کاربر:Safa/1صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۸: خط ۶۸:
مشاهدات علی‌محمد و جهانگیر نشان می‌دهد که پاسداران اعمال غیرانسانی بسیاری در حق اجساد زنان مجاهد خلق انجام داده‌اند. از جمله آنها شلیک با آر. پی. جی به اجساد یک نمونه‌ی کوچک آن است. عوامل حکومتی با نشان دادن بطری‌های پلاستیکی آب زلال به مردم گفته‌اند مجاهدین مست کرده وارد عملیات شده بودند!
مشاهدات علی‌محمد و جهانگیر نشان می‌دهد که پاسداران اعمال غیرانسانی بسیاری در حق اجساد زنان مجاهد خلق انجام داده‌اند. از جمله آنها شلیک با آر. پی. جی به اجساد یک نمونه‌ی کوچک آن است. عوامل حکومتی با نشان دادن بطری‌های پلاستیکی آب زلال به مردم گفته‌اند مجاهدین مست کرده وارد عملیات شده بودند!


علی محمد صفریان و جهانگیر در گردنه‌ی حسن‌آباد با جسد از پا آویخته شده‌ی  طاهره طلوع مواجه می‌شوند و با دوربین ارزان قیمتی که به همراه داشته‌اند، از این صحنه عکس می‌گیرند.[[پرونده:علی محمد صفری ۲.JPG|جایگزین=علی محمد صفری|بندانگشتی|علی محمد صفری تصویر گر طاهره طلوع]]
علی محمد صفریان و جهانگیر در گردنه‌ی حسن‌آباد با جسد از پا آویخته شده‌ی  طاهره طلوع مواجه می‌شوند و با دوربین ارزان قیمتی که به همراه داشته‌اند، از این صحنه عکس می‌گیرند.
 
علی محمد صفری ۳ سال بعد،  در عملیات مروارید ارتش آزادیبخش جان باخت. او هنگام پیوستن به ارتش آزادیبخش ملی ایران ۱۸ ساله بود<ref name=":0" />.
علی محمد صفری ۳ سال بعد،  در عملیات مروارید ارتش آزادیبخش جان باخت. او هنگام پیوستن به ارتش آزادیبخش ملی ایران ۱۸ ساله بود<ref name=":0" />.


خط ۷۴: خط ۷۵:


=== خاطره سعیده شاهرخی ===
=== خاطره سعیده شاهرخی ===
[[پرونده:علی محمد صفری.JPG|جایگزین=علی محمد صفری|بندانگشتی|علی محمد صفری]]
سعيده شاهرخي از دوستان طاهره طلوع در مورد او می گوید:<blockquote>«قبل از سال ۶۳ درانجمن فرانسه مدتي با فرمانده سارا (طاهره طلوع ) بودم او ازانجمن دانشجويي آلمان به دليل توانمندی های بسياربالايي كه داشت به فرانسه منتقل شد ودرانجمن فرانسه مشغول به كارشد. در متانت واستواري نمونه بودهميشه عنصري قابل اتكا و خاكي بود وبسيارپركار ومسوليت پذير آنقدر بدون ذره اي وقفه و استراحت پشت سرهم  و شبانه روزي كار مي‌كرد كه چشمان پرمهرش قرمز مي‌شد و من هميشه بايد با اصرار از او مي‌خواستم برود استراحت كند.»</blockquote>
سعيده شاهرخي از دوستان طاهره طلوع در مورد او می گوید:<blockquote>«قبل از سال ۶۳ درانجمن فرانسه مدتي با فرمانده سارا (طاهره طلوع ) بودم او ازانجمن دانشجويي آلمان به دليل توانمندی های بسياربالايي كه داشت به فرانسه منتقل شد ودرانجمن فرانسه مشغول به كارشد. در متانت واستواري نمونه بودهميشه عنصري قابل اتكا و خاكي بود وبسيارپركار ومسوليت پذير آنقدر بدون ذره اي وقفه و استراحت پشت سرهم  و شبانه روزي كار مي‌كرد كه چشمان پرمهرش قرمز مي‌شد و من هميشه بايد با اصرار از او مي‌خواستم برود استراحت كند.»</blockquote>
=== خاطره آرمان جم ===
=== خاطره آرمان جم ===