۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
# پروانه خاجیانی قطبآبادی فرزند محمد حسن با نام مستعار محبوبه ادیانی همسر متهم ردیف اول. جرائم نامبرده نیز بهاین شرح است: فعالیت بسیار وسیع برای سازمان مجاهدین و مسئول جذب نیرو برای سازمان مجاهدین در مدارس شهرهای جهرم، فسا، داراب، نی ریز، استهبان، مسئول تیمهای سیاسی و تبلیغاتی برای سازمان مجاهدین در شهرهای داراب و استهبان و مسئول گوهر ادبآواز که آیتالله دستغیب و یاران او را به شهادت رساند، مسئول عملیات تخریب میلیشیای سازمان مجاهدین در شیراز، زندگی کردن در خانههای تیمی همراه با همسرش و نگهداری اسلحه و مهمات.<ref>روزنامه کیهان ۱۷ اسفند ۱۳۶۱</ref> | # پروانه خاجیانی قطبآبادی فرزند محمد حسن با نام مستعار محبوبه ادیانی همسر متهم ردیف اول. جرائم نامبرده نیز بهاین شرح است: فعالیت بسیار وسیع برای سازمان مجاهدین و مسئول جذب نیرو برای سازمان مجاهدین در مدارس شهرهای جهرم، فسا، داراب، نی ریز، استهبان، مسئول تیمهای سیاسی و تبلیغاتی برای سازمان مجاهدین در شهرهای داراب و استهبان و مسئول گوهر ادبآواز که آیتالله دستغیب و یاران او را به شهادت رساند، مسئول عملیات تخریب میلیشیای سازمان مجاهدین در شیراز، زندگی کردن در خانههای تیمی همراه با همسرش و نگهداری اسلحه و مهمات.<ref>روزنامه کیهان ۱۷ اسفند ۱۳۶۱</ref> | ||
== فعالیت | == فعالیت علیه سیاست استمرار جنگ == | ||
از جمله فعالیت های پرسنل ارتش هوادار مجاهدین مقابله با سیاست جنگ طلبی رژیم ایران بود. به اعتقاد [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] ایران [[جنگ ایران و عراق]] باید حداکثر در سال ۱۳۶۱ پس از آزادی خرمشهر پایان مییافت و [[روحالله خمینی|خمینی]] از آن به عنوان ابزاری برای سرپوش گذاشتن بر سرکوب داخلی و پیشبرد سیاست [[عمق استراتژیک|صدور بحران]] استفاده کرد. | |||
پرسنل ارتش | پرسنل ارتش هوادار مجاهدین در زمان تهاجم عراق و اشغال بخشهائی از خاک ایران، در جبههها حضور داشت اما از ۳۰ خرداد به بعد با پافشاریاش بر ایدهی موسوم به صدور انقلاب، این جنگ را ویرانگر و دارای خصیصهی ضدملی و ضدمیهنی میدانست. | ||
از نظر آنان این جنگ بیهیچ نتیجهای منجر به کشتار هزاران نفر و از بین رفتن امکانات، ثروتها و و نیز تجهیزات و تدارکات نظامی میشد. پرسنل ارتش هوادار مجاهدین دراین راستا با پخش اطلاعیه و تراکت، فضای مخالفت با جنگ را تقویت میکردند. | |||
در این دوران دهها نفر از پرسنل ارتش که با استمرار جنگ مخالف بودند دستگیر شده و یا اعدام شدند. | |||
=== سرهنگ اسماعیل فرخنده (فرخ) === | |||
سرهنگ اسماعیل فرخنده فرماندهی پدافنده هوائی پایگاه مهرآباد، از برجسنهترین پرسنل ارتش بود که سوابق طولانی او در زمینهی مخالفت آشکار در برابر امرای ارتش شاهنشاهی و نظام جمهوری اسلامی، برای بسیاری از پرسنل نیروی هوائی شناخته شده است. | |||
اسماعیل فرخنده از ابتدای سال ۱۳۵۹، بهطور مستقیم در ارتباط با سازمان مجاهدین قرار گرفت. چند ماه پس از اجرای عملیات پرواز بزرگ از پایگاه یکم شکاری و بهدنبال موج دستگیری پرسنل هوادار سازمان، سرهنگ فرخنده نیز که چهرهی شناخته شدهای بود دستگیر شد. وی در داخل زندان یکی از فعالترین افراد بند افسران زندانی بود و حتی به جمعآوری کمکهای مالی به همراه ستوان هادیبیگی برای مجاهدین میپرداخت. اسمعاعیل فرخنده، پس از یک و نیم سال در بهار ۱۳۶۲، به جوخهی اعدام سپرده شد. از وی ۲ کودک خردسال به نامهای بهارک و سمیه بهجای ماند. | |||
