۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷۱: | خط ۲۷۱: | ||
در طول تاریخ به دلیل مبانی تئوریکی که در شیعیان وجود داشت که نتیجه حمایت از علی (ع) بود چنین نظریاتی مطرود بودند. در شیعه عنوان «اولیالامر» تنها برای ائمه معصومین و امام زمان بکار برده میشود و نه برای حاکم وقت. درست برعکس در شیعه بطور عام از ارزشهای ایستادگی در برابر امام جائر و ایستادگی در برابر سلطان جابر سخن میرود و برجستهترین نمونهی تاریخی هم قیام عاشورا و رویهی امام حسین است.<ref>کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه ـ انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | در طول تاریخ به دلیل مبانی تئوریکی که در شیعیان وجود داشت که نتیجه حمایت از علی (ع) بود چنین نظریاتی مطرود بودند. در شیعه عنوان «اولیالامر» تنها برای ائمه معصومین و امام زمان بکار برده میشود و نه برای حاکم وقت. درست برعکس در شیعه بطور عام از ارزشهای ایستادگی در برابر امام جائر و ایستادگی در برابر سلطان جابر سخن میرود و برجستهترین نمونهی تاریخی هم قیام عاشورا و رویهی امام حسین است.<ref>کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه ـ انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | ||
نظریه پیروی از حاکم اسلامی درست مانند آنچه بنیعباس و بنیامیه به آن معتقد بودند، برای اولین بار در شیعه با خمینی و بر مبنای نظریه ولی فقیه ایجاد و عملی شد. | نظریه پیروی مطلق از حاکم اسلامی درست مانند آنچه بنیعباس و بنیامیه به آن معتقد بودند، برای اولین بار در مذهب شیعه با خمینی و بر مبنای نظریه ولی فقیه ایجاد و عملی شد. | ||
=== تکامل نظریه ولایت فقیه | === تکامل نظریه ولایت فقیه خمینی === | ||
تاریخچه پیدایش ولایت فقیه اساسا از قرن یازدهم به بعد قوت گرفت و استنادات خمینی به ملا محسن نراقی که در دوران فتحعلی شاه میزیست، برمیگردد. | تاریخچه پیدایش ولایت فقیه اساسا از قرن یازدهم به بعد قوت گرفت و استنادات خمینی به ملا محسن نراقی که در دوران فتحعلی شاه میزیست، برمیگردد. | ||
درمقدمه کتاب حکومت اسلامی آمده است:<blockquote>«پس از مرحوم نراقى، حضرت [[ | درمقدمه کتاب حکومت اسلامی آمده است:<blockquote>«پس از مرحوم نراقى، حضرت امام [[خمینی|خمينى]] تنها فقيهى است كه علاوه بر بحث در اين مورد مثل ساير فقيهان به تناسب مسائل مختلف، ولايت فقيه را در تصدى امر حكومت با همان معناى جامع و شامل، براى اولين بار با روشنى و تأكيد و تصريح، تفصيلا مورد بررسى و اثبات قرار داده است و چنان كه اشاره شد مبحث ولايت فقيه را يك بار به صورت شفاهى در طى سيزده جلسه در نجف اشرف تدريس نمودهاند كه كتاب حاضر، صورت مكتوب و ويرايش شده همان درسهاست.»<ref>کتاب حکومت اسلامی - نوشته خمینی - مقدمه</ref></blockquote>خمینی در این زمینه دو کتاب معروف دارد. کتاب ولایت فقیه یا همان «حکومت اسلامی» که بخشی از مجموعه درسهای خمینی در نجف است که در سال ۱۳۴۸ تدوین شده و در آن طرح [[خمینی]] برای حکومت ارائه شده است. دیگری کتاب «کشف الاسرار» است که در آن بحث حکومت اسلامی مطرح نیست اما اشاره دارد که حکومت باید اسلام را رعایت کند. انتقاداتی که خمینی به حکومت [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] دارد در این کتاب آمده است. این کتاب در ۱۳۲۲ منتشر شده است. | ||
خمینی تا | در سخنان و مواضع خمینی تا زمانی که در قدرت نبود، نطریه ولایت فقیه بیشتر برپایهی دگماتیزم استوار میشود. او با رسیدن به قدرت، پراگماتیسم ارتجاعی را نیز به آن میافزاید. تبعیت از تئوری قدرت از همین نقطه در نظرات او اوج میگیرد. نظریه ولایت فقیه که در کتاب حکومت اسلامی مطرح شده است، در دهه ۴۰ عرضه شد. یعنی زمانی که فرضیه رسیدن به حکومت در خمینی شکل میگیرد و به دنبال محقق کردن آن است. میتوان گفت پیش از اینکه نظریهی ولایت فقیه یک نظریه و دکترین اسلامی و فقهی شیعه باشد، یک زمینه سازی تئوریک برای دوران حکومت خمینی است. | ||
خمینی در کتاب حکومت اسلامی میگوید، اگر فرد لایقی که دارای خصلتهای مرجع تقلید بودن باشد به | خمینی در کتاب حکومت اسلامی میگوید، اگر فرد لایقی که دارای خصلتهای مرجع تقلید بودن باشد به پاخاست و حکومت را تشکیل داد همان ولایتی را دارد که رسول اکرم در اداره امور جامعه داشت، لذا بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. | ||
