۷٬۳۴۸
ویرایش
(اضافه کردن متن) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
مجاهدین اما اعلام کردند که یکانهای ارتش آزادیبخش ملی ایران در برابر یورش مزدوران رژیم خمینی با تمام قوا دفاع نموده و تا آخرین نفس مقاومت خواهند کرد.<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران ۲۰ اسفند ۱۳۶۹</ref> | مجاهدین اما اعلام کردند که یکانهای ارتش آزادیبخش ملی ایران در برابر یورش مزدوران رژیم خمینی با تمام قوا دفاع نموده و تا آخرین نفس مقاومت خواهند کرد.<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران ۲۰ اسفند ۱۳۶۹</ref> | ||
مسعود رجوی طی پیامی به ارتش آزادی بخش اعلام کرد:<blockquote>«جنگ ما با رژیم اکنون آغاز شده و دعا میکنم که هر ساعت و هر روز به پیروزیهای بیشتری تا آنجا که مرحلهٔ کنونی اجازه میدهد، دست یابیم. بهراستی که دشمن بهپای خود آمد به گور! .... رژیم درصدد بود با تسخیر شهر طوز از طریق مزدورانش، قرارگاه حنیف را در تله انداخته و آنگاه با عبور از شهر سلیمانبک از دو محور (یکی جادهٔ اصلی و دیگری از شمال و شرق قرارگاه اشرف) ما را دور زده و در برابرمان ظاهر شود. طرح رژیم این بود که با بهکار گرفتن یک گروه مزدور از اکراد عراقی که از شمال منطقه استقرار نیروهای ارتش آزادیبخش حمله را آغاز کرده بودند و نیز با واردکردن پاسداران از مرزهای ایران و عراق و از جنوب و غرب نیروهای ارتش آزادیبخش با تاکتیک شناختهشده چکش و سندان بهخیال خودشان ارتش آزادیبخش را تار و مار کنند. اما خوشبختانه ما زودتر توانستیم دست بهکار شویم و غروب یکشنبه رزمآوران قهرمان ارتش آزادی سلیمانبک را هم در کنترل خود داشتند…».<ref>پیام مسعود رجوی به ارتش آزادیبخش ۲۰ اسفند ۱۳۶۹</ref></blockquote>به گفته نیروهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] نیروهای | مسعود رجوی طی پیامی به ارتش آزادی بخش اعلام کرد:<blockquote>«جنگ ما با رژیم اکنون آغاز شده و دعا میکنم که هر ساعت و هر روز به پیروزیهای بیشتری تا آنجا که مرحلهٔ کنونی اجازه میدهد، دست یابیم. بهراستی که دشمن بهپای خود آمد به گور! .... رژیم درصدد بود با تسخیر شهر طوز از طریق مزدورانش، قرارگاه حنیف را در تله انداخته و آنگاه با عبور از شهر سلیمانبک از دو محور (یکی جادهٔ اصلی و دیگری از شمال و شرق قرارگاه اشرف) ما را دور زده و در برابرمان ظاهر شود. طرح رژیم این بود که با بهکار گرفتن یک گروه مزدور از اکراد عراقی که از شمال منطقه استقرار نیروهای ارتش آزادیبخش حمله را آغاز کرده بودند و نیز با واردکردن پاسداران از مرزهای ایران و عراق و از جنوب و غرب نیروهای ارتش آزادیبخش با تاکتیک شناختهشده چکش و سندان بهخیال خودشان ارتش آزادیبخش را تار و مار کنند. اما خوشبختانه ما زودتر توانستیم دست بهکار شویم و غروب یکشنبه رزمآوران قهرمان ارتش آزادی سلیمانبک را هم در کنترل خود داشتند…».<ref>پیام مسعود رجوی به ارتش آزادیبخش ۲۰ اسفند ۱۳۶۹</ref></blockquote>به گفته نیروهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] نیروهای رژیم ایران ایران کاروان بزرگی از اتوبوسهای خالی را به همراه آورده بودند تا [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] و رزمندگان ارتش آزادی را سوار کنند و کتبسته به تهران و زندان اوین منتقل کنند. در همین خصوص در کتاب ارتش آزادیبخش ملی آمدهاست<blockquote>«در جمعبندی و تحلیل نظامی این شکست فضاحتبار، سرکردگان سپاه پاسداران خمینی بر علت اصلی این شکستشان از [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] انگشت گذاشتند و صراحتاً اعتراف نمودند که: «از دیوار بلندتر از قد خودمان میخواستیم بالا برویم».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>این عملیات یک عملیات تدافعی بود که ارتش آزادیبخش توانست نیروهای مهاجم را عقب براند، این عملیات در دو مرحله انجام شد، عملیات مروارید ۱ و عملیات مروارید ۲. | ||