=== همافر حسن قربانی (مهدی) === | |||
همافریکم حسن قربانی پرسنل ارتش، پس از پیروزی قیام، از طریق برادرش، شهید محمد قربانی، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، با اهداف مجاهدین آشنا شد. او ابتدا در ارتباط با انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه علم و صنعت (هواداران سازمان) بهفعالیت پرداخت و پس از مدتی در ارتباط مستقیم با نهاد ارتش سازمان قرار گرفت. بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، و آغاز مقاومت مسلحانه، از آنجا که مجاهد شهید حسن قربانی بهدلیل فعالیبهای مستمرش، برای مأموران ن شناخته شده بود، به زندگی مخفی روی آورد و در یکی از پایگاههای مجاهدین مستقر شد. در روز ۲۳ تیرماه ۱۳۶۱، پایگاه محل اقامت حسن قربانی و تعدادی دیگری از مجاهدین در این خانه تیمی از جمله یکی دیگر از پرسنل ارتش به نام محمدجواد شاهرودی مورد حمله پاسداران و مأموران دادستانی انقلاب قرار گرفت. شدت مقاومت مجاهدین حاضر در پایگاه به حدی بود که پس از ساعتها درگیری، مأموران توان نزدیک شدن به پایگاه را نیافتند و پایگاه را با گلولههای آرپیجی، به آتش کشیدند. در پایان این نبرد، اجساد سوختهی مجاهدین حسن قربانی و همسرش نزهت خجسته، حسین قربانی، کودک خردسال حسن و نزهت، محمد قربانی ، غنچه حسینی برزی همسر محمد و محمدجواد شاهرودی، بهدست پاسداران افتاد. | |||
«در خیابان گرگان و محلات اطراف آن، کمتر کسی بودکه حسن را نشناسد. ویژیگیهای مردمی، دلسوزیها و احساس مسئولیتش نسبت به همسایهها و آشنایان و اخلاق پسندیدهاش در برخورد با همهی کسانیکه بهنحوی با آنها ارتباط داشت، او را از سالها قبل بهعنوان چهرهای مردمی و قطب شناخته شده و محبوبی در بین اهالی، مشهور ساخته بود. اما مهمتر از همهی اینها، فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی او بر علیه رژیم شاه، چه بهصورت افشاگری تا قبل از اوجگیری قیام، وچه بعدها به شکل راهاندازی تظاهرات، پخش اعلامیه و... بود که او را بیش از پیش محبوب و مشهور ساخت. روزهای قیام، حسن قربانی که از تواناییهای مصادره شده از پادگانهای رژیم شاه را بین جوانان پرشور محل توزیع کرد و سپس با حمله به کلانتری خیابان گرگان، در تسخیر آنجا نقش مهمی ایفا نمود. شجاعت، جسارت و از خودگذشتگی حسن در آن روزها زبانزد شده بود. او بی باکانه میجنگید و راه باز میکرد و کینه و نفرتی را که سالها از رژیم غارتگر و ظالم شاه در دل داشت، به خشمی انقلابی بدل ساخته بود که در نبرد جسورانهاش با دشمن، متجلی میشد...» | یک از دوستان همافر حسن قربانی میگوید:<blockquote>«در خیابان گرگان و محلات اطراف آن، کمتر کسی بودکه حسن را نشناسد. ویژیگیهای مردمی، دلسوزیها و احساس مسئولیتش نسبت به همسایهها و آشنایان و اخلاق پسندیدهاش در برخورد با همهی کسانیکه بهنحوی با آنها ارتباط داشت، او را از سالها قبل بهعنوان چهرهای مردمی و قطب شناخته شده و محبوبی در بین اهالی، مشهور ساخته بود. اما مهمتر از همهی اینها، فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی او بر علیه رژیم شاه، چه بهصورت افشاگری تا قبل از اوجگیری قیام، وچه بعدها به شکل راهاندازی تظاهرات، پخش اعلامیه و... بود که او را بیش از پیش محبوب و مشهور ساخت. روزهای قیام، حسن قربانی که از تواناییهای مصادره شده از پادگانهای رژیم شاه را بین جوانان پرشور محل توزیع کرد و سپس با حمله به کلانتری خیابان گرگان، در تسخیر آنجا نقش مهمی ایفا نمود. شجاعت، جسارت و از خودگذشتگی حسن در آن روزها زبانزد شده بود. او بی باکانه میجنگید و راه باز میکرد و کینه و نفرتی را که سالها از رژیم غارتگر و ظالم شاه در دل داشت، به خشمی انقلابی بدل ساخته بود که در نبرد جسورانهاش با دشمن، متجلی میشد...»</blockquote> | ||
