۲٬۳۸۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
فیروزآبادی، رئیس پیشین ستاد کل نیروهای مسلح حکومت، در مورد سرکوب دانشجویان در قیام ۱۸ تیر ۷۸ گفته بود که دستور ورود سپاه و بسیج را محمد خاتمی صادر کرده است. این تصمیم شورایعالی امنیت ملی و تأیید رئیسجمهور بود. آن زمان جلوی خود بنده آقای روحانی با آقای خاتمی تماس گرفتند و گفتند وضع اینگونه و جمعبندی این است و ایشان گفتند دیگر هر تصمیمی که گرفتید انجام دهید، از این به بعد هم همینطور خواهد بود.<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%DB%B1%DB%B6-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%9B-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D9%88-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%DB%B1%DB%B8-%D8%AA%DB%8C%D8%B1-%DB%B7%DB%B8-%D9%88-%D8%A7%D8%B9/ شعبده خاتمی و قیام ۱۸ تیر ۷۸ - سایت ایران آزادی]</ref> | فیروزآبادی، رئیس پیشین ستاد کل نیروهای مسلح حکومت، در مورد سرکوب دانشجویان در قیام ۱۸ تیر ۷۸ گفته بود که دستور ورود سپاه و بسیج را محمد خاتمی صادر کرده است. این تصمیم شورایعالی امنیت ملی و تأیید رئیسجمهور بود. آن زمان جلوی خود بنده آقای روحانی با آقای خاتمی تماس گرفتند و گفتند وضع اینگونه و جمعبندی این است و ایشان گفتند دیگر هر تصمیمی که گرفتید انجام دهید، از این به بعد هم همینطور خواهد بود.<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%DB%B1%DB%B6-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%9B-%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D9%88-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%DB%B1%DB%B8-%D8%AA%DB%8C%D8%B1-%DB%B7%DB%B8-%D9%88-%D8%A7%D8%B9/ شعبده خاتمی و قیام ۱۸ تیر ۷۸ - سایت ایران آزادی]</ref> | ||
پاسدار فیروز آبادی گفت:<blockquote>«رفتم دفتر آقای دکتر روحانی، آقای روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. گفتم آقای دکتر روحانی دارد کودتا میشود تو تهران شما کجائید؟ آقای روحانی آمد و جلسه شروع شد و من مطرح کردم موضوع را گفتم که آقا اینجوره قضیه کوی دانشگاه، قبلش هم با سپاه تماس گرفتم آمده بودند نیروهای سپاه آمده بودند اونجا میدان حر و اینها مستقر شده بودند. آقای روحانی گفت اگر میخواهید اینکار رو بکنید بایستی که من به آقای رئیسجمهور بگم، گفتیم خب بگو، آقای روحانی تماس گرفت با آقای خاتمی آقای خاتمی اول گفت که اگه سپاه میخواهد بیاد لباس تنش نباشه، گفتیم خیلی خب میگوییم لباس نپوشند، بعدش گفت بگویید جمع کنند هر کار میخواهند بکنند بکنند ؛ این را که گفتند دیگه چیز شد خودشان از همانجا با موبایل هر کس به گروهش گفت جمعش کردند یعنی غائله ۱۸ تیر تصمیمگیریاش اینجوری شد».<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8% اعتراف پاسدار فیروزآبادی به سرکوب دانشجویان با موافقت خاتمی و روحانی - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>وزیر فرهنگ و آموزش عالی خاتمی، اعتراف کرد فاجعه در تبریز نیز عمیقتر از کوی دانشگاه تهران بود، ولی تحتالشعاع آشوبهای بعدی قرار گرفت. همین وزیر در بخش دیگری از سخنانش در مورد وقایع کوی دانشگاه تهران اعتراف کرده و میگوید:<blockquote>«در جریان وقایع کوی دانشگاه تهران دو نفر کشته شدند، حدود ۲۰۰۰ نفر کتک خوردند، صدها نفر مجروح شدند، خرابیهای بسیار بهبار آمد و اموال دانشجویان بهغارت رفت…».<ref>خبرگزاری رژیم ایران، ۲۴ مرداد ۱۳۷۸</ref></blockquote> | پاسدار فیروز آبادی گفت:<blockquote>«رفتم دفتر آقای دکتر روحانی، آقای روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود. گفتم آقای دکتر روحانی دارد کودتا میشود تو تهران شما کجائید؟ آقای روحانی آمد و جلسه شروع شد و من مطرح کردم موضوع را گفتم که آقا اینجوره قضیه کوی دانشگاه، قبلش هم با سپاه تماس گرفتم آمده بودند نیروهای سپاه آمده بودند اونجا میدان حر و اینها مستقر شده بودند. آقای روحانی گفت اگر میخواهید اینکار رو بکنید بایستی که من به آقای رئیسجمهور بگم، گفتیم خب بگو، آقای روحانی تماس گرفت با آقای خاتمی آقای خاتمی اول گفت که اگه سپاه میخواهد بیاد لباس تنش نباشه، گفتیم خیلی خب میگوییم لباس نپوشند، بعدش گفت بگویید جمع کنند هر کار میخواهند بکنند بکنند ؛ این را که گفتند دیگه چیز شد خودشان از همانجا با موبایل هر کس به گروهش گفت جمعش کردند یعنی غائله ۱۸ تیر تصمیمگیریاش اینجوری شد».<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88%DB%8C%D8% اعتراف پاسدار فیروزآبادی به سرکوب دانشجویان با موافقت خاتمی و روحانی - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>وزیر فرهنگ و آموزش عالی خاتمی، اعتراف کرد فاجعه در تبریز نیز عمیقتر از کوی دانشگاه تهران بود، ولی تحتالشعاع آشوبهای بعدی قرار گرفت. همین وزیر در بخش دیگری از سخنانش در مورد وقایع کوی دانشگاه تهران اعتراف کرده و میگوید:<blockquote>«در جریان وقایع کوی دانشگاه تهران دو نفر کشته شدند، حدود ۲۰۰۰ نفر کتک خوردند، صدها نفر مجروح شدند، خرابیهای بسیار بهبار آمد و اموال دانشجویان بهغارت رفت…».<ref>خبرگزاری رژیم ایران، ۲۴ مرداد ۱۳۷۸</ref></blockquote>محمد خاتمی در روز ۲۲ تیر ۱۳۷۸ دستور سرکوب دانشجویان و تظاهرکنندگان را داد و با بیان اینکه باید در مقابل آنها ایستاد و ما هم میایستیم، گفت:<blockquote>«این حادثه که در پنجشنبه شب رخ داد، از یکی دو روز بعد از آن، یک جریان انحرافی در آن پیدا شد و بهنظر من این جریان انحرافی خیر این کشور را نمیخواهد… من مطمئن هستم که اینها سوءنیت دارند و قصدشان ایجاد خشونت در جامعه است و باید در مقابل آنها ایستاد و ما هم میایستیم… تقاضای من از ملّت شریف این است که هرچه بیشتر اطراف این جریانات منحرف را خالی بکنند تا برخورد ما با آنها راحتتر صورت بگیرد، دستگیریهایی که باید انجام بشود… همه بکوشیم این جریان زشتی که وجود دارد، بهشدّت محکوم بکنیم و تسهیل بکنیم برخوردهای قانونی که دولت، نظام و دستگاههای مسئول امنیت برعهده دارند».</blockquote>بهدنبال تصمیم محمد خاتمی و شورایعالی امنیت رژیم ایران مبنی برسرکوب شدید تظاهرکنندگان و دستور خامنهای بهنیروهای سرکوبگر، دربارهی اینکه هر کجا لازم میبینند دشمنان را مرعوب و منکوب سازند، حسن روحانی، دبیر شورایعالی امنیت و معاون محمد خاتمی در این ارگان، گفت:<blockquote>«دیروز غروب دستور قاطع داده شد، هرگونه حرکت، هر کجا که باشد، با شدّت و قاطعیّت سرکوب خواهد شد، روزهای آینده دانشجویان و مردمی که در تظاهرات اخیر دستگیر شدهاند، محاکمه و بهعنوان محارب و مفسد مورد مجازات اعدام قرار خواهند گرفت تا برخورد قاطع برای دیگران درس عبرت باشد».</blockquote>روحانی تصریح کرد در سرکوب تظاهرکنندگان هیچ اختلاف نظری بین خامنهای و خاتمی وجود نداشته و خوشبختانه همهی ارکان نظام، همهی مسئولان، همهی قوا، بدون هیچگونه اختلاف نظر نسبت بهاین عناصر فرصتطلب اتفاقنظر دارند و قوّه قضاییه در روزهای آینده به وظیفهی قانونی و شرعی خود به خوبی عمل خواهد کرد.<ref>اطلاعیه دبیرخانه شورای ملّی مقاومت ایران، ۲۳ تیر ۱۳۷۸</ref> | ||
بهدنبال موضعگیریهای محمد خاتمی، روزنامهی هلندی الخمینداخ بلاد، مورخ ۷مرداد ۱۳۷۸، نوشت: <blockquote>«اگر هنوز تردیدی وجود داشت برروی اصلاح پذیری خاتمی، دیروز خود خاتمی این تردید را از میان برد و در یک سخنرانی در همدان اعلام کرد که تظاهرات دانشجویان یک اعلام جنگ علیه برنامههای خود خاتمی و توهینی بهسیستم نظام بوده است. او همچنین اضافه کرد که خود و دولتش را مأمور اجرای نظرات شخص بالاتر که همان رهبر مذهبی، خامنهای است، میداند. خاتمی بهدانشجویان پشت کرد. او قمار نمیکند و با این حال میبازد…»</blockquote> | |||