[[پرونده:جنگنده های آمریکا بر فراز چاه های نفتی عراق.JPG|جایگزین=جنگنده های آمریکا بر فراز چاه های نفتی عراق.|بندانگشتی|جنگنده های آمریکا بر فراز چاه های نفتی عراق.]] | [[پرونده:جنگنده های آمریکا بر فراز چاه های نفتی عراق.JPG|جایگزین=جنگنده های آمریکا بر فراز چاه های نفتی عراق.|بندانگشتی|جنگنده های آمریکا بر فراز چاه های نفتی عراق.]] | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در کتاب ارتش آزادیبخش آمدهاست:<blockquote>بر اساس مشاهدات عینی مجاهدین در سراسر نوار مرزی و اسنادی که از داخل ایران بدست آمد و شنود مکالمات بیسیمی پاسداران، رژیم خمینی با یک برنامهریزی و طرح مشخص بسیج تمام عیار سپاه پاسداران در صدد اشغال خاک عراق و کسب حاکمیت در این کشور از طرق مختلف بود قرارگاه موسوم به رمضان، نجف و انصار، لشکر ۹ بدر و تیپ موسم به مقداد و کلیه نیروهای تحت امر آنها و نیز سپاه موسوم به حمزه بر اساس اطلاعات مشخص دست کم ۱۴ معبر ورودی در سراسر مرز ایران و عراق در جهت ایجاد توطئهٔ رژیم بویژه علیه پایگاههای ارتش آزادیبخش ملی و رساندن و تدارکات به دیگر مزدوران فعال شده بودند.</blockquote><blockquote>بر اساس آخرین اطلاعات، محسن رضایی سرکرده سپاه پاسداران رژیم و وحیدی مسئول اطلاعات سپاه پاسداران همراه با نیروی برون مرزی قدس در قرارگاه رمضان و شهر کرمانشاه مستقر شدند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحهٔ ۲۳۴</ref></blockquote>از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ تحرکات نظامی دولت ایران در اطراف پایگاههای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بخصوص در استان مرزی دیالی عراق آغاز شد؛ این تحرکات زمینه برای برخورد دو نیروی متخاصم آن هم در خلاء نیروهای عراقی را پیش آورد. | در کتاب ارتش آزادیبخش آمدهاست:<blockquote>بر اساس مشاهدات عینی مجاهدین در سراسر نوار مرزی و اسنادی که از داخل ایران بدست آمد و شنود مکالمات بیسیمی پاسداران، رژیم خمینی با یک برنامهریزی و طرح مشخص بسیج تمام عیار سپاه پاسداران در صدد اشغال خاک عراق و کسب حاکمیت در این کشور از طرق مختلف بود قرارگاه موسوم به رمضان، نجف و انصار، لشکر ۹ بدر و تیپ موسم به مقداد و کلیه نیروهای تحت امر آنها و نیز سپاه موسوم به حمزه بر اساس اطلاعات مشخص دست کم ۱۴ معبر ورودی در سراسر مرز ایران و عراق در جهت ایجاد توطئهٔ رژیم بویژه علیه پایگاههای ارتش آزادیبخش ملی و رساندن و تدارکات به دیگر مزدوران فعال شده بودند.</blockquote><blockquote>بر اساس آخرین اطلاعات، محسن رضایی سرکرده سپاه پاسداران رژیم و وحیدی مسئول اطلاعات سپاه پاسداران همراه با نیروی برون مرزی قدس در قرارگاه رمضان و شهر کرمانشاه مستقر شدند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران- صفحهٔ ۲۳۴</ref></blockquote>از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ تحرکات نظامی دولت ایران در اطراف پایگاههای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] بخصوص در استان مرزی دیالی عراق آغاز شد؛ این تحرکات زمینه برای برخورد دو نیروی متخاصم آن هم در خلاء نیروهای عراقی را پیش آورد. | ||
==مواجهه مجاهدین با نیروهای | ==مواجهه مجاهدین با نیروهای رژیم ایران ایران== | ||
برخورد نیروهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] با نیروهای | برخورد نیروهای [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش ملی ایران]] با نیروهای رژیم ایران ایران از اواخر اسفندماه ۱۳۶۹ شروع شد؛ این برخوردهای پراکنده به تنش و درگیری و یک جنگ تمام عیار بالغ شد؛ از آنجا که این درگیریها عمدتاً در ارتفاعات مروارید در خاک عراق صورت گرفت؛ این درگیریها عملیات مروارید نام گرفت که شامل دو بخش عملیات مروارید۱ و مروارید۲ بود. | ||
