۱۳۳
ویرایش
(عوض کردن عکس) |
|||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
عالیوندی به نسلی از ایرانیان هنرمند تعلق دارد که چهرههای شناخته شده و مهمی چون مسعود عربشاهی، ناصر اویسی، و پرویز تناولی جز آنها بهشمار میآیند. آثار عالیوندی در زمینههای سمبولیسم و سمبلهای شرقی میباشد، مانند ماهی، فلس ماهی، و اسب که سمبولهای مینیاتور پارسی میباشند. نقاشیهای عالیوندی از فرهنگ پارسی تأثیر و الهام گرفته و به تصویر کشنده داستانها و افسانههای اسطوره ایی و شعرهای شعرای معروفی چون فردوسی و عطار نیشابوری هستند. کارهای برجسته او شامل یک سری نقاشی در مقیاس بزرگ که در دهه ۱۳۶۰ تولید شدهاند میباشند. این شامل تصویر میترا، عیسی مسیح و فردوسی میباشد. برخی از کارهای او از زمان جنگ و سرکوب در ایران الهام میگیرند و درد و رنج مردم خود را به تصویر میکشد.<ref name=":2" /> | عالیوندی به نسلی از ایرانیان هنرمند تعلق دارد که چهرههای شناخته شده و مهمی چون مسعود عربشاهی، ناصر اویسی، و پرویز تناولی جز آنها بهشمار میآیند. آثار عالیوندی در زمینههای سمبولیسم و سمبلهای شرقی میباشد، مانند ماهی، فلس ماهی، و اسب که سمبولهای مینیاتور پارسی میباشند. نقاشیهای عالیوندی از فرهنگ پارسی تأثیر و الهام گرفته و به تصویر کشنده داستانها و افسانههای اسطوره ایی و شعرهای شعرای معروفی چون فردوسی و عطار نیشابوری هستند. کارهای برجسته او شامل یک سری نقاشی در مقیاس بزرگ که در دهه ۱۳۶۰ تولید شدهاند میباشند. این شامل تصویر میترا، عیسی مسیح و فردوسی میباشد. برخی از کارهای او از زمان جنگ و سرکوب در ایران الهام میگیرند و درد و رنج مردم خود را به تصویر میکشد.<ref name=":2" /> | ||
از لحاظ تکنیکی، کارهای او در برخی اوقات بسیار سنتی و برخی اوقات بسیار خلاقانه و اصیل میباشند. نقاشیهای اولیه عالیوندی شامل آنهایی که در دهه ۱۳۶۰ بودند معمولاً از رنگ و روغن سنتی روی کانواس میباشد که یادآور شیشههای رنگی و طرحهای کلیساهای قرون وسطی میباشد که کامل انشان دهنده خلاقیتهای شخصی او میباشند. در طی سالهای دهه ۱۳۷۰ عالیوندی کارهای رنگ و روغنی را ادامه داد اما کنواس سنتی کنار گذاشته شد و او کارهای خود را مستقیماً به روی کاغذ منتقل نمود، روشی که توسط کوبیستها در سده ۱۹۰۰ بنیانگذاری شده بود.<ref>نقاشی که در زمستان آمد و در بهار رفت - [https://bahramalivandi.org/index.php/سبک-هنری سبک هنری]</ref> | از لحاظ تکنیکی، کارهای او در برخی اوقات بسیار سنتی و برخی اوقات بسیار خلاقانه و اصیل میباشند. نقاشیهای اولیه عالیوندی شامل آنهایی که در دهه ۱۳۶۰ بودند معمولاً از رنگ و روغن سنتی روی کانواس میباشد که یادآور شیشههای رنگی و طرحهای کلیساهای قرون وسطی میباشد که کامل انشان دهنده خلاقیتهای شخصی او میباشند. در طی سالهای دهه ۱۳۷۰ عالیوندی کارهای رنگ و روغنی را ادامه داد اما کنواس سنتی کنار گذاشته شد و او کارهای خود را مستقیماً به روی کاغذ منتقل نمود، روشی که توسط کوبیستها در سده ۱۹۰۰ بنیانگذاری شده بود.<ref>نقاشی که در زمستان آمد و در بهار رفت - [https://bahramalivandi.org/index.php/سبک-هنری سبک هنری]</ref> | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