=== گزارشی از سرکوب دانشگاهها در سال ۱۳۷۸ === | === گزارشی از سرکوب دانشگاهها در سال ۱۳۷۸ === | ||
در بارهی سرکوب خونین دانشگاهها در سال ۱۳۷۸، دانشجویان میگویند گرچه ماجرا بهدنبال تصویب طرح مطبوعات در مجلس و تعطیلی روزنامهی سلام رخ داد، اما آن چه اتفاق افتاد ربطی بهاین دو موضوع نداشت. بهگفتهی آنها روزنامهی سلام از نظر دانشجویان یک روزنامهی مردمی نیست که بهخاطر آن این چنین بهآب و آتش بزنند، بلکه اینها فشارهای انباشتهای بود که طی سالها تحمل شده بود و حالا در این نقطه ناگهان مانند جرقهیی که در میان بشکهی باروت میافتد، منفجر شد و بهآن حریق عظیم انجامید. جرقه، حملهی مشترک سه نیرو بهکوی دانشگاه بود که این عواقب را بهدنبال آورد. مجموعه تحقیقات ما نشان میدهد که ساعت ۳۰/۲۲ روز پنجشنبه، حدود ۲۰۰ دانشجو یک راهپیمایی اعتراضی بهراه انداختند و تا چهار راه جلال آل احمد در خیابان امیرآباد رفتند و سپس بهسمت کوی بازگشتند. شبیه بهاین راهپیمایی اعتراضی پیش از این هم سابقه داشته و پدیدهی جدیدی نبوده است. شعارهایی هم که در این راهپیمایی علیه استبداد داده شد، تازگی نداشته است، اما اینبار مسئولان جناح راست که قصد داشتند از راههای غیرقانونی با استفاده از نفوذشان در نیروی انتظامی از معترضان زهر چشم بگیرند، این حرکت دانشجویان را اعتراضی علیه تصویب طرح مطبوعات در مجلس دانستند و گفتند که اینبار باید اعتراض را در نطفه خفه کنیم، و الاّ گسترش مییابد و کار از دستمان در میرود. در این صورت ممکن است ما را وادار کنند که در شور دوم، بسیاری از جنبههای مهّم این اصلاحیه (مطبوعات) را پس بگیریم؛ بنابراین، نباید اجازه دهیم هیچ اعتراضی پابگیرد. در میان دانشجویان شایع بود که صاحب این فکر و ابتکار، بازماندگان و طرفداران سعید امامی در وزارت اطلاعات بودهاند که درواقع از وابستگان بهجناح راست هستند. اینها که عوامل مشخصی نیز در مجلس دارند، با شنیدن خبر تظاهرات دانشجویان در کوی دانشگاه بهسرعت دست بهکار شدند و نیروهایی را که میتوانستند بهسرعت بسیج کردند. اینها توانستند با استفاده از نفوذ خود سه نیروی مختلف را آماده کنند و بهمحل کوی دانشگاه برسانند. نیروی اوّل، معروف به انصارحزبالله بهسرپرستی دهنمکی با استفاده ازتلفن موبیل بهسرعت بسیج شدند و در حدود ساعت ۲۴ خودشان را بهکوی رساندند. نیروی دوم، گارد ویژهی ضدشورش بهسرپرستی سرتیپ نقدی، سردار احمدی و علی ذوالقدر بهسرعت بهسمت کوی دانشگاه رفتند و گروه سوم، نیروی انتظامی از ناحیه تهران بزرگ بود که بهفرماندهی سردار نظری و بهفرمان سرتیپ لطفیان راهی محل شدند. وقتی دانشجویان بهکوی باز میگشتند، در حوالی در ورودی با سنگباران گروهی از انصار حزبالله مواجه شدند، اما، از آنجا که افراد این گروه فشار، هنوز در حال آمدن بهمحل بودند و تعدادشان در آن لحظه کم بود، دانشجویان پس از درگیری مختصری توانستند از آنها عبور کنند و وارد کوی شوند. همهی نیروهای بسیج شده وقتی بهمحل رسیدند که دانشجویان در خواب بودند. آنها بهسرعت وارد کوی شدند و بهشکل وحشیانه بهدانشجویان در حال خواب یا بیداری حمله کردند و بههیچکس رحم نکردند. حتّی دانشجویانی را که در مسجد بودند، همانجا مجروح و مصدوم کردند، بهطوری که آثار خون روی دیوار مسجد و اتاقها، راه پلهها و… قابل مشاهده بود. دانشجویان میگویند که پس از حدود یک ساعت، بیش از ۵۰۰ دانشجوی زخمی روی زمین افتاده بود و از هر سویی صدای ناله بهگوش میرسید، اما، کسی جرأت نمیکرد بهآنها کمکی بکند. تنها