=== پرسنل ارتش محمد جواد شاهرودی(شهاب) === | |||
محمد جواد شاهرودی (زاده ۱۳۳۶ – مشهد) در سالهای آخر دبیرستان که مصادف با سالهای قیام بود، فعالانه در حرکتهای مردمی شرکت داشت و طی همین فعالیتها با مجاهدین خلق و اهداف و آرمانهای آنها آشنا شد. جواد پس از پیروزی قیام وارد دانشکدهی افسری شد و دورههای ویژهی تکاوری را با موفقیت کامل پشت سر گذاشت. او که از ابتدا با تائید و صلاحدید سازمان به اینکار روی آورده بود، به فراگیری فنون مختلف نظامی میپرداخت و توانست درکمترین مدت، اکثر آموزشهای مخصوص گروه معروف به کلاه سبزها را فرا گیرد و در بسیاری از رشتهها از جمله تیراندازی، عبور از موانع، جنگهای انفرادی و .... رتبهی اول را در بین تمامی افراد دیگر که حدود ۵۰۰ تن بودند، بهدست آورد. طی این مدت، جواد اتاق کوچکی در یکی از محلات فقیرنشین تهران اجاره کرده بود و آنجا پس از فراغت از آمورشهای طاقتفرسای نظامی، بکار مطالعاتی و فراگیری آموزشهای لازم که از جانب مسئولینش به او داده میشد، میپرداخت. پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، و آغاز نبرد انقلابی مسلحانهی مجاهدین بر علیه رژیم جمهوری اسلامی، مجاهد شهید محمدجواد شاهرودی بنابه رهنمود سازمان، زندگی مخفی خود را در کنار یاران مجاهدش آغاز کرد. او با اندوختهای پربار از فنون و آموزشهای نظامی، قدم به مرحلهی جدیدی در زندگی خود گذاشت، مرحلهای که طی آن توانست این اندوختهها را در جهت پیشبرد اهداف سازمان بهکار گیرد و ضربات بر نظام جمهوری اسلامی وارد سازد. | محمد جواد شاهرودی (زاده ۱۳۳۶ – مشهد) در سالهای آخر دبیرستان که مصادف با سالهای قیام بود، فعالانه در حرکتهای مردمی شرکت داشت و طی همین فعالیتها با مجاهدین خلق و اهداف و آرمانهای آنها آشنا شد. جواد پس از پیروزی قیام وارد دانشکدهی افسری شد و دورههای ویژهی تکاوری را با موفقیت کامل پشت سر گذاشت. او که از ابتدا با تائید و صلاحدید سازمان به اینکار روی آورده بود، به فراگیری فنون مختلف نظامی میپرداخت و توانست درکمترین مدت، اکثر آموزشهای مخصوص گروه معروف به کلاه سبزها را فرا گیرد و در بسیاری از رشتهها از جمله تیراندازی، عبور از موانع، جنگهای انفرادی و .... رتبهی اول را در بین تمامی افراد دیگر که حدود ۵۰۰ تن بودند، بهدست آورد. طی این مدت، جواد اتاق کوچکی در یکی از محلات فقیرنشین تهران اجاره کرده بود و آنجا پس از فراغت از آمورشهای طاقتفرسای نظامی، بکار مطالعاتی و فراگیری آموزشهای لازم که از جانب مسئولینش به او داده میشد، میپرداخت. پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، و آغاز نبرد انقلابی مسلحانهی مجاهدین بر علیه رژیم جمهوری اسلامی، مجاهد شهید محمدجواد شاهرودی بنابه رهنمود سازمان، زندگی مخفی خود را در کنار یاران مجاهدش آغاز کرد. او با اندوختهای پربار از فنون و آموزشهای نظامی، قدم به مرحلهی جدیدی در زندگی خود گذاشت، مرحلهای که طی آن توانست این اندوختهها را در جهت پیشبرد اهداف سازمان بهکار گیرد و ضربات بر نظام جمهوری اسلامی وارد سازد. | ||