا، حقوقم را هم از امام میگیرم. همه باید از من حرفشنوی داشته باشید.» | ||
دولت موقت و شخص مهندس بازرگان هم از مخالفان مشی قطبزاده بودند و اعتقاد داشتند اخبار رادیو و تلویزیون یکسره بر ضد دولت موقت است. مهندس بازرگان درباره قطبزاده گفته بود: «آقای قطبزاده مثل تیمورتاش است در دولت.» عباس اميرانتظام سخنگوی دولت بازرگان نیز چندين بار از تبليغات غيرمسؤلانهء تلويزيون تحت امر | دولت موقت و شخص مهندس بازرگان هم از مخالفان مشی قطبزاده بودند و اعتقاد داشتند اخبار رادیو و تلویزیون یکسره بر ضد دولت موقت است. مهندس بازرگان درباره قطبزاده گفته بود: «آقای قطبزاده مثل تیمورتاش است در دولت.» عباس اميرانتظام سخنگوی دولت بازرگان نیز چندين بار از تبليغات غيرمسؤلانهء تلويزيون تحت امر قطبزاده عليه دولت موقت، گله مي كند. | ||
البته نمیتوان رادیو و تلویزیون آن زمان را یکسره در قبضه قطبزاده دانست. احمد خمینی و روحانیون نزدیک به آیتالله خمینی هم نفوذ زیادی در رادیو و تلویزیون داشتند. برخی معتقدند بعد از ورود موسوی خوئینیها و معادیخواه به رادیو و تلویزیون است که آتش اختلاف میان قطبزاده و مهندس بازرگان شعلهور میشود. | البته نمیتوان رادیو و تلویزیون آن زمان را یکسره در قبضه قطبزاده دانست. احمد خمینی و روحانیون نزدیک به آیتالله خمینی هم نفوذ زیادی در رادیو و تلویزیون داشتند. برخی معتقدند بعد از ورود موسوی خوئینیها و معادیخواه به رادیو و تلویزیون است که آتش اختلاف میان قطبزاده و مهندس بازرگان شعلهور میشود. |