وقتی مهاجمان از کوی خارج شدند، دانشجویان توانستند مجروحان را بهبیمارستان برسانند. دانشجویان میگویند وقتی هوا روشن شد، کوی مانند صحنهی جنگ بود. همهی وسائل درهم شکسته و همهجا خونآلود بود. دانشجویان خونشان بهجوش آمده بود. گروه زیادی از آنها با مچبندها و بازوبندهای سیاه در محوطه کوی تجمّع کردند و هیچکس نمیتوانست آنها را ساکت کند یا تحت کنترل قرار دهد. مسئولان تحکیم وحدت سعی کرده بودند اوضاع را بهدست بگیرند، اما، با واکنش شدید دانشجویان مواجه شده و فهمیده بودند که کاری از دستشان برنمیآید. دانشجویان فریاد زده بودند که شما هم با حملهکنندگان همدست هستید و با توهین نسبت بهروحانیت، تحکیم وحدت را هم جزئی ازآن بهحساب آورده بودند. ساعتی بعد مسئولان سپاه پاسداران که فهمیده بودند شرایط بهشدّت انفجاری شده است، بهمحل رفته و از مسئولان تحکیم وحدت خواسته بودند که اقدامی بکنند وإلّا، سپاه مجبور بهشلیک خواهد بود. مسئولان تحکیم وحدت در پاسخ گفته بودند که از ما هیچ کاری ساخته نیست، اگر بیش از این اصرار کنیم، خودمان توسط دانشجویان مورد حمله قرار میگیریم. آنها ما را هم راست بهحساب میآورند و در کنار حملهکنندگان میدانند. پیش از اینکه ماجرا اوج بگیرد، تعدادی از مقامهای و شخصیتهای مملکتی بهمحل رفتند تا ضمن همدردی با دانشجویان از آنها بخواهند که آرامش خودشان را حفظ کنند، اما دانشجویان همهی آنها را از خود راندند. خانم فائزه هاشمی را هو کردند و علیه آقای هاشمی شعاردادند. حتّی بهآقای لاری، وزیر کشور توهین کردند و با کمال تأسف بهسوی خود ایشان و اتومبیلشان سنگ پراندند و موارد دیگری پیش آوردند که توهین بهکل روحانیت بود و از ذکر آنها خودداری میشود. آقای غفوریفرد را هم آنچنان هو کردند که نتوانست بهآنها نزدیک شود. چند دانشجوی باسابقه میگفتند که آنها فقط از یک سری از دانشجویان که عملاً رهبریشان را بهدست داشتند، حرف گوش میکردند. این دانشجویان هم از کسانی هستند که آشکار یا پنهان از هواداران مجاهدین هستند و برخی از آنها از این نظر شناخته شده میباشند. آن چنان جوّی ایجاد شده بود که هیچکس جرأت ایستادن جلو آنها را نداشت، حتّی دیگر از گروه فشار هم خبری نبود. شعارها نشان میداد که کار از کار گذشته و دیگر کاری از کسی ساخته نیست. آنها فریاد میزدند: «میکشم، میکشم، آنکه برادرم کشت»، «انصار جنایت میکند، رهبر حمایت میکند»، «مرگ برلطفیان»، «خامنهای حیا کن، رهبری را رها کن»، «ساواک اسمش عوض شده، انصار حزبالله شده»، «علی فلاحیان، سردسته جانیان، اعدام باید گردد». آخرین کسی که میخواست اقدامی بکند، اما نتوانست بهدانشجویان نزدیک شود، حجت الاسلام ابوترابی، نمایندهی رهبری در دانشگاه، بود. دانشجویان بهیکدیگر میگفتند، این اقدام، انتقامجویی طرفداران سعید امامی در وزارت اطلاعات بوده که بهاین ترتیب انتقام کشته شدن او را از دانشجویان گرفتهاند. بههمین دلیل، ما هم باید انتقام خودمان را از حامیان آنها در رأس حکومت بگیریم. آنها از مقام رهبری بهعنوان حامی اصلی حمله کنندگان و سعید امامی نام میبرند. بررسی ما نشان میدهد که پیام مقامها مبنی برابراز همدردی با دانشجویان و محکوم کردن حمله بهکوی، نه تنها تأثیر آرامکننده روی دانشجویان نداشت، بلکه باعث تشجیع آنها در ادامهی اعتراضهای خشونتبارشان میشد. دانشجویان میگفتند حمله بهکوی بهدستور همین کسانی صورت گرفت که حالا اظهار تأسف میکنند و در اینجا با استفاده از یک بیان توهینآمیز، این اقدام مقامها را «اشک تمساح» میخواندند. ساعت۱۱ صبح چند ماشین وانت تویوتا که روی یکی از آنها دوشکا نصب شده بود، همراه با چند اتوبوس نیروی ضدشورش بهسمت کوی دانشگاه رفت، اما، دانشجویان که حالا مردم را هم در کنار خودشان داشتند، در مقابل آنها ایستادند. همه چیز نشان میداد که جریان مانند ماشین بدون ترمزی که در سرازیری افتاده باشد، بهسمت یک فاجعه بزرگ بهپیش میرود.