از آنجایی هم که دولت ایران محظوریت داشت که بگوید مستقیم در این عملیات دخالت داشته و درگیر بودهاست؛ در نتیجه در طرف دولت ایران اسمی برای این عملیات شناخته نمیشود. | از آنجایی هم که دولت ایران محظوریت داشت که بگوید مستقیم در این عملیات دخالت داشته و درگیر بودهاست؛ در نتیجه در طرف دولت ایران اسمی برای این عملیات شناخته نمیشود. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
===عملیات مروارید۲=== | ===عملیات مروارید۲=== | ||
[[پرونده:عملیات مروارید -ستون زرهیهای مجاهدین.jpg|جایگزین=عملیات مروارید-ستون زرهیهای مجاهدین|بندانگشتی|عملیات مروارید-ستون زرهیهای مجاهدین]] | [[پرونده:عملیات مروارید -ستون زرهیهای مجاهدین.jpg|جایگزین=عملیات مروارید-ستون زرهیهای مجاهدین|بندانگشتی|عملیات مروارید-ستون زرهیهای مجاهدین]] | ||
از ساعت یک و ۳۰ دقیقه بامداد۱۲ فروردین سال ۱۳۷۰ نیروهای | از ساعت یک و ۳۰ دقیقه بامداد۱۲ فروردین سال ۱۳۷۰ نیروهای رژیم ایران ایران تهاجم گستردهای در منطقه قصرشیرین از ۴ محوردرارتفاعات مروارید، آق داغ صغیر و شمال شهر خانقین علیه ارتش آزادیخش انجام دادند. | ||
نیروهای ارتش آزادیبخش به مقابله با تهاجم نیروهای | نیروهای ارتش آزادیبخش به مقابله با تهاجم نیروهای رژیم ایران پرداختند. در این عملیات صدها تن از نیروهای رژیم ایران کشته شدند؛ فقط در جبهه آق داغ بیش از ۳۰۰ تن از نیروهای سپاه پاسداران کشته شدند. | ||
[[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] اعلام کرد:<blockquote>«[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] با استناد به انبوه اجساد پاسداران در خاک عراق که کارت عضویت سپاه پاسداران را نیز به همراه دارند، از همهٔ مجامع بینالمللی بهویژه سازمان ملل متحد خواستار محکومکردن قاطع دخالتهای گستردهٔ نظامی رژیم خمینی در خاک عراق به منظور سرکوب مقاومت ایران میباشد. ما همچنین مصرانه خواستار اعزام هیأتی از سوی سازمان ملل متحد به نواحی مرزی قصرشیرین ـ خانقین هستیم تا بهرأیالعین به لشکرکشی گستردهٔ رژیم خمینی به داخل خاک عراق برای محاصره و سرکوب مقاومت ایران و تأسیس حکومت بهاصطلاح اسلامی در عراق پی ببرند.»<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران</ref></blockquote>موفقیت برای ارتش آزادیبخش در این عملیات بسیار مهم بود، چون نیروهای ارتش آزادیبخش در استتار و در حالت استقرار بودند، اما آنان توانستند خودشان را بلافاصله در هیبت یک نیروی نظامی آماده به جنگ سازماندهی کنند، از این رو بعد از این عملیات مریم رجوی پیام تبریکی به ارتش آزادیبخش فرستاد:<blockquote>«به خواست خدا و براساس مقاومت فوقالعاده دلیرانه و شجاعانهٔ شما و همچنین طرح ضدحملهای که پیاده شد، نیروهای دشمن با برجای گذاشتن لااقل ۱۵۰۰جنازه از پاسداران، تودهنی و پس گردنی محکمی دریافت نموده و فعلاً عقب رانده شدند. الا اینکه هنوز هم به تبلیغات دجالانهٔ سیاسیشان برای وارونه جلوهدادن یورش شکستخوردهٔ خود ادامه میدهند… پاسدارانی که از گردانهای مختلف نیروهای دشمن، به اسارت درآمدهاند، گواهی میدهند که از خیلی از گردانهای اعزامشده تقریباً چیزی باقی نماندهاست. راستی همانطور که مسعود گفته بود «دشمن به پای خود آمد به گور» و زحمت ما را که قرار بود همین جانوران را در آن سوی مرز گوشمالی بدهیم کم کرد. در جریان عملیات و بخصوص در ساعات اول، دشمن در داخل منطقهٔ تدافعی ما به پیشرویهایی دست یافت؛ ولی ما توانستیم به سرعت بر اوضاع مسلط شده و پس از چند ساعت به تعرض و تهاجم متقابل نیز دست بزنیم به طوری که در غروب آفتاب یک یگان ارتش آزادی توانسته بود به خارج از منطقهٔ عملیاتی خودمان یعنی روستای خلیفه مراد تهاجم نموده و با موفقیت کامل و به سلامت به داخل منطقهٔ خودی بازگردد… این پیروزی بزرگ آن هم در یک جنگ تدافعی که به آن عادت نداشتیم بر همهٔ شما و بهخصوص بر جاودانهفروغهای شهیدمان و تمامی مردم ایران مبارک باد…».