در سال ۱۳۶۶ [[سید علی خامنه ای|خامنهای]]، ولی فقیه کنونی رژیم ایران در نماز جمعه | در سال ۱۳۶۶ [[سید علی خامنه ای|خامنهای]]، ولی فقیه کنونی رژیم ایران در نماز جمعه گفت که حکومت اسلامی در چهارچوب احکام الهی اختیار دارد و باید در این چهار چوب حرکت کند. خمینی در نامه معروفی جواب او را داد و حرفش را رد کرد و به صراحت اعلام کرد که اختیارات ولایت فقیه هیچ محدودیتی ندارد.خمینی گفت:<blockquote>«از بیانات جنابعالی درنماز جمعه اینطور ظاهر میشود که شما حکومت را به معنی ولایت مطلقی که از جانب خدا به نبی اکرم واگذار شدهاست و از اهم احکام الهی است و بر جمیع احکام فرعی الهی تقدم دارد صحیح نمیدانید... باید عرض کنم که حکومت که شعبهای از ولایت فقیه رسولالله است یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است. حکومت میتواند قرارداهای شرعی را که خود با مردم بسته است در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو کند و میتواند هر امری چه عبادی و چه غیر عبادی باشد، مادام که جریان آن مخالف مصالح اسلام است از آن جلوگیری کند.»</blockquote>خمینی در پایان این جوابیه سخنان خامنه ای را ناشی از عدم شناخت ولایت مطلقه الهی برمیشمرد. بنا به گفتههای خمینی آنچه که محور حکومت اسلامی را تشکیل میدهد حفظ حکومت است.<ref name=":3">کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه ـ انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | ||
== ویژگیهای حکومت | == ویژگیهای بنیادگرایی == | ||
تفکر بنیادگرا و به ویژه بنیادگرایی اسلامی که در حکومت ولایت فقیه متجلی میشود دارای ویژگیهای بارزی است. یکی از این ویژگیها زنستیزی است. | |||
=== زن ستیزی === | === زن ستیزی === | ||
[[پرونده:سرکوب زنان با گشت ارشاد.JPG|جایگزین=نبودن آزادی پوشش در نظریه بینادگرایی اسلامی|بندانگشتی|دستگیری زنان به بهانه بدحجابی]] | [[پرونده:سرکوب زنان با گشت ارشاد.JPG|جایگزین=نبودن آزادی پوشش در نظریه بینادگرایی اسلامی|بندانگشتی|دستگیری زنان به بهانه بدحجابی]] | ||
زن ستیزی اساسیترین ویژگی ولایت فقیه | زن ستیزی اساسیترین ویژگی بنیادگرایی اسلامی در چهارچوب ولایت فقیه است.<ref name=":5">اسلام دموکراتیک پاسخ بنیادگرایی خمینی - سخنرانی مریم رجوی در آبان ۱۳۷۴ درنروژ- ص۱۵</ref> این تفکر زن را موجودی ناقص، عامل گناه و ناتوان میبیند. این ویژگی قلب اندیشهی ولایت فقیه را تشکیل میدهد. هر گونه خدشه به این ویژگی تمامیت این نظام فکری را به خطر میاندازد. به عنوان مثال اگر حتی یک زن به مجلس خبرگان راه یابد میتوان گفت که نظام ولایت فقیه به طور کامل تغییر ماهیت داده است. تغییر ماهیت از این منظر به منزلهی نابودی است. | ||
در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی زیر تیتر «زن در قانون اساسی» آمده است:<blockquote>«خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینهساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است، زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت (شیئی بودن) یا (ابزار کار بودن) در خدمت اشاعه مصرفزدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیشآهنگ و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات میباشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.»<ref name=":6" /></blockquote>به این ترتیب بالاترین نقشی که برای زن در قانون اساسی ولایت فقیه مشخص شده وظیفه مادری و کار در خانه است. | در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی زیر تیتر «زن در قانون اساسی» آمده است:<blockquote>«خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینهساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است، زن در چنین برداشتی از واحد خانواده، از حالت (شیئی بودن) یا (ابزار کار بودن) در خدمت اشاعه مصرفزدگی و استثمار، خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیشآهنگ و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات میباشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود.»<ref name=":6" /></blockquote>به این ترتیب بالاترین نقشی که برای زن در قانون اساسی ولایت فقیه مشخص شده وظیفه مادری و کار در خانه است. |