<ref name=":1">کمیسیون دانشگاهها - شورای ملی مقاومت ایران</ref> | در بارهی سرکوب خونین دانشگاهها در سال ۱۳۷۸، دانشجویان میگویند گرچه ماجرا بهدنبال تصویب طرح مطبوعات در مجلس و تعطیلی روزنامهی سلام رخ داد، اما آن چه اتفاق افتاد ربطی بهاین دو موضوع نداشت. بهگفتهی آنها روزنامهی سلام از نظر دانشجویان یک روزنامهی مردمی نیست که بهخاطر آن این چنین بهآب و آتش بزنند، بلکه اینها فشارهای انباشتهای بود که طی سالها تحمل شده بود و حالا در این نقطه ناگهان مانند جرقهیی که در میان بشکهی باروت میافتد، منفجر شد و بهآن حریق عظیم انجامید. جرقه، حملهی مشترک سه نیرو بهکوی دانشگاه بود که این عواقب را بهدنبال آورد. مجموعه تحقیقات ما نشان میدهد که ساعت ۳۰/۲۲ روز پنجشنبه، حدود ۲۰۰ دانشجو یک راهپیمایی اعتراضی بهراه انداختند و تا چهار راه جلال آل احمد در خیابان امیرآباد رفتند و سپس بهسمت کوی بازگشتند. شبیه بهاین راهپیمایی اعتراضی پیش از این هم سابقه داشته و پدیدهی جدیدی نبوده است. شعارهایی هم که در این راهپیمایی علیه استبداد داده شد، تازگی نداشته است، اما اینبار مسئولان جناح راست که قصد داشتند از راههای غیرقانونی با استفاده از نفوذشان در نیروی انتظامی از معترضان زهر چشم بگیرند، این حرکت دانشجویان را اعتراضی علیه تصویب طرح مطبوعات در مجلس دانستند و گفتند که اینبار باید اعتراض را در نطفه خفه کنیم، و الاّ گسترش مییابد و کار از دستمان در میرود. در این صورت ممکن است ما را وادار کنند که در شور دوم، بسیاری از جنبههای مهّم این اصلاحیه (مطبوعات) را پس بگیریم؛ بنابراین، نباید اجازه دهیم هیچ اعتراضی پابگیرد. در میان دانشجویان شایع بود که صاحب این فکر و ابتکار، بازماندگان و طرفداران سعید امامی در وزارت اطلاعات بودهاند که درواقع از وابستگان بهجناح راست هستند. اینها که عوامل مشخصی نیز در مجلس دارند، با شنیدن خبر تظاهرات دانشجویان در کوی دانشگاه بهسرعت دست بهکار شدند و نیروهایی را که میتوانستند بهسرعت بسیج کردند. اینها توانستند با استفاده از نفوذ خود سه نیروی مختلف را آماده کنند و بهمحل کوی دانشگاه برسانند. نیروی اوّل، معروف به انصارحزبالله بهسرپرستی دهنمکی با استفاده ازتلفن موبیل بهسرعت بسیج شدند و در حدود ساعت ۲۴ خودشان را بهکوی رساندند. نیروی دوم، گارد ویژهی ضدشورش بهسرپرستی سرتیپ نقدی، سردار احمدی و علی ذوالقدر بهسرعت بهسمت کوی دانشگاه رفتند و گروه سوم، نیروی انتظامی از ناحیه تهران بزرگ بود که بهفرماندهی سردار نظری و بهفرمان سرتیپ لطفیان راهی محل شدند. وقتی دانشجویان بهکوی باز میگشتند، در حوالی در ورودی با سنگباران گروهی از انصار حزبالله مواجه شدند، اما، از آنجا که افراد این گروه فشار، هنوز در حال آمدن بهمحل بودند و تعدادشان در آن لحظه کم بود، دانشجویان پس از درگیری مختصری توانستند از آنها عبور کنند و وارد کوی شوند. همهی نیروهای بسیج شده وقتی بهمحل رسیدند که دانشجویان در خواب بودند. آنها بهسرعت وارد کوی شدند و بهشکل وحشیانه بهدانشجویان در حال خواب یا بیداری حمله کردند و بههیچکس رحم نکردند. حتّی دانشجویانی را که در مسجد بودند، همانجا مجروح و مصدوم کردند، بهطوری که آثار خون روی دیوار مسجد و اتاقها، راه پلهها و… قابل مشاهده بود. دانشجویان میگویند که پس از حدود یک ساعت، بیش از ۵۰۰ دانشجوی زخمی روی زمین افتاده بود و از هر سویی صدای ناله بهگوش میرسید، اما، کسی جرأت نمیکرد بهآنها کمکی بکند. تنها وقتی مهاجمان از کوی خارج شدند، دانشجویان توانستند مجروحان را بهبیمارستان برسانند. دانشجویان میگویند وقتی هوا روشن شد، کوی مانند صحنهی جنگ بود. همهی وسائل درهم