۱٬۶۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در اینجا میتوانیم با تأکید بر ویژگیهای توحیدی بودن و بیطبقه بودن جامعه بیطبقهی توحیدی، به معیارهای جدیدی در رابطه با توحید اجتماعی برسیم. معیارهایی كه برحسب آنها، در نهایت خوشبختی و مسرت انقلابی، سرانجام آرمان انبیا به تحقق خواهد پیوست؛ همان جامعهیی كه شش ویژگی بالا را دارد. جامعهیی كه حتی ما فكرش را نمیتوانیم بكنیم. برای اینكه ما با استثمار دست و پنجه نرم میکنیم و در این زمینه در ماقبل تاریخ انسان، به سر میبریم. همچنان كه در ادوار ماقبل تكامل، فاز یا مرحله بعدی را نمیتوانستیم تصور كنیم؛ چه بسا برای امروز ما هم، جامعه غیركالایی، قابل بحث و قابل تصور نباشد. برای اینكه ما امروز در جامعه یی به سر میبریم كه همه چیزش روی یك حسابها و انگیزههای سودپرستانه و منفعت طلبانه است؛ در خیلی از موارد، حتی سلام كردن، حتی لبخندزدن! مگر اینكه بتوانیم خودمان را با استقلال و اختیاری كه فرد انسانی دارد، از چنین جامعهیی بیرون بكشیم، از آن خارج شویم و در مسیری قرار گیریم كه بتوانیم در راه تحقق جامعه بی طبقه توحیدی حرکت کنیم. | در اینجا میتوانیم با تأکید بر ویژگیهای توحیدی بودن و بیطبقه بودن جامعه بیطبقهی توحیدی، به معیارهای جدیدی در رابطه با توحید اجتماعی برسیم. معیارهایی كه برحسب آنها، در نهایت خوشبختی و مسرت انقلابی، سرانجام آرمان انبیا به تحقق خواهد پیوست؛ همان جامعهیی كه شش ویژگی بالا را دارد. جامعهیی كه حتی ما فكرش را نمیتوانیم بكنیم. برای اینكه ما با استثمار دست و پنجه نرم میکنیم و در این زمینه در ماقبل تاریخ انسان، به سر میبریم. همچنان كه در ادوار ماقبل تكامل، فاز یا مرحله بعدی را نمیتوانستیم تصور كنیم؛ چه بسا برای امروز ما هم، جامعه غیركالایی، قابل بحث و قابل تصور نباشد. برای اینكه ما امروز در جامعه یی به سر میبریم كه همه چیزش روی یك حسابها و انگیزههای سودپرستانه و منفعت طلبانه است؛ در خیلی از موارد، حتی سلام كردن، حتی لبخندزدن! مگر اینكه بتوانیم خودمان را با استقلال و اختیاری كه فرد انسانی دارد، از چنین جامعهیی بیرون بكشیم، از آن خارج شویم و در مسیری قرار گیریم كه بتوانیم در راه تحقق جامعه بی طبقه توحیدی حرکت کنیم. | ||
== بنیانگذاری جامعه بی طبقه توحیدی == | |||
فلسفه امام زمان به باور به تکامل اجتماعی انسان و عبور انسان از دنیای توحش و استثمار به تاریخ حقیقی خودش بر میگردد. تاریخی که انسان باید بر خصائص حیوانی و دنبالههای این خصائص در تاریخ انسان پیروز شود. جامعهای بسازد که انسانها همدیگر را ندرند. برابری مطلق بین انسانها حاکم باشد و هیچ استعداد انسانی به دلیل تبعیض پرپر نباشد. ما به این میگوییم جامعه بی طبقه توحیدی. توحیدی است زیرا سرانجام تضاد انسانها به وحدت می انجامد و سرانجام خونریزیها به صلح پایدار و یگانگی انسانها می انجامد. این جامعه آرمانی، البته آرمان همه انسانهای انقلابی و مبارز در طول تاریخ بوده و حتی مردمان عادی و زیر ستم آرزوی یک ناجی دارند. ما معتقدیم این جامعه پرچمداری دارد و آن امام زمان است. اوست که حرف آخر و پایان بخش به تمامی این درد و رنج تاریخ انسان خواهد بود و ما هم به سوی همان جامعه در حرکتیم. از نظر ما میزان ترقیخواهی و تکاملی بودن هر انسانی میزان تراز بودن با چنین جامعه نافی استثمار می باشد. این همان شعار محمد حنیف نژاد است که مرز حق و باطل مرز بین باخدا و بی خدانیست مرز بین استثمار شده و استثمار کننده است. ما بدون اینکه وارد مکانیزمها شویم به فلسفه تکامل اجتماعی انسان نگاه می کنیم که چنین پرچمداری نیاز بشر برای رهایی و یگانگی است. بنا بر این معتقدیم که در چنین جامعه ای زمین همه گوهرهای خود را بارور می کند و پس از پایان فروریزی ظلم و ستم، عدالت اجتماعی در همه جا گسترش خواهد یافت. | |||
== جامعه بی طبقه توحیدی در چشمانداز == | == جامعه بی طبقه توحیدی در چشمانداز == |
ویرایش