او در آثارش هنر شرق را با تکنیکهای مدرن درهم آمیخته بود، میراث گرانبهای هنری او گنجینهای از بیش از سه هزار اثر متنوع در ابعاد گوناگون (از پانزده در هجده سانتیمتر تا دو متر و نیم در سه متر) میباشد. | او در آثارش هنر شرق را با تکنیکهای مدرن درهم آمیخته بود، میراث گرانبهای هنری او گنجینهای از بیش از سه هزار اثر متنوع در ابعاد گوناگون (از پانزده در هجده سانتیمتر تا دو متر و نیم در سه متر) میباشد. | ||
[[پرونده:بهرام عالیوندی در کنار یکی از تابلوهایش.JPG|جایگزین=بهرام عالیوندی در کنار یکی از تابلوهایش|بندانگشتی|بهرام عالیوندی در کنار یکی از تابلوهایش]] | |||
روحیه تسلیمناپذیری، آزادیخواهی، عشق به رزمندگان و شهیدان راه آزادی، در آثار وی، خود را گاه در انعکاس نور امید و گاه در شعلههای فروزان نشان میدهد. | روحیه تسلیمناپذیری، آزادیخواهی، عشق به رزمندگان و شهیدان راه آزادی، در آثار وی، خود را گاه در انعکاس نور امید و گاه در شعلههای فروزان نشان میدهد. | ||
انزجار از سرکوب دینی و بشردوستی و عدالتخواهی در همه جای آثار او به چشم میخورد. او یک بار در مورد آثارش گفته بود: <blockquote>«زندگی من در خاطرات گذشته نمیگذرد. بهکهنگی عمرم هم اصلاً نمیاندیشم. همانطور که برای ادامه زندگی به غذا نیاز دارم، نقاشی کردن هم برای من نیاز زندگی ست. آنچه هم که روح مرا جوان و زنده نگهمیدارد همین بازی با رنگ و خط و نقطه و فلس است که دور از واقعیتهای تلخ ملموس، دنیایی از فانتزی را مجسم میکند، شخصاً تابع لحظات زودگذر روز هستم. اکتشافات فضایی در ماورای کهکشان و حوادث زمینی طی روز همه برایم اثرگذار است، اگر هم ردپایی از گذشتههای هنری دور در کارهایم به چشم میخورد، نتیجه مطالعات و بازسازی آثار گوناگون هنرهای باستانی ایران مثل مینیاتور، نقش برجسته، سرامیک، نقرهسازی، منبتکاری، میناسازی و غیره است که محفوظات ذهنی مرا تشکیل میدهد».</blockquote>بهرام عالیوندی تسلط به تکنیک نقاشی غرب و شناخت عمیق هنر و فرهنگ شرق را در آثارش با هم درآمیخت و موفق به خلق سبکی گردید که در آن به زبان ویژه هنری خود اندیشهها، تخیلات و آرمانهای والای انسانیاش را بازگو میکرد. | انزجار از سرکوب دینی و بشردوستی و عدالتخواهی در همه جای آثار او به چشم میخورد. او یک بار در مورد آثارش گفته بود: <blockquote>«زندگی من در خاطرات گذشته نمیگذرد. بهکهنگی عمرم هم اصلاً نمیاندیشم. همانطور که برای ادامه زندگی به غذا نیاز دارم، نقاشی کردن هم برای من نیاز زندگی ست. آنچه هم که روح مرا جوان و زنده نگهمیدارد همین بازی با رنگ و خط و نقطه و فلس است که دور از واقعیتهای تلخ ملموس، دنیایی از فانتزی را مجسم میکند، شخصاً تابع لحظات زودگذر روز هستم. اکتشافات فضایی در ماورای کهکشان و حوادث زمینی طی روز همه برایم اثرگذار است، اگر هم ردپایی از گذشتههای هنری دور در کارهایم به چشم میخورد، نتیجه مطالعات و بازسازی آثار گوناگون هنرهای باستانی ایران مثل مینیاتور، نقش برجسته، سرامیک، نقرهسازی، منبتکاری، میناسازی و غیره است که محفوظات ذهنی مرا تشکیل میدهد».</blockquote>بهرام عالیوندی تسلط به تکنیک نقاشی غرب و شناخت عمیق هنر و فرهنگ شرق را در آثارش با هم درآمیخت و موفق به خلق سبکی گردید که در آن به زبان ویژه هنری خود اندیشهها، تخیلات و آرمانهای والای انسانیاش را بازگو میکرد. |
ویرایش