شکسته و همهجا خونآلود بود. دانشجویان خونشان بهجوش آمده بود. گروه زیادی از آنها با مچبندها و بازوبندهای سیاه در محوطه کوی تجمّع کردند و هیچکس نمیتوانست آنها را ساکت کند یا تحت کنترل قرار دهد. مسئولان تحکیم وحدت سعی کرده بودند اوضاع را بهدست بگیرند، اما، با واکنش شدید دانشجویان مواجه شده و فهمیده بودند که کاری از دستشان برنمیآید. دانشجویان فریاد زده بودند که شما هم با حملهکنندگان همدست هستید و با توهین نسبت بهروحانیت، تحکیم وحدت را هم جزئی ازآن بهحساب آورده بودند. ساعتی بعد مسئولان سپاه پاسداران که فهمیده بودند شرایط بهشدّت انفجاری شده است، بهمحل رفته و از مسئولان تحکیم وحدت خواسته بودند که اقدامی بکنند وإلّا، سپاه مجبور بهشلیک خواهد بود. مسئولان تحکیم وحدت در پاسخ گفته بودند که از ما هیچ کاری ساخته نیست، اگر بیش از این اصرار کنیم، خودمان توسط دانشجویان مورد حمله قرار میگیریم. آنها ما را هم راست بهحساب میآورند و در کنار حملهکنندگان میدانند. پیش از اینکه ماجرا اوج بگیرد، تعدادی از مقامهای و شخصیتهای مملکتی بهمحل رفتند تا ضمن همدردی با دانشجویان از آنها بخواهند که آرامش خودشان را حفظ کنند، اما دانشجویان همهی آنها را از خود راندند. خانم فائزه هاشمی را هو کردند و علیه آقای هاشمی شعاردادند. حتّی بهآقای لاری، وزیر کشور توهین کردند و با کمال تأسف بهسوی خود ایشان و اتومبیلشان سنگ پراندند و موارد دیگری پیش آوردند که توهین بهکل روحانیت بود و از ذکر آنها خودداری میشود. آقای غفوریفرد را هم آنچنان هو کردند که نتوانست بهآنها نزدیک شود. چند دانشجوی باسابقه میگفتند که آنها فقط از یک سری از دانشجویان که عملاً رهبریشان را بهدست داشتند، حرف گوش میکردند. این دانشجویان هم از کسانی هستند که آشکار یا پنهان از هواداران مجاهدین هستند و برخی از آنها از این نظر شناخته شده میباشند. آن چنان جوّی ایجاد شده بود که هیچکس جرأت ایستادن جلو آنها را نداشت، حتّی دیگر از گروه فشار هم خبری نبود. شعارها نشان میداد که کار از کار گذشته و دیگر کاری از کسی ساخته نیست. آنها فریاد میزدند: «میکشم، میکشم، آنکه برادرم کشت»، «انصار جنایت میکند، رهبر حمایت میکند»، «مرگ برلطفیان»، «خامنهای حیا کن، رهبری را رها کن»، «ساواک اسمش عوض شده، انصار حزبالله شده»، «علی فلاحیان، سردسته جانیان، اعدام باید گردد». آخرین کسی که میخواست اقدامی بکند، اما نتوانست بهدانشجویان نزدیک شود، حجت الاسلام ابوترابی، نمایندهی رهبری در دانشگاه، بود. دانشجویان بهیکدیگر میگفتند، این اقدام، انتقامجویی طرفداران سعید امامی در وزارت اطلاعات بوده که بهاین ترتیب انتقام کشته شدن او را از دانشجویان گرفتهاند. بههمین دلیل، ما هم باید انتقام خودمان را از حامیان آنها در رأس حکومت بگیریم. آنها از مقام رهبری بهعنوان حامی اصلی حمله کنندگان و سعید امامی نام میبرند. بررسی ما نشان میدهد که پیام مقامها مبنی برابراز همدردی با دانشجویان و محکوم کردن حمله بهکوی، نه تنها تأثیر آرامکننده روی دانشجویان نداشت، بلکه باعث تشجیع آنها در ادامهی اعتراضهای خشونتبارشان میشد. دانشجویان میگفتند حمله بهکوی بهدستور همین کسانی صورت گرفت که حالا اظهار تأسف میکنند و در اینجا با استفاده از یک بیان توهینآمیز، این اقدام مقامها را «اشک تمساح» میخواندند. ساعت۱۱ صبح چند ماشین وانت تویوتا که روی یکی از آنها دوشکا نصب شده بود، همراه با چند اتوبوس نیروی ضدشورش بهسمت کوی دانشگاه رفت، اما، دانشجویان که حالا مردم را هم در کنار خودشان داشتند، در مقابل آنها ایستادند. همه چیز نشان میداد که جریان مانند ماشین بدون ترمزی که در سرازیری افتاده باشد، بهسمت یک فاجعه بزرگ بهپیش میرود.<ref name=":1">کمیسیون دانشگاهها - شورای ملی مقاومت ایران</ref> | ||