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>دولت ایران تلاش میکرد نقش خودش را در این عملیات پنهان کند اما هاشمی رفسنجانی نقش دولت ایران را پذیرفت و گفت:<blockquote>«ما مأمور نیستیم که ۱۳۰۰ کیلومتر مرزمان با عراق را حفظ کنیم… ممکن است بعضیها هم از ایران بروند… آن طرف کاری انجام بدهند و برگردند».<ref>سخنرانی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه - ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref></blockquote>درعملیات مروارید ۲۹ تن از جنگجویان ارتش آزادیبخش جان خود را از دست داده و یا مفقود شدند و ۱۷ تن هم زخمی شدند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران</ref> | [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] اعلام کرد:<blockquote>«[[سازمان مجاهدین خلق ایران]] با استناد به انبوه اجساد پاسداران در خاک عراق که کارت عضویت سپاه پاسداران را نیز به همراه دارند، از همهٔ مجامع بینالمللی بهویژه سازمان ملل متحد خواستار محکومکردن قاطع دخالتهای گستردهٔ نظامی رژیم خمینی در خاک عراق به منظور سرکوب مقاومت ایران میباشد. ما همچنین مصرانه خواستار اعزام هیأتی از سوی سازمان ملل متحد به نواحی مرزی قصرشیرین ـ خانقین هستیم تا بهرأیالعین به لشکرکشی گستردهٔ رژیم خمینی به داخل خاک عراق برای محاصره و سرکوب مقاومت ایران و تأسیس حکومت بهاصطلاح اسلامی در عراق پی ببرند.»<ref>اطلاعیه رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران</ref></blockquote>موفقیت برای ارتش آزادیبخش در این عملیات بسیار مهم بود، چون نیروهای ارتش آزادیبخش در استتار و در حالت استقرار بودند، اما آنان توانستند خودشان را بلافاصله در هیبت یک نیروی نظامی آماده به جنگ سازماندهی کنند، از این رو بعد از این عملیات مریم رجوی پیام تبریکی به ارتش آزادیبخش فرستاد:<blockquote>«به خواست خدا و براساس مقاومت فوقالعاده دلیرانه و شجاعانهٔ شما و همچنین طرح ضدحملهای که پیاده شد، نیروهای دشمن با برجای گذاشتن لااقل ۱۵۰۰جنازه از پاسداران، تودهنی و پس گردنی محکمی دریافت نموده و فعلاً عقب رانده شدند. الا اینکه هنوز هم به تبلیغات دجالانهٔ سیاسیشان برای وارونه جلوهدادن یورش شکستخوردهٔ خود ادامه میدهند… پاسدارانی که از گردانهای مختلف نیروهای دشمن، به اسارت درآمدهاند، گواهی میدهند که از خیلی از گردانهای اعزامشده تقریباً چیزی باقی نماندهاست. راستی همانطور که مسعود گفته بود «دشمن به پای خود آمد به گور» و زحمت ما را که قرار بود همین جانوران را در آن سوی مرز گوشمالی بدهیم کم کرد. در جریان عملیات و بخصوص در ساعات اول، دشمن در داخل منطقهٔ تدافعی ما به پیشرویهایی دست یافت؛ ولی ما توانستیم به سرعت بر اوضاع مسلط شده و پس از چند ساعت به تعرض و تهاجم متقابل نیز دست بزنیم به طوری که در غروب آفتاب یک یگان ارتش آزادی توانسته بود به خارج از منطقهٔ عملیاتی خودمان یعنی روستای خلیفه مراد تهاجم نموده و با موفقیت کامل و به سلامت به داخل منطقهٔ خودی بازگردد… این پیروزی بزرگ آن هم در یک جنگ تدافعی که به آن عادت نداشتیم بر همهٔ شما و بهخصوص بر جاودانهفروغهای شهیدمان و تمامی مردم ایران مبارک باد…».<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران چاپ ۱۳۷۴</ref></blockquote>دولت ایران تلاش میکرد نقش خودش را در این عملیات پنهان کند اما هاشمی رفسنجانی نقش دولت ایران را پذیرفت و گفت:<blockquote>«ما مأمور نیستیم که ۱۳۰۰ کیلومتر مرزمان با عراق را حفظ کنیم… ممکن است بعضیها هم از ایران بروند… آن طرف کاری انجام بدهند و برگردند».<ref>سخنرانی هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه - ۲۳ فروردین ۱۳۷۰</ref></blockquote>درعملیات مروارید ۲۹ تن از جنگجویان ارتش آزادیبخش جان خود را از دست داده و یا مفقود شدند و ۱۷ تن هم زخمی شدند.<ref>کتاب ارتش آزادیبخش ملی ایران</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۳|اندازه=ریز}} | {{پانویس|۳|اندازه=ریز}} |