خط ۹۳: | خط ۸۴: | ||
مطمئناً این گزارش و دهها گزارش دیگر، قبل از اینکه بهدست مجاهدین برسد بهدست محمد خاتمی و وزیر کشور او رسیده است، ولی، خاتمی بهجای اینکه طرف دانشجویان مظلوم را بگیرد که مورد حمله واقع شدند، قبل از ولیفقیه خامنهای، دستور سرکوب دانشجویان و مردمی را میدهد که از دانشجویان حمایت میکردند. | مطمئناً این گزارش و دهها گزارش دیگر، قبل از اینکه بهدست مجاهدین برسد بهدست محمد خاتمی و وزیر کشور او رسیده است، ولی، خاتمی بهجای اینکه طرف دانشجویان مظلوم را بگیرد که مورد حمله واقع شدند، قبل از ولیفقیه خامنهای، دستور سرکوب دانشجویان و مردمی را میدهد که از دانشجویان حمایت میکردند. | ||
=== اعتراضات | === اعتراضات دانشجویی در دورهی اول رئیس جمهوری خاتمی === | ||
در دوره اول ریاست جمهوری سید محمد خاتمی تعداد زیادی اعتراضات دانشجویی شکل گرفت که فهرست آنها به شرح زیر است: | |||
اعتراض جمعی از دانشجویان | اعتراض جمعی از دانشجویان به ضعف مدیریت کوی دانشگاه تهران، ۲۷ شهریور ۱۳۷۶. | ||
تظاهرات دو روزه هزار تن از دانشجویان دانشگاه مشهد در | تظاهرات دو روزه هزار تن از دانشجویان دانشگاه مشهد در اعتراض به وضع نابهسامان خوابگاهها، ۷ مهر ۱۳۷۶. | ||
تجمع دانشجویان دانشگاه | تجمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در اعتراض به وضع نامطلوب خوابگاهها، ۱۰ آذر ۱۳۷۶. | ||
اعتراض ۲ هزار دانشجوی دانشگاه تهران در کوی امیرآباد به وضع خوابگاههای این دانشگاه، ۱۸ دی ۱۳۷۶. | اعتراض ۲ هزار دانشجوی دانشگاه تهران در کوی امیرآباد به وضع خوابگاههای این دانشگاه، ۱۸ دی ۱۳۷۶. | ||
اعتراض جمعی از دانشجویان دانشگاه تبریز | اعتراض جمعی از دانشجویان دانشگاه تبریز به کیفیت نامناسب غذا در خوابگاه شهرک امام، ۲۴ دی ۱۳۷۶. | ||
خوابگاه دانشگاه یا سلول زندان | خوابگاه دانشگاه یا سلول زندان ـ تجمع اعتراضآمیز دانشجویان دانشگاه تهران در کوی امیرآباد، ۲۷ دی ۱۳۷۶. | ||
تظاهرات ۴۰۰ تن از دانشجویان دانشگاه ملی مقیم خوابگاههای این دانشگاه در اعتراض بهوضع نابهسامان خوابگاهها، ۲ بهمن ۱۳۷۶. | تظاهرات ۴۰۰ تن از دانشجویان دانشگاه ملی مقیم خوابگاههای این دانشگاه در اعتراض بهوضع نابهسامان خوابگاهها، ۲ بهمن ۱۳۷۶. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۰۳: | ||
اعتراض ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشکده امور اقتصادی به امور رفاهی و وضع خوابگاهها، ۵ بهمن ۱۳۷۶. | اعتراض ۴۰۰ نفر از دانشجویان دانشکده امور اقتصادی به امور رفاهی و وضع خوابگاهها، ۵ بهمن ۱۳۷۶. | ||
حرکت اعتراضی دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان | حرکت اعتراضی دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان نسبت به بیعملی کارگزاران رژیم ایران در تهیهی خوابگاه، ۱۱ اسفند ۱۳۷۶. | ||
تجمع دانشجویان دانشگاه اهواز در اعتراض | تجمع دانشجویان دانشگاه اهواز در اعتراض به وضع و مشکلات خوابگاههای دانشجویی، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۷۷ | ||
اعتراض دانشجویان متأهل خوابگاه جلال آلاحمد به برخی سیاستهای مسئولان دانشگاه تهران، ۱۶ تیر ۱۳۷۷. | اعتراض دانشجویان متأهل خوابگاه جلال آلاحمد به برخی سیاستهای مسئولان دانشگاه تهران، ۱۶ تیر ۱۳۷۷. | ||
تظاهرات ۸ روزه بیش از ۲ هزار دانشجوی دانشگاه تهران در کوی امیرآباد در | تظاهرات ۸ روزه بیش از ۲ هزار دانشجوی دانشگاه تهران در کوی امیرآباد در اعتراض به وضع نابهسامان صنفی و رفاهی خوابگاههای این دانشگاه، ۲۳ تیر ۱۳۷۷. | ||
تجمع دانشجویان دانشکده تربیت مدرّس در برابر ساختمان وزارت فرهنگ و آموزش عالی در | تجمع دانشجویان دانشکده تربیت مدرّس در برابر ساختمان وزارت فرهنگ و آموزش عالی در اعتراض به کمبود خوابگاه و دیگر امکانات مورد نیاز دانشجویان، ۷ مهر ۱۳۷۷. | ||
اعتراض ۲۰۰ تن از دانشجویان دختر دانشگاه لرستان | اعتراض ۲۰۰ تن از دانشجویان دختر دانشگاه لرستان به کمبود خوابگاه، ۱۴ مهر ۱۳۷۷. | ||
حرکت اعتراضی دانشجویان بورسیه وزارت نیرو در مجتمع سازندگی و آموزش غرب کشور به وضع نابههنجار رفاهی و بهداشتی خوابگاههای آموزشکده، ۲۱ مهر ۱۳۷۷. | حرکت اعتراضی دانشجویان بورسیه وزارت نیرو در مجتمع سازندگی و آموزش غرب کشور به وضع نابههنجار رفاهی و بهداشتی خوابگاههای آموزشکده، ۲۱ مهر ۱۳۷۷. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۲۱: | ||
اعتراض دانشجویان مرکز آموزش عالی فنی دختران تهران (کیانشهر) به وضع خوابگاههای این مرکز آموزشی، ۲۳ مهر ۱۳۷۷. | اعتراض دانشجویان مرکز آموزش عالی فنی دختران تهران (کیانشهر) به وضع خوابگاههای این مرکز آموزشی، ۲۳ مهر ۱۳۷۷. | ||
اعتراض دانشجویان دختر دانشگاه اردستان | اعتراض دانشجویان دختر دانشگاه اردستان به وضع بهداشتی، رفاهی و تاٌمین امنیت جانی و ناموسی خوابگاهها، ۱۶ آبان ۱۳۷۷. | ||
حرکت اعتراضی | حرکت اعتراضی دانشجویان دختر دانشگاه تویسرکان بهعلت شرایط بد خوابگاهها، ۱۰ آذر ۱۳۷۷. | ||
اعتراض به مسمومیت ۵۰ دختر دانشجو در داخل ساختمان خوابگاه میدان توحید دانشگاه علامهی طباطبایی، ۱۷ آذر ۱۳۷۸. | اعتراض به مسمومیت ۵۰ دختر دانشجو در داخل ساختمان خوابگاه میدان توحید دانشگاه علامهی طباطبایی، ۱۷ آذر ۱۳۷۸. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۲۹: | ||
اعتراض دانشجویان دانشکده خبر از گرانی و فقدان خوابگاه، ۱۳ اسفند ۱۳۷۷. | اعتراض دانشجویان دانشکده خبر از گرانی و فقدان خوابگاه، ۱۳ اسفند ۱۳۷۷. | ||
تجمع اعتراضی ۱۵۰ دانشجوی دختر دانشگاه علامه طباطبایی | تجمع اعتراضی ۱۵۰ دانشجوی دختر دانشگاه علامه طباطبایی نسبت به وضع نامناسب خوابگاهها، ۱۱ اسفند ۱۳۷۸. | ||
تجمع تعدادی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در | تجمع تعدادی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت در اعتراض به نبود خوابگاه، ۱۱ مهر ۱۳۷۹. | ||
تحصن دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در | تحصن دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در اعتراض به مشکلات صنفی خوابگاه، ۲۶ مهر ۱۳۷۹. | ||
تجمع اعتراضی دانشجویان متأهل ساکن در خوابگاه شهید مدرس دانشگاه شاهد در راستای کمبودها و مشکلات رفاهی خوابگاه، ۲۵ آبان ۱۳۷۹. | تجمع اعتراضی دانشجویان متأهل ساکن در خوابگاه شهید مدرس دانشگاه شاهد در راستای کمبودها و مشکلات رفاهی خوابگاه، ۲۵ آبان ۱۳۷۹. | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۳۹: | ||
اعتراض دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مراغه از وضع نامطلوب خوابگاههای این دانشگاه، ۱۵ آذر ۱۳۷۹. | اعتراض دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مراغه از وضع نامطلوب خوابگاههای این دانشگاه، ۱۵ آذر ۱۳۷۹. | ||
اعتراض دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به وضع ناهنجار خوابگاهها و کیفیت پایین غذا، ۲۶ آذر | اعتراض دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به وضع ناهنجار خوابگاهها و کیفیت پایین غذا، ۲۶ آذر ۱۳۷۹.<ref name=":1" /> | ||
== نقش محمد خاتمی در قتلهای زنجیرهای == | == نقش محمد خاتمی در قتلهای زنجیرهای == | ||
[[پرونده:قتلهای زنجیرهای.JPG|جایگزین=چند تن از قربانیان قتلهای زنجیرهای|بندانگشتی|342x342پیکسل|چند تن از قربانیان قتلهای زنجیرهای]] | [[پرونده:قتلهای زنجیرهای.JPG|جایگزین=چند تن از قربانیان قتلهای زنجیرهای|بندانگشتی|342x342پیکسل|چند تن از قربانیان قتلهای زنجیرهای]